فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله حقیقت هم در قلمرو عقل نظری و هم در حوزه عقل عملی قابل طرح است. و تلاش هایی که برای نادیده گرفتن آن شده نه قانع کننده بوده است و نه مفید. دستیابی انسان به شناخت حقیقت فرایند پیچیده ای دارد که همان طور که کانت تصریح کرده است در آن علاوه بر داده های حسی، به مفاهیم مثل علیت هم نیاز است. و مفاهیم برآمده از کوشش فردی انسان ها نیست بلکه دستاوردی فرهنگی و حاصل کار جمعی انسان هاست. پس تلاش های ما برای رسیدن به معرفت به دیگر انسان ها و به تعبیر دیگر به یک نوع ذهنیت مشترک و بینابینی وابسته است. این یعنی نقش مهم «گفتار» در کسب معرفت ما از جهان؛ به تعبیر دیگر معرفت از طربق یک فرایند گفت وگویی به دست می آید. طبعا این فرایند شرایط و استلزامات و قوانینی دارد که در منطق گفت و گو مطرح می شود. مجموعه این قوانین شکل دهنده یک اخلاق معرفتی است که یک نظام صوری مرجع برای حل تعارض ها و نزاع هاست. این نظام نه تنها در حوزه کسب معرفت قابل اعمال است بلکه می توان آن را به حوزه عمل فردی و جمعی انسانی تعمیم داد و برای حل معضلات بشری از آن استفاده کرد. این گونه است که بشر برای پرهیز از خشونت و جنگ به گفت وگو به عنوان فرایندی امیدبخش برای حل و فصل معضلات بشری رهنمون می شود.
نظریه نمایندگی از دیدگاه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اثباتی و پیرو آن نظریه نمایندگی، تأثیر زیادی روی جریان پژوهش های حسابداری داشته است. مطابق نظریه نمایندگی، شرکت مجموعه ای از روابط قراردادی و هدف آن بیشینه سازی ثروت سهام داران است. بین کارگزاران و کارگماران به سبب اهداف متفاوت، منفعت طلبی و فرصت طلبی، تضاد منافعی همیشگی وجود دارد و نظریه نمایندگی به دنبال راهکارهایی برای کمینه کردن هزینه های این تضاد است. در این مقاله مبانی نظریه نمایندگی تشریح و انتقادات وارد بر آن از دیدگاه اخلاق، تحلیل و بررسی شده است. مقاله ساختاری توصیفی تحلیلی داراست و برای گردآوری مبانی نظری و مطالب، از روش اسنادکاوی و کتابخانه ای استفاده شده است. این نظریه به علت دید محدود و ساده انگارانه، و نیز نادیده شمردن هنجارهای اخلاقی و جنبه های اجتماعی، توانایی محدودی در توصیف و پیش بینی رفتار انسانی دارد.
رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، که رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی است به بررسی عملکرد نَفْس در حالات، مراتب و موقعیتهای مختلف و در ترکیب با سایر ابعاد وجودی انسان مانند روح، عقل، قلب و فطرت می پردازد. این مطالعه، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده در پی پاسخ به این سؤال است که نَفْس چگونه به ایفای نقش می پردازد. با بررسی اسناد، کتابها و متون دینی، مشخص شد که نَفْس تحت تأثیر نیروهای درونی و بیرونی انسان در موقعیتهای گوناگون، حالات مختلفی می یابد و بر اساس نظریه ای به نام نظریه زمینه ای، رویکرد تربیتی نَفْس در حالات امّارگی، لوّامگی و مطمئنگی به ترتیب تذهیبی/ تزکیه ای، تأدیبی و تعالی گرایانه است و کارکرد ریزشی، پایشی و رویشی/ پرورشی خواهد داشت.
مفهوم انصاف در اخلاق اسلامی و نسبت آن با قاعده زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه اخلاقیِ «با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که رضایت می دهی در همان موقعیت با تو رفتار شود»، در روایات اسلامی به «انصاف» و در نظام های اخلاقی معاصر، به «قاعده زرین» شهرت یافته است. به رغم تشابه معنایی این دو با هم و فراگیر بودن آنها در تمام ساحات رفتاری انسان، از یک سو شاهد ابهام در جهاتی از موضوع و طرح کلی آن هستیم و از سوی دیگر، تعارض ها و سوءفهم هایی مشاهده می شود که در نظام های اخلاقی معاصر همچنان محل توجه و نظر است. تحلیل و تطبیق یافته های موجود نشان می دهد که مفهوم «انصاف» با «قاعده زرین» همپوشانی دارد و با تحلیل سیستمیِ معنای مشترک آن دو، یعنی داشتن انتظار معقول و مشروع از خود و دیگری در صورت قرار گرفتن در موقعیت های فرضیِ مشابه، می توان الگوی رفتاری مناسبی برای زیست فردی و اجتماعی به دست داد.
دیدگاه اسلام و پیشوایان دینى در مقابله با کودک آزارى و خشونت علیه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از بزرگ ترین گناهان در اسلام، ظلم و آزار به کسى است که هیچ پناهگاهى جز خداوند ندارد. پژوهش حاضر از یک سو، مصادیق، علل و آثار پدیده کودک آزارى را بیان کرده و از سوى دیگر، به بررسى نظر اسلام، سیره معصومان علیهم السلام و مراجع عظام در این مورد پرداخته است. این مطالعه از نوع کیفى است و از روش تحقیق توصیفى و اسنادى استفاده کرده است. از نظر اسلام، خشونت و آزار، بخصوص در رابطه با مسائل تربیتى و در رابطه با انسان هایى که خداوند به آنان شخصیت و کرامت عطا فرموده، از جمله کودک، ممنوع است. والدین حق ندارند به هیچ بهانه اى صدمه اى جسمى یا روحى به کودک وارد کنند. نکته بسیار جالب توجه این است که این حمایت ها از حقوق کودکان در قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام زمانى مطرح شده که هیچ نهاد، سازمان یا کنوانسیون بین المللى براى دفاع از حقوق کودکان وجود نداشته است. اسلام با در نظر گرفتن همه نیازهاى کودکان و دفاع از آن، زمینه را براى رشد و پیشرفت آنان در همه جنبه ها فراهم آورده است. ازاین رو، براى جلوگیرى از پدیده کودک آزارى که متأسفانه امروزه در جوامع جهانى گسترش یافته، استفاده از تعالیم دینى و نظر کارشناسان مذهبى در زمینه نحوه رفتار با فرزندان و چگونگى تعلیم و تربیت آنان ضرورى به نظر مى رسد.
سبک زندگی دینی (مطالعة موردی؛ تحلیلی بر عوامل اسراف و مصرف گرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 1392 از سوی مقام معظّم رهبری به عنوان سال «حماسة سیاسی و حماسة اقتصادی» نامگذاری شده است. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف به منظور یکی از ابعاد تحقّق حماسة اقتصادی برای جامعه از اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است، به طوری که فرهنگ مصرفی مناسب، امکان سرمایه گذاری را فراهم می کند و از این طریق می تواند موجب رشد و توسعة اقتصادی جامعه شود.آنچه پدیدة اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف را اولویّت بخشیده، همانا اهمیّت فاصله گرفتن از روند شکل گیری نوعی جامعة مصرفی است که الگوی مصرف در آن جامعه از شکل مصرف بهینه و منطقی منحرف شده است و فرهنگ مصرفی سیری ناپذیر مبتنی بر تجمّل گرایی، اسراف و لذّت طلبی بر آن حاکم گردیده است، به گونه ای که در چنین جامعه ای، انسان ها با مصرف، تنها به امید مصرف کردن زندگی می کنند. لذا پدیدة مصرف زدگی که ویژگی آشکار چنین جوامعی است، ارمغان پیامدهای مصرف گرایانة نظام سرمایه داری، همسو با روند جهانی شدن در ابعاد اقتصادی و فرهنگی است که به واسطة رسانه های پرشتاب، دیجیتال و تکنولوژی های پیشرفتة ارتباطاتی در گسترش اقتصاد جهانی و توسعة بازارهای مصرف ملّی و بین المللی به ترویج فرهنگ مصرف گرایانه و تغییر رفتارهای مصرفی مردم پرداخته است. با توجّه به اهمیّت موضوع، هدف این پژوهش بررسی ابعاد گوناگون اصلاح الگوی مصرف (مدیریّت مصرف) به عنوان یکی از عرصه های تحقّق حماسة اقتصادی است. لذا نخست اهمیّت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف مورد بحث قرار می گیرد و پس از آن، ضرورت اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف از دیدگاه قرآن و روایات آورده شده است و در ادامه، نحوة شکل گیری و ترویج مصرف گرایی بررسی شده است و در پایان نیز پس از بحث دربارة مصادیق اسراف و تبذیر و آثار آن، نتیجه گیری و پیشنهادها ارائه گردیده است.
مفهوم شناسی معنویت از دیدگاه اندیشمندان تربیتی غربی و مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین و مقایسة مفهوم «معنویت» در غرب (با تأکید بر آراء اندرو رایت، پارکرجی پالمر، جین اریکر، ران بست، گراهام راستر) و اسلام است. ادبیات تحقیق نشان می دهد تعریف واحدی دربارة مفهوم معنویت وجود ندارد. مهم ترین عامل در تغییر و تنوع این دیدگاه ها، نوع رابطة مفهوم «معنویت» با «دین» بوده است. در پژوهش حاضر، دیدگاه های اندیشمندان مزبور، بر اساس نوع رابطة بین معنویت و دین، تحلیل و دیدگاه های آنها ذیل سه جهان بینی دینی، فارغ از دین، و غیردینی تبیین گردیده است. سپس برای تبیین دقیق تر مفهوم «معنویت»، مبانی فلسفی دیدگاه های اندیشمندان مزبور بررسی گردید. در مرحله بعد، مفهوم «معنویت» در اسلام با این مفهوم در غرب مقایسه شد. بخشی از یافته ها عبارت است از: مفهوم «معنویت» در اسلام، دارای مابازای بیرونی قابل شناسایی است. بنابراین، معنا امری صرفاً ساختنی نیست، بلکه یافتنی نیز هست، و حال آنکه در برخی از دیدگاه های غربی، مرجع امر معنوی دست ساز خود انسان و بنابراین، «معنا» صرفاً ساختنی است. برخی از دیدگاه های غربی به وجود تکثر در مرجع امر معنوی قایلند، اما دیدگاه اسلامی به وحدت معتقد است. معنویت از منظر اسلام، یک مفهوم کل گراست که همة ابعاد زندگی کودک را دربر می گیرد و چهار بعد ارتباط فرد با خود، خلق، محیط و خداوند را شامل می شود. ولی در برخی از دیدگاه های غربی، به ابعاد ارتباط با خود، دیگران و محیط محدود می شود. روش انجام این تحقیق، استفاده از روش «تحلیل کیفی محتوا» است.
دیدگاه علامه طباطبایی درباره عینیّت ارزش ها و حریّت در انگیزش اخلاقی براساس توحید اطلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
عینی یا ذهنی بودن ارزش های اخلاقی و درونی یا بیرونی بودن منبع انگیزش اخلاقی، از مباحث مسئله ساز فلسفه اخلاق معاصرند؛ زیرا ذهنی بودن ارزش ها، به نسبی بودن اخلاق، و بیرونی بودن منبع انگیزش، به ضعف در عمل منجر می شود. هدف این مقاله، حل این مسائل براساس توحید اطلاقی از نگاه علامه طباطبایی است. روش ما در گام اول، تبیین و تحلیل نظریه توحید اطلاقی و در گام دوم، استنتاج لوازم این نظریه در پاسخ به آن مسائل است. توحید اطلاقی می تواند هم مبنای عینیت ارزش های اخلاقی و هم معیاری درونی برای انگیزش اخلاقی آزاد و متعالی باشد؛ زیرا انسان موحد براساس اسماء حق تعالی، که عینی اند، عمل کرده و فقط یک ذات را در تمام هستی می بیند و تمام صفات و افعال متکثر در آینه های آفاقی و انفسی را تصاویری از صفات و افعال حق تعالی می داند. تبیین وحدت اطلاقی و تمایز آن با سایر مراتب توحید، اثبات عینیت ارزش های اخلاقی و سازگار بودن آن با انگیزش اخلاقی درونی و آزادانه و نیز تمایز آن با سایر انگیزش های اخلاقی در نظام های مبتنی بر وظیفه گرایی و سودگروی فردی یا جمعی دنیوی یا اخروی، از دستاوردهای این مقاله است.
وضع نظریه اخلاق در عصر مدرن؛ واکاوی نظریه اخلاق اصالت چارلز تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اندیشه مدرن، دو نقطه عطف وجود دارد. اولی، انقلاب فلسفی- معرفتی دکارت است. ظهور و بسط فلسفه دکارت، به معنای زوال جهان بینی قرون وسطی، تولد سوژه انسانی و تغییرات اساسی در مباحث و موضوعات شاخه های گوناگون علمی بود. فلسفه او بر اندیشه های عصر جدید، مانند لیبرالیسم، دموکراسی، حقوق بشر، عقلانیت علمی و قانون گرایی روابط و نهادهای اجتماعی جدید مبتنی بود. برهمین اساس، هنجارها و داوری های اخلاقی دچار تغییرات بی سابقه ای شد. نقطه عطف دوم، در نیمه قرن بیستم رخ داد و بسیاری از اندیشه های عصر روشنگری را به افسانه و سراب تبدیل کرد. چارلز تیلور، یکی از نمایندگان چرخش فلسفی معاصر، معتقد است که معرفت شناسی طبیعت گرای دکارتی باعث غلبه تفسیر نسبی گرایانه، لذت گرایانه، اتمیستی و پوچ گرایانه از کنش اخلاقی و انحراف از آرمان اصالت اخلاقی مدرن شده است. وی افزون بر دفاع قاطع از ضرورت خودشکوفایی فردی و صداقت با خویشتن، دنبال فهم غنی تری از زندگی در چارچوب خیر های گریزناپذیر اخلاقی است. هدف از این پژوهش، ژرف اندیشی درباره انسجام و کفایت اندیشه اخلاقی یکی از اندیشمندان برجسته فلسفه اخلاق معاصر است. این پژوهش نشان می دهد بازگشت نظریه اخلاقی تیلور به سنت رمانتیسیسم برای احیای تعالی اخلاقی نارساست و به فضیلت گرایی دینی بسیار نزدیک تر است تا آرمان اصالت مدرن. همچنین کمک گرفتن از منابع مختلف توجیه اخلاق اصالت، به ابهام ها و تعارض های نظریه وی افزوده است. چون تیلور فیلسوفی تحلیلی است، روش شناسی این پژوهش، تحلیلی- انتقادی است.
مفهوم شناسی انصاف در اخلاق تجاری اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در مباحث اخلاق تجاری، انصاف به عنوان مفهومی خاص تر از عدالت مطرح، و موجب اعطای ترجیحات تجاری به کشورهای ضعیف شده است. در این مقاله با طرح پرسش دربارة ارتباط میان دو مفهوم عدالت و انصاف در بینش اسلامی، سه مفهوم انصاف به مثابه عدالت، برابری و مدارا از هم تفکیک شده اند. بنا بر فرضیة مقاله، انصاف در تجارت با توجه به معیار ارائه شده در روایات مستلزم سهل گیری و تخفیف در معامله است. بر اساس یافته های مقاله که به روش تحلیلی سامان یافته، انصاف مدارایی در بینش اسلامی، اخص از عدالت و مستلزم نوعی احسان است. احسان مورد نیاز در انصاف به اقتضای ملاک مورد اشاره در روایات (انجام دادن آنچه دوست داریم دیگران در حق ما انجام دهند)، کمتر از حد مواسات و ایثار است. براین اساس انصاف در تعاملات تجاری مستلزم سهل گیری در معامله و اعطای تخفیف در سود به عنوان امری ترجیحی است. این برداشت از انصاف می تواند بر برخی از سیاست گذاری های اقتصادی از جمله تعیین تعرفه های تجاری، قیمت گذاری محصولات و تنظیم بازار اثر بگذارد.
بررسی مضامین مشترک اخلاقی و حِکمی در نهج البلاغه و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
تأثیر فرهنگ اسلامی در متون ادب فارسی، که از عالی ترین عناصر فرهنگی و اندیشه ایِ جامعه محسوب می شوند، امری انکارناپذیر است و کم تر شاعر یا نویسنده ای است که بازتاب معارف اسلامی را در کلام خود نداشته باشد. در این بین، نهج البلاغه تأثیر شگرفی در شعر و نثر فارسی گذاشته است؛ بسیاری از شعرای زبان فارسی کوشیده اند تا با توجه به میزان درک و توانایی خود از نهج البلاغه و آموزه های اخلاقی و تعلیمی آن بهره مند شوند. سعدی از جمله نویسندگانی است که در آثارش از نهج البلاغه تأثیر پذیرفته است و میزان این تأثیرپذیری درخور تأمل است؛ تا آن جا که می توان اذعان داشت که بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه کامل ترین و مهم ترین سرمشق او بوده است. مطالعة بوستان سعدی در این پژوهش نشان داد که سعدی در آرمان شهر خود از سخنان گهربار و ارزش مند امام علی (ع) در نهج البلاغه بهره های فراوانی برده است و از این راه صبغه حکیمانه و اخلاقی اثر خویش را پررنگ تر کرده است.
معضل مفهومی مدارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مدارا» یکی از فضیلت های محوری در اغلب ادیان و فرهنگ هاست که در چند صد سال اخیر بیش از پیش کانون بررسی شده است. با وجود تلاش های بسیاری که در ایضاح مفهومی آن صورت گرفته، به نظر می رسد تاکنون به سرانجام مطلوبی رهنمون نشده است. به کارگیری این اصطلاح در سخن از روش ها، اندیشه ها،مکاتب فکری، رویکردها و اشخاص و کاربست آن در قلمروهای علمی گوناگون از جمله فلسفه، اخلاق، ادیان ،علوم اجتماعی سیاست، روانشناسی و تاریخ از یک سو و به کارگیری بی ضابطه و غیردقیق آن در زبان فارسی در قالب های مشترک لفظی و معنوی از سوی دیگر، سبب ایهام در معنا شده و کار مفاهمه را دشوارتر کرده است، به گونه ای که برخی ازمتناقض نما بودن آن سخن گفته اند. این در حالی است که مفهوم «مدارا» به عنوان یک کلان مفهوم بیانگر طیفی از شیوه های رفتار در برابر اندیشه مخالف است که از تحمل آغاز و به رواداری در حوزه معرفت ختم می شود و در تعبیر دقیق تر می توان به لحاظ منطقی در رابطه اش با مفهوم «رواداری» از نسبت عام و خاص سخن گفت، نه تساوی و تباین.
این پژوهش که به روش تحلیلی ارائه می شود، بعد ازگذر کوتاهی به معنای لغوی، با ایضاح مفهومی و اصطلاحی آن به بررسی آسیب موجود در این پدیده می پردازد و ریشه آن را در بیرون از مرزهای زبان فارسی جست وجو می کند و در ادامه با بیان تفاوت گفتمان «مدارا» و «رواداری» به نتایج این دو گفتمان در قلمرو معنا اشاره می کند.
رهاورد دین پژوهانه این پژوهش، ایضاح مفهومی این دو اصطلاح و آشنایی با شرایط و آسیب های موجود در این دو گفتمان در دو پارادایم ""سنتی"" و"" مدرن"" است. چنانکه بسترسازی برای طبقه و تقسیم بندی میان آموزه های «مدارامحور» و «روادارمحور» در عرفان اسلامی به عنوان تنها زبان مشترک این دو گفتمان، از دیگر نتایج خواهد بود.
بررسی وجوه توحیدی نظریه اخلاقی علامه و تقابل آن با نظریه های اخلاقی رایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تحلیل جایگاه محورها و عوامل سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سوره مبارکه حجرات در کتابهای درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
هدف این پژوهش، تحلیل جایگاه محورها و عوامل سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سوره مبارکه حجرات در کتابهای درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران است. روش پژوهش، توصیفی، شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا، و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعه پژوهشی، شامل دو بخش سوره مبارکه حجرات و تفاسیر آن و تمام کتابهای درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 94- 1393، است که در بخش اول، تمام آیات سوره حجرات و مستندات تفسیری آن و در بخش دوم نیز با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی، کتاب به طور کامل بررسی شده است. ابزار اندازه گیری در بخش تحلیل اسنادی فرم فیش برداری و در بخش تحلیل محتوا، فرم وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است. نتایج پژوهش در بخش اول به روش کیفی و در بخش دوم با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین نتایج پژوهش بیان می کند که: 1. از مجموع بررسی سوره حجرات و تفاسیر آن، دو محور آداب زندگی ایجابی و سلبی با 20 عامل مفهومی مشخص و طبقه بندی شده است 2. از مجموع 5791 واحد ضبط شمارش شده در چهار کتاب ادبیات فارسی، 536 فراوانی یا 3/9 درصد به محورها و عوامل سبک زندگی اسلامی توجه کرده و میزان آن در کتابهای ادبیات فارسی پایه اول، دوم، سوم و چهارم دوره متوسطه به ترتیب 142، 116، 127 و 151 مرتبه است. 3. محور آداب زندگی ایجابی و عامل عدالت خواهی به ترتیب با 414 و 60 مرتبه تکرار بیشترین و محور آداب زندگی سلبی و عامل تجسس به ترتیب با 122 و 10 مرتبه تکرار کمترین فراوانی را داشته است.
توازن روح و جسم در مدار تربیت اسلامی: نگرشی تطبیقی با دیگر مکاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه ی نظام تربیتی هر مکتب اخلاقی، بر جهان بینی آن مکتب بنا شده است که مهم ترین جزء این جهان شناسی نیز، انسان شناسی آن مکتب است. مکاتب غیرالاهی بر مبنای فهم خویش از انسان، گاهی به سمت توجه تام به ارزش های مادی گرویده اند و گاهی در ورطه ی غفلت از مادیات و فرو افتادن در ماورا افتاده اند؛ گاهی نیز به نوعی تعادل - البته غیرمتکی به ارزش های الاهی- رسیده اند.
در این میان، نظریه ی اخلاقی تربیتی اسلام بر انسان شناسی دوبعدی بنا می شود؛ به این بیان که انسان را مرکب از دو ساحت وجودی روح و جسم می داند و البته اهتمام ویژه را متوجه روح می کند.
این مقاله به بیان بخشی از این انسان شناسی، یعنی قرار گرفتن دوگانه ی روح - جسم به عنوان موضوع و محطّ تربیت انسان و مقایسه ی آن با مکاتبی می پردازد که در این زمینه حرفی داشته اند و مورد توجه قرار گرفته اند. در پایان نیز نتیجه می گیرد که در عین دوگانگی روح و جسم و تأثیر و تأثّر متقابل این دو بر یکدیگر، اصالت با روح است و نقش کلیدی را در تربیت انسان بازی می کند.
نماد اخلاق اجتماعی نهج البلاغه و صحیفه امام با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
اخلاق اجتماعی کارگزاران موضوعی است که در نهج البلاغه وآثار متأثِّر از آن، بسیار به آن پرداخته شده؛ از میان آثار متأثِّر متأخِّر،کتاب صحیفه امام سفارش هایی را از امام خمینی در موضوع اخلاق اجتماعی دولتمردان در بردارد. بینامتنیت، روش مطالعاتی جدیدی در علوم انسانی است که متن ها را در یک شبکه ارتباط معنایی نسبت به هم قرار می دهد به طوری که هر متن از یک سو برگرفته از متون قبل از خود است و از سوی دیگر در متون پسین نیز خود را باز می تاباند. بررسی سیر تکاملی این روش به نظریة بینامتنیت عربی-فارسی می انجامد که در آن روابط بین متن حاضر و متن غایب در سه دستة کلی روابط تعمدی-آشکار، تعمدی-پنهان و ضمنی قرار می گیرند که در گونه های فرعی تر بلاغی مانند اقتباس، حل، ترجمه، تلمیح ، الهام و...نیز قابل تقسیم اند. این پژوهش بر آن است که بینامتنیت عربی-فارسی نهج البلاغه را در مجموعة صحیفه امام در موضوع اخلاق اجتماعی کارگزاران بررسی نماید. با تأمّل در خوانش دو متن، بیشترین فراوانی به روابط بینامتنی تعمدی-آشکار از گونه حل و سپس به روابط ضمنی از گونة تلمیح تعلق پیدا می کند.
خوانشی اسلامی از فلسفة اخلاق یونان؛ نگاهی هرمنوتیکی به تهذیب الاخلاق مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
چگونگی شکل گیری و تحول مفاهیم و انتقال آن به فرهنگ و تمدن دیگر، جسارتی سترگ در فهم اندیشه است. نوشتار پیش رو، متن «تهذیب الاخلاق» را برای بررسی انتخاب کرده، تا با نگاهی هرمنوتیکی (تفسیری)، از چگونگی تحول مفاهیم اخلاقی یونان، نحوه انتقال و برگردان آن به فرهنگ و اندیشه اسلامی، گزارشی فراهم آورد. پرسش این است: با توجه به شیوه هرمنوتیکی، فهم مفاهیم اخلاقی نزد مسکویه چگونه است؟ «تهذیب الاخلاق» متنی است که مفاهیم اخلاقی و بنیان های این مفهوم را در درون نظام زبانی واژگانی خود جای داده است. تبار متن تهذیب الاخلاق را می توان در «اخلاق نیکوماخوسِ» ارسطو، به عنوان بینامتنیت[1] مسکویه، انگاشت. بنیاد های فلسفی اخلاقی متن تهذیب الاخلاق نزد ارسطو و مسکویه یکسان نیست. پولیس (شهر دولت)[2]، فرونسیس (عمل)[3]، ریطوریقا (سخنوری)[4]، پراکسیس (کنش)[5]و دیکه (عدالت)[6] مفاهیم کلیدی برای تبیین بنیان های فلسفه اخلاق نزد ارسطو است. در حالی که فضیلت، سعادت، خرد و مدنیت، مفاهیمی هستند که در نظام اخلاقی مسکویه برجسته اند. واژه ها به شکل یونانی آن نزد مسکویه حاضر نیست، اما مسکویه فهم و ترجمه ای از این مفاهیم بیان کرد که بنیان های اخلاق فلسفی را پی ریزی کرد. نوشتار پیش رو تلاشی است برای فهمِ تحولِ مفاهیمِ اخلاقی در حوزه فکر اسلامی؛ به منظور نشان دادن «امکان شکل گیری دانش فلسفی اخلاق» در اسلام دوره میانه.
[1]. intertextuality [2]. Polis [3]. phronesis [4]. rhetoric [5]. praxis [6]. Dike
تزاحم ارزش های اخلاقی در رسانه و راه حل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و رسانه، و تعامل دو سویه آن دو، و نقش اخلاق در رسانه، همواره از مباحث جذاب و در عین حال، چالش زا بوده است. سؤال اصلی این است که آیا در عرصه اخلاق می توان معیارها و ضوابطی را فرازمانی و فرامکانی تصور کرد که همواره اصحاب رسانه در عمل بدان پایبند بوده، و با عمل بدان، رسانه اخلاقی داشت؟ و یا اینکه، اخلاق و ارزش های اخلاقی اموری نسبی اند و در هر زمان و یا مکانی، و نسبت به هر فرد و یا موقعیت اجتماعی، این امور معنا و مفهوم متفاوتی را از حیث ارزش بودند، تداعی می کنند. از سوی دیگر، اگر معتقد به اصول و ارزش های اخلاقی ثابت و فرازمانی باشیم، در تعامل دوسویه اخلاق و رسانه، باید اصحاب رسانه در مقام عمل و در مقام تزاحم، به چه اصول، قواعد و یا معیارهایی پایبند باشند؟ به نظر می رسد، در اسلام ما دارای ارزش های اخلاقی ثابت و فرازمانی و فرامکانی هستیم. ازاین رو، ممکن است اصول حاکم بر رسانه، و ارزش های اخلاقی جامعه، در مقام عمل دچار تزاحم شوند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بحث از تزاحم ارزش های اخلاقی در رسانه پرداخته، معیارهایی را برای برون رفت از این تزاحم ها بیان می کند.
«خودفراموشی» در بستر از خودبیگانگی با تکیه بر دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی با الهام از منابع دینی با زبان شعر، تمثیل و جملات نغز، سعی در واکاوی معنا، علل، پیامدها و در نهایت راهکارهایی جهت درمان آن داشته است. از نظر مولوی، انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط، از آن دورافتاده و دچار خودفراموشی شده است. آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند، تعلق به ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که تیرگی و ظلمت را بر وی غالب می سازد. در نتیجه او در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود را دارد. این سیر استکمالی آثار مولوی در قالب قوس نزول و صعود قابل تصویر است. از دید مولوی دو دسته عوامل درونی و بیرونی باعث عدم شناخت خویشتن است. از نظر وی نقطه مقابل علل خودفراموشی، راه هایی برای خودیابی و غلبه بر خودفراموشی است. و راه درمان آن چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست.