فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۰۱ تا ۶٬۳۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : الگوی پرس اُاُ جدیدترین الگوی ایفلاست که برای توصیف بهتر پیایندها ایجاد شد. پژوهش حاضر در راستای شناسایی میزان انطباق پیایندهای فارسی زبان با الگوی پرس اُاُ انجام شد. روش شناسی : این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از رویکرد ارزیابانه انجام شده است. جامعه پژوهش را 90 پیایند رشته علم اطلاعات و دانش شناسی موجود در نرم افزار رسا تشکیل داده است. به منظور انجام پژوهش از جداول تطبیقی الگوی پرس اُاُ با فیلدهای مارک استفاده شد. در نهایت از این جدول برای شناسایی انطباق پیشینه های پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد فیلدهایی که در پیشینه های پیایندهای فارسی استفاده شده با 5 رده پرس اُاُ در ارتباط هستند. با توجه به صفات و تغییراتی که در پیشینه پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مشاهده شد از بین رده های پرس اُاُ Z1، Z5، Z6 ،Z11 و Z12 باید در مدل سازی پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین از میان 46 صفت پرس اُاُ، 18 صفت در پیشینه های مورد بررسی یافت شد. که با 5 رده Z1، Z5، Z6، Z11 و Z12 در ارتباط هستند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش انطباق مطلوبی بین الگوی پرس اُاُ و پیشینه های پیایندهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مشاهده نشد. مشکلاتی از قبیل عدم توجه به فهرست نویسی درست پیایندها، استفاده از قواعد مسطح انگلوامریکن، مشکلات نرم افزاری موجود در رسا به دلیل تبدیل از نسخه قبلی نرم افزار کتابخانه ملی به نرم افزار فعلی از دلایل این انطباق پایین هستند.
تحلیل حرکات چشم کاربران و نقش توانمندی های آن ها هنگام تعامل با رابط کاربر وب سایت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی هرگونه تأثیر قابلیت های کاربران، از جمله سبک های یادگیری، سواد اطلاعاتی و یا سواد رسانه ای بر نحوه انجام حرکات چشمی آن ها حین تعامل با رابط کاربر وب سایت ها بر اساس فرضیه چشم-ذهن است. این پژوهش به روش آمیخته و با رویکرد توضیحی متوالی انجام شد. جامعه پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. نمونه گیری آزمودنی ها (جامعه پژوهش) از طریق روش های آمیخته متوالی و به صورت نمونه گیری در هر لایه بود. سرانجام، تعداد ۲۰ نفر آزمودنی به عنوان نمونه نهایی در دو مرحله گردآوری داده های پژوهش حضور یافتند. برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای مختلف و متنوعی مانند پرسشنامه استاندارد سبک یادگیری «فلدر و سولومن»، پرسشنامه سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای و نشست تعاملی با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. این پژوهش همبستگی بالا میان توانمندی سواد رایانه ای با سواد اطلاعاتی در دانشجویان را نشان داد. همچنین، برخی توانمندی های آزمودنی ها می توانست بر حرکات چشم در فرایند تعامل با رابط کاربر وب سایت تأثیرگذار باشد. بین سواد اطلاعاتی و حرکات چشم رابطه وجود داشت. مدت خیره شدن برای آزمودنی هایی که سطح سواد اطلاعاتی بالایی داشتند، از افرادی که سطح سواد اطلاعاتی کمتری داشتند، بیشتر بود. آزمودنی هایی که سبک یادگیری حسی داشتند، تعداد خیره شدن بیشتری را تجربه کردند. برای افرادی که «سبک پی درپی» داشتند، مدت خیره شدن ها بیشتر بود، اما تعداد خیره شدن ها به علت خطی نگاه کردن به رابط کاربر، کمتر از «سبک سراسری» بود. آزمودنی هایی که سواد اطلاعاتی پایین و سبک یادگیری انعکاسی داشتند، تعداد خیره شدن های بیشتری را در صفحه تجربه کردند. افرادی که سبک یادگیری کنشی و سواد اطلاعاتی بالا داشتند، مدت زمان بیشتری را در خیره شدن به صفحه صرف می کردند. آزمودنی های با سواد اطلاعاتی پایین، تعداد خیره شدن فراوان تری نسبت به افراد با سواد اطلاعاتی بالا داشتند. با بررسی حرکات چشم کاربران مشخص شد که رابط کاربر می تواند بر حرکات چشم آن ها اثرگذار باشد. در فرایند تعامل، حرکات چشم کاربران از مؤلفه های کلی تر به مؤلفه های جزئی تر تغییر می کرد. به طور کلی، مشخص شد که سطح سواد اطلاعاتی ممکن است در حین تعامل با وب سایت، حرکات چشم کاربر را هدفمند کرده و چگونگی پردازش اطلاعات رابط کاربر را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، سبک یادگیری بر حرکات چشم کاربران در حین تعامل اثرگذار بود.
سنجش رضایت شغلی کتابداران در دوران دورکاری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع ویروس کووید-19 به تعطیلی طولانی مدت کتابخانه های دانشگاهی و افزایش میزان دورکاری کتابداران منجر شد. در پژوهش حاضر رضایت شغلی و ابعاد آن (ارتباطات، ارتقای شغلی، پاداش ها، حقوق و مزایا، سرپرستی، شرایط کاری، ماهیت کار، و همکاران) در دوران دورکاری در جامعه کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بررسی شده است. روش: هدف پژوهش حاضر کاربردی و از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، و دانشگاه صنعتی اصفهان) به تعداد 118 نفر در سال 1400 بوده است (n=90(. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انجام شده است. به منظور جمع آوری نظریات افراد، از پرسش نامه محقق ساخته دورکاری و پرسش نامه رضایت شغلی براساس مقیاس استفاده شد. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری مانند کلموگروف اسمیرنوف، هم بستگی پیرسون، و آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : میان دورکاری و رضایت شغلی در دوران کووید-19 رابطه معنا دار وجود داشت (05/0p<). تمامی مؤلفه های رضایت شغلی کتابداران نیز با دورکاری همبستگی دارند. نتیجه آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد در میان مؤلفه های رضایت شغلی، فقط مؤلفه «سرپرستی» توان پیش بینی دورکاری را دارد (518/0>r). نتیجه گیری : رضایت شغلی در دوران دورکاری می تواند به بهبود ارائه خدمات به کاربران منجر شود. همچنین مؤلفه سرپرستی بیشترین رابطه را با دورکاری نشان داد و با توجه به اهمیت این مؤلفه در پیش بینی دورکاری، یافته های این پژوهش می تواند به تغییراتی مفید در سازمان ها، به ویژه در سبک مدیریتی کتابخانه های دانشگاه منجر شود.
ترسیم شبکه هم تالیفی پژوهشگران حوزه کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 2006-2016
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تولیدات علمی حوزه کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 2006 -2016 در پایگاه مجموعه هسته علوم تحت وب می باشد. در این پژوهش تلاش شده با بررسی 2806 رکورد مقاله در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی که در پایگاه مجموعه هسته علوم تحت وب در بازه زمانی 2006-2016 منتشر شده اند با استفاده از روش علم سنجی به بررسی نویسندگان، مجلات هسته و کشورهای پیشرو در این حوزه پرداخته شود. هم چنین برای ترسیم شبکه هم تالیفی نویسندگان و هم سازمانی از نرم افزارهای ساینس آوساینس و سایت اسپیس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد انتشار مقالات علمی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی روندی صعودی دارد. هم چنین کشورهای ایالات متحده، چین و انگلستان در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی درصدر کشورها قرار دارند. به علاوه مجلات انجمن انفورماتیک پزشکی آمریکا و مدیریت اطلاعات به عنوان مجلات هسته که بیشترین تعداد مقالات در این حوزه را به خود اختصاص داده اند، شناسایی شدند. در میان نویسندگان «ونکاتش» ، «کافمن» و «باتز» سهم بسزایی در انتشار مقالات این حوزه بر عهده دارند. بررسی نتایج نشان می دهد که علیرغم اهمیت و ضرورت انجام فعالیت های پژوهشی به صورت مشترک که منجر به افزایش کیفیت آن ها می شود، در رشته کتابداری و اطلاع رسانی میزان همکاری علمی محققان بسیار پایین است و پژوهشگران این حوزه علاقه چندانی به خلق آثار علمی به صورت گروهی ندارند.
تحلیل محتوای چکیده رساله های دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی از سال ۱۳۷۶- ۱۳۹۳(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای رساله های دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی است. روش شناسی: روش پژوهش تحلیل محتوا و ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی است. برای تحلیل موضوعی از رده بندی جیتا (JITA) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 125 رساله در دانشگاه های دولتی تهران، فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است. یافته ها: بیشترین رساله متعلق به سال 1391(20%) و کمترین آن سال 1381 (8%) است. 2/55% آنها توسط مردان و 08/44% توسط زنان نگاشته شده است. روش پیمایشی با 8/60 %، پرکاربردترین شیوه پژوهشی بود. همچنین4/94 % چکیده ها غیرساختاریافته و 6/5% ساختاریافته گزارش شد. بیشترین گرایش موضوعی در حوزه فناوری اطلاعات (2/39%)، کارکردهای مدیریتی (2/31%) و سپس مباحث نظری و عمومی اطلاعات (6/29%) گزارش شد. مقوله فرعی «کتابخانه ها به عنوان مکان فیزیکی» (6/11%) بیشتر مورد اقبال پژوهشگران واقع شده است. همچنین، دکترعلی شکویی و دکترعباس حرّی پرکارترین استادان راهنما و مشاور شناخته شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر سیر صعودی تولید رساله در حوزه فناوری اطلاعات دلالت دارد که می تواند متا ثر از عواملی همچون پذیرش و همگامی با فناوری و در نهایت بهبود زیرساخت ها باشد. اصالت و ارزش: تاکنون در زمینه تحلیل محتوای رساله های دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی ایران پژوهشی صورت نگرفته است.
تأثیر استفاده از شبکه های پیام رسان تلفن همراه بر عادت مطالعه بر اساس نظریه راجرز: مطالعه موردی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی است که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به منظور سنجش عادت مطالعه آزمودنی ها از مقیاس عادت های مطالعه پالسانی و شارما (1989) استفاده شد. برای اجرای مداخله متغیر مستقل، پروتکلی مبتنی بر مبانی نظریه راجرز طراحی، و به گروه آزمایش آموزش های لازم ارائه شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد تفاوت معناداری بین میانگین عادات مطالعه در گروه آزمایش و گروه کنترل وجود ندارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام تأثیر معناداری بر عادات مطالعه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نداشته است . تحلیل یافته ها نشان می دهد که دانشجویان در عمل، خواندن از طریق شبکه های پیام رسان را دشوار می بینند، و احتمال تأثیرگذاری شبکه پیام رسان تلگرام می تواند از طریق ارتقای سطح دانش و مهارت دانشجویان در استفاده از این شبکه ها افزایش یابد. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر تأثیر معناداری استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام مبتنی بر تلفن همراه را بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان بررسی کرده است. این پژوهش با توجه به اینکه برای رسیدن به نتیجه از روش شبه آزمایشی بر مبنای نظریه راجرز استفاده کرده است دارای نوآوری روش شناختی و بافتی است.
بررسی رفتار اطلاع یابی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در استفاده از منابع علمی پیوسته
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
100 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رفتار اطلاع یابی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در استفاده از منابع اطلاعاتی پیوسته بوده است. روش این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی اجرا شده است. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بوده که در بین 472 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی توزیع شده است. یافته های پژوهش نشان داد 80 درصد اعضای هیات علمی از طریق جست وجو در اینترنت و مطالعات شخصی با منابع پیوسته آشنا می شوند و هدف اصلی آن ها در استفاده از منابع پیوسته انجام فعالیت های پژوهشی و به روز کردن اطلاعات است. در بین انواع منابع اطلاعاتی پیوسته استفاده از مجلات و کتب الکترونیکی بیش از سایر انواع منابع کاربرد داشت. 88درصد هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی از منابع اطلاعاتی رایگان برای رفع نیازهای خود بهره می گرفتند. مهم ترین معیار اعضای جامعه برای ارزشیابی منابع پیوسته وجود اطلاعات جدید و روزآمد است. نتایج پژوهش نشان داد که عدم دسترس پذیری دائمی به بانکهای اطلاعاتی به علت اشتراک نشدن به موقع و نداشتن سیاست جامع و کامل در این زمینه و همچنین سرعت پایین اینترنت از جمله مهم ترین موانع اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در استفاده از منابع اطلاعاتی پیوسته ذکر شده است.
عملکرد و هم پوشانی ابزارهای کاوش فازی و غیرفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی قدرت بازیابی ابزار کاوش فازی و غیرفازی و میزان هم پوشانی بین آنها. روش شناسی: این پژوهش با نمونه گیری طبقه ای تصادفی و هدفمند از میان همه ابزارهای کاوش فعال در وب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها سه سیاهه وارسی پژوهشگرساخته بوده است. یافته ها: ابزارهای غیرفازی متاکراولر، بینگ، و امرالد به ترتیب، و ابزارهای فازی گوگل، یاهو، و اسک بیشترین دقت را داشتند. در میان هر شش ابزار، گوگل قوی ترین و امرالد ضعیف ترین عملکرد را داشت. در جستجوی کلیدواژه ای، بینگ و متاکراولر بیشترین و در جستجوی سؤالی، یاهو و متاکراولر ببیشترین هم پوشانی را داشتند. در جستجوی عبارتی نیز بیشترین هم پوشانی بین یاهو و متاکراولر مشاهده شد. در سه جستجوی سؤالی، عبارتی، و کلیدواژه ای همه نتایج امرالد منحصر به فرد بود. نتیجه گیری: گوگل بهترین و امرالد ضعیف ترین عملکرد را داشتند. با اینکه متاکراولر یک ابرموتور کاوش محسوب می شود اما نسبت به گوگل که یک موتور کاوش عمومی است ضعیف تر بود. در کل، ابزارهای کاوش فازی عملکرد قوی تری داشتند. بیشترین هم پوشانی نیز در میان متاکراولر با یاهو و بینگ مشاهده شد.
میزان مطابقت میزهای مرجع و اطلاع رسانی کتابخانه ملی ایران با شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد میزهای خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد میزهای خدمت رسانی و میزان مطابقت میزهای خدمت کتابخانه ملی ایران با این شاخص ها. روش شناسی : پژوهش حاضر در دو مرحله انجام شد. مرحله اول، استخراج شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد میزهای خدمت به روش کتابخانه ای و مرحله دوم، به روش پیمایشی با بهره گیری از پرسشنامه انجام شد. یافته ها : شاخص های استخراج شده، طی مرحله اول پژوهش عبارت بودند از: دسترس پذیری و رؤیت پذیری، متمایز و مشخص بودن بخش های مرجع و اطلاع رسانی (قابلیت تشخیص برای کاربر و متمایزبودن کارکنان آن)، جایگاه مناسب میزهای اطلاع رسانی، مأنوس بودن نام بخش های اطلاع رسانی با ادبیات رایج کاربران (توجه به تفاوت واژه شناسی کتابداران با کاربران)، دستیابی زودهنگام کاربران به اهداف خود (روزآمدی اطلاعات، تازگی محیط، علایم و نشانه های دقیق هدایت کننده، و ابزارهای خودگردان)، علاقه مندی کتابداران و اشتیاق به رجوع مراجعان، فضای راحت و دلپذیر (کارآزمودگی کارکنان و محیط دلپذیر و پذیرا)، کمک در نقطه نیاز (ارائه خدمات مرجع سیار)، و بازاریابی خدمات و برندسازی. نتیجه گیری : با استناد به مقدار آزمون تی (437/0) و معنا داری آن (66/0)، بین میانگین واقعی و میانگین مورد انتظار با این شاخص ها تفاوت معناداری وجود نداشت. به عبارتی، شرایط فعلی میزهای خدمت با شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد میزهای مرجع و اطلاع رسانی مطابقت دارد. ازنظر اولویت بندی شاخص ها، با استناد به مقدار آزمون فریدمن (71/41) و معنا داری آن (01/0)، بین شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد میزهای مرجع و اطلاع رسانی تفاوت معناداری گزارش شد. شاخص «متمایز و مشخص بودن میز خدمات رسانی» (با میانگین 71/6) بالاترین و «علائم و نشانه های دقیق هدایت کننده مراجعه کننده به سمت میز» (با میانگین 24/3) کمترین میانگین را به خود اختصاص داد.
بهبود سئوی فهرست های کتابخانه ای با بهره گیری از کنسول جستجوی گوگل: اقدام پژوهی در اپک سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه فهرست های کتابخانه ای در وب پنهان قرار دارند، این پژوهش با هدف افزایش یافت پذیری و رؤیت پذیری رکوردهای کتابشناختی فهرست برخط دسترسی همگانی (اپک) «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» انجام شد. در این پژوهش «اپک» از منظر مؤلفه های «سئو» (رؤیت پذیری، رتبه بندی و نرخ کلیک) در «گوگل» قبل و بعد از بهره گیری از ابزار جست وجوی «گوگل» سنجیده شد. روش پژوهش اقدام پژوهی است. جامعه پژوهش رکوردهای کتابشناختی «کتابخانه ملی ایران» است. این رکوردها در قالب نقشه سایت به ابزار کنسول جست وجوی «گوگل» ارسال شد. در این روش از مراحل سه گانه «لوین» (برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی) برای طراحی مراحل اقدام پژوهی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مدت کمتر از چهار ماه از ارسال اولین نقشه سایت به ابزار «گوگل»، افزایش پنج برابری رکوردهای نمایه سازی از ۱۷۹۴۸ به ۹۰۳۳۰ مشاهده شد. در این مدت ۴ درصد از «یوآراِل» های نقشه های سایت ارسال شده به کنسول جست وجوی «گوگل» نمایه سازی شده بود که این تعداد روزانه رو به افزایش است. از منظر سایر مؤلفه های «سئو» (رتبه بندی و نرخ کلیک) تنزل رتبه از ۷/۸ به ۸/۶ و نیز نرخ کلیک از ۱۲/۵درصد به ۱۱/۱درصد مشاهده شد. بالاترین نرخ کلیک مربوط به کامپیوتر رومیزی با ۱۹/۳درصد است. نرخ کلیک از تقسیم تعداد کلیک ها بر تعداد نمایش ها به درصد بیان می شود. با افزایش تعداد نمایش «اپک» در نتایج جست وجو که ناشی از نمایه سازی رکوردهاست، تعداد کلیک ها نیز باید افزایش یابد تا سرانجام، نرخ کلیک بالایی به دست آید. بنابراین، آنچه که می تواند نرخ کلیک را با توجه به نمایه شدن رکوردهای «اپک» افزایش دهد، بالا آوردن رتبه «اپک» از هشتم به سه رتبه اول است. تغییرات زیرساخت و پرداختن به تگ ها و متاتگ ها می تواند این رتبه را افزایش دهد. افزایش دوبرابری نرخ کلیک در کامپیوتر رومیزی نسبت به موبایل نیز هشداری به «کتابخانه ملی ایران» است که معماری «اپک» پانزده سال پیش خود را تغییر اساسی دهد. امروزه، سازگاری با موبایل یکی از مؤلفه های مهم در رتبه بندی «گوگل» است. «اپک کتابخانه ملی ایران» همانند سایر «اپک» های دنیا نیاز به برنامه ریزی استراتژیک و مداوم برای رؤیت پذیری و رتبه بندی بالا در وب دارد.
شناخت و تحلیل سیستمی متدولوژی های کیفیت داده و ارائه یک چارچوب جامع (با استفاده از روش فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود تحقیقات فراوان در حوزه کیفیت داده، تاکنون پژوهشی که بتواند دیدگاه جامعی نسبت به متدولوژی های کیفیت داده فراهم آورد، انجام نشده است. در این مطالعه 3909 مقاله و پژوهش مرتبط در بازه ی زمانی ماقبل 2020 از نمایه های استنادی وب آوساینس[1] و اسکوپوس انتخاب شد که با استفاده از روش فراترکیب و معیارهای ورود در نهایت 27 مقاله در راستای هدف پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این راستا ضمن به کارگیری دیدگاه سیستمی، با استفاده از روش کدگذاری باز، کدهای مربوط به سه مقوله ی اصلی رویکرد سیستمی شامل ورودی، فرایند و خروجی استخراج گردیدند و مفاهیم مشابه در کدهای فرعی و در ادامه کدهای فرعی در کدهای اصلی دسته بندی شدند. ورودی های اصلی شامل زمینه و وضعیت سازمان، داده ها و منابع اطلاعاتی و ابعاد کیفیت داده هستند. همچنین گام های متدولوژی های کیفیت داده در سه مرحله اصلی بازسازی وضعیت، ارزیابی/ اندازه گیری و ارتقاء طبقه بندی شده اند. علاوه بر این خروجی های کیفیت داده در شش دسته کلی شامل فهرست فعالیت ها و تکنیک های مرتبط مشخص شده برای ارتقاء کیفیت داده ها، فرایندهای کنترل شده یا بازطراحی شده، جریان ها و پایگاه های داده اندازه گیری یا ارتقاء داده شده، نتایج ارائه شده از وضعیت کیفیت داده، سیاست ها یا قوانین کیفیت داده تصحیح شده و هزینه ها و منفعت ها طبقه بندی شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند ابزار مناسبی جهت شناخت متدولوژی های کیفیت داده موجود و همچنین ارزیابی نقاط ضعف و قوت متدولوژی های کیفیت داده باشد. [1] Web Of Science (WOS)
ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت اجرای سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه منطقه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه منطقه همدان با رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک نوین سوارا است. بدین منظور در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، متخصصان و مدیران بانک، 9 عامل کلیدی و بحرانی در موفقیت سیستم شناسایی و 9 فرضیه مرتبط پیشنهاد شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. برای تحلیل داده های پژوهش از رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک تصمیم گیری نوین سوارا با نرم افزارهایSPLS وExcel بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش در دو بخش درنظر گرفته می شود؛ در خصوص بررسی عوامل نهایی تأثیرگذار بر اجرای سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه با رویکرد تحلیل مسیر، نظرات کلیه کارکنان به تعداد 330 نفر درنظرگرفته شد. روش نمونه گیری این پژوهش، روش تصادفی ساده است و مطابق جدول مورگان و فرمول ذکر شده، اندازه نمونه آماری برابر با 180 نفر است که در این پژوهش، پرسشنامه طراحی شده در اختیار 200 نفر از مدیران، خبرگان و کارشناسان سازمان مذکور قرار گرفت تا دیدگاه ها و نظرات خود را در خصوص اهمیت و تأثیرگذاری این عوامل اعلام نمایند. همچنین در رابطه با ارزیابی، تعیین وزن، اهمیت عوامل و نهایتاً رتبه بندی آن ها از تکنیک سوارا و بکارگیری عقاید مدیران و متخصصان با حداقل مدرک کارشناسی و ۵ سال سابقه کار در بانک سپه منطقه همدان استفاده شد که تعداد کل آن ها، 93 نفر است؛ به طوری که نهایتاً با استفاده از نمونه ای 61 نفری از این جامعه نسبت به ارزیابی عوامل اقدام شد. خروجی تحلیل مسیر نشان داد که تمامی 9 عامل در پیاده سازی سیستم مذکور مؤثر هستند. بر مبنای خروجی نهایی تکنیک سوارا نیز، عامل «استراتژی منابع انسانی» در بالاترین اولویت و «فرآیندهای مارپیچ دانش سازمان» در پایین ترین اولویت از نظر اهمیت در پیاده سازی سیستم مدیریت استراتژیک دانش شناسایی شد.
مطالعه وضعیت دگرنویسی عنوان های نرم افزارهای دیداری-شنیداری غیرفارسی در فهرست های کتابخانه ای: مطالعه موردی کتابخانه مرکزی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت دگرنویسی عنوان های نرم افزارهای دیداری-شنیداری غیرفارسی در فهرست پیوسته کتابخانه مرکزی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و ارائه دستورالعمل پیشنهادی، انجام شد. روش: مطالعه حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش 2213 مورد عنوان های منابع نرم افزاری دیداری-شنیداری غیرفارسی در فهرست پیوسته کتابخانه مرکزی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است، که از سال 1372 تا اول دی ماه سال 1393 در این فهرست وارد گردیده است. گردآوری داده ها با استفاده از کارت مشاهده محقق ساخته انجام گردید. یافته ها: از 2213 عنوان منبع تعداد 1772 مورد از این عنوان ها در فهرست نویسی آنها از عنوان روی منبع استفاده شده، در 134 مورد از عنوان ها دگرنویسی انجام شده است، در 7 مورد از این منابع ترجمه و در 300 مورد از آنها ترکیبی از ترجمه و دگرنویسی صورت گرفته است. نتیجه گیری: در سازمان کتابخانه ها، فهرست نویسی منابع نرم افزاری مانند دیگر مواد دیداری-شنیداری صورت می گیرد و برای منابع نرم افزاری تمایزی قائل نشده اند. با توجه به اینکه سرشناسه منابع دیداری-شنیداری عنوان منبع است، جستجوی منابع نرم افزاری دیداری-شنیداری اگر با عنوان صورت گیرد، وجود دگرنویسی برای عنوان این منابع امری ضروری می نماید. برای یکدستی این دگرنویسی، شیوه ای مشخص و معیار، ضروری به نظر می رسد. همچنین برای ضبط واژه های قرضی در فارسی، به سبب اختلاف فاحش نشانه های الفبای زبان های خارجی، مشکلات جدی وجود دارد. الفبای فارسی آوانگار نیست و به همین جهت در ضبط دقیق تلفظ ها دچار مشکل است. از این رو، ضبط تلفظ واژه های بیگانه در فارسی با چندگونگی روبه روست. لذا بهتر است سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مراکز اسناد آستان قدس رضوی، برای منابع با ویژگی های خاص به دستورالعملی مجزا از فهرست نویسی سایر مواد دیگر داشته باشد.
طراحی الگوی مدیریت امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مزایای ذخیره سازی اطلاعات به صورت الکترونیکی سازمان ها را در معرض انواع تهدید مانند دست کاری اطلاعات مرجع یا سرقت اطلاعات حیاتی و سرمایه های اطلاعاتی قرار داده است. مطالعه حاضر باهدف ارائه الگوی استراتژیک مدیریت امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتالی انجام شد. روش شناسی: در مطالعه ای توصیفی همبستگی، 196 کارشناس و کتابدار کتابخانه های دیجیتالی دانشگاه های شهر تهران به روش هدفمند انتخاب شدند و پرسش نامه های تحقیق را تکمیل نمودند. روایی و پایایی این پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شدند. اطلاعات با استفاده از آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیلی (تحلیل مسیر) بررسی شد. یافته ها: اثر متغیرهای خط مشی امنیت اطلاعات، معماری اطلاعات، سازمان دهی امنیت اطلاعات، توسعه سیستم های اطلاعاتی، امنیت منابع انسانی و حفاظت محتوا بر امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتالی در سطح (01/0>P) مثبت و معنا دار بود. همچنین در میان متغیرهای موجود در الگو، توسعه سیستم های اطلاعاتی بیشترین اثر مستقیم را بر امنیت اطلاعات کتابخانه های دیجیتالی (44/0) دارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان از تأثیر متغیرهای مدل بر امنیت اطلاعات در کتابخانه های دیجیتالی دارد. با استفاده از نتایج این پژوهش، برنامه ریزان و مدیران کتابخانه های دیجیتالی می توانند موجبات ارتقای سیستم امنیت اطلاعات کتابخانه های دیجیتالی را فراهم آورند.
بلای ارتقا و نقش امتیاز مقاله و کتاب در آن
حوزههای تخصصی:
پژوهش در ارتقای دانشگاهی نقشی تعیین کننده و به تعبیری وتویی دارد که بسیار خوب است، اما به نظر می رسد باز هم نتوانسته است تأثیر لازم را در کیفیت ارتقای استادان بگذارد. در جلسه ای در بررسی مقالات مجله تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی و شِکوه از ارسال مقالات کم محتوا توسط نویسندگان، فردی اظهار داشت که: «شهرستان ها برای ارتقا مثل تهران سخت نمی گیرند؛ دانشگاه های شهرستان ها عموماً علاقه مندند تا زودتر بتوانند با داشتن استادانی با درجه بالاتر دوره هایی را برای خود تأسیس کنند». فردی دیگر گفت: «در تهرانش هم هر دانشگاهی برای خود ضابطه ای دارد!» من دراین باره قضاوتی ندارم، اما اگر چنین مسابقه ای بین دانشگاها در این سطح وجود داشته باشد و دانشگاه ها با هم و به ویژه در مقابله با دانشگاه های مستقر در تهران چنین نیتی در سر داشته باشند بسیار خطرناک است. البته، زودتر ارتقا گرفتن از نظرِ استادان امری مطلوب و دوست داشتنی است، اما حیثیت دانشگاه ها و از آن مهم تر حیثیت علمی کشور بسیار مهم تر است و همه ارکان یک نظام باید به فکر ارتقا کیفی به معنای واقعی باشند. داشتن هیئت ممیزه هم امتیازی است که وزارتخانه به بعضی دانشگاه ها می دهد، اما بدیهی است که هر دانشگاهی هم مایل است هیئت ممیزه مخصوص به خود داشته باشد. این نکته هم گفتنی است که عده ای در گروه های آموزشی و کمیته های تخصصی نسبت به ارتقای همکارانشان بخل می ورزند و برای آنکه دایره اختیارات گروه و سپس رشته از دستشان در نرود سعی می کنند کمتر کسی وارد محدوده اقتدارشان شود و سخت گیری هایی نه به لحاظ علمی، بلکه به لحاظ حرفه ای و گاهی سیاسی دارند؛ من خود شاهد بوده ام که مقاله مدیر گروه آموزشی توسط معاون پژوهشی دانشکده که مدیر مجله هم بود بدون هیچ گونه اظهارنظری و گرفتن عیبی حدود دو سال و نیم معطل شد. اما طرف دیگر قضیه هم مشکلات دیگری ایجاد می کند؛ زیرا ولنگار بودن هم آبروی دانشگاه و علم را می برد. باید راه حلی دیگر اندیشید. کنکور و نظام کنکوری هم بلای جان آموزش کشور شده است که به جای عالم پروراندن، نخبگان تست زن و حرفه مندان دقیقه نودی می پروراند. من در اینجا بحثم درباره مدارک قلابی و سرقت های علمی نیست که آن امری جداگانه است و حیثیت ملی و بین المللی ما را در معرض مخاطره قرار می دهد، بلکه اینجا بحثم بیشتر درباره آثاری است که به ظاهر پژوهش اند و نویسنده فکر می کند کاری محققانه انجام داده است در حالی که یا کپی برداری است یا پژوهش درمورد متغیرهای بی ارزش و کم ارزشی است که هیچ مشکلی را حل نمی کند و بر دانش کسی نمی افزاید. پژوهش جایگاهی بس رفیع دارد و باید در عرصه ملی و سپس بین المللی اثرگذار باشد. در غیر این صورت، مقوله ای کمّی می شود که گاه با استنادهای نابجا و زائد برای خود جایگاهی را متصور است. باید اضافه کرد که اعضای بسیاری از گروه های آموزشی برای خود تیم و گروهک می سازند و در مراحل مختلف پژوهشی به هم وابسته می شوند. اینان در استناد دادن به هم پاس می دهند و به جای خوداستنادی که وقتی از حدش گذشت امری مذموم می شود گرفتار تیم استنادی خودخواسته می شوند و ملاحظه می شود در حوزه ای خاص، نام چند تن در کنار یکدیگر همواره مطرح است. توجه بیش از حد به داشتن مقالات آی اس آی از طرف نظام آموزش دانشگاهی کشور هم مزید بر علت شده است، اما باید دید چرا؟ مقالات آی اس ای گرچه محسناتی دارند، اما باید پرسید که آیا یک مقاله آی اس آی آن قدر در سطح جهانی بدیع بوده که به کشف مسئله ای در جهان انجامیده یا به پژوهش های علمی جهانی کمکی کرده یا اینکه مطرح شدن مقاله به خاطر این است که نویسنده اطلاعاتی را از کشور خود به کشورهای توسعه یافته عرضه کرده است که آن ها یا از روی کنجکاوی یا سیاه نمایی از آن خوششان آمده و آن را منتشر کرده اند؟ این ها همه قابل بررسی است. بنابراین، صِرف انتشار در مجلات خارجی ممکن است برای فرد نمره مثبتی باشد، ولی باید دید آیا در دایره منافع ملی هم پایه و وجهه ای دارد یا خیر؟ آیا مشکلی از مشکلات مردم را حل کرده است یا نه؟ بدیهی است که در نظام ارتقا معمولاً کسی به این مسائل کار ندارد، یا کمتر کار دارد و فقط انتشار مقاله در نشریه بین المللی را اعتبار می دانند، زیرا آیین نامه یا دستورالعمل مشخصی در این زمینه وجود ندارد. در دنیا، فرایند ارتقا مانند ما نیست و همچنین به نظر نمی رسد که دانشگاه های بزرگ در دنیا نگران رتبه بندی باشند؛ اما سایر دانشگاه ها سعی دارند خود را با معیارهای آنان تطبیق دهند. شاید هم سازمان های رتبه بندی کننده همچون آی اس آس دکانهایی درست کرده
پیش بینی کارآفرینی سازمانی بر اساس مؤلفه های رهبری توزیع شده (مطالعه موردی: کارکنان سازمان صنایع دفاع ایران در سال 1395)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی کارآفرینی سازمانی بر اساس مؤلفه های رهبری توزیع شده انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان مشغول به خدمت صنایع دفاع در سال 1395 با حجم 600 نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود. حجم نمونه با توجّه به مدل کرجسی _ مورگان، 234 نفر در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی رهبری توزیع شده (DLI) (با پایایی 96/0 = α) در قالب هفت مؤلفه ی فرهنگ سازمانی، تصمیم گیری مشارکتی، توسعه حرفه ای، ماموریت، چشم انداز و اهداف، اعتماد، حمایت همه جانبه، رفتارهای رهبری و پرسشنامه ی کارآفرینی سازمانی (DERDC) (با پایایی 88/0 = α) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss.v. 22و روش رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مؤلفه های رهبری توزیع شده به گونه معنی داری توان تبیین 56/0=R 2درصد مؤلفه کارآفرینی سازمانی را دارا هستند (75/0= R، 96/63= (225، 4)F و 01/0 > P) و سهم تصمیم گیری مشارکتی (251/0 = )، اعتماد (242/0 = )، فرهنگ سازمانی (226/0 = ) و مؤلفه مأموریت، چشم انداز و اهداف (132/0= ) در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار است و سهم بقیه مؤلفه های ارائه شده معنی دار نیست. بنابراین ضروریست تلاش در جهت القا و توسعه توانمندی های کارآفرینی کارکنان از طریق سبک های رهبری مناسب به عنوان یک الویت جدی در دستور کار سیاست گذاران و برنامه ریزان و مدیران عالی سازمان ها قرار گیرد.
ارائه روشی نوین برای استخراج خودکار چهریزه ها در جستجوهای چهریزه ای (مورد مطالعه: حوزه زنان و زایمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ابداع و معرفی الگوریتمی نو برای استخراج چهریزه هاست که امکان شناسایی تجربی چهریزه ها را با کمک پشتوانه انتشاراتی فراهم می کند. الگوریتم پیشنهادی بر مبنای دو ایده شکل گرفته است: ایده اول اینکه چهریزه در بافت بروز پیدا می کند. بنابراین، برای تشخیص چهریزه در یک بدنه متنی بایستی بافت یا بستر آن مورد بررسی قرار گیرد و ایده دوم این است که چهریزه نقطه تمرکز در یک درخت واژگانی است که نه بسیار عام و نه بسیار خاص است. در حوزه پزشکی، دامنه زنان و زایمان به عنوان بستر آزمون انتخاب گردید. سه پیکره متنی از درون پشتوانه انتشاراتی انتخاب شد. پیکره بستر، از چکیده و عنوان مجموعه مقالات موجود در ۲۰ مجله برتر حوزه انتخاب شد که در برگیرنده ۱۶۷۰۷۱ سند بود. پیکره دوم، پیکره منشأ بود که ۲۰۰۰ مقاله به صورت تصادفی از پیکره بستر انتخاب شد. پیکره سوم، پیکره واژگانی است که با استفاده از یک سرویس تحت وب و معیار رتبه بندی واژگان LIDF-value استخراج گردید. خروجی حاصل دربرگیرنده ۵۱۴ واژه بود. واژگان تکراری حذف شدند و سرانجام، ۴۸۰ واژه مهم شناسایی شد. سپس، واژگان در پیکره بستر با کمک مجموعه راهنما یعنی «مش» بسط داده شد و پس از آن، بر اساس دو شرط انتقال مبتنی بر تکرار یعنی بیشتر بودن اسناد مرتبط با واژه در بستر نسبت به منشأ و انتقال مبتنی بر رتبه یعنی رشد رتبه موجود واژه در پیکره بستر نسبت به منشأ که نشان دهنده عام شدن واژه است، چهریزه های کاندید استخراج شدند. سرانجام، با استفاده از سه قاعده اخص بودن، جایگزنی و اعم بودن، چهریزه های شناسایی شده اصلاح و نام گذاری شدند. در نهایت، ۲۶ چهریزه به عنوان چهریزه های حوزه زنان و زایمان شناسایی شدند. با مقایسه الگوریتم پیشنهادی با دیگر الگوریتم ها مشخص شد که ایجاد سه افراز (افراز منشأ و بدنه متنی و افراز برای شناسایی واژگان مهم) و مقایسه رفتار واژه در آن ها و سپس، ایجاد درخت بر اساس چهریزه های کاندید، یعنی ترکیب رویکرد آماری و هرس درخت می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد صرفاً آماری یا هرس درخت داشته است. همچنین، مقایسه چهریزه های خروجی از الگوریتم و چهریزه های سنتی در این زمینه نشان داد که چهریزه های خروجی الگوریتم، خرد تر و برای مرور در ابزارهای بازیابی اطلاعات مفید تر هستند. همچنین، در این پژوهش مشخص شد که چهریزه های دامنه تخصصی از چهریزه های عمومی در حوزه پزشکی متفاوت است و مستقل از آن ها قابل شناسایی و تعریف است، اما نمی توان نتایج را به تمامی دامنه های پزشکی تعمیم داد و نیاز است که پژوهش هایی در دیگر حوزه ها صورت گیرد.
بررسی ارتباط بین مدیریت سیبرنتیک و فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی: سازمان اسناد و کتابخانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیبرنتیک مفهومی نوین در فرآیندهای سازمانی است که استفاده از آن در مدیریت فرهنگ سازمانی اهمیت چشم گیری دارد. مدیریت سیبرنتیک با مدیریت صحیح و علمی فرهنگ در سازمان، راه را برای دستیابی به اهداف سازمانی فراهم می سازد. هدف پژوهش تعیین ارتباط بین مدیریت سیبرنتیک و فرهنگ سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی بوده است. روش شناسی: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات تحلیلی – پیمایشی است. جامعه آماری کلیه مدیران، سرپرستان و کارشناسان سازمان اسناد و کتابخانه ملی بوده است که تعداد کل آنها 866 نفر بود که براساس آزمون کوکران حجم نمونه 266 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده در دسترس بود. ابزار گردآوری، پرسشنامه پیش ساخته بوده است که از لحاظ روایی و پایایی مورد سنجش واقع شده است و ضریب پایایی 896/0 براساس ضریب آلفای کرونباخ بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T، تحلیل واریانس چند متغیره) با نرم افزارهای اس پی اس 24 و لیزرل ۸/۸ استفاده شد. یافته ها: فرهنگ سازمانی (۳/۱۴۷) و مدیریت سیبرنتیک (۳/۱۱۸) در وضعیت متوسط قرار دارند. ثبات دارای بالاترین میانگین (۳/۱۵۱) بوده است و مأموریت و سازگاری درگیری در وضعیت نزدیک به متوسط قرار داشت. در بین شاخص های مدیریت سیبرنتیک تعاملات دارای بالاترین میانگین (۳/۳۱۶) است و تصمیم گیری (۲/۶۶۰) دارای کمترین میانگین بود. ضریب همبستگی پیرسون بین ابعاد فرهنگ سازمانی و سیبرنتیک بیشترین میزان همبستگی را بین دو شاخص پیوندها و تصمیم گیری (۰/۸۶۳) و کمترین میزان همبستگی را بین درگیری و تعاملات (۰/۰۸۴) نشان داد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سلسله مراتب (۹۱/۵ درصد)، تصمیم گیری (۹۰/۹ درصد) کنترل و نظارت (902/0 درصد) بیشترین تأثیر را بر سیبرنتیک و مأموریت (۵۴/۴ درصد) بیشترین تأثیر را بر فرهنگ سازمانی داشته است. همچنین نشان داد که بین شاخص های فرهنگ سازمانی و مدل سایبرنتیک ارتباط مثبت و قوی وجود دارد. نتیجه گیری: پس از جمع آوری داده های حاصل از پرسشنامه برای بررسی نتایج و کسب آنها لازم است از نرم افزارهایی جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده بهره برد که از جمله این نرم افزارها استفاده از نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری PLS استفاده گردید.، نتایجی که از این مطالعه حاصل شد نشان می دهد که مدیریت سیبرنتیک به سازمان ها کمک می کند تا با مدیریت صحیح و علمی مسائل درون سازمانی، اثری مثبت بر فرهنگ سازمانی گذاشته، موجب تشریک مساعی کارکنان و همچنین تلاش هدفمند برای رقابت با سایر رقبا در تحقق اهداف سازمانی می گردد؛ بنابراین، جهت ارتقا و بهره برداری از ابعاد و شاخص های مدیریت سیبرنتیک باید اقداماتی مشخص و برنامه ریزی شده صورت گیرد.
بررسیِ تحلیل عامل تأییدیِ مقیاسِ سنجش رفتار اطلاعاتی دانشجویان دوره دکتری دانشگاه های استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت رفتار اطلاعاتی جستجوگران اطلاعات در پژوهش های حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، این پژوهش با هدف بررسیِ تحلیلِ عاملِ تأییدیِ مقیاس سنجشِ رفتار اطلاعاتی انجام شده است. روش: تعداد 245 نفر از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه های استان خوزستان با روش نمونه گیریِ تصادفیِ طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس سنجش رفتار اطلاعاتی را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار آماری 21- Spss و Amos تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مدل شش عاملیِ مقیاسِ رفتار اطلاعاتی برازنده داده هاست و ضریب های پایایی آلفای کرونباخ این ابزار برای شش عامل از 73/0 تا 87/0 متغیر بود. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این است که مقیاس سنجش رفتار اطلاعاتی، ابزاری معتبر و پایاست و می تواند در پژوهش های مربوط به این حوزه و برای اندازه گیری رفتار اطلاعاتی، استفاده شود.
نسخه شناختِ محامد حیدریّه برمبنای نقد متن شناختی با رویکرد درون متنی و برون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا با نقد اثری کمتر شناخته شده به نام محامد حیدریه بر مبنای رویکرد نقد متنی و روش تحلیل کیفی، الگوی شناخت نامه تحلیلیِ اثر را ترسیم نماید. مطابق این الگو، متن مورد بحث از حیث شناسنامه متن شناختی، نقد منابع، روش تصحیح مرتبط با هویت نسخه شناختی، تحلیل محتوا و از حیث سبک زبانی- ادبی نثر مؤلف در سطوح سه گانه واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی شده است. روش شناسی: در این مقاله برای تهیه شناخت نامه تحلیلی محامد حیدریه با رویکرد نقد متنیِ مبتنی بر شناخت اثر در دو سطح «درون متن» و «برون متن»، از روش تحلیل لایه ای متن استفاده شده است. یافته ها: نظریه پردازان علوم زبان شناسی، امروزه دیگر زبان را توده ای از آواها و نشانه های بی نظم نمی دانند؛ بلکه به زعم ایشان، زبان شبکه ای نظام مند از سطوح به هم وابسته ای است که برونداد هر سطح زبانی، دروندادی برای سطح دیگر است. از دریچه این نوع نگاه، در عملیات تصحیح، وجود نقشه سبکی از یک متن، ذوق و اجتهاد مصحح را جایگزین استدلال های سبکی برای برتری واریانت نزدیک به سبک «نسخه مادر» می کند و به نقد متنی، چهارچوب نظری می بخشد. نتیجه گیری: محامد حیدریه اثر ارزشمندی به نثر است که توسط محمدصادق خان اختر با قلمی فاخر و پندآموز تألیف شده و به پادشاه شهر اَوَده یعنی غازی الدین حیدر تقدیم می گردد و در جایگاه یک متن ادبی- تاریخی با رویک ردی تعلیمی از یک شاعر شیعی و یکی از آثار برج ای مانده از روزگارِ اقتدار زبان فارسی در هند، دارای اهمیت فراوان و ارزش زبانی- سبکی بسیاری است.