فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۲۵ مورد.
فقه الصوت
طسق یا تسک (تشک)
مقاله به زبان روسی: ویژگی های اسم شدن در زبان هایی با ساختارهای گوناگون (روسی و تاجیکی) ( Характеристика отглагольных субстантиватов в разноструктурных языках (на примере русского и таджикского языков) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده فعل هایی را که به اسم تبدیل شده اند، بررسی کرده و نشان داده است که فعل های اسم شده را می توان با اضافه کردن پسوند به ریشه فعلی ایجاد کرد، اسم هایی که با اضافه شدن پسوند به ریشه فعل ایجاد می شوند. در زبان شناسی اسم شدن فرآیندی است که در آن فعل یا صفت به اسم تبدیل می شوند. این اصطلاح همچنین به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک اسم از سایر بخش های دستوری با اضافه شدن وندهای اشتقاقی ایجاد می شود. این مقاله نشان داده است که اسم های عمل، به عنوان یک واحد معنی، واژه هایی را که مفهوم کار و عمل دارند، با هم ترکیب می کنند و ارتباط بین آن ها را توسط واژه ای که به عنوان اسم یا شبه اسم استفاده می شود، نشان می دهد. فعل های اسم شده ای که برای توصیف معانی گوناگون استفاده شده اند، دو گروه هستند و بسته به اینکه کدام واژه استفاده شود، چندین گروه معنایی به وجود خواهند آورد. بعضی از فرآیندهای واژه سازی روابط بین فرآیند، اشیا و صفت ها را نشان می دهند (اسم انسان، عمل و مفاهیم انتزاعی). این فرآیند در زبان های گوناگون به روش های مختلفی نشان داده می شود. به عتوان نمونه در زبان روسی بر خلاف تاجیکی فرآیند واژه سازی احساسی بسیار بیشتر است. این مقاله نشان داده است فعل هایی که به اسم تبدیل شده اند، با استفاده از پسوندها یا براساس فرایند اشتقاق و ترکیب ساخته شده اند.
شاه بهار بیهقی
از واژه گزینی تا ترادف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترادف یا هم معنایی در زبان امری طبیعی است و عوامل مختلفی باعث ایجاد و گسترش آن می شود که می توان به قرض گیری، تطور معنایی واژگان و تنوع گونه های جغرافیایی و سبکی اشاره کرد. در این جستار به بررسی یکی از عوامل جدید گسترش ترادف در فارسی معاصر یعنی واژه گزینی در برابر لغات بیگانه خواهیم پرداخت. این نوع ترادف زمانی پدید می آید که در برابر کلمات خارجی واژه های فارسی ساخته می شود. در بسیاری از موارد، واژه های ساخته شده به طور نسبی رواج می یابند، اما لغات متناظر بیگانه نیز در کنار آن ها به حیات خود ادامه می دهند. در این نوشتار ضمن بررسی عوامل پدید آمدن چنین وضعیتی به معایب و فواید آن اشاره خواهد شد.داده های این تحقیق از برنامه های مختلف صدا و سیما ،مطبوعات، کتاب های درسی و حتی گفتگوهای روزمره جمع آوری شده اند و هر جا لغات بیگانه در کنار معادل های فارسی ظاهر شده اند، مورد تحلیل قرار گرفته اند. در پایان به این نتیجه می رسیم که این نوع ترادف در مرحلة گذار امری اجتناب ناپذیر بوده و در راه تثبیت واژه های ساخته شده، یک قدم به پیش محسوب می گردد. همچنین نشان داده خواهد شد که هرچه سبک رسمی تر باشد میزان استفاده از لغات فارسی بیش تر است.
محدودیت های صرفی و نحوی در زایایی فرایند اشتقاق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زایایی ساختواژی و تعداد محدودیت های حاکم بر عملکرد زایای فرایندهای ساختواژی رابطة معکوس وجود دارد؛ به این ترتیب که با افزایش تعداد این محدودیت ها، زایایی ساختواژی کاهش می یابد. گروهی از محدودیت های زایایی ساختواژی، ساختاری هستند که از آن جمله می توان به محدودیت های صرفی و نحوی اشاره کرد. محدودیت های صرفی شامل طبقة صرفی پایه، ساخت صرفی پایه و وند موجود در آخرین لایة پایه و محدودیت های نحوی شامل محدودیت های چهارچوب زیرْمقوله ای و ساخت موضوعی هستند.
سه واژه از کتاب «سیرت رسول الله»
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی و دانش ساخت واژه و تأثیر آن بر یادگیری و توسعهء واژگان زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
دانش زبانى در زمینهء ساختار و ریشه شناسى واژه، واجد تمامى ویژگى هایى است که روان شناسان آموزش از آن به عنوان "فراگیری معنادار" یاد کرد ه اند. علاوه بر این، در محدودهء فراگیرى زبان خارجى محققان به دنبال یافتن بهترین شیوهء تدریس براى این گروه از فراگیران اند. بر این اساس، پژوهشى بر روى گروهى از دانش جویان دانشگاه تهران که در یک نیم سال، درس زبان عمومى انگلیسى را مى گذراندند، انجام شد و با اعمال شیوه هاى آمار و نمرات دانشجویان، این نتیجه به دست آمد که یک آموزش معنادار در زمینه تجزیه و تحلیل واژه مى تواند کمک شایانى به یادگیرى و افزایش واژگان دانشجویان در وهلهء اول و بالا بردن دانش دستورى آن ها در مرحله بعدى باشد.
نگاهی به راهکارهای واژه گزینی در زبان فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، به مثابه پدیده اجتماعی و وسیله افاده کننده مفاهیم، رسالت دارد که تحولات متداول اجتماعی را در عرصه های گوناگون منعکس سازد. برای ایفای این وظیفه، در هر برهه زمانی، گنجینه واژگانی آن ناگزیر باید دستخوش دگر گونی هایی گردد که یکی از عوامل آن واژه گزینی و واژه سازی است.
این امر در زبان فارسی دری، طی روند تکامل آن، همواره الزامی بوده و، در هر مرحله، نحوه ویژه خود را داشته است. مثلا در دوره میانه زبان های ایرانی، از واژه بیم با پیشوند واژه ساز بی – و یا با پسوند واژه ساز – گین واژه های بی بیم و بیمگین ساخته شده است. حال آنکه امروزه، به جای بیمگین واژه بیمناک به کار می رود و بی بیم متروک است. یا، در ادوار گذشته تاریخ زبان فارسی دری، از واژه های زیان و شوی (= شوهر) با پسوند – مند زیانمند و شوی مند ساخته می شد. اما امروزه زبان فارسی دری راهکارهای و ضوابط ویژه واژه گزینی پیدا کرده که در خلال حیات تاریخی این زبان شکل گرفته و راه انکشاف و تکامل را می پیماید. در جنب این شیوه های نو، بعضا طرزهای واژه گزینی و واژه سازی در زبان فارسی تا حدی استواری خود را حفظ کرده و حتی در درازنای قرنها معروض دگرگونی نشده است.
در واژه گزینی زبان فارسی دری، وندها، همانند واژه های آزاد، بعضا ویژگی های چند معنایی، هم معنایی و هماوایی یا هم نگاشتی دارند. مثلا – وار در بزرگوار پسوند تملیکی، در دیوانه وار پسوند تشبیهی و در شاهوار پسوند لیاقت است. یا پسوند – آر با بنهای فعلی متعدد نقشها و معناهای متعدد پیدا می کند: خریدار (فاعلی)، رفتار (اسم مصدر)، گرفتار (مفعولی). همچنین، در این زبان، وندهای هم معنا وجود دارد، مانند پیشوندهای نا – و بی در واژه های ناکاره و بیکاره، ناقرار و بی قرار؛ یا پسوند های – زا و – ستان در واژه های گلزار – گلستان، چمنزار – چمنستان، ریگزار – ریگستان، نیزار – نیستان، و جز آن ...
نگاهی دوباره به پسوند نام آواساز /-ast/ در فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسوند نام آواساز /-ast/ از پسوندهای کهنی است که در متون دری حوزة خراسان به کار رفته است. جلال متینی، علی رواقی، نجیب مایل هروی و دیگران، با استناد به شواهد گویشی خراسانی، این پسوند را پسوندی خراسانی دانسته اند. پس از ایشان، حسن حاتمی به وجود صورت دیگری از این پسوند در گویش کازرونی اشاره کرده است؛ بی آنکه به پیشینه یا ریشة آن بپردازد. در مقالة حاضر، نگارندگان کوشیده اند ضمن ارائة شواهدی از کاربرد این پسوند در گویش های خوزستان و متون کهن فارسی، فرضیه ای درمورد چگونگی شکل گیری آن ارائه کنند. طبق این فرضیه، پسوند مذکور در پسوند اسم مصدرساز /-išt/ ریشه دارد؛ به نظر می رسد که پسوند اخیر (-išt) در برهه ای خاص به طور وسیع در ساخت نام آواها به کار رفته است. ازسوی دیگر، در «قرآن قدس» که از متون حوزة گویشی جنوب ایران (سیستان) است، شواهدی از کاربرد /-ast/ یا /-ist/ در مقام پسوند اسم مصدرساز دیده می شود. ظاهراً این شواهد شاذ، حلقة پیوند تاریخی پسوند نام آواساز خراسانی (-ast) و پسوند نام آواساز جنوبی (-ešt) هستند.