فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۶۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با استفاده از مدل تعدیل شده ی بیدل و همکاران (2009) در صدد مطالعه رابطه ی میان محافظه کاری، کیفیت اقلام تعهدی و کارایی سرمایه گذاری است.تحقیق مذکور، مبتنی بر تحلیل رگرسیون به روش تحلیل ترکیبی داده ها بوده که از داده های 111 شرکت ، طی سال های 1385 تا 1388 استفاده شده است .برای اندازه گیری محافظه کاری از معیار خان و واتز (2009) و برای اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی از تفاوت سود نقدی و حسابداری استفاده شده است .نتایج نشان می دهد، اعمال محافظه کاری، کارایی سرمایه گذاری شرکت ها را افزایش داده اما ارتباط معنی داری میان کیفیت اقلام تعهدی و کارایی سرمایه گذاری وجود ندارد. یافته مذکور تأکید مجددی بر نقش اقلام حسابداری در کمک به سرمایه گذاران بوده ومی تواند برای استاندارد گذاران حسابداری از جهت ضرورت های افشا مفید باشد.
بررسی تأثیر مدیریت سود بر کیفیت سود شرکت های دارای بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مدیریت سود در شرکت های دارای بحران مالی و تاثیر آن بر کیفیّت سود این شرکت ها در مقایسه با سایر شرکت ها، در طول سال های 1383 الی 1388 مورد بررسی قرار می گیرد و از داده های 32 شرکت دارای بحران مالی و 82 شرکت دیگر استفاده می شود. معیار شناسایی شرکت های دارای بحران مالی شمول مادة 141 قانون تجارت است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکت های دارای بحران مالی در مدّت چهار سال قبل از شمول مادة 141، با شیوه های دستکاری اقلام تعهدی و دستکاری فعالیت های واقعی به نسبت سایر شرکت ها به صورت بیشتری به مدیریّت سود پرداخته اند. دستکاری اقلام تعهدی با استفاده از الگوی اقلام تعهدی اختیاری کاسزنیک (1999) و دستکاری فعالیّت های واقعی توسط الگوی جریان های نقدی غیرعادی روی چودهری (2006)، اندازه گیری می شود. در مرحلة بعد، تأثیر مدیریّت سود صورت گرفته بر کیفیّت سود، با معیار محافظه کاری مشروط ارزیابی می گردد. جهت اندازه گیری محافظه کاری مشروط از الگوی بال و شیواکومار (2005) استفاده می گردد. آزمون محافظه کاری مشروط نشان می دهد که برخلاف انتظار، هر دو گروه از روش های حسابداری غیرمحافظه کارانه استفاده می کنند. بنابراین، با وجود اعمال بیشتر مدیریت سود در شرکت های دارای بحران مالی، کیفیت سود اندازه گیری شده با معیار محافظه کاری مشروط در هر دو گروه یکسان بوده و تفاوتی ندارد.
بررسی رابطه عوامل درون شرکتی و برون شرکتی با نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است. ایجادتوازن بین وجه نقد موجود و نیازهای نقدی، یکی ازمهمترین عوامل سلامت اقتصادی و تداوم فعالیت واحدهای تجاری است. از سوی دیگر بیشتر شرکت های ایرانی به علت موقعیت تورمی که موجود است ترجیح میدهند تا وجه نقد خود را به دارایی های دیگر تبدیل کنند. هر چند چنین پدیده رایجی سپر مقاومت در برابر تورم تلقی میشود، لیکن اثر ثانویه آن این است که شرکتها در سررسید بدهی ها در مانده شده و به اعتبار سازمان لطمه وارد می شود. تجربه نشان داده است که اغلب شرکت هایی که با درماندگی مالی و ورشکستگی مواجه شده اند همواره از سوء مدیریت سرمایه در گردش و نیز ضعف در کنترل وجه نقد رنج می برده اند.
هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل درون شرکتی و برون شرکتی مؤثر بر نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1381 تا 1390 میباشد. در این تحقیق تمرکز مالکیت، وجه نقد حاصل از عملیات، اندازة شرکت، حجم دارایی های ثابت و عدم تقسیم سود به عنوان عوامل درون شرکتی و متغیرهای نرخ تورم، حجم نقدینگی، بهای طلا ، بهای نفت و بهای ارز به عنوان عوامل برون شرکتی در نظر گرفته شده اند تا رابطه آنها با سطح نگهداشت وجه نقد مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 95 شرکت طی سال های 1381 تا 1390 با استفاده از تحلیل همبستگی و ضمن استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 95 درصد نشان میدهد که متغیرهای وجه نقد عملیاتی ، اندازة شرکت، حجم دارایی های ثابت، عدم تقسیم سود، نرخ تورم، حجم نقدینگی و نرخ ارز با سطح نگهداشت وجه نقد شرکت ارتباط معناداری دارند. همچنین این نتایج حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین متغیرهای تمرکز مالکیت، بهای طلا و بهای نفت با سطح نگهداشت وجه نقد شرکت ها می باشد.
ارتباط ارزشی سود حسابداری با بازده عادی و غیر عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، ارتباط ارزشی سود حسابداری و تغییرات آن با بازده عادی و غیر عادی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با توجه به مبانی نظری و ادبیات موضوعی، برای تجزیه و تحلیل داده ها، پنج مدل رگرسیونی مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری، از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 الی 1389 تشکیل شده و نمونه مورد بررسی با توجه به محدودیت های موجود، شامل 74 شرکت است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر این است که سود حسابداری برای استفاده کنندگان دارای ارتباط ارزشی است. به عبارتی دیگر، هر دو متغیر بازده عادی سالانه و بازده غیرعادی سالانه دارای رابطه معنادار با سود حسابداری می باشند. به این صورت که اعلان سود حسابداری با بازده عادی دارای رابطه مستقیم و معنی دار ولی با بازده غیرعادی دارای رابطه معکوس و معنی دار می باشد. در واقع اعلان سود حسابداری بر قیمت سهام تاثیر گذار میباشد و باعث کسب بازده مثبت یا منفی میشود.
بررسی رابطه بین بازده حاصل از استراتژی شتاب و نقدشوندگی
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری حوزه جدیدی در تئوری های مالی است که با کنار نهادن مفروضات تئوریهای مدرن مالی مبنی بر عقلانیت کامل عوامل اقتصادی و کارایی بازار، سعی در تبیین ناهنجاریهای بازارهای مالی دارد. اثر شتاب به معنای تداوم روند قیمت ها در میان مدت از جمله این ناهنجاریهاست. تبیین این پدیده و بررسی متغیرهای موثر بر آن، موضوع پژوهش های زیادی بوده است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بازدهی حاصل از استراتژی شتاب و نقدشوندگی در بورس اوراق بهادار تهران است. به این منظور در تشکیل پرتفوی از روش جیگادیش و تیتمن(1991) استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که در دوره زمانی پژوهش، رابطه ای بین نقدشوندگی سهام و بازده پرتفوی های شتاب وجود ندارد.
بررسی اثربخشی نسبی توقف معاملات و حد نوسان قیمت در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثربخشی نسبی توقف معاملات و حد نوسان قیمت سهام با استفاده از داده های بورس اوراق بهادار تهران در جایی می پردازد که هر دو مکانیزم اعمال می شود. پژوهش حاضر بر پایه مطالعه رویدادی است و منظور از رویداد، توقف معاملات و حد نوسان قیمت سهام می باشد. با توجه به فیلترهای منظور شده در نمونه گیری، 143 وقفه معاملاتی و 230 حد نوسان قیمت مربوط به 24 شرکت طی سال های 1387 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش تغییرات غیرعادی فعالیت معاملاتی، نقد شوندگی، نوسان پذیری و بازده غیرعادی را پیرامون توقف معاملات و حد نوسان قیمت بررسی می کند. با استفاده از اس پی اس اس 19 و روش مقایسه میانگین، نتایج نشان می دهد که فعالیت معاملاتی پس از هر دو مکانیزم افزایش می یابد. نقد شوندگی بعد از توقف معاملات افزایش می یابد اما پس از حد نوسان قیمت کاهش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که نوسان پذیری پس از توقف معاملات کاهش اما پس از حد نوسان قیمت افزایش می یابد. همچنین بر طبق نتایج این پژوهش، توقف معاملات با بازده غیرعادی رابطه معناداری ندارد و بازده غیرعادی پس از حد نوسان کاهش یافته است. در کل، نتایج این پژوهش نشان می دهد که توقف معاملات نسبت به حد نوسان قیمت کارآتر است.
تاثیر ساختار مالکیتی بر ارتباط بین جریان های نقد آزاد و استفاده بهینه از دارایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی، ساختار مالکیتی نقش با اهمیتی را در راهبری رفتارهای فرصت طلبانه مدیران ایفا می کند. در این پژوهش اشکال مختلف ساختار مالکیتی شامل مالکیت مدیریتی و نهادی و چگونگی تاثیر آنها بر ارتباط بین جریان های نقد آزاد و استفاده بهینه از دارایی ها مورد بررسی قرار می-گیرد. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی 1384 تا 1390 استخراج و از الگوی رگرسیونی داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین جریان های نقد آزاد، مالکیت مدیریتی و استفاده بهینه از دارایی ها رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد اما، ارتباط بین مالکیت نهادی و استفاده بهینه از دارایی ها تایید نگردید. همچنین، نتایج حاکی از این است که با افزایش مالکیت مدیریتی، ارتباط بین جریان های نقد آزاد و استفاده بهینه از دارایی ها منفی و معنی دارتر می شود. مدیران مایل به سرمایه-گذاری جریان های نقد آزاد در پروژه های با منفعت شخصی هستند و از رویه های پیش بینی شده پیروی نکرده و حتی از خالص ارزش فعلی منفی پروژه چشم پوشی می کنند. برخی از فعالیت های سرمایه-گذاری در مجموع ممکن است که بازدهی مثبت داشته باشند ولی این بازدهی کمتر از هزینه سرمایه است.
بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه شرکت ها از موضوعاتی است که پژوهش های زیادی را در ادبیات مالی موجب شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر روی هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور 4 معیار مختلف هزینه سرمایه شامل هزینه سرمایه سهام عادی، هزینه سرمایه سود انباشته، هزینه بدهی و میانگین موزون هزینه سرمایه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی 94 شرکت در طی دوره زمانی 1383-1390 با استفاده از داده های ترکیبی حاکی از آن است که بین عدم تقارن اطلاعاتی و دو معیار هزینه سرمایه یعنی هزینه سرمایه سهام عادی و هزینه بدهی رابطه معنادار وجود دارد اما بین عدم تقارن اطلاعاتی و دو معیار دیگر هزینه سرمایه یعنی هزینه سرمایه سود انباشته و میانگین موزون هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود ندارد. با توجه به نتایج فوق، می توان بیان نمود که تعریف عملیاتی هزینه سرمایه بر وجود یا عدم وجود رابطه مذکور اثرگذار است.
ارزیابی بازده بلند مدت عرضه های عمومی اولیه با رویکرد مدل فاما و فرنچ و تاکید بر نقدشوندگی و اهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحقیقات پیشین و فرضیات کاملاً منطقی که پیرامون بازدهی غیر عادی مثبت سهام عرضه اولیه در کوتاه مدت بوجودآمده است ممکن است بیشتر سرمایه گذاران تحت تاثیر این پیش فرضها بدون توجه به توانایی های درونی شرکت و بدون در نظر گرفتن شرایط بازار و وضعیت اقتصادی اقدام به خرید سهام عرضه اولیه نمایند و این امر در مواردی منجر به زیان بیش از معمول برای سهامداران و سرمایه گذاران کوتاه مدت و یا بلند مدت شرکتها می گردد.لذا انجام تحقیقی که به بررسی تاثیرات،عوامل مهمی چون نقدشوندگی و اهرم بر بازده عرضه های اولیه بپردازد ،ضروری می نماید.
در این پژوهش از معیار عدم نقدشوندگی آمیهود به عنوان شاخص های سنجش نقدشوندگی معاملاتی سهام و از نسبت بدهی به دارایی بعنوان نسبت اهرمی استفاده شده است. همچنین دوره بازده بلندمدت در عرضه های اولیه 1سال پس از عرضه با در نظر گرفتن 3 ماه اولیه بعنوان بازده کوتاه مدت درنظرگرفته شده است.
با توجه به نتایج آزمون های 16 معادله رگرسیون مورد بررسی، از بین پنج متغیر مستقل مورد بررسی تنها عوامل صرف ریسک بازار و اندازه رابطه معناداری با بازده بلند مدت دارند و در مورد سایر عوامل نمی توان گفت رابطه معناداری با بازده بلند مدت دارند.
پیش بینی سطح مدیریت سود با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر تحقیقات انجام شده در حوزه مدیریت سود به بررسی انگیزه ها و عوامل موثر بر سطح مدیریت سود پرداخته اند، ولی از این متغیرها به طور مستقیم برای پیش بینی سطح مدیریت سود استفاده نشده است. در نتیجه تنها همبستگی بین مدیریت سود و این متغیرها بررسی شده است. از این رو، طراحی یک مدل برای پیش بینی سطح مدیریت سود به منظور کاهش ریسک بحران های مالی ناشی از مدیریت سود و کمک به سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات صورت های مالی، برای اجتناب از تحمل زیان های عمده در بازار سرمایه ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با استفاده از متغیرهای موجود در ادبیات مدیریت سود و بکارگیری مدل شبکه های عصبی مصنوعی سطح مدیریت سود پیش بینی شده است. شبکه با استفاده از اطلاعات سال های 1379 تا 1387 مورد آزمون و آموزش قرار گرفت و در نهایت ساختار مطلوب با دقت 0.94 درصد در مرحله آموزش و 0.69 درصد در مرحله آزمون انتخاب شد.
آزمون توزیع بازده سهام در بورس اوراق بهادارتهران بین سالهای 90-1380
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت مالی – حسابداری مدیریت اوراق بهادار
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد مالی بازارهای مالی قیمت گذاری دارائی،حجم مبادله،نرخ های بهره اوراق قرضه
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت مالی – حسابداری تئوریهای حسابداری تحقیقات بازار سرمایه
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت مالی – حسابداری تئوریهای حسابداری بازده سهام
در سالهای گذشته بسیاری از تئوریهای مالی مانند مدل بهینه سازی پرتفوی مارکوییتز، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای شارپ- ترینیر- جنسن، قیمت گذاری اختیارها توسط بلک-شولز و غیره مبتنی بر فرض توزیع نرمال بازدهی ها بوده است، اما پژوهشهای اخیر این فرض را رد می کند. اگر توزیع بازدهی ها متفاوت از توزیع نرمال باشد، نوع متغیرها و شیوه بکارگیری آنها در این مدل ها با چالش روبرو می شود. بنابراین مهم است که نوع توزیع ها مشخص شود. به همین دلیل در پژوهش حاضر به کمک روش R/S برای تخمین نمای هرس و معیار اندرسون-دارلینگ، توزیع بازدهی سهام 22 شرکت فعال در بورس بین سالهای 90-1380 آزمون شده است و نتایج نشان می دهد که 9 نماد معاملاتی توزیع پایدار دارند.
بررسی تأثیر اطلاعات عرضه و تقاضای سهام برمدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مطالعات انجام شده پیرامون رابطه مدیریت سود با قراردادها در توجیه ادعاهای خود با دشواری هایی روبرو هستند. بعضی از محققین به نقش بازار سرمایه در ایجاد انگیزه برای مدیریت سود اشاره کرده اند [13]، [10]، [11]، [39]. فرضیه اصلی این تحقیق آن است که در شرایطی که تقاضای سهام بالاست مدیریت سود افزایشی است تا حدی که به سود پیش بینی شده نزدیک شویم. بررسی انجام شده در سه گروه از شرکت های بورس اوراق بهادار تهران که بر حسب میزان تقاضای سهام طبقه بندی شده اند نشان می دهد، شرکت هایی که میزان عرضه سهام آن ها بالاتر است کمتر سود را به صورت افزاینده اداره می کنند و بیش تر به دنبال آن هستند تا اندوخته های حسابداری را توسعه دهند. شرکت هایی که تقاضای سهام آنها بالاتر است بیشتر سود را به صورت افزاینده اداره می کنند تا سود گزارش شده را مساوی یا کمی بیشتر از سود پیش بینی شده نشان دهند. بنابراین، انگیزه مدیران برای مدیریت سود تحت تأثیر اطلاعات عرضه و تقاضای سهام قرار می گیرد. نتایج بدست آمده یافته های مشترک پاره ای از تحقیقات تجربی درباره چگونگی توزیع تعهدات غیرمنتظره و خطاهای پیش بینی را توضیح می دهد.
بررسی تاثیر دارایی نقدی نگهداری شده و انعطاف پذیری مالی بر بازدهی غیرعادی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین رابطه بین دارایی نقدی نگهداری شده و انعطاف پذیری مالی با بازدهی غیرعادی سهام می پردازد. بازده غیرعادی به تفاوت نرخ بازده واقعی و نرخ بازدهی مورد انتظار سهامداران اشاره دارد. برای اندازه گیری دارایی نقدی نگهداری شده از دو مدل اوزکان و اوزکان (2004) و اپلر و همکاران (2004)، و انعطاف پذیری مالی از مدل فالکندر و وانگ برای محاسبه بازده غیرعادی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و هدف اصلی این پژوهش تبیین تاثیر میزان دارایی نقدی نگهداری شده و انعطاف پذیری مالی بر بازده غیرعادی سهام شرکت ها می باشد. بدین منظور از اطلاعات مالی 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مابین سال های 1383 تا 1390 و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزارهای SPSS و Eviews7 استفاده نموده ایم. نتایج پژوهش حاکی از این است که دارایی نقدی نگهداری شده تاثیر منفی و با اهمیتی بر متغیر وابسته بازده غیرعادی داشته است بطوری که با افزایش نسبت دارایی های نقدی نگهداری شده از میزان بازده غیرعادی کاسته می شود و بالعکس، در حالی که انعطاف پذیری مالی تاثیری بر بازده غیر عادی سهام شرکت ها ندارد.
بررسی برآورد هزینه سرمایه و نرخ رشد با استفاده از مدل های طراحی شده بر اساس سود پیش بینی شده
حوزههای تخصصی:
از جمله معیار هایی که برای ارزیابی شرکت ها مورد توجه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان می باشد، هزینه سرمایه و نرخ رشد شرکت هاست. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت برآورد هزینه سرمایه و نرخ رشد می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی از لحاظ ماهیت و روش توصیفی می باشد. در این پژوهش نمونه گیری با استفاده از روش حذف سیستماتیک بوده، که 79 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه، در بازه زمانی 1379 الی 1391 انتخاب شده است. در پژوهش حاضر، بر اساس برآورد های حاصل از مدل های ساده و توسعه یافته و با استفاده از مدل های ارائه شده، هزینه سرمایه و نرخ رشد شرکت ها برآورد و سپس با هزینه سرمایه و نرخ رشد واقعی مقایسه شد، نتیجه آزمون t نشان داد که با استفاده از مدل های ارائه شده در این پژوهش امکان برآورد هزینه سرمایه وجود ندارد. اما نرخ رشد را می توان بر اساس ضرایب حاصل از مدل توسعه یافته برآورد نمود.
مقایسة ریسک و بازده صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های سرمایه گذاری و صندوق های سرمایه گذاری به عنوان نهادهای مالی که به سرمایه گذاران غیرحرفه ای کمک می کنند تا به طور غیرمستقیم در بازار سهام سرمایه گذاری کنند، دارای ویژگی های مشابهی هستند. به عنوان مثال مدیریت تخصصی و مدیریت ریسک دو ویژگی است که در هر دو نهاد مالی دیده می شود. به علت تشکیل سبد سهام در هر دو نهاد، انتظار این است که تا حد مناسبی ریسک غیرسیستماتیک در دو نهاد مدیریت شود. در عین حال سؤال در اینجاست که کدام یک از دو نهاد مالی مزبور، عملکرد مناسب تری داشته اند.
هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای بازده و ریسک صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری و به دست آوردن بازده تعدیل شده بر اساس ریسک این دو نهاد با استفاده از معیارهای شارپ و ترینور می-باشد. بدین منظور در فاصله زمانی ابتدای سال 1388 تا پایان سال 1390، به بررسی نتایج به دست آمده در مورد نسبت های محاسبه شده برای صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه پرداخته شده است.
بر اساس نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون برابری میانگین ها (میانه ها)، بر اساس معیار شارپ، عملکرد صندوق های سرمایه گذاری بهتر از شرکت های سرمایه گذاری ارزیابی می شود اما بر اساس معیار ترینور که بازده مازاد را با استفاده از شاخص بتا (شاخص بازار) تعدیل می کند، تفاوت معناداری میان بازده دو نهاد مذکور مشاهده نگردید.
بررسی مدیریت واقعی و حسابداری سود و میزان محافظه کاری در شرکت های موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقایسه ای مدیریت واقعی و حسابداری سود و میزان محافظه کاری حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بر مبنای توانایی نسبی تداوم فعالیت (توانمندی مالی) آن ها می پردازد. تحقیق با استفاده از داده های مقطعی و پانل نامتوازن و آزمون های مختلف تی، تحلیل واریانس دوراهه و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از نمونه شرکت های موفق و ناموفق در بازه زمانی
1388-1376 نشان می دهند که شرکت های ناموفق در سال های قبل از درماندگی مالی، مدیریت مثبت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری و دست کاری فعالیت های واقعی، انجام می دهند. هم چنین، شرکت های با احتمال پایین درماندگی، در انجام مدیریت سود، نسبت به شرکت های با احتمال بالای درماندگی موفق تر عمل کرده اند. در خصوص محافظه کاری نیز یافته های تحقیق، وجود رویکرد متهورانه (غیرمحافظه کارانه) را هم برای شرکت های موفق و هم شرکت های ناموفق نشان می دهد.
بررسی رابطة بین مسئولیت اجتماعی شرکت و خطای پیش بینی سود هر سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی و افشا مدیریت از سود، یکی از مهم ترین منابع اطلاعاتی ذینفعان می باشد. در سال های اخیر، مدیران به دلایل مختلفی از جمله کسب مشروعیت سازمان و فشار گروه های ذینفع به افشای اطلاعات اجتماعی سازمان اقدام می کنند. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین سطح افشا مسئولیت اجتماعی شرکت ها با قدر مطلق خطای پیش بینی سود هر سهم می باشد. نمونة مورد بررسی صنایع شیمیایی، فرآورده های نفتی و سیمانی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که برای دو دورة مالی 1390 و 1391 مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری سطح افشا مسئولیت اجتماعی شرکت ها، با استفاده از تحلیل محتوای گزارش سالانة هیئت مدیرة شرکت ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد بین سطح افشا مسئولیت اجتماعی شرکت ها با قدرمطلق خطای پیش بینی سود هر سهم ارتباط معکوس معنی داری وجود دارد. همچنین، بین سطح افشا عملکرد اجتماعی و زیست محیطی شرکت با قدر مطلق خطای پیش بینی سود هر سهم رابطة معکوس معنی داری مشاهده گردید.
بازده سهام و تغییرات نامنتظره سود: سطح بازار در مقایسه باسطح شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی واکنش رفتاری سرمایه گذاران نسبت به اخبار سودهای فصلی در سطح کل بازار است.با استفاده از 2877 شرکت-فصل در بازه ی زمانی 6 ماهه اول سال 1384 تا 6 ماهه اول سال1390،الگوی رفتاری شاخص کل بازار نسبت به تغییرات سودهای فصلی را مورد مطالعه قرار دادیم تا واکنش قیمت سهام نسبت به انتشار اخبار مربوط به تغییرات سودهای فصلی در سطح کل بازار،مورد آزمون قرار گیرد.نتایج مطالعه روی نحوه ی واکنش بازار سهام نسبت به تغییرات سود فصلی در سطح بازار نشان داد که بین بازده فصلی بازار و تغییرات سود رابطه معنادار وجود ندارد و اخبار تجمیعی حاصل از اعلان های فصلی سود توسط شرکتها باعث واکنش معنادار شاخص کل بازار نمی گردد.برخلاف نتایج بدست آمده درسطح بازار،بررسی رفتار قیمت درسطح شرکتها نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنادار بین بازده فصلی سهام و اخبار سود است.به بیان دیگر واکنش قیمت سهام شرکتها نسبت به اخبار سود فصلی،مثبت و معنادار است.همچنین با وجود این که در سطح شرکتی،قیمت سهام نسبت به اعلان سود فصلی دچار کم واکنشی است،چنین رفتاری در سطح کل بازار مشاهده نگردید.