فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۳٬۹۹۹ مورد.
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۳شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به این پرسش، پاسخ داده شده که آیا این انقلاب به اهداف خود رسیده است؟ با توجه به اهداف و چالشهاى فرا روى انقلاب باید گفت در حقیقت، ماهیت و هدف انقلاب تحول حیات طبیعى به حیات طیبه بود و اهداف آن برپایى عدالتبه منظور رسیدن به غایتحیات انسان; یعنى معرفتحق . بنابراین، در حقیقت، انقلاب با براندازى حکومت پهلوى به پایان نرسیده و هدف نهایىاش مقابله با توطئههاى استکبار جهانى مىباشد . اما از مهمترین چالشهاى فرا روى انقلاب طرح استکبار براى آینده انقلاب است که از هیچ کوششى براى حذف اسلام از نظام سیاسى ایران فروگذار نمىکند . از این رو، احیاى ارزشها و اهداف فراموش شده در دستور کار انقلاب قرار دارد و در صورتى که مردم ایران در این راه پایمردى ورزند به اهداف انقلاب خواهند رسید . براى تداوم انقلاب، رسالت نسل سوم کوشش در راستاى تولید دانشى است که زندگى انسان را بر اساس مبانى معنوى طراحى کرده و پیش برد .
نقش ارتباطات در تسهیل گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شکی نیست در این که ارتباطات نقش عمدهای هم اکنون در زندگی بشر یافته است. از طرفی دو دیدگاه مطرح یعنی جنگ تمدنها و برخورد آنها در رقابتی سخت، با یکدیگر به چالش میپردازند؛ نویسنده در این مقاله بررسی میکند که ارتباطات در این میانه از کدام دیدگاه پشتیبانی میکند، هر چند که فرضیهی خود او پشتیبانی از دیدگاه گفتگو است.
در آغاز، کاوشی توصیفی از ارتباطات به دست میدهد و رابطهی دیالوگ را با آن روشن میسازد تا پلی واقع گردد برای عبور به بخش اصل مقاله، یعنی نقش ارتباطات در تسهیل گفتگو.
نویسنده با رویکرد به این تئوری که «ارتباطات چون موجب کم شدن فاصلههاست، لذا امری انرژی زا و تحلیل گراست و در نتیجه، بر فرهنگها تأثیر تحلیل گرانه میگذارد» ارتباطات را نوید دیدگاه گفتگو مییابد: لیکن با توجه به قوانین ناشناخته طبیعت که همواره بین تئوری تا عمل فاصله میاندازد، کمی در آن تردید میورزد.
در عین حال، نویسنده با پذیرفتن واقعیت در گفتگوی تمدنها. پیش شرطهایی ارائه میدهد که به صورت «دکترین پیشنهادی در یک دیالوگ برای ارتباطات سودمند» میتواند به عنوان اصول محکم بنیادینی برای یک دیالوگ ارتباطات قلمداد گردد» و راه را برای حاکمیت یافتن دیدگاه گفتگو هموار سازد.
عوامل ارادی موثر بر رخداد انقلاب اسلامی در ایران
حوزههای تخصصی:
علل رخداد انقلاب اسلامی در ایران را می توان در دو دسته عمده ، یعنی علل ساختاری و علل ارادی مورد بررسی قرار داد . علل ساختاری را می توان عنوان علل دراز مدت و میان مدت و علل ارادی را علل کوتاه مدت و شتابزا نامید . در این مقاله تنها به بررسی عوامل ارادی مهم می پردازیم که منجر به رخداد انقلاب در ایران شد و در این ارتباط به عواملی همچون نقش امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب ، نقش ایدئولوژی انقلاب و نقش بسیج مردمی در انقلاب اسلامی ایران اشاره خواهد شد .
تعامل عرفان و سیاست در اندیشه امام خمینی (س)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مطالب زیر بحث و بررسی می شود:
1ـ امام خمینی و جدایی از سنت فکری عارفان؛
2ـ امام خمینی و نحوه ورود به ساحت سیاست.
در این قسمت به گفته امام خمینی، آدمی در پیمودن راه کمال با دو دسته از موانع زیر روبه رو می شود: موانع درونی و موانع بیرونی.
ولایت فقیه از نگاه صاحب جواهر
حوزههای تخصصی:
آزادى و حیات معقول(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
دو مفهوم اخلاق و آزادى در شمار مفاهیم فربه تجویزى و از ناب ترین مباحث فلسفه سیاسى است. برجستگى این مفاهیم به گونهاى است که در تمامى دورههاى حیات اندیشه سیاسى خود را بر ذهن و اندیشه متفکران و زندگى آدمى تحمیل کرده است. از این رو نوشته حاضر در تلاش است تا نگره یکى از فیلسوفان مسلمان معاصر در باب مناسبات اخلاق و آزادى را بکاود و با سنجش این دو مفهوم فربه فلسفه سیاسى، به طرح و آزمون مدعاى مقاله در باب اولویت آزادى بر اخلاق بپردازد.
دستاوردهاى انقلاب اسلامى در حوزه اندیشه
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامى ایران تنها براى بهبود وضع معاش مردم شکل نگرفت، بلکه فراتر از این، یک ماهیت ارزشى و دینى دارد و از اینرو، اساسىترین وصف انقلاب ایران، اسلامى بودن آن است. در این نوشتار، به راههاى جهانىسازى انقلاب اسلامى ایران براى رسیدن به یک تمدّن اسلامى اشاره خواهیم داشت.
ولایت فقیه ؛ مساله ای کلامی یا فقهی ؟
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
فقر، نابرابری و مسأله ی گفتگوی تمدنها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گفتگو و تقویت روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سازنده در بین کشورها و جوامع بشری بیتردید گام مثبتی در حل مناقشات اجتماعی است.
بر این اساس ایدهی گفتگوی تمدنها که به مفهوم «وانهادن و ترک ارداهی معطوف به قدرت و تمسک و گرایش معطوف به عشق است.» با الهام از اصول همزیستی، همکاری و همیاری با جوامع دیگر و پذیرش تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در عرصهی سیاست و روابط بینالملل میتواند بر مسائل و مشکلات، جنگ و نزاع، فقر و ناامنی در جهان فائق آید.
در این نوشتار نویسنده در پی دستیابی و پاسخگویی به این مسأله است، که آیا با وجود فقر حاکم بر جهان و نابرابریهای موجود و روبه افزایش در جهان کنونی جایی برای گفتگوی تمدنها وجود دارد؟ همچنین با توجه به مبانی لیبرال دموکراسی که ریشه در فردگرایی دارد، و نیز روح حاکم بر جهان سیاست و اقتصاد را در روابط بین الملل تشکیل میدهد تا چه اندازه میتوان به انجام و مفید بودن گفتگوی تمدنها امیدوار بود؟ و در نهایت چه راهبردی را میتوان برای دستیابی به هدف گفتگوی تمدنها در نظر آورد؟
یک کتاب در یک مقاله «حکومت دینی و حق انتقاد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مؤلف، در این اثر، در پی تبیین مفهوم انتقاد و انتقاد پذیری است. او بر این باور است که انتقاد صرف یک داوری و ارزیابی از یک پدیده، و یا یک طرز تفکر است، نه چیز دیگر. سپس در ادامه به بیان تقسیمات و تبیین قیودی که برای یک انتقاد مطرح شده میپردازد و بر این نکته اصرار میورزد که نباید برای انتقاد هیچ قیدی را منظور کرد و آن را مقید به اوصاف و قیودی نمود در انتها نیز به آداب انتقاد میپردازد و چگونگی تأثیر آن را در به هدف رسیدن منتقد، شرح مینماید.
پیوند دین و مردم سالاری واژهشناسى جمهورى و دموکراسى در نظریه سیاسى امام خمینى ره
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۳ شماره ۱۵۳
حوزههای تخصصی:
دولت پاسخگو در اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۸۲
حوزههای تخصصی:
ولایت فقیه از دیدگاه ابن فهد حلى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
منابعى که به مسأله ولایت فقیه پرداختهاند،2 نقطه آغازین طرح نظریه ولایت عامه فقیه را قرن دوازدهم و سیزدهم هجرى، و ملا احمد نراقى را مؤسس آن مىدانند؛ اما در حقیقت این نظریه از آغاز غیبت کبرا در فقه شیعه مطرح بوده است. در زمان شیخ مفید ظهور ابتدایى داشته و در قرن نهم «ابن فهد حلى» استوانههاى اساسى این تفکر را پایه ریزى کرد و آن را با صراحت در فقه شیعه مورد بحث قرار داد. پس از اوست که ملا احمد نراقى در تلاشى بهنگام میراث سلف را احیا و تجدید کرد. آنچه نقش ابن فهد به عنوان پایهریز این تفکر را مورد تأکید قرار مىدهد این بیان ابن فهد است که: بر فقیه اقامه حدود به نیابت از ولى عصر جایز است و لازم است مردم او را یارى کنند، فقیه به نیابت از امام معصوم مجاز به دریافت خمس و مصرف آن است و نیز فقیه مىتواند به نیابت از معصوم به اقامه نمازجمعه اقدام کند. هر یک از این آرا مىتواند دلیل و گواه ادعاى مقاله باشد.
انتقاد و انتقادپذیری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نقادی و نقد پذیری در راستای پرسش گری و پاسخ گویی، برای کمال و اصلاح اجتماع، سرمایهای است بس گرانبها. شناخت کاستیها و نواقص و تلاش در جهت رفع آنها، گامی مقدس در مسیر فلاح فرد و جامعه است. به جای پاسخ گویی خود را به نادانی زدن، پرده پوشی بر آنچه بوده و هست یا انکار نواقص و مشکلات، واقعیتها را عوض نکرده و دردی را درمان نمیکند. مدیریت مبتنی بر دیانت و خرد و هیأت حاکمهی ارزش مدار و الهی، همواره در جستجوی آن است که در مسیر تکاملی خود، آفتها و آسیبها را بشناسد و بزداید. اگر فرهنگ نقد و انتقاد پذیری رایج گردد، آداب و مرزهای روایی و ناروایی انتقاد و ویژگیهای ناقدان روشن شود و ناقدانی بنیاد بصیر به عرصهی نقد ورود یابند، بسیاری از تنشها و کشمکشها فروکش کرده و بسیاری از ضعفها، نقصها و کاستیها زمینهی ظهور نمییابند. به خصوص اگر مدیران از لاک خودمطلقانگاری و خودبرتربینی درآمده و معتقد باشند که در معرض خطایند، به سادگی در مییابند که هیچ کس بینیاز از تذکر و انتقاد از ناحیهی دیگران نبوده و حتی امام علی علیهالسلام ، با آن مقام عصمت و عظمت، از مردم میخواهند تا از ابراز سخن حق و خیرخواهی نسبت به روش حکومت خودداری ننمایند. (فیضالاسلام، 1351 ، خطبهی 207) و میفرمایند: «مردمی که خیرخواه یکدیگر نیستند و از خیرخواهان نیز استقبال نمیکنند، از سعادت و بهروزی بدورند.» (آمدی، 1997 ، ج 7 ، 372) و نیز میفرمایند: «بدترین برادران دینی تو آنانی هستند که با چرب زبانی و دورویی با تو رفتار میکنند و عیب تو را از خودت میپوشانند.» (محمدی ری شهری، 1363 ، ج 7 ، 146) و در جای دیگر میفرمایند: «کسی که زشتیت را از تو پوشیده دارد، دشمن تو است.» (محمدی ری شهری، 1363 ، ج 7 ، 350)
کسانی هم که مورد انتقاد واقع میشوند، نباید نقد و انتقاد را کینه و عداوت تلقی کنند و آن را تضعیف موقعیت خود بدانند، چرا که در یک چرخهی صحیح نقد و انتقاد پذیری، منتقد برادری دل سوز، تیزبین و خیرخواه است که با نمایاندن نواقص و کاستیها به دنبال بهبود وضعیت موجود است.
براین اساس، مقولهی نقد را گشوده و آداب و وظایف ناقدان و نقد شدگان را در راستای برآوردن عملی امر پاسخ گویی به معرض بررسی نهادهایم و کوشیدهایم تا این فرهنگ را در جامعه، به عنوان یک رسالت، مطرح نماییم.