ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
۲۵۶۱.

دوگانه معنویت هیجانی غیرهیجانی، بر اساس مقایسه یوگای پتنجلی با عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعالی آگاهی رشد معنوی رنج گریزی عواطف مقدس معنویت هیجانی معنویت غیرهیجانی یوگای پتنجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۶ تعداد دانلود : ۳۶۵
در مقاله حاضر از طریق مطالعه موردی یوگا و مقایسه آن با معنویت اسلامی، به مستندسازی تقسیم «معنویت» به «هیجانی غیرهیجانی» پرداخته شده است. «معنویت» تحولی عمیق در وجود انسان است که وجهه فکری، احساسی و رفتاری انسان را به تعالی یافتن از زندگی خاکی و حیوانی منعطف می کند. سلوک های معنوی، آ ن چنان که در ادیان و فرهنگ های جهان دیده می شود، متنوع است و می توان این تنوع را بر محور یک تحلیل سه بخشی مقایسه کرد: غایت سلوک معنوی، مسیر سلوک معنوی و فنون تحول معنوی. در مقاله حاضر، یوگای پتنجلی بر اساس این شیوه تحلیل، با عرفان اسلامی مقایسه می شود و نشان می دهد که یوگا برحسب هر سه مؤلفه مزبور، نسبت به عرفان اسلامی آ ن چنان است که می توان آن را خالی از هیجانات عاطفی و درنتیجه، «معنویت غیرهیجانی» دانست. اگر غایت یوگا دستیابی به آگاهی برتر و حذف هرگونه تعلق و بیم و رنج است، عرفان اسلامی رو به سویِ تعلق عاشقانه به حق تعالی دارد و به استقبال رنج ها می رود. مسیر سلوک اسلامی و فنون تحول در عرفان اسلامی نیز به خلاف یوگا، سراسر آکنده از واردات قلبیه و دگرگونی های عاطفی ناب است. با این مقایسه، می توان دو گونه معنویت را بازشناسی کرد (معنویت هیجانی و معنویت غیرهیجانی) و آن را در تحلیل معنویت های دیگر به کار برد. هر معنویتی می تواند در نقطه ای از یک طیف قرار گیرد، طیفی که یک سر آن، معنویت کاملاً هیجانی و یک سوی دیگرش، معنویت خالی از هیجانات روحی است.
۲۵۶۳.

وجود یا عدم بودن مظهر عرفانی

کلیدواژه‌ها: وجود عدم خلق مظهر نمود وحدت وجود عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۴۷۰
از منظر متکلمان و فلاسفه اسلامی، خداوند متعال همه ما سوی الله را خلق و ایجاد کرده است و مخلوقات، حقیقتاً موجودند و انکار کثرات و موجودیت مخلوقات، انکار بدیهیات است. از سوی دیگر، عارفان اسلامی با توجه به نظریه وحدت شخصی وجود، معتقدند مخلوقات، وجود حقیقی ندارند. آنها به مخلوقات، عنوان مظهر و نمود داده اند. در برخی از آثار عرفانی، از مخلوقات به عدم تعبیر شده و برخی از عارفان، واژه های خیال، وهم و اعتبار را برای کثرات و مخلوقات به کار برده اند. پژوهش حاضر می کوشد به تحلیل عارفان و حکمای متأله درباره وجود یا عدم بودن مخلوقات و موجودات بپردازد و به این سؤال یا اشکال پاسخ دهد که اگر مظهر و نمود عرفانی، وجود یا عدم نباشد، ارتفاع نقیضان رخ می دهد که امر باطلی است؛ اگر وجود باشد، با سخن عارفان نمی سازد که می گویند نمود، وجود نیست؛ و اگر عدم باشد، انکار بدیهی رخ می دهد و مستلزم عدم خالقیت خداوند و نفی مخلوقات است. در این مقاله روشن شده است که نزد عارفان، کثرات و مخلوقات از اساس نفی نمی شوند و گرچه بنابر نظریه وحدت شخصیِ وجود، به کثرات و مخلوقات، وجود حقیقی گفته نمی شود، اما این همه مسئله نیست؛ عرفا معتقدند که کثرات و مخلوقات، بالوجود، موجودند؛ یعنی مظاهر و آیات فی نفسه معدوم و بالوجود موجودند؛ از این رو، با وجود نبودن مظهر و نمود، نه ارتفاع نقیضان رخ می دهد، نه انکار بدیهی اتفاق می افتد و نه این مسئله مستلزم انکار خالقیت خداوند متعال است.
۲۵۶۴.

میانه آرى و نه وجود و فطرت از منظر ابن عربى[1](مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل وحدت وجود انسان فطرت خیال فنا و بقا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۰۰۴ تعداد دانلود : ۶۶۲
این مقاله سعى دارد مفهوم کلیدى فطرت را با توجه به مبانى هستى شناختى، انسان شناختى و دین شناختى عرفان ابن عربى تحلیل و بررسى کند. از این منظر، تمامى حقایقْ تجلیات وجود واحدِ بسیط اند و ازاین رو، وجود در همه مواطن حضور دارد، هرچند در همه آنها با تمامى صفات خود ظهور نداشته باشد. اما انسان، حقیقتى متفاوت از همه حقایق است. مبتنى بر اندیشه دینى، انسان بر صورت خداوند خلق شده است؛ براین اساس، توان تجلى وجود را بتمامه دارد. و ازآنجاکه وجود عین علم و آگاهى است، توان تجربه وجود با تمام صفات را نیز دارد. این وجود و آگاهى در تمامى آدمیان به قوه و اندماج حضور دارد و به این حضور و آگاهى اجمالى، فطرت اطلاق مى شود. هدف خلقت آدمى آن است که این امر اجمالى را در خود هرچه بیشتر به فعلیت تبدیل کند. از دیدگاه مؤلف، این امر صرفا از طریق «عبودیت» یعنى تسلیم محض بودن به اراده خداوند محقق مى شود که تعبیرى است از فناى از غیر حق و بقاى به حق و این حق دقیقا همان وجود است که خود را در عبد متجلى کرده است.
۲۵۶۹.

عرفان به مثابه یک معرفت علمی مقایسه دیدگاه های قونوی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام خمینی علم عرفان مبادی عرفان اسماء ذات قونوی فناری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۹۹۹ تعداد دانلود : ۶۱۵
بنا بر قول مشهور، هر علمی نیاز به موضوع دارد و بحث از موضوع یک علم، برای تعین و تشخص آن علم، امری ضروری است. از این رو، موضوعات علم در خود آن علم مورد بررسی قرار نمی گیرند و این مهم بر عهده فلسفه آن علم است. اما علم بودن عرفان به دلیل آنکه از مقوله کشف و شهود است، همیشه معرکه آرای اهل نظر بوده است و عرفا هم برای اینکه علم بودن آن را ثابت کنند، در برخی از کتب عرفان نظری، به بحث درباره موضوع و مبادی و مسائل این علم پرداختند. از جمله منظم ترین و تحلیلی ترین کتابی که در آن موضوع علم عرفان مورد مداقه قرار گرفته است، می توان از مفتاح الغیب صدرالدین قونوی نام برد. از نظر قونوی موضوع علم عرفان، حق تعالی است و اسماء ذات، مبادی آن البته بر اساس اصول مشهود عرفا اسماء صفات و افعال از مسائل علم عرفانند. اما از نظر امام خمینی اساساً علوم، به شهادت تدوین تاریخی شان، نیاز به بیان موضوع ندارند و تمایز آنها هم به سنخیت ذاتی شان برمی گردد و لذا موضوع علم عرفان نیز از نظر امام، چون ذات حق تعالی است، شخصی و جزئی است، نه حقیقی و کلی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان