فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ظهور و نشر اندیشه پسا ساختارگرایی با جهتگیریها و رویکردهای خاص خود در رویارویی با شناخت در حوزه های علوم انسانی، اجتماعی، از جمله علوم تربیتی از طریق سنتهای فرهنگی و زبانی، روش شناسی های متعدد و گوناگونی را پیش پای پژوهشگران حوزه های یاد شده قرار داده است به گونه ای که ظاهراً نوعی آشفتگی روش شناختی را به دنبال داشته است؛ لذا در این مقاله، که با روش تحلیلی و توصیفی صورتبندی شده است، پس از تحلیل و تشریح رویکرد ساختارگرایی به عنوان زمینه پیدایش جنبش پسا ساختارگرایی، اشتراکات و افتراقات آنها تبیین شده است. در نتیجه آن ، فضای پژوهش تربیتی در پرتوی نگرش پساساختار و از دریچه الگوی واسازی دریدایی و نیز الگوهای انتقادی و ساخت زدای فوکو یعنی ، ""دیرینه شناسی""، ""تبار شناسی"" و ""تحلیل گفتمان انتقادی"" ترسیم شده است.
تأثیرات میراث اخلاقی ایرانیان بر اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواخر حکومت اموی و آغاز حکومت عباسی، دبیران و کاتبان به دربار حاکمان وارد شده و با توجه به اصالت ایرانی و آشنایی آنان با سنت اخلاق فارسی، این میراث کهن را به دنیای اسلام منتقل کردند. آنان علاوه بر استفاده از آموزه های اخلاق فارسی در نامه نگاری های خود، به ترجمه و تألیف کتب فراوانی که متأثر از اخلاق فارسی بود پرداختند. آثار نگاشته شده آنان بعدها به عنوان یکی از منابع اخلاقی شناخته شد و نویسندگان بعدی تلاش کردند با استفاده از آیات و روایات، میراث برجای مانده از دبیران را مشروعیت ببخشند. بدین ترتیب اخلاق فارسی جزء منابع اخلاق پژوهان مسلمان قرار گرفته و نظام اخلاقی آنان را تحت تأثیر قرار داد. اما کدام یک از خصوصیت ها و آموزه های اخلاق فارسی به اخلاق اسلامی رسوخ کرد؟ این مقاله برآن است تا با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ داده و پنج خصوصیت استقرا شده که عبارتند از: تفرد پادشاه، نظام طبقاتی، اطاعت از پادشاه، عدالت و ارزش های اخلاقی متفاوت، را شرح دهد. ورود اخلاق فارسی در دنیای اسلام بازتاب های متفاوتی داشته و سه رویکرد متفاوت در قبال آن بوجود آمد؛ برخی آن را بتمامه پذیرفتند و برخی دیگر تلاش کردند آن را تعدیل کنند و گروهی دیگر نیز با توجه به دیدگاه عقل واحد و خرد جاودان، آن را در کنار دیگر نظام های اخلاقی جای داده و از برخی آموزه های آن بهره بردند.
روش شناسی قرآنی سرّ الاِسراء در استنباط آموزه های عرفانی و اخلاقی مأثور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در جایگاه رهبر تفکر اسلامی، مهم ترین منبع در استخراج آموزه های اسلامی از جمله تعالیم عرفانی و اخلاقی است؛ اما متأسفانه در کاربست های نظریات عرفانی و اخلاقی کمتر حضور دارد و در بسیاری از تفاسیر معنوی موجود از قرآن کریم نیز تفسیرهایی غیر روشمند و در نتیجه نادرست ارائه شده است. این نوشتار از نوع توصیفی تحلیلی است که با تلفیقی از روش های تحلیل مستندشناختی، تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای، روش ها و رهاوردهای کتاب «سرّ الاِسراء» تألیف استاد عرفان و اخلاق معاصر، آیةاللّٰه سعادت پرور را به عنوان یک متن عرفانی و اخلاقیِ روشمند مطالعه کرده است. هدف این تحقیق، کشف روش های مٶلف در تفسیر آموزه های عرفانی و اخلاقی مأثور با محوریت قرآن کریم است. یافته های پژوهه فرارو عبارت اند از: لزوم فحص گسترده از کل قرآن برای استخراج هر آموزه عرفانی و اخلاقی و بیان مبانی این فحص، کارکرد قرآن کریم در اعتبارسنجی سند روایات عرفانی و اخلاقی، راهبردسازی قرآن کریم در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقیِ دارای اختلاف و نیز لزوم استفاده از قواعد ادبی و قوانین علم اصول استنباط در استنباط آموزه های عرفانی و اخلاقی
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
این مقاله بر مبنای بررسی تطبیقی نظرات اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی و بررسی شباهت دیدگاه های اخلاقی آنان نگاشته شده است. چنانکه نشان داده خواهد شد، فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند. سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت، به دنبال آن است. خواجه نصیر همچون ارسطو می اندیشید که اخلاقیات، مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند؛ اما برخلاف ارسطو، باور داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد و علاوه بر عقل باید در به دست آوردن معرفت کامل در مورد ویژگی های اخلاقی، از شریعت یاری جست. همچنین شریعت با معرفی جهان آخرت چشمان ما را به روی یک زندگی پایان ناپذیر باز می کند که جزییات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. به هر روی، شریعت در نظر خواجه نصیر برای زندگی در متن چنین جهانی، لازم و ضروری خواهد بود. «عدالت» به عنوان منشأ فضایل و سعادت بشری، نقطه مشترک اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیر است که هم در اخلاق ناصریو هم در اخلاق نیکوماخوسبر آن تأکید می کنند. عدالت در رویکرد آنان منشأ همه فضیلت ها (و نه جزیی از آن) است و تا عدالت نباشد، سعادت میسر نخواهد شد.
عدالت بین نسلی در استفاده از محیط زیست از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امروزه چگونگی استفاده از محیط زیست به یکی از مهم ترین از مسائل مورد توجه بشر تبدیل شده است، تخریب و استفاده بی رویه از آن نگرانی جدی ای نسبت به آینده بشر برای صاحب نظران به وجود آورده است، از این رو ضرورت دارد تا این موضوع را از منظر آیات و روایات و دلیل عقل مورد بررسی قرار دهیم تا مبانی فقهی این مسئله تبیین گردد. با مراجعه به آیات و روایات و ادله عقلی می توان حق بهره مندی همة بشر از محیط زیست سالم را استنباط کرد و در نتیجه آحاد بشر را مکلّف به رعایت حق سایرین در استفاده از محیط زیست دانست و از این رو تصرفات تخریب گر نسبت به آن را از نظر شرعی ممنوع دانست، از این بحث تحت عنوان عدالت بین نسلی در استفاده از محیط زیست یاد می شود، زیرا تجاوز به حق آحاد بشر نسبت به محیط زیست نوعی تضییع حق و ظلم نسبت به ایشان به حساب می آید.
نقد کتاب مقدس: خاستگاه تاریخی معرفتی و تأثیر آن بر مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت انتقادی به کتاب مقدس، پدیده ای نوظهور و از نتایج عصر روشنگری بود. کتاب مقدس، که تا آن زمان به عنوان منبع قدسی دین تلقی می شد، همچون سایر متون کهن با تکیه بر ابزارهای علمی مورد قضاوت و استنطاق واقع شد. مهم ترین پیامد این رویکرد، مناقشه و اختلاف در مورد اعتبار کتاب مقدس است. تعمیم کاربست شیوه های مختلف نقد کتاب مقدس به قرآن، چالش هایی را در حوزة مطالعات قرآنی ایجاد کرده است که باید پیش از استفاده از این روش ها، کارآمدی یا عدم کارآمدی آنها دربارة قرآن بررسی و تحلیل شود. در این مقاله، ابتدا عوامل و زمینه های نقادی کتاب مقدس به تصویر کشیده شده، سپس کاربست برخی روش های انتقادی برگرفته از کتاب مقدس در مورد قرآن، معرفی و تحلیل شده اند. بررسی ها نشان می دهد، متن قرآن کریم، بر خلاف کتاب مقدس، به نحو متواتر و از طریق قرائت و حفظ نسل ها نقل شده و متن آن، بی کم و کاست حفظ گردیده است. لذا نمی توان متن قرآن را همانند متن کتاب مقدس، به نقد کشید و دربارة متن آن، زیادت و نقصان ادعا کرد.
تجلی قرآنی بایسته های اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
اندیشه های قرآنی امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه در تمام زمینه های معرفتی ازجمله در حوزه اخلاق اجتماعی تحت تاثیر قرآن و در این مجموعه به شکل دعا تجلی یافته است.در این آموزه معرفتی و دینی (اخلاق اجتماعی)، حضرت با بهره گیری از معارف قرآنی در این زمینه و تأثیر پذیرفتن از کلام وحیانی با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم به بیان این معارف و آیات قرآنی اهتمام ورزیده اند. ازاین رو محور اصلی این پژوهش ذکر انواعِ اثرپذیری کلام امام از قرآن در بیان بایسته های اخلاق اجتماعی است که امام سجّادعلیه السلام برای بیان این آموزه های اخلاقی در کلام خود از آن ها بهره گرفته و اندیشه حضرت در القای این معارف الهی از آن ها تأثیر پذیرفته است. برای نیل به این مهم با استفاده از روش کتابخانه ای از تفاسیر قرآن و شروح موجود از صحیفه و دیگر منابع تاریخی و اخلاقی بهره گرفته شده است.
فرایند شکل گیری نظام عمل صالح از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این مقاله می کوشد تا با رویکردی نو با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی چگونگی فرایند شکل گیری عمل صالح بپردازد. تا کنون پژوهش های گوناگونی درباره پیوندهای متقابل عمل صالح با مفاهیمی دیگر همچون ایمان، تقوی، قلب و... صورت گرفته است. اما این پژوهش بر آن است تا با گردآوری، ارزیابی و پردازش مجموعه این روابط متقابل، نظام و روند رخداد عمل صالح را بر پایه قرآن و روایات مبین پیدا نماید. به سخن دیگر، در این مقاله، فرایند بروز عمل صالح در گذر از ساختار روانی انسان جستجو می شود. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که از دیدگاه قرآن و روایات، روند رخداد عمل صالح طی شش مرحله زیر و در گذر از اجزای گوناگون ساختار روانی انسان مؤمن رخ می دهد: 1. پیدایش حاجت (در صدر)، 2. طلب و دعا (در قلب)، 3. ظهور نیت (در قلب و نفوذ آن در صدر)، 4. علم (در فکر)، 5. اراده عمل (در عزم) و 6. بروز خارجی عمل صالح (در قوه). بر این مبنا، عمل صالح همان نور ایمان است که تحت ولایت الهی در گذر از اجزای ساختاری روان، ظهورهای مختلفی می یابد تا آنجا که به صورت عمل بیرونی در قوای حرکتی انسان در عالم مادی بروز می یابد و باعث صعود انسان به مراتب عالی می شود.
کاربست الگو سازی ساختاری تفسیری در بررسی سیستمی نقش محیط در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است با نگاه سیستمی و کل نگر، عوامل مؤثر بر تعلیم و تربیت و نقش و ارتباط عوامل محیطی و نهادهای اجتماعی به عنوان یکی از اثرگذارترین عوامل در تربیت افراد هفت تا چهارده سال به عنوان سامانه باز و خرده سیستمی از سامانه بزرگتری به نام تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گیرد که خود دارای زیر سامانه هایی در پرورش استعدادهای آنان است. عوامل محیطی استخراج شده شامل خانواده، مدرسه، مسجد، دوستان و رسانه است. رویکرد پژوهش کیفی، راهبرد پژوهش توصیفی تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس روش-شناسی الگو سازی ساختاری تفسیری است. در یافته های پژوهش بر اساس الگو، رسانه و دوستان به عنوان عوامل سطح اول و خانواده، مدرسه و مسجد به عنوان عوامل سطح دوم تعیین شد که حاکی از اثرگذاری شدید رسانه در عصر حاضر به عنوان یکی از عوامل محیطی مؤثر بر تعلیم و تربیت است.
مراقبه درنهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مراقبه از ریشه ی رقب در لغت به معنای گردن است. با توجه به این که انسان در نظارت عمیق و همه جانبه گردن خود را به حالت کشیده نگه می دارد فلذا برای نظارت خدا بر انسان و نظارت انسان بر اعمال و حالات خویش و همنوع خویش مراقبت گفته می شود. مراقبت خدا بر انسان و انسان بر خود یک وجه اشتراکی در خصوص تکامل روحی و اخلاقی انسان دارد. ولی فرق نظارت خدا بر انسان با نظارت انسان بر خویش از این جهت است که مراقبت و نظارت خداوند همه جانبه بوده و هیچ نقص، کاستی و اشتباه ندارد. نتیجه این نظارت به خود خداوند برنمی گردد. مراقبت انسان بر حالات و رفتار خویش به وسعت مراقبت خداوند نمی رسد و احتمال دارد که همراه با غفلت نیز باشد. در این تحقیق ابعاد موضوعات فوق و همچنین اقسام مراقبت از دیدگاه امام علی(ع) بررسی شده است.
جایگاه فطرت در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
ویژگی بارز اندیشه تربیتی امام خمینیe تربیت با محوریت فطرت است و بدین علت، در تبیین حقیقت و ماهیت تربیت اسلامی بر شکوفاسازی فطرت تأکید تام دارد و در این راستا، معنا و مفهوم، اقسام فطرت، خاستگاه فطریات و زوایا و ابعاد آن را تبیین کرده و به این نتیجه رسیده است که در وجود انسان یک سلسله ذاتیات و فطریات وجود دارد، اما تمام فطریات انسان را به دو فطرت عشق به کمال و فطرت گریز از نقص برمی گرداند.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی این نکته کلیدی است که از نگاه امام خمینیe فطرت خاستگاه تعلیم و تربیت، اخلاق، دین، دینداری و هنر است و پایه و اساس تربیت بر فطرت استوار است و اصولاً معنا، مفهوم و حقیقت تربیت شکوفاسازی توانمندی ها و قابلیت های فطری است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی به واکاوی آثار، تألیفات و بیانات امام خمینیe پرداخته ایم و به برخی از نتایج تربیتی رویکرد تربیت فطرت محور دست یافته ایم که عبارتند از: فطرت عشق به کمال و نفرت از نقص که بنیادی ترین امر فطری انسان است، فطرت توحیدی و معادباوری که پایه و اساس نظام تربیتی است، هدف تربیت شکوفایی فطرت است، تعالیم دینی در جهت شکوفایی فطرت است و...
ویژگی بارز اندیشه تربیتی امام خمینیe تربیت با محوریت فطرت است و بدین علته همین دلیل، در تبیین حقیقت و ماهیت تربیت اسلامی بر شکوفاسازی فطرت تأکید تام دارد و و در این راستا، معنا و مفهوم و، اقسام فطرت و، خاستگاه فطریات و زوایا و ابعاد آن را را تبیین کرده و به این نتیجه رسیده است که در وجود انسان یک سلسله ذاتیات و فطریات وجود دارد، اما تمام فطریات انسان را به دو فطرت عشق به کمال و فطرت گریز از نقص برمی گرداند.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی این نکته کلیدی است که از نگاه امام خمینیe فطرت خاستگاه تعلیم و تربیت، اخلاق، دین و، دینداری و هنر است و پایه و اساس تربیت بر فطرت استوارتر است و اصولاً معنا و، مفهوم و حقیقت تربیت شکوفاسازی توانمندی ها و قابلیت های فطری است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی به واکاوی آثار و، تألیفات و بیانات امام خمینیe پرداخته ایم و به برخی از نتایج تربیتی رویکرد تربیت فطرت محور دست یافته ایم که عبارتند از: فطرت عشق به کمال و نفرت از نقص که بنیادی ترین امر فطری انسان است.، فطرت توحیدی و معادباوری که پایه و اساس نظام تربیتی است، هدف تربیت شکوفایی فطرت است.، تعالیم دینی در جهت شکوفایی فطرت است و...
حقیقت و چیستیِ «از خود بیگانگی»، از دیدگاه اندیشمندان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل انسان شناسی که برخی از متفکران درباره آن پژوهش نموده اند «ازخودبیگانگی» است. در اینکه «ازخودبیگانگی» چیست و چگونه به وجود می آید، هر کس با توجه به دیدگاهی که درباره ماهیت و حقیقت انسان اتخاذ نموده، جواب خاصی به آن داده است. در تحقیق حاضر، با بررسی و تحلیلِ تعاریف مختلفِ «ازخودبیگانگی»، ماهیت و چیستی این مفهوم بیان شده، و با بهره گیری از آیات و روایات به این نتیجه رهنمون گردیده است که حقیقت انسان همان نفس اوست که با تعابیری مانند «من» و «خود» از آن یاد می شود. رشد و تعالی این حقیقت وابسته به ارتباط داشتن با خداست، به طوری که اگر آدمی خدا را فراموش نماید و با او بیگانه شود، «خود» را فراموش نموده، از آن نیز بیگانه می شود. از این جهت، «ازخودبیگانگی» را باید در «بیگانگی از خدا» جستجو نمود.
شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
سقراط بر این باور بود که میان معرفت و فعل اخلاقی، هیچ شکافی وجود ندارد؛ چراکه معرفت انسان، موجب تحقق فعل می شود. ارسطو ضمن انتقاد از این نگرة سقراط، علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی را ضعف اراده می دانست. ابن سینا نیز برخلاف سقراط، معرفت را شرط کافی فعل در نظر نمی گرفت؛ اما برخلاف ارسطو، تأثیر میل بر اراده را هم علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی نمی دانست؛ بلکه از نظر او، ارادة ناشی از معرفت عقلانی، موجب تحقق فعل اخلاقی می شود. وی در تبیین مسئله شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی، چندین علت درونی و بیرونی را برمی شمرد که مانع از تحقق معرفت عقلانی در انسان می شوند. بنابراین اگر معرفت بر پایه سستی نظیر وهم و خیال ابتنا داشته باشد و از جنس عقل نباشد، فعل تحقق نمی یابد و اگر هم تحقق یابد، غیراخلاقی است. علاوه بر این، ابن سینا با تفسیر عقلی از آیات و روایات، بر گفته های خویش شاهد می آورد و درنهایت معتقد می شود که عواملی نظیر عبادت حقیقی، حاکمیت عقل بر سایر قوا و تحقق معرفت یقینی، موجب رفع شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی می شوند.
بررسى مفهوم دین در رویکرد سنت گرایى و دلالت هاى آن در حوزه تربیت دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکى از نحله هاى فکرى که به سوى دین و معنویت گرایش پیدا کرده اند، رویکرد سنت گرایى مى باشد. سنت گرایان، یکى از خصایص عمده فرهنگى عصر جدید تجدد را «بحران معنوى» مى دانند که حاصل از دست رفتن منابع سنتى آن یعنى دین است. این نوشتار، به روش تحلیلى استنتاجى سعى دارد پس از بررسى مفهوم دین در رویکرد سنت گرایى و رابطه دین با سنت، دلالت هاى تربیتى آن در حوزه تربیت دینى مورد توجه قرار گیرد. بدین صورت، که ابتدا با استفاده از منابع معتبر، به استخراج آراء و اندیشه هاى سنت گرایان در خصوص دین پرداخته، سپس با نگاه ترکیبى به این آراء، نسبت به تلخیص و با هم نگرى آنها اقدام نموده و مفاهیم مختص فرایند تربیت دینى پردازش شده است. از مهم ترین یافته هاى پژوهش این است که به اعتقاد سنت گرایان، دین قابلیت نفوذ بر همه ابعاد زندگى بشر را دارد. آنها بر دفاع عقلانى از دین تأکید مى کنند و تضعیف دین دارى را نتیجه مستقیم تجددگرایى مى دانند. براین اساس، معتقدند که بهترین راه براى مواجهه با این چالش، شناخت عمیق و هوشمندانه دنیاى متجدد بر مبناى نگرش عقلانى است و قرآن و حدیث، سرچشمه هاى توأمان سنت اسلامى اند و تعالیم این دو منبع لایزال، کلید هدایت، قرب الهى و سعادت هر دو جهان است.
شیعیان واقعى؛ برخوردار از ملکات و فضایل ناب انسانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقال، به شرح و تفسیر صفات مؤمنان و شیعیان در باب فضایل و ملکات اخلاقى مى پردازد. فضایل بیشتر درباره ملکات راسخ و صفات ثابت کاربرد دارد و فواضل به رفتارهاى اخلاقى مانند احسان به دیگران که هنوز به صورت ملکه راسخ درنیامده، اطلاق مى شود. فضایل از امور تشکیکى و داراى مراتب و درجات کمّى و کیفى هستند. براى تشخیص برترى و مرتبه کیفى و سنجش رفتار از نظر کیفیت، دو معیار و ملاک وجود دارد: یکى معرفت فردى است که آن عمل را انجام مى دهد. دوم اخلاص او، هرچه معرفت و اخلاص فرد بیشتر باشد، ارزش و کیفیت عمل فرد به مراتب فزونى مى یابد. از سوى دیگر، همین معرفت و اخلاص هم متلازم هم هستند. هرکس معرفتش بیشتر باشد، اخلاصش در عمل نیز بیشتر است.
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به عنوان معلم اول و فارابی به عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله ی اساسی این نوشتار بیان رابطه ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به کارگیری طرح مدینه ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به صورت کامل به کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم ترین آن ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین حال مهم ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه ی فاضله توجه بیش تری نموده است.
مدرنیسم هنری و نقش تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عمده ترین گرایش های هنری در ایران و جهان، گرایش به هنر مدرن یا مدرنیسم هنری است. لذا نظر به گسترده بودن حضور هنر مدرن در فضای فرهنگی امروز ایران نیاز است که نقش تربیتی هنر مدرن از منظری اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش برای تبیین نقش تربیتی هنر مدرن و مدرنیسم هنری، با روشی توصیفی تحلیلی، پیش از هر چیز به بررسی نسبت مدرنیسم هنری با تفکر مدرن و مدرنیته در معنای فلسفی آن پرداخته شده است. با انجام این مهم، روشن می شود که به رغم ادعای متمایلین به مدرنیسم، هنر مدرن تقابل بنیادینی با تفکر مدرن ندارد و تنها شورش و عصیانی بوده است در برابر عقلانیت جزئی نگر مدرن. بنابراین سوبژکتیویتة نفسانی و انانیت استعلاطلب، که در مدرنیته محور اساسی تفکر و عمل است، مبنای اصلی ایجاد اثر در هنر مدرن نیز گشته است. با نگرش به آثار هنر مدرن و افکار هنرمندان و ناقدین مدرنیست، چهار ویژگی : ""نفسانی بودن و استعلاطلبی""، ""بی قاعده بودن""، ""پوچ گرایی و نیستی-انگاری"" و ""عدم برقراری ارتباط با تودة مردم"" را از وجوه بارز هنر مدرن دانسته ایم. در بخش دیگر این مقاله با مراجعه به منابع اسلامی همچون نهج البلاغه اجمالاْ نشان داده ایم که هدف غایی تربیت هنری در اسلام همانا ""درک جمال الهی و رسیدن به کمال"" است. و نهایتاْ نتیجه گرفته ایم که همة چهار ویژگی یادشده با هدف غایی تربیت هنری اسلام در تضاد هستند.
تحلیل عناصر سعادت در اندیشه ی ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در این پژوهش تلاش شده است تا پس از تعریف سعادت از نگاه ابن تیمیه، عناصر ایصال به سعادت از نگاه این متفکّر تألیف و تحلیل شود. اهمیت این مسأله از آن روست که ابن تیمیه از متفکران ضدفلسفی جهان اسلام بوده، از همین نظر می توان این پرسش را مطرح کرد که نگاه او به سعادت چه تفاوتی با نگرش های رقیب _ که به تعبیر ابن تیمیه، نسخه های آلوده به بن مایه های غیردینی هستند _ خواهد داشت؟ برای دستیابی به این مطلوب، آثار ابن تیمیه را بررسی کرده و عناصری را که به تصریح یا اشاره، به سعادت آدمی مربوط می شوند استقراء نموده ایم. حاصل رجوع به آثار ابن تیمیه و نتیجه ی به دست آمده از کلماتِ بعضاً پراکنده ی او در موضوع پژوهش، این است که می توان پنج عامل را تحت عنوان «عناصر سعادت» در اندیشه ی این متفکّر مندرج ساخت. بااین حال، پس از تأمل در این عناصر و ضمن واکاوی تفصیلی آن ها، به این نتیجه خواهیم رسید که اندیشه ی ضدفلسفی ابن تیمیه، علی رغم کوشش بسیار در زدودن دین از غبار مفروضات فلسفی، عاری از شاکله ی نظری درخور اعتماد است.
بازشناسى رابطه دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بحث به تبیین ارتباط دین و اخلاق مى پردازد. اخلاق، بخشى از دین است و از این منظر، اخلاق دینى است. منظور از «دین»، گاهى محتواى کتاب و سنت است که شامل عقاید، اخلاق و دستورالعمل هاى عملى است. در این نگاه، منظور از اخلاق دینى، گزاره هاى اخلاقى در متن دین است. منظور از «اخلاق»، نیز صفات و رفتار خوب و بد است که یکى از راه هاى بازشناخت آن، دلایل دین در کتاب و سنت است. در این نگاه، اخلاق دینى، اخلاقى است که براى آن دلایل تعبدى و دینى وجود دارد. اما در علم اخلاق رایج، اخلاق افزون بر صفات و ملکات، شامل رفتار نیز مى شود و افزون بر صفات خوب و بد، هر کار اختیارى خوب و بد ارزش اخلاقى به شمار مى آید که علاوه بر ادله تعبدى، مى توان بر آنها برهان اقامه کرد؛ زیرا هر انسان به طور فطرى خواهان کمال خویش است. ازاین رو، کمال جویى و حقیقت جویى و کوشش براى کسب علم و آگاهى، امرى فطرى و ضرورتى وجودى است؛ زیرا همه خواهان کمال و سعادت هستند. بنابراین، اکثر گزاره ها و ارزش هاى اخلاقى را با دلایل عقلى و تعبدى مى توان شناخت و از پشتوانه عقلى نیز برخوردارند.