فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه تاثیر حمل سه مدل مختلف ارگونومیکی از کیف های مدرسه ای شامل کوله پشتی، شانه ای، و دستی بر ضربان قلب (HR)، فشار خون سیستولی (SBP) و دیاستولی (DBP)، انرژی مصرفی (EE) و تهویه دقیقه ای (VE) در دانش آموزان پسر 12-13 ساله. 15 دانش آموز کیف هایی معادل 10% وزن بدن خود را به مدت 15 دقیقه و با سرعت 1/1 متر بر ثانیه روی تریدمیل حمل کردند. اندازه گیری HR، EE، و VE با دستگاه گازآنالایزر و اندازه گیری SBP و DBP با فشارسنج دیجیتالی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ANOVA با اندازه گیری های مکرر، آزمون t هم بسته و آزمون تعقیبی LSD نشان داد که هنگام حمل کیف دستی، SBP، EE و VE به طور معناداری بیشتر از حمل کوله پشتی بود (000/0=p). همچنین، SBP هنگام حمل کیف شانه ای، نیز به طور معناداری بیشتر از کوله پشتی بود (02/0>p). بین حمل کوله پشتی و وضعیت بدون کیف، تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا توصیه می شود برای حمل وسایل آموزشی مدرسه از کوله پشتی استفاده شود.
تاثیر یک دوره تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بمیاران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون. 24 بیمار مرد مبتلا به پارکینسون به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به شکل تصادفی، به دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه (میانگین سنی و انحراف استاندارد به ترتیب 8/8 ± 00/62 و 5/5 ± 08/63) تقسیم شدند. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی آزمودنی ها، از پرسش نامه PDQL استفاده شد. طی 10 هفته تمرینات کششی و مقاومتی، گروه گواه تحت درمان های دارویی معمول بودند؛ اما گروه آزمایش علاوه بر درمان های دارویی، هر هفته در چهار جلسه یک ساعته تمرینات حرکت درمانی شرکت کردند. یافته های چهار خرده مقیاس و شاخص کلی کیفیت زندگی بین دو گروه در پیش آزمون اختلاف معناداری را نشان نداد. پس از مداخله، شاخص کلی کیفیت زندگی و خرده مقیاس های علایم پارکینسونی، علایم سیستمیک، و عملکرد اجتماعی فقط در گروه آزمایش افزایش معنادار داشتند. در خرده مقیاس عملکرد هیجانی فقط در گروه گواه کاهش معنادار مشاهده شد. یافته های این پژوهش نشان داد تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون تاثیر مثبت دارد.
شناسایی اندامهای آسیب پذیر و مکانیسمهای ایجابی آنها در فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، نگرش بازیکنان لیگ برتر درباره آسیب پذیرترین اندام ها و مکانیسمهای اصلی آسیب در ورزش فوتبال شناسایی و با نگرش بازیکنان برتر آسیا و اروپا مقایسه شدند. تحقیق حاضر، پیمایش به همراه فرا تحلیل است. نمونه آماری را 88 بازیکن لیگ برتر فوتبال (1383) تشکیل دادند که به طور خوشه ای در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند و گذشته نگر است. بازیکنان، تکل (تکل شدن و تکل زدن) و برخورد را مهم ترین مکانیسم ایجابی آسیب دانستند و زانو، ران و مچ را آسیب پذیرترین اندامها هنگام فوتبال تشخیص دادند. بازیکنان ایرانی در مقایسه با بازیکنان برتر کشورهای دیگر، تنها نسبت به آسیبهای تنه و ستون فقرات به اندازه کافی هوشیار نبودند. آگاهی از مکانیسمهای اصلی آسیب و آسیب پذیرترین اندام ها هنگام فوتبال، می تواند برای بازیکنان، مربیان، مربیان بدنساز و پزشکان تیمها بسیار مفید باشد. راه های استفاده صحیح از این گونه اطلاعات در بخش نتیجه گیری مقاله ارائه خواهند شد.
آمادگی جسمانی کودکان مبتلا به معلولیت های یادگیری
حوزههای تخصصی:
کودکان با مشکل یادگیری نسبت به همسالانشان تمایل کمتری به فعالیت های جسمانی دارند که در نتیجه آن ممکن است سطح آمادگی جسمانی شان کاهش یابد. هدف از تحقیق حاضر، برآورد آمادگی جسمانی در کودکان مبتلا به ACLD بود. در این مطالعه 50 کودک پسر با ACLD با میانگین سنی 5/10 سال با 50 کودک دیگر به عنوان گروه کنترل مقایسه شدند. به منظور شناسایی کودکان با اختلال یادگیری، از آزمون اختلال های یادگیری مایکل باست که در ایران روایی آزمون 87% و اعتبار آزمون از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برابر 99% به دست آمده است، استفاده شد. برای سنجش آمادگی جسمانی نیز از آزمون استاندارد ایفرد استفاده شد. نتایج تحلیل آماری با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که نمره های آزمودنی ها در گروه کودکان ACLD در شاخص های استقامت قلبی – عروقی، انعطاف پذیری، استقامت و قدرت از گروه کنترل در سطح معنی داری (05/0 P<) کمتر است. همچنین گروه کودکان ACLD شاخص توده بدنی بالاتری داشتند. ازن یافته ها مربیان و مسئولان ذی ربط برای کار حرفه ای در زمینه سلامتی کودکان با اختلال یادگیری را الزام آور و توجه به آمادگی جسمانی و نقش آن در سلامت روحی و جسمی را متجلی می سازد.
پتانسیل بروز آسیب لیگامنت متقاطع- قدامی در بین زنان و مردان حین فرودآمدن با توجه به عملکرد کینماتیکی مفصل زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب لیگامنت متقاطع قدامی (ACL )یکی از شایع ترین آسیب های زانو در فعالیت های ورزشی است که میزان شیوع آن با توجه به عامل جنسیت مورد بحث و بررسی است. در خصوص پتانسیل بروز آسیب ACL در بین زنان و مردان در کنار تفاوت های آناتومیکی و فیزیولوژیکی که در تحقیقات قبلی به آن اشاره شده است، نتایج مطالعات در بررسی تفاوت مکانیک حرکت زانو اختلاف نظر را نشان می دهد. هدف از انجام این تحقیق بررسی پتانسیل بروز آسیب ACL در بین مردان و زنان حین فرودآمدن با توجه به عملکرد کینماتیکی مفصل زانو بود. هشت مرد با میانگین قد:47/7±18/179، وزن:22/13±96/67 و سن:41/1±50/21 و هشت زن دانشجوی تربیت بدنی و علوم ورزشی با میانگین قد:19/3±25/162، وزن:26/3±31/59 و سن:30/1±00/21 به عنوان آزمودنی در این تحقیق شرکت کردند. اطلاعات مربوط به تغییرات وضعیت سه بعدی مفصل زانو حین اجرای حرکت فرود از زمان تماس پا با زمین تا رسیدن زانو به حداکثر فلکشن از سکویی که 40 سانتی متر از زمین فاصله داشت، جمع آوری شد. با توجه به اطلاعات مذکور پارامترهای زاویه و شتاب مفصل زانو در سه صفحه حرکتی و در دو لحظه تماس پا با زمین و رسیدن زانو به حداکثر فلکشن مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تی مستقل برای تعیین تفاوت جنسیت در عملکرد کینماتیکی مفصل زانو استفاده شد. زنان در مقایسه با مردان در لحظه تماس پا با زمین (22%) و رسیدن زانو به حداکثر فلکشن (24%) به طور معنی داری زاویه فلکشن زانوی کمتری نشان دادند. همچنین زنان شتاب زانوی بیشتری (19%) در صفحه ساجیتال در زمان رسیدن زانو به حداکثر فلکشن نسبت به مردان را به خود اختصاص دادند. کاهش فلکشن زانو در زنان هنگام فرود از نظر مکانیکی بازدارنده همسترینگ در مقابل نیروهای قدامی است و در نتیجه ACL را تحت استرس بیشتری قرار می دهد. در خصوص شتاب بیشتر مفصل زانو در زنان، با استفاده از قانون دوم نیوتن، مشاهده شتاب بیشتر در محور جلویی-عقبی در زانو را به بالاتر بودن اعمال نیروی وارد شده می توان مرتبط دانست. از این رو در شرایطی که در حرکت قدامی زانو نیروی بیشتری اعمال شود، به مکانیسم هایی همچون ACL که نقش کنترل حرکت رو به جلو در زانو را دارند، فشار بیشتری وارد می شود. نتیجه گیری نهایی اینکه زنان در حرکت فرود آمدن الگوی حرکت زانوی متفاوتی دارند که افزایش بار بر تیگامنت متقاطع قدامی را موجب گردیده و پتانسیل آسیب بیشتر را فراهم می نماید.
بررسی تغییرات کیفوز و ظرفیت حیاتی متعاقب یک برنامه اصلاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ تعادل ایستا و پویای قامت آدمی (POSTURE) به کارکرد طبعیی ساختار های عضلانی استخوانی و مفصلی (MBJ system) و لیگامنتی آن بستگی دارد از طرفی ظرفیت های فیزیولوزیکی نیز می تواند در اثر ناهنجاری های وضعیتی (postural deormities) بدن مختلف شوند به نظر می رسد افزایش قوس ناحیه پشتی یا کیفوزیس به عنوان یکی از شایع ترین ناهنجاری های وضعیتی (kyphosis) می تواندآ ثار نامطلوبی را بر دستگاه تنفسی افراد مبتلا داشته باشد تحقیق حاضر با هدف یافتن رابطه میان ظرفیت حیاتی و عارضه کیفوز در افراد مبتلا صورت گرفته است بدین منظور جامعه تحقیق دانش آموزان پسر (n=364) با صفحه شطرنجی مورد غربال (screening) ارر گرفتند سپس مقدار (n=15) آزمودنی مبتلا به کیفوز با دالمنه سنی 18- 15 سال انتخاب و زاویه کیفوز آنهابا خط کش انعطاف سنج (78 در صد r=) اندازه گیری شد حجم حیاتی (v.c) آنها نیز با وسیله اسپیرومتر دییجتالی به دست آ مد آنگاه آزمودنی ها در بنرامه اصلاحی با هدف کاهش زاویه کیفوز به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته شرکت کردند نتایح حاصل از t-student نشان داد که رابطه معنی داری میان زاویه کیفوز و حجم حیاتی آزمون ها در پیش و پس ازمون وجود دارد (p<0/05) نتایح حاصل از رگرسیون نیز رابطه میان شدت کیفوز و خحم حیاتی را توصیف کرد نتایج حاصل علاوه بر نشان دادن شیوع عارضه مذکور در میان دانش آموزان بر اعتبار دقت سادگی کم خطر و اجرایی بودن روش های شناسایی و درمان دانش آموزان مبتلا به ناهنجاری های وضعیتی در افزایش ظرفیت تنفسی آنان را از طریق حرکات اصلی تاکید داشت
مقایسه ویژگیهای عصبی - عضلانی اندامپرروان نخبه و مبتدی با افراد غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه برخی پارامترهای الکترومیوگرافی و الکترونوروگرافی شامل انتگرال فعالیت الکترومیوگرافیک (IEMG)، دامنه موج M (amplitude)، سرعت هدایت عصبی (N.C.V)، و زمان تاخیر موج M (latency) در دو گروه ورزشکار و یک گروه غیر ورزشکار انجام گرفت تا سازگاریهای احتمالی عصبی- حرکتی و زمان وقوع این سازگاریها به دنبال شرکت در تمرینات قدرتی با وزنه بررسی شوند. آزمودنیها شامل مردان 18 تا 24 ساله و متشکل از سه گروه بودند: اندام پروران حرفه ای (10n=، با حداقل 2 سال سابقه تمرینات منظم با وزنه)، اندام پروران مبتدی (10n=، با 3 تا 4 ماه سابقه تمرینات منظم باوزنه)، و غیر ورزشکاران (11n=، بدون هیچ سابقه تمرینی). پارامترهای الکترونوروگرافی با تحریک عصب موسکولوکوتانئوس عضله دوسربازویی ثبت شد. برای اندازه گیری پارامترهای الکترومیوگرافی از انقباض ایزومتریک ارادی عضله دوسر بازویی با 50 درصد حداکثر انقباض ارادی (MVC) استفاده شد. با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون توکی، پارامترهای مورد نظر در سه گروه مقایسه شد. نتایج نشان داد زمان تاخیر موج M (11/0P=) و سرعت هدایت عصبی (36/0P=) در سه گروه تفاوت معناداری ندارد، در حالی که بین دامنه موج M ورزشکاران (حرفه ای و مبتدی) و افراد غیر ورزشکار اختلاف معناداری مشاهده شد (04/0P=) که نشان دهنده تاثیر فعالیتهای مقاومتی با وزنه بر افزایش به کارگیری و فرکانس آتش واحدهای حرکتی است. با وجود این، بین انتگرال EMG سه گروه تفاوت معناداری دیده نشد (34/0P=).
بررسی تأثیر شیوه زندگی بر وضعیت قامت دانشجویان دانشگاه الزهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر برای بررسی اثر شیوه های مختلف تمرین ذهنی بر زمان واکنش زنجیره ای دانشجویان انجام شد. به همین منظور 60 آزمودنی با دامنه سنی 19 تا 26 سال به صورت تصادفی به 5 گروه 12 نفری همگن شامل گروه های تمرین ذهنی، تمرین بدنی (تمرین ذهنی + تمرین بدنی)، (تمرین بدنی + تمرین ذهنی) و گروه کنترل تقسیم شدند. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود. گروه ها غیر از گروه کنترل تمرین ها را 20 جلسه، هر جلسه 20 بلوک 36 تکرار انجام دادند. برنامه تمرینی گروه بدنی به صورت بدنی و گروه ذهنی به صورت ذهنی اجرا شد. برنامه تمرینی گروه ترکیب (ذهنی + بدنی) نخست به صورت ذهنی و سپس به صورت بدنی و گروه ترکیب (بدنی + ذهنی) ابتدا بدنی و سپس ذهنی اجرا شد. گروه کنترل نیز بدون فعالیت در آزمایشگاه حضور داشتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون زوج ها، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین ذهنی و بدنی هر کدام به صورت مجزا بر کاهش زمان واکنش زنجیره ای اثر معنی داری دارند که در گروه بدنی این کاهش بارزتر بود. همچنین در گروه ترکیب، اثر معنی داری بر زمان واکنش زنجیره ای مشاهده شد که کاهش زمان واکنش در گروه (ذهنی + بدنی) بیشتر بود.
اثر فعالیت ورزشی منظم بر کاهش کمر درد و تغییر وزن دوران بارداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات فعالیت EMG عضله مخالف حین عمل عضله موافق متعاقب تمرین های قدرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات فعالیت EMG عضله مخالف حین عمل عضله موافق متعاقب تمرین های قدرتی است. آزمودنی های این پژوهش 30 مرد سالم تمرین نکرده با میانگین سنی 83/1 ? 21 سال، قد 94/3 ? 9/173 سانتی متر و وزن 51/7 ? 15/73 کیلوگرم بودند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی تمرین های قدرتی با وزنه (15 =n) و گروه کنترل (15 = n) تقسیم شدند. آنگاه داده های الکترومیوگرافی عضلات دوسربازویی (موافق) و سه سربازویی (مخالف)، محیط بازو و حداکثر انقباض ارادی (MVC) فلکسورهای آرنج مربوط به دست برتر آزمودنی ها در پیش آزمون اندازه گیری شد. گروه تجربی در این پژوهش تمرین های قدرتی ایزوتونیک روی فلکسورهای آرنج را سه جلسه در هفته به مدت 8 هفته انجام دادند. در پایان این دوره تمرینی متغیرهای مورد نظر بار دیگر اندازه گیری شد. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای تحقیق از آزمون تی استودنت در سطح معنی داری 05/0 P? استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر افزایش معنی داری را در MVC فلکسورهای آرنج و محیط بازو نشان داد، این در حالی است که کاهش معنی داری در فعالیت عضله سه سربازویی وجود داشت اما در فعالیت EMG عضله دوسربازویی تغییر معنی داری مشاهده نشد.
تأثیر هشت هفته تمرینات 11+ فیفا بر متغیر های نیروی عکس العمل زمین هنگام حرکت فرود تک پا در بازیکنان فوتبال مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات 11+ فیفا بر متغیر های نیروی عکس العمل زمین هنگام حرکت فرود تک پا در بازیکنان فوتبال مرد جوان بود. بدین منظور، 24 بازیکن فوتبال زیر 21 سال به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند و گروه تجربی به مدت دو ماه تحت تمرینات 11+ فیفا قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که حداکثر مقدار مؤلفه های عمودی، قدامی خلفی و داخلی خارجی نیروی عکس العمل زمین در پس آزمون گروه تجربی، به طور معناداری کاهش یافته است. در مقابل، زمان رسیدن به حداکثر مقدار مؤلفه های نیروی عکس العمل زمین افزایش پیدا کرده است. به طورکلی،می توان عنوان کرد که احتمالاٌ برنامه تمرینات 11+ فیفا می تواند تأثیر مثبتی بر تعدیل عوامل خطرساز آسیب زانو داشته باشد.
بررسی راستای استاتیک اندام تحتانی در زنان ورزشکار با سابقه آسیب لیگامان صلیبی قدامی (ACL)
حوزههای تخصصی:
آسیب لیگامان صلیبی قدامی (ACL) با نرخ شیوع 250000 مورد سالانه فقط در آمریکا، یکی از شایع ترین آسیب های ورزشی جهان است. زنان 2 تا 8 برابر مردان به این آسیب دچار می شوند. به نظر می رسد عوامل خطرساز عمومی و اختصاصی زیادی در بروز آسیب ACL زنان وجود دارد. هدف از پزوهش حاضر، بررسی ناراستایی اندام تحتانی به عنوان عامل خطرآفرین درونی در زنان ورزشکار با سابقه آسیب ACL است. به این منظور 20 زن ورزشکار با سابقه آسیب ACL (میانگین سن 75/5 ±90/24 سال، قد 58/6± 05/167 سانتیمتر، وزن 58/5± 88/60 کیلوگرم و سابقه ورزشی 41/4± 70/7 سال) و 20 زن ورزشکار سالم (میانگین سن 59/5± 85/24 سال، قد 39/6 ±15/166 سانتیمتر، وزن 08/6 ±20/60 کیلوگرم و سابقه ورزشی 69/3 ±7 سال) که از نظر سن، رشته ورزشی و عضو درگیر با گروه آسیب دیده همتا سازی شده بودند، در این پژوهش شرکت کردند. افت ناوی، چرخش درشت نی و زاویه Q پای چپ و راست آزمودنی ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد 90 درصد آسیب ها با ساز و کار غیربرخوردی رخ داده بودند. همچنین پارگی ACL در 85 درصد آزمودنی ها با آسیب مینیسک داخلی همراه بود. تحلیل داده ها نشان داد بین پرونیشن و چرخش داخلی درشت نی دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P£ )، اما این اختلاف در مورد زاویه Q معنی دار نبود. همچنین بین پای سالم و آسیب دیده گروه آسیب دیده از نظر متغیرهای مورد بررسی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0P£). ازاین رو شناسایی عوامل خطرساز بیومکانیکی و به طور اختصاصی غربالگری (Screening) ورزشکارانی با افزایش پرونیشن (Hyperpronation) و چرخش داخلی درشت نی (Internal Tibial Torsion) که ممکن است آنان را مستعد آسیب های ACL سازد، ضروری است و ارائه برنامه های پیشگیرانه برای آنان از سوی مربیان لازم به نظر می رسد.
مقایسه تأثیر یک نوع برنامه تمرینی منتخب در آب و خشکی بر قدرت عضله چهارسر ران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۴ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر یک تمرین قدرتی مشابه با دستگاه بدنسازی در آب و خشکی بر میزان قدرت عضله چهار سر ران در زوایای 45 و 90 درجه باز کردن زانوست بدین منظور از بین 75 دانشجوی پسر دانشگاه بو علی سینا 5 کلاس که واحد تربیت بدنی یک را انتخاب کرده بودند 45 نفر انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه شاهد تمرین در خشکی و تمرین در آب تقسیم شدند قدرت عضلانی افراد شرکت کننده در آزمون قبل و بعد از تحقیق در زوایای 45 و 90 درجه باز کردن زانو اندازه گیری شد این تمرینات 15 جلسه ادامه داشت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل اندازه گرایش مرکزی و پراکندگی و آمار توصیفی تست تی استیودنت مستقل و وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد از آزمون پیگردی توکی نیز استفاده شد وکلیه محاسبات با نرم افزار SPSS انجام گرفت نتایج تحقیق نشان داد که تمرین در خشکی و آب در افزایش قدرت عضله چهارسر ران در باز کردن مفصل زانو در وضعیت های 45 و 90 درجه زانو تاثیر معنی داری دارند(05/0>P) تاثیر تمرین در خشکی بیشتر از تاثیر در آب بر افزایش قدرت عضله چهار سرران در باز کردن مفصل زانو در زوایای مذکور بوده است
بررسی ضعف نیروی عضلانی تنه بیماران مبتلا به کمردرد در حالتهای مختلف ایستاده و خمیده و تغییرات ناشی از ورزش درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمردرد یکی از مهمترین و شایع ترین آسیب های وارده به ستون فقرات است. مطالعات نشان داده اند که بین ضعف عضلانی و کمردرد ارتباط وجود دارد. اما، مکانیزم دقیق و کم و کیف آن بویژه تاثیر متقابل این بین کمردرد و ضعف عضلانی هنوز روشن نیست. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر متقابل بین عوامل کمردرد مزمن، نیروی ایزومتریک فلکسورها و اکستنسورهای تنه، وضعیت بدن و ورزش درمانی بود. روش تعداد 24 زن مبتلا به کمردرد مزمن و 22 زن سالم با دامنه سنی 20 تا 45 ساله داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. قبل و پس از 36 جلسه ورزش درمانی با استفاده از دستگاه دینامومتر، نیروی ایزومتریکی عضلات فلکسور و اکستنسور تنه در سه وضعیت ایستاده، فلکشن 45 درجه تنه و فلکشن 90 درجه تنه و دردکمر آنها اندازه گیری و با متغیرهای معادل در افراد سالم مقایسه شدند. از روش آماری Repeated Measureبرای تجریه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که در وضعیت های مختلف قدرت فلکسورها و اکستنسورهای تنه بیماران بطور معنی داری کمتر از افراد سالم بود (p=0.01). ضعف عملکردی بیماران در وضعیت های خمیده 45 درجه و خمیده 90 درجه بیشتر از وضعیت ایستاده مشهود بود. پس از درمان عملکرد عضلانی بیمارن بطور معنی داری بهبود یافت. بین عامل بیماری کمردرد، قدرت عضلانی تنه، و نیز وضعیت بدنی تاثیر متقابل وجود داشت. پس از درمان عملکرد عضلانی بیماران به طور معنی داری افزایش یافت (p=0.01) بین عامل درمان و عامل قدرت عضلات تنه تاثیر متقابل وجود داشت. نتیجه نهایی: بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با ضعف عملکرد مکانیکی عضلات فلکسور و اکستنسور تنه مواجه می باشند. در وضعیت خمیده ضعف بیماران بارزتر بود. ورزش درمانی باعث تقویت عضلات تنه و بهبود میزان درد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن می شود. توان بخشی و ورزش درمانی بیماران باید با توجه به ارزیابی ضعف آنها در وضعیت های مختلف صورت گیرد.