فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث انگیزترین مباحث در دانش های کلام، اخلاق، فلسفه ی اخلاق و اصول فقه که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان از یونان باستان تاکنون بوده است، حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آنهاست.
مجموع آنچه درباره ی گزاره هایی چون عدل حسن است و ظلم قبیح است گفته شده مربوط به ارائه ی تعریف و چیستی آنها و نیز چگونگی فهم و ادارک آنها می باشد که در آثار حکیمان و متکلمان به طور پراکنده آمده است و در برخی از آثار آنان گونه ای از اضطراب، ناشفاف بودن، مغالطه و خلط حوزه های مختلف دیده می شود. در این میان، حکیم لاهیجی از معدود حکیمانی است که موشکافانه، به تحریر محل نزاع نشسته و با تفکیک هنرمندانه ی حوزه های مفهوم شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی گزاره های اخلاقی به تحلیل آنها و تصحیح باورپیشینیان در آنها پرداخته است. این مقاله کوشیده است تا ضمن اشاره به پیشینه و مقدمات مسأله به ارائه ی دیدگاه حکیم لاهیجی و نقد و بررسی آن بپردازد که مهم ترین آن ادعاء بداهت حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آنهاست.
بررسی مفهوم روان شناختی کبر در منابع اسلامی و مقایسه آن با خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، و با هدف بررسی ارتباط میان مفاهیم روان شناختی و اخلاقی، به تبیین رابطه کبر و خودشیفتگی با دیدگاه روان شناختی پرداخته است.
در این پژوهش، ابتدا مفهوم «کبر» از منظر قرآن و روایات و همچنین نظر علمای اخلاق، و نیز مفهوم «خودشیفتگی» از نظر روان شناسان مورد بررسی قرار گرفته و سپس علایم، اقسام، علت شناسی، نشانه شناسی، طیف شناسی و درمان آن دو، تبیین و با هم مقایسه شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که کبر و خودشیفتگی همپوشی قابل توجهی دارند و رابطه آنها در نشانه شناسی بیشترین تطابق را دارد و در علت شناسی و درمان با هم متفاوت هستند. در علل و درمان، بررسی کبر عمیق تر و اعم است، ولی متناسب با نیاز روز کاربردی نشده است که در این زمینه روان شناسی و اخلاق می توانند تأثیر خوبی بر شیوه درمان داشته باشند.
بررسی مفهوم خودشناسی از نگاه اسلام و استنتاج اهداف و روش های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بینش اسلام، خودشناسی مفهومی اساسی است که از دو راه معرفت انفسی و آفاقی ممکن و میسر می شود و خود منشأ بسیاری از آموزه های اخلاقی و تربیتی می باشد. بر این اساس، این نوشتار به بررسی مفهوم خودشناسی از نگاه اسلام و استنتاج اهداف و روش های تربیتی برخاسته از این مفهوم می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است که به صورت توصیفی تفسیری موضوع مزبور را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. همچنین پژوهش با رویکردی کلامی مفهوم خودشناسی نزد اسلام را بررسی می کند. ازاین رو، پژوهش در وهله نخست، معطوف به قرآن و سپس به تفاسیر متکلمان و صاحب نظران شیعی است. سرانجام باید گفت: از نگاه اسلام، خردورزی زیربنای خودشناسی آفاقی و انفسی و نیز تهذیب نفس و کمال معنوی انسان است و بر اهداف و روش های تربیتی برخاسته از این مفهوم نیز مترتب می باشد.
خلق نیکو: بسترها، کارکردها و مهارت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ای که در این تحقیق با آن روبه رو هستیم، معنای خلق نیکو، حد و مرز آن، بسترهای زمینه ساز خوش اخلاقی، آثار آن و مهارت هایی برای ایجاد و تقویت خلق نیکوست. هدف این پژوهش، یافتن بهترین راهکار برای ثبات و پایداری زندگی، آرامش و نشاط اعضای خانواده، تأمین مطالبات اعضا، رفع نیازمندی های عاطفی و احساسی و پیدا کردن سعادت و خوشبختی است. روش تحقیق در این پژوهش، روشی تحلیلی توصیفی است که بر داده های دینی و روان شناختی مبتنی است. یافته های اصلی این تحقیق ضرورت توجه به شاخص های انتخاب همسر برای تأمین خوش اخلاقی فرزندان، داشتن مهارت کافی برای مواجهه با طبع های مختلف در زندگی و بهادادن به خوش اخلاقی به عنوان مبنای اصلی برای موفقیت در زندگی است.
الزام در آینة آیة «لا اکراه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای تربیت دینی، مربیان می توانند از روش های گوناگونی بهره گیرند. یکی از این روش ها «الزام» است که در آن افراد به پذیرفتن دین، افزایش میزان ایمان، فراگیری آموزه های دین و انجام دستورهای عملی دین وادار می شوند. یکی از پرسش های مهمی که در این بحث مطرح می شود این است که آیا مربیان مجازند در تربیت دینی متربی از الزام و اجبار استفاده کنند؟
از آنجا که برای نفی الزام در تربیت دینی از منظر اسلام عمدتاً به آیة «لا اکراه» تمسک شده است؛ در این مقاله برای پاسخ به پرسش مزبور، آیة «لا اکراه» و آیات مشابه آن را با روش تفسیری و فقهی بررسی می کنیم. نتیجة کلی به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که استدلال به آیة «لا اکراه» و آیات مشابه آن بر عدم جواز استفاده از روش الزام و اجبار در تربیت دینی به طور مطلق، تام نیست و با اشکال رو به رو ست.
مبانی پرورش صله رحم و نقش آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف پژوهش حاضر، بررسی مبانی پرورش صله رحم و نقش کلیدی آن در ایجاد همبستگی و تحکیم تعاملات و پیوندهای میان اعضای شبکه خویشاوندی و اجتماعی است. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است و به منظور گردآوری داده های لازم جهت دستیابی به اهداف پژوهش، متون حدیثی مرتبط با موضوع با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع گردآوری و با شیوه کیفی تحلیل شده است. نتایج پژوهش در دو بخش مبانی و نقش آنها در سبک زندگی اسلامی تبیین شده است. در بخش اول، ویژگی ها (کرامت، تمایل به معنویت و فضیلت دوستی، محبت، نوع دوستی، انس و الفت، آرامش طلبی، مثبت نگری، تمایل به احسان، خودارزشمندی و دیگرارزشمندی، تمایل به شادکامی، عفو و بخشش، مسئولیت پذیری اجتماعی و تمایل به مالکیت) مطرح گردیده و در بخش دوم پیامدهای روانی عاطفی، روانی اجتماعی، معنوی دینی و اقتصادیِ ویژگی های مذکور تبیین شده است.
سعادت از دیدگاه فخررازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فخر رازی ویژگی ها و تقسیمات متعددی برای سعادت برمی شمرد. وی گاهی آن را به جای واژگانی همچون لذت و کمال به کار می گیرد. از نظر او، مفاهیمی همچون سعادت، کمال و لذت به دلیل بداهت و انتزاعی و غیرماهوی بودن، قابل تعریف به حدّ یا رسم نمی باشند. از آنجا که لذت و کمال رابطه تنگاتنگی با سعادت دارند، ازاین رو بهره گیری از مفاهیم فوق می تواند مفید باشد. فخر سعادت را امری دارای مراتب و درجات و تشکیک پذیر و نیز دارای اقسامی همچون: نفسانی (روحانی)، بدنی و خارجی می داند. او سعادت دنیوی را به کمال رسیدن نفس ناطقه در قوای عملی و نظری و رسیدن به مقام عبودیّت عارفانه الهی می داند. برترین درجه سعادت در نگاه او، دیدار حق در آخرت است که موجب رستگاری اخروی و ابدی می شود. از نظر ایشان برترین درجه سعات فقط در آخرت محقق می گردد.
اخلاق از دیدگاه اشاعره و معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در علم اخلاق، از حسن و قبح سخن می رود و اخلاق بر اخلاق از دیدگاه اشاعره و معتزله مدار حسن و قبح می چرخد، اعم از آن که در حوزه عقاید یا اوصاف نفسانی و یا افعال باشد. نگارنده در مقاله حاضر، اخلاق را از دیدگاه دو مکتب کلامی اشاعره و معتزله بررسی کرده است. معتزله به حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال معتقدند و آن را از لوازم اساسی عدل الاهی می دانند. آنان همه افعال الاهی را حَسَن و زیبا می دانند و برآنند که خدا فعل قبیح انجام نمی دهد و در انجام واجبات، اخلال نمی ورزد. صفت عدل به صفات اراده و قدرت مطلق الاهی بازمی گردد؛ این صفات به شناخت توحید و مطلق صفات خداوند می انجامد. شناخت توحید و اثبات قدیم بودن خدا، بر آزادی اراده و اختیار انسانی در افعالش متوقف است و صحت این امور نیز به عقل توقف دارد نه نقل؛ در غیر این صورت، به فروپاشی نظام اجتماعی، بطلان قانون علّیت و نیز به نابودی شرع و دین می انجامد. در برابر این دیدگاه، اشاعره به حسن و قبح الاهی و شرعی افعال پایبندند. آنان به عدل خدا باور دارند اما نه با تعریفی که معتزله قائل است؛ بلکه به اعتقاد ایشان هر کاری که خدا انجام دهد، عین عدل است. بنابراین، آنان حسن و قبح افعال را ذاتی نمی دانند و به تبع، برای عقل در کشف حسن و قبح، ارزشی قائل نیستند؛ بلکه آفریننده حسن و قبح را خدا و فرمان الاهی می دانند. در نظر آنان نیز حسن و قبح افعال، به اراده و قدرت مطلق الاهی بازگشت دارد که هر دو صفت از صفات ذات به شمار می آید. نکته دیگر، آن است که هر دو مکتب در عقلی بودن برخی از معانی حسن و قبح، دیدگاهی مشترک دارند؛ تنها در استحقاق مدح و ثواب و ذم و عقاب، عاجلاً و آجلاً، اختلاف نظر وجود دارد. سرانجام این که در دستگاه کلامی معتزله و مطابق تفسیر آنان از حسن و قبح افعال، نگاه و توجه، بیش تر «انسان مدارانه» است؛ حال آن که در دستگاه کلامی اشاعره، تأکید بیش تر الاهیاتی و «خدامحور» می باشد.
آموزه تسلیم، مبنایی برای اخلاق جهانی با موردپژوهی در اسلام و آیین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
قرآن کریم محوری ترین دعوت خود را دعوت به تسلیم در مقابل خدا قرار داده است. همچنین در آیین هندو به طور عام، و در برخی مکاتب آن به طور خاص، این اصل، جایگاهی به برجستگی جایگاه تسلیم در اسلام دارد. از طرفی، تسلیم در مقابل حقیقت را می توان جامع ترین اصل اخلاقی دانست. از این رو، بررسی تطبیقی این مفهوم می تواند مبنایی جهانی برای اخلاق فراهم کند که قرآن نیز آن را می پذیرد و بر آن تأکید دارد. این پژوهش تلاش دارد با تأمل در این آموزه اساسی، آن را به مثابه مبنایی برای اخلاق الاهی جهانی، فراپیش نهد. به این منظور، این اصل اساسی از باب موردپژوهی، در دو دین بزرگ از دو گونه اصلی ادیان جهان، بررسی شده است.
فلسفة تربیت اسلامی و مأموریت احیای عمل تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، نخست تبیینی از عمل تربیت اسلامی تدارک می بیند. این تبیین را از طریق تحلیل موقعیت به کارگیری یک روش تربیت اسلامی ارائه می کند؛ سپس، استدلال می کند که فلسفة تربیت اسلامی با رویکرد استنتاجی، که در پی دستیابی به روشها و فنون تربیت اسلامی است، عملاً با محدود شدن به این کارکرد و غفلت از زمینه های بکارگیری این روشها و فنون به روند فرسایشی کاهش «عمل» به «روش» در نظام تربیت رسمی کمک می کند. در نهایت، این نقد را پایة دفاع از مأموریت فلسفة تربیت اسلامی برای احیای عمل تربیت اسلامی، و پذیرفتن نقش مسئولانه تری برای کمک به تحقق عامل تربیت اسلامی قرار می دهد.
جهانیشدن و هویتیابی دینی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن یا جهانی سازی از موضوعات چالش برانگیز عصر حاضر است که مسائل تازه ای چون هویت یابی نوجوانان و به طور خاص هویت یابی دینی در جوامع مذهبی را پیش آورده است. جهان بینی حاکم بر عصر جهانی شدن، جهان بینی سکولاریستی است که ارزش های دینی را از شئون مختلف زندگی اجتماعی جدا می داند، در صورتی که دین پیوندی وثیق با ارزش های اخلاقی داشته و بهترین راه برای دستیابی به اخلاقیات است. این در حالی است که در عصر جهانی شدن اخلاقیات دچارانحطاط و هویت یابی دینی دستخوش تعلیق و سردرگمی شده است. در این پژوهش، غرض آن است که تاثیر جهانی شدن بر هویت یابی دینی نوجوانان تبیین شود. پژوهش حاضر از نوع بنیادی-نظری است. روش بکار رفته در آن توصیفی-تحلیلی (اسنادی) و شیوة تجزیه و تحلیل اطلاعات عقلانی– منطقی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش برداری استفاده شده و منابع تحقیق شامل آثار مکتوب و غیرمکتوب می باشد. در این پژوهش، برای دستیابی به هدف پژوهش به سؤالات زیر پاسخ داده شد:
مقصود از جهانی شدن و جهانی شدن فرهنگی چیست؟ هویت دینی چیست و آثار مترتب بر آن کدام است؟ عوامل مؤثر بر هویت دینی چیست و موانع دستیابی به آن کدامند؟ و بالاخره، دین در عصر جهانی شدن دارای چه جایگاهی است؟ همچنین، پس از پاسخ به سؤالات ذکر شده و نتیجه گیری، با عنایت به موج بیداری اسلامی درجهان اسلام، راهکاری جهت دستیابی به هویت دینی در سطح ملی و منطقه ای ارائه شد است.
مراحل تعلیم و تربیت از دیدگاه ابنسینا با تأکید بر نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین مراحل تعلیم و تربیت با توجه به دیدگاه ابنسینا در بارة نفس است. روش مورد استفاده در این پژوهش که پژوهشی کیفی و موردی است، روش توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش که مراحل تعلیم و تربیت با توجه به سیر تکاملی نفس تعیین گردید، سه مرحلة تمهید؛ اعتدال و اعتلا؛ مرحلة ملکوتی برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شد. مرحلة تمهید که شامل مرحلة نفس نباتی، حیوانی و انسان بالقوه (عقل هیولانی تا بالفعل) است از دوران پیش از تولد آغاز می شود و تا بلوغ صوری ادامه مییابد. دومین مرحله که شامل انسان بالقوه (عقل هیولانی تا بالفعل) و انسان بالفعل (حصول کلیة معقولات ثانی) است از 15 سالگی آغاز می شود و به دلیل فزونی عقل از 40 سالگی به بعد، پایانی برای این مرحله لحاظ شده است. مرحلة ملکوتی که مرحلة انسان بالفعل در معنای تام آن و وصول به مرتبة عقل بالمستفاد است، مرحلة نهایی تعلیم و تربیت شناخته شد که متناظر با هدف غایی نظام فلسفی ابنسینا یعنی دستیابی به سعادت حقیقی است. نتایج همچنین حاکی از آن است که ابنسینا با معطوف ساختن توجه به شروع تربیت پیش از تولد، تأدیب و تربیت اخلاقی کودک از پایان دو سالگی و... نظام تعلیم و تربیتی مادامالعمر متشکل از نظام رسمی و غیررسمی را پایه گذاری نمود.
عوامل و مراحل تکوّن رفتار اخلاقی در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در اسلام رفتاری اخلاقی محسوب می شود که براساس امکان، اختیار و آگاهی لازم صورت گرفته باشد. این نوع رفتار ممکن است به مرحله ظاهری جسمانی رسیده و یا امری درونی مانند حسد و ریا باشد. مراحل تکون رفتار اخلاقی از نفس و براساس نیازهای غریزی مادی– معنوی روحانی و متأثر از عوامل درونی، بیرونی و محیطی صورت می گیرد. فرایند و مراحل رفتار از نیاز شروع شده، پس از طی مراحل ادراکی (علم)، تخیل، قصد و انگیزه، ایمان و اراده به مرحله ظاهری می رسد. در این میان، عوامل و فرایندهای متعدد و متنوعی نیز مطرح می شوند که در جای خود قابل بحث و بررسی هستند. فیلسوفان مسلمان، مبدا اصلی رفتار انسان را در نفس و با استفاده از قوای آن جست وجو می کنند. روان شناسان، انگیزه و نیاز را عامل اصلی بروز و شکل گیری رفتار می دانند. اخلاقیون مسلمان، حوزه نفس و عوامل اخلاقی ارزشی را چون گرایشات فطری معنوی و ... را مطرح می کنند. تاکنون در میان آثار علمی و عملی اخلاق اسلامی، به طراحی نظام وار و جامع مراحل تکّون رفتار اخلاقی توجه چندانی صورت نگرفته است. این پژوهش زمینه ای برای طرح این موضوع است.
واکاوی مفهوم «ترس» با تکیه بر نوع ضدارزشی آن در قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«ترس» یکی از مهم ترین ویژگی های اخلاقی است که به حسب متعلق آن به دو قسم ارزشی و ضدارزشی تقسیم می شود؛ گاه فضیلت و گاه رذیلت به شمار می آید. دستة اول، از مهم ترین فضایل اخلاق است که نقشی سازنده در تربیت انسان ها دارد و موجب نجات از خطراتی است که انسان را تهدید می کند. دستة دیگر، که در زمرة رذایل اخلاقی قرار می گیرد، مایة ذلت و زبونی و مانع رشد و تعالی انسان می گردد. در قرآن، چند واژه معادل مفهومی ترس شناخته شده اند. عام ترین این واژگان «خوف» است. برخی دیگر از واژه هایی که معنایی قریب به خوف داشته و غالباً ترس معنا شده اند، عبارتند از: «خشیت»، «وجلة»، «رهبة»، «روع»، «رعب»، «فزع» و «اشفاق». ترس از فقر، مرگ و طاغوت از مهم ترین ترس های ضدارزشی در قرآن می باشند. اقدام به جنایت، پذیرش ولایت شیطان، عدم انفاق و اعراض از جهاد در راه خدا، تزلزل و دوستی با شیطان، خروج از حالت تعادل، برخی از پیامدهای ترس های ضدارزشی در قرآن هستند. ضعف ایمان، وابستگی مادی، عملکرد ظالمانه، عدم اعتماد به رزاقیت خدا، احساس ضعف و زبونی در خویشتن و مبهوت قدرت دیگران شدن، از عوامل ترس های ضدارزشی معرفی شده اند. این نوشتار، پس از بررسی واژگان قریب المعنی با ترس، به بیان ترس های ضدارزشی، آثار و عوامل می پردازد.
عرفی شدن نظریات اخلاقی نقد و بررسی نظریة اخلاق عرفی عادل ضاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنة عرفی شدن، نظریه های علمی را نیز دربرگرفته و از این میان نظریات اخلاقی عرفی سر برآورده اند. اخلاق عرفی با محوریت عقل آدمی و تأکید بر استقلال آن، صرفاً عقل و نه دین را مرجع نهایی معیارهای اخلاقی و هنجارهای حاکم بر صفات و رفتار آدمی می داند. عادل ضاهر، اندیشمند معاصر عرب تبار، با رد اخلاق دینی، بنیاد معرفتی اخلاق را عقل مستقل آدمی می داند. از منظر او، اخلاق منطقاً مستقل از دین و دستیابی به معرفت اخلاقی بدون شناخت دینی نیز میسور است. او می کوشد تا ادعای مقدم بودن معرفت دینی بر معرفت اخلاقی و وابستگی دومی به اولی را انکار کند.
در این پژوهش با برشمردن نظریاتی که دین را وابسته به اخلاق و درنتیجه اخلاق را عرفی می انگارند، به تحلیل و نقد دیدگاه اخلاق عرفی عادل ضاهر خواهیم پرداخت.
نقد مبنای مابعدالطبیعی خودگرایی اخلاقی برمبنای تشخص از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودگرایی اخلاقی نظریه ای مربوط به اخلاق هنجاری است. ایدة اصلی این نظریه، از نظر «این رند»، رمان نویس، و فیلسوف غیر دانشگاهی امریکایی این است که هر شخص باید منحصراً به دنبال منافع خودش باشد. ایدة دیگر وی این است که عینیت گرایی، به معنای مورد نظر رند، در مابعدالطبیعه و معرفت شناسی، مستلزم خودگرایی اخلاقی در حوزة اخلاق است. وی با تأکید بر اینکه که هرچیزی در جهان خارج جزئی و خاص است و ما در خارج کلی نداریم، زمینه را برای تمسک خودگرایان اخلاقی بعدی به مفهوم خاصی از «تشخص» در تمام موجودات خارجی، به منظور توجیه اولویت خود بر دیگران فراهم ساخت. این درحالی است که طبق مبانی ملاصدرا، «تشخص» از آن وجود خارجی اشیا است و همان وجود، حقیقتاً کثیر و، در عین حال، حقیقتا واحد است. نتایجی که در این مقاله حاصل می گردد این است که، اولاً: نه تنها «تشخص»، مبنای متافیزیکی محکمی برای خودگرایی اخلاقی نخواهد بود، بلکه، ثانیاً: دیدگاه های بنیادین مابعدالطبیعی ملاصدرا در باب تشخص و تشکیک، می تواند به عنوان نوعی مقدمه یا مبنای مابعدالطبیعی برای فلسفة اخلاقی تلقی گردد که قائل به رعایت توازن میان منافع خود و منافع دیگران است.
نقش اخلاق اسلامی در رساندن انسان به کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق اسلامی در رساندن انسان به کمال است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی است. جامعهٴ تحقیق، شامل منابع دست اول (قرآن کریم و آثار مربوط و منتسب به پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) و دیگر بزرگان دینی) و منابع دست دوم (آثار برآمده از منابع غنی اسلامی) است که در کتاب ها، نشریات، پایان نامه ها، سایت های اینترنتی مذهبی و پژوهش ها و تحقیقات مرتبط با موضوع این تحقیق می باشد. نمونه گیری به شیوهٴ هدفمند انجام شده و بر این اساس، از منابع مرتبط با موضوع تحقیق، استفاده گردیده است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری بوده است. در این تحقیق، به این مسائل پاسخ داده شده است: 1 اهمیت و جایگاه اخلاق در اسلام چگونه است؟ 2 نقش اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی از منظر قرآن کریم و معصومان(ع) چیست؟ 3 انگیزه های دستیابی افراد به کمال کدام است؟ 4 اصول و روش های اخلاقی در رساندن انسان به کمال از دیدگاه قرآن کریم و معصومان(ع) کدام است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد روش های اخلاقی ای که قرآن کریم و پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) ذکر کرده اند ، مسیر رسیدن انسان به کمال را روشن کرده است که با عمل به آن ها می توان به کمال حقیقی، دست یافت. در پایان نیز پیشنهادهایی برای کاربردی نمودن این تحقیق بیان شده است.