فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۶۵۷ مورد.
دین و دولت از نگاه امام خمینی
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
مطالبى که در این نوشتار پى گرفته مىشود حاوى چند نکته است:
1- پیشینههاى بحث دین و دولت از نگاه فیلسوفان و مصلحان غرب، بویژه پس از پروتستانیسم و نهضت اصلاح دینى.
2- پیشینههاى بحث دین و دولت از نگاه فقیهان شیعى بویژه پس از عصر غیبت که مورد بحث و اهتمام بوده است. از آنجا که برخى عالمان شیعى حکومت را از اختیارات امامان معصوم مىدانستهاند، لهذا هر حکومتى را غاصب و یا دولت مستعجل پنداشته و در پى تدوین تئورى سیاسى براى حکومت اسلامى برنیامدند.
3- پس از عصر صفویه تئورى ولایت فقیه به عنوان مشروعیتبخشیدن به حکومتشاهان صفوى از سوى برخى فقهاى شیعه، چون محقق کرکى، مطرح شد ولى این تئورى ناپایدار و بى سرانجام ماند.
4- امام خمینى بانى و معمار اندیشه نوین سیاسى و حاکمیت ولایت فقیه، با اختیاراتى که براى فقیه والى قایل گشت، شریعت اسلام را با عناصر مصلحت، ضرورت، زمان و مکان به نحوى انعطافپذیر ساخت که دولتبتواند در چارچوب دیانت و فقاهت جاى گیرد و احکام فقهى را، متناسب با مقتضیات زمان و مکان، به دنبال تغییر موضوع دگرگونى دهد.
انسان به مدد خرد توانسته است از تجربههاى تاریخى، اندرزهاى فراوانى بیاموزد و بیاندوزد و راهکارهاى روز بروز بهتر را براى ادامه حیات جمعى بجوید. از روزیکه انسان، به عنوان مدنى بالطبع، به حیات جمعى پا گذاشته و جامه «جامعه مدنى» را بر اندام خود پوشانده به دنبال یک فلسفه سیاسى برآمده تا با انتخاب بهترین مدل براى حکومت رابطه ملت و دولت و از سویى رابطه دین و دولت را تفسیر نماید. مدلهایى که فیلسوفان سیاسى براى نوع حکومت عرضه داشته و در طول تاریخ، بعضا، به تجربه درآمده، کم نیستند و این مقال در مقام فحص و کنکاش و نقد و ابرام در نوع این حکومتها نیست.
موضوع این نوشتار پیرامون دین و دولت از نگاه امام خمینى به عنوان معمار حکومت دینى و بانى یکى از فلسفههاى سیاسى در پایانه قرن بیستم است و این که آیا اندیشه ولایت فقیه به عنوان یک فلسفه سیاسى مىتواند دولتى را دینى سازد و جامه دین را بر پیکره جامعه مدنى بیاراید؟ و دین را با حکومت و سنت را با تجدد و سیاست آشتى دهد؟
تأملی در منشأ تصور علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
در پاسخ به این پرسش که «منشأ تصور علیت چیست؟» نظریه های گوناگون مطرح بوده است. در این مقاله با پنج نظریه آشنا می شویم: 1. هیوم منکر علیت است و نظریة تعاقب را به عنوان توضیح و توجیه آنچه مردم و فیلسوفان علیت می شمارند، پیشنهاد کرده است؛ 2. علامه طباطبایی و شهید مطهری تلاش کرده اند با تکیه بر علم حضوری، منشأ تصور علیت را توجیه و نظریة تعاقب را نقد و رد کنند؛ 3. دکتر احمد احمدی نیز سعی کرده با تکیه بر اصل اتحاد حاس و محسوس مسئله را حل کند؛ 4. شهید صدر و آیت الله جوادی آملی معتقد به بداهت اصل علیت اند؛ 5. نویسندة مقاله معتقد است نقد هیوم با تکیه بر علم حضوری یا تمسک به اتحاد حاس و محسوس رد نمی شود. بخشی از راه حل در بداهت اصل علیت است. ولی هرچند بداهت با توضیحاتی که خواهد آمد بهترین نظریه در توضیح و توجیه اصل علیت و منشأ تصور آنست اما برای حل مسئله کافی نیست؛ زیرا: نظریة بداهت و حتی اگر نظریة علم حضوری و اتحاد حاس و محسوس را نیز بپذیریم؛ در نهایت، کلیت اصل علیت را توضیح داده و توجیه می کنند نه مصادیق علیت را؛ در حالی که مشکل اصلی در بحث علیت اینست: «از کجا بفهمیم الف علت ب است نه ج یا ...؟». در پایانِ مقاله سعی شده با ترکیب عقل گرایی (Rationalism) و حس گرایی (Empiricism) ، و نیز با استفاده از روش آزمون و خطا، پاسخی قابل قبول به پرسش اخیر داده شود.
"نگاهى گذرا به پلورالیزم دینى از منظر سه حکیم الهى (امام خمینى، علامه طباطبایى و شهید مطهرى) "
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید پلورالیسم دینی
در جهانى که امروزه حیات فردى و اجتماعى خویش را در آن سپرى مىکنیم، چنان پیوندها و ارتباطات شدت یافته که گویا همه انسانهاى موجود در جوامع متعدد، داراى یک فرهنگ و عقیدهاند . در حالى که ما با انواع مختلف فرهنگها و عقاید و مذاهب و ادیان، اعم از الهى و غیرالهى مواجه هستیم . تا زمانى که این گونه پیوند و ارتباط میان جوامع انسانى وجود نداشت و افراد با زندگى ساده بدوى، بدون آشنایى با عقاید دیگران به زندگى خود ادامه مىدادند، با این فرهنگ خو گرفتند که حقیقت در عقیده و فرهنگ و مسلک آنها منحصر و محدود است و هیچ سخنى از کثرت حقایق در میان نبود . در آن روزگار، محور بحث، «انحصار گرایى ادیان» (exclusivism) و «شمولانگارى» (inclusivism) بوده است .
اما تدریجا این دیوار مرتفع تخریب و برخى از وجوه اشتراک میان ادیان، موجب تحول این بحثشد و مدتى نگذشت که بحث مزبور جاى خود را به موضوع «تکثرگرایى ادیان» داد . این نکتهاى است که از بررسى پیشینه بحثبه خوبى به دست مىآید .
نکته حایز اهمیت، این است که بحث مزبور در دین اسلام چه جایگاهى دارد و متفکران اسلامى چه موضعى در قبال آن گرفتهاند . آنچه که در این نوشتار بدان پرداخته مىشود، تبیین همین مساله است .
البته چون سخن در این مقوله بسیار است، هدف نگارنده بر این است که پس از بیان معنى پلورالیزم و ذکر تاریخچه و مبانى آن به نحو اجمال، دیدگاه سه متفکر بزرگ معاصر را مورد بحث قرار داده و موضع آنان را تبیین نماید .
درک زمان در شرایط مختلف اجتماعی
منبع:
کیان ۱۳۷۱ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
تفکر فلسفی در ایران معاصر
حوزههای تخصصی:
ملاحظاتی انتقادی درباره تجربه مدرنیته ایرانی
حوزههای تخصصی:
نقدهای هیوم بر تقریر مبتنی بر تمثیل دلیل نظم و ارزیابی پاسخ های استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
دین و مدرنیته
انحلال مسئله علم دینی در دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهندس بازرگان؛ نیم قرن تلاش در عرصه سیاست و اندیشه دینی
منبع:
کیان ۱۳۷۳ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
ملاحظاتی درباره مسائل کشور
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی: