فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل کلامی و عرفانی مسلمانان، تحلیل اسمای الهی و ازجمله اسم اعظم خداوند است. اسمای الهی، تجلیات حق در عالم غیب و شهادت محسوب می شوند. به اعتقاد مسلمانان، ذکر این اسما به خصوص اسم اعظم، رهگشا و ره گستر مسائل بسیاری است؛ اما اینکه اسم اعظم لفظی است یا معنوی و باید آن را به زبان خاصی ادا کرد یا اینکه به دین خاصی اختصاص دارد یا نه، مورد تأمل و تدبر است. در آیین ﺳیکﻬ نیز به این مهم توجه شده و با ذکر مکرر و هر روز آن، اهمیت نام الهی متذکر شده است. آنان معتقدند برای ر هایی از رنج تناسخ، ذکر نام خدا نجات دهنده و راه گشا خواهد شد. به عبارتی منشأ هر چیز را تنها در نام های پرآفرین و بردل هانشین خدا جستجو میکنند . ازهمین رو نام های خداوند را بیشمار و دست نیافتنی تلقی نموده، بسیاری از اسمای الهی موجود در سایر ادیان را نیز نام خدا خوانده اند.
نقدی بر قرائت پولس از مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نیمه دوم قرن دوم میلادی، تقریری از مسیحیت اشاعه یافت که به قرائت پولسی معروف است و از همان زمان تاکنون بر جهان مسیحیت حکم فرماست. پولس یهودی متعصبی از قبیله بنیامین است که پس از تعقیب و شکنجه بسیاری از مسیحیان، به واسطه مکاشفه ای اثبات ناپذیر به جرگه مسیحیان پیوست و به زعم خود، همة عمرش را وقف ابلاغ و اشاعه دین مسیح کرد. از نظر پولس، مسیحی کسی است که به تجسد خداوند در قالب انسان و قربانی شدن او برای بخشش گناهان بشر و زنده شدن و رجعتش به آسمان ایمان داشته باشد و اقرار کند که آدمی به واسطه گناه ذاتی اش، که به واسطه حضرت آدم در نوع بشر نهاده و نهادینه شده است، نه از طریق اعمال نیک که فقط به واسطه فیض یا ایمان به نجات از سوی خداوند به سعادت و بخشش و رستگاری رهنمون خواهد شد و سرآخر مسیحی کسی است که کلیسا را نماینده مسیح بر زمین بداند و به نجات از طریق تبعیت از آن و اذعان به حقانیتش ایمان داشته باشد. قرائت پولس با توجه به پیش زمینه های معرفتی و غیر معرفتی اش، اعم از تعصبات دینی، یونانی مآبی، زبان یونانی، و نیز اوضاع حاکم بر اجتماع و محیط دوران و تعارضات وی با یهودی ـ مسیحیان، مبتنی بر الوهیت حضرت عیسی (ع) و کلیساست. متابعت یا مشابهت برخی از بخش های عهد جدید با قرائت پولس، که در نامه هایش به دیگر مسیحیان نمایان است، به تعارضات موضوعی مفهومی با اناجیل همدید و تعارض در نگرش و سلوک اخلاقی برآمده از اناجیل همدید با حیات عیسی (ع) منجر شد. قرائت پولسی پیامدهایی دارد که برآمده از انسان خداپنداری یا الوهیت عیسی (ع) است که ضمن تنزل شأن ربوبی از منظر قدرت و علم، خداوند را به عاملی خارج از نظام خلقت و دستگاه آفرینش تبدیل می کند.
بررسی تحول آموزه ی رنج از بودا تا ذن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوکه یا رنج، به عنوان مهمترین آموزه ی آیین بودا، در طی تاریخ و در مکاتب مختلف آن، از حیث واقعیت رنج، و راه نجات از آن روندی متفاوت را پیموده است. بدین گونه که رنج در آموزه های نخستین بودا در قالب چهار حقیقت شریف، بسیار پررنگ و مؤکد است و با محوریت آن، نظام فلسفی و عقیدتی خاصی را بعدها، به خصوص در سنت تراواده، شکل می دهد. اما در سنت مهایانه، این آموزه مانند بسیاری از باورها چون کرمه، سمساره، نیروانه و... تحت الشعاع آموزه ی دیگری به نام شونیاتا یا تهیگی قرار می گیرد، و سرانجام این آموزه با اصطلاح ووسین یا نه ذهن در ذن ـ به عنوان یکی از شاخه های مهایانه به خصوص در خاور دور جایگاه وسیع تری یافته و واقعیت رنج در آن رنگ می بازد. به دنبال آن تحولاتی در شیوه های عملی و راه نجات از رنج نیز در شاخه های این مکتب ایجاد می گردد.
معرفت و واقعیت در مکتب ودانتا با تاکید بر آراء شانکارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن خاموش نگاهی به تاریخ ، زبان و اعتقادات داویدیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان، فرهنگ و تمدن جنوب هند تا به امروز چنان از اهمیت خاصی برخوردار است که بسیاری از دین شناسان، باستان شناسان، زبان شناسان و مردم شناسان به جستجوی رگه های اصلی زندگانی این تمدن دیرینه می پردازند. امروزه پژوهشگران تمدن های گوناگون کوشش نموده اند تا بن مایه های مشترک تمدن و فرهنگ خود را به گونه ای با دراویدیانی که آیین های دینی آنها بر فرهنگ و تمدن آریایی نیز تاثیرگذارد، پیوند دهند و به همین جهت مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام داده اند. بی تردید رگه های مشترک زبانی، آیینی و فرهنگی و حتی آداب و سنن دراویدیان در بخش های مختلف دنیا می تواند دلیلی بر کاوش های جدی برروی این تمدن باشد. اگر چه در واقع هیچ ساختار سامانمندی که مرتبط به آیین های دینی و پرستش خدایان در میان قبیله های دراویدیان باشد، وجود ندارد و حتی آنها دستگاه فلسفی شایان توجه و ادبیات منسجم نداشته اند و هیچ دست نوشته و منابع مکتوبی درباره ی خدایان و دینشان دیده نمی شود، اما آنچه می دانیم در واقع، بازتاب افسانه ها و داستان هایی است که از خاطره های گذشتگان نقل شده و یا بازتاب آن را در جشنواره ها، کتابهای مقدس و در ادیان هند می توان دید. دراین مقاله کوشیده ایم تا تاریخ، زبان و عقاید دراویدیان و تأثیراتی را که آنان بر مهاجران سرزمین هند داشته اند مورد بررسی قرار دهیم.
مدلول جاودانگی نفس در بهگودگیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی مرگ و میل جاودانگی از دل مشغولی های وجودشناختی انسان است. هندوئیسم همچون ادیان دیگر همواره در پیِ رفع یا تسکین این دل مشغولی بوده است. وداها و اوپانیشادها اصالت بُعد روحانی و جاودانگی آن را به گونه های مختلف مورد اهتمام و پذیرش قرار داده اند. بهگودگیتا نیز جاودانگی نفس را صراحتاً در دفتر دوّم و تلویحاً با شاهدهایی در دفترهای دیگر تأیید می کند. گیتا با تصوّر انسان به مثابه روح جاودانه، مرگ را در معنای زوال کامل، امری موهوم می داند. عدم امکان تبدیل واقعی (وجود) به غیرواقعی (عدم)، مهمترین استدلال گیتا در اثبات توهم زوال نفس است. به رغم تنوع معانی جاودانگی، گیتا با همراه سازی آن با مسأله ی آگاهی و معرفت (جنانه) معنای متعال تری از حقیقت جاودانه ی انسان ارائه کرده است. نظریه ی سانکیه ای، نظریه ی ودانته ای، استدلالِ مربوط به اثبات توهم مرگ، اطلاق مفهوم جاودانگی، ویژگی های جیون موکتا، تمایز «اپاره ویدیا» از «پاره ویدیا»، آموزه ی اوتاره و انگاره ی زادمرد که هر یک به نوعی مؤیّد جاودانگی نفسند، شاهدهای تلویحی گیتا را در اذعان به جاودانگی نفس با مدلول «آگاهی از جاودانگی خویشتن» تشکیل می دهند.
شخینا در ادبیات دینی یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشارات معادشناختی در گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به حیات پس از مرگ و رستاخیز از باورهای اساسی دین زردشتی است که هم بر همه ی جوانب اعتقادی زردشتیان تاثیر گذاشته است و هم تاثیر عمیقی بر ادیان همسایه ی خود، مانند یهودی و مسیحی و حتی دین مانوی، داشته است. باورهای معادشناختی دین زردشتی را که توصیف کاملی از آن در متون زردشتی به ویژه متون پهلوی آمده است، از دو جنبه ی کلی می توان بررسی کرد: 1- سرنوشت روان شخص درگذشته پس از مرگ، چگونگی داوری روان ها، و جایگاه پرهیزگاران و گناهکاران پس از مرگ. 2- ظهور نجات بخشان موعود و مجموعه رخدادهایی که به رستاخیز مردگان می انجامد و سرنوشت جهان هستی پس از نابودی اهریمن و بازسازی آن(فرشگرد). در این مقاله با بررسی گاهان که کهنترین سرودهای اوستایی و به احتمال زیاد سخنان خود زردشت هستند، به بررسی اشارات و مفاهیمی پرداخته ایم که به نوعی بر اعتقاد به حیات بعد از مرگ و رستاخیز دلالت می کنند.
Priscianus of Lydia at the Sasanian Court: Solutionum ad Chosroem
حوزه های تخصصی:
Priscianus of Lydia’s Solutionum ad Chosroem is a series of answers to questions asked at a philosophical debate held at the Sasanian court c. 530 CE. Priscianus of Lydia was one of seven non-Christian philosophers from the Byzantine Empire who journeyed to the Sasanian Empire to take part in the debate. Long overlooked in the history of philosophy, Priscianus of Lydia’s text represents a branch of Neoplatonism that survived for centuries uninfluenced by the official Christianization of the Roman Empire. Priscianus of Lydia was one of the last remaining representatives of non-Christian Neoplatonism in Late Antiquity. Solutionum ad Chosroem provides a record of the world of Neoplatonism shortly before it disappeared under a tide of officially Christian philosophy and theology. I discusses the context of Priscianus’ work and its relation to activities in the Byzantine Empire, such as Emperor Justinians suppression of paganism and the closing of the Academy in Athens in 529 CE. I also discuss the specific contents of the Solutionum ad Chosroem, including questions on first principles, generation, natural history, and the relationship between the soul and the body.
معرفت و نسبت آن با عمل در بهگود گیتا
حوزه های تخصصی:
ل از تاریخ تصنیف، مضامین و تفاسیر گیتا سخن رفته است. در این بخش سعی شده است که گزارشی اجمالی از شیوه تفسیر شارحان گیتا در باب معرفت و نسبت آن با عمل مطرح شود.
در بخش دوم مقاله از سابقه و پیشینه بحث معرفت سخن به میان آمده است. در این بخش از اهمیت فرجام شناختی معرفت در بیشتر آیین های هندو به جز آیین چارواکه سخن رفته و گفته شده که معرفت طریقه ای است که آدمی را از اسارت آزاد می سازد و او را به نجات غایی می رساند.
در بخش سوم این نوشتار از چیستی معرفت، معرفت بر اساس گونه ها و تصویر معرفت در گیتا و نسبت آن با عمل بحث شده است. در این بخش دو تصویر از معرفت مطرح می شود:
1. معرفت حقیقی که مبتنی بر کشف و شهود است و آدمی را در وصول به حق یاری می کند. این نوع از معرفت شایسته دانستن است و از طریق آن می توان به تمایز میان جسم و جان راه یافت. این نوع معرفت از طریق فروتنی و خدمت به دیگران به دست می آید و با حکمت یوگایی نسبتی پیدا می کند.
2. معرفت ظاهری که مبتنی بر شک و تردید است. این نوع معرفت نه در این جهان حاصلی دارد و نه در جهان دیگر. صاحبان این نوع معرفت در پیچ و خم اندیشه های پریشان سرگردان اند. کلمات فریبنده بر زبان میآورند و دل به الفاظ وداها خوش کرده اند. این طایفه آتش شور و شهوت را در جان خود نکشته اند و پیوسته اسیر سمساره اند.
در این نوشتار پس از بررسی سابقه بحث و ویژگیها و مشخصه های هر یک از این دو نوع معرفت، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب چیستی و حقیقت معرفت و نسبت آن با عمل پاسخ داده شود.
پویش صوفیان در شبه قاره / نگاهی به کتاب تصوف هندی از قرن هفدهم بدین سو
حوزه های تخصصی:
فلسفه های دیگر: چین عقل (فلسفه آسیای شرقی بیش از هر چیز به دنبال ایجاد هارمونی در جهان کائنات است)
حوزه های تخصصی:
Zarathrustrian Mind: Some Comparative Reflections on the Philosophy of Zarathrustra
حوزه های تخصصی:
This paper deals with an essential problem which the modern western thinker faced with and tried to find a solution for that in the benefit of modern humanity. This problem is human reason and his free mind. The author tries here to go back to Zarathrustrian concept of mind and bring forth some fresh reflections in a comparative way. This will let him to evaluate in the main the view that argues for the difference between the Asiatic concept of free mind and the Western concept of free mind. Some reflections and conclusions of the author here should be taken in the light of this evaluation.
« راه چنین است و دیگر نیست » نقد امکان بازشناسی رویکرد کثرت گرایانه دینی در تعالیم جینی و بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده برخی فیلسوفان دین در مباحث کثرت گرایی دینی، از حکایت معروف «فیل شناسی کوران» که در اصل، در متون جینی و سپس در متون بودایی آمده، می تواند به این بدفهمی بینجامد که در آموزه های جینی و بودایی، امکان استنباط مفهومی از کثرت گرایی دینی هست یا دست کم در این ادیان، زمینه هایی از قول به کثرت گرایی دینی قابل بازشناسی است. در این مقاله، کثرت گرایی در این معنا مد نظر است که تنوع و تکثر دینی موجود در عالم محصول خطاهای گوناگون بنیادگذاران و صاحبان ادیان مختلف نیست، و پیروان هر دین، بنابر روش خاص خود در کشف حقیقت، می توانند واقعا به حقیقت دست یابند و از این رو، صاحب هیچ دینی نمی تواند معتقد باشد که فقط او که به حقیقت نهایی دست یافته و دیگران، در صورتی که از روش پیشنهادی دینی او، تبعیت نکنند، بر خطا رفته اند. در این مقاله با بررسی مبانی معرفت شناسی جینی و بودایی معلوم می شود که در هر دو دین، معرفت های ناقص، در برابر معرفتی مطلق و کامل قرار داده می شوند و شناخت کسی که به مرحله نهایی معرفت می رسد، از همه معرفت های ناقص، برتر است و نسبی بودن معرفت را پایانی هست و کسی که «راه» را به درستی طی کند، از قید معرفت های ناقص و نسبی می تواند رها شود. از سوی دیگر در این مقاله نشان داده می شود که در آموزه های اصلی هیچ یک از این دو دین، و در اقوال بنیان گذاران و معلمان طریقت آنها، هیچ مفهومِ روشنی از کثرت گرایی دینی را نمی توان باز شناخت.