فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از سه جنبه دانش، نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی (شامل دوباره یابی، ذخیره سازی، سازماندهی، نگهداشت، مدیریت جریان اطلاعات، ارزش یابی و ارزش گذاری، و مفهوم سازی) بر اساس مدل جونز است. روش: این پژوهش به روش پیمایشی و توصیفی _ تحلیلی انجام و از پرسش نامه تصحیح شده «آموزنده» (1390) استفاده شد. با تعیین تعداد کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی (4422 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان، تعداد تقریبی نمونه 354 نفر تعیین گردید. از میان 354 پرسش نامه توزیع شده، 304 پرسش نامه برگردانده (نرخ پاسخ 87/85%) و کار تجزیه وتحلیل یافته ها بر اساس تعداد مذکور انجام شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنا داری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته ها: یافته های توصیفی منتجّ از پژوهش نشان داد میانگین های دانش، نگرش و مجموع هفت فعالیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی به ترتیب برابر با20/3، 97/3، و 86/2 و میانگین کل مدیریت اطلاعات شخصی آنان برابر با 02/3 و در سطح متوسط است. در این پژوهش به نقش چهار متغیر جنسیت، سن، دانشکده محل تحصیل و مقطع تحصیلی در مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان پرداخته و مشخص شد که از میان این عوامل «مدیریت اطلاعات شخصی» در بین دانشکده های مختلف با توجه به سطح معناداری 04/0 تفاوت معناداری وجود دارد، ولی میان زنان و مردان و دانشجویان با مقاطع و گروه سنی های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی نقش واسطه ای مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی کارکنان (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش استان فارس)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین بررسی نقش واسطه ای مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارتهای ارتباطی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان فارس بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و از نظر اهداف، کاربردی بود. جامعه آماری مورد پژوهش، شامل تمامی کارکنان اداره آموزش و پرورش استان فارس در سال تحصیلی 96-1395 بود (3800 نفر). با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، 420 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه مدیریت دانش، پرسشنامه مهارتهای ارتباطی، پرسشنامه مسئولیت پذیری بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع گردید. در نهایت، به منظور بررسی و مقایسه توصیفی و استنباطی داده ها، از شاخص های توصیفی و و ازمونهای استنباطی ماتریس همبستگی، رگرسیون چند متغیره و برازش مدل استفاده شد. نتایج نشان داد کهمدیریت دانش پیش بینی کننده مثبت و معنادار مهارتهای ارتباطی(43/0= β، 05/0>p) و مسئولیت پذیری کارکنان(41/0= β، 05/0>p) می باشد؛ مسئولیت پذیری پیش بینی کننده مثبت و معنادار مهارتهای ارتباطی(30/0= β، 05/0>p) می باشد؛ و در نهایت، مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارتهای ارتباطی کارکنان نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مبتنی بر اینکه مسئولیت پذیری در رابطه بین مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی کارکنان ، نقش واسطه ای دارد؛ به مدیران و دست اندرکاران سازمان آموزش و پرورش توصیه می گردد با اتخاذ روشهای مناسب و فراهم کردن امکانات لازم، تلاش نمایند توانایی های کارکنان را در این زمینه بهبود بخشند؛ همچنین، کارکنان نیز در تقویت مهارت های ارتباطی، مسئولیت پذیری و مدیریت دانش خود تلاش کنند.
بررسی تأثیر تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان با تبیین نقش میانجی حافظه سازمانی و یادگیری مشارکتی الکترونیک در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به منزله منبعی ارزشمند و مهم در کتابخانه ها محسوب می شود و کتابخانه ها برای بقا و نیل به اهداف خود نیازمند به اشتراک گذاری دانش در بین کارکنان خود هستند. از سوی دیگر، از عوامل مهم بقا و حیات کتابخانه ها، داشتن نیرویی توانمند و با روحیه کاری بالاست. به عبارت دیگر، اهمیت منابع انسانی به مراتب از فناوری های جدید و منابع مادی و مالی بیشتر است. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان با درنظرگرفتن نقش میانجی حافظه سازمانی و یادگیری مشارکتی الکترونیک در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه پژوهش که شامل کتابداران دارای تحصیلات دانشگاهی در کتابخانه ملی، که در چهار بخش فراهم آوری، سازماندهی، اطلاع رسانی و آموزش و پژوهش هستند، گردآوری شد. برای بررسی روایی ابزار سنجش از روایی سازه و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای آزمون فرضیات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تسهیم دانش به صورت مستقیم تأثیر معناداری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان دارد. این در حالی است که تأثیر تسهیم دانش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان به صورت غیرمستقیم و از طریق دو متغیر حافظه سازمانی و یادگیری مشارکتی الکترونیک به مراتب بیشتر از تأثیر مستقیم است. نتایج همچنین نشان داد که حافظه سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان تأثیری ندارد.
الگوی پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیکی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ترکیبی، با اتخاذ رهیافت حقوق مدنی و خدمات دولتی نوین، در مرحله نخست، پس از انجام 11 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیکی را بر اساس راهبرد پژوهش کیفی و با استفاده از نرم افزار کدگذاری MAXQDA مدل سازی کرده و سپس در مرحله دوم، روابط بین عناصر نظریه با استفاده از نرم افزار Smart PLS2 در معرض آزمون کمّی قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیکی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است و در این راستا، متناسب با طرح ساختارمند «اشترواس و کوربین» پنج فرضیه تنظیم و آزمون گردید. تحلیل داده ها در روش کمّی مبیّن آن است که فشارهای ناشی از سیاست های نظام و ضرورت همگامی با دیدگاه های روز جهانی در میل به به کارگیری مدیریت منابع انسانی الکترونیکی اثر معناداری دارد. از بین شرایط زمینه ای کشور، ملاحظات سازوکارهای ساختاری کلان، ملاحظات بازیگران، ملاحظات حاکمیتی در اتخاذ راهبرد خدمات دولتی نوین اثر معنا داری دارد و از آن طریق موجب پیامدهای حاصل از اجرای آن در سازمان های دولتی می شود و بر آن مؤثر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی تأثیر مثبت و معناداری در اتخاذ راهبرد خدمات دولتی نوین ندارد و در کشور ما اگرچه با تحولات گسترده و روند توسعه سیاسی اخیر تا حدودی خلأ موجود بین تدوین کنندگان خط مشی عمومی، مجریان نظام، و مردم برطرف شده، اما هنوز راه طولانی در پیش است.
بررسی شاخص های پیش بینی کننده تأثیرگذاری علمی برای افزایش استنادگیری مقالات نشریه های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر امکان سنجی ارائه مدلی برای سنجش میزان تأثیرگذاری مقالات در مرحله داوری در مجلات علمی است تا بتوان در فرایند کنترل کیفیت مقالات علمی میزان استناد به آن در آینده را پیش بینی نمود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. در این پژوهش، از کل مجلات نمایه شده حوزه شیمی در «اسکوپوس» حدود 5 مجله به عنوان نمونه اولیه در نظر گرفته شدند. همچنین، از میان 926 مقاله نیز تعداد 300 مقاله به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در بین سال های 2011 تا 2015 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شاخص «چندنویسندگی و هم تألیفی» قوی ترین متغیر پیش بینی کننده استناد است که به صورت مثبت و معنادار میزان استناد را پیش بینی می کند. شاخص های «طول مقاله»، «تعداد منابع» و «H-INDEX نویسنده» متغیرهای دیگری بودند که توانستند میزان استناد مقالات را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. پس، هیئت های داوری مجلات، می توانند علاوه بر درنظر گرفتن معیارهای سنتی ارزیابی مقالات، با لحاظ کردن مدل سنجش میزان اثرگذاری مقالات، در آینده ارزیابی مؤثرتری در مرحله داوری داشته باشند.
برونداد علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر پایه شاخص هرش از ابتدا تا سال 2016
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه برونداد اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری بر اساس شاخص اچ در پایگاه استنادی اسکوپوس بود. مطالعه حاضر از نوع علم سنجی و روش تحلیل استنادی بود.جامعه مورد مطالعه کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری (126نفر)و تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس بود که با استفاده از نرم افزار spss(نسخه 21)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافته ها تعداد 70 نفر از اعضای هیئت علمی دارای شاخص اچ می بودند . از میان اعضای هیئت علمی با رتبه استاد 6/55 درصد ، 7/41 درصد با رتبه دانشیار 4/75 درصد با رتبه استادیار دارای شاخص اچ بودند. بیشترین تولیدات علمی مربوط به سال 2007 بوده است. همچنین بیشترین سن پژوهشی اعضای هیئت علمی 16 سال بود. دانشکده "علوم زراعی" با فراوانی 19 نفر دارای بیشترین اعضای هیئت علمی در پایگاه اسکوپوس بود. به منظور بالابردن شاخص اچ اعضای هیئت علمی دانشگاه تشویق و حمایت اعضای هیئت علمی جهت ارائه مقاله در پایگاههای استنادی معتبر ،افزایش بودجه پژوهشی، برگزاری دوره های آموزشی جهت نگارش مقالات ISI و معرفی پایگاههای استنادی معتبر و مجلات دارای رتبه علمی و ضریب تاثیر بالا جهت بهبود تولید علم ضروری است
تأثیر دریافت جوایز علمی بر عملکرد پژوهشی برندگان: مطالعه مدال پرایس در حوزه اطلاع سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دریافت جایزه پرایس بر عملکرد پژوهشی دریافت کنندگان این جایزه از طریق مقایسه دستاوردهای علمی آنان در یک بازه زمانی یازده ساله (پنج سال قبل و بعد از دریافت جایزه) است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد نوعی مطالعه توصیفی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه بروندادهای پژوهشی تألیف شده توسط 25 نفر از برندگان جایزه پرایس است که تا پایان سال2016 در پایگاه وب علوم نمایه شده اند. داده های پژوهش از پایگاه وب علوم و گزارش استنادی نشریات گردآوری شد. همچنین آزمون های تی تست دوطرفه و ویلکاکسون به منظور مقایسه عملکرد پژوهشی برندگان مدال پرایس در بازه های زمانی پنج سال قبل و بعد از دریافت جایزه، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد اگرچه در چهار شاخص از پنج شاخص مورد مطالعه در این پژوهش شامل تعداد بروندادهای پژوهشی، استنادهای دریافتی، کیفیت مجله های منتشرکننده مقاله ها و تعداد همکاران، عملکرد برندگان مدال پرایس در بازه زمانی پنج سال بعد از دریافت جایزه در مقایسه با پنج سال قبل با افزایش مواجه بود، اما این افزایش از لحاظ آماری در سطح معناداری قرار نداشته است. از سوی دیگر، گرایش برندگان جایزه پرایس به همکاری های علمی بین المللی، پس از دریافت جایزه به میزان چشم گیری افزایش یافته است. نتیجه گیری: دریافت مدال پرایس در حوزه اطلاع سنجی، تأثیر آماری معناداری بر رفتار تولید، استناد و مشارکت علمی برندگان این جایزه نداشته است. به بیان دیگر، برندگان این مدال پس از دریافت آن، رفتارهای پژوهشی خود را تغییر نداده اند.
توانمندی داستان ها در تحول شناختی کودکان گروه سنی «ب» و «ج» برپایه نظریه رفتاردرمانیِ عقلانی هیجانی (REBT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ریشه بسیاری از مشکل های روحی، هیجانی و رفتاری بزرگسالان در دوران کودکی است. نظریه رفتار درمانی عقلانی هیجانی (REBT) و داستان هایی که عناصر این نظریه را داشته باشند، می توانند با شیوه کتاب درمانی به پیشگیری یا کاهش این مشکل ها در کودکان یا تحول شناختی آنها کمک کنند. هدف این پژوهش شناسایی میزان هم خوانی داستان های گروه های سنی «ب» و «ج» و منتشرشده توسط ناشران برجسته (یعنی افق، کانون، نظر، پیدایش و قدیانی) در بخش کودک با عناصر نظریه رفتاردرمانیِ عقلانی هیجانی است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش پیمایشی و فن تحلیل محتوای کیفی انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از سیاهه اطلاعات کتاب شناختی داستان ها و سیاهه وارسی عناصر و ابعاد و ویژگی های نظریه REBT استفاده شد. از 141 داستان به دست آمده، 80 داستان که حداقل عناصر نظریه REBT، یعنی A، B و C را داشتند، برای بررسی در نظر گرفته شد. یافته ها: از میان داستان های بررسی شده، حدود 38درصد آنها تا مرحله پیامدها (C) پیش رفته است، یعنی شخصیت داستان به واسطه باور عقلانی یا غیرعقلانی پیامد سالم و سودمند یا پیامد ناسالم و ناسودمندی را تجربه کرده است. در چنین داستان هایی کودک با دیدن پیامد یا خودش باید بتواند مرحله به چالش کشیدن باور غیرعقلانی(D) را آغاز کند یا کسانی که با کودک کار می کنند (مانند روان شناسان، کتابداران، والدین و...) در رسیدن به این مرحله به او کمک کنند. در نزدیک به 63درصد داستان ها، شخصیت آن پس از رخداد فعال ساز دوم (2A) است که به چالش کشیدن باور غیرعقلانی و باور عقلانی مؤثر (E) در او شکل گرفته است و در نهایت، پیامد سالم و سودمندی را تجربه می کند (2C). با خواندن این داستان ها کودکان از طریق همانندسازی با شخصیت داستان می توانند به باورهای غیرعقلانی خود پی ببرند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پزوهش نشان داد که این داستان ها، با نشان دادن باور غیرعقلانی و پیامد ناسودمند یا تغییر در باور، می توانند ابزار توانمندی برای کتاب درمانی و تحول شناختی در کودکان در نظر گرفته شوند. تولیدکنندگان داستان کودک و روان شناسان، کتابداران و والدین می توانند از پیشنهادهای کاربردی این پژوهش بهره گیرند.
نیازسنجی آموزش حین خدمت کارکنان در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی، تبیین، و اولویت بندی نیازهای آموزشی کتابداران کتابخانه ملی ج.ا. ایران در گروه های شغلی اطلاع رسانی، فراهم آوری و سازمان دهی اطلاعات و تحلیل شکاف بین وضع موجود و مطلوب. روش شناسی: در این پیمایش توصیفی با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته داده های مورد نیاز از میان 120 نفر کتابدار در سه گروه شغلی اطلاع رسانی، فراهم آوری، و سازمان دهی اطلاعات گردآوری شد. روایی پرسشنامه صوری و محتوایی بوده که با نظر متخصصان تأیید شد. پایایی به دست آمده از طریق آلفای کرونباخ نیز درجه بالایی را نشان داد. نتایج با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل و نیازها اولویت بندی گردید. یافته ها : در اکثر مهارت ها بین میانگین وضع موجود و مطلوب تفاوت معناداری مشاهده شد. در گروه اطلاع رسانی 30 نیاز فوری و 5 نیاز مستمر؛ در فراهم آوری 3 نیاز فوری و 20 نیاز مستمر؛ و در گروه سازمان دهی اطلاعات نیز 11 نیاز فوری و 8 نیاز مستمر شناسایی شد. بخش اطلاع رسانی با (5/45%) بیشترین نیاز به آموزش مهارت های شغلی را داشته است و گروه های فراهم آوری با (9/29%) و سازمان دهی اطلاعات با (7/24%) به ترتیب اولویت های دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری:علی رغم اینکه اغلب پاسخ دهندگان با بیشتر مهارت ها آشنایی زیادی داشته اند، برخی مهارت ها را مجدداً در زمره نیاز آموزشی ذکر کرده اند. لذا چنین به نظر می رسد که از نظر آنان مهارت هایشان قدیمی شده و کفاف نیازهای زمان حال را نمی دهد؛ یا اینکه آموزش های داده شده به آنها کافی نبوده است که مایلند مجدداً آموزش ببینند. به همین دلیل، شایسته است نیازهای آموزشی کارکنان به طور مستمر و کیفی و با توجه به پیشرفت فناوری مورد توجه و بازآموزی قرار گیرد.
مهارت های فنی کتابداران دیجیتال کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
79 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مهارت های فنی کتابداران دیجیتال کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. در این پژوهش از رویکرد کمی با روش پیمایشی، توصیفی استفاده شد. جامعه آماری آن 108 نفر از کتابداران دیجیتال کتابخانه های مرکزی 14 دانشگاه دولتی شهر تهران بود که از بین بیش از 200 نفر از کتابداران شناسائی و به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته بود. روایی ابزار، صوری و محتوایی، براساس نظرات متخصصان کتابخانه های دیجیتالی و پایایی آن با آلفای کرونباخ 883/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون t تک نمونه و t گروه های مستقل انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بیشترین میانگین ها در سخت افزار، مهارت کار با انواع پرینترها (44/3)، در نرم افزار، عامل مهارت در تبدیل فرمت فایل ها (89/3)، در اینترنت و شبکه، عامل توانایی در بهره گیری از اینترانت (91/3)، در مجموعه سازی، عامل توانایی در نحوه دانلود منابع و استفاده از دانلود منیجر (77/3)، در پردازش اطلاعات دیجیتالی، عامل بهره گیری از نظام های رده بندی (48/3)، در خدمات دیجیتالی، عامل توانائی در ارائه خدمات بازیابی تعاملی (80/3) و در حفاظت و نگهداری، عامل توانائی در انجام پشتیبان گیری (21/3) است. نتایج پژوهش نشان داد درهیچ یک از دانشگاه های موردبررسی مهارت های فنی کتابداران دیجیتال دانشگاه های دولتی شهر تهران، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
مدل همترازسازی ارزیابی بهره وری پژوهشی پژوهشگران هنر و علوم پزشکی ایران با رویکرد همسانی: مطالعه موردی: رشته های هنرهای نمایشی و آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی های مقایسه ای بهره وری پژوهشی بین رشته های علمی مختلف دارای ابعاد پیچیده ای است؛ یکی از اصلی ترین راه حل ها، همترازسازی ارزیابی های بهره وری پژوهشگران است. در این پژوهش دو رشته هنرهای نمایشی و آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، برای ارائه مدل همترازسازی ارزیابی بهره وری پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته اند. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و اکتشافی علم سنجی است که در آن از روش های کتابخانه ای، پیمایشی، تحلیل محتوا با رویکرد اکتشافی و همسانی استفاده شد. یافته ها:تفاوت معنی داری بین بروندادهای تخصصی دو رشته از لحاظ نوع وجود دارد.رشته هنرهای نمایشی دارای21 نوع برونداد است؛ همترازسازی این بروندادها با بروندادهای رایج موجود در رشته آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، به بسیاری از ابهامات مربوط به ارزیابی بهره وری پژوهشی این حوزه پایان داد. نتیجه گیری: با تعیین وزن بروندادها و با رویکرد همسانی همترازسازی بروندادهای تخصصی رشته های مختلف ممکن شد بنابراین می توان برای ارزیابی و مقایسه بهره وری پژوهشی هر یک از این حوزه ها بهره جست.
بررسی سبک یادگیری، سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی و واکاوی رابطه میان آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی تفاوت بین سبک یادگیری، سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در نیم سال دوم تحصیلی 94-95 بودند و نمونه ای شامل 150 نفر به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. این پرسشنامه ها شامل سه پرسشنامه سبک یادگیری فلدر و سولومَن، سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که سطح سواد اطلاعاتی و رایانه ای دانشجویان زن و مرد با یکدیگر تفاوتی ندارند؛ همچنین بین مقطع تحصیلی و سطح سواد اطلاعاتی و رایانه ای دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان در حد متوسط بود. سبک یادگیری دانشجویان با توجه به مقطع تحصیلی، جنسیت و سن آنها تفاوت داشت. از سوی دیگر، بین سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای رابطه مستقیم و مثبتی وجود داشت. بحث و نتیجه گیری: آموزش سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای بدون توجه به سبک یادگیری دانشجویان اثربخش نخواهد بود؛ بنابراین باید دوره های آموزشی مرتبط را برمبنای سبک یادگیری، نوع رشته و مقطع تحصیلی دانشجویان طرح ریزی، اجرا و عملیاتی کرد.
طبقه بندی در فضای مجازی (با تأکید بر نظرات تردینیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مقاله به اهمیت طبقه بندی در فضای مجازی پرداخته می شود و اینکه با توجه به انفجار اطلاعات نه تنها ارزش طبقه بندی (علم اطلاعات و دانش شناسی) از بین نرفته بلکه بیشتر هم شده است. روش: در این مقاله، از روش سندی یا کتابخانه ای استفاده شده و با تکیه بر کتاب «بسترهای اطلاعات دیجیتال» اثر لوک تردینیک (1395) رویکردی تحلیلی نسبت به موضوع طبقه بندی اتخاذ گردیده است. یافته ها: طبقه بندی با معرفت شناسی همزاد و همسایه است و برای ایجاد معرفت ناگزیر از طبقه بندی و مقوله بندی هستیم. در دنیای جدید به خاطر تغییر رویکرد انسان ها به علم و دانش، طبقه بندی هم مسیر دیگری پیدا کرده است. در گذشته نه چندان دور در غرب، با توجه به رویکردی که دیویی نسبت به کتابداری و کتابدار اتخاذ کرده بود که طبعاً کتابدار بایستی دروازه بان دانش و پاسدار ارزش های اومانیستی باشد و نیز به لحاظ اینکه وی از نظر اقتصادی زنان را برای تصدی این حرفه مناسب تر تشخیص داده بود، لذا این سنت ها همچنان باقی مانده و بر رشته کتابداری سنگینی می کند. اما از آنجا که دنیای امروز رویکردش در خدمات کتابداری از سازمان محوری به مردم محوری و از لحاظ زبانشناختی از دلالت های تناظری یک به یک به ربط شبکه ای سوق پیدا کرده است، می طلبد که کتابداری و علم اطلاعات و دانش شناسی هم با رویکردی جدید به بازبینی هویت خود بپردازد و برای خدمت های جدید در دنیای دیجیتال آماده شود و نه تنها فارغ از نگاه عالمانه روز نباشد بلکه همچون سایر رشته ها و با نگاهی کیفی به خدمت مشغول باشد. در گذشته اسلامی هم وضعیت به گونه ای بوده است که کتابدار نه تنها به بانوان اختصاص نداشته است بلکه کسانی کتابدار بوده اند که خود دانشمند و یا دانش دوست واقعی بوده ند که دیگران از خدمات مشاوره ای علمی آنها برخوردار می شده اند. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله در رسیدن استدلالی به این پیشنهاد است که باید کتابداری و یا علم اطلاعات و دانش شناسی امروز با تغییر رویکرد در تنظیم برنامه درسی به گونه ای بکوشد تا جوابگوی نیازهای روزافزون جامعه باشد.
آسیب شناسی نظام های رتبه بندی دانشگاه ها از منظر اسناد فرادستی آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص ها و معیارهای نظام های رتبه بندی با مفاهیم و الزام های اسناد فرادستی آموزش عالی کشور و بررسی میزان تناسب مدل های رتبه بندی جهت رتبه بندی دانشگاه های ایران است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی و به روش تطبیقی انجام شده است. در این پژوهش با مطالعه شاخص ها و معیارهای 12 نظام رتبه بندی دانشگاه ها، محتوای متنی اسناد فرادستی آموزش عالی کشور به عنوان راهبردهای ابلاغی تحلیل و مفاهیم در قالب کدهای باز و محوری استخراج گردیده است. کدهای باز، از نظر مفهومی، با رویکرد روش گسترش مشخصه های کیفی با شاخص ها و معیارهای مدل های رتبه بندی دانشگاه ها تطابق مفهومی داده شده اند. یافته ها: با تحلیل محتوای متن هفت سند فرادستی آموزش عالی کشور، 241 گزاره الزام آور برای دانشگاه ها و 36 مفهوم اصلی استخراج گردیده است. مفاهیم استخراج شده در قالب کدهای باز با 26 شاخص اصلی نظام های رتبه بندی دانشگاه ها تطابق داده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد تنها 69% مفاهیم استخراج شده از اسناد فرادستی، به گونه ای در این مدل ها مورد توجه قرار گرفته و 31% مفاهیم استخراج شده از اسناد، در نظام های رتبه بندی دیده نمی شود. از این رو، لازم است ارزش ها و معیارهای مطلوب مندرج در اسناد فرادستی در رتبه بندی دانشگاه های ایران لحاظ شود.
جریان اطلاعات بارگذاری منابع استانداردها در شبکه داخلی کتابخانه مرکز پژوهش متالورژی رازی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
29 - 49
حوزههای تخصصی:
پیشبرد فعالیت ها، عملکردها و ساختار هر سازمانی به اطلاعات وابسته است. از طرفی، در عصر نوآوری، تبادل اطلاعات با محیط پیرامون، موجب تغییر، تحول و حتی تکامل می شود. پژوهش حاضر با هدف، ترسیم جریان اطلاعات بارگذاری منابع استانداردها در شبکه داخلی کتابخانه مرکز پژوهش متالورژی رازی و نیز اعتبار سنجی آن، با میزان استفاده از منابع استانداردها انجام شده است. روش پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و به روش تحلیل سیستم با رویکرد ترکیبی است. و نیز، با رعایت معیار قابلیت اعتماد، دقت علمی پژوهش را تضمین کرده و به عنوان معیاری برای روایی و پایایی پژوهش است. جامعه آماری شامل استانداردهای مورد استفاده در آزمایشگاه و نمونه برابر با هر یک از اجزاء یا عناصر جامعه آماری است. گردآوری اطلاعات با مشاهده روند کاری، سپس، با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز، مصاحبه با کارشناسان انجام شده است و در نهایت، با استفاده از نرم افزار ویزیو ، نمودارهای جریان اطلاعات ترسیم، سپس، با میزان استفاده از منابع استاندارد ها در شبکه کتابخانه مرکز پژوهش متالورژی رازی، اعتبار سنجی شده است. یافته ها، فرایند جریان اطلاعات و میزان استفاده از بارگذاری منابع استانداردها را نشان می دهد. در نتیجه، کارکنان آزمایشگاه ها در صورت نیاز به استاندارد، درخواست خود را برای بخش اطلاع رسانی ارسال نموده، سپس، به منظور دسترسی سریع و به موقع نسبت به قرار دادن استاندارد در شبکه داخلی مرکز اقدام می شود.
طراحی مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
107 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: فعالیت کتابخانه های دانشگاهی همچون سایر حوزه ها و زمینه های کاری، از فناوریهای جدید بسیار اثر پذیرفته اند. بنابراین نیاز هست که در سطح مناسبی از آمادگی الکتروینیکی قرار داشته باشند تا بتوانند خدمات موثری و متناسب با عصر حاضر ارائه نمایند. این پژوهش با هدف توسعه مدلی برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی انجام شده است. <br /> روش: در اجرای این پژوهش در ابتدا با مطالعه عمیق و دقیق ادبیات آمادگی الکترونیکی و همچنین فناوری اطلاعات و ارتباطات در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، شاخصهای مناسب برای آمادگی الکترونیکی کتابخانههای دانشگاهی شناسایی شدند. شاخصها با چندین مرحله پالایش و اصلاح به تعداد 66 شاخص محدود شدند. در مرحله ای دیگر، این شاخصها در سطح بعد و مولفه طبقه بندی شدند. ابزار پرسشنامه نظرات خبرگان برای اهمیت شاخصها و همچنین تعیین اوزان آنها استفاده شد. برای روایی ابزار اندازه گیری از مدل های معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) استفاده شد.<br /> یافته ها: این مدل شامل چهار بعد، دوازده مولفه و شصت و چهار شاخص است که بر اساس ادبیات تحقیق و نظرات خبرگان ایجاد شد. این مدل برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان مورد مطالعه اجراء شد و گزارش تحلیلی شکاف دیجیتال در این کتابخانه ها نشان داده شد. <br /> اصالت: در ادبیات آمادگی الکترونیکی، مدل جامعی برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی و تعیین شکاف دیجیتالی آن کتابخانه ها وجود نداشت، بنابراین، توسعه چنین مدلی نتیجه پژوهش حاضر بود. با تعیین شکاف دیجیتال با استفاده از این مدل، آگاهی از دلایل این شکاف و رهنمودهایی برای توسعه و بهبود شاخصهای آمادگی الکترونیکی در کتابخانه های دانشگاهی ممکن می شود.
آزادی اطلاعات و سناریوهای آینده
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
131 - 157
حوزههای تخصصی:
چکیده<br /> در دنیای معاصر، آزادی اطلاعات به عنوان لازمه دموکراسی شناخته شده و اکسیژن مردم سالاری لقب گرفته است. تجربه نشان داده است که حق دسترسی افراد به اطلاعات، به تنوع بیان های رسانه ای منجر شده، امکان بررسی صحت اخبار و اطلاعاتی را که به مردم ارائه می شوند افزایش می دهد.بنابراین، آشنایی اصحاب رسانه با محتوا و ساز و کارهای اعمال حق دسترسی به اطلاعات امری ضروری است.از این رو، آینده پژوهی به عنوان دانشی نوظهور خواهد توانست متخصصان حوزه رسانه و نویسندگان مطبوعات را یاری نمایدتا ضمن مشخص نمودن موانع اصلی آزادی اطلاعات، سازوکارهای عملی بسط و گسترش آن را ترسیم نمایند. در این مقاله، با توجه به روندهای آزادی اطلاعات در کشور، با رویکرد آینده پژوهانه و به روش سناریو نویسی، آینده های مواجهه آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران مورد تحلیل قرار می گیرند.سئوال اصلی این پژوهش، بررسی آینده های متصور برای آزادی اطلاعات در مطبوعات است.تحقیق مورد نظر،ترکیبی- اکتشافی است و داده های این مطالعه به روش تحلیل محتوا و پیمایش جمع آوری و تحلیل شده اند.جامعه آماری پژوهش، شامل فعالان در حوزه آزادی اطلاعات و رسانه است. حجم نمونه آماری تحقیق مورد نظر 65 نفراست که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. در این تحقیق به تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی و فناوری بر روند آزادی اطلاعات پرداخته شده است.با توجه به این عوامل و بررسی شاخص های مربوط به هریک، چهار سناریو برای آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران طراحی شده است.
شناسایی مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و روان شناسی و ارائه الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد شناسایی مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی از دیدگاه متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و رشته روان شناسی و ارائه الگوی پیشنهادی است. روش: در پژوهش حاضر از روش پیمایشی استفاده شده است. در ابتدا به منظور شناسایی مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور از مطالعه اکتشافی و مرور متون بهره گرفته شد و سپس با توجه به آن، پرسشنامه محقق ساخته (مبتنی بر وب) طراحی شد و این پرسشنامه در بین جامعه آماری پژوهش که متشکل از 61 نفر از متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و رشته روان شناسی بودند، توزیع شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاکی از آن است که مخاطبان این طرح بر خلاف انتظار «افراد عادی و طبیعی» هستند و «نهادکتابخانه های عمومی کشور» مهمترین سازمان دخیل در این حوزه است. مهمترین امکان مورد نیاز «نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص» بود و مهمترین روش پیاده سازی، «کتاب درمانی خلاق» دانسته شد و مهمترین وظیفه نهاد کتابخانه های عمومی «تهیه کتاب های توصیه شده برای کتابخانه های عمومی» تلقی گردید. مهمترین وظیفه سایر سازمان های دخیل «تدوین و ارائه فهرست کتاب های پیشنهادی به نهادکتابخانه های عمومی کشور» و مهمترین وظیفه مشترک تمام سازمان های دخیل «ارزیابی و برطرف کردن موانع و کاستی ها در طول اجرای کتاب درمانی» عنوان شد. موارد مذکور مهمترین مؤلفه های پیاده سازی کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور شناسایی بودند که در انتها الگوی پیشنهادی بر اساس آنها ارائه شده است. اصالت/ارزش: ارزش مقاله حاضر در ارائه مؤلفه های اصلی پیاده سازی و اجرای کتاب درمانی در کتابخانه های عمومی کشور است. تمرکز بر مؤلفه های فوق، بر اساس پیشنهاد این پژوهش، می تواند موفقیت این برنامه ها را تسهیل کند.
تأثیر عوامل ساختاری بر ارتباطات علمی و تولیدات علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباطات علمی یکی از مفاهیم اساسی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است که مورد توجه دانشگاه ها بوده و نقش مهمی در توسعه علمی دارد. موضوع ارتباطات علمی دامنه گسترده ای را شامل می شود به نظر می رسد عواملی چندی می تواند بر آن مؤثر باشد که در این میان شایسته بررسی هستند. از این رو پژوهش حاضر به شناسایی عوامل اثرگذار ساختاری بر ارتباطات و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی در دانشگاه های ایران می پردازد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و پس از غربال گری داده ها بر روی پرسشنامه ها تعداد ۳۷۸ نفر به عنوان حجم نمونه مشخص گردید. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جهت روایی صوری پرسشنامه ابتدا آن را در اختیار ۲۵ نفر از اعضای هیأت علمی صاحب نظر قرار گرفت و بر پایه نظر آنان، همچنین بر پایه نتایج حاصل از تحلیل عاملی تعدادی از گویه ها و مؤلفه های پرسشنامه حذف یا ادغام شد سپس پرسشنامه نهایی تدوین گردید. نتایج آلفای کرونباخ بدست آمده متغیرهای وضعیت ارتباطات علمی برابر با ۸۰۴/۰ و متغیرهای عوامل ساختاری برابر با ۸۱۹/۰ بود که حاکی از پایایی مطلوبی این ابزار می باشد. سپس بر پایه ماتریس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به تحلیل داده ها و مدل پرداخته شد. یافته ها: بررسی آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد متغیر نظام های مالی و بودجه و نظام پاداش با اطمینان ۹۵ درصد با ارتباطات علمی رابطه معناداری وجود ندارند ولی متغیرهای ساختار سازمانی، راهبرد سازمانی، انجمن های علمی و نظام فناوری با اطمینان ۹۹ درصد با ارتباطات علمی به صورت مستقیم (مثبت) رابطه معناداری دارند. بررسی رگرسیون چندگانه نشان داد که ساختار سازمانی و انجمن های علمی می توانند واریانس ارتباطات علمی را به صورت معناداری تبیین کنند ولی متغیرهای نظام مالی و بودجه، نظام پاداش، راهبرد سازمانی و نظام فناوری سهمی در این پژوهش نداشتند. همچنین بر پایه یافته های پژوهش بین ارتباطات علمی به عنوان متغیر میانجی با تولیدات علمی به عنوان متغیر ملاک رابطه معناداری به دست آمد و از نظر آماری می تواند واریانس تولیدات علمی را به صورت معناداری تبیین کند. همچنین یافته ها حاکی از برازش مطلوب مدل پیشنهادی بود. بحث و نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد تا عوامل ساختاری مؤثر بر ارتباطات علمی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نمایانگر آن است که برای اینکه بتوان ارتباطات علمی را در دانشگاه های کشور به طور موفقیت آمیز اجرا کرد باید به شاخص های زیادی توجه داشت. همچنین توجه به عوامل ساختاری راهبردهای مناسبی برای موفقیت و پیاده سازی ارتباطات علمی در دانشگاه را مهیا می سازد. بنابراین مشارکت کلیه افراد جامعه علمی بالاخص مدیران نظام آموزش عالی برای ارتباطات علمی توجه خاصی را می طلبد.
معماری اطلاعات و پیاده سازی آن در سیستم های یکپارچه کتابخانه ای: مطالعه موردی سیستم مرکز اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد (سیماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های اطلاعاتی کتابخانه ای به عنوان ابزار دستیابی کاربران به اطلاعات و دانش، در استفاده بهینه و بهره وری کامل از اطلاعات و دانش نقشی اساسی دارند. معماری اطلاعات و پیاده سازی صحیح آن دراین نظام ها به تحقق این مهم یاری می کند. هدف این پژوهش بررسی مرکز اطلاع رسانی و کتابخانه » موردی نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات با توجه به اصول معماری اطلاعات « مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد است. روش پژوهش، مطالعه موردی از نوع کیفی و به روش توصیفی است. یافته ها حاکی از آن است که معماری اطلاعات نظام های اطلاعاتی سازمانی باید بر اساس نیازهای کاربران و رفتار آن ها در تعامل با سیستم اطلاعاتی باشد. بدون درنظرگرفتن این دو مورد نمی توان انتظار داشت که یک سیستم اطلاعاتی، کاربرمدار معماری شود. سیستم اطلاعاتی می تواند با درنظرگرفتن مجموعه زیرساخت ها به این موارد تحقق بخشد.در این پژوهش از میان زیرساخت های مختلف معماری اطلاعات، بر زیرساخت فنی، با توجه به یکی از مؤلفه های اساسی معماری اطلاعات یعنی بافت، تأکید شده است. در معماری اطلاعات هر سیستم سه عنصر کاربران،محتوا و بافت از عناصر هسته هستند و معیارهای معماری اطلاعات بر مبنای آن ها تعریف می شود. اگر بپذیریم که بخشی از بافت یعنی زیرساخت های فناوری یک سیستم اطلاعاتی یا بستر آن در لایه های زیرین نظام معنا می یابد و به صورت ضمنی، و نه در ظاهر، از سایر لایه ها یعنی محتوا و کاربران در سطح بالاتری قرار دارد، پس، بافت یک سیستم اطلاعاتی یعنی لایه های فنی زیرینِ مورد نیاز برای شکل دادن به معماری اطلاعات یک سیستم اطلاعاتی از ضروریات اولیه است. بنابراین، تأکید این نوشتار به ویژه بر زیرساخت های فنی معماری اطلاعات است بدیهی است محتوا و کاربران در لایه های بالاتر قرار دارند.