فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
167-198
حوزههای تخصصی:
تمثلت أهمیه الدراسه هنا أنها تحاول إبراز القضایا النحویه ومنها الإحاله الضمیریه بضمیر الغائب عند الصدر فی تفسیره من خلال أجزاءه الخمسه، والدراسه تهدف إلى التعریف بالصدر ومنهجه فی التفسیر، وکیفیه طرقه الآراء النحویه مفسراً للقرآن، اقتضت الدراسه المنهج الوصفی التحلیلی، والغرض منها هو جمع بعض القضایا النحویه التی یذکرها ومنها الإحاله الضمیریه ومناقشتها وتحلیلها وردّها إلى أصولها والوقوف على موضوعاتها، وتحلیل بعض النماذج والتعلیق علیها دون الانتصار لجههٍ ما، إلا ما یتسق مع ما یقتضیه المعنى المطلوب، حاول الباحث فی هذا الموضوع عرض کیفیه التوظیف النحوی فی (منه المنان) وبیان تأثیرها فی توجیه المعنى. وانتهت الدراسه إلى جمله من النتائج یمکن إیجازها کالآتی: کثره الأطروحات کان سبباً وراء توظیف المسائل النحویه فی کتاب منه المنان، وأنَّه یُعطی الأولویه للمعنى لمناسبه السیاق بدلاً من القواعد النحویّه، واستطاع من خلال ضمیر الغائب إزاله الکثیر من اللبس والإبهام فی الکثیر من سیاقات النص ورفضه لفکره التقدیر النحوی والتأویل فیه، وانَّه قد استقى مادته العلمیه من کتب النحو وکتب إعراب القرآن، وکذلک وجدناه کثیرا ما یورد آراء نحویه نقلاً عن المدرستین البصریه والکوفیه، ویطرح رأیه دون التحیز لجههٍ معینه.
مقایسه طرح واره های تصویری برابر نهاده های عربی و فارسی زیست شناسی بر مبنای رویکرد زبان شناختی جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
89 - 74
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های علمی جدید که با ذهن انسان ارتباط مستقیم دارد، حوزه شناختی است. طرح واره های تصویری از مهم ترین زیرساخت های این حوزه هستند که برای اولین بار توسط مارک جانسون مطرح گردید. واژگان زبان را به دلیل ماهیت روان شناختی و ارتباط مستقیم آن با ذهن می توان از راه مطالعات شناختی بررسی کرد. پژوهشگران می توانند از طریق ابزارهایی چون علوم شناختی و علوم مرتبط با آن ازجمله زبان شناسی شناختی به دلیل ماهیت ارتباطی آن در زمینه های مختلف پژوهش هایی را انجام دهند. بنابراین هدف پژوهشگران در این مقاله استفاده از این ابزار در رمزگشایی معنایی واژگان فارسی و عربی می باشد.در پژوهش حاضر، به مطالعه موردی واژگان معادل یابی شده به زبان فارسی و عربی در درس زیست شناسی دوره اول و دوم پرداخته شده است و درصدد است که میزان کاربست طرح واره های تصویری در واژگان معادل یابی شده به این دو زبان را بر اساس رویکرد زبان شناختی جانسون بررسی کند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله هستیم که تا چه میزان واژگان معادل یابی شده به زبان فارسی و عربی در درس زیست شناسی از پایه هفتم تا دوازدهم برای رسیدن به معنی با کاربرد تجربیات جسمیت یافته در قالب زبان نمود پیداکرده اند؟هدف این پژوهش، برجسته سازی طرح واره های تصویری به عنوان ابزارهایی معناشناختی، جهت نشان دادن فضاهای انتزاعی ذهن می باشد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، مشخص شد که طرح واره حجمی بیشترین میزان را در معادل یابی واژگان به زبان عربی داراست. در طرح واره حرکتی واژه عربی یافت نمی شود ولی طرح واره قدرتی سهم یکسانی را در انتقال معنایی واژگان معادل یابی شده به زبان فارسی و عربی دارد.
دوره حیاه القصیده فی الشعر الوسائطی قراءه سیمیوثقافیه ف ی قصیده قالت لی القصیده ... ضوءها العمودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
155 - 168
حوزههای تخصصی:
الأدب الوسائطی أو الأدب الرقمی التفاعلی أدب یدل على أدب الشاشه وصفه التشعّب عبر العُقد والروابط مع تحقق أی درجه من درجات التفاعل. وینسحب هذا المصطلح بالضروره على أنواع الأدب الرقمی التفاعلی شعرا وسردا؛ لذلک نطلق على الشعر الوسائطی أو الشعریات التی استعانت بالوسائط المعلوماتیه، مصطلح الشعر الرقمی التفاعلی أو مصطلح الشعر الوسائطی؛ فالمصطلحان مترادفان، ولا بأس فی استخدامهما معا أو استخدام واحد منهما للدلاله على الآخر. یهدف البحث إلى مقاربه قصیده قالت لی القصیده ... ضوءها العمودی، الرقمیه التفاعلیه فی إطار منهج السیمیوثقافه الرقمیه، محاولا الکشف عن دوره الحیاه فی هذه القصیده، وکیفیه کتابتها عبر الکلمه واللوحه التشکیلیه والأنیمیشنز. وتتمثّل أهمیته فی رصد الصعوبات والآلام التی تصاحب عملیه ولاده القصیده عبر وسیطها الرقمی. وینتهی البحث إلى أن القصیده تحمل تناقضا واضحا بین العنوان وطبیعه النص الداخلی؛ فالعنوان یشیر إلى عمودیه القصیده قالت لی القصیده ... فی ضوءها العمودی، بینما یحتفی النص الداخلی بقصیده النثر فی ثوبها الرقمی، کما أن القصیده أخذت مسارا دائریا فی الإبحار؛ تعبیرا عن دوران الولادات الإبداعیه واستمرارها دون انقطاع، أضف لذلک أنّ الشاعر أحجم عن تجنیس نصه.
البطل النسقی أو الفاعل السردی فی أیام العرب قبل الإسلام؛ کتاب الجمهره فی أیام العرب، لعُمر بن شَبَّه البصریّ أنموذجًا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
البطل هو الشخصیه الرئیسه فی قصه تخییلیه ما. وقد قلّ استخدام هذا المصطلح فی الدراسات السردیه الحدیثه؛ لما انطوى علیه مفهومه من لبس؛ ولعسر الإحاطه به علمیًا. فالبطل/الفاعل السردی هو محور اهتمام الراوی القدیم أکثر من اهتمامه بالحدث، ولاسیما فی الأخبار القدیمه لأنه یجسد ضمیر هویه الأمه المؤدلج للاوعیها الجمعی. والبطل العربی یکون (بطلاً نسقیًا) فی العقل الجمعی، لما له من أهمیه بالغه فی المتخیل السردی المنتج للأنساق الثقافیه، إذ صارالبطل رمزاً للقبیله، تستمد منه الشجاعه والإقدام فی النصر وفی الهزائم والخسائر. لقد استفدنا فی هذا البحث من المنهج الوصفی التحلیلی بهدف دراسه الفاعل السردی الرئیس فی أیام العرب بشکل عام، وکتاب الجمهره أیام العرب لعمر بن شبّه البصریّ بشکل خاص، والذی تفرد بذکر حرب البسوس بتفاصیلها کافه- مع ما سبقها من أحداث ووقائع- أهمیه تفوق أهمیه الحدث فی البنیه السردیه للأثر أحیانًا. وقد قسّمنا البحث على مبحثین، وفقا لأنواع الفاعل السردی فی کتاب جمهره فی أیام العرب: فاهتم أولهما بالکشف عن الفاعل السردی العادل، وما ناله من تغییب ثقافی مارسه خطاب الثقافه السلطوی، ویمثل هذا البطل (البَرَّاق بن روحان)، وأما المبحث الثانی للبحث فقد عرض ثنائیه (الثبات والتحول) فی شخصیه الفاعل السردی، ومثلته شخصیتا (کُلیب والمهلهِل). و وصلنا إلی بعض النتائج منها أن کتاب الجمهره فی أیام العرب، یستمر بروایه أحداث جدیده تتمحور حول الشخصیات نفسها بعض الأحیان، لکن بامتداد زمنی لاحق، ودوافع سلوکیه مختلفه، تتحول بعض الشخصیات من الهامشیه والسطحیه فی نسقیتها إلى وظیفه البطل النسقی/ وحده مرکزیه فی تحریک بؤره الحبکه مثل حرب البسوس.
واکاوی معانی ثانویه استفهام در ترجمه بر اساس الگوی نظری وینی و داربلنه (مطالعه موردی: ترجمه های منتخب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سبک های زیبای قرآنی برای بیان حقیقت، جلب توجه و آگاهی دادن به مخاطب، استفهام است. غالب استفهام های قرآن دربر دارنده اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. عالمان علم بلاغت، معانی ثانویه متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمرده اند. تاکنون تئوری های مختلف ترجمه به عنوان چهارچوب هایی مدون برای ارزیابی ترجمه های قرآن مورد استفاده قرار گرفته اند. از این میان، ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال ۱۹۵۸ کتابی با عنوان «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند که بعدها به منبع مهمی برای ترجمه پژوهان تبدیل شد. وینه و داربلنه در این اثر به معرفی تکنیک هایی پرداختند. در نوشتار حاضر، پس از تبیین این تکنیک ها و زیرشاخه های آن ها با روش توصیفی تحلیلی و مقابله ای به کیفیت کاربست آن ها در ترجمه معانی ثانویه استفهام چهار مترجم قرآن کریم (مکارم شیرازی، آیتی، انصاریان و الهی قمشه ای) که به دلیل تفاوت در رویکرد، نگرش فقهی و شیوه ترجمه ای که دارند، دارای تفاوت ها، مزایا و معایبی نسب به همدیگر هستند، می پردازد و هدف از آن تبیین چگونگی و میزان کاربرد الگوی ترجمه وینه و داربلنه در ترجمه های مورد بررسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجمان با توجه به قداست متن قرآن و ویژگی های زبانی خاص آن از ترجمه تحت اللفظی که یکی از مؤلفه های ترجمه مستقیم است، بیش از سایر مؤلفه ها بهره برده اند. علاوه بر این، تکنیک جابه جایی تغییر صورت -به عنوان یکی از مؤلفه های ترجمه غیرمستقیم- به سبب تفاوت ساختار دستوری دو زبان عربی و فارسی پس از ترجمه تحت اللفظی بیشترین بسامد را دارد؛ تکنیک غیرمستقیم همانندسازی نیز به سبب اشتراکات فرهنگی میان دو زبان و نیز ممنوعیت دخل و تصرف بیش از حد در قرآن نسبت به سایر مؤلفه ها بسامد کمتری دارد.
المجتمع النسائی العمانی بین التقلید والحداثه فی روایه "سیدات القمر" لجوخه الحارثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
198 - 213
حوزههای تخصصی:
قد عولجت القضایا الاجتماعیه والثقافیه والتاریخیه والسیاسیه فی الأدب المعاصر العربی، ومنها قضیه الصراع بین التقلید والحداثه. وتعد الروایه، من بین الأنواع الأدبیه، خیر ممثل لدارسه هذه القضایا. وإحدى هذه الروایات هی روایه "سیدات القمر" لجوخه الحارثی، وهی تنضم إلی الروایات الواقعیه - الاجتماعیه والتاریخیه التی تُصوَّر فیها حیاه الشخصیات بشکل رائع فی مداری التقلید والحداثه. تصف الروائیه المجتمع العمانی فی انتقاله من نظام تقلیدی إلى نظام حدیث قائم على تصویر عائلات من بینها شخصیات تقبل هذه الحداثه (خوله، لندن، نجیه) وتمثل عقلیه الحداثه وسلوکها، وشخصیات تبقى علی أفکارها التقلیدیه وهی لم ترحب بالحداثه (سالمه، عنکبوته، ظریفه). یتناول هذا البحث وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی مواجهه الشخصیات النسائیه فی اختیار الزواج واسم الطفل ومکان الولاده والتسامح مع الزوج أو الطلاق وإلخ. تشیر نتائج الدراسه إلى أنه کانت تهیمن علی عُمان القدیمه التقالید المهیمنه والنظام الأبوی، وهی قضیه تلاشت فی عمان الحدیثه والمتطوره. تختلف ثقافه النساء ومعتقداتها وأخلاقها فی المجتمع العمانی التقلیدی اختلافاً کبیراً عن ثقافه النساء ومعتقداتها فی المجتمع الذی تراه عمان الحدیثه. علاوه علی أن فردیه المجتمع الحدیث قد طغت على المجتمع التقلیدی وأحسّ الإنسان الحدیث فی المجتمع العمانی بالهویه الفردیه واستقلال الشخصیه.
القمر علی مزدلفه أیقونه شعریه عن الحج لنازک الملائکه مقاربه شکلانیه دلالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
87 - 102
حوزههای تخصصی:
برزت المدرسه الشکلانیه على الساحه النقدیه فی القرن العشرین، لتعید إلى الشکل قیمته التی طالما خسرها فی معرکته مع المضمون؛ ومن هذا المنطلق، یضع الناقد الشکلانی الشکل وحده تحت المجهر، لیستخلص من النظم القائم فی النص دلالاته وإیحاءاته. ترکّزت هذه المقاله الوصفیه التحلیلیه بالمقاربه الشکلانیه الدلالیه الإحصائیه، على قصیده القمر على مزدلفه، للشاعره نازک الملائکه لدراسه بنیتها، ودلالاتها، وإیحاءات صورها الفنیه التی أفرغت فیها الشاعره، تجربتها الروحیه لاستکناه دلالات الحجّ. خلصت المقاله إلى وجود تناغم بین شکل القصیده ودلالات الحجّ. استطاعت الشاعره رسم صوره جدیده عن الحجّ عبر آلیه التغریب؛ إذ الحجّ یعدو کونه مجرّد مناسک دینیه وطقوس مقدسه متوارثه إلى مناسک روحیه إنسانیه، اجتماعیه تعالج قضایا الإنسان المعاصر، وهمومه وآلامه؛ لذلک ربطت الشاعره بین الماضی السحیق والراهن المعیش. فالحجّ لیس محاکاه ببغاویه لما جرى فی الصدر الأوّل من الإسلام، بل إنّه وثیق الصله بروح العصر ومستجدّات الواقع المسکون بألوان المعاناه، إنّه ملتقًى یشهده المسلم لینضمّ إلى أبناء جلدته من المسلمین الوافدین من کلّ فجّ عمیق یقاسمهم همومهم. استخدمت الشاعره بنیه القصیده للإیحاء بالنقله النوعیه التی تحدث فی مناسک الحجّ وحدها؛ حیث یتدفّق الحجیج من شتّى أرجاء المعموره إلى أرض الوحی والرساله، متفرّقین غرباء عن بعضهم، بعیدین عن روح الإسلام المحمدی الأصیل، ثمّ تلتقی هذه الجموع وتأتلف، وتستعید هویّتها السلیبه، ثمّ ترسو سفینه الحجّ فی مرفأ تنصهر فیه تلک الجموع لتعود جسدا واحدا، کما وصف الرسول الأعظم وکیانا موحَّدا واعیا مشترکا فی آلامه وتطلّعاته.
قراءة وتحلیل لموتیفات "الدیستوبیا" في الروایة المعاصرة؛ روایة "فرانکشتاین في بغداد" لأحمد سعداوي أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ المدینه الفاسده أو "الدیستوبیا" إحدى المضامین الّتی نشهدها فی الآثار الأدبیه. إنّ هذا الاتجاه یقع فی النقطه المضاده للمدینه الفاضله الّتی کان یأمل بها الشعراء والکتّاب منذ الزمان القدیم. یتطرق الأدیب فی الأدب المرتبط بالدیستوبیا أو المدینه الفاسده-بصوره مرکزه- إلى بیان التأثیرات المخربه للمظاهر السیاسیه، والاجتماعیه والصناعیه. فی الواقع، یعدّ هذا الأدب، مرآه تعکس القسم المظلم من المجتمع الّذی یعانی من البؤس والشقاء. وبما أنّ الروایه تنبعث من قلب المجتمع والحوادث الطارئه علیه؛ فإنّ هذا العنصر له انعکاس أوسع مقارنه مع العناصر الأدبیه الأخرى فی الروایه. وتحوّل إلى موتیف مکرر فی هذه الروایه. إنّ "أحمد سعداوی"؛ الروائی العراقی المعاصر رسم لنا لوحه واضحه المعالم حول الحیاه فی بغداد وذلک من خلال روایته الشهیره "فرانکشتاین فی بغداد" وقد نظر فیها بنظره مفرطه فی التشاؤم بالنسبه إلى واقع حیاه الإنسان فی العصر الحدیث. وقد صوّر لنا الکاتب فی هذه الروایه، التأثیرات الرهیبه للأطر السیاسیه والاجتماعیه على مستقبل حیاه البشر وخاصه الشعب العراقی. یظهر لنا من خلال نتائج البحث بأنّ احتلال العراق على ید أمریکا والحوادث المریره والعصیبه الّتی تلت ذلک، تسبب فی ظهور وطن یملأه الفوضى والدمار. إنّ الروایه صوره مفزعه لظروف هذا المجتمع البائس ومظاهر المدینه الفاسده تکشف عن نفسها -وبصوره رهیبه- فی مواضع متعدده من الروایه. هذا البحث وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی یقوم بدراسه ظواهر الدیستوبیا مثل الضلال والانحطاط الأخلاقی، الاستغلال من ناحیه المجرمین، الحرمان من نعمه الأمن، الفوضى، العنف، وزوال مقومات الحیاه السلمیه والهجره القسریه. صوره مفزعه لمجتمع تحوّل إلى جسد مفکک جراء الأحداث المریره الّتی عانى منها إثر جبر الزمان. إنّ هذه الروایه تحمل معها کافه مکونات العمل الأدبی الذی یندرج ضمن الواقعیه السوداء.
بازنمایی آسیب های روانی- اجتماعی زنان وابسته به داعش در رمان «حبیبی داعشی» با تکیه بر نقد جامعه شناسی ادبیات
حوزههای تخصصی:
آسیب های روانی اجتماعی یک سندرم روانی است که در شخص ایجاد شده و با علائمی مانند فشارهای روانی، افسردگی و درد و رنج های جسمی همراه می باشد. در واقع آسیب های روانی اجتماعی به بررسی و مطالعه رفتارهای نابهنجار و ناسازگار فرد و فرایندهای زیرین آن ها می پردازد. زنان به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه معمولا بیش از مردان دچار آسیب های روانی اجتماعی می شوند؛ زیرا زنان علاوه بر روحیه شکننده و حساس، بیشتر فشارها و تهدیدهای اجتماعی متحمل آن ها می باشد. یکی از مفاهیم مهم قابل بررسی در بحث ادبیات زنان، بررسی آسیب های روانی اجتماعی زنان در میادین جنگی و گروهک های تروریستی می باشد. رمان «حبیبی داعشی» از هاجر عبدالصمد نویسنده واقع گراست که به عنوان یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه به واکاوی مسائلی مانند آسیب های روانی زنان، سنت های مردسالارانه، وضعیت زنان مطلقه و دختران مجرد در وراءی جوامع عربی سنتی و زخم ها و جراحت هایی که داعش بر پیکره این زنان وارد می کند، ترسیم می نماید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مطالعه آسیب های روانی اجتماعی زنان وابسته به داعش در رمان «حبیبی داعشی» با تکیه بر چارچوب مبانی نقد جامعه شناسی ادبیات با استفاده از روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده توانسته علل گرایش زنان به داعش، شناخت زوایای مختلف فرهنگ و آداب و رسوم کشور مصر نسبت به زنان، آسیب های روانی اجتماعی زنان وابسته به این گروهک و بازنمایی از آثار ظلم و ستم مردان داعشی علیه زنان عضو در این سازمان، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جوامع شرقی
أسلوبية قصيدة "عذاب الحلاج" لعبدالوهاب البياتي وفقا للنظرية البنيوية النقدية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
87 - 104
حوزههای تخصصی:
الأسلوب منهج یرکّز على العناصر الأساسیه والداخلیه للعمل الفنی، للکشف عن معاییر الاختراع والابتکار فیه. إنّ مناقشه أسلوب العمل الأدبی وسیله لفهم الآراء والنظره العالمیه والثراء الفنی للعمل الأدبی؛ إذ إنّها توضح کیفیه تفاعل المؤلف مع الإمکانات والکفاءه اللغویه التی تظهر فی المستویات المختلفه للغه. یمکن القول بأنّ الأسلوبیه هی إحدى الأسالیب الجدیده التی دخلت مجال الأدب لتحلیل النص، بحیث یمکن من خلالها الوصول إلى أحسن الفهم للنصوص الأدبیه. تحتوی قصیده عذاب الحلاج لعبد الوهاب البیاتی على سته أجزاء داخلیه تشکل بنیه ذات معنى فی اتصال عضوی، لیتمکن الشاعر من استحضار شخصیه صوفیه کحلاج حتی یشرح تجربته الواعیه لمجتمعه المعاصر. ولذلک تصبح قصیده عذاب الحلاج بنیه ذات معنى تعکس ظروف المجتمع. وفی السیاق ذاته، وبالنظر إلى السمات الأسلوبیه المحدده للقصیده، یهدف هذا المقال إلى التحقیق فی شتی مستویات القصیده، منها الفکریه، والصوتیه، والنحویه، والبلاغیه، من خلال الاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی القائم على التفسیر والتحلیل. تشیر نتائج هذا البحث إلى أنّ قصیده عذاب الحلاج تتکون من سته أقسام داخلیه محزنه، تشکل بنیه ذات معنى فی ارتباط عضوی، بحیث یتمکن الشاعر من استدعاء شخصیه صوفیه بهدف شرح تجربته الواعیه وتقدیم الاستجابه المناسبه لتصرفات مجتمعه المعاصر. وبهذا، تصبح القصیده بنیه ذات معنى داله على أحوال المجتمع. لقد أبدع البیاتی فی هذه القصیده الواقعیه الصوفیه، وترک أسلوباً خاصاً قد تجلّی فی عدّه مستویات: لغویه، وأدبیه، وفکریه. فإن انسجام المستوى اللغوی والأدبی لهذه القصیده مع نظیرتها الفکریه هو من أهم السمات الأسلوبیه لهذه القصیده.
مقارنه أسلوبیه في القرآن الکریم ودورها في جمالیه الآیات سوره الإنسان وعبس نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
51 - 68
حوزههای تخصصی:
طریقه تجمیع الکلمات فی الجمله لها تأثیر کبیر على النقل الصحیح للمفاهیم إلى الجمهور؛ فلذلک أنشأ أخصّاء البلاغه فرعاً یدرس هذا الأمر یسمّى بالأسلوبیه، والتی من خلال دراسه أسلوب کتابه المؤلّف، تساعد على اکتشاف غرضه الرئیس من کتابه عمل معیّن؛ ومضافاً إلى ذلک، فإنّها تکشف عن جوانب الجمال فیه، ودور استخدام الأسالیب المختلفه، والمتنوّعه فی إنشائه. وقد کان هذا الاتجاه محور اهتمام العدید من الباحثین فی العقود الأخیره. هذه الدراسه تهدف إلى المقارنه الأسلوبیه بین الآیات المختاره من السورتین الإنسان، وعبس، والتی تکون حول غزاره العطاء، والکراهه، والاشمئزاز، خلال المنهج الوصفی التحلیلی، مستمدّه من المنهج الإحصائی. تدلّ نتائج البحث على أنّ أهمّ الأسالیب المستخدمه فی الآیات المختاره من السورتین، هو الأسلوب الخبری، والأسلوب الإنشائی، وأسلوب النفی، والترکیب الوصفی، وعملیّه الربط والتکرار، وأسلوب التقدیم والتأخیر، وأسلوب الحذف، والطباق والتقابل. ووصل البحث إلی أن الأسلوب الخبری هو الأکثر حضوراً فی کلتا السورتین، کما تم توظیف الجمل الفعلیه فی هذا الأسلوب أکثر بالنسبه للجمل الاسمیه، والفعل الماضی هو الأکثر استعمالاً (56%) فی سوره الإنسان، والفعل المضارع هو الأکثر حضوراً (64%) فی سوره عبس. وتعود کثره استخدام الفعل الماضی فی سوره الإنسان إلى أنّ محتوى هذه السوره یدور حول المکافأه، والجزاء القطعی لعمل الأبرار، والذی لا شکّ فی إعطائه، فیشجّع الجمهور للقیام بذلک، وکثره استخدام الفعل المضارع فی سوره عبس تدلّ على أنّه إذا بخل الإنسان فی الزمن الحاضر، أو المستقبل سیعامَل معه مثله، ویؤدّی إلی غضب اللّٰه ونقمته؛ فضلاً عن ذلک، تنوّع الأسالیب فی سوره الإنسان یلفت انتباه الجمهور إلى هذه الواقعه المهمّه، ونتائجها المذهله.
خوانش تطبیقی بازتاب هویت در رمان نوجوان عربی و فارسی براساس نظریه اریک اریکسون (مطالعه موردی: فاتن و هستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
60 - 78
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی هویت در دو رمان نوجوان عربی و فارسی براساس نظریه رشد روانی اجتماعی اریک هامبورگر اریکسون پرداخته شده است. در این نظریه، نوجوانی در مرحله پنجم قرار دارد و چالش اصلی این دوران بحران هویت؛ البته نه به معنای مخاطره آمیز آن است. دو رمان بررسی شده عبارت اند از: « فاتن»، اثر فاطمه شرف الدین نویسنده لبنانی و « هستی»، اثر فرهاد حسن زاده نویسنده ایرانی. فاتن در فضای جنگ داخلی لبنان (1985) و هستی در اوایل جنگ ایران و عراق (1980) روایت می شود و شخصیت های اصلی در هر دو، دختران نوجوان هستند. در رمان های نوجوان شرف الدین به تحلیل و نقد اوضاع اجتماعی لبنان، پرداخته می شود و در رمان های نوجوان حسن زاده رویکرد توانمندسازی و آگاهی بخشی به دختران به صورت برجسته ای نمود دارد. پژوهش ها از یک سو بر اهمیت مرحله نوجوانی و ضرورت شکل گیری هویتِ موفق در این مرحله تأکید دارد و از سوی دیگر، غفلت پژوهشگران ادبی از این دوران را نشان می دهد؛ به همین دلیل در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه اریکسون و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی، این دو اثر بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد، در رمان های فاتن و هستی ، ویژگی های نوجوان براساس نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون در سه دسته بندی قرار می گیرد: 1. بحران هویت؛ 2. هویت یابی که خود شامل زیرمجموعه های همانندسازی، دریافت حمایت از جامعه، اعتراض نوجوان به نظام ارزشی بزرگ سالان و عشق در نوجوانی است؛ 3. تعهد. از بررسی جایگاه هویت و چالش های هویتی نوجوانان در رمان های فاتن و هستی، نتیجه گیری می شود که ترغیب جدی مخاطب نوجوان به کسب هویت سالم و موفق از طریق تحصیل، مطالعه و معاشرت با افراد شایسته، هدف اصلی دو رمان است.
المعجم الذهنی والصوغ القیاسی بین العامیه والفصحى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
153 - 170
حوزههای تخصصی:
السلیقه اللغویه حصیله لازمه فی اللهجه العامیه فی جمیع اللغات؛ والبحث هنا یختص بالعربیه. فالمعجم الذهنی الذی یرتضعه الطفل، یؤدی به ذلک إلى أمیه الابتعاد والانحراف والغربه تماما عن القرآن وإرث العربیه أو یوقع المتعلم فی البیئه المدرسیه فی تبعات الازدواج اللغوی الذی یجعله یکابد التصویب اللغوی فی جمیع مراحل التعلیم. وهذا الخضوع یهدد منذرا بموت الفصحى بین طبقات مختلفه من البیئه اللغویه العربیه؛ بسبب انحرافها عن الإرث اللغوی للفصحى، وعن عربیه القرآن نطقا ودلاله؛ لذلک جاء التنبیه على التنشئه البیتیه والإعداد المدرسی فی بناء وعی لغوی سلیم ینأى بالطفل عن مکابده الازدواج اللغوی فی مراحل تأهیله الثقافی، بما یغرس لدیه القدره التولیدیه على المستوى الصوابی فی الصوغ القیاسی؛ وقد نبه البحث على الاختلاف بین العامیه والفصحى على مستویات صوتیه، وصرفیه، ونحویه ودلالیه، وأشار إلى علاقه المعجم الذهنی بالقدره التولیدیه، ثم عرض إستراتیجیات تعین على استیعاب الحصیله اللغویه، وعرض لجهود علماء العربیه فی بیان علاقه السلیقه اللغویه بالصوغ القیاسی، وختم فی نتائج البحث ومقترحاته بالإشاره إلى دلاله الوعی الحضاری فی العربیه الفصحى، وإلى دور معطیاتها فی استنهاض الوعی الحضاری.
فاعلیه استخدام إستراتیجیات المراقبه الذاتیه فی الاستیعاب القرائی خاص بالمتعلمین الإیرانیین للغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
177 - 190
حوزههای تخصصی:
الاستیعاب القرائی عملیات معقده تقوم على الأسلوب التفاعلی بین النص ومکوناته والقارئ ومهاراته، مما یشکل الأساس لتعلم أی لغه. بأن ضعف الطلاب فی هذه المهاره ربما یکون أساس إخفاقه فی المواد الأخرى، حیث لا یمکن لمتعلمی اللغه الأجنبیه عادهً أن یتحدثوا جیدا، إذا لم یقرؤوا ویفهموا جیدا؛ فیسعی البحث الحالی أن یستخدم إستراتیجیات صحیحه وتطبیقیه بدل الإستراتیجیات التقلیدیه والاعتیادیه لتعزیز وتحسین هذه المهاره. بما أن إستراتیجیات المراقبه الذاتیه (ما وراء المعرفیه) مهارات ینظم بها الطلاب أنشطه التعلم وتوفر القدره على التفکیر الواعی فی أداء المتعلم، فتمّ اختیار 34 طالبا للغه العربیه من المستوى المتوسط فی جامعه فرهنکیان بقم، بصوره متاحه وعن قصد، ثمّ حذفت الإضافات. هذه المقاله تقوم بتقییم أداء المتعلمین خلال الاختبار التمهیدی – التدخل – الاختبار النهائی للقراءه واستیعاب النص قبل وبعد التدخل التعلیمی مستخدمه المنهج الشبه التجریبی وعبر برنامج SPSS واختبار t المزدوج. تشیر نتائج هذا البحث إلى أنّ إستراتیجیات المراقبه الذاتیه لها دور خاص وإیجابی فی تحسین أداء المتعلمین فی قراءه واستیعاب النص العربی؛ لأن الطلاب یتعلمون إستراتیجیات التنظیم الذاتی وحلّ المشکلات ضمن تعزیز الثقه بالنفس، ویکتسبون المزید من القدره على تفکیک رموز المعلومات النصیه والترکیز علیها وحفظها بشکل صریح.
"السبع المثانی" من منظور "نظریه فنّ البیان البلاغیه"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحیح أن عباره: "سبعاً من المثانی" لم ترد إلا مره واحده فی القرآن الکریم: ﴿وَلَقَدْ آتَیناک سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَالْقُرْآنَ الْعَظیمَ﴾ الحجر:87، لکنها جاءت مؤکده بالتأکیدین "ل" و"قد"، ومقدّمهً علی "القرآن العظیم"، وبصیغه النکره "سبعا"، مما یبرّر اعتبارها من أهمّ الکلمات المفتاحیه فی القرآن الکریم، ویوحی بأنها هدیه عظیمه جداً قدّمها الله تعالی لنبیّه الکریم (ص). وقد اختلفت آراء المفسرین الشیعه والسنّه فی تفسیرها اختلافا نابعا من صیغه "سبعا" بشکل نکره، ولذلک فتحت المجال للتنوع فی تفاسیر هذا المصطلح القرآنی. وقد استطاع هذا البحث بتوظیف المنهج الوصفیّ التحلیلیّ – بعد إلقاء نظره علی هذه الآراء – أن یکشف الستار عن ثلاثه مصادیق جدیده لحقیقه السبع المثانی، أحدها سبع التفاتات فی سوره الحمد، والثانی السبع المثانی فی القرآن الکریم، والثالث فی نظام الکون أولا، وفی نظام اللغه والأدب تبعا لنظام الخلق ثانیاً. توصّل البحث إلی نتائج، أهمّها أن السبع المثانی هو سرّ سوره الحمد وسوره الحمد ملخّص القرآن الکریم، والقرآن نسخه متناظره مع نظام الکون، مما یقتضی شمول السبع المثانی للنص القرآنی ولعالم الوجود فی نفس الوقت، ودلیل علی صدق نظریه فنّ البیان البلاغیّه فی تناظر نظام اللغه والأدب مع نظام الکون.
نظریه الأفعال الکلامیه في آیات الأحکام الزواج أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتحت التداولیه آفاقا واسعه جدیده عبر دراسه استعمال اللغه وعلاقتها بمستعملیها فی سیاقات محدّده. وتنحدر منها نظریه الأفعال الکلامیه التی تعدّ من أبرز نظریات الفلسفه اللغویه التی أرسى دعائمها أوستن فی العشرینیات، وهی تعادل قضیه الخبر والإنشاء لدى العلماء العرب. ومن هنا، جاء البحث بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی، لمعالجه الأبعاد التداولیه فی الآیات المرتبطه بالزواج. وتبرز أهمیه الموضوع فی أنّ استیعاب الخطاب القرآنی یفتقر إلى منهج یتناول اللغه باعتبار المتکلم والمخاطب والمقام. وأهم ما توصّل إلیه البحث أنّ الأفعال الکلامیه توزّعت بین المباشره وغیر المباشره، إلا أنّ الأولى المتمثله فی الأمر والنهی، احتلّت نسبه کبرى من الآیات المدروسه؛ لاعتبار الزواج وما یرتبط به حُکما وتشریعا إلهیا ذا أهمیه قصوى فی الإسلام، فلا بدّ أن یکون الفعل الکلامی ذا قوه إنجازیه تعبیریه إیحائیه؛ لیدفع المتلقّی إلى الطاعه والامتثال. أما شروط الملاءمه، فهی توفرت فی الأفعال الکلامیه: شرط المحتوى القضوی هو الأمر بإیتاء المهر، وتحریم الزواج من أزواج الآباء وتحریم مناکحه المتصفین بالشرک رجالا ونساء حتى یؤمنوا، وعدم التصریح بخطبه المرأه المعتدّه، والأمر بإقامه العدل عند تعدد الزواج وغیرها. وهذه الأفعال مطلوبه من المسلمین والمؤمنین رجالا ونساء؛ أما الشرط التمهیدی فهو تحقق لدى المخاطبین؛ لکونهم قادرین على إنجاز الأفعال المطلوبه، والمتکلم على یقین من قدراتهم. وشرط الإخلاص بدیهی تحققّه؛ لأنّ اللّٰه لا ینطق عن لغو وهوى، فیرید حقا من المخاطبین أن یمتثلوا أوامره ونواهیه. والشرط الأساسی تحقق فی إرادته التأثیر فیهم؛ لینجزوا الأفعال المحدّده. والفعل التأثیری من الواضح أن یتحقق فی المجتمع الإسلامی لاسیّما عند من یلتزم بحدود اللّٰه، فیحاول تطبیق الأمور التکلیفیه والشرعیه على حیاته.
دور أنماط المفاجأة في کسر أفق التوقع عند المتلقي في القصص القرآني (دراسة قصص سور یوسف والقصص والکهف أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الشتاء ۱۴۴۵ شماره ۱۱
67 - 90
حوزههای تخصصی:
تعدّ القصه من الأسالیب المتمیزه التی وظفها القرآن الکریم للتعبیر عن المواضیع التاریخیه والتربویه السامیه ولهذا السبب تؤدی دوراً هاما فی إیصال الرساله المحمدیه إلى البشر. ومن أبرز السمات الفنیه التی تتمیز بها القصص القرآنی مقارنه بالقصص الأدبیه الحضور المتمیز لعنصر المفاجأه، حیث یمنح القصه القدره على لفت انتباه المتلقی ودفعه إلى متابعه القراءه والکشف عن المعانی الجلیله المکنون فیها. والمفاجأه حدث مباغت مفاجئ للفاعل الأساس داخل القصه أو المتلقی خارج النص، وتتجلى الأحداث المفاجئه فی کسر نمطیه سیر الأحداث. هناک طرائق فنیه لتحقیق عنصر المفاجأه للقارئ لتحریکه نحو الأحداث وتشویقه. ولذلک أنماط مختلفه منها بما یشمل مفاجأه المتلقی والفاعل الرئیس فی القصه و انکشاف سرّ المفاجآت للمتلقی وخفائه على فاعلی القصه . نظراً لأهمیه هذه العناصر والأنماط فی تسلیط الضوء على الإعجاز القرآنی معنى ومبنى وکثره المشاهد المفاجئه فی هذا الکتاب العظیم، تنوی هذه الورقه البحثیه عبر توظیف المنهج الوصفی- التحلیلی والاستعانه بکتب التفسیر المعتمده، الوصول إلى رصد تجلیات هذا العنصر ودوره فی إبانه جمالیه المعانی المتمیزه الموجوده فی مشاهد مختاره من قصص سور یوسف والقصص والکهف فضلاً عن أنماطه المختلفه ودورها فی کسر رتابه النص وإثاره انتباه المتلقی وکسر توقعه. تشیر النتائج إلى أن هذا العنصر یلعب دوراً فعالاً فی استیقاف نظر المتلقی وتحریضه على متابعه الأحداث القصصیه ومشارکته الفعاله فی تکمله أجزاء القصه بما یستتبع من تشویقه. توظیف هذا العنصر الفرید فی نوعه یزیل الستار عن القدره التعبیریه المعجزه عند الحق. المفاجأه فی القرآن الکریم جاءت على عده صور منها: مفاجأه المتلقی والفاعل الرئیس فی القصه وانکشاف سرّ المفاجآت للمتلقی وخفائه عن فاعلی القصه. وتوظیف هذه الأنماط یضفی حرکیه وحیویه على النص القرآنی ویکسر الرتابه التی یمکن أن تسیطر علیه. فالصوره الفنیه الموجوده فی مفاجأه القصص القرآنی تساعد على استحواذها على قلب المتلقی وتحریضه على متابعه الأحداث مما یسهم فی دفعها إلى منحى جدید.
اختلاف فقهاء اهل السنة و الشیعة في شرائط المسجود علیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عندما تتوحد الأصول الاعتقادیة بین المسلمین جمیعهم یتاح للعلماء المجتهدین منهم، الاجتهاد فی استنباط الأحکام الشرعیة استنادا إلى هذه الأصول، ممّا أدى إلى ظهور المذاهب الفقهیة وتعدد وجهات النظر. وإن کان هذا الاجتهاد یفضی إلى اختلاف فی وجهات النظر، فی أمور لیست من الأصول الاعتقادیة، فإنّه ینبغی ألا یؤثّر هذا الاختلاف على وحدة الأمة الإسلامیة، فهذه الوحدة یجب أن تبقى مصانة من تأثیر أی عامل قد یؤدی إلى الخصومة والتفرق. فالشریعة الإسلامیة إذ تبیح التعدّد، فإنما تریده أن یکون اجتهادا یحقق مصلحة المسلمین العلیا فی إطار الوحدة، الأمر الذی یمکّنهم إن تحقق من مواجهة مختلف التحدیات فی کل زمان ومکان. وبعد، فهذه وجیزة فی المسألة الفقهیة البارزة التی کانت مثارا للجدال والنقاش بین فقهاء السنة والشیعة، لأزمان مدیدة حتى یومنا هذا. وکانت تمثل موضع خلاف لا یُرجی له نهایة، وهی مسألة السجود علی الارض. مع أننا إذا نظرنا إلى هذه المسألة بتجرد وموضوعیة لوجدناها تستند إلى دلائل لا غبارعلیها، مستنبطة من مصادر التشریع المعتمدة، لا سیما من کتب أهل السنة أنفسهم، لکنّ الفجوة القائمة وانغلاق باب الحوار والعزلة الفکریة التی سادت بین الطرفین ردحا طویلا من الزمن أدت إلى طمس معالم هذه الدلائل وجعلتها خافیة عن الأذهان. و نحن سنتناول هذه الآراء، و نحاول دراستها، وفق ا لمنهج البحث العلمی الموضوعی، مستهدین بآیات الق رآن الکریم و بما ثبت من السنة النبویة الشریفة و سیرة اهل البیت (ع). ورائدنا فی هذا السبیل قوله سبحانه: «وَاعْتَصمُوا بِحَبْلِ اللّه جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْکُنْتُمْ أَعداءً فَألّفَ بین قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتهِ إِخْواناً ...» (آل عمران: 103).
خوانشی روانکاوانه از الصبار بر اساس نظریه شخصیت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
56 - 41
حوزههای تخصصی:
الصبار نوشته سحر خلیفه بیانگر ذهنیت ملت استعمار زده فلسطین در دهه های پایانی قرن بیستم است. این داستان شخصیت های بسیاری دارد که هرکدام نمایانگر بخشی از این ذهنیت اند. با تحلیل روانکاوانه شخصیت های داستان، می توان لایه های پنهان آن را رمزگشایی کرد و ذهنیت جامعه فلسطینی، در نیمه دوم قرن بیستم را درک نمود. طبق دیدگاه فروید، روان انسان (خودآگاه و ناخودآگاه) از سه بخش شکل گرفته است. بخش نخست، نهاد است که دربردارنده خواسته های طبیعی نخستین انسان و غریزه لذت و حیات است. رویارویی کودک با واقعیت، سبب شکل گیری بخشی واقع بین و منطقی در نهاد می شود که فروید آن را «من» می نامد. در ادامه روند رشد انسان، بخشی به نام «فرامن»، از دل «من» جدا می شود. فرامن، بعد آرمان گرا و اخلاق مدار ذهن است که همواره نهاد را به خاطر تمایلات غریزی اش ناچیز می شمارد و «من» را به خاطر همراهی گاه به گاه اش با نهاد، سرزنش می کند. طبق خوانش صورت گرفته از داستان، شخصیت های الصبار سه نوع اند در نظر گرفته شده اند و هر کدام نمودی از یکی از بخش های سه گانه ذهن انگاشته شده اند؛ عامه مردم و کارگران، نماینده نهاد فرض شده اند؛ آنها آرمان ها را کنار گذاشته اند و تنها به نیازهای اولیه و بقا می اندیشند. عادل –که فردی خردگرا و واقع بین است و امور کارگران را سامان می دهد- نماینده «من» فرض شده است. اسامه نیز نمودی از فرامن تلقی شده؛ او همواره عادل را به آرمان گرایی دعوت می کند و از او می خواهد مردم را به مقاومت فرابخواند، ولی عادل، اسامه را به واقع بینی دعوت می کند. عادل در طول داستان، نقطه مقابل اسامه است و دیدگاه های او را همواره رد می کند ولی در پایان، تغییر موضع می دهد و از جایگاه من، به من متعالی تبدیل می شود و و نگاهش به واقعیت، آرمان گرایانه می شود. به نحوی که شخصیت تکامل یافته او، هم مصلحت اندیش است و هم آرمان گرا و عمل گرا؛ ذهنیت عادلِ پایان داستان، همانی است که خلیفه، در ناخودآگاهش برای ملت فلسطین می خواهد و آرزو دارد.
نقد ترجمه الاحتباک في سوره آل عمران لمکارم الشیرازي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لترجمه القرآن الکریم، هذه المعجزه الخالده، أهمیه کبیره، حیث قام عدد من المترجمین فی إیران بترجمه کتاب الله العظیم إلى الفارسیه. وتبعا لحساسیه ترجمه الکتب المقدسه، وأهمها القرآن، بُذلت جهود مضنیه فی نقله من لغته الأصلیه مضموناً ولغه على أحسن وجه. ولا مجال للشکّ فی أنّ الذی یقوم بهذا الدور الحساس یواجه تحدیات کثیره فی ترجمه معانیه إلى جانب ما یتعلّق باستخدام الفنون الأدبیه. والاحتباک من الفنون الرائعه التی تردد استخدامها فی القرآن کثیرا؛ إذ قد یواجه المترجمون صعوبه فی نقل الآیات التی استخدم هذا الفن فیها. والاحتباک نوع من الحذف لا یعرفه إلاّ المتضلّع فی اللغه العربیه، حیث یجب على المترجم، أثناء الترجمه إلى اللغات الأخرى، ذکر المحذوف فی بعض الأحیان لإیصال المعنى بشکل کامل اتقاء للخلل فی إیصال الرساله إلی المخاطب. تنوی هذه المقاله، باستخدام المنهج الوصفیّ-التحلیلیّ، أن تلقی الضوء على فنّ الاحتباک فی سوره آل عمران بدایه، ثم دراسه ترجمه مکارم الشیرازی للآیات التی تمّ استخدام الاحتباک فیها. وتشیر نتائج الدراسه إلى أن المترجم قلّما اهتمّ بهذا الفنّ فی ترجمته ولم یذکر المحذوف الذی من شأنه أن یذکر واکتفی بترجمه ما ذکر فی النصّ فی أحیان کثیره، بینما یصبح معنی الکلمه واضحا لو تمّ ذکر المحذوف؛ ولهذا یواجه المخاطب الغموض والإبهام فی ترجمه بعض الآیات القرآنیه التی تحتوی على هذا الفنّ. وقد یکون خوف المترجم من إدخال شیء خارج القرآن فی الترجمه ولکن بمراجعه الکتب التفسیریه المشهوره عند الترجمه تتمّ إزاله هذا الخوف. وبما أنه متضلّع فی اللغه العربیه والتفسیر فقد لا ینتبه إلى الغموض فی الآیات المترجمه التی لم یذکر القسم المحذوف من فنّ الاحتباک فی الترجمه.