فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق به مقوله ی عشق، نگاهی فیلسوفانه و عارفانه دارد. او عشق را فرزند عقل و ملازم حزن می شمارد و رسیدن به حسن وکمال را جز از طریق عشق میسر نمی داند. به تعبیر وی، عشق محبتی مفرط و بیرون از حد است که در مجموعه ی هستی سریان دارد و هر موجودی - اعم از نوری و غیر نوری - از آن بهره و نصیبی دارد. عشق رابط وجودی میان موجودات عالم است. مقدمه ی وصول به عشق، معرفت ومحبت و غایت آن فناست. در اندیشه ی او، عشق آثار و پیامدهای تربیتی و اخلاقی با اهمیتی دارد که کمال جویی، دنیاگریزی، مبارزه با زشتی ها و هوای نفس، وحدت گرایی، میل به عقلانیت و خردورزی، صبر و استقامت، التزام به اعمال صالح، کسب معرفت و همچنین طاعت و عبادت حضرت حق، در زمره ی این آثار است.
براهین توحید در فلسفه ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا در خصوص ماهیت خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
شناخت واجب الوجود، جزو مسائل اساسی در الهیات باالمعنی الاخص است، به طوری که در زمرة مهم ترین اهداف فلسفه است و سعادت بزرگ فلسفه به شمار آمده است. این مطلب تحت عنوان «الحق ماهیته انیته» بیان می کند که حق تعالی، واجب الوجود، انیت محض و محقق محض است (انیت یعنی وجود و تحقق). یعنی ذات او حتی در ذهن هم قابل تحلیل به تحقیق موجودِ وجود نیست بلکه او تحقق وجود محض است. دربارة این مسئله دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه اول، فخر رازی که معتقد است واجب الوجود ماهیت دارد و عروض وجودش بر ماهیت او، عروض خارجی است؛ دیدگاه دوم، پاسخ ملاصدرا که معتقد است واجب الوجود ماهیت بالمعنی الاخص ندارد. طرف داران هر کدام از این دو دیدگاه، به دلایلی تمسک جسته اند با این حال دلایل فخر رازی برای اثبات ماهیت داری واجب الوجود و نیز غالب دلایل فلاسفه برای اثبات ماهیت نداشتن واجب الوجود تمام نیست؛ از این رو لازم است دو تفسیر ماهیت بالمعنی الاخص تفصیل داده شوند؛ به این صورت که ماهیت باالمعنی الاخص با تفسیر حد وجود، برای واجب الوجود ثابت نیست، لکن با تفسیر حکایت وجود، برای واجب الوجود ثابت است. آن چه در این نوشتار می آید تبیین و تحلیل این مسئله از دیدگاه فخر رازی و نیز دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه، همراه بررسی دلایل هر کدام است.
تفسیر قرآن به قرآن در مکتب تفسیری حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شده است. محکمات کلید فهم متشابهات می باشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع می نمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای آموزش کیفیت ارجاع متشابه به محکم و بیان جزئیات و تفصیل احکام و تأویل بطون نیست. علاوه بر آن، آیات بسیاری، اگرچه متشابه نیستند اما برای فهم ژرفا و بطون آنها نیازمند ارجاع به آیات دیگر می باشد. این مهم را آموزگاران حقیقی قرآن، یعنی «عترت» به وفور و وضوح به خردورزان آموخته اند، و به این روش نقش عترت در باره قرآن را یادآوری فرموده، تا مانع استقرار و اعمال اخباری گری شوند. در این صورت مضامین روایات در جنب آموزه های قرآن، بیان روش برداشت و تفصیل همان حقایق قرآنی است. ظاهرگرایان و اخباریان، از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، با بهانه های متنوع، عیب جویی کرده و تا آن جا پیش رفته اند که آن را به کلی باطل و مباین با قطعیات روش اهل البیت در برابر وحی پنداشته اند! با روش موردپژوهانه درباره «تفسیر قرآن به قرآن»، آیه ای کلیدی را در بین زنجیره ای از آیات متناظر، محور قرار می دهیم، تا تفوق این سبک تفسیر و کاربرد فراوانش در مکتب تفسیری حکمت متعالیه برای فهم متن وحی، آشکار گشته و با فهم صحیح مقصود شبهات معارضان پیشاپیش دفع گردد.
مفهوم جسم در طبیعیات سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه متخصصان و دانشجویان علوم جدید با مشکل فهم اصول و مباحث فلسفی مواجه هستند و متقابلاً اهل فلسفه و علاقمندان مطالعات فلسفی از دریافت مفاهیم و مبانی علمی باز می مانند. علت بروز این مشکل بیشتر از آن جهت است که صاحب نظران علم و فلسفه برای آشنایی مخاطبان گروه مقابل با مفاهیم تخصصی دانش خود هیچ تلاش و اقدامی نکردهاند. در این شرایط همراهی و همکاری این دو حوزه معرفتی ـ علم و فلسفه ـ در تبیین مفاهیم مشترکی مانند جسم میتواند به وضوح کاملتر این موضوعات و معانی بینجامد.
هر چند مفهوم جسم طبیعی بدان گونه که در علوم تجربی مطرح می شود در عمل راهگشا است اما به لحاظ تحلیلی و عقلی حاوی نقص اساسی است. از سوی دیگر همین مفهوم در آثار فلسفی به نحوی مطرح می شود که به معنای جسم به مثابه یک واقعیت خارجی که مهم ترین موضوع مطالعه و تحقیق علم تجربی است ارتباطی ندارد. در این میان ابن سینا به عنوان فیلسوفی آشنا با مباحث علمی روزگار خود مفهوم جسم طبیعی را به گونهای طرح می کند که سازگار با هر دو ساحت معرفتی است. تلاش وی میتواند به مثابه الگوی مناسبی برای دانشپژوهان به کار گرفته شود.
سهروردی و اصول فقه
ارزشیابی وجودی علم حصولی در پرتو نظریة ادراک از دور ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب فلسفی صدرا، از سویی میتوان شواهدی یافت که بر برتری وجود ذهنی یک ماهیّت نسبت به وجود خارجی آن دلالت دارند؛ و از سوی دیگر نیز شواهدی یافت میشود که برتری وجود خارجی یک ماهیت نسبت به وجود ذهنی آن را تأیید میکنند. در این میان، شواهدی که بر برتری وجود ذهنی دلالت دارند، این مزیّت را دارند که میتوان بر اساس آن، مطابقت ذهن و خارج را از منظر وجودی تبیین کرد؛ اما بر اساس آن نمیتوان شواهد برتری وجود خارجی را به نحو کامل ردّ یا توجیه کرد. به نظر میرسد توجه ویژه به ابعاد هستی شناختی و معرفت شناختی نظریة «ادراک از دور»، این قابلیت را دارد که همزمان، شواهد برتری وجود ذهنی و نیز شواهد برتری وجود خارجی را به نحوی جامع و منسجم، تفسیر و توجیه نماید و مشکل تعارض میان آنها را حل کند.
طول عمر دنیا از دیدگاه تفسیری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحث برانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرح شده درباره ی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در این باره است. دراین میان، نظریه ی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمیِ این صاحب نظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول می سازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر می رسد تاکنون نظریه ی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا درباره ی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در این باره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح می نماید تا بدین وسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهراً با یافته های علمی و روایات اسلامی ناسازگاری است.
مبناگرایی معتدل از دیدگاه پل موزر و ابن سینا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اختلاف در عوامل توجیه کننده یک باور، تفسیرهای متفاوتی از مبناگرایی را پدید آورده است. از جمله این تفسیرها، «مبناگرایی معتدل» است که از سوی معرفت شناس برجسته غربی، پل موزر ارائه شده است. از دیدگاه او، معرفت های تجربی انسان دارای دو دسته مبانی هستند: گزاره ای و غیرگزاره ای. مبانی غیرگزاره ای یا غیرمفهومی به یاری تبیین و نوعی انسجام گرایی، می توانند مبنای مبانی گزاره ای قرار گیرند و این مبانی گزاره ای، مبنایی برای دیگر معرفت های بشری باشند. وی این دیدگاه را «درون گرایی غیرافراطی» می نامد.
نویسنده با تبیین این تفسیر، آن را با دیدگاه ابن سینا سنجیده است. به نظر می رسد ابن سینا به دو نوع مبنا معتقد است. براساس یک نوع مبنا، می توان وی را مبناگرای رادیکال دانست، اما براساس مبنای دیگر که مربوط به معرفت های تجربی است، مبناگرای معتدل به شمار می رود که این امر دیدگاه موزر و ابن سینا را به یکدیگر نزدیک می سازد. مسئله مهم دیگر، نوعی برون گرایی در هردو دیدگاه است.
انتساب هدایت و اضلال به خدا در قرآن از دیدگاه علاّمه طباطبائی و فخر رازی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
علاّمه طباطبائی هدایت را به دو قِسم هدایت اوّلی و هدایت ثانی تقسیم می کند. وی هدایت اوّل را به انسان و هدایت دوم را به خدا منتسب نموده است و با تبیینی که دربارة هر یک انجام می دهد، هیچ یک از آنها را خارج از ارادة الهی قلمداد نمی کند و در عین حال، نقش اختیار انسان را در هر یک به وضوح نمایان می نماید. در باب اضلال الهی نیز باید گفت که وی اضلال منتسب به خداوند را اضلال مجازاتی دانسته است و به شیوه ای آن را به خدا نسبت می دهد که در عین حال که ارادة خداوند در آن وجود دارد، نقش اختیار بشر نیز در آن غیرقابل انکار است. فخر رازی نیز با استفاده از دلائل عقلی و نقلی، هدایت و اضلال الهی را تنها مستند به خداوند کرده است و فعل او معرّفی می کند، بدون اینکه در این میان، نقشی برای اختیار انسان قائل شود.
جایگاه اخلاق در مدینة فاضلة فارابی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تبیین ارکان مدینة فاضلة فارابی و شرایط رئیس و نایب رئیس و سایر حاکمان مدینه و شرایط و صفاتی که وی برای آنها بیان کرده، پرداخته است و با ذکر وظایف مردم در این مدینه و غایت آن، که رسیدن به سعادت در پرتو تعاون، محبت و عدالت است، جایگاه اخلاق را در مدینة فاضله تبیین کرده است. فارابی، راه رسیدن به سعادت و کمال را در زندگی جمعی تحت ریاست حکیم فاضل، که دارای صفات ویژه اخلاقی است، می داند. وظیفة اهالی مدینه را اطاعت محض از ریاست مدینه دانسته است. از نظر وی، اخلاق در همه ارکان مدینه فاضله، یکی از امور اساسی به شمار می رود.
گذار ابن سینا از تحلیل معناشناختی مشتقات طبیعت به نتایج طبیعت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا، در مواردی، از مباحث معناشناختی برای دست یابی به نتایجی در فلسفه طبیعی خود سود برده است. برای نمونه، وی به منظور بازشناسی ویژگی های طبیعی، از تحلیل معنا شناسانه الفاظی که از «طبیعت» مشتق می شوند، استفاده و مشتقات پنج گانه ای را برای این معنا ذکر کرده است. از تحلیل مضامین فلسفی ای که او ذیل هر یک از این مشتقات بیان می دارد، این نتیجه حاصل می شود که ویژگی های طبیعی اشیاء، از ذات آن ها برآمده است و بر آن تکیه دارد. مسئله اصلی که در این جا رخ می نماید این است که چگونه می توان گذار ابن سینا از مباحث معناشناختی به نتایج طبیعت شناختی را موجه دانست؟در پاسخ به این مسئله، تلاش شده است ضمن آشکارسازی پیش فرض های ابن سینا از طریق تحلیل نسبت مشتق و مبدأ اشتقاق از یک سو و واکاوی مفهوم طبیعت از سویی دیگر، موجه بودن چنین گذاری نشان داده شود.
بررسی پدیده تخلخل و تکاثف در طبیعیات فلسفه اسلامی (بحثی منتقدانه از منظر دانش فیزیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تخلخل» و «تکاثف» دو اصطلاح در علم طبیعیات هستند که در معانی متعدّدی به کار رفتهاند. در این مقاله معانی مختلف این دو اصطلاح، اعم از حقیقی، غیرحقیقی، و مجازی، و تفاوت آن ها با نموّ و ذبول، سمن و هزال، ورم و نیز زیادت و نقصان مصنوعی بیان شده و به شرح انواع مختلف آن ها از قبیل: طبیعی و قسری، ذاتی و عرضی، جسمانی و روحانی پرداخته شده است. سپس با بیان دلایل فلاسفه مشاء و ارائه آزمایشهای تجربی در اثبات تخلخل و تکاثف حقیقی، به نقد و بررسی این دلایل از منظر دانش فیزیک پرداخته و نشان داده شده است که گرچه به برخی از این دلایل ایراداتی وارد است، در مجموع میتوان از تخلخل و تکاثف حقیقی دفاع کرد و سخن مخالفان این نوع از تخلخل و تکاثف، همچون شیخ اشراق، صحیح به شمار نمی آید.
استعاره وجود به مثابه نور در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
لیکاف با نقد دیدگاه ارسطویی درباره استعاره، نظریه شناختی استعاره را پایه گذاری کرد. با فرض پذیرش نظریه شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی مطرح در فلسفه اسلامی نیز به واسطه استعاره های مفهومی قابل فهم می شوند. این استعاره ها اغلب به صورت ناخودآگاه از سوی فلاسفه مورد استفاده قرار گرفته اند. وجود به عنوان یکی از مهمترین پایه های فلسفه ملاصدرا به واسطه استعاره های متعددی مفهوم سازی می شود. استعاره «وجود نور است»، تجربه متعارف ما از پدیده محسوس نور را در قالب مجموعه ای از توصیفات وارد متافیزیک صدرایی کرده و جهت مفهوم سازی وجود به کار می گیرد. استعاره مذکور در متافیزیک و معرفت شناسی صدرایی نقش به سزایی دارد. تشکیک وجود مبتنی بر این استعاره قابل فهم می شود. همچنین بر اساس این استعاره، وجود متصف به ویژگی «ظاهر بذاته و مظهر لغیره» می شود.