اندیشه امام و چالشهای جهان اسلام
آرشیو
چکیده
متن
حضور: ابتدا قدری دربارة آشنایی خود با شخصیت و اندیشه امام خمینی و نوشتههایی که در این زمینه دارید، صحبت بفرمایید.
خانم آمنه موسوی: آشنایی من با شخصیت حضرت امام به خیلی پیش از این برمیگردد. ما در دوران انقلاب در قم مقیم بودیم و بسیاری از حوادث انقلاب را شاهد بودیم. چون ما هر ساله، سه ماه تابستان را در قم میگذرانیم و از این رو بسیاری از حوادث مثلاً حوادث «جمعه سیاه» را از نزدیک دیدیم. پس از پیروزی انقلاب، من 12 یا 13 ساله بودم که به حضور امام در منزلشان در قم مشرّف شدم. آشنایی و آگاهی ما درباره امام بسیار خوب بود، چه به خاطر تقلید از ایشان و چه از
لحاظ تلقی کردن ایشان به عنوان مرجع تقلیدی که جهان را تکان داد و اسلام ناب محمدی را زنده کرد. نوشتههای من درباره امام بسیار است. حس میکنم که حضور بنده در اینجا نیز برخاسته از یک لطف و عنایت الهی است.
حضور: حضرت امام در رابطه با امت اسلامی و جهان اسلام نگرانیهای متعددی داشتند. به نظر شما در حال حاضر چالشهای فراروی امت اسلامی و کشورهای اسلامی کدامند؟
موسوی: به نظر من مسأله فلسطین در درجه اول از مسائل و چالشهای جهان اسلام است. زیرا اگر مسأله فلسطین به یک راهحل نهایی برسد، بسیاری از مسائل و مشکلات پایان خواهد یافت، اما نه راهحل مسالمتآمیزی که غرب و بویژه آمریکا در حال حاضر آن را مطرح میکنند، بلکه منظورم راهحل اساسی و ریشهای برای مسأله فلسطین است. دومین مسأله که میباید در صدر برنامههای ما قرار گیرد، معضل عراق و حوادث جاری در آن میباشد. به نظر میرسد یک طرح بررسی شده برای به محاصره درآوردن منطقه اسلامی و به طور عام محاصره کردن امت اسلام و دور ساختن آن از تمامی منابع و ذخایر طبیعی خود در جریان است.
حضور: با توجه به شناختی که از اندیشه امام دارید، به نظر شما، مهمترین راهکارها و روشهای لازم برای مقابله با اینگونه چالشها یا تهدیدهای احتمالی علیه اسلام چیست؟
موسوی: زنده کردن یاد، اندیشه، فرهنگ و انقلاب امام در تمامی ابعاد آن، راهحلهای فراوانی برای بسیاری از مسایل و مشکلات جاری را در خود نهفته دارد و از این طریق میتوان بسیاری از معضلات را حل نمود. مقالهای که در این کنفرانس ارائه دادم، میتوانم بگویم، که در همین راستا بود، تنگناهایی که جهان اسلام با آن مواجه است، تنگناهایی که حتی گروههای
£ مسأله فلسطین در درجه اول از مسایل و چالشهای جهان اسلام است
£ تنگناهایی که جهان اسلام با آن مواجه است به دلیل دوری یا دور نگه داشته شدن از اندیشه امام است
سیاسی دارای خط مشی اسلامی یا غیر اسلامی، به دلیل دوری یا دور نگه داشته شدن از اندیشه امام و از راهحلهای اساسی امام، با آن مواجه هستند. امام در انقلاب خویش از طریق عملی کردن حکومتی اسلامی، بسیاری از راهحلها و راهکارها را ارائه داد و این راهکارها، جمهوری اسلامی را از بسیاری از دامهایی که برخیها در مسیر آن نهادند و از کارشکنیهای بسیاری، نجات داد و رهانید. جمهوری اسلامی به رهبری امام توانست مسأله جنگ، محاصره اقتصادی و بسیاری از مشکلات و حتی محاصره کنونی آمریکا و ادعاهای این کشور درباره نیروگاههای اتمی ایران را پشت سر گذارد. از دیدگاه من، راه امام که از آغاز پیروزی انقلاب آن را ترسیم نمود، خود راهکاری برای خروج از این تنگناهاست. یکی از این راهکارها، جمهوری و مردمی بودن حکومت بود و اینکه روند حرکت در این حکومت از پایین به بالاست و برگزیدههایی از طبقهای خاص وجود ندارند که حکومت را در دست بگیرند و قاعده تابع و پیرو آنان باشند. حکومت برخاسته از خود ملت است. این مهمترین راهکاریست که باید تمامی کشورهای عربی و نظامهای اسلامی بطور عام آن را عملی و به اجرا درآورند، زیرا اکنون با یک بنبست مواجه شدهاند. اغلب نظامها و حکومتهای عربی برای حمایت از قدرتخویش به غرب یا شرق روی آوردند و این بزرگترین خطایی است که حکومتها یا نظامهای عربی و اسلامی مرتکب شدند. اکنون آمریکا همان بازی سابق خویش را ادامه میدهد، چرا که بر این نکته آگاهست که میان مردم و حکومت یک نوع شکاف و جدایی وجود دارد و میتواند از این طریق، بسیاری از رژیمهای سیاسی موجود را تهدید نماید. به نظر من، مردمی بودن انقلاب از مهمترین پایههای استمرار راه امام و انقلاب میباشد و خود تکیهگاه محکمی برای نظامها و حکومتهای اسلامی در تمامی کشورهای اسلامی است.
حضور: با توجه به حضور آمریکا در منطقه بویژه در کشور مسلمان عراق و همچنین کشورهای عربی که به هر حال آمریکا در آنها پایگاه دارد، آینده معادلات جهان اسلام به خصوص منطقه خلیج فارس را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما چه راهکاری مناسب است تا این معادلات به نفع امت اسلامی رقم بخورد؟
موسوی: وضعیت سیاسی کنونی در کشورهای عربی یا در جهان اسلام بطور کلی، وضعیتی پیچیده است. محاصره منطقه توسط آمریکا و تسلّط این کشور بر جهان به طور اعم و بر جهان اسلام بطور اخص بسیار خطرناک است و در چشمانداز آینده، اگر این وضعیت به همین نحو ادامه یابد، منطقه با چالشی خطرآمیز مواجه خواهد شد. ولیکن به اعتقاد بنده، راهحل کنونی، روی آوردن به اندیشه سیاسی اسلام و ایده وحدت اسلام به طور عام میباشد؛ زیرا آمریکا بار دیگر مسأله جماعات و گروهها را موردتوجه قرار داده و شروع به تفرقهاندازی میان شیعیان و اهل تسنن کرده است. این بازی خطرناک که پیش از این سبب اصلی تفرقه و انفکاک در امت اسلام شده
£ مردمی بودن انقلاب از مهمترین پایههای استمرار راه امام است
£ آمریکا بار دیگر شروع به تفرقهاندازی میان شیعیان و اهل تسنن کرده است
بود، اکنون باز از سوی آمریکا، در پیش گرفته شده و رویارویی با این خطر از طریق مطرح کردن وحدت اسلام به گونة فعالانه آن، همانگونه که امام آن را ارایه داده بود، برون رفتِ اساسی برای خروج از این تنگنا و بنبست میباشد. علاوه بر آن، فراخواندن ملتها به مقابله با طرحهای آمریکا راهحل دیگری است. متأسفانه عدهای در میان ما هستند که تبلیغات و ادعاهای آمریکا را دنبال میکنند. ملتها باید این سئوال را مطرح سازند که آمریکا به چه حقی به منطقه وارد میشود و ادعای دارا بودن منافع میکند. به چه حقی آمریکا بر ملتهای مستضعف چیره میگردد و به چه حقی برنامهریزی میکند و تمامیت ارضی کشورها را مورد تجاوز قرار میدهد، آنگونه که در عراق و افغانستان شاهد هستیم، میباید توجه فراگیر و جامعی برای برملا کردن این طرحها و اقدامات کنونی صورت گیرد و سپس با آنها مقابله شود آنهم از طریق دکترین وحدت اسلام.
حضور: یکی از ویژگیهای عمده مبارزات حضرت امام، غربستیزی بود و نفی سلطه، نفی تبعیض، نفی دخالت قدرتها در امور کشورهای منطقه. لذا امام نوک تیز حمله و مبارزه خویش را متوجه قدرتها کرد و در همین راستا، آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ معرفی کرد. حال با توجه به ویژگی عمده مبارزات حضرت امام که میتواند به نفع جهان اسلام تمام شود، چرا در کشورهای عربی و اسلامی به جای همراهی با این طرز تفکر حضرت امام، به تعامل با آمریکا میپردازند. علت یا علل چیست؟ چه موانعی سر راه وجود دارد که اینها نمیخواهند در راستای منافع کشورهای اسلامی، امت اسلامی و حتی کشورهای خودشان در درازمدت همراه با این تفکر و اندیشه اسلامی باشند؟
موسوی: مشکل اینجاست که بسیاری از نظامهای عربی به قدرت آمریکا تکیه کرده و سرنوشت خود را به دست این کشور سپردهاند. هماکنون به دلیل تسلط آمریکا، این ایده و تصور در اذهان نظامهای عربی نقش بسته که نمیتوانند بدون اجازه یا دستور آمریکا، تحرک و فعالیتی داشته باشند. سیاست تهدید و فشار آمریکا باعث شده که نظامهای عربی به دشواری بتوانند در حال حاضر از این تفکر و تصور خارج شوند. برگشت و رهایی از این تصور، خود راه حلی است که میباید شکل بگیرد و به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته شود. ولیکن برای نظامهای عربی این امر دشوار مینماید چرا که نه ملتها و نه آمریکا از آنها راضی نیستند و میان این دو نقطه فشار خطرناک، دچار نوعی بنبست سیاسی شدهاند که با گذشت آنهمه سال، دیگر توان خروج از آن را به آسانی برایشان میسر نیست. به نظر من، میباید تلاش و همگرایی بیشتری میان کشورها صورت گیرد و این موضوعی است که اکنون مشاهده نمیشود. ولی این تنها راه رهایی از بنبست است.
حضور: به نظر شما چگونه میتوان بین منافع کشورهای اسلامی و منافع جهان اسلام نوعی تعامل ایجاد کرد که ضمن حفظ منافع ملی، به منافع جهان اسلام و امت اسلام اندیشید. یعنی منافع جهان اسلام را به یک نحوی پویا کرد تا در تعامل یا مقابله با اتحادیههای بزرگی مانند اتحادیه اروپا یا کشورهایی مثل آمریکا قدرت ایستادگی داشته باشیم.
موسوی: دوری از ایدهها و تفکرات قومی و پایبندی به دکترینهای اسلامی میتواند ما را به عنوان یک قدرت قابل توجه و مورد اعتنا مطرح سازد. مشکل ما توجه و پرداختن به گفتمان قویگرای ضعیف و بیشالوده است. گفتمان قومی باعث همین شکاف موجود میان مسلمانان شده است. به نظر من، هیچگونه تقابلی میان مصالح کشورهای اسلامی و مصالح امت بزرگ اسلام وجود ندارد؛ برعکس، مصالح ملتهای مسلمان بخشی و جزیی از مصالح بزرگ جهان اسلام است و در درجه دوم اگر تمامی ملتها برای حفظ این مصالح و در رأس برنامههای خود قرار دادن آنها بکوشند، به گمان من، هیچ تعارضی با جهان اسلام نخواهند داشت. امروزه شاهد هستیم که اروپا و
£ طرحی بررسی شده برای محاصره منطقه اسلامی و محاصره کردن امت اسلام و دور ساختن آن از تمامی منابع و ذخایر خود در جریان است
آمریکا برای خود رژیمها و نظامهای واحد بزرگی خلق میکنند در حالی که ما حتی در اتحادیه عرب هم نتوانستهایم به یک وحدتنظر دست یابیم. گفتمان قومی در حال حاضر به هیچ وجه مفید و تاثیرگذار نیست و تنها راه، گفتمان اسلام یا وحدت اسلامی است و با عملی شدن پیشنهاد عضویت جمهوری اسلامی و ترکیه در اتحادیه عرب، یک اتحادیه اسلامی تکوین خواهد یافت. زیرا وضعیت کنونی جهان عرب، وضعیتی اسفبار است. علاوه بر آن، اگر نفت کشورهای حاشیهخلیج فارس، توان دفاعی جمهوری اسلامی و جناحهای سیاسی قوی ترکیه را کنار هم گذاریم، میتوان به تشکیل یک اتحادیه اسلامی قوی و درخور توجه امیدوار بود.
حضور: از نظر شما، وجه تمایز شخصیت و اندیشه حضرت امام نسبت به سایر رهبرانی که در جهان اسلام بودهاند یا در سطح جهان سوم هستند و علت محبوبیت ایشان در میان مستضعفان جهان چیست؟
موسوی: پیوند با خداوند سبحان. از دیدگاه بنده، این راز و جوهره تمامی جذابیت و محبوبیت امام است. پیوند با خداوند او را مستقل از جهان شرق یا غرب ساخت. امام به قدرت مطلق الهی متکی بود و به این قدرتهای ناتوان در برابر قدرت الهی نیازمند نبود. علاوه بر آن، محبت خداوند، عشقی قوی در دلها ایجاد میکند. امام در دل میلیونها مستضعف جهان جای دارد. حتی در دورترین کشورها. یکی از دوستان نقل میکنند که در زیمبابوه زنی آفریقایی را دیدم که در مقابل سفارت ایران ایستاده و دو مرغ در دست داشت. میگفت: تمام هستی من این دو مرغ هستند، میخواهم که اینها را به دست امام برسانید. امام با این جاذبه توانست قلوب میلیونها انسان را در جهان به سوی خود جذب کند. این عشق برای هیچکس حاصل نمیشود مگر اینکه ارتباط و پیوندی استوار با خداوند داشته باشد. این راز عظمت امام است. افزون بر اینها، امام هیچ ترس و واهمهای در وجود خود ندارد و از این رو میفرماید: «با دلی آرام و قلبی مطمئن از این دنیا میروم.»
حضور: به نظر شما چه باید کرد تا اندیشههای امام را به صورت پویا حفظ کنیم و بتوانیم برای خود و نسلهای آینده از آن بهرهمند شویم؟
موسوی: جمهوری اسلامی امروز زیر ذرهبین است، چه از سوی دوستان و چه از جانب دشمنان. و همواره مورد حمله قرار میگیرد تا میراث موجود امام در دل مردم ایران تضعیف یا از بین برود. به نظر من، زنده کردن میراث امام از طریق برگزاری چنین کنفرانسهایی تاثیرگذار است. مثلاً همین کنفرانس را بنده یک گام موفق در مسیر و روند طرح اندیشه امام میدانم. به اعتقاد بنده، یک نوع کوتاهی در رساندن پیام امام به ملتهای دیگر صورت گرفته. ممکن است این کوتاهی در تبادل فرهنگی اندیشه امام باشد. گمان میکنم هماکنون از این ناحیه یک نوع ضعف وجود دارد. اندیشه امام میباید به چندین زبان ترجمه شود. سخنرانیهای امام فکر نمیکنم به طور مناسب و شایستهای ترجمه شده باشد. من حتی در اینترنت ترجمههای کاملی از سخرانیهای امام بدست نیاوردم. این نکته تأملبرانگیزی است. افزون بر آن، یاد و اندیشه امام میباید از طریق شیوههای آموزشی و مدرسی زنده نگه داشته شود. بسیار ضروری است که جمهوری اسلامی و نسل آتی آن همچنان با اندیشههای امام در پیوند باشد. نسل آتی نباید دستاوردها و عظمت امام را به بوته فراموشی بسپارد و باید آزادی و استقلال جمهوری اسلامی را درک کند. استقلالی که جمهوری اسلامی را از بسیاری از مشکلات رهایی میبخشد. اندیشه امام باید در دل و جان کودکان و نوجوانان رسوخ یابد و مسئولان هم میباید افکار امام را در پیش بگیرند تا بتوانند این افکار را منتقل سازند. امام در سخنرانیهای خود تأکید میکند که خدمت به مردم در رأس همه
£ متأسفانه عدهای در میان ما مسلمانان تبلیغات و ادعاهای آمریکا را دنبال میکنند
£ آمریکا به چه حقی به منطقه وارد میشود و ادعای دارا بودن منافع میکند
امور است و به نظر من، اگر این شیوه ادامه یابد، میتوانند فکر امام را جذابتر ساخته و ذکر و یاد امام را در دلهای آیندگان ماندگارتر سازند.
حضور: با توجه به حرکتهای فمینیستی در مورد حقوق زنان در غرب، فکر میکنید حقوق زن مسلمان چگونه تأمین میشود؟
موسوی: جنبشهای آزادی زنان، جنبشهایی برای آزادی اندیشه و برای منفعت زنان نبوده است. این جنبشهای غربی، به یک نوع بیبند و باری و انحراف جامعه به طور کامل منجر شده و زنان را نه تنها آزاد نساخته، بلکه برعکس، در غرب، زن دچار نوعی بندگی شده است. زنان به صورت یک عروسک در اختیار مردان درآمدهاند. در اصل، اساس جنبشهای آزادی زنان، آزادی آنها از وضعیت کارهای سخت و مشقتبار در معادن بود. زیرا زنان با اوضاع اسفباری دست به گریبان بودهاند. آزادی حاصل شد، اما این آزادی از طریق مردان و به نفع مردان صورت گرفت. این آزادی، آزادی از تمامی ارزشها و آزادی بیبند و باری بود. آزادی حقیقی به عنوان یک الگو را در جمهوری اسلامی شاهد هستیم. من با زنان شاغل لبنانی نیز دیدارهایی داشتم. زنانی مؤمن و متدین و حامی ارزشها. ارزشها فعالیتهای آنان را تعریف میکند و در نهایت به تمامی حقوق خود دست مییابند زنان کویتی امروز باید به وضعیت زنان ایرانی از لحاظ دارا بودن حقوق سیاسی و اجتماعی غبطه بخورند. من با یکی از زنان عضو مجلس ایران دیداری داشتم. به ایشان گفتم که شما در پارلمان به بالاترین حد احترام به زنان و بهرهمندی از تمامی حقوق خویش دست یافتهاید. پس دیگر در پارلمان چه چیزی را مطالبه میکنید؟ موضوعاتی را برایم مطرح کرد که کاملاً خاص زنان بود مانند حقالارث زنان، سرپرستی اطفال، در حال حاضر این مسائل در کویت به هیچ وجه مورد بررسی قرار نمیگیرد. زیرا زنان وارد پارلمان نمیشوند و حق تعیین سرنوشت را ندارند. مشکل زنان در بسیاری از کشورهای اسلامی این است که به حقوق خویش آگاه نیستند و این حقوق را مطالبه هم نمیکنند. اما در مقابل، زنان ایرانی ـ از خلال اندیشه امام به حدود حقوق خویش آگاه شده و سپس توانستهاند این حقوق را مطالبه و کسب نمایند. حقوقی که میباید حقوق اکتسابی باشند. از همین رو، از نگاه من، اندیشه امام چارچوبهایی آشکار برای حقوق زنان تعریف و ترسیم کرده، زنان را در تمامی مسایل سیاسی شرکت و دخالت داده و در مشارکتهای اجتماعی و در عرصه عمل وارد ساخته است. زن ایرانی اکنون نهادی آشکار از آزادی زنان است و به گونهای است که با این آزادی، ارزشها و احترام خود را حفظ کرده و از خانواده خویش به عنوان یک زن نیز محافظت مینماید.
حضور: آیا اندیشه امام در رابطه با زن و جایگاه زن، به اندازه لازم در کشورهای اسلامی مطرح شده است یا خیر؟
موسوی: در کشورهای اسلامی، طرح حقوق و مسائل زنان از دیدگاه امام، متأسفانه به طور مناسب پوشش داده نشده است. تلاشهایی برای مطرح ساختن این مسأله به عنوان حق تعیین سرنوشت صورت گرفته است، اما تاکنون مورد پذیرش لازم در جامعه قرار نگرفته است. زیرا زنان از حقوق خود آگاه نیستند و به نظر من جامعه، اکنون به این موضوعات اهمیتی نمیدهد. زنان خلیجی توجه و اعتنایی به حقوق خود نمیکنند. اما هستند اقشاری که به مطرح کردن حقوق زنان و شرح اندیشههای امام درباره زنان که اندیشههایی اسلامی است، میپردازند. از نگاه بنده، در کشورهای حاشیه خلیجفارس این جنبهها مغفول مانده که یکی از این جوانب، حق تعیین سرنوشت میباشد که این کشورها فعلاً و به طور عام از آن غافل ماندهاند. همانگونه که اشاره شد بیشتر به
£ پیوند با خداوند سبحان، راز و جوهره تمامی محبوبیت امام است
£ امام به قدرت مطلق الهی متکی بود و به این قدرتهای ناتوان نیازی نداشت
امام به عنوان یک شخصیت سیاسی نگاه میشود و دیدگاههای اسلامی و جامع ایشان کمتر مورد توجه بوده است.
حضور: آیا حقوق زنان در کشورهای اسلامی مثلاً در کویت به طور کامل یا بالنسبه رعایت میشود؛ اگر نه مشکل کجاست و چه تفاوتی با ایران دارد؟
موسوی: حتی بخش کوچکی از حقوق زنان در جامعه کویتی به زنان داده نشده است. برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس گامهایی ـ حداقل در حقوق سیاسی زنان ـ برداشتهاند. بعضیها از زنان کویتی این انتقاد را میکنند که همیشه به دنبال حقوق سیاسی خویش هستند و سایر حقوق خود را مطالبه نمینمایند. حق سیاسی یک شیوه و ابزاری است برای مطرح کردن مسائل زنان در جامعه، وگرنه چگونه مسائل زنان مطرح شود در حالی که زنان حتی از عضویت در مجلس برای نمایندگی و طرح مشکلات خود محروماند. مرد هیچگاه نمیتواند مسائل زنان را به تفصیل مطرح سازد. بسیاری از مسائل قانونی اینچنیناند. مسائل دادگاههای کنونی در کویت، مسأله سرپرستی فرزند، مسأله سرپرستی فرزندان به طور عام مسائل پیچیده و بغرنجی هستند که زنان کویت از آنها در رنجاند. در حالی که ایران بسیاری از مسائل را مثلاً سرپرستی کودک وارث زنان را حل کرده و پشت سر گذاشته است، حال آنکه در کویت همچنان این مسائل حتی در مخیله زنان کویتی هم نمیگنجد.
مشکل اساسی این است که یک دید اجتماعی نامناسب در مورد زنان وجود دارد و یک نوع عدم پذیرش اجتماعی نسبت به حضور زن در تمامی عرصهها مشاهده میشود. برخیها، از قوانین اسلامی و دکترینهای شرعی بهرهبرداری کرده و ورود زنان به مجلس را در حال حاضر و برخی برای همیشه مجاز نمیدانند. علاوه بر آن، همانگونه که گفتم زنان از حقوق خود آگاه نیستند و بسیاری از زنان در بخش زیادی از نظرسنجیها اعلام کردهاند که خواهان حقوق خویش نیستند یا دست کم حقوق سیاسی خود را مطالبه نمیکنند، زیرا هیچ آگاهی نسبت به این مسائل ندارند. ایده حقوق سیاسی را به عنوان یک فعالیت سیاسی قلمداد میکنند در حالیکه در تز اسلامی این حق، یک نوع حق تعیین سرنوشت میباشد. تمامی مصوبات مجلس با زندگی مردان و زنان انطباق مییابد و اگر رأی زنان در پارلمان وجود نداشته باشد، مسائل زنان و رأی زنان حتی در مسائل مطرح برای جامعه کویت نیز نقش نخواهد داشت.
حضور: به نظر شما زن مسلمان چگونه زنی است و چگونه باید باشد؟
موسوی: زن در اسلام دو نقش دارد و از این رو عنایت الهی ایجاب کرده که زن از 9 سالگی به سن تکلیف برسد، در حالی که مردان از 15 سالگی به این سن میرسند. حجاب نیز یک نوع بزرگداشت زن و یک نوع پوشش خداوندی بر زن است. رویآوری زودتر زنان نسبت به مردان به عبادت نیز یک نوع عنایت خاص الهی است. زیرا زن در اسلام دو وظیفه اساسی دارد: وظیفه اصلی و وظیفه فرعی. از لحاظ اهمیت نفاوتی با هم ندارند اما یکی اصلی و دیگری فرعی است. وظیفه فرعی تربیت نسلی مؤمن، بیدار، مسلمان و توانای بر عمل به رسالت انسان بر روی زمین در جامعه میباشد. نقش دوم نقش امر به معروف و نهی از منکر است که خود نقش مهمی است. نقش زن در خارج از خانواده همتراز با نقش وی در درون خانواده است چرا که حضرت فاطمه(س) پس از درگذشت پدر خویش و غصب شدن حق خود، اقدام به دفاع و مطالبه حقوق خویش کرد. این یک نقش سیاسی و اجتماعی در جامعه بود، در کنار آن نقش آن حضرت در تربیت فرزندان خویش بود. حضرت زینب(س) چنین است. به عنوان یک سرمشق و الگو نقش سیاسی و تبلیغاتی مهمی را همراه با برادر بزرگوار خود یعنی امام حسین(ع) ایفا نمود و در همان حال، چهار فرزند خویش را به عنوان شهید در راه امام حسین(ع) و در روز عاشورا تقدیم کرد. بنابراین به نظر من، زن مسلمان باید این دو نقش مهم و اساسی را به عهده گیرد و میباید برای تحقق این دو به عبادات خود اهمیت فراوان دهد. هنگامی که خداوند تعالی زن را به عنایت الهی خود از 9 سالگی مفتخر میکند، بنابراین او را آماده ایفای این دو نقش اساسی و عظیم میسازد. زن در خانواده جهاد عظیم و سختی را به عهده دارد، چرا که اوست که یک خانواده مسلمان میآفریند و اوست که وجود و نظام خانواده را محافظت میکند و در عین حال یک نقش مهم در خارج از چارچوب خانواده دارد و آن نقش اجتماعی و سیاسی است. از دید من، زن در ایران الگویی از این دو نوع نقش را به عهده دارد.
حضور: ما هر سال در ایران شاهد برگزاری مراسم بزرگداشت حضرت امام هستیم و هر سال با شکوه هر چه بیشتر مردم ایران این سالگرد و این مراسم را برگزار میکنند. این مراسم چه بازتابی در کشور شما، در میان متفکران و مسلمانان دارد؟
موسوی: در کویت هم مراسمهایی به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام برگزار میشود. این بزرگداشتها یک نوع تجدید بیعت با حضرت امام و یک نوع پیوند بیشتر و بیشتر با مرجعیت تکاندهنده دنیا و یک نوع زنده داشتن یاد و اندیشه امام است. من به عنوان یک روزنامهنگار این فرصت را برای مطرح کردن ولو بخشی کوچک از دیدگاههای امام مورد استفاده قرار میدهم. حضور در چنین کنفرانسهایی، دیدگاهها را به هم نزدیک میسازد و عظمت اندیشه امام در عرصه سیاسی را برای کشورهای خلیج فارس بارزتر میکند. یکی از نویسندگان کویتی سال گذشته در این کنفرانس شرکت داشت و امسال نیز آرزو داشت که حضور یابد، اما شرایط برای وی فراهم نشد ولیکن آرزوی خود را برای شرکت در این کنفرانس یا در این مناسبت پنهان نگذاشت، زیرا حس میکرد که کمکم با فکر و اندیشه امام بیشتر آشنا میشود؛ هرچند که خود اهل تسنن بود.
بنابراین این یک نوع فرصت چه برای نویسندگان و چه برای اندیشهمندان و چه برای عاشقان امام است. برخی افراد هستند که عصر طلایی زندگی با امام را تجربه کردند و عاشق و شیفته شخصیت و اندیشه ایشان شدند. اینجا فرصتی است تا اینگونه افراد، امتنان و ارادت خود را نسبت به امام ابراز نمایند. امامی که حجاب را به طور صحیح و اسلام را به طور درست به ما آموخت و فهماند، در حالیکه پیش از این اینگونه نبودیم.
حضور: در پایان ضمن تشکر و خسته نباشید چنانچه برای همکاران خود در ایران که در زمینة اندیشههای امام کار میکنند، پیام یا سخنی دارید، بیان بفرمایید.
موسوی: امیدوارم که ملت ایران ارزش امام را درک کند. ما در خارج از ایران احیاناً از وجود یک مرجع و از یک اندیشه مطابق با واقعیت بیبهرهایم و از این رو امیدواریم ملت ایران این نعمت بزرگ الهی را قدر بداند و سپاسگوی آن باشد. و طبعاً راه سپاسگزاری این نعمت، حفظ و زنده نگه داشتن آن در دل و جان دیگران است. شما به عنوان خبرنگار مسئولیت خطیری در این زمینه دارید و همانگونه که گفتم، جمهوری اسلامی امروز زیر ذرهبین است و دوستان و دشمنان آن همگی به آن چشم دوختهاند. دوستان جمهوری اسلامی به عنوان یک الگو و یک نمونه اعلا و یک تز سیاسی حقیقی مطابق با واقعیت و حلکننده معضلات مینگرند و دشمنان منتظر و مترصدند تا خطا و اشتباهی از آن سر بزند تا دو دستگی را در میان ملت ایران اشاعه دهند. بنابراین تمسک و چنگ زدن به این نعمت، یک نوع سپاس نعمت است.