فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
«صلح» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفته و تعاریف متعددی از آن بیان شده است. در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ رویکردی منفی، به «نبود جنگ» تعریف گردیده است. در رویکردهای نوین با اتخاذ نگاهی مثبت و فعال و به منظور ایجاد صلحی پایدار، این مفهوم صرفاً ناظر به جنگ تعریف نشده، بلکه همه عوامل بر هم زننده صلح مورد توجه قرار می گیرند و با اتخاذ منظری درونی و ذهنی به صلح در صدد ایجاد صلح پایدار می باشند. مقایسه تعریف قرآن کریم از صلح گویای یکسانی ها و تفاوت هایی در این موضوع است.
گویاترین واژه در قرآن کریم که معادل صلح متعارف قرار می گیرد، واژه «سلم» است. سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است. در این تحقیق با به کارگیری دو روش تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی تلاش شده به درک مفهوم سلم در قرآن کریم پرداخته و این نتیجه حاصل شده که همراهی مفهوم سلم در قرآن کریم با مفاهیمی چون عدالت، حق، عزت و ایمان تعریفی متفاوت از صلح ارائه می دهد. صلح اسلامی دارای رویکردی مثبت و درونی به صلح است که در قالبی عادلانه و به منظور دستیابی به اهداف الهی ترسیم می گردد و ارزش عرضی آن ناظر به مقدمه سازی تحقق اهداف دین و عدالت است و خود ارزشی مطلق و نهایی نیست که رسیدن به آن در هر شکلی متعالی تر از حالت نبود صلح تلقی گردد.
نگره ای جدید دربارة انسجام متنیِ سوره های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی چینش آیات در کنار یکدیگر از دیرباز مورد توجّه دانشمندان اسلامی در اعصار مختلف بوده است. دانشمندانِ نخستین از «نظم» و «مناسبت» میان آیات سخن می گفتند و دانشمندان سدة حاضر از «سوره به منزلة یک کلیت واحد» و «وحدت موضوعی سوره ها». در این مقاله ضمن مروری سریع بر این تلاش ها، به نظریات جدید در حوزة زبان شناسی در زمینة تحلیل متن اشاره شده و ضمن بیان مبانیِ نظری آنها، سعی در یافتن الگویی برای تحلیل چینش آیات در سوره های قرآن کریم با عنایت به کارکرد اصلی این کتاب آسمانی که هدایت و تذکر است، گردیده.
در این راستا با استفاده از نظریات انسجام و خصوصاً پیوند، «الگوی بازگشتی» برای توصیف چگونگی چینش آیات درون یک سوره پیشنهاد و در رابطه با یکی از سوره ها آزمون گردیده است
روش مواجهه علامه فضل الله با روایات تفسیری در «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر است که تفسیر آیات قرآن را در قالبی تحرک بخش، عصری و تربیتی عهده دار گردیده است. البته در کنار این ویژگی، گزارش روایات منتسب به معصوم و دیگر گزارش های تاریخی مرتبط با آیات، در آن نمودی نمایان دارد. مطابق بررسی صورت گرفته، تعامل فضل الله با روایات سخت گیرانه و قابل تأمل است؛ در این مقال، عوامل سخت گیری فضل الله در مواجهه با روایات تفسیری و گزارش های تاریخی، و موانع استفاده هرچه گسترده تر مؤلف من وحی القرآن از آنها به کاستی های گوناگونی موجود در آنها نسبت داده شده است. پیداست که این رویکرد سختگیرانه در مواردی با انتقاد مواجه است که بدان پرداخته شده است.
بررسی راهکارهای ایجاد و تقویت انس دانشجویان با تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم سیاستگذاری های انجام یافته در زمینه روش های ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در جامعه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی، راهبردها و راهکارهای عملی آن همچنان مغفول مانده است. این مقاله با تمرکز بر جامعه دانشجویی در صدد است تا راهکارهای ایجاد و تقویت انس دانشجویان با قرآن و معارف والای آن را مورد بررسی قرار دهد. فرهنگ سازی در مقاطع تحصیلی پیش از دانشگاه، اتخاذ جذاب ترین روش در تولید و ارائه محتوا، توجه به عوامل انگیزش در مخاطب، استفاده از راهبردهای مبتنی بر «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» و لزوم ایجاد تحول در معیارهای گزینش مربیان و مدرسان معارف قرآنی، توجه به نقش و تاثیر رسانه و هنر در تربیت پنهان جوانان و اندیشیدن جهت به کارگیری تدبیر مناسب در پاسخگویی به شبهات مطرح پیرامون قرآن و آموزه های آن، از جمله این راهکارها است.
توسیط و عدم توسیط قرآنی در نگره معناشناختی و زیباشناختی علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بلاغیان سنتی ما همواره تأکید کرده اند که ترکیب ها و ساختارهای کلام بلیغ ارزش زیباشناختی و معناشناختی دارد. در متن قرآن کریم آرایش اجزای جمله با مهندسی خاصی صورت پذیرفته و ترکیب های زیبا و معناداری پدید آمده است. یکی از این آرایش های زیبا و معنادار آن است که جزئی از جمله در میان دو جزء دیگر قرار گرفته است. یکی دیگر از این آرایش ها نیز آن است که در جایی که انتظار ذکر جزئی در بین دو جزء دیگر داریم، این جزء ذکر نشود. مفسران و معربان، این اسلوب ها را با «حذف» و «تقدیر» معنا کرده اند، اما علامه طباطبایی بر آن است که تقدیرگرایی، افزون بر آنکه بخشی از معنای آیه را پنهان می کند، زیبایی شگفت آور آیه را نیز از بین می برد. وی با نگاه ویژه ای که به این اسلوب دارد، آن را معنادار و پدیدآورندة زیبایی منحصربه فردی یافته است. قاعده انگاری این نگاه ویژه با مشکلاتی روبه رو است که در این مقاله آن اشکال ها بررسی و جایگاه تفسیری و ارزش زیبایی شناختی این نگاه به مثابة قاعده ای فراگیر اثبات شده است.
مبانی و روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن احصای آثار تفسیری ابن سینا و اقسام آنها از سبک، روش و گرایش تفسیری او سخن گفته ایم. سبک تفسیری او متفاوت و در نهایت ایجاز است. تفاسیر او فاقد مقدمه و طرح بحث و مباحث لغوی اند ، اما در همه آنها از موضوع وهدف سوره سخن رفته است. روش تفسیری وی عقلی و در راستای اثبات هماهنگی عقل و دین و یا قرآن و حکمت است. گرایش تفسیری او فلسفی و از بارزترین مصادیق آن است. تفسیر قرآن او تأویل فلسفی و از نوع تطبیق قرآن با فلسفه است. قرآن سراسر اسرار است و از طریق ممارست و تبحر در دانش های فلسفی و حکمی می توان به این اسرار دست یافت. این فیلسوف در پی اثبات هم سویی عقل و فلسفه با دین و قرآن است و گرایش تفسیری او تأویل فلسفی صرف است.
نماد هفت در قرآن و مکاشفه یوحنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مفسران و متفکران مسلمان رویکرد پدیدار شناختی و نیز لیبرال به متن مقدس و دین، هرگز حضور نداشته است. به طور کلی، تحقیقات مفسران و اندیشمندان دینی در بستری درون دینی شکل گرفته است. ازاین رو، تفاسیر اسلامی کمتر به ریشه ها و معنای نمادین آیات قرآن پرداخته اند. مباحث اندک پیرامون معنای نمادین در قرآن می تواند دستمایه یک بررسی تطبیقی شود. در این مختصر، به بررسی معنای نمادین عدد هفت می پردازیم که بیشتر به معنای «کثرت» و «کمال» تفسیر شده بود.
درحالی که مفسران و دین پژوهان غربی از ریشه ها و علل ذکر «هفت» در مکاشفه مباحث مبسوطی ارائه کرده اند. مهم ترین رویکرد در میان مسیحیان و دین پژوهان، نمادین بودن عدد هفت در مکاشفه است که بیان آن یا به دلیل افاده کثرت است و یا از باب افاده تکامل.
این نوشتار درصدد بررسی وجود اصل نمادگرایی در قرآن و کتاب مقدس و بررسی تطبیقی معنای نمادین عدد هفت در قرآن و مکاشفه یوحنا برآمده است.
تفسیر القرآن بالقرآن فی التفسیر الکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درج أکثر المفسرین فی کتبهم على الاستشهاد بآیة لتفسیرآیة، أو ترجیح قول قی تفسیرها. واستند بعضهم الى السیاق بدلا من ذلک. وکل هذا یسمى بتفسیر القرآن بالقرآن.
ومن المفسرین الذین کثر استخدامهم لهذا النوع من التفسیر الرازی فی کتابه مفاتیح الغیب. وقد تعرض المقال الى دراسة هذا اللون من التفسیر عند الرازی، فعالج موضوع الإحباط من بین موضوعات التفسیر الموضوعی المتعددة، فذکر ما ورد فیه من آیات، وما طرح فیه من مباحث، وأقوال أصحاب الفرق الإسلامیة فی ذلک من جهة، کما أشار الى نماذج من الآیات التی استعین بها لتبیین المراد وتشخیصه بآیات أخرى، وقد خلص البحث الى نتائج ذکرت فی الخاتمة تبیین الآراء التفسیریة للرازی، والجادة التی سلکها فی تفسیره الکبیر.
ملاصدرا، تفسیر یا تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن (طریق وحی) در کنار استدلالات عقلی و برهان و نیز تهذیب نفس و عرفان، یکی از مؤلفه های اصلی و در حقیقت مهمترین رکن حکمت متعالیه به شمار می آید.. صدرالمتألهین به عنوان فیلسوف، مفسّر و عارف بزرگ جهان اسلام، رسیدن و نایل آمدن به «حقیقت واحد» را از طرق مختلف ممکن دانسته، آن ها را مکمل یکدیگر تلقی می کند. به گونه ای که از سویی می توان تأثیر عمیق فلسفه وجودی ملاصدرایی، آگاهی از اصول و مبانی عرفانی و بهره مندی از شهود و اشراق را در فهم، تفسیر و تأویل آیات قرآنی توسط ملاصدرا به وضوح مشاهده کرد و از سوی دیگر تدبّر و تأمّل او در آیات وحیانی و قرآنی و نیز روایات معصومین (ع) را در کشف و طرح بسیاری از مبانی فلسفی و حکمی نظاره گر بود. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ملاصدرا گاه به عنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. به نظر می رسد صدرالمتألّهین در به کارگیری کلام وحی، جهت استوار ساختن مبانی فلسفی خود و دستیابی به حقیقت، بیش از آن که از روش «تفسیر» و بسنده نمودن به معانی ظاهری و مفاد استعمالی آیات قرآن استفاده کند، از روش «تأویل» و درک باطن و یا بطن قرآن بهره برده است. وی با ضروری دانستن آن، تأویل صحیح را عروج از لفظ به معنا و تطبیق کتاب تدوین و تکوین تلقی می کند؛ گرچه ایشان در مواردی، متعهد به این مبنا نبوده و تأویلی ناسازگار با ظاهر آیات، سیاق آن ها و نیز اصول عقلائی محاوره ارائه نموده است.
چیستی حقیقت عرش در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسِّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستی «عرش» و مسائل مرتبط با آن همواره دغدغه بسیاری از قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیاتی است که به صراحت از عرش و استواء خداوند بر عرش و مسائل ناظر بر آن سخن گفته است. این امر کنجکاوی اندیشمندان دینی به ویژه مفسِّران قرآن را برانگیخته است که حاصل آن به وجود آمدن دیدگاه های گوناگون درباره عرش است. مقاله حاضر در تلاش است «چیستی عرش» و مسائل مرتبط با آن را نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و آنگاه به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این خصوص بپردازد. از میان دیدگاه های پنج گانه قرآن پژوهان درباره عرش، دیدگاه پنجم افزون بر روشمندی و جامعیت، می کوشد تا با حفظ ظاهر آیات از هرگونه تکلّف مضِّر و تحمیل رأی بر آیات اجتناب ورزد و در عمل تفسیری روشن از مجموعه آیات را ارائه نماید. از نظر این دیدگاه، عرش مرکز و جایگاه عینی و حقیقتی از حقایق هستی است که زمام تدبیر امور جهان با همه کثرت و تنوّع، در آنجا مجتمع و سامان یافته و از آنجا به سوی هستی صادر می شود.
تحلیل انتقادی روش و منابع تفسیری محمد عزّت دروزه در تفسیر تنزیلی الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف روش و نوع بهره گیری از منابع تفسیری، موجب پدید آمدن تفاسیر گوناگون شده است. روش غالب مفسران، تفسیر ترتیبی است و در تفسیر خود از آیات قرآن، و از منابع برون متنی مانند روایات و علوم قرآنی بهره جسته اند. «محمد عزّت دروزه» از علمای فلسطینی و مجاهد اهل سنت، مدعی است که تفسیر «الحدیث» را با اقتباس از قرآن امام علی(ع)، به شیوه تنزیل سوره ای تدوین کرده و مانند همه مفسران از منابع مذکور بهره جسته است.
این نوشتار پس از آسیب شناسی روش تفسیر تنزیلی، به بررسی شیوه استفاده دروزه از آیات قرآن در تبیین مفهوم واژه ها، سیاق و نظم آیات و همچنین شیوه بهره گیری وی از منابع برون متنی مانند احادیث، مکی و مدنی و اسباب نزول پرداخته است. این مقاله از نوع پژوهش های بنیادی است و نگارنده تلاش دارد تا با توصیف و تحلیل منابع تفسیر الحدیث، برخی امتیازات و کاستی های آن را نشان دهد.
جامعیّت تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر المیزان تألیف استاد علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبائی، دارای سه ویژگی عمده است که آن را در بین تفاسیر شیعه و اهل سنّت ممتاز ساخته است: خلوص، جامعیّت و ابتکار. ویژگی «خلوص» پیشتر توسّط نگارنده تشریح شده است و بیان ابتکارات علاّمه در تفسیر قرآن موضوع چندین مقالة دیگر تواند بود. امّا «جامعیّت» بر حسب نگاه این مقاله دو جنبه دارد: جامعیّت محتوا و جامعیّت منابع که هریک جداگانه همراه با شواهد کافی توضیح داده شده است و نظریّات بدیع و کم سابقه ای در این تفسیر پیرامون موضوعات مهمّ تفسیری و مسائل خاص قرآنی ابتکاری که توسّط مؤلّف آن ارائه شده است. نمونه های این ویژگی به لحاظ تنوّع مسائل و موضوعات فراوانند که برخی از آنها در وسع این مقاله آورده شده است.
ریشه های تکوین نظریه ی اعجاز قرآن و تبیین وجوه آن در قرون نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن ترین منابع کلامی، حدیثی و تفسیری عالمان مسلمان طی قرون نخست به ندرت نظریه ای روشن درباب وجه اعجاز قرآن بیان می کنند. این در حالی است که در آغاز قرن پنجم، این بحث در آثار محققانی چون باقلانی، قاضی عبدالجبار و شریف مرتضی به نحوی بالغ و کامل مطرح می شود. غیبت این امر از یک سو و حضور انبوهی از مباحث قرآنی دیگر در آثار اسلامی قرون نخست اسلامی از سوی دیگر، این پرسش را در میان می آورد که عالمان اسلامی از کی و تحت چه شرایطی به موضوع اعجاز قرآن و تبیین وجه آن پرداخته اند. این مقاله می کوشد با مروری بر پیشینه ی مباحث مرتبط، دو خاستگاه تاریخی برای پیدایش و نظریه پردازی درباب وجه اعجاز قرآن در قرون نخست بازشناسی کند: نخست مباحثات و مناظرات کلامی مسیحیان و مسلمانان درباب نشانه های نبوّت حضرت محمد(ص) و دوم تلاش های ادبی و کلامی معتزله ی بصره و بغداد. پس از این دوران، متکلمان معتزلی این امر را در قرن چهارم بیشتر و بیشتر مطرح کردند که در اواخر این قرن، درآمد. از آغاز قرن پنجم، نظریه پردازی درباب اعجاز و تبیین وجه اعجاز قرآن هم در آثار کلامی و هم در آثار تفسیری عالمان تمامی فِرَق متداول و به یکی از مباحث اساسی در دو دانش تفسیر و علوم قرآن تبدیل شده است.
بررسی روایت «اقرأ کما یقرأ الناس» با نگاهی به فهم شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
از دیرباز این پرسش که چه قرائتی از قرآن، معتبر و حجت است میان عالمان و فقیهان شیعه محل بحث است و دیدگاه های گوناگونی در پاسخ آن ارائه شده است. بررسی مستندات به روشنی نشان می دهد که مهم ترین دلیل، روایت «اقْرَأْ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ» است. این جستار، با روش توصیفی - تحلیلی روایت یاد شده را به لحاظ سند و دلالت بررسی کرده و نشان می دهد که از نظر سند صحیح است و فهم شیخ اعظم انصاری از آن قابل دفاع نیست و نگارنده بر این باور است که روایت، مصحف و قرائت کنونی را تأیید و قرائت مخالف با آن را رد می نماید.
معنا شناسی واژه ذکر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند که پژوهش های قرآنی در دوره ی معاصر از گسترش چشمگیری برخوردار است. بالاخص پژوهش هایی که مولفه های واژه شناسی با رویکرد تفسیر موضوعی قرار می دهند، اما بازشناسی معنایی واژه های پرکاربرد قرآن کریم مانند ذکر اهمیت برجسته ای دارند.
این پژوهش در پی ان است با روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایش مراحل سه گانه ی توصیف،تحلیل و تبیین واژه ی ذکر را در قرآن کریم مورد واکاوی قرار دهد. در این مقاله ضمن بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی ذکر دیدگاه مفسرین با رویکرد تاریخی درباره ی معانی اصطلاحی و تنصیصی ذکر،ارتباط مفهومی آن با واژه های هم نشین و جانشین مانند:قرآن ،صلوة ، تقوا و ... معانی استخراج شده ی از ارتباط سیستمی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس با استفاده از قاعده ی سیاق و دقت در مقتضای آیات قرآن کریم چگونگی کاربرد ذکر در سرتاسر آیات قرآن کریم تبیین گردیده است. یکی از نتایج مهم بررسی توصیفی، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ ذکر با سایر واژه های هم حوزه در قرآن است.
ترجمه فارسی دو نمونه از معربات فارسی قرآن کریم «ابریق» و «استبرق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن واژگانی وجود دارند که از اصالت عربی برخوردار نیستند؛ این واژه ها، معرّب یا دخیل نامیده می شوند. درباره تعداد معرّبات فارسی در قرآن، اختلاف نظر وجود دارد، اما اصل وجود آنها مورد اتفاق است. درباره ترجمه معربات فارسی، زبان اصلی این کلمات و زبان مقصد در ترجمه، یکسان است. در نتیجه، این سؤال مطرح می شود که آیا می توان این واژگان را بی نیاز از ترجمه شمرد؟ و یا می توان شکل پیش از تعریب کلمه را بدون در نظر گرفتن دگرگونی های معنایی لغت، به کار گرفت؟ این نوشتار با محور قرار دادن دو واژه معرّب از فارسی «ابریق» و «استبرق»، پاسخ این سؤالات را جست وجو می نماید.
روش پژوهش، کتابخانه ای و مبتنی بر توصیف و تحلیل بوده و بعد از معناشناسی و نقد ترجمه های ارائه شده از این دو واژه، به این نتیجه رسیده است که نمی توان شکل معرّب کلمه و نیز شکل پیش از تعریب آن را بدون در نظر گرفتن معانی جدیدی که نزد مخاطب امروزین یافته است در ترجمه به کار گرفت. در نتیجه، معادل «آبریز» برای لفظ «ابریق»، و «دیبای ضخیم» یا «دیبای درشت بافت» برای «استبرق» برگزیده می شوند.
باز خوانی پدیده نسخ از نگاه ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر نصر حامد ابو زید از نو اندیشان دینی است که در زمینه علوم قرآنی دیدگاه هایی متفاوت از آراء پیشینیان ارائه کرده است. نسخ پژوهی یکی از عرصه هایی است که وی در سیر مطالعات قرآنی خویش بدان نظر داشته و این نگاه، با تطوّر اندیشه وی در گذر زمان، تغییر پذیرفته است.
این مقاله در پی آن است که با دنبال نمودن جریان نسخ پژوهی ابو زید از مرحله «قرآن به مثابه نص» تا مرحله «قرآن به مثابه گفتمان»، تطوّرات دیدگاه وی در این باب را به ترسیم کشد. هم چنین نقد و ارزیابی مختصر چالش های موجود در نسخ پژوهی ابو زید از دیگر اهداف این نگاشته است.