فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه ریتم اسکاپولوهومرال دانشجویان مبتلا به گردپشتی با دانشجویان سالم و مقایسه ریتم اسکاپولوهومرال در دست غالب و غیرغالب دانشجویان مبتلا به گردپشتی است. 25 دانشجوی سالم و 25 دانشجوی مبتلا به گردپشتی از دانشجویان پسر دانشگاه اراک به روش هدفمند انتخاب شدند. برای ارزیابی زاویه گردپشتی و اندازه گیری ریتم اسکاپولوهومرال به ترتیب از دستگاه اسپاینال موس و گونیامتر استفاده شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون t مستقل و در سطح معناداری 05/0 انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اختلاف معناداری در لحظه شروع حرکت کتف، زاویه چرخش کتف، میزان درجه دور شدن بازو و همچنین نسبت ریتم اسکاپولوهومرال در دانشجویان مبتلا به گردپشتی و دانشجویان سالم وجود دارد ( 05/0P<). اختلاف معناداری بین ریتم اسکاپولوهومرال دست غالب و غیرغالب دانشجویان مبتلا به گردپشتی وجود نداشت ( 05/0P<). نتایج نشان داد که گردپشتی می تواند موجب بر هم خوردن ریتم اسکاپولوهومرال شود. همچنین گردپشتی به یک اندازه بر ریتم اسکاپولوهومرال در دست غالب و غیرغالب دانشجویان اثر دارد. بنابراین توصیه می شود دانشجویان ضمن حفظ ملاحظات اصلاحی درمانی در راستای درمان عارضه کایفوز و تقویت عضلات کمربند شانه ای براساس تمرینات پروتکل های اصلاحی اقدام کنند.
ارزیابی شاخص های استاندارد و ایمنی در باشگاه های بدنسازی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارزیابی شاخص های استاندارد و ایمنی در باشگاه های بدنسازی شهر تهران بود. جامعه آماری تحقیق باشگاه های بدنسازی شهر تهران، اعم از باشگاه های دولتی و خصوصی بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای پنج منطقه شهر تهران انتخاب شدند. سپس براساس نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس 20 باشگاه از این مناطق بررسی شدند که در مجموع 100 باشگاه بدنسازی بررسی شدند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-میدانی است که از طریق چک لیست و مشاهده حضوری محقق در باشگاه های بدنسازی شهر تهران انجام گرفت. چک لیست مورد استفاده محقق ساخته بود و 111 گویه داشت و از چهار بخش ملاحظات کلی (برنامه ریزی مکان و موقعیت، دسترسی برای همه و اسکان)، مناطق همگانی (پذیرش و ورودی، دفتر کار، کافی شاپ و سالن استراحت، منطقه بازاریابی و رختکن)، سالن های بدنسازی و مناطق اختصاصی آن و طراحی سالن تناسب اندام و طراحی کف سالن (روشنایی روز و نماها، آینه ها، سقف سالن و تهویه و دمای سالن) تشکیل شده بود. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت باشگاه های بدنسازی در بخش های ملاحظات کلی (برنامه ریزی مکان و موقعیت خوب، دسترسی برای همه و اسکان متوسط)؛ مناطق همگانی (پذیرش و ورودی متوسط، دفتر کار خوب، کافی شاپ و سالن استراحت متوسط، منطقه بازاریابی ضعیف، رختکن خوب)؛ سالن های بدنسازی و مناطق اختصاصی آن خوب؛ طراحی سالن تناسب اندام و طراحی کف سالن (روشنایی روز و نماها متوسط، آینه ها، سقف سالن و تهویه و دمای سالن) خوب است.
مقایسه آسیب های بازیکنان فوتبال در جام ملت های آسیا و اروپا
حوزههای تخصصی:
خطر آسیب دیدگی، در فوتبال زیاد است، اما تحقیقات معدودی میزان بروز آسیب در قاره های آسیا و اروپا را با هم مقایسه نموده اند. هدف اصلی این تحقیق، مقایسه آسیب های بازیکنان فوتبال در جام ملت های آسیا و اروپا بود. 31 مسابقه از جام ملت های آسیا 2007 و 31 مسابقه از جام ملت های اروپا 2008 با استفاده از روش آنالیز ویدئویی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان بروز آسیب در جام ملت های آسیا به طور معنی داری بیش از جام ملت های اروپاست (05/0 P< ، 75/5 = Z) (7/109 آسیب در برابر 6/39 آسیب در هر 1000 ساعت مسابقه)، ولی اختلاف معناداری در بروز آسیب در زمان های مختلف مسابقه در دو تورنمنت دیده نشد (05/0 P>، 41/4 = c2 ). همچنین میزان بروز آسیب در پست های مختلف در دو تورنمنت با هم اختلاف معنی داری داشتند (05/0 P<، 88/16 = c2)، به گونه ای که دروازه بانان در جام ملت های آسیا (4/22 درصد) و هافبک های میانی در جام ملت های اروپا (9/28 درصد) بیش از بازیکنان پست های دیگر آسیا دیدند. موضع آسیب دیده در بازیکنان شرکت کننده در دو تورنمنت با هم تفاوت معنی داری نداشتند (05/0 P>، 96/12 = c2). اما بازیکنان آسیایی بیشتر از ناحیه ساق پا (8/20 درصد) و بازیکنان اروپا بیشتر از ناحیه سر (4/24 درصد) دچار آسیب شدند. از تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که میزان بروز آسیب در جام ملت های آسیا بیش از جام ملت های اروپا است. همچنین عواملی مانند پست بازیکنان آسیب دیده در بازیکنان آسیایی و اروپایی در میزان بروز آسیب بازیکنان مؤثر است.
تأثیر الگوی شنیداری و بازخورد بر قابلیت تشخیص خطا و یادگیری تکلیف زمانبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر تمرین استقامتی و بی تمرینی بر پراکسیداسیون لیپید ودستگاه ضد اکسایشی موشهای ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی و یک دوره بی تمرینی متعاقب آن، بر میزان پراکسیداسیون لیپید (MDA ) و پاسخ دستگاه ضد اکسایشی (FRAP ، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام) بود. بدین منظور 35 سر مـوش نر 3 ماهه به صـورت تصادفی در 2 گروه تمـرین استقامتی (20 n= ) و کنترل (15n= ، بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 12 هفته ، هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرین کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا اثرات بی تمرینی بررسی شود). آزمودنیها به صورت جداگانه در آزمایشگاه حیوانات با شرایط کنترل شده [دما، رطوبت و چرخه روشنایی – تاریکی (12:12 ساعت)] نگهداری شده و از غذای استاندارد موش استفاده کردند. ارزیابی متغیرهای MDA و FRAP به صورت دستی، و ارزیابی سایر متغیرها توسط کیت انجام گرفت. پس از سه مرحله خونگیری [24 ساعت پس از اولین جلسه تمرینی، در انتهای هفته هشتم و انتهای هفته دوازدهم] نتایج حاصل از آنالیز واریانس دو راهه با اندازه گیریهای مکرر نشان داد دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی در هیچ یک از متغیرهای مورد نظر با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشته اند. اما ، در گروه استقامتی طی زمانهای مختلف اندازه گیری به لحاظ شاخصهای اسید اوریک (000/0P= ) و بیلی روبین (000/0P= ) تفاوت معناداری مشاهده شد. در کل، این تحقیق نشان می دهد یک دوره تمرین استقامتی باعث ایجاد استرس اکسایشی قابل ملاحظه ای (اکسایش لیپید) نشده است، هرچند سازگاریهای نسبی در دستگاه ضد اکسایشی موشها به وجود آمد.
تعیین آستانه هوازی به روش Dmia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران است. با توجه به اهمیت فعالیت های ورزشی در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، در این پژوهش سعی شده است تا ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور 40 زن سالم غیر یائسه (4.2 ±0 .45 سال) که سابقه بیماری قلبی- عروقی نداشته و تحت درمان دارویی نبودند، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی از آزمون بروس روی نوار گردان استفاده شد. مقدار 10 میلی لیترخون سیاهرگی در وضعیت ناشتا گرفته شد و متغیرهای اینترلوکین -6 ، پروتئین واکنش دهنده c ، فیبرینوژن، گلبول سفید خون، کلسترول تام و کلسترول لیپوپروتئین پر چگالی پلاسمایی مورد سنجش قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، ارتباط معکوس معناداری بین مقادیر اینترلوکین -6 و Vo2max (48/0- =r، 05/0>p)، پروتئین واکنش دهندهc و Vo2max (40/0- =r، 05/0>p)، فیبرینوژن و Vo2max (52/0- =r، 001/0>p) و گلبول سفید خون و Vo2max (32/0- =r، 044/0>p) وجود دارد. بنابراین با توجه به پژوهش حاضر می توان گفت، آمادگی قلبی- عروقی به طور معکوسی با شاخص های التهابی در ارتباط می باشد و انجام فعالیت های بدنی تا حدودی سبب کاهش شاخص های التهابی و در نتیجه افزایش آمادگی قلبی- عروقی می-شوند.
جایگاه ورزش در اوقات فراغت دانشجویان کشور
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین جهت گیری هدفی، فضای ادراک شده انگیزشی و منابع کسب اعتماد به نفس در والیبالیست های شرکت کننده در سوپر لیگ کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۵ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ، بررسی ارتباط بین جهت گیری هدفی ، فضای انگیزشی با منابع کسب اعتماد به نفس در والیبالیست های شرکت کننده در مسابقات سوپر لیگ فصل 84-83 بود. نمونه آماری پژوهش را 80 بازیکن که همه به صورت حرفه ای در مسابقات سوپر لیگ کشور شرکت داشتند ، تشکیل می دادند . برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد . پرسشنامه جهت گیری هدفی ، پرسشنامه فضای انگیزشی ادراک شده ( PMCQ ) و پرسشنامه منابع کسب اعتماد به نفس ورزشی ( SSCQ ) . بررسی نتایج به دست آمده نشان داد در بین منابع 8 گانه اعتماد به نفس در کل عامل تسلط بر مهارت ، شیوه رهبری مربی و نمایش توانایی ، بالاترین میانگین را داشتند و در مجموع افراد دارای جهت گیری تکلیف مدارانه از منابع اعتماد به نفس بیشتری بهره می گیرند . افراد تکلیف مدار عوامل تسلط بر مهارت و حمایت اجتماعی را به عنوان عامل ایجاد اعتماد به نفس در خود در نظر گرفتند ، در حالی که افراد خود مدار عامل موقعیت دلخواه را تیم هایی که فضای انگیزشی حاکم بر آنها تکلیف مدارانه بوده ، عامل تسلط بر مهارت را عامل ایجاد اعتماد به نفس در نظر گرفتند و در مقابل در فضای انگیزشی خودمدارانه عوامل موقعیت دلخواه و ابراز شایستگی های جسمانی به عنوان عوامل ایجاد اعتماد به نفس مطرح بودند .
اثر 8 هفته تمرین هوازی و مکمل ضد اکسایشی بر تغییرات سلولاریتی مغز استخوان ران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغز استخوان منبع اصلی انواع مختلف سلول های خونی است، ازاین رو، اغلب برای ارزیابی عوامل درمانی مورد استفاده قرار می گیرد. در پژوهش حاضر، تاثیر تمرین منظم بدنی و مکمل کورکومین بر سلولاریتی مغز استخوان موش های در معرض استات سرب بررسی شد. به این منظور، 48 موش ویستار به طور تصادفی به شش گروه شامل گروه های 1) پایه، 2) شم، 3) سرب، تمرین هوازی + سرب ، 5) کورکومین + سرب و 6) تمرین هوازی + کورکومین + سرب دسته بندی شدند. گروه های 3 تا 6 فقط 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته (سه روز در هفته) به صورت زیر صفاقی دریافت کردند، درحالی که گروه های 5 و 6 در همین مدت علاوه بر سرب، مقدار 30 میلی گرم محلول کورکومین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن را نیز دریافت کردند. به علاوه، گروه های 4و 6 تمرین دویدن فزاینده را 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و به مدت 25 تا 64 دقیقه اجرا کردند. سلولاریتی، مغز استخوان ران با دستگاه آنالیزکننده تصویر بررسی و بر حسب درصد مغز سلولی بیان شد. سطوح مالوندی آلدهید، ظرفیت ضداکسایشی تام و مقادیر سرب خون به ترتیب با روش های اسید تیوباربیوتوریک، الایزا و اسپکتوفتومتری تعیین شد. داده ها با روش تحلیل واریانس یکطرفه و توکی در سطح 05/0 P? تحلیل شد. سلولاریتی مغز استخوان در گروه سرب به طور چشمگیری کمتر از دیگر گروه ها بود. از سوی دیگر، سطوح مالوندی آلدهید و سرب در گروه های تمرین هوازی و کورکومین به طور معنی داری کمتر از گروه های سرب بود. این نتایج نشان می دهد قرارگیری در معرض سرب ممکن است یک عامل خطر برای بیماری های هماتولوژیکی و ایمونولوژیکی باشد. همچنین اجرای تمرین هوازی و مصرف مکمل ضداکسایشی کورکومین ممکن است تاثیرات سودمندی در پیشگری از کاهش سلولاریتی مغز استخوان در اثر القای سرب داشته باشد. با توجه به تغییر شاخص های اکسایشی/ ضداکسایشی در پژوهش حاضر، سلولاریتی اندک در مغز استخوان گروه استات سرب را تا حدی می توان به افزایش فشار اکسایشی نسبت داد.
ارتباط بین رهبری خدمتگزار و تعهد سازمانی کارکنان هیئت های ورزشی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین ارتباط سبک رهبری خدمتگزار و تعهد سازمانی کارکنان هیئت های ورزشی است که به روش همبستگی و به شکل میدانی در میان تمام کارکنان هیئت های ورزشی استان بوشهر شامل 308 نفر اجرا شد. از این تعداد، براساس جدول مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی 169 نفر به¬عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش دو پرسشنامه رهبری خدمتگزار (SLQ) و تعهد سازمانی مایر و آلن بود که ضمن تأیید روایی، پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به¬ترتیب 862/0 و 792/0 محاسبه شد. برای تحلیل یافته ها، از روش های آمار توصیفی و نرم¬افزارهای SPSS و Excel و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون) استفاده شد. نتایج نشان¬دهنده وجود رابطه¬ معنی-دار بین سبک رهبری خدمتگزار و متغیرهای تعهد سازمانی، عاطفی و هنجاری است، اما بین این سبک و تعهد مستمر رابطه معنی¬دار وجود ندارد (05/0>p). از میان ابعاد تعهد، بعد عاطفی علاوه بر همبستگی زیاد با رهبری خدمتگزار، بیشتر وفاداری کارکنان را به هیئت ورزشی نشان می داد. به¬طور کلی سطح رفتارهای رهبری خدمتگزار در هیئت های ورزشی نسبتاً مطلوب است، اما تعهد سازمانی در حد متوسط است. با توجه به نتایج، مدیران هیئت های ورزشی برای اجرای موفق سبک رهبری خدمتگزار باید ضمن توجه به عواطف کارکنان، به ارتقای بلوغ سازمانی و رشد شغلی و فردی در تمام سطوح هیئت توجه داشته باشند.
مطالعة کیفیت خدمات آموزشی دانشکدة تربیت بدنی دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعة کیفیت خدمات آموزشی دانشکدة تربیت بدنی دانشگاه تهران، با استفاده از مدل سِروکوال است. جامعة آماری تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی دانشکدة تربیت بدنی دانشگاه تهران است که بر اساس جدول مورگان، 160 نفر از آنها به صورت تصادفی، به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که کبریایی (1384) به روش سروکوال تهیه کرده بود و روایی و پایایی آن نیز تأیید شد (87/0α=). برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t زوجی، t مستقل، آنووا و آزمون تعقیبی LSD استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در پنج بُعد کیفیت خدمات آموزشی (تضمین، پاسخ گویی، هم دلی، اطمینان، ملموس) بین وضع موجود و وضع مطلوب شکاف معنیدار و منفی وجود دارد. بیشترین شکاف کیفیت مربوط به بُعد تضمین و کمترین آن مربوط به بُعد ملموس است. بررسی عوامل جمعیت شناختی نیز نشان میدهد شکاف کیفیت خدمات آموزشی در دانشجویان زن، به صورت معنیداری کمتر از دانشجویان مرد است، همچنین شکاف کیفیت خدمات گزارش شده در دانشجویان سال چهارم، به صورت معنیداری بیش از دانشجویان سال دوم و سوم است. مقایسة شکاف کیفیت خدمات در عبارت های پرسشنامه، نکات ارزشمندی برای تعیین استراتژیهای بهبود کیفیت در بر دارد.
تأثیر شش هفته تمرین مداوم و متناوب هوازی بر سیستم همورال موش های صحرایی ماده مسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر حاد پروتکل های مختلف گرم کردن (ماساژ، کشش پویا، حس عمقی) بر توان بی هوازی، چابکی و انعطاف پذیری ورزشکاران مرد رشته ی والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش گرم کردن، امروزه مربیان روش های مختلف گرم کردن را جهت بهبود عملکرد ورزشکاران خود انجام می دهند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حاد سه پروتکل مختلف گرم کردن (ماساژ، کشش پویا، حس عمقی) بر عوامل منتخبآمادگی جسمانی در مردان رشته والیبال بود. سی و یک ورزشکار مرد رشته والیبال (میانگین سن 7/1 ± 2/21 سال، وزن 9/8 ± 1/72 کیلوگرم، قد 0/5 ± 5/180 سانتی متر) به صورت تصادفی در 4 گروه ماساژ، کشش پویا، حسی عمقی و کنترل تقسیم شدند. در جلسه ی اول، متعاقب5 دقیقه دویدن آهسته، آزمون های منتخب آمادگی جسمانی (توان بی هوازی، چابکی و انعطاف پذیری) در آزمودنی ها اندازه گیری شد. در جلسه ی دوم، آزمودنی های سه گروه تجربی (متعاقب 15 دقیقه گرم کردن اختصاصی) و گروه کنترل، آزمون های آمادگی جسمانی مربوطه را مجدداً انجام دادند. داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند (05/0P<). نتایج نشان داد در آزمون چابکی، هر سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری عملکرد بهتری داشتند (05/0P<) و نتایج گروه حس عمقی به طور معنا داری برتر از گروه کشش و ماساژ بود (001/0P=). نتایج آزمون توان بی هوازی نیز در گروه حس عمقی و ماساژ به طور معنا داری بهتر از گروه های کشش پویا و کنترل بود (05/0P<). ضمن بهبود معنا دار انعطاف پذیری در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل، نتایج این آزمون نیز در گروه ماساژ نسبت به دیگر گروه ها به طور معنا داری بهتر بود (05/0P<). به نظر می رسد استفاده از تمرینات تخصصی گرم کردن حس عمقی و ماساژ، نسبت به سایر روش های گرم کردن، می تواند باعث بهبود بیشتری در عملکرد ورزشکاران رشته ی والیبال گردد.
کاهش خطای ادراک عمق در نتیجه تغییر رنگ توپ بدمینتون در شرایط خستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از مهارتهای حرکتی از جمله بدمینتون که با تخمین و ضربه زدن اشیاء متحرک سرو کار دارند، ادراک عمق نقش مهمی را ایفا می کند. همچنین، بر طبق ویژگی های سیستم بینایی انسان، رنگهای مختلف ادراک عمق متفاوتی را ایجاد می کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر رنگ توپ بر ادراک عمق دانشجویان دختر در شرایط خستگی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانشجویان دختر دانشکده تربیت بدنی که واحد بدمینتون را در نیمسال دوم سال تحصیلی 90-89 انتخاب کرده بودند تشکیل دادند که 39 نفر( با میانگین سنی 21 سال ) از آنها به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت داشتند . ابتدا از همه نمونه ها پیش آزمون ادراک عمق به عمل آمد، سپس به طور انتخابی و به صورت همگن بر اساس امتیازات ادراک عمق به ٣ گروه تقسیم شدند. همه گروه ها به بازی بدمینتون پرداختند. پس از اطمینان از بروز خستگی ( با اندازه گیری ضربان قلب و میزان اسیدلاکتیک خون) مجددا خطای ادراک عمق آزمودنی ها اندازه گیری شد. سپس جهت ارزیابی تأثیر رنگ توپ بر ادراک عمق ورزشکاران در شرایط خستگی؛ به گروه کنترل توپ سفید، به گروه آزمایشی دوم توپ فسفری و به گروه تحت مداخله سوم توپ آبی داده شد. از آنها خواسته شد به انجام مسابقه بدمینتون بپردازند و پس از اعلام خستگی، ادراک عمق آنان به عنوان پس آزمون اندازه گیری شد. برای بررسی و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری(05/0>P) استفاده شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که اگر چه تفاوت معناداری بین ادراک عمق گروه های مختلف مشاهده نشد، اما رنگ فسفری در گروه تحت مداخله باعث کاهش معنی دار خطای ادراک عمق ورزشکاران شد. بنابراین با توجه به اینکه خستگی موجب کاهش ادراک عمق می شود، به مربیان بدمینتون پیشنهاد می شود، در بخش های پایانی کلاس خود جهت کاهش خطا در ادراک عمق و اجرای مناسب ورزشکاران می توانند از توپ هایی با رنگ های گرم استفاده کنند.
ارتباط توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین عوامل توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی بود. روش تحقیق، همبستگی بود و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (883/0 = a) و پرسشنامه یادگیری سازمانی (873/0 = a) محقق ساخته شفی استفاده شد و روایی آن را 9 تن از استادان دانشگاه تایید کردند و پایایی آن نیز از طریق نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه بررسی شد. جامعه آماری تحقیق، 722 نفر از کارمندان سازمان تربیت بدنی بودند که از این تعداد باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران، 250 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. روش آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون چندمتغیره) بود. نتایج نشان داد که بین عوامل توانمندسازی با یادگیری سازمانی کارکنان ارتباط بسیار قوی و مثبتی وجود دارد (001/0 = P) (830/0 = r). همچنین نتایج آماری این تحقیق نشان داد که ابتدا احساس تاثیر با بالاترین بتا (496/0) و پس از آن احساس شایستگی با بتای 241/0 و احساس معنی داری با بتای 186/0 وارد معادله رگرسیون شدند که در مجموع حدود 79 درصد از واریانس یادگیری سازمانی را تبیین کردند. جهت روابط نشان داد که با افزایش هریک از شاخصه های توانمندسازی، یادگیری سازمانی افزایش می یافت. براین اساس افزایش شایستگی های کارکنان، اعتقاد به توانایی و ظرفیت خود، توانایی نفوذ در پیامدهای راهبردی، احساس فردی در مورد حق انتخاب و احساس اعتماد، یادگیری سازمانی کارکنان سازمان تربیت بدنی را افزایش می دهد.
تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سندرم متابولیک؛ مجموعهای از عوامل خطر نظیر: چاقی، هایپرگلیسمیا، پُرفشار خونی، دیسلیپیدمی است که در توسعه بیماریهای قلبی عروقی و دیابت نوع دو سهیم است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق بود.
روش بررسی: 16 زن داوطلب چاق مستعد و مبتلا به پُرفشارخونی با میانگین سن 44/30±3/74 سال به صورت نمونهگیری در دسترس، گزینش شدند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن نرم، حرکات موزون یا ایروبیک فزاینده و حرکات کششی بود که طی 18 جلسه با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد و هر جلسه به مدت 60 دقیقه طول کشید. به علاوه رژیم غذایی کم کالری500 کیلوکالری کمتر از انرژی روزانه بود. پیش و پس از شش هفته مداخله سطوح سرمی شاخص های بیوشیمی خون، گلوکز و انسولین ناشتا به ترتیب با روش آنزیماتیک و ایمونو رادیو متریک اندازه گیری شدند. از شاخصHOMA برای اندازه گیری مقاومت به انسولین استفاده شد.
یافته ها: پس از شش هفته مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش معنی داری در وزن، نمایه ی توده ی بدن، درصد چربی،کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین کم چگال، مقاومت به انسولین، میانگین فشار خون سرخرگی و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پُرچگال و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده شد.
نتیجه گیری: تمرین هوازی و رژیم غذایی منظم تأثیر مطلوبی بر ترکیب بدنی، پُروفایل لیپیدی و بهبود شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق دارد
تاثیر تمرینات دو استقامتی در ایجاد نارسایی فازلونتال (LPD) در دوندگان نخبه زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارسائی فازلونتال, از اختلالات هورمونی سیستم تولیدمثلی بوده و یک عملکرد غیرطبیعی تخمدان تلقی می گردد که به دنبال کاهش تولید و یا تأثیر ناکافی پروژسترون بروی اندومتر ایجاد می شود که علائم آن به صورت سقط راجعه و نازایی بروز می کند. شرایط استرس زای محیطی مانند مشاغل پراسترس و فعالیت های بدنی متوسط تا شدید خصوصا دو استقامت می تواند سبب نارسایی فازلونتال شود. این مطالعه به بررسی ارتباط بین تمرینات دو استقامت و نارسایی فازلونتال در خانم های ورزشکار می پردازد. جامعه آماری شامل خانم های غیر ورزشکار و ورزشکاران قهرمان در رشته دو استقامت در محدوده سنی 20 الی 30 سال بوده که تحت شرایط استاندارد شده ای که شامل عدم مصرف اخیر قرص های هورمونی, عدم سابقه شیردهی اخیر و نازایی و نیز داشتن سیکل های همراه با تخمک گذاری بوده اند, مورد انتخاب قرار می گرفتند. افراد مورد مطالعه شامل 15 نفر از خانم های غیر ورزشکار که در شرایط استرس زای محیطی قرار نداشته و 15 نفر خانم های ورزشکار دونده می باشد که در آزمون آمادگی بروس امتیاز عالی کسب نموده اند. در روز 21 دوره این افراد, آنان تحت آزمون تعیین سطح پروژسترون قرار گرفتند و مقادیر پروژسترون کمتر و از 10 به عنوان نارسایی فازلونتال در نظر گرفته شد. یافته های مطالعه, نشان می دهد که میزان نارسایی فازنتال در گروه تجربی 69.2 و در گروه کنترل 30.8 بود و ارتباط معنی دار بین نارسایی فازلوتنال و تمرینات دو استقامتی برقرار گردید (P>%5) . همچنین ارتباط معنی داری بین کاهش سطح سرمی پروژسترون و تمرینات دو استقامت وجود داشت (P>%16) بین ورزش و کوتاهی فازلوتنال ارتباط معنی داری برقرار گردید(P>%0). بر اساس نتایج حاصل از مطالعه, در قهرمانان دو استقامت, خصوصاً دونده های طراز اول, شیوع بالایی از اختلالات فازلوتنال مشاهده می¬شود.
پژوهشی پیرامون بازیهای بومی و محلی آذربایجان غربی
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزههای تخصصی: