فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
انتخاب نیروی انسانی پروژه یا شکل امروزی آن گروه پروژه از دغدغههای مدیران پروژه است، زیرا ماهیت فعالیتهای پروژهای از جمله محدودیت زمانی و موقتی بودن ایجاب میکند که افراد بسرعت جذب فعالیتها شده و اغلب کارها و فعالیتهای نامتعارف را با تجربیات قبلی انجام دهند. پس در این تحقیق سعی شده است تا الگو و مدلی برای انتخاب نظاممند و بر پایه اصول علمی جهت انتخاب گروه(تیم) یک پروژه و یا مراحلی از آن ارائه شود. این مدل براساس الگوی سازگاری فازی پایهریزی شده است. مفهوم سازگاری فازی برای سنجش میزان تناسب بین دو مجموعه فازی استفاده میشود که در این تحقیق تناسب بین دو مجموعه فازی مهارتهای هدف پروژه و مهارتهای گروههای بالقوه مورد سنجش قرار میگیرد. در این تحقیق ابتدا با استفاده از برنامهریزی پروژه، فعالیتها و مهارتهای مورد نیاز، مدت زمان فعالیتها، هزینههای هر فرد و برنامه تخصیص افراد به پروژه استخراج میشود. در گام بعد درجه عضویت هریک از مهارتهای هدف پروژه تعیین میگردد و به صورت مجموعه فازی مهارتهای هدف تعریف میشود. سپس با استفاده از همین روش، مجموعه فازی مهارتهای افراد تعریف میشود. در گام بعد با استفاده از مفهوم اجتماع فازی، گروههای بالقوه تشکیل میشوند. در گام بعد با تعیین و تعریف سطح کیفی, گروهها پالایش میشوند. سپس با استفاده از مفهوم سازگاری، درجه سازگاری گروههای پالایش شده محاسبه میگردد. همچنین هزینههای هر گروه نیز مورد محاسبه قرار میگیرد. در گام بعدی با استفاده از مقادیر درجه سازگاری و مقادیر هزینه گروههای پالایش شده، ماتریس تصمیمگیری تشکیل میشود. در ادامه وزن شاخصهای درجه سازگاری و بودجه مورد نیاز هر گروه با استفاده از آنتروپی شانون تعیین میگردد. در پایان نیز با استفاده از روشSaw گروهها رتبهبندی میشوند و گروه بهینه انتخاب میگردد. در نهایت گروه انتخاب شده به پروژه تخصیص داده میشود. همچنین در پایان یک مورد کاربردی ارائه میشود.
استراتژی های استفاده از استانداردهای مدیریت پروژه: رویکرد مدل تعالی سازمانی اروپا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پروژه ها
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل ریاضی برای زمانبدی پروژه با محدودیت منابع در حالت چند مد و با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تنزیل یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مدل ریاضی جهت زمانبندی پروژه هایی با محدودیت منابع در حالت چند مد و با هدف بیشینه سازیNPV ارائه شده است. مدل ارائه شده برگرفته از مسئله MRCPSP- GPRمی باشد. در این پژوهش ابتدا یک مدل ریاضی که قادر به ارائه جواب دقیق باشد جهت حل نمودن مسائل MRCPSP- GPRارائه خواهد شد، سپس مدل برای محاسبه هزینه اضافه کاری، در نظر گرفتن جریمه دیرکرد، پاداش زودکرد و تاثیر آن برروی NPVپروژه تعمیم می یابد. در نظر گرفتن هزینه های اضافه کاری و پاداش و جریمه زمان تحویل به طور همزمان در تصمیم گیری، زمانبندی و مقدار واقعی NPV پروژه تاثیر بسیاری خواهد داشت. برای نزدیکتر شدن نتیجه مدل به شرایط واقعی، دو سیاست پرداخت کلاسیک در قالب تابع هدف مدل ارائه شده است. جهت اثبات عملکرد مدل یک مسئله استاندارد با دو سیاست پرداخت مدل سازی و حل شده است. در نهایت، 36 نمونه پروژه ی استاندارد با سایزها و پارامترهای مختلف توسط مدل زمانبندی شده و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت.
ضرورت تحول به نگرش مدیریت پروژه (1)
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۸
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تجاری سازی تحقیقات بعنوان یکی از ماموریت های اصلی دانشگاهها، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی انجام پذیرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق؛ ابتدا، با مرور ادبیات، مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر تجاری سازی احصاء و با بهره گیری از نظریه سه شاخگی (3c) هر کدام از مولفه ها بر اساس ویژگیهایی در سه دسته عوامل زمینه ای، محتوایی و ساختاری طبقه بندی و چارچوب مفهومی تحقیق ارائه و با جمع آوری داده های تجربی و روش مدل سازی معادلات ساختاری، چارچوب پیشنهادی اعتبارسنجی و مدل نهایی تحقیق ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش و مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق، عوامل زمینه ای 4/34 درصد، محتوایی 5/21 درصد و ساختاری 7/34 درصد تغییرات مربوط به متغیر تجاری سازی را بطور مستقیم تبیین می کنند. از سوی دیگر، متغیر زمینه ای بطور غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی عوامل ساختاری به میزان 8/14 درصد و از طریق متغیر میانجی عوامل محتوایی به میزان 7/16 درصد بر متغیر وابسته تجاری سازی تاثیر دارد. محاسبه و تحلیل شاخص های برازش با نرم افزار Smart-PLS انطباق چارچوب مفهومی و پیشینه تجربی با واقعیت را تایید نمود.
ارائه مدل تلفیقی IAHP/DEA به منظور ارزیابی پیمانکاران صنایع ساخت وساز با وجود داده های نادقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که سازمان های پروژه محور با آن مواجه اند، مسئله برون سپاری فعالیت ها به منظور تمرکز بر مدیریت یکپارچه آن هاست. صنایع ساخت وساز پروژه ای نیز با توجه به ماهیت خود و گستره کاری وسیعی که دارند، از این امر مستثنی نیستند. انتخاب پیمانکار بر مبنای کمترین قیمت پیشنهادی، نه تنها نتوانسته است از مخاطرات پیش روی کارفرمایان و سرمایه گذاران این صنعت بکاهد، بلکه با وجود توسعه روش های پیش ارزیابی، همچنان از جمله عوامل اصلی در ناکامی پروژه ها و تشدید ریسک های سرمایه گذاری در این حوزه است. در این مقاله، حل مسئله انتخاب و ارزیابی مجدد پیمانکاران با استفاده از روش ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها (DEA) ارائه می شود. تمایلات کارفرمایان بر به کارگیری تعداد زیاد معیارها از طرفی و مواجهه با تعداد اندک پیمانکاران در مناقصات اجرایی به سبب تخصصی بودن کارها از طرف دیگر موجب افزایش تعداد پیمانکاران در مرز کارایی خواهد شد؛ لذا به منظور رفع این مشکل، مدلی تلفیقی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی بازه ای(IAHP) و تحلیل پوششی داده ها توسعه داده می شود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی بازه ای به سبب وجود داده های نادقیق در قضاوت خبرگان مدنظر قرار می گیرد. نتایج حاصله، نشان از این قدرت تفکیک پذیری بالای مدل پیشنهادی دارد.
طراحی الگوی مفهومی مدیریت عملکرد و تدوین راهبرد با بهره گیری از BSCو EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پیشرفت علمی، تحول و توسعه، بهبود عملکرد و تبدیل دانشگاه مورد مطالعه به یک دانشگاه راهبردمحور، استفاده از مدیریت عملکرد سازمانی و پشتیبانی از تحقق چشم انداز ضرورت می یابد که یکی از الزامات آن استفاده از مدل های ارزیابی عملکرد می باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که با تلفیق مدل های ارزیابی متوازن(BSC) و تعالی سازمانی(EFQM) می توان چارچوب مناسبی را برای ارزیابی عملکرد فراهم نمود. در این مقاله، پس از بررسی مفاهیم نظری و مقایسه ی مدل های یادشده، نقاط قوت و ضعف هر یک مورد بررسی قرارگرفته و در پایان به ارایه ی مدل مفهومی مدیریت عملکرد پرداخته که نتایج مفیدی در بر داشته است. برای شناسایی اهداف راهبردی با رویکرد کارت امتیازی متوازن و متناسب با چشم انداز تعیین شده، از دو ایزار مصاحبه و پرسش نامه ی استفاده شد. سپس برای تعیین روابط علّی اهداف، از ماتریس QFD استفاده شد. درپایان، به منظور هم راستاسازی این دو مدل و تحقق دو عامل اثربخشی و کارآیی، ماتریسQFD مورد استفاده قرارگرفت که تلفیق دو مدل، باعث بهبود مستمر و افزایش بهروری در دانشگاه می شود
بهینه سازی قابلیت اطمینان سیستمی با زیرسیستم های k-out-of-n با در نظر گرفتن هزینه ای برای کاهش نرخ خرابی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مدل جدیدی برای مسئله تخصیص افزونگی با ساختار سری- موازی و زیر سیستم های k-out-of-n با در نظر گرفتن هزینه ای جهت کاهش نرخ خرابی ارائه شده که در آن دو سیاست افزونگی آماده به کار سرد و فعال به عنوان متغیر تصمیم برای هر یک از زیر سیستم ها در نظر گرفته شده است. هدف از حل مدل ارائه شده، تعیین سیاست افزونگی، نوع و تعداد اجزاء مازاد تخصیص یافته و نیزضریب کاهش نرخ خرابی هر زیر سیستم برای حداکثر کردن قابلیت اطمینان کل سیستم تحت محدودیت های هزینه و وزن می باشد. ازآنجایی که مسئله تخصیص افزونگی در رسته مسائلNP-hard قرار می گیرد از یک الگوریتم فرا ابتکاری به نام الگوریتم ژنتیک (GA) برای حل مدل استفاده شده و به منظور تنظیم پارامترهای موثر بر این الگوریتم روش سطح پاسخ (RSM) به کار گرفته شده است. در انتها نتایج ارائه شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
نگاهی جامع بر عوامل کلیدی موفقیت پروژه های ERP
حوزههای تخصصی:
مقدمهای بر مدیریت پروژه نوین
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۳
حوزههای تخصصی:
نقش تحقیق عملی در مهندسی مجدد فرایندها
منبع:
هنر مدیریت۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
مدیریت سبد پروژه ها در بحران کنونی اقتصاد جهان
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و نقد روش زنجیره بحرانی در مدیریت پروژه
حوزههای تخصصی:
ارایه مدل جدید یالندگی مدیریت پروژه سازمانی با استفاده از تلفیق مدل های کرزنر و opm3
حوزههای تخصصی:
گزینه قراردادها و توافق نامه های حقوقی در تامین مالی پروژه ای
حوزههای تخصصی:
شناسایی ادعاهای طرفین قراردادهای متعارف ساخت در ایران و تحلیل عوامل ایجاد آنها
حوزههای تخصصی:
تخصیص منابع محدود به پیمانکاران با استفاده از روشهای FAHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله یک راه حل جهت تخصیص نقدینگی محدود به پیمانکاران بر اساس اولویتهای پروژه که یکی از مباحث مطرح در مدیریت نقدینگی پروژه ها می باشد، ارائه می کند. هدف از این تحقیق ارائه یک راهکار جهت حل مشکلات پیمانکاران عمومی در تخصیص منابع به پروژه های نفت و گاز می باشد. در این مقاله ابتدا شاخصهای اثر گذار بر عملکرد پیمانکاران، با استفاده از روش AHP فازی تعیین می شود. سپس، وزن معیارهای مربوطه محاسبه و امتیاز نهایی پیمانکاران با استفاده از روش TOPSIS بر اساس شاخصهای مذکور تعیین می گردد و در ادامه، پیمانکاران رتبه بندی می شوند. در نهایت، با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری نحوه تخصیص نقدینگی محدود در دست به پیمانکاران ارائه می گردد. جهت تشریح روش، از اطلاعات واقعی مربوط به یک پیمانکار عمومی فعال در حوزه نفت و گاز استفاده شده است. در پایان، نتایج ارائه شده در خصوص مسئله مورد نظر و همچنین پیشنهادهای توسعه ای ارائه گردیده است.
کاربرد سیستم های به هم پیوسته ABC و EVA جهت مدیریت پروژه
حوزههای تخصصی:
گزینش بهترین پیشنهاد در مناقصه های طرح و ساخت
حوزههای تخصصی: