فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در تبیین علل دینداری بیشتر زنان نسبت به مردان، کالت [1] با ترکیب تئوری ریسک گریزی و تئوری قدرت – کنترل، دینداری زنان را به اقتدار پدر سالارانه یا برابر طلبانه در خانواده ایشان مربوط می کند. از طرف دیگر علی رغم تحقیقات گوناگون که یافته دینداری بیشتر زنان نسبت به مردان را تأیید می کند، لوونتال معتقد است که این یافته در همه جوامع و فرهنگ ها و مذاهب مشاهده نمی شود و تفاوت هایی در این زمینه وجود دارد. ما در این مقاله برآنیم که به آزمون این فرضیه ها پرداخته، به این سؤال ها پاسخ دهیم که آیا در ایرانیان زنان از مردان دیندارترند؟ آیا در مذاهب و ادیان ایرانی این یافته تأیید می شود؟ آیا زنانی که در خانواده های با نفوذ بیشتر پدر زندگی می کنند، دیندارترند؟ برای پاسخگویی به این سؤال ها پیمایش ملی ارزش های اجتماعی و فرهنگی ایرانیان با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اجرا شده است و نتایج تحقیق نشان می دهد : 1- در ایرانیان تفاوت های جنسیتی در دینداری به نفع زنان است؛ 2- تفاوت های جنسیتی در دینداری در سنی ها بیشتر از شیعه هاست، اما در میان مسیحیان به چشم نمی خورد؛ 3 – در زنانی که در خانواده های با نفوذ بیشتر پدر زندگی می کنند، دینداری بیشتری به چشم نمی خورد .
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی تبیین نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگو های ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی است. روش: اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متاهل شهرستان مرودشت بود که 303 نفر ( 162زن و 141مرد) از آن ها به شیوه خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، الگو های ارتباطی کریستین – سالاوی (1984) و صمیمیت زوجین ووندون بروک و هانس برتمن (1995) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نشان دادند که الگوی ارتباطی اجتنابی نتوانست کیفیت (874/0p<) و صمیمیت زناشویی(135/0p<) را متاثر کند. هم چنین، توقع زن و توقع مرد با صمیمیت (314/0-) و کیفیت زناشویی (208/0-) رابطه منفی داشت. الگوی توقع زن تاثیری در صمیمیت زوجین (904/0p<) نداشت، اما تاثیر منفی بر کیفیت رابطه زناشویی (046/0p<) به گونه مستقیم داشت و اما توقع مرد به صورت مستقیم بر صمیمیت (022/0p<) اثر داشت و به صورت غیر مستقیم و با واسطه صمیمیت در کیفیت رابطه زناشویی (058/0-) تاثیر منفی داشت. در نهایت، الگوی سازنده متقابل توانست صمیمیت (001/0p<) را به گونه مستقیم و کیفیت زندگی زناشویی را با واسطه صمیمیت (234/0) به گونه غیر مستقیم متاثر کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زوجین تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم الگو های ارتباطی زوجین از راه واسطه گری صمیمیت است. گفتنی است با افزایش صمیمیت در میان زوجین تاثیر الگو های مخرب توقع زن و مرد بر کیفیت روابط زناشویی کم تر شده و تاثیر الگوی سازنده ارتباط بیش تر می شود و بر عکس.
حقوق و تکالیف زوجین در خانواده ایرانی (مطالعه موردی شهر هشتگرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حقوق و تکالیف در خانواده ایرانی به تناسب تغییر در ساختار درونی نهاد خانواده با تغییراتی روبرو گردیده که در این پژوهش این موضوع از سه منظر دین ، قانون مدنی و عرف اجتماعی و فرهنگ عمومی نگریسته شده است . با مروری بر محتوای تفاسیر متون مقدس و آرای علمای دین، مفاد قانون مدنی جمهوری اسلامی و فحوای موجود در مصادیق فرهنگ عمومی آنچه مسلم می شود، سنگینی کفه حق به نفع مردان است که گاهاً این پدیده اجتماعی و محصول تاریخی با توجیحات ایدئولوژیک در سایه فرهنگ مرد سالار ایران همراه می گردیده اما آنچه مسلم است زن ایرانی در سایه تحولات سیاسی ،اجتماعی اخیر از ایستارهای گذشته فرسنگ ها فاصله گرفته و درجامعه در حال گذار ایران بازگشت به گذشته امکانپذیر نخواهد بود لذا در راستای تعدیل نظام حقوق و تکلیف مطابق با ساختار موجود، که عموماً قدرت چانه زنی زنان را در کسب قدرت در نهاد خانواده بیشتر کرده لازم است سایرنهادهای اجتماعی از جمله دولت، آموزش و پرورش، دین، رسانه و ... با نگرش احقاق حقوق اعضای خانواده درقالب مفهوم شهروندی خانوادگی اهتمام جدی نمایند تا نهاد خانواده بعنوان نهادی مؤثر، بدون بروز تنش به کارکردهای تعریف شده خویش بپردازد زیرا در صورت عدم پذیرش واقعیتهای موجود، ساختارهای غیر قابل انعطاف برخی نهادها نخواهد توانست به نیازهای روز ایران پاسخی در خور دهد لذا جامعه ناگزیر به گذر از آن خواهد شد که ثمرات خوشایندی در پی نخواهد داشت . یافته های تحقیق نیز نشانگر این مهم است که زنان و مردان در حوزه نظری وارد عرصه های جدیدی از نگرش به زندگی مشترک و فاصله گرفتن از نقش های کلیشه ای شده اند منتهی در برخی متغیرها همچون ریاست مردان بر خانواده و یا انجام مشترک کارهای خانگی می توان تفاوت هایی را در گروه مردان و زنان مشاهده کرد لیکن با توجه به حضور گسترده زنان در عرصه های اقتصادی - اجتماعی پیش بینی می شود در آینده ای نزدیک ساختار خانواده ایرانی دستخوش تحولاتی جدی گردد.
بررسی علل طلاق در استان آذربایجان شرقی- تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از ارکان اساسی جامعه به شمار می رود و دست یابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است ، در این میان طلاق از جمله آسیب ها و مشکلاتی است که سلامت جامعه را به خطر انداخته و مانع از پیشرفت آن می گردد. چنانچه ما بتوانیم از علل و عوامل مختلف آن آگاهی یابیم می توانیم از بروز این علل و عوامل جلوگیری کرده و از عواقب سخت طلاق رهایی یابیم .
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر در بروز طلاق در استان آذربایجان شرقی – کلان شهر تبریز در سال 1392 می باشد . روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و نمونه های آن شامل پرونده های کلیه زوجین متقاضی طلاق (100زوج) که طی سال 1392 به دادگاههای خانواده کلان شهر تبریز مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و با استفاده از چک لیست ، اطلاعات حاصله از پرونده ها بررسی و در سطح آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته های این پژوهش نشان داد که کلیه عوامل طلاق در چهار دسته جای می گیرد ، که بیشترین درصد علل درخواست طلاق به ترتیب عبارتنداز : عوامل اجتماعی (40%) ، عوامل شخصی- فردی (34%) ، عوامل اقتصادی (13%) و عوامل فرهنگی (10%) می باشند،که زیرمجموعه ها و فراوانی تاثیرگذاری هریک از عوامل به تفصیل در کل مقاله آمده است .
حمایت کیفری از زنان قربانی تجاوز به عنف در حقوق ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تحلیل اجتماعی خشونت شوهران علیه زنان: مدلی نظری و آزمونی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، خشونت شوهران علیه زنان تبدیل به مسئله ای فراگیر شده است که مرزهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را درنوردیده است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت شوهران علیه زنان در شهر تهران بوده است. برای نیل به این منظور از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسش نامه در جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده است که روایی ابزار سنجش متغیر وابسته (91/0=α) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه و اعتبار محتوا تأیید شده است. جمعیت تحقیق را کلیه زنان 15-45 سالة متأهل ساکن منطقة 4 شهر تهران تشکیل داده اند که در مجموع 400 نفر از این زنان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی خشونت شوهران علیه زنان، از چهارچوب نظری دربرگیرندة نظریات پدرسالاری، یادگیری اجتماعی و منابع استفاده شده است و متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (خشونت شوهران علیه زنان) بوده اند، شامل منابع حمایتی اجتماعی، پذیرش نقش های جنسیتی، قدرت زن در ساختار خانواده، خشونت پذیری، خشونت در خانواده خاستگاه و پایگاه اجتماعی- اقتصادی نسبی زوجین بوده است. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، از میان شش متغیر مستقل، متغیر قدرت زن در ساختار خانواده با ضریب تأثیر رگرسیونی (43/0- =β)، مهمترین تبیین کنندة خشونت شوهران علیه زنان بوده و متغیرهای خشونت در خانوادة خاستگاه، خشونت پذیری، منابع حمایتی اجتماعی، پذیرش نقش های جنسیتی و پایگاه اجتماعی - اقتصادی نسبی زوجین از لحاظ تبیین متغیر وابسته، به ترتیب، در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
صورت بندی مطالعات زنان در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی این مقاله تبیین نظام فکری علّامه طباطبائی در موضوع «مطالعات زنان» به منزلة یک رشتة میان رشته ای قابل مقایسه با رشته های رایج علمی است. این کار باید در قالب پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های رایج رشته های علمی صورت پذیرد تا امکان داوری و گزینش را فراهم سازد. تهافت مبنایی در پارادایم های رایج الهیاتی (وحی محور) با پارادایم های رایج دانشگاهی (عقل تجربه محور) از یک سو و لزوم فراگیر بودن الگو و ساختار ارائه شده برای همة موضوعات مطرح در آن علم به گونه ای که با مبانی پارادایمی ارتباطی منسجم و قابل دفاع برقرار کند، خبر از صعوبت چنین الگویی می دهد. علّامه بر اساس یک الگوی چهاروجهی که دربرگیرندة مباحث تاریخی و جامعه شناسانه، هستی شناسانه، ارزش شناسانه و آسیب شناسانه است، شاکلة اصلی این رشتة میان رشته ای را صورت بندی کرده و با مدد از برخی از مفاهیم و سازه های بنیادین فلسفی به دفاع از این ساختار می پردازد.
بررسی عوامل اقتصادی جمعیتی مؤثر بر باروری زنان 49-15 ساله شاغل درآموزش و پرورش منطقه 22 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کنترل موالید و جلوگیری از بارداری ناخواسته بستگی زیادی به سطح اطلاعات مردم دارد. از این رو ازدواج های زودرس را می توان یکی از عوامل ایجاد کننده افزایش جمعیت دانست. ایران در حال حاضر سالانه به طور متوسط حدود 3% افزایش جمعیت دارد .که البته این میزان در شهرها و روستاها اختلاف زیادی با هم دارند . آنجا که اطلاعات افراد از نظر وسایل جلوگیری از بارداری بالاست و مؤسسات عمومی مانند مراکز بهداشتی و درمانی و مراکز نظیر آن که همه گونه اطلاعات و وسایل را در اختیار افراد علاقه مند می گذارند سطح موالید پایین تر از جاهایی است که مردم آگاهی چندانی نسبت به این مسائل ندارند. این تحقیق در صدد تبیین تأثیر عوامل اقتصادی جمعیتی مؤثر بر باروری زنان 49-15 ساله شاغل در آموزش و پرورش منطقه 22 تهران است . بر اساس نظریات اندیشمندانی که در زمینه باروری و عوامل مؤثر بر آن مطالعه و نظریه پردازی کرده اند، چنین بر می آید که باروری در ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که تحصیلات، تعداد فرزندان، سن همسر، سن به هنگام اولین بارداری، بر باروری تأثیر دارد. و عواملی چون سن، درآمد میزان آشنایی با وسایل جلوگیری از بارداری ،تنظیم فواصل بین باروری و هزینه اوقات فراغت فرزندان تأثیرآنچنانی بر باروری ندارد. یافته های این تحقیق عدم توجه و یا کم توجهی به شرایط اجتماعی، ارزشی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه و نیز موانع اقتصادی تأثیر گذار بر باروری را به عنوان عناصر مهم و مؤثر بر باروری برشمردند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشویی
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی برافزایش سازگاری زناشویی انجام شده است. همچنین به بررسی اقدامات مشاوره ای در زمینه آموزش های مهارت های زندگی در بهبود روابط میان زوجین و افزایش سازگاری آنان در زمینه زندگی مشترک پرداخته است. روش:پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت آن شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که افراد گروه آزمایش شرکت کننده در این طرح تحت آموزش مهارت های زندگی طی 10 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل برگه مشخصات جمعیت شناختی زوجین و پرسشنامه سازگاری زناشویی (لاک – والاس) بود که در دو نوبت قبل از آموزش و بعد از آموزش استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی استان قم در سال 1392 می باشد که با مشکلات سازگاری با یکدیگر و اختلافات خانوادگی به مرکز مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش آزمون در گروه های وابسته و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده و باعث احساس مثبت در زندگی مشترک شود.
آموزه های مهارت های زندگی بر مفاهیم نوع دوستانه ای همچون مهارت همدلی، ارتباط موثّر و شیوه درک متقابل تأکید می ورزند. در واقع اهداف آموزشی زندگی در زمینه کاهش تأثیر متغیر مدت ازدواج و تفاوت سنی زوجین و در نهایت افزایش اثربخشی آموزش مهارت های مذکور در سازگاری زوجین می باشد.
بررسی رابطه نگرش خوردن و خودتنظیمی با سبک زندگی در زنان چاق و عادی
حوزههای تخصصی:
چاقی اصطلاحی پزشکی است که حالتی از افزایش وزن بدن (بافت چرب) را توصیف می کند که می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی بین نگرش خوردن، خود تنظیمی با ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی شهر شیراز بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان شهر شیراز بود که تعداد 202 نفر از آن ها (101 نفر با اضافه وزن و چاقی و 101 نفر با وزن عادی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده با استفاده از پرسشنامه های نگرش خوردن، خود تنظیمی و سبک زندگی جمع آوری شد. داده های تن سنجی بر اساس شاخص توده ی بدنی (BMI) و با همکاری کارشناس تغذیه محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بر حسب ضریب همبستگی پیرسون وآزمون تی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان دادکه بین نگرش خوردن و ابعاد سبک زندگی و نگرش خوردن و خود تنظیمی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. بین خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی رابطه ی مثبت معنی دار دیده شد. این یافته ها همچنین نشان دادکه در مقایسه ی نگرش خوردن، خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی تفاوت معنی دار وجود دارد
رابطه عوامل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزههای تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.
شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت علیه زنان: آزمون تجربی دیدگاه یادگیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت بر ضدّ زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه بوده است که پایایی (78/0) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه تأیید شده است. جامعة آماری تحقیق، متشکل از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بوده است. در مجموع 450 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق، دیدگاه یادگیری اجتماعی بوده است. متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (نگرش نسبت به خشونت بر ضدّ زنان) بوده اند، شامل جامعه پذیرشدن با نقش های جنسیتی، تشویق و تنبیه متفاوت، مشاهده روابط خشونت آمیز، تجربة خشونت و تقلید از والد هم جنس بوده است. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، تمامی فرضیه های نه گانه تحقیق تأیید شدند. از میان پنج متغیر مستقل، متغیر تجربه خشونت (47/0) قوی ترین و مهم ترین پیش بینی کننده (مستقیم) نگرش نسبت به خشونت علیه زنان است. بعد از آن به ترتیب متغیر های جامعه پذیری (23/0)، مشاهده خشونت (22/0)، الگوی پاداش و تنبیه (14/0) و تقلید (11/0) بیشترین تأثیر را بر نگرش نسبت به خشونت بر ضدّ زنان داشته اند.
آسیب شناسی و ارزیابی پدیده بیوگی در شهر تهران - تحلیلی از دیدگاه جامعه شناسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در جستجوی جنبه های مختلف دوران بیوگی زنان است که عموماً و به طور اجتناب ناپذیری در این شرایط قرار می گیرند. در این مقاله پژوهشگر در پی دست یابی به وجوه اشتراک بین زنانی است که عموماً در سال های آخر زندگی با آن مواجه می گردند. در این تحول و طی این دوره است که بسیاری از نقش های قدیمی بیوگان از میان رفته و نقش های جدید بین آن ها ظاهر می گردد. مقاله حاضر همچنین در پی این است که چگونه می توان زندگی بیوگان امروز و فردا را توام با موفقیت، بهبود و نشاط کرد. در حالی که بیوگی به عنوان معلول انحلال زندگی زناشویی در تمامی جهان منعکس می گردد، در مواردی به دنبال طلاق بوقوع می پیوندد، ولی در اغلب موارد به عنوان یک واقعه طبیعی حادث می شود. زنان بیوه دچار بسیاری از نارسایی های روانی، افسردگی، از دست دادن اعتماد به نفس، شک و غیره نیز می گردند. مجموعاً دوره پایانی زندگی برای بیوگان در جوامع و فرهنگ های مختلف به اشکالی متفاوت نمود پیدا می کند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش از نوع میدانی و همراه با پرسشنامه و مصاحبه است.
ساختار اشتغال زنان شهری قبل و بعد از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار عرضه و تقاضای کار اشتغال زنان
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تحلیل جامعه شناختی تاثیر رفتار قربانیان خشونت و ارتباط آن با رفتار خشونت آمیز علیه آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون تحقیقات متعددی درباره خشونت علیه زنان و دختران انجام شده است که وجه مشترک اکثریت قریب به اتفاق آنها تبیین رفتار فاعلان خشونت است. در مقاله حاضر، از دیدگاه عقلانیت رفتاری ادعا شده است که فاعلان خشونت با آگاهی از نابهنجار بودن رفتار خشونتآمیز سعی می کنند قربانیان خود را از بین کسانی انتخاب کند که از کمترین حمایت اجتماعی برخوردارند. این مقاله بخشی از نتایج تحقیقی است که با جامعه آماری دختران و زنان 18 تا 30 ساله ساکن در شهر مشهد به روش پیمایشی صورت گرفته است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه و مشاهده و روش های اصلی آماری به کار گرفته شده تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای و رگرسیون چندگانه بوده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مزاحمت از طریق وسایل نقلیه، زل زدن و خیره شدن و متلک پرانی از اشکال رایج رفتارهای خشونت آمیزی است که بیش از دوسوم زنان و دختران در طول دوره بررسی لااقل یکبار آن را تجربه کرده اند. ضعف پایگاه اجتماعی-اقتصادی و رفتار غیراجتماعی قربانیان متغیرهای مستقلی اند که احتمال قربانیشدن زنان و دختران را در زمینه خشونت افزایش میدهند و برعکس، پایبندی مذهبی زنان و دختران مهم ترین عاملی است که احتمال رفتار خشونتآمیز علیه آنان را کاهش میدهد.