فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین با خشونت خانگی نسبت به فرزندان در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت خانگی علیه کودکان مشکل میلیونها کودک و خانواده است و در هر جامعهای رخ میدهد و آثار آن روی کودکان از هر نژاد، رنگ، طبقه اجتماعی و مذهب چشمگیر بوده، در تمام دوره رشدی فرد وجود دارد . تحقیقات نشان داده اند که شیوه های فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجادکننده و هم یک عامل بازدارنده بر خشونت خانگی علیه کودکان است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز بود. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها درشهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . همچنین، برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) و شیوه های فرزندپروری والدین بامریند استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که بین شیوه فرزندپروری آسان گیرانه و شیوه فرزندپروری مستبدانه با خشونت خانگی نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد، اما بین شیوه فرزندپروری منطقی (مقتدرانه) والدین با خشونت خانگی نسبت به فرزندان همبستگی منفی معنی داری وجوددارد . در نهایت به جز بعد شیوه فرزندپروری آسان گیرانه با خشونت جسمی ، بین کلیه شیوه های فرزندپروری با ابعاد خشونت خانگی (جسمی، عاطفی و غفلت) نسبت به فرزندان همبستگی معنی داری برقراراست. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیرهای شیوه فرزندپروری مستبدانه، منطقی و شیوه فرزندپروری آسان گیرانه ، 35/ 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
بررسی گرایش دانشجویان به فساد اداری و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعة دانشجویان دانشگاه شهیدباهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کوشیده ایم با رویکرد بازدارندگی از جرم، نگرش دانشجویان را به مسئلة اجتماعی فساد اداری بررسی و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر این پدیدة اجتماعی را شناسایی و تبیین کنیم. برای تبیین فساد اداری که شکلی از انحراف اجتماعی (جرائم یقه سفیدان) است از نظریه های اجماعی تبیین کنندة انحرافات اجتماعی همچون آنومی دورکیم، فشار ساختاری مرتون، نظریة کنش اجتماعی و آنومی، نظریة ناکامی منزلتی آلبرت کوهن، نظریة محرومیت نسبی، نظریة کنترل تراوس هیرشی و گات فردسان و نهایتاً نظریة انتخاب عقلانی استفاده کرده ایم. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی بوده است و تکنیک جمع آوری داده ها به طریق پرسش نامه ای است. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس و رگرسیون چندمتغیرة متناسب با فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج این تحقیق از نمونه ای 406 نفری به صورت نمونه گیری طبقه ای نظام مند و ازطریق فرمول کوکران در جامعة آماری 15215 نفری دانشجویان دانشگاه شهیدباهنر کرمان در سال تحصیلی 90 91، نشان می دهد متغیرهای تعلق اجتماعی، انسجام اجتماعی، پایبندی به ارزش های دینی، تعهد اجتماعی، فقدان تناسب بین هدف و وسیله، ناکامی منزلتی و نهایتاً خودپنداره بیشترین رابطه را با نگرش به فساد اداری دارند. تحلیل چندمتغیره نیز نشان می دهد که ازمیان متغیرهای مستقل، متغیر فقدان تناسب بین اهداف و وسائل، تعلق اجتماعی، تعهد اجتماعی، ناکامی منزلتی و انسجام اجتماعی پاسخگویان بیشترین پیش بینی را درباب متغیر وابسته داشته است.
تأثیر آسیب های هنجاری (تعارض، بی هنجاری و بیگانگی) بر رفتارهای مدنی و خلاقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تعاملی بیگانگی ، تعارض هنجاری ادراک شده و بی هنجاری بر رفتار های مدنی و خلاقیت به اجرا درآمد. جامعة آماری پژوهش سازمانی صنعتی در اصفهان بود که ازبین کارکنان آن 254 نفر به شیوة تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های رفتار های مدنی ، خلاقیت ، بیگانگی ، تعارض هنجاری ادراک شده و بی هنجاری بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعارض هنجاری رابطة بی هنجاری را با خلاقیت، و بیگانگی رابطة تعارض هنجاری را با خلاقیت تعدیل می کنند. به این معنی که وقتی میزان تعارض هنجاری بالاست، بین بی هنجاری و خلاقیت رابطة مثبت معنادار وجود دارد، ولی وقتی که میزان تعارض هنجاری پایین است، بی هنجاری با خلاقیت رابطة معناداری ندارد. علاوه براین، در بیگانگی سطح پایین نسبت به بیگانگی سطح بالا ، تعارض هنجاری رابطة نیرومندتری با خلاقیت برقرار کرد. نتایج نشان داد که تعارض هنجاری و بیگانگی هم زمان رابطة بی هنجاری را با رفتار های مدنی تعدیل می کنند. به این معنی که وقتی میزان تعارض هنجاری و بیگانگی زیاد است، رابطة بین بی هنجاری و رفتارهای مدنی مثبت و معنادار است، ولی وقتی میزان تعارض هنجاری و بیگانگی پایین است، بین بی هنجاری و رفتارهای مدنی رابطة معناداری وجود ندارد.
اثر از خودبیگانگی در ایجاد و شکل گیری رفتارهای اعتراضی جمعی (مورد مطالعه: جوانان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل اساسی در حوزه مطالعات اجتماعی، بروز رفتارهای جمعی در میان قشر جوان جامعه است. رفتارهای جمعی در جامعه می توانند خود را در قالب ناآرامی هایی از قبیل شورش ها، درگیری-ها، اعتراض های سیاسی و غیره نشان دهند. رفتار جمعی شامل واکنش های مرتبط، بی ساختار و کم و بیش خودجوش جمعی از افراد به یک محرّک است (درسلر، 1388: 456). مطالعه و شناخت عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده این رفتارها برای عالمان علوم اجتماعی حایز اهمیت است. بر این اساس، هدف اصلی این مقاله، اثر از خودبیگانگی در ایجاد و شکل گیری رفتارهای اعتراضی جمعی جوانان شهر کرمانشاه است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر کرمانشاه است. تعداد 400 نفر جوان، از جامعه آماری به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. برای سنجش فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس و برای آزمون مدل تجربی پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفادشده است. براساس یافته های پژوهش، رابطه معناداری بین ابعاد مختلف از-خودبیگانگی و رفتارهای جمعی جوانان وجود دارد. نتایج نشان می دهد که میانگین نمره رفتار جمعی افراد که با استفاده از سؤالاتی در قالب طیف 5 درجه ای لیکرت سنجش شدند و در دامنه 1 تا 5 نمره آن ها مشخص شد، در بعد شرایط مساعد ساختاری برابر 38/14، در بعد فشارهای ساختاری برابر 18/20، در بعد عقاید تعمیم یافته برابر 32/22، در بعد عوامل شتاب دهنده یا فشار زا برابر83/17، میانگین در بعد بسیج مشارکت کنندگان برابر 61/16 و در نهایت این که این میانگین در بعد کنترل اجتماعی برابر07/19 است.
آسیب شناسی شکاف های اجتماعی و ارائه راهبردهایی برای تقویت همبستگی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد با اتکاء به یافته های پژوهش های میدانی، وضعیت چهار شکاف اجتماعی عمده در جامعه ایران (شکاف های نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را آسیب شناسی کند و راهکارهایی برای تحکیم همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی و تقویت الفت و دوستی در جامعه ایران ارائه نماید. نتایج بررسی ها نشان می دهد شکاف های اجتماعی فوق، شکاف های فعالی در جامعه ایران نیستند، اما در میان مؤلفه های گوناگون همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی، نگرش جوانان، زنان، اقوام ایرانی و هم وطنان اهل سنت به مقوله هایی چون «عدالت اجتماعی»، «اعتماد عمومی» و «کارآمدی نهادها و مسئولین»، چندان مثبت نیست و اصلاح سیاست ها و برنامه ریزی های منتج به «کاهش فقر و تبعیض»، «افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی» و «افزایش تعاملات فرهنگی» در جامعه به ویژه در مناطق درگیر کشور برای تحکیم همبستگی اجتماعی، تقویت وحدت ملی و افزایش الفت و دوستی در جامعه ضروری است. تمرکز زمانی این پژوهش بر دهه 1380 می باشد
تحلیلی بر توزیع فضایی جرایم شهری توسط پایگاه داده مکانی (مطالعه موردی: اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل سازمان فضایی جرایم شرارت و درگیری در منطقه اسلام آباد شهر زنجان و شناسایی الگوهای مکانی و عوامل تسهیل کننده ارتکاب این جرایم و به منظور مقابله و کنترل محدوده های آلوده به این جرایم، با استفاده از مدل های آماری و سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS انجام یافته است. روش پژوهش تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم در سطح شهر از آزمون مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، آزمون خوشه بندی، شاخص های نزدیک ترین همسایه و آزمون تراکم کرنل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی جرایم شرارت و درگیری است که در دوره زمانی یکساله در محدوده اسلام آباد شهر زنجان به وقوع پیوسته است. یافته ها نشان می دهد جرایم شرارت و درگیری با تعداد 62 مورد معادل 19.31 درصد کل جرایم ارتکابی منطقه اسلام آباد طی دوره مورد مطالعه رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و توزیع این بزه در سطح منطقه اسلام آباد از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. همچنین بین تراکم جمعیت در این محدوده و نرخ وقوع بزهکاری در آن رابطه مستقیم وجود دارد.
ادراک عدالت اجتماعی و تاثیر آن بر رضایت شغلی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال بررسی رابطه ادراک عدالت اجتماعی و رضایت از شغل می باشد. با توجه به نظریه های موجود در زمینه عدالت، عدالت اجتماعی؛ دارای سه بعد توزیعی، رویه ای و مراوده ای می باشد که رابطه هر یک از این ابعاد با رضایت در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این تحقیق پیمایش می باشد و حجم نمونه 265 نفر از کارکنان اداره کل آموزش پرورش استان مازندران و دانشگاه مازندران می باشند. نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی بین دو متغیر ادراک عدالت اجتماعی و رضایت شغلی 7/0 می باشد و عدالت اجتماعی به طور کلی 8/48 درصد از تغییرات رضایت شغلی را توضیح می دهد. از بین هر یک از ﻣؤلفه های عدالت اجتماعی، ادراک عدالت توزیعی نسبت به دو بعد دیگر در تحلیل نهایی سهم بیشتری در توضیح رضایت شغلی افراد دارد. در نهایت نتایج تحقیق نشان از برازش بالای نظریه مورد استفاده با داده های تجربی تحقیق دارد.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
متفاوت بودن دو جنس مرد و زن ورای هرگونه برتری در هر جامعه ای مستعد نابرابری بوده است. این نابرابری در جوامع مختلف به سبک های متفاوتی جریان داشته و نوعی برتری و حق کشی را به دنبال داشته و این نابرابری ورای قومیت ها و گروه های متفاوت بیشتر در جنسیت نمود بارزی پیدا کرده است. امروزه به موازات تحولات گسترده ای که در اوضاع اجتماعی زنان در جوامع بشری پدید آمده است، شاهد تغییر و تحولاتی درخواسته ها و نیازهای زنان جامعه هستیم که این خواسته ها در جهت احقاق حقوق از دست رفته آنها و دستیابی به عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران به روش پیمایشی انجام شده است. در بررسی نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بر اساس تحلیل واریانس مشخص شد که رابطه معناداری بین وضعیت اشتغال و قومیت با نابرابری جنسیتی وجود دارد. همچنین در آزمون های همبستگی ابطه درآمد و گرایش مذهبی با نابرابری جنسیتی معنادار شد و اما در نتایج تحلیل واریانس ابطه بین تحصیلات و نابرابری جنسیتی معنادار دیده نشد.
بررسی تحلیلی ـ تطبیقی سرمایة اجتماعی در محله های مساعد و نامساعد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به بررسی سرمایة اجتماعی در محلات مساعد و نامساعد شهر تهران پرداخته شده و ابعاد سرمایة اجتماعی، عینی و ذهنی، و مؤلفه های آن همچون حمایت های اجتماعی، روابط، مشارکت، آگاهی، همیاری و اعتماد اجتماعی در این محلات با یکدیگر مقایسه شده اند. در این زمینه از نظریات سرمایة اجتماعی و ادبیات تأثیر محله و بخصوص نظریات ویلسون، هاردینگ و تورنی درباب تأثیر زندگی در محلات نامساعد بر رفتارهای اجتماعی افراد استفاده شده است.
جامعة آماری این تحقیق جمعیت 15 تا 65 سال ساکن در محلات تهران است. محلات تهران با توجه به سه شاخص وضعیت اقتصادی، سواد زنان و مهاجرت، به سه دستة مساعد، نیمه مساعد و نا مساعد تقسیم و از هر دسته 10 محله به طور تصادفی انتخاب شده است. اطلاعات این پیمایش با استفاده از تکنیک پرسش نامه از بین 450 نفر از ساکنان این محلات جمع آوری شده است.
نتایج تحلیل واریانس بیانگر وجود تفاوت در میزان سرمایة اجتماعی عینی و ذهنی افراد در محلات مختلف بوده است. به گونه ای که در محلات مساعد در مقایسه با محلات نامساعد، شبکة روابط افراد گسترده تر، میزان آگاهی، مشارکت، حمایت های اجتماعی و همیاری ایشان هم بیشتر بوده است، اگرچه میزان اعتماد در محلات نامساعد بالاتر گزارش شده است.
در نهایت، یافته های تحقیق داعیة نظریه های یادشده را مبنی بر محدودبودن منابع و فرصت ها در محلات نامساعد نسبت به محلات مساعد دربارة سرمایة اجتماعی تأیید می کند.
مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم در محله های شهری مطالعه محله ای در منطقة 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سطح ترس از جرم شهروندان در یکی از محلههای تهران با تدوین مدل علّی آزمون شده است. نظریه های سرمایة اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی و بزه دیدگی برای انتخاب متغیرها و تدوین مدل پژوهش جهت علتیابی ترس از جرم در محله های شهری، انتخاب شدند. داده ها از یک نمونة تصادفی 386 نفره از ساکنان محلة جنت آباد شمالی به وسیلة پرسش نامه جمعآوری شده است. مدل نظری پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAMOS آزمون شده و مدل نهایی برازش شده است. تحلیل چندمتغیرة انجام شده درحدود 57 درصد از واریانس متغیر وابسته، یعنی ترس از جرم، را تبیین میکند. یافتههای تحقیق نشان میدهد بینظمی در محله مهم ترین تبیین کنندة ترس از جرم در محلات شهری است. تجربة بزهدیدگی و رضایت از محله نیز تأثیر چشمگیری بر سطح ترس از جرم شهروندان دارند. نتایج این تحقیق ارتباط میان تعلق به شبکه های حمایت اجتماعی و اتخاذ تدابیر حفاظتی را با سطح ترس از جرم شهروندان تأیید نمیکند.
رابطه پایگاه اقتصادی – اجتماعی با سرمایه فرهنگی (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر حاصل تحقیقی است که در تابستان 1390 درباره رابطه بین سرمایه فرهنگی با پایگاه اقتصادی اجتماعی دربین افراد مختلف 18تا60سال ساکن شهر تهران صورت گرفته است.برای برسی سرمایه فرهنگی ازچارچوب نظری پی یر بوردیو استفاده شده است.دراین چارچوب سرمایه فرهنگی دارای سه بعد تجسد یافته،عینی و نهادی است.پایگاه اقتصادی اجتمایی نیز نمایانگر عوامل قشربندی اجتماعی از دیدگاه وبری هستند. برای بررسی این رابطه ازروش پیمایش وتکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است وبرای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های مرتبط با آن استفاده شده است. نتیجه نمایانگر وجودارتباط ما بین پایکاه اقتصادی اجتماعی افراد بامیزان سرمایه های فرهنگی آنهاست که با غالب بررسی های دیگری که در داخل و خارج در این زمینه صورت گرفته اند همخوانی دارد.
نقش متغیرهای اجتماعی-اقتصادی (SES) در توضیح نابرابری های سطوح سلامتی در بین دانشجویان (نمونه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه تبریز)
حوزه های تخصصی:
به لحاظ اهمیت روزافزون سلامت نیروی انسانی در مسیر توسعه جوامع، کشورها و مخصوصاً کشورهای در حال توسعه در کنار اهتمام به شناسایی عوامل اثرگذار بر سطوح سلامت افراد، بایستی به درک صحیحی از درجه اهمیت هرکدام از عوامل فوق نیز دست یابند. در دهههای اخیر و بر مبنای نتایج مطالعات مختلف، متغیرهای مرتبط با سطوح اجتماعی- اقتصادی افراد (SES) در تبیین سطوح سلامت افراد، جایگاه ویژهای به خود اختصاص دادهاند. در این مطالعه به لحاظ ارزیابی آثار طیف وسیعی از متغیرهای اجتماعی- اقتصادی بر شاخصهای سلامت افراد، نمونهای تصادفی به حجم 370 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تبریز انتخاب و دادههای مورد نیاز اجتماعی- اقتصادی از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید. با به کارگیری رگرسیون لجستیک رتبهای، نتایج شواهد تجربی مطالعه حاکی از آن است که متغیرهای مرتبط با روان و سبکهای زندگی به همراه متغیر اقتصادی درآمد، میتوانند آثار معنیداری بر سطح سلامت دانشجویان داشته باشند.
تحلیلی بر علل و پیامدهای شکل گیری مناطق حاشیه نشین با نگرش ویژه بر شهر خمین(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نظریات قشربندی اجتماعی با تاکید بر شرایط اجتماعی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، نخست بررسی تحولات نظری در حوزه قشربندی اجتماعی است و دوم برآن است تا بر اساس این تحولات، نظریاتی که قادرند به بهترین وجه ممکن تبیین جامعی از قشربندی و نابرابری های اجتماعی درباره ایران ارائه دهند، مورد شناسایی قرار گرفته و با بررسی انتقادی از این گونه نظریات، چارچوبی تلفیقی از آنها ارائه شود، تا بدین وسیله بتوانیم قشربندی اجتماعی در ایران را مشخص سازیم.نتایج تحقیق نشانگر ان است که در تبیین قشربندی اجتماعی در ایران توجه به عواملی از جمله تقسیم کار، قدرت و اقتدار، منزلت یا آبروی اجتماعی، اقتصاد یا مالکیت خصوصی و تضاد ضروری است.