ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۹۶۱.

تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت ورزش هوازی زرشک انسولین هموگلوبین گلیکولیزه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۶۲۳
با توجه به اثبات آثار مستقل عصاره زرشک و تمرین هوازی بر سازه های دیابت، هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی بود. به این منظور، 32 مرد مبتلا به دیابت نوع2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی: عصاره زرشک (گروه اول)، تمرین ورزشی (گروه دوم)، تمرین ورزشی + عصاره زرشک (گروه سوم) و گروه کنترل (گروه چهارم)، تقسیم شدند. شاخص های گلایسمیک در ابتدا و بلافاصله پس از پایان پروتکل اندازه گیری شد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی بود. نتایج نشان داد که مقادیر گلوکز سرم (گروه های اول، دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه های اول، دوم و سوم)، در مرحله پایانی پروتکل نسبت به مقادیر پایه کاهش معناداری داشت (05/0P<). همچنین مقادیر گلوکز سرم (گروه های دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه سوم) به طور معناداری از گروه کنترل پایین تر بود (05/0P<). نتایج نشان داد مصرف عصاره زرشک به همراه تمرین هوازی تأثیرات بیشتری بر بهبود شاخص های گلایسمیک بیماران دیابت نوع2 دارد.
۹۶۲.

تأثیر دو روش مکمل سازی سیر بر تخریب DNA ناشی از فعالیت ورزشی درمانده ساز در مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیر فعالیت ورزشی درمانده ساز تخریب DNA مکمل سازی درازمدت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۶۳ تعداد دانلود : ۷۲۲
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مکمل سازی درازمدت 500 و 1000 میلی گرمی سیر بر شاخص تخریب DNA ناشی از فعالیت ورزشی درمانده ساز در دانشجویان غیرورزشکار بود. به این منظور 26 مرد غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 23/1±21 سال، وزن 28/8±38/69 کیلوگرم و قد 11/6±9/178 سانتی متر به طور تصادفی در سه گروه شبه دارو، مکمل قرص سیر (گروه اول مکمل 9 نفر، گروه دوم مکمل 9 نفر و گروه شبه دارو 8 نفر) در دو دوز 500 و 1000 میلی گرمی در روز توزیع شدند. نمونه های خونی اول و دوم در حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز و نمونه های سوم و چهارم پس از هشت هفته مکمل سازی و در همان شرایط حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و دوسویه در سطح معناداری a=0/05 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد یک جلسه فعالیت ورزشی درمانده ساز، سبب افزایش معنادار تخریب DNA می شود. به علاوه، مکمل سازی درازمدت قرص سیر با مقادیر 500 و 1000 میلی گرم در روز، موجب کاهش تخریب DNA حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز می شود. همچنین مصرف 1000 میلی گرمی قرص سیر در مقایسه با مصرف 500 میلی گرمی، موجب کاهش بیشتر تخریب DNA حالت پایه و پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز می شود (01/0P= ).
۹۶۳.

تأثیر مسابقه رسمی بسکتبال بر تغییر هورمون های تستوسترون و کورتیزول سرمی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رقابت و نتیجه زنان بسکتبالیست تستوسترون و کورتیزول سرمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۳ تعداد دانلود : ۷۸۶
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر مسابقة رسمی بسکتبال و نتیجة حاصل از آن بر پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول سرمی و نیز تفاوت احتمالی در مقدار هورمون های بازیکنان اصلی و بازیکنان ذخیره می پردازد. به این منظور دو تیم از مرحلة ضربدری مسابقات دسته یک باشگاه های تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری خونی از 22 ورزشکار زن (با میانگین سن ۲٠سال ، تستوسترون استراحتی۵٠٧/٠نانوگرم بر میلیلیتر و کورتیزول استراحتی 143 /96 نانوگرم بر میلی لیتر) دو ساعت قبل و 15 دقیقه پس از اتمام مسابقه صورت گرفت. زمان شرکت فعال در مسابقه برای هریک از بازیکنان دو تیم به طور جداگانه ثبت و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مقدار افزایش هر دو هورمون تستوسترون و کورتیزول متعاقب یک مسابقه رسمی بسکتبال برای بازیکنان اصلی دو تیم که 70درصد از زمان بازی در مسابقه شرکت فعال داشتند، معنی دار بود ) 05 /0 p<) .اما تغییرات تستوسترون و کورتیزول در حین مسابقه با پیروزی و شکست ارتباطی نداشت ) 05 /0 p>). در نتیجه می توان گفت یک مسابقة رسمی با چالش های فیزیکی و روانی خاص رشتة بسکتبال، در افزایش چشمگیر هورمون های تستوسترون با آثار آنابولیکی قوی و کورتیزول سرمی با آثار کاتابولیکی در زنان ورزشکار موثر است. با در نظر گرفتن تغییرات فیزیولوژیکی متعاقب مسابقة بسکتبال، می توان به کسب نتایج مطلوب و حفظ سلامت ورزشکاران کمک کرد
۹۶۴.

ارتباط تعداد تماشاگران با کورتیزول بزاقی و عملکرد داوران فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول بزاقی عملکرد تماشاگران داوران فوتبال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۷۳۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط تعداد تماشاگران با کورتیزول بزاقی و ارزیابی عملکرد داوران لیگ برتر فوتبال است. جامعه آماری تعداد 15 داور لیگ برتر (مرد) در فصل 88-87 بودند، که داوطلب شرکت در این پژوهش شدند. کورتیزول بزاقی آنان در سه مرحله، روز پیش از مسابقه، نیم ساعت پیش و پس از مسابقه اندازه گیری شد. پس از کسب آمار تماشاگران از مسئول ورزشگاه و سرپرست مسابقات، برگ ارزشیابی عملکرد داوران از ناظر بازی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری پیرسون، تی وابسته و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که تعداد تماشاگران با کورتیزول پیش و پس از مسابقه رابطه معناداری ندارد، ولی با عملکرد رابطه منفی معناداری دارد. عملکرد با کورتیزول پس از مسابقه رابطه مثبت معناداری نشان داد و تجربه داوران با کورتیزول پیش از مسابقه رابطه منفی معناداری داشت. همچنین نتایج حاکی از آن بود که کورتیزول بزاقی پس از مسابقه نسبت به سایر مراحل افزایش چشمگیری دارد. نتایج نشان می دهد که در این زمینه به علم روان شناسی ورزشی برای آموزش راهکارهای مقابله با استرس به داوران نیاز است.
۹۶۵.

مقایسه آمادگی های عمومی بدنی دانش آموزان پسر مناطق مختلف کشور براساس آزمون CAFT(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۰ تعداد دانلود : ۷۴۶
هدف تحقیق حاضر، مقایسه آمادگی های بدنی دانش آموزان پسر کشور و تهیه نورم های ملی روی متغیرهای سرعت، استقامت، چابکی و نیروی عضلانی با استفاده از آزمون CAFT بود. از گروه های سنی 18 – 7 سال، 12960 نفر از استان های منتخب از 5 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب و مرکز به طور تصادفی انتخاب و بر مبنای متغیرهای تحقیق و نورم های کشوری حاصله با یکدیگر مقایسه شدند. آزمون های آنوا و تعقیبی توکی در سطح 05/0 نشان دادند که استان های جنوبی و مرکزی در دوهای سرعت و چابکی، شمالی و شرقی و مرکزی در استقامت عضلانی و قلبی – عروقی، شرقی و مرکزی و شمالی در نیروی عضلانی و استان های جنوبی در استقامت قلبی – عروقی آماده تر از دیگر مناطق اند. در ضمن، مناطق جنوبی و غربی به تقریب در همه رده های سنی از نورم های کشوری در سرعت، مناطق جنوبی و مرکزی به طور کلی در همه رده های سنی در استقامت عضلانی، مناطق مرکزی به طور کلی تا سن قبل از 15 سالگی در استقامت عضلات کمربندی شانه، مناطق شمالی در همه رده های سنی در چابکی عمومی، مناطق غربی در همه رده های سنی در نیروی عضلانی و مناطق مرکزی در رده های سنی 12 سالگی به بعد از نورم های کشوری ضعیف ترند. این یافته ها زمینه ها را برای استعدادیابی ورزشی و پرورش آنها در کشور فراهم می آورد و همچنین به افزایش دقت در نمره دادن و ارزشیابی در کلاس های تربیت بدنی مدارس کشور کمک می کند.
۹۶۸.

مقایسه تأثیر یک جلسه تمرین پلایومتریک و قدرتی بر آنزیم کراتین کیناز و پروتئین واکنش گر-C سرمی مردان تکواندوکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین قدرتی پلایومتریک پروتئین واکنش گر-C

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۵۹ تعداد دانلود : ۶۰۹
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر یک جلسه تمرین پلایومتریک و قدرتی با وزنه بر آنزیم کراتین کیناز تام و پروتئین واکنش گر-C سرمی مردان تکواندوکار بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی دو گروهی بود و در آن بیست نفر مرد تکواندوکار به طور تصادفی در دو گروه همگن (قدرتی و پلایومتریک) دسته بندی شدند. آزمودنی های گروه قدرتی با وزنه، شش دوره تمرینات باز کردن زانو و پرس پا (شدت 70%) را تا رسیدن به واماندگی اجرا کردند. آزمودنی های گروه پلایومتریک نیز شش دوره از تمرینات پرش عمقی و پرش جانبی (شدت 70%) را تا رسیدن به واماندگی اجرا کردند. آنزیم کراتین کیناز تام و پروتین واکنش گر-C سرمی هر دو گروه طی سه مرحله (30 دقیقه قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین) اندازه گیری شد. داده ها در قالب میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون بونفرونی در سطح معناداری (p<0.05) تجزیه و تحلیل شد. با وجود این که فعالیت آنزیم کراتین کیناز تام و نیز سطوح پروتئین واکنش گر-C سرمی هر دو گروه بعد از تمرین به طور معناداری افزایش یافت، اما در تغییرات این شاخص ها بین دو گروه پلایومتریک و قدرتی تفاوت معناداری مشاهده نشد (P<0.05). در نتیجه با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد این دو شیوه، فشار فیزیولوژیکی و آسیب عضلانی یکسانی به همراه داشته باشند و تمرینات پلایومتریک آسیب عضلانی و التهاب بیشتری در مقایسه با تمرینات قدرتی به همراه نداشت.
۹۶۹.

اثر تمرین استقامتی همراه با مکمل کلسیم بر برخی شاخص های هیستومورفومتری اپی فیز نزدیک درشت نی موش های بدون تخمدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش صحرایی یائسگی تمرینات تحمل وزن مکمل کلسیم هیستومورفومتری استخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۷ تعداد دانلود : ۹۸۲
زنان سالمند در معرض افزایش خطر از دست دادن استخوان و شکستگی آن قرار دارند. مشخص شده کلسیم کافی و تمرینات تحمل وزن، تکامل اسکلتی را تحت تأثیر قرار می دهند، اما اثرات ترکیبی کلسیم و تمرینات تحمل وزن، به ویژه بر هیستومورفومتری استخوان، کاملاً مشخص نشده است. در این مطالعه اثرات مصرف مکمل کلسیم، تمرینات تحمل وزن و ترکیبی از این دو را بر اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی در موش های بدون تخمدان بررسی شده است. پنجاه و دو سر موش صحرایی جوان ماده بالغ از نژاد Sprague Dawleyکه به صورت تصادفی به گروه های پایه (برای تعیین مقادیر شاخص های هیستومورفومتری، سه ماه پس از برداشتن تخمدان و قبل از آغاز مرحله اصلی تحقیق)، تمرین استقامتی، مکمل کلسیم، ترکیب تمرین و کلسیم و سرانجام گروه کنترل (که هیچ گونه مداخله تمرینی یا مکمل گیری را طی دوره اصلی اجرای پروتکل تحقیق تجربه نکردند) تقسیم شدند. گروه تمرینی، در طول هشت هفته پروتکل دوی فزاینده را با سرعت 12 تا 20 متر در دقیقه، به مدت 10 تا 59 دقیقه و پنج جلسه در هفته اجرا کردند. گروه کلسیم از طریق گاواژ، روزانه 35 میلی گرم کلسیم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. پس از هشت هفته، پارامترهای هیستومورفومتری اپی فیز بالایی استخوان درشت نی با استفاده از دستگاه آنالیز تصویر برداری نیمه اتوماتیک مجهز به آکولارمیکرومتر اندازه گیری شد. داده ها با آزمون t وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح 05/0≥P تحلیل شد. نتایج نشان داد برداشتن تخمدان به کاهش فاصله بافت اسفنجی و همچنین ضخامت و حجم بافت های استخوانی متراکم و اسفنجی اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی منجر شده است. دویدن روی نوارگردان و مکمل کلسیم باعث افزایش معنی دار این شاخص ها، در مقایسه با گروه کنترل شد. به علاوه، پارامترهای هیستومورفومتری اپی فیز نزدیک استخوان درشت نی به میزان قابل توجهی در گروه ترکیبی بالاتر از هریک از گروه های مجزای کلسیم یا تمرینی بود. همچنین هرچند اثربخشی تمرین بر پارامترهای هیستومورفومتری در کل بهتر از کلسیم بود، اما تفاوت آماری معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهد سبک زندگی عاملی مهم در بروز یا پیشگیری از پوکی استخوان است و انجام تمرینات تحمل وزن یا مکمل کلسیم می تواند اثر مهاری یا عکس در فرآیند کاهش ناشی از یائسگی در هیستومورفومتری استخوان های تحمل وزن داشته باشد.
۹۷۰.

اثر تمرین استقامتی زیربیشینه، بی تمرینی و آگونیست هورمون آزادکننده گونادوتروپین بر غلظت سرمی هورمون رشد و هورمون های تیروئیدی در دختران مبتلا به بلوغ زودرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوغ زودرس تمرینات استقامتی بی تمرینی آگونیست GnRH هورمون رشد تیرویدوتیرونین تیروکسین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۶ تعداد دانلود : ۴۳۵
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین استقامتی و مصرف آگونیست هورمون آزادکننده گونادوتروپین (GnRH) و بی تمرینی، بر سطوح سرمی هورمون رشد (GH)، تیرویدوتیرونین (T3) و تیروکسین (T4) در دختران با بلوغ زودرس مرکزی بود. تعداد 25 دختر شش تا هشت سال با بلوغ زودرس (میانگین قد 124 سانتی متر، وزن 3/27 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه (دارو، ورزش و دارو + ورزش) تقسیم شدند و 10 دختر شش تا هشت سال سالم (بدون بلوغ زودرس) با همان میانگین قد و وزن، به عنوان گروه کنترل درنظر گرفته شدند. ابتدا،سطوح سرمی GH، T3 و T4 به روش الایزا اندازه گیری شدند. سپس، گروه های آزمایش، برنامه تمرین استقامتی را سه جلسه در هفته، 25 تا 75 دقیقه با شدت 45 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 12 هفته انجام دادند. همچنین، درطی مطالعه، گروه های دارو آگونیست GnRH را (هر چهار هفته یک میلی لیتر) به صورت تزریق عضلانی دریافت کردند. سطوح سرمی GH، T3 و T4، 48 ساعت پس از اتمام پروتکل و پس از چهار هفته بی تمرینی دوباره اندازه گیری شدند. آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که 12 هفته تمرین استقامتی به تنهایی و همچنین، تمرین استقامتی + آگونیست GnRH باعث کاهش سطوح GH، T3 و T4 شدند و پس از بی تمرینی، مقادیر هورمون ها تقریباً به سطوح پیش از تمرین بازگشتند. دارو سطوح GH را پس از 16 هفته کاهش داد؛ اما تأثیری در سطوح هورمون های تیروئیدی نداشت. باتوجه به یافته های این پژوهش، تمرینات استقامتی و استفاده از آگونیست GnRH می توانند تأثیر مثبتی بر عملکرد هورمون ها در دختران با بلوغ زودرس داشته باشند و بی تمرینی به ازبین رفتن فواید حاصل منجر می شود.
۹۷۱.

تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی بر عملکرد عضلانی و حرکتی و درجه ناتوانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس تمرین مقاومتی تمرین تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۱۲۵۳ تعداد دانلود : ۷۸۴
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی و تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) بر عملکرد عضلانی و حرکتی و نیز درجه ناتوانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز می باشد. بدین منظور، 37 زن و مرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت هدفمند و تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد 19 نفر با میانگین سنی 51/6±53/34 سال، وزن 4/13±02/67 کیلوگرم و درجه ناتوانی 21/1±55/2)و گروه کنترل (تعداد 18 نفر با میانگین سنی 93/4±78/36 سال، وزن 13/10±92/66 کیلوگرم و درجه ناتوانی 97/0±88/2) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرین ترکیبی (تمرین قدرتی و تمرین تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) شرکت کرد. همچنین، پیش و پس از پروتکل تمرینی، عملکرد عضلانی و حرکتی و نیز درجه ناتوانی بیماران ارزیابی گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و وابسته استفاده شد. نتایج نشان می دهد هشت هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش معنادار قدرت پایین تنه (P=0.001)، قدرت بالاتنه (P=0.001)، تعادل پویا (P=0.001)، انعطاف پذیری (P=0.001)، استقامت راه رفتن (P=0.001) و سرعت راه رفتن (P=0.001) گردیده است؛ اما هیچ تفاوت معناداری در فاکتور درجه ناتوانی (P=0.32) مشاهده نمی شود؛ بنابراین، یک دوره تمرین ترکیبی (مقاومتی تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) باعث افزایش قدرت، تعادل، انعطاف پذیری، مسافت و سرعت راه رفتن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بدون تغییر درجه ناتوانی آن ها می گردد؛ لذا، پیشنهاد می شود این نوع تمرینات به عنوان بخشی از مداخله درمانی در برنامه توانبخشی و بهبود این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
۹۷۲.

مقایسه هزینه انرژی راه رفتن در دامنه ای از سرعت ها بین دختران چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزینه انرژی میزان هزینه انرژی ناخالص میزان هزینه انرژی خالص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۲ تعداد دانلود : ۷۶۰
هدفِ پژوهش حاضر بررسیِ هزینه انرژی راه رفتن در دامنه ای از سرعت ها بین دو گروه دانشجویان دختر غیرورزشکار چاق و با وزن طبیعی بوده است. آزمودنی های این پژوهش را تعداد 19 دختر دانشجو که بر اساس شاخص توده بدن(BMI)به دو گروه چاق (9 n= 7/1±1/32=BMI کیلوگرم بر متر مربع) و با وزن طبیعی(10 n= 4/1±4/21= BMI کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند تشکیل دادند. برای اندازه گیری هزینه انرژی آزمودنی ها VO2 و VCO2 آزمودنی ها هنگامی که در شش سرعت (5/0 75/0 1 25/1 75/1 متر بر ثانیه؛ در دوره های پنج دقیقه ای و بین هر دوره پنج دقیقه استراحت) راه می رفتند توسط دستگاه تحلیل گر گاز اندازه گیری شد. هزینه انرژی ایستادن در ابتدای آزمون و در شرایطی که آزمودنی ها بدون هیچگونه تحرکی ایستاده بودند به مدت پنج دقیقه اندازه گیری شد. نتایج آزمون افزایش معناداری در میزان هزینه انرژی ناخالص (8/0± 31/4) و میزان هزینه انرژی خالص ( 6/0± 2/3) گروه چاق در مقایسه با میزان هزینه انرژی ناخالص (5/0± 13/3) و میزان هزینه انرژی خالص (5/0± 2/1) گروه با وزن طبیعی نشان داد. این در حالی است که وقتی داده ها را نسبت به وزن بدن استاندارد کردیم تفاوت بین دو گروه در رابطه با هر دو میزان هزینه انرژی ناخالص و خالص معنادار نبوده است. بر این اساس میزان هزینه انرژی ناخالص افراد چاق بیشتر از افراد با وزن طبیعی است؛ این تفاوت در میزان هزینه انرژی خالص دو گروه نیز وجود دارد اما به دلیل میزان هزینه انرژی ایستاده کمتر در افراد چاق مقدار آن کمتر می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد وزن بدن عامل اصلی تفاوت هزینه انرژی در سرعت های مختلف راه رفتن بین زنان چاق و با وزن طبیعی باشد اما موارد دیگری نظیر: عوامل بیومکانیکی و فیزیولوژیکی نیز نقش مؤثری در این افزایش دارند.
۹۷۶.

طراحی برنامه تمرین شبیه سازشده مسابقات تکوا ندو بر پایه نیمرخ تغییرات تواتر ضربان قلب، سطح لاکتات خون و درک فشار کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب ورزشی تکواندو لاکتات خون درک فشار کار طراحی تمرین شبیه ساز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۲۴۸ تعداد دانلود : ۶۲۰
وقوع آسیب های ورزشی در مسابقات تکواندو اغلب ناشی از برخوردهای فیزیکی هنگام مبارزه است. ازاین رو طراحی برنامه تمرین همسطح با فشار فیزیولوژیک یک مسابقه واقعی بر پایه تغییرات ,RPE, HR,LA انجام گرفت تا ورزشکار به جای مبارزه با حریف، فنون را با «میت» اجرا کند. به این منظور دوازده تکواندوکار زبده تیم ملی با میانگین سن 3±22 سال به صورت هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. مشخصات آنتروپومتریک و ظرفیت عملی با استفاده از تست درمانده ساز هوازی روی تردمیل و توان بی هوازی به روش RAST تعیین شد. آزمودنی ها به سبک وزنی المپیک برنامه مبارزه شبیه ساز را اجرا کردند. سطح لاکتات خون و ضربان قلب با تله متری پولار و مقیاس 10RPE بورگ پیش از مسابقه، بین هر یک از 3 راند مبارزه و در پایان راند سوم مسابقه و برنامه شبیه ساز با میت اندازه گیری شدند. برای مقایسه میانگین داده ها از تحلیل واریانس یکسویه استفاده شد. بین شاخص های سه گانه شدت کار هنگام مسابقه و تمرین ویژه اختلاف معناداری به دست نیامد (05/0P>). برنامه شبیه سازشده، فشار سایکوفیزیولوژیک همسطح با مسابقه واقعی بر عملکرد تکواندوکاران وارد می کند که احتمالاً بتوان جایگزین مسابقات تدارکاتی در پیش فصل مسابقات که امکان رخداد آسیب وجود دارد، کرد.
۹۷۷.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی تمرین هوازی لپتین وضعیت آهن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۶۳۸
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق بود. 28 زن چاق داوطلب شدند و تصادفی در دو گروه تمرین هوازی (14 نفر با سن 9/4 ± 1/37 سال، وزن 2/10±0/82 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 3/4± 2/34 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (14 نفر با سن 3/5 ± 5/37 سال، وزن 5/9±9/79 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 9/3± 0/34 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 9 هفته (چهار جلسه در هفته) به تمرینات هوازی با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش های آماری t مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در مقدار لپتین سرمی بین دو گروه کنترل و تجربی وجود نداشت (05/0(P>. اما اجرای تمرینات هوازی موجب افزایش معنادار آهن سرم و کاهش معنادار فریتین سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد (05/0>P). همچنین، در دیگر شاخص های وضعیت آهن شامل ظرفیت اتصال آهن به ترانسفرین (TIBC)، مقدار هموگلوبین، هماتوکریت، MCH، MCHC و MCV تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0(P>. با توجه به نتایج می توان گفت که اجرای تمرینات هوازی تأثیر معناداری بر مقدار لپتین سرمی ندارد، اما می تواند وضعیت ضعیف آهن را در زنان چاق بهبود بخشد. این بهبود احتمالاً ناشی از تأثیر عوامل دیگری است و ارتباطی با مقدار لپتین سرمی ندارد.
۹۷۸.

مقایسه اثر یک دوره تمرین ورزشی هوازی با دو حجم متفاوت بر برخی فاکتور های خطر بیماری-های قلبی-عروقی در دختران کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم توان ذهنی تمرین هوازی حجم تمرین فاکتورهای خطر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۷۱۴
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر یک دوره تمرین ورزشی هوازی با دو حجم متفاوت بر برخی فاکتور های خطر بیماری های قلبی-عروقی در دختران کم توان ذهنی بود. 24 دختر کم توان ذهنی به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند: 1. تمرین هوازی سه بار در هفته به مدت 45 دقیقه؛ 2. تمرین هوازی چهار بار در هفته به مدت 40 دقیقه؛ 3. کنترل. گروه های تجربی تمرینات هوازی شامل 10 دقیقه گرم کردن، 30 دقیقه راه رفتن، دویدن و بازی های آزاد و 5 دقیقه سرد کردن را به مدت هشت هفته با شدت 75-65 درصد ضربان قلب ذخیره انجام دادند. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05/0 > α تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سه گروه در شاخص های نیمرخ های لیپیدی، ضربان قلب و برخی از متغیرهای ترکیب بدن (درصد چربی، BMI و WC) تفاوت معنا داری وجود ندارد (05/0 < P). دختران کم توان ذهنی برای بهبود استقامت قلبی- عروقی می توانند از حجم تمرینی چهار بار در هفته به مدت 40 دقیقه استفاده کنند و برای کاهش WHR از حجم تمرینی سه بار در هفته به مدت 45 دقیقه بهره ببرند. در مورد شاخص های وزن و VO2max می توان از هر دو حجم تمرینی استفاده کرد.
۹۷۹.

تأثیر ده هفته تمرین تناوبی هوازی بر وضعیت آنتی اکسیدانی و اکسیدانی در بیماران دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی استرس اکسایشی دیابت نوع دو عملکرد اندوتلیال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۴۷ تعداد دانلود : ۹۶۶
پژوهش حاضر با هدف تأثیرپذیری وضعیت استرس اکسایشی ناشی از تمرینات تناوبی هوازی در بیماران دیابتی نوع دو طراحی و اجرا شد. 24 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان دارویی بودند، با میانگین سنی 50/6 ± 29/50 سال و شاخص توده بدنی 67/0 ± 21/27 کیلوگرم بر متر مربع در دو گروه تمرینی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت ده هفته، سه جلسه در هفته و به مدت 40 دقیقه با شدت 80 درصد حداکثر تواتر قلبی (HR max) اجرا شد. شاخص های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، شاخص اکسیدانی مالون دی آلدئید و نیتریت/نیترات (NOx) اندازه گیری شد. داده ها با روش آماری آنوای دوطرفه بررسی شد. نتایج نشان داد تمرین تناوبی هوازی موجب افزایش معنادار نیتریت/ نیترات (004/0P=)، GPX (001/0P=) و کاهش معنادار MDA (029/0P=) شد. درحالی که تأثیر معناداری بر SOD (063/0P=) نداشت. علاوه بر این، به بهبود ظرفیت آمادگی هوازی (005/0P=) منجر شد، اما شاخص های متابولیکی تأثیر معناداری ناشی از تمرین تناوبی هوازی نشان ندادند. ازاین رو می توان نتیجه گرفت تمرینات تناوبی هوازی از راه کاهش اکسیدان ها و افزایش آنتی اکسیدان ها موجب افزایش فعالیت زیستی NO شده است. همچنین تناوب های تمرین ورزشی با افزایش آنتی اکسیدان ها و تنش برشی موجب بهبود وضعیت اکسایشی و عملکرد اندوتلیال می شود.
۹۸۰.

اثر دو شدت مختلف فعالیت بدنی بر سلو ل های اجدادی اندوتلیال سیار(EPC) در زنان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان جوان شدت فعالیت بدنی سلول های اجدادی اندوتلیال سیار(EPC)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۴۶ تعداد دانلود : ۶۱۵
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر دو شدت مختلف فعالیت بدنی بر سلو لهای اجدادی اندوتلیال سیار در زنان جوان سالم بود. به همین منظور به وسیله پرسشنامه، 15 دانشجوی دختر از بین داوطلبان شرکت در 22 سال، شاخص توده بدن ±1/ پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه (گروه 1: میانگین سن 8 21 سال، شاخص توده بدن ±1/ 20/81±1/91 کیلوگرم بر متر مربع، تعداد 8 نفر، گروه 2: میانگین سن 5 20/38±1/66 کیلوگرم بر متر مربع، تعداد 7 نفر) قرار گرفتند. هر گروه به مدت 30 دقیقه در شدت فعالیت روی نوارگردان دویدند. نمونه های خونی برای (HRmax %85 : 70 % و گروه 2 : مربوط به خود(گروه 1 گلبول ،(Isotype control) و ایزوتوپ کنترل آن CD اندازهگیری سلول های اجدادی اندوتلیال سیار + 34 سفید و پلاکت، قبل و 10 دقیقه پس از انجام آزمون از همه آزمودنی ها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل و ضریب همبستگی (ANOVA) وابسته (زوجی)، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه t داده ها از آزمون در نظر گرفته شد. یافته های حاصل از پژوهش (P < 0/ پیرسون استفاده شد. حداقل سطح معن اداری ( 05 CD نشان داد که هر دو شدت فعالیت بدنی باعث افزایش معنادار تعداد 34+ می شود ، این Plt و WBC ، بیشتر بود، اما از نظر آماری معنادار نبود. از بین متغیرهای اندازه گیریشده HRmax % اثرگذاری با شدت 85 CD فقط بین 34+ و پلاکت رابط ه معنادار مشاهده شد. در نهایت می توان بیان کرد که فعالیت بدنی با شود و با توجه EPC می تواند موجب افزایش بازسازی عروق ناشی از بسیج HRmax % شدت 70 % و 85 اینگونه بسیج سلولی ممکن است بهعنوان ساز و کار جبرانی یا ترمی م EPC به ارتباط معنادار پلاکت با فیزیولوژیک در آسیب التهابی حاد ب هکار رود

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان