فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
داستان رستم و اسفندیار بازگو کننده بخشی از حوادثی است که بعد از کیخسرو به وقوع پیوسته است از این روی، برای تحلیل داستان توجه به وقایع اواخر دوره کیخسرو و ضرورت دارد. ابتدا توجیه و تحلیل های محققان را درباره مضمون اصلی داستان نقل و نقد کرده ایم آنگاه تلاش کرده ایم بر اساس روش تحقیق مکتب ساختاری در جامعه شناسی، خط اصلی روایت داستان را بیابیم که عبارت است از ستیز خاندان گشتاسب با سنت ها، و در مقابل گشتاسبیان، خاندان زال مدافع هستند. این تعارض به گونه ای است که همزیستی آنها ممکن نیست. پیروزی رستم بر اسفندیار نشانه علاقه تدوین کنندگان داستان به حفظ سنت ها است. آینده شوم رستم نیز از آن است که نبرد با سنت ها نهایتا به تضعیف و شکست سنت و کشور می انجامد و شوم است. سیر سنت هایی چون نگهداشتن مرز میان پهلوانی و پادشاهی، پیوند دین و دولت، اصالت تخمه و نژاد و نوع تعارض گشتاسبیان با آنها را در شاهنامه بررسی کرده ایم. برخی مسایل نظیر شکست آغازین رستم و علت پروردگی چوب گز در آب رز، وجود دو پهلوان پیر و جوان در داستان را نیز تحلیل کرده ایم.
درآمدی بر ادب حماسی و پهلوانی کُردی با تکیه بر شاهنامه کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با کاوش چند سویه ، سعی در تعریف و تحدید منظومه هایی حماسی و پهلوانی را دارد که عموماً زیر نام شاهنامه کردی شناخته شده اند؛ منظومه هایی که ریشه در اسطوره دارند و در بر دارنده باورها و پنداشته های جمعی زاگرس نشینان از بن تاریخ تاکنون هستند. طرح تفاوت بن مایه های اسطوره ای در غرب و شرق ایران، محقّق را به کاوش در اندیشه و جهان بینی شاهنامة کردی واداشته است. نتیجة آن به دست آمدن یک طبقه بندی است که تا حدودی به اصالت سنجی قیاسی شاهنامه کردی در تناسب با شاهنامه فردوسی کمک می کند. سپس به ساختار وزنی و زبانی منظومه های کردی اشاره و سعی شده است با ارائه نمونه هایی به تبیین مفهوم زبان ادبی کردی-گورانی بپردازیم. بحث سرچشمه های روایت شاهنامه کردی منجر به ورود به بحث در فرهنگ و ادب شفاهی شده است. در این بخش به چگونگی ظهور دست نویس ها در میان شاهنامه خوانان و شیوه های اجرای نقل پرداخته ایم. در پایان به این نتیجه رسیده ایم که شاهنامة کردی متنی اصیل و متعلّق به حوزه فرهنگی زاگرس است که بر اثر قرار نگرفتن در گفتمان رسمی ادبی کشور و به تأثیر از تنوّع شدید فرق مذهبی پس از اسلام و آیین های به جامانده کهن ایرانی این سرزمین ، دست خوش دگرگونی و دگردیسی شده است
هفت خان پهلوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان گذشتن پهلوان از چند مرحله دشوار و پر خطر برای رسیدن به مقصودی معین، یک بنمایه کهن هندواروپایی است که مضمون یا الگوی هفت/ چند خان نامیده می شود. مبنای اساطیری - آیینیِ این بنمایه، تشرف/ آشناسازی دلاور نوبرنا و اثبات بلوغ پهلوانی اوست. در روایات پهلوانیِ ایران غیر از رستم و اسفندیار در شاهنامه، یلانی چون فرامرز، شهریار، همای، رستم (برای بار دوم)، بهمن، سام، جمشید و جهان بخش نیز از چند (پنج، شش، هفت و ده) خان می گذرند. این مضمون در داستانهای غیر ایرانی- بویژه اساطیر و حماسه های یونانی- هم شواهد متعددی دارد.
استفاده از عناصر اساطیری و عجایب المخلوقات افسانه ای در کنار سختیها و بلایای زمانِ ایجاد و رواج این داستانها به عنوان موانع و دشواریهای هر خان، وجود دو یا سه راه در برابر پهلوان، بودن راهنما و همراه برای دلاور در مسیر چند خان و قرار گرفتن اژدها در منزل سوم از نکته های درخور ذکر روایات ایرانی هفت/ چند خان است.
وجه اشتراک هفت خان حماسه با هفت وادی سلوک و هفت مرحله مهری عبور از آزمونها و دشوارییهایی برای نشان دادن کمال و دستیابی به هدف یا مقامی والاست و این هر سه را باید بازتابهای جداگانه یک مضمون دیرین- بدون تاکید بر ارتباطی از گونه تاثیر و تاثر میان آنها- دانست.
نکته دیگر اینکه املای سنتیِ هفت خان در گذشته ادبی و فرهنگی ایران غالبا هفت «خوان» بوده و محتملا خود فردوسی نیز ترکیب را به همین صورت نوشته است لیکن به دلایلی وجه هفت «خان» درست است و بیرون از متن انتقادی شاهنامه آن را باید هفت «خان» نوشت
بررسی تطبیقی شخصیت بهرام در شاهنامه و هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیتهای تاریخی از قهرمانان عمده داستانهای حماسی، عاشقانه وتعلیمی بوده اند. یکی از این شخصیتها بهرام گور است که نظامی پس از فردوسی به بهترین وجه و در قالب شخصیتی آرمانی به وصف و ترسیم خصلتها، گفتار و رفتار او پرداخته است. رعیت پروری، عدالت خواهی، شجاعت و دلاوری، خوش باشی، رامش جویی و ذوق شاعرانه، به گواه مورخان اسلامی، از بهرام گور پادشاهی محبوب ساخته است. طولانی ترین داستان در شاهنامه بعد از خسرو انوشیروان، مربوط به زندگی بهرام است. نظامی نیز در چالشی با فردوسی، در منظومه ای مستقل به نام بهرام نامه یا هفت پیکر به شرح زندگی او پرداخته است. این دوشاعر با رویکردی خاص، زندگی او را تصویر کرده اند. در این گفتار به بررسی شخصیت بهرام از نظر این دو شاعر می پردازیم.
هفت خوان یا هفت خان رستم و برجستگی های این رزمنامه
حوزه های تخصصی:
حماسه گیلگمش در بوته نقدی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه گیلگمش، یکی از کهن ترین حماسه های جهان است که به حماسه جاودانگی معروف است. گیلگمش در این حماسه، هماره جوان پهلوان مثبتی تلقی شده که با کوشش بسیار در پی جاودانگی است و عاقبت درمی یابد که تنها راه جاودانگی، که هر انسانی می تواند بدان برسد، نام نکو و شهرت جاودانه است، نه داشتن عمری دراز یا ابدی. اما نگارندگان در این جستار بر اساس رویکرد شالوده شکنی، که با رد تک معنایی، همواره راه را برای قرائتها و تاویلهای دیگر نیز باز می گذارد برآنند که در این حما سه، نه تنها گیلگمش، شخصیتی مثبت ندارد، بلکه نماد دیو خشکسالی است که می خواهد خشکسالی و بی بری را بر کل طبیعت چیره گرداند. از دیگر سو با توجه به شواهد و قراین موجود، این حماسه در ژرف ساخت، اسطوره باروری است، نه حماسه جاودانگی.
ناگفته هایی درباره برزو نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان حماسه هایی که پس از شاهنامه فردوسی به نظم در آمده اند، "برزونامه" از جذابیت و شهرت بیشتری برخوردار است. طبیعت خشن تراژدی و جبر سهمگین سرنوشت حاکم بر داستان رستم و سهراب، در سرگذشت برزو جای خود را به داستانی عامه پسند با سرانجامی مطلوب داده است. به رغم آوازه "برزو نامه" هنوز تحقیقات کافی و وافی درباره آن انجام نگرفته است و متأسفانه اظهار نظرهایی که درباره این منظومه شده است، اغلب دور از حقیقت و ناشی از اعتمادی است که پژوهندگان به گفته های ژول مول و بلوشه داشته اند. نگارنده در این پژوهش مباحثی را می کاود که پژوهندگان درباره برزونامه کمتر بدان پرداخته اند.
نماد زندگی و زایندگی
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی سفرهای دریایی گرشاسب و داستان اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرشاسب سام نریمان پهلوان اسطوره ای و فرا تاریخی هند و ایرانی است که بازتاب شخصیت و کارکردهای وی در منابع غیر ایرانی و ایرانی قبل و بعد از اسلام مؤید شهرت زایدالوصف وی در زمان های کهن است.وی در این منابع دارای دو چهره ی مذهبی و پهلوانی است و اعمال بسیار بزرگی به دست وی انجام می گیرد. یکی از این منابع که اختصاصاً به شخصیت گرشاسب پرداخته،گرشاسب نامه ی اسدی طوسی است. بخشی از اعمال منسوب به گرشاسب در این منظومه که همان سفرهای دریایی وی و دیدن عجایب جزایر دریای هند است، به نظر الحاقی است که به تبعیت از عواملی چند وارد داستان گرشاسب شده است؛زیرا در هیچ کدام از منابعی که به نوعی به بازتاب شخصیت گرشاسب پرداخته اند ،چنین سفری به وی نسبت داده نشده است.در این مقاله سعی شده است ،یکی از عوامل ورود این قسمت الحاقی به داستان گرشاسب که همان داستان های اسکندر هستند، ضمن مقایسه ی اسکندرنامه ی منثور، سفر اسکندر در شاهنامه و اسکندر نامه ی نظامی مورد بررسی قرار گیرد.
بازتاب حماسه ی ملی در شعر مسعود سعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه ی فردوسی به عنوان زاینده ترین سرچشمه ی مضامین حماسی- پهلوانی، حکمی ، اخلاقی و نیز به عنوان آیینه ی آیین های اسطوره ای و ملی ، همواره پس از روزگار فردوسی به استمرار خود به صورت یک جریان فرخنده ی فرهنگی و ادبی تا امروز ادامه داده است. یکی از سخنوران بزرگی که رگه های پویا و نیرومندی از بازتاب و تاثیر حماسه ی ملی ایران زیر نفوذ شاهنامه در شعر و سخنش یافت می شود، مسعود سعد سلمان است. مسعود به علل و انگیزه های گوناگون از شاهنامه تاثیر پذیرفته و حتی مبادرت به تهیه ی برگزیده ای به عنوان «اختیارات شاهنامه» کرده است؛ از جمله ی این عوامل و انگیزه ها عبارتند از: پرورش در خاندانی ایرانی، محتشم و اهل دانش و فضل بودن، امیری و فرماندهی لشکر، دبیری و شاعری، دلاوری و روح آزادمنشی و اندیشه های والای انسانی و مناعت طبع که در اشعار و حبسیاتش جلوه گر است.
جلوه های تاثیر شاهنامه و شخصیت فردوسی ، هم در شیوه ی سخنوری مسعود - به عنوان شاعری که دارای سخن استوار و روان و اسلوب قوی است- متبلور است، هم در مضامین، مفاخره ها، آهنگ و لحن سخن حماسی و تصویرها و توصیف های سرزنده و جاندار از میدان های نبرد و هم در آشنایی شاعر با آیین ها و سنت های باستانی و تلمیح فراوان به قهرمانان و داستان های حماسه ی ملی ایران.
مقایسه آموزه های اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی اگر چه در نگاه نخست منظومه هایی حماسی به شمار می روند، برخلاف انتظار، گنجینه هایی بی همتا و آکنده از آموزه های اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینه ای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانه ی خویش را بازتاب می دهند. امور اخلاقی و گزاره های مطرح شده در این دو اثر، طیف گسترده ای را در بر می گیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تک تک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق می کند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع می شود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزاره ها و آموزه های اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاه های رایج در علم و فلسفه ی اخلاق، به پاسخی درخور درباره ی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومه های بزرگ و گران سنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
سیمای زن و عشق در شاهکارهای حماسی دده قورقود و ایلیاد وادیسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
ریشه یابی نبرد سام با عوج بن عنق در سام نامه بر اساس دیدگاه انطباق در حماسه ها
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل مهم در بررسی جریان های فکری در حماسه های ملی ایران، حضور عناصر دینی و اسلامی در بطن منظومه های پهلوانی است که محققان از آن به «انطباق» یا «تلفیق» یاد کرده اند. یکی از داستان هایی که از این رهگذر قابل بررسی است، داستان نبرد سام با عوج بن عنق است که یکی از بخش های مهم سام نامه بشمار می آید. سام از پهلوانان ملی ایران است و نامش در اوستا و متون پهلوی آمده و در شاهنامه از پهلوانان دوران پادشاهی منوچهر است. عوج بن عنق هیولایی عظیم الجثه است که بر اساس متون تفسیری و دینی به دست حضرت موسی (ع) کشته شده است. اگر چه داستان عوج ریشه ای سامی و حامی دارد؛ ولی باید در نظر داشت که از رهگذر متون دینی و تفسیری به داستان های حماسی راه یافته است. در این جستار، داستان نبرد سام با عوج بن عنق تحلیل و ریشه یابی شده و در پایان دلایلی آورده شده است که می توان آن ها را توجیهات پردازندگان داستان در نبرد عوج با سام دانست.
سیمای تهمینه در روایت های حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهمینه یکی از زنان نامور شاه نامه ی فردوسی است و در داستان رستم و سهراب، نقش به سزایی از خود ایفا می کند. با این حال در شاه نامه، به سرنوشت تهمینه پس از مرگ سهراب، اشاره ای نشده است. این امر سبب شده است که در ادوار بعد، داستان پردازان و راویان داستان های حماسی، درباره ی فرجام کار تهمینه، به آفرینش داستان هایی دست بزنند. این داستان ها در دو دسته قرار می گیرد: روایت نخست؛ آن است که بر پایه ی آن، تهمینه به سوگواری سهراب می پردازد و سرانجام پس از گذشت یک سال، در غم فرزند خود، از دنیا می رود. برپایه ی روایت دیگر، تهمینه در کین خواهی سهراب، به سیستان حمله ور می شود؛ امّا سرانجام با رستم آشتی می کند و از پیوند آن دو فرامرز به دنیا می آید. از تازش تهمینه به سیستان، دو روایت منظوم کوتاه و بلند در دست است که از آن ها با نام های «تهمینه نامه ی کوتاه» و «تهمینه نامه ی بلند» یاد می کنیم. بررسی تهمینه نامه ی بلند و نیز خویشکاری تهمینه در روایات حماسی ایران، موضوع این مقاله است.