فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۶۲۸ مورد.
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
انتساب هدایت و اضلال به خدا در قرآن از دیدگاه علاّمه طباطبائی و فخر رازی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
علاّمه طباطبائی هدایت را به دو قِسم هدایت اوّلی و هدایت ثانی تقسیم می کند. وی هدایت اوّل را به انسان و هدایت دوم را به خدا منتسب نموده است و با تبیینی که دربارة هر یک انجام می دهد، هیچ یک از آنها را خارج از ارادة الهی قلمداد نمی کند و در عین حال، نقش اختیار انسان را در هر یک به وضوح نمایان می نماید. در باب اضلال الهی نیز باید گفت که وی اضلال منتسب به خداوند را اضلال مجازاتی دانسته است و به شیوه ای آن را به خدا نسبت می دهد که در عین حال که ارادة خداوند در آن وجود دارد، نقش اختیار بشر نیز در آن غیرقابل انکار است. فخر رازی نیز با استفاده از دلائل عقلی و نقلی، هدایت و اضلال الهی را تنها مستند به خداوند کرده است و فعل او معرّفی می کند، بدون اینکه در این میان، نقشی برای اختیار انسان قائل شود.
آب را از سرچشمه مبندید(خاستگاه مساله «انتظار بشر از دی ن»)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر ۱۳۷۵ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ابعاد دینداری در آموزه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله استخراج ابعاد دینداری از آیات قرآن است که از طریق تحلیل محتوای کیفی و نظریه زمینه ای، میسر شده است. یافته ها نشان می دهد ایمان و عمل صالح دو بعد اساسی دینداری اند و انسان با آن دو از قوه به فعل یا از نقص به کمال ارتقا می یابد. با درونی شدن بعد نظری دین، ایمان شکل می گیرد و ظاهر می شود و مبتنی بر آن، بعد دوم دینداری، یعنی عمل صالح، بروز می کند. رابطه ای تنگاتنگ و لازم و ملزومی بین ایمان با عمل صالح برقرار است، اما همواره ایمان مقدم بر آن است؛ چراکه عمل صالح ثمره و میوه ایمان است. به دلیل همین پیوستگی اگر ایمان شکل گیرد، به طور قطع عمل صالح ظهور خواهد کرد و عمل صالح نیز فقط از ایمان برمی خیزد. بر این مبنا انسان موجودی صاحب اختیار و دارای حق انتخاب است که خود، مسئول ساختن خویش با دو بعد ایمان و عمل صالح است.
طول عمر دنیا از دیدگاه تفسیری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحث برانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرح شده درباره ی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در این باره است. دراین میان، نظریه ی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمیِ این صاحب نظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول می سازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر می رسد تاکنون نظریه ی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا درباره ی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در این باره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح می نماید تا بدین وسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهراً با یافته های علمی و روایات اسلامی ناسازگاری است.
ماهیت شناسی آسمان های هفتگانه با تکیه بر مولفه های «خلق» و «امر» درآیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان مسلمان در تبیین مصداق آسمان های هفتگانه قرآن پنج دیدگاه عمده ارائه داده اند؛ اول، سخن گفتن قرآن براساس علم مخاطبان اولیه و مخالف دانستن انگاره هفت آسمان با علم امروزین بشر؛ دوم، غیر تعیینی دانستن عدد هفت و دلالت آن بر کثرت؛ سوم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق هفت آسمان با پدیده های شناخته شده مادی؛ چهارم، مادی دانستن هفت آسمان و تطبیق آسمان اول با کیهان و ناشناخته دانستن شش آسمان دیگر؛ پنجم، مادی دانستن آسمان اول و معنوی و مجرّد دانستن شش آسمان یا شش عالَم دیگر. مقاله حاضر ضمن نقد سه دیدگاه نخست، دیدگاه چهارم را با تکیه بر دو مفهوم «خلق» و «امر» در قرآن، تبیین و تقویت نموده، دیدگاه پنجم را با تکیه بر بر بازتعریف پدیده مادی و پدیده معنوی بر اساس قرآن نقد و با اثبات وجود عوالمی با مراتب گوناگونی از تقیّد به زمان و در نتیجه مراتب گوناگون مادّیت، به صورت جدیدی تبیین کرده است. آن گاه با تکیه بر نظریه علامه طباطبائی یعنی مَثَل بودن عالم محسوس برای عوالم غیرمحسوس، از درستی روی کرد سوم از منظر مَثَل بودن مصداق مادی آسمانها برای مصداق اصلی که نامحسوس و فرامادی است، دفاع می کند .
بینالاذهانیت؛ راهی میانه خودبنیادی و مرگ سوژه
حوزههای تخصصی:
انسان در مقام سوژه یا فاعل شناسا در طول تاریخ اندیشه فراز و فرودهای زیادی داشته است. عقلانیت دوران کلاسیک به صورت نظام مند، مخصوصاً در فلسفه یونان باستان، به شکلی تکوین یافت که سوژه نقشی محوری در آن ایفا می کرد. سوژه پس از افت و خیزهای فراوان، دوباره در دوران مدرن به جایگاهی برتر و استعلایی دست یافت. با آنکه سوبژکتیویته در دوران مدرن جایگاه و موقعیت ممتازی یافته و مشخصه شاخص این دوران شد، اما برخی برآنند که عقلانیّت خودبنیاد این دوران ریشه در زمانه ای بس کهن تر به ویژه یونان باستان و تأملات آن دوران دارد. این گفته بیش از پیش این دیدگاه را تقویت می کند که مدرنیته بیش از آنکه حاصل تعارض و برخورد با سنّت باشد، بازخوانی و تفسیری مجدد از اندیشه های دوران باستان بوده است. بدین سبب می-توان این پدیده و رخداد مهم بشری را بازگشت به برخی از مبادی آن، با خوانشی انتقادی دانست که طبیعتاً به اخذ برخی بخش ها و کنار نهادن بخش هایی دیگر انجامید. مدرنیته در مسیر خود با چالش های مهمی در زمینه تحقق آرمان ها و منویاتش مواجه شد که بخشی از آنها متوجه سوژه بود، چرا که سوژه مدرنیته اقتدار و نیز توان بالای خویش در برآورده ساختن اهداف تعیین شده را از دست داده بود و اندیشمندان و نحله های مختلف فکری از منتقدان این دوره، صراحتاً مرگ سوژه را اعلام نمودند. از نظر ایشان سوژه وجه خاصی از انسان بودگی تلقی می شد که در مدرنیته سربرآورد و بسیاری از وجوه انسانی بدان فروکاسته شد و در نتیجه روابط سوژه با دیگری اعم از طبیعت، جامعه، الهیات و نیز همنوعانش را تحت تأثیر قرار داد. یورگن هابرماس ضمن نقد وجوهی از مدرنیته، ناکامی آن را ناشی از اجرای ناقص ظرفیت های نهفته در آن دانسته و از این رو برآن است که همچنان می توان از ظرفیت های مغفول مانده و یا سرکوب شده آن برای پروژه رهایی انسانها استفاده نمود. راه حل وی در ارائه بدیل مهمی ذیل عنوان عقلانیّت ارتباطی و مقوله بین-الاذهانیت است که به کمک آن سوژه ، البته با نگاهی منتقدانه که ناشی از تعلّق خاطر وی به اندیشه انتقادی است، احیاء می شود؛ سوژه ای که با تأمل در خویشتن ضمن ارتقاء ظرفیت های ارتباطی اش از طریق زبان، به محدودیت ها و محذوریت هایش هم واقف است و با پایین آمدن از حوزه های استعلایی در متن روابط واقعی به هویت خود شکل و قوام می بخشد.
نقد و ارزیابیِ یکی از براهین اثبات واجب الوجود براساس فرض تسلسل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
براهین بسیاری برای اثبات واجب الوجود صورت بندی و ارائه شده اند. در یک دسته بندی کلّی، می توان این براهین را به سه دسته به شرطِ لا از تسلسل، لابه شرط از تسلسل و به شرط تسلسل تقسیم کرد؛ براین اساس، اکثر براهین اثبات وجود خداوند متعال، در دو دسته لابه شرط و به شرط لا از تسلسل قرار می گیرند. موضوع مقاله حاضر، نقد و ارزیابیِ برهانی است که در مقاله ای تحت عنوان «اثبات واجب الوجود براساس فرض تسلسل: نگاهی به برهان ابن سینا و اقامه برهانی بدیع» در شماره بیست و یکم همین نشریه به چاپ رسیده است. مؤلفان مقاله ی نام برده تلاش کرده اند تا با فرض تسلسل، و استفاده از برخی اصول فلسفی دیگر، برهانی بدیع ارائه کنند تا در دسته سوم از تقسیم بندی فوق قرار گیرد. در مقاله ی حاضر سعی شده است تا برهان مذکور با روش تحلیل منطقی، مورد نقد و ارزیابی قرار بگیرد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این برهان اولاً، جدای از صدق یا کذب مقدماتش، حاوی برخی اشکالات صوری است، و ثانیاً مبتنی بر مقدمه ای است که در حالت کلّی صادق نبوده و نیازمند بازنگری است. نقایص صوری این برهان را می توان با اعمال تغییراتی در برخی از مقدمات و تدقیق ساختار صوری استدلال برطرف کرد؛ اما تازمانی که مقدمه ی کاذب آن با مقدمه ای دیگر جایگزین نگردد، یا به نحوی اصلاح نشود، برهان یادشده ناتمام است.
جامعیت کتاب الهی و انتظار متقابل دین و بشر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زیستِ احسن در جهان، نیازمند معرفت و نیز جهان آرایی است. این دو نیاز، پاسخ های بسیاری دارند که کامل ترین و عقلانی ترین آنها، پاسخ های دین است. پس انسان از دین، راه های جهان داری و جهان دانی و جهان آرایی می خواهد و دین خدا نیز این راه ها را به او می نمایاند. انتظار دین نیز از بشرآن است که سرمایه های عقلی و هنری و تجربی خود را در راه های پراکنده و نافرجام، هدر ندهد.
معرفت بین الحدّین در روایات اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برانگیختن توجه مردم نسبت به حق متعال، محوری ترین موضوع در آموزه های قرآن کریم و اهل بیتk است. در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصومk، ایمان به حضور و احاطه خداوند بر عالَم مطرح شده است؛ به گونه ای که این اعتقاد بنیادی، زیربنای تمام موضوعات دینی اعمّ از اعتقادات، اخلاقیات و احکام عملی را شکل می دهد؛ چنان که در آیات قرآن و احادیث پیامبر2 و امامانk، به این موضوع نیز عنایت ویژه ای شده است که خداوند متعال، منزه از آن است که شبیه مخلوقات خود باشد؛ در این آموزه ها در حقیقت، بر دو اصل ایمان به خداوند و نفی همانندی خدا و خلق تأکید شده است. از این دو موضوع، در روایات اهل بیتk، با عنوان «معرفت بین الحدّین» یاد شده است؛ یعنی معرفتی که به دور از ورطه انکار و تشبیه خداوند است.این سطح از شناخت، حداقل معرفتی است که انسان باید نسبت به خداوند داشته باشد.
ارائة بینش و جهان بینی متعالی در حکایت های تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
از شرایط مهمّ توفیق در هر کار، به ویژه امر خطیر تربیت، اتّخاذ روش ها و شیوه هایی است که فرد را در رسیدن به هدف و در پیمودن راه کمال یاری بخشد. مهم ترین تعلیم و اساسی ترین بینشی که اسلام می خواهد به انسان ارائه دهد، بینش توحیدی است. قرآن می خواهد انسان را با خدا آشنا کند و دربارة خدا به انسان معرفت بدهد. در قرآن کریم حکایت ها و داستان های تربیتی فراوانی وجود داردکه در صدد ارائة بینش و جهان بینی متعالی به انسان می باشد. سؤال اصلی در این تحقیق آن است که حکایات و داستان های تربیتی قرآن، چگونه به انسان در ارائة بینش صحیح و جهان بینی متعالی یاری می رساند؟ هدف اصلی، ارائة بینش و اعطای جهان بینی متعالی به انسان از طریق نتایج و دستاوردهای حکایات تربیتی مستخرج از قرآن می باشد. نتایج اصلی که از مقاله قابل استخراج است، عبارتند از: قرآن کریم در تلاش است تا با ارائة بینشی صحیح نسبت به حقایق جهان هستی، حجاب های غفلت را از دیدگان انسان بزداید. همچنین تغییر بینش ها و نگرش های نادرست و جایگزینی باورها و ایده های صحیح، دستاورد دیگر حکایات قرآنی می باشد. در نهایت، ارائة بینش صحیح از طریق مواجه کردن آدمی با واقعیّت ها و ارائة بینش به شکل عملی باعث می گردد که افق دید انسان در جریان عمل (دستاورد عملی) تغییر یابد و به حقیقت رهنمون گردد.
تحلیل چگونگی نظم قرآن درسطح معنا بنیاد خرد با رویکرد زبانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو رویکرد جدیدی به ساختار قرآناست که به بررسی مسئلة انتظام متنی قرآنبا رویکرد زبانشناسی می پردازد. با الگو قرار دادن مطالعات زبان شناسی متن، ابعاد تازه ای از این انتظام مشخص می شود. منظور از «انتظام» در این جستار، صرف بررسی تناسب معنایی از نظر قدما نیست، بلکه به نظام چیدمانی و ساختار آوایی قرآنتوجه دارد. روش مورد اتخاذ در این پژوهش، منجر به تقسیم آیات به دو سطح خرد و کلان شده است. بعد از اعتبارسنجی روش های کشف نظم درونی با متن کاوی، سبک اصالت بخشیدن به ساختار کنونی، چینش درون سوره ای و تحلیل ذره نگر و نیز خارج کردن برساخت هایی از بطن سوره وتحلیل آن ها انتخاب گردید. در سطح معنا بنیادِ خرد، مسائلی چون ایجاد انتظام معنایی از طریق ارائة کلیشه های خاص (در سطح واژگانی و ترکیبی)، تکرار عینی کلیشه های مستقل، ایجاد انتظام معنایی با محویت یک موضوع، ایجاد انتظام معنایی از طریق تکرار یک عبارت (با بررسی تکرارهای سریع و مغموض، تکرار واژگان با ریشة صرفی و حذف، کاهش و اضافه شدن در عبارات قرآنی) بررسی گردید. با تحلیل بافت های مجزا و نیز با محور قرار دادن معنا در کنار ساختار، منتج به وحدت رویه در بافت قرآنشده است. این به ارتباط بسیار پیچیده، ولی حقیقی منتج است که در واحدهای قرآنی وجود دارد.
تحلیل عناصر گفتمان اخلاقی مولوی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
معناشناسی درزمانی واژگان قرآن در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال کلام هدفمند خداوندبا علوم و فنون متفاوتی در قرآن نمود می یابد.یکی از فنون برجستة ادبی، «معناشناسی واژگانی» است. از آنجا که واژگان قرآنی نقش اصلی را در آیه دارند و معنا را گسترش می دهند، بررسی این اسلوب ضرورت می یابد. مقالة حاضر با هدف بررسی معناشناسی درزمانی واژگان قرآن در تفسیر المیزان و به روش توصیفی تحلیلی با رویکرد قرآنی، تغییرات پدید آمده در واژگان قرآن را بررسی و در انتها بدین نتیجه دست می یابد که تغییراتی در معنای واژگان قبل از نزول و بعد از نزول حاصل شده است، به گونه ای که بعضی واژگان قرآن، قبل از نزول معنای متفاوتی داشتند، امّا در زمان نزول، هر یک دچار غرابت، قبض مفهومی، بسط مفهومی و... شده اند. همچنین تغییرهای معنایی بعد از نزول در واژگان به وجود آمده است؛ از جمله، کاربرد برخی مفردات قرآن با کاربرد آن نزد متشرّعه متفاوت است. بررسی متن المیزان نشان می دهد که علاّمه در بررسی لغوی کلمات، عمدّتاً به مفردات راغب و تفسیر مجمع البیان و کشّاف اعتماد کرده است. همچنین او به گونه ای ضابطه مند، بر اساس مبانی و قواعد ویژه ای به بیان معانی مفردات قرآن پرداخته است.
دین و سیاست از دیدگاه مهندس بازرگان
منبع:
کیان ۱۳۷۳ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
سازگاری جبر و اختیار نزد سازگارگرایان جدید غربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسأله جبر و اختیار (اجبار یا آزادی اراده انسانی) یکی از مسائل بنیادین تاریخ اندیشه بشری، و محل مواجهه آراء متنوع و بعضا متضاد انواع مکاتب جبر گرا، آزادی گرا و سازگار گرا بوده و هست.آنچه در پیش رو دارید حاصل بررسی و تأملی در اهم رویکرد های سازگار گرایانه اخیر فلاسفه غربی و نیز راهبرد خاص ملاصدرا در عالم اسلامی بمنظور دفاع از آزادی اراده است؛ این رویکرد ها توانسته اند با نگاهی واقع نگرانه و در پرتو تعدیل معنا و لوازم آزادی، به نزاع دیرینه آزادی و جبر پایان داده و سازگاری این دو سویه بظاهر ناسازگار را نشان دهند