فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۶٬۷۷۵ مورد.
غالیان دوره امام رضا (ع) و چگونگی برخورد آن حضرت (ع) با آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی جریان فکری غلو در زمان امام رضا(ع) (183 203 ق) و نوع برخورد آن حضرت(ع) با این جریان، موضوع اصلی این مقاله است. بررسی این جریان فکری نشان می دهد پدیده غلو که از دوران امامان قبلی وجود داشت در این دوران در قالب غالیان برجسته و مشهوری چون یونس بن ظبیان و محمد بن فرات و طرح افکار غالیانه دیگری به خصوص از جانب غالیان واقفی (بشیریه) تداوم یافته است. هم چنین در این دوره شاهد بروز عقاید غالیانه تفویض، تشبیه، تناسخ و احادیث غلوآمیز هستیم. امام رضا(ع) در مقام برخورد با این جریان علاوه بر مناظره با افراد سرشناس غالی و نقد صریح آنها، از دوستی و معاشرت با غالیان به شدت نهی نمودند. و در مواجهه با افکار غلوآمیزی مانند تشبیه، تفویض و تناسخ نادرستی آنها را تبیین فرمودند.
روش برخورد امامان معصوم علیه السلام با مدعیان دروغین در جامعه شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشواری های جوامع دینی، ظهور مدعیان دروغینی است که با سوء استفاده از احساسات پاک حق جویان در پی ایجاد موقعیتی برای خود هستند. شیعیان در عصر حضور با این پدیده روبه رو بودند و امامان معصوم با روش های مختلفی با آن برخورد می کردند. برخی از مدعیان دروغین عصر حضور، ادعای بابیت، امامت، نبوت، مکالمه با خداوند و الوهیت می کردند. غلو، اعتقاد به حلول و تناسخ به عنوان اصلی ترین انحرافات اعتقادی مدعیان دروغین شناخته می شود. مهم ترین مصادیق انحرافات عملی مدعیان دروغین عبارت بودند از: اباحی گری، تحریف و جعل روایت، تأویل نادرست روایت، اهانت به معصومان و اصحاب ایشان.
این مقاله پس از بررسی فشرده این انحرافات، شیوه های برخورد ائمه: با آنها را در دو گروه اقدامات سلبی و اقدامات ایجابی بررسی می کند. اقدامات سلبی ائمه: شامل پنج محور اصلی دعوت به بازگشت به مسیر حق، اعلام برائت و لعن، توجه دادن به ریشه های شیطانی انحراف، منزوی ساختن، مرتد معرفی کردن مدعیان بوده است. هم چنین، اقدامات ایجابی ایشان در محورهای ارائة معنویت اصیل، تبیین جایگاه امام و امامت، توصیه به تزکیه نفس و معرفی الگوهای رفتاری مثبت دیده می شود. این مقاله با چند پیشنهاد برای کاربردی ساختن یافته های خود در مسیر تحقق سبک زندگی اسلامی به پایان می رسد.
مُهرخاتم بررسی ویژگی های مهر پیامبر (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهر خاتم در اواخر سال ششم یا اوایل سال هفتم هجری برای ممهور کردن نامه های پیامبر به حکام سرزمین های همجوار، ساخته و پرداخته شد. این مهر ظاهراً از نوع انگشتری و شکل صفحه نگین آن مدور بوده است و بر آن در سه سطر عبارت «محمد رسول الله» را نقش کرده بودند؛ جنس و نگین آن نیز از سنگ حبشی تا انواعی از فلزات چون مس و آهن و نقره روایت شده است. پس از وفات پیامبرص این مهر ابتدا به ابوبکر و سپس عمر و عثمان رسید و آن ها نیز نامه ها و مکاتبات خود را بدان اعتبار می بخشیدند.
مهر خاتم در حدود سال سی ام هجری در چاه اَریس(نزدیکی مدینه) افتاد و دیگر به دست نیامد، اما عثمان نظیرش را ساخت و مهر معمول خلافت داشت. با این حساب جز نامه های شخص پیامبرص، بخشی از نامه های خلفای راشدین نیز ممهور به مهر حقیقی پیامبرص بوده است؛ مکاتباتی که اگر نمونه ای اصیل از آن ها به دست آمده بود، لااقل اثر مهر خاتم را به ما نشان می داد.
اوصاف این مهر در متون متقدم اسلامی نشان از نخستین اقدامات و ضروریات تشکیل نظام دیوانی در صدر اسلام است؛ همچنین استفاده از نوشتار جای تصویر، شکل مدور، ترکیب سه-سطری، و شعارهای مذهبی از این جا در مهرهای اسلامی تجربه شده و در سراسر دوران تاریخی اسلام تداوم یافته است.
ویژگی های مهر خاتم در مقالة پیش رو با روش تحقیق تاریخی- توصیفی، بررسی و تحلیل شده است.
علل عدم گسترش و ناپایداری تشیّع در اندلس از ابتدای ورود اسلام به اندلس تا پایان دورة بنی حمود(92-449ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تسلط مسلمانان بر اندلس، به مرور آئین و فرهنگ اسلامی در میان ساکنان آنجا گسترش یافت. با این همه به رغم آن که اندیشه های مختلف دینی و گرایشهای گوناگون مذهبی، مجالی برای بروز و ظهور در اندلس (در دورة اسلامی) به دست آوردند، تشیّع در شمار معدود مذاهبی بود که اساساً فرصتی برای بیان مبانی اعتقادی خود به دست نیاورد و به سبب وجود عواملی چند، راه برگسترش و تثبیت اندیشه های شیعی در اندلس بسته شد . اندلس از زمان فتح تا سرنگونی خلافت اموی در قرطبه، ماهیتی اموی داشت که سیاست های خود را بر مبنای نادیده گرفتن حق اهل بیت استوار ساخته بود. در واقع امویان تلاش فراونی برای گسترش مذهب بر اساس دیدگاه های خود به عمل آوردند و با حمایت همه جانبه از مذهب مالکی، مجال هر گونه فعالیت را از دیگر مذاهب، خاصّه تشیّع سلب کردند. این موضوع باعث شد تا فعالیت ها و کوشش های پیروان تشیّع در اندلس به گونه ای آشکار محدود شده و شیعیان از بیان باورها و انجام مراسم مذهبی خود باز مانند. تنها پس از برافتادن امویان بود که شیعیان فرصتی هر چند کوتاه به دست آورند و با تأسیس خلافت حمودی توانستند شمّهای از حضور سیاسی- فرهنگی خود را در اندلس نشان دهند. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که: اولاً به راستی علل و عوامل عدم گسترش و ناپایداری تشیّع در اندلس چه بود؟ ثانیاً سیاست ها و برنامه های حکمرانان اندلس خاصه امویان چه تأثیری در این موضوع داشت ؟ این مقاله بر آن است تا بر اساس روش تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و مطالعات تاریخی به این دو پرسش پاسخ دهد.
بررسی نقش قبیله خزاعه در سه رویداد تاریخی (غزوه مُریسیع، صلح حدیبیه، فتح مکّه)
حوزههای تخصصی:
قبیلهٔ خزاعه یکی از قبایل بزرگ عرب و از شاخه های قحطانی است. این قبیله از فرزندان ربیعه و أفصی پسران حارثه بن عمرو بن عامر بن حارثه بن امریء القیس بن ثعلبه بن مازن بن ازد بودند و به شاخه های متعددی تقسیم می گردند. آن ها پس از مهاجرت در مرالظهران مکه سکونت داشتند و در نزدیکی مکه خیمه و چراگاه داشتند. پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه منوّره، روابط صمیمی و همکاری بین خزاعه و رسول الله(ص) هر روز ابعاد بیشتری می یافت؛ به گونه ای که مسلمان و مشرک آنان، همگی رسول الله(ص) را دوست می داشتند و در مکّه و تهامه هر اتفاقی می افتاد رسول الله(ص) را از آن با خبر می ساختند و از هواداران آن حضرت محسوب می شدند و در هنگام بستن صلح حدیبیه نیز بنی خزاعه پیمان همکاری خود را با رسول خدا(ص) اعلام کردند. در مورد اسلام آوردن خزاعه که همکاری و روابط آنان با رسول خدا(ص) سابقه ای دیرینه داشته، نه تنها نامه آن حضرت به «بدیل بن ورقاء خزاعی» و دعوت او به اسلام بلکه اسلام آوردن تیره های مهمی از خزاعه هم چون بنی مصطلق و أسلم نیز قابل توجه است.
این مقاله بر آن است تا با معرفی این قبیله معروف یمنی به بررسی نقش این قبیله در سه رویداد تاریخی (غزوه مریسیع، صلح حدیبیه و فتح مکه) و چگونگی اسلام آوردن آنها در حیات رسول الله(ص) بپردازد.
تحلیل جامعه شناختی توسعه نیافتگی ملل مسلمان و راه های برون رفت از آن از منظر علامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه اقبال لاهوری (1317 1256) تحت تأثیر اوضاع نابهنجاری که گریبانگیر جهان اسلام شده بود و نیز با آگاهی و درک عمیقی که از مبانی فکری دنیای شرق و غرب داشت خود را متعهد به سرنوشت انسان مسلمان می دانست. مهم ترین سؤالاتی که این مقاله بر آن است تا بدانها پاسخ دهد، عبارتند از: علامه اقبال چه عواملی را موجب توسعه نیافتگی مسلمانان می داند؟ راهکارهای وی برای برون رفت مسلمانان از این توسعه نیافتگی چیست؟ آیا می توان واقعیت های موجود در کشورهای مسلمان عصر حاضر را با اندیشه های اقبال تفسیر کرد و آیا می توان جامعه ایده آل اقبال را در شرق یافت؟ چارچوب نظری تحقیق ملهم از مکتب وابستگی به خصوص نظریات پل باران است. روش پژوهش کتابخانه ای است. در این مقاله عوامل توسعه نیافتگی مسلمانان در قالب دو بخش درونی و بیرونی و راهکارهای رهایی در دو سطح کلان و خرد تقسیم بندی شده اند.
تعارض گزارش های آماری در بررسی های تاریخی؛ نمونه موردی، شمار زخم های امام حسین علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعارض گزارش های آماری در بررسی های تاریخی، یکی از مسائل دانش تاریخ و به ویژه تاریخ نگاری است. این مسئله زمانی اهمیت خواهد یافت که گزارش های آماری فراوانی از یک رویداد در دسترس باشد. درباره حادثه کربلا، گزارش های آماری فراوانی در منابع یافت می شود. یکی از این گزارش ها، شمار زخم های امام حسین علیه السلام است. براساس استقرای نویسنده، حدود چهارده گزارش آماری در این زمینه ثبت شده است که سازگاری آنها با یکدیگر دشوار است. نویسنده در این مقاله سعی می کند با استفاده از روش تاریخ گذاری گزارش و تفکیک گزارش های زخم از گزارش های پارگی لباس، تعیین لباس امام علیه السلام در صحنه نبرد، بررسی تطبیقی روایت های شیخ مفید، ابن اعثم و خوارزمی از لحظات پایانی زندگانی امام حسین علیه السلام و بازسازی صحنه نبرد با تکیه بر روایت شیخ مفید، به گزارش آماری صحیح نزدیک شود.
پی آمدهای اجتماعی مهاجرت قبایل عرب به خراسان در قرون نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عرب ها در دوره های متعدّد و به دلایل گوناگون به ایران مهاجرت کردند. پیش از اسلام، قحطی، خشک سالی، تنگ دستی و شکست سدّ مأرب و سیل العَرِم و پس از اسلام، انگیزه ها ی دینی و اقتصادی از مهم ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت ها بود. خراسان به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی، مزایای اقتصادی، و دوری از مرکز خلافت از مقاصد مهم مهاجران به شمار می رفت. پی آمدهای اجتماعی این مهاجرت ها عبارت بود از رشد شهرها، تغییر ساختار طبقات اجتماعی، ظهور موالی و افزایش اختلاف های قبیله ای بین عرب های مهاجر که در این مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
سیره پویا؛ چالش های فراروی عمل به سیره و راه برون رفت از آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقق سبک زندگی اسلامی در گرو عمل به سیرة معصومان: است. عمل به سیره در عصر حاضر با چالش ها و تنگناهایی روبه رو است که باید آنها را شناخت و راه برون رفت از آن را جست وجو کرد تا توصیه به بهره مندی از سیرة معصومان: برای تحقق سبک زندگی اسلامی، خالی از کاستی های روش شناختی باشد. مطالعات تاریخی و دینی نشان می دهد، مهم ترین تنگناها و چالش هایی که عمل به سیره در حال حاضر با آن روبه رو است، عبارت هستند از: تنگناهای فقهی، خاموشی رفتار و امکان برداشت های چندگانه از آن، شرایط زمان و تغییر موضوع، شرایط فرهنگی سرزمین های مختلف، از دست رفتن توانایی اجرا در دنیای جدید، یکسان نبودن توانایی های انسان های عادی با معصومان:، اختلاف جایگاه انسان های عادی با معصومان:، ناهمسانی ظرفیت و توان مندی مکلفان، سلیقه ای بودن برخی مسائل و محدود بودن دلالت بخشی از سیره بر مباح بودن یک رفتار.
مقاله حاضر پس از برشمردن چالش های ده گانه، راه برون رفت از آنها را، پویایی سیره معرفی می کند. پویایی سیره به معنای توجه به چالش ها و پیروی از اصول ارزشی ثابت و تطبیق و اجرای آن متناسب با شرایط و نیازمندی های هر عصر است. به دست آوردن معیاری برای تحقق سبک زندگی اسلامی بر اساس سیرة معصومان: در گرو چنین نگاهی به سیره است.
سوگ واری در سیره معصومان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سوگ واری بخشی از زندگی اجتماعی انسانها است که معصومان به آن توجه داشتند. شناخت سیرة معصومان در برخورد با مصائب مختلف، الگویی برای چگونگی برگزاری مراسم سوگ واری و معیاری برای آسیب شناسی شیوه های رایج سوگ واری است. این مقاله، رفتارهای معصومان: را در رویارویی با مصیبت به دو حوزه فردی و اجتماعی تقسیم می کند و پس از آن به این نتیجه می رسد که این رفتارها ضمن توجه به تعالیم اسلامی و گسترش آن و دوری از اموری که مورد رضایت الهی نیست، به کاهش درد و رنج افراد مصیبت دیده می انجامد. رفتارهایی که در جنبة فردی شناسایی شده است، عبارت هستند از: گریستن، ترک زینت، پوشیدن لباس سیاه، برداشتن عبا از دوش و ترک کار. رفتارهایی که جنبة اجتماعی دارند، عبارت هستند از: اطلاع دادن به خانواده متوفا، حضور در تشییع جنازه، دل داری دادن به صاحب عزا، اظهار تأسف برای از دست دادن شخصیت های ممتاز، قدرشناسی از خدمات متوفا، بازگو کردن ابعاد شخصیت متوفا برای مردم، ترغیب به عزاداری برای انسان های والا، برپایی مجلس عزا، برپایی عزاداری خانوادگی، نوحه خوانی، تبیین معارف الهی و زیارت قبور.
نگرشی تمدنی به ساکنان صُفَّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی مهاجرت پیامبر اسلام به مدینه، بخشی از جمعیت مهاجر به مدینه، از حمایت کافی برخوردار نشدند. یکی از مسائل عمده ای که آنان با آن مواجه بودند، مسکن بود. در آغاز کمک هایی که مردم بومی مدینه به مهاجران می کردند، نسبتا کافی بود ولی با افزایش شمار مهاجران نیاز به چاره اندیشی وجود داشت. پیامبر پس از ساخت مسجد نبوی در سال دوم هجری، آنان را در مسجد، در قسمتی که صفه نامیده شد اسکان داد. همچنین ساکنان صفه از آن جهت که نتوانسته بودند دارایی خود را همراه خود بیاورند، از شرایط نامساعد اقتصادی و معیشتی رنج می بردند ولی در مقابل بیش از دیگر مسلمانان از مصاحبت و همراهی با پیامبر بهرمند بوده و آموزه های ایشان را دریافت می کردند. نقش تمدنی ساکنان صفه در گسترش تعالیم اسلامی پیامبر (ص) بر دو موضوع تعلیم و تربیت متمرکز شده است. علاوه بر اینکه این مقاله می کوشد نشان دهد چگونه تصویر نادرستی از سازه صفه در میان محققان رواج یافته و از آن به سکو تعبیر کرده اند.
واکاوی سبک زندگی علمی حضرت زینب (س) با رویکردی به قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات تطهیر، مباهله، مودّت، تبلیغ و... به نوعی جلوه گر تقدیر خداوند از اهل بیت (ع) است. زندگی علمی حضرت زینب (س) زاویه ای است که نیاز به واکاوی و تحلیل دقیق تری دارد؛ زیرا دربارة این خاندان گفته شده: «إِنَّ هَؤلاَء وَرَثُوا العِلمَ وَ الفَصَاحَةَ زُقُّوا العِلمَ زُقّاً». حضرت زینب(س) علاوه بر علم لدّنی، تمام شرایط یک راوی موثّق را در حدّ کمال داراست. بدین لحاظ، به او (س) عالمه گفته اند. همچنین علم پیشگویی حوادث را نیز دارا می باشد، چنان که کیفیّت شهادت خود را پیشگویی کرد. صفت دیگر ایشان (ع) عقیله است که ابن عبّاس به او داده است. همچنین مفسّری بی بدلیل است؛ زیرا خطبه های آن حضرت(س) آکنده از آیات قرآنی است.
وصایای پیامبر اکرم (ص) درباره جانشین بلافصل خویش و نقد نظریة انکار وصایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات نبوی و نیز واقعیت های تاریخی را نقد می کنیم. انکار وصایت، دیدگاه کسانی است که معتقدند پیامبر اکرم، آگاهانه با امتناع از تعیین جانشین خود، آینده امت را به صحابة خویش سپرد. از زاویه ای دیگر، بررسی وصایای خلفای اسلامی، نشان می دهد که اساس انتقال قدرت در تمامی خلافت های اموی و عباسی و عثمانی (جز در موارد استثنایی) بر پایة وصیت حاکم بوده است و به طور پیش فرض در این نظریه، تنها پیامبر اکرم (ص) است که از حقّ تعیین جانشین محروم شده است.
نقش مؤلفه ها و باورهای دینی در پیروزی سپاه سلجوقی در نبرد ملاذگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ جهان اسلام از جمله حوادث و وقایع بسیار مهمی که از آن در میان مسلمانان عموماً و در بین ترکان و ایرانیان خصوصاً با افتخار و سربلندی یاد می شود «نبرد ملاذگرد» است. آن حادثه در 463 ق/ 1071 م بین آلب ارسلان سلطان سلجوقی و رومانوس دیوگنس امپراتور بیزانس صورت گرفت و درنهایت پیروزی از آنِ آلب ارسلان گردید. اهمیت و جایگاه آن حادثه و نیز آثار و نتایج کوتاه یا درازمدت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و دینی آن در بین دو جهان متفاوت یعنی اروپای مسیحی و جهان اسلام باعث توجه و انگیزش جدی مورخان گذشته و محققان امروزی بر آن حادثه گردیده است. درباره این که چه عامل یا عواملی در شکست رومانوس و پیروزی آلب ارسلان نقش اساسی داشته اظهارنظرهای گوناگونی شده و از عوامل مختلفی سخن گفته اند. حقیقتاً نمی توان هیچ یک از عوامل مطرح شده در منابع اصلی یا تحقیقات بعدی را نادیده گرفت یا نادرست تلقی کرد؛ اما سؤال اصلی این است که در میان عوامل متعدد مطرح شده عامل مذهبی و باورهای دینی از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟ بر اساس فرضیة مقالة حاضر اعتقادات دینی و عنصر معنویت نه تنها همچون عوامل دیگر عاملی مؤثر در پیروزی سپاه سلجوقی بوده بلکه مهم ترین و اساسی ترین عامل آن پیروزی نیز بوده است. مغفول ماندن این مقوله در نگاه و قلم مورخان و متون اصلی غیراسلامی (بیزانسی، یونانی، مسیحی، ارمنی، و ...) از یک سو و به صورت مستقل و جدی مطرح نشدن آن از سوی محققان و مورخان معاصر اسلامی و غیراسلامی از سوی دیگر، نگارنده را بر آن داشت تا پژوهشی مستقل با اتکا به منابع اصلی و استفاده از برخی تحقیقات مهم به روش توصیفی تحلیلی ارائه کند.
سید محمدباقر شفتی و دخالت در حکومت بر اساس نظریه نیابت فقها از امام زمان (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید محمدباقر شفتی گیلانی، از عالمان قرن سیزدهم و معاصر فتح علی شاه و محمدشاه قاجار، موفق شد در برهه کوتاهی در شهر اصفهان حکومت غیررسمی شرعی پدید آورد. تصرف در وجوهات شرعی قدرت اقتصادی قابل ملاحظه ای برای شفتی به ارمغان آورده بود و این عامل باعث نگرانی حکومت مرکزی شده بود. مستمسک شفتی در این کنش سیاسی، به تأسی از استادش وحید بهبهانی، اعتقاد وی به نظریه نیابت عامه فقیه از امام غایب بود؛ بر اساس این نظریه، در زمان غیبت امام (ع)، فقیهان در برخی امور، از جمله قضاوت، جانشین و نایب امام (ع) هستند و باید به جای ایشان اموری را اجرا کنند. نظریه نیابت عامه فقیه از امام غایب از قرن پنجم هجری قمری به بعد تحولاتی داشت و مخصوصاً در دوره قاجار تکامل پیدا کرد. این جستار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نشان می دهد که دخالت شفتی در امور حکومتی مبتنی بر نظریه نیابت فقیه از امام زمان (ع) بوده و تفاوت وی، با دیگر فقیهان مکتب وحید بهبهانی، صرفاً در چگونگی تلقی وی از مشروعیت سلطنت بوده است. درواقع، به جز شفتی دیگر فقیهان شیعی آن دوران حرکتی برای برپایی حکومت انجام نداده بودند و سلطنت شاهان قاجار را مشروع می دانستند.