فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
ارزیابی موفقیت طرح های تجمیع در بافت تاریخی شهر یزد نمونه موردی مجموعه های مسکونی نفت و خاتم
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به وقوع پدیده پراکندهرویی در شهرهای ایران، ضرورت برنامهریزی مجدد بر روی زمین و مسکن در بافتهای قدیمی، دوچندان شده است. در این راستا، طرحهای تجمیع، به موازات سیاستهای رشد هوشمند، در بافت قدیمی شهر یزد پایهگذاری شدهاند. آنچه توسعه آینده طرحهای تجمیع را تضمین میکند، ارزیابی تجربههای محقق شده به منظور بازنگری در مبانینظری این طرحهاست. یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد ساکنان دو مجموعه مسکونی نفت و خاتم از زندگی در این مجموعهها رضایت دارند که این حاکی از موفقیت نسبی این طرحهاست. از سوی دیگر، با توجه به اینکه ساکنان اطراف این دو مجموعه نیز از مزایای ساخت این دو مجموعه، مثل افزایش ارزش املاک خود بهرهمند شدهاند، از اجرای چنین طرحهایی در بافت قدیم رضایت دارند و از توسعه آینده این طرحها استقبال میکنند. در عین حال، ارزیابیها نشان میدهد، در فرایند اجرای این طرحها، تنها معماری مجموعه در نظر گرفته شده و مواردی مثل بهبود شبکه دسترسی و تامین فضاهای عمومی مورد نیاز مجموعهها، کمتر لحاظ شده است. بدین منظور، باید این نگرش در برنامهریزیهای آینده این گونه طرحها مورد توجه جدی قرار گیرد تا به هدف خود؛ یعنی بازگرداندن اصالت به بافتهای قدیمی، نزدیکتر شود.
سیر و تحول کتابت و انتقال اطلاعات در پیدایش تمدن های شرق باستان مانند ایران، بین النهرین و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای مهم کتابت و خط استفاده از آن برای ذخیره سازی اطلاعات با ظرفیت نامحدود است که با حافظه انسان با ذخیره سازی محدود، قابل مقایسه نیست. نخستین کتابت با لوحه های سومری، به عنوان قدیم ترین گل نوشته های مربوط به نیمه هزاره چهارم ق.م، شروع شد. بعد از سومریان، بابلیان نیز بر لوحه های گلی می نگاشتند و در کتابخانه های منظم خود آن ها را حفظ می کردند. حفاری باستان شناسی در تل مردیخ، در جنوب غربی شهر حلب در سوریه، از وجود یک کتابخانه مهم پرده برداشت. در رأس شمرا در نزدیکی لاذقیة سوریه نیز گنجینه ای یافت شد و در میان اشیای آن، گل نوشته های فراوانی به دست آمد که بر آن ها حروف میخی به زبان اوگاریتی نوشته شده بود. در کتابخانه اوگاریت بخش وسیعی از نوآوری های هزار ساله خاورمیانه جمع شده بود. در کاوش های شهر هاتوشاس، پایتخت هیتیت ها، در آناتولی نیز هزاران گل نوشته به دست آمد. اداره کنندگان این مجموعه طی قرن ها از مهارت های فراوان دیگران در سایر کتابخانه های خاور میانه بهره بردند و دریافتند که در میان هزاران گل نوشته چگونه به گل نوشته مورد نظر دست یابند. بعدها کتابخانة آشور بانیپال در نزدیکی تپه کیونجیک در نزدیکی شهر موصل عراق کشف شد. درباره کتابخانه ها در مصر نیز باید گفت کهن ترین آثار ادبی مصریان معمولاً برخاسته از معابد بوده و پایه دینی داشته است و همه این ها در کتابخانه یا مرکز اسناد معابد نگه داری می شدند. در ایران نیز یکی از کهن ترین مرکز اسناد مکتوب هخامنشی از خزانه تخت جمشید به دست آمده است.
رویکردی تطبیقی به مکاتب توسعه
حوزههای تخصصی:
در سرآغاز دوگانه انگاری، مزداگرایی ایرانی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار رایجی که از یونان باستان تا دوره اسلامی و حتی تا امروز درباره دین ایران باستان، مزداگرایی، وجود داشته است، بحث درباره وجود یا عدم وجود نوعی دوگانه انگاری میان خدای نیکی و خدای شر در این دین به مثابه محور اساسی آن بوده است. در این مقاله نویسنده ابتدا از قرن هجدهم و نظرات اسقف آنگلیکان آکسفورد، تامس هاید، بحث خود را آغاز می کند. هاید تلاش کرد با آنچه توانسته بود درباره دین زرتشت با اتکا به متون پراکنده و روایت های موجود در ابتدای شرق شناسی به دست بیاورد به این نتیجه برسد که دوگانه انگاری زرتشتی نه ماهیتی دینی بلکه ماهیتی فلسفی داشته است. بعدها آنکتیل دوپرون در سال 1762 دست نوشته هایی را به کتابخانه سلطنتی فرانسه تقدیم کرد که در حقیقت نه بخش هایی از اوستا بلکه تکه هایی از سنت های شفاهی مزدایی بودند. متونی که در آنها مساله دوگانه انگاری به صورت نابرابری به چشم می خورد. در حدود سالهای 1860 لغت شناس آلمانی مارتین هوگ به این نتیجه رسید که زرتشت شخصیتی تاریخی بوده است که طرفدارانش عامل ""تخریب"" دین او به یک دوگانه انگاری و یا یک چندخداگرایی سلسله مراتبی بوده اند. بر خلاف هوگ، جیمز دارمستتر که نخستین بار اوستا را به زبان فرانسه ترجمه کرد، بر آن بود که مزداگرایی یک دین اساسا دوگانه انگار است که خود از یک دین باستانی تر و یک سنت اسطوره ای هندوایرانی چندخداپرستانه ریشه گرفته است. در این مقاله نویسنده ضمن بررسی این استدلالها بر پایه متون اوستایی، موضوع را در قرن بیستم دنبال کرده و از جمله به نظرات اندیشمندانی چون هننینگ، گرشویچ، نیولی و ... درباره این موضوع می پردازد و سرانجام بحث خود را با تاملی طولانی و تطبیقی بر مفهوم هزاره ها در دین زرتشت (که به عقیده او کمتر به آن توجه شده است) بر پایه متون مزدایی و یونانی و رابطه عمیق این مفهوم با دوگانه انگاری در این دین، به نتیجه می رساند.
اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی در بخش انگلیسی قابل رویت است
گستره فرهنگ عامه
توسعه اقتصادی اجتماعی، قومیت و مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت انتخاباتی اقوام تُرک، کُرد و بلوچ است. چارچوب نظری راهنمای تحقیق، رویکرد لیپ ست درباره تحلیل اثر توسعه اقتصادی بر دموکراتیزاسیون و نظریات صاحب نظران معاصر ازجمله آلموند و وربا و جیل درباره اثر فرهنگ بر دموکراسی استوار است. در این راستا براساس استدلال پژوهش، اقوام در ایران متأثر از شاخص های متعدد است؛ بنابراین برای تحلیلی جامع از اقوام، ناگزیر از توجه همزمان به عناصر فرهنگی و اقتصادی و تناظر و تعامل آنهاست. از این دیدگاه ،در نقش فرضی جسورانه، عوامل اقتصادی مؤثر بر مشارکت در انتخابات را در پرتو عوامل فرهنگی بازخوانی و تفسیر می کند.
روش تحقیق بر تفکر آزمایش (مشاهده-دخالت-مشاهده) مبتنی است. برمبنای نتیجه پژوهش، توسعه اقتصادی نزد ترک ها و کردها با مشارکت ارتباط دارد؛ اما متأثر از عوامل فرهنگی، معانی متفاوتی به خود می گیرد. بنابراین مشارکت اقوام را باید با زمینه های قومی وارد شده در آن تفسیر و فهم کرد. نزد بلوچ ها ارتباطی بین مشارکت و عامل توسعه اقتصادی مشاهده نشد، بلکه الگوی کنش این قوم بیشتر متأثر از شاخص های فرهنگی(مذهبی) است. برمبنای نتیجه گیری پژوهش می بایست به اهمیت فرهنگ در تحلیل مسائل قومی ایران بیشتر توجه کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به کشور آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت از ١5 کشور توسعه یافته عضو سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی و ١4 کشور در حال توسعه به ایالات متحده آمریکا طی سال های ١۹۹١-٢٠٠٨ است. برای این منظور، در چارچوب نظریه جاذبه- دافعه مهاجرت و با استفاده از الگوی داده های تابلویی، تأثیر عوامل مختلف بر مهاجرت از این دو گروه کشورها به ایالات متحده آمریکا بررسی می شود. نتایج نشان می-دهد که فاصله میان کشور مبدأ و کشور مقصد، برای هر دو گروه از کشورها منفی و معنی دار است؛ لذا با افزایش مسافت میان کشورهای مبدأ با کشور آمریکا حجم مهاجرت به این کشور کاهش می یابد. میزان عرضه نیروی کار در کشور مبدأ، برای کشورهای در حال توسعه معنی دار و مثبت است؛ اما برای کشورهای توسعه-یافته معنی دار نیست. متغیر شکاف تکنولوژی برای کشورهای توسعه یافته، منفی و معنی دار و برای کشورهای در حال توسعه، مثبت و معنی دار است. در هر دو گروه از کشورها، افزایش نرخ سرمایه گذاری در کشور مبدأ مهاجرت را کاهش می دهد؛ اما کشورهای در حال توسعه حساسیت بیشتری نسبت به این متغیر دارند. متغیرهای تفاوت سرانه تولید ناخالص داخلی، نرخ زاد و ولد، شاخص سرمایه انسانی، مهاجرت دو سال گذشته، جمعیت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور مبدأ برای هر دو گروه از کشورها مثبت و معنی-دار هستند. همچنین، متغیرهای جمعیت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی تأثیر اندکی در شکل گیری جریان مهاجرت دارند.
هویت جنسیتی مادران و دختران، شکاف یا تفاوت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف نسلی از مباحث مهم جامعه ما میباشد. جامعهای که دارای جمعیت جوان حجیم و تغییراتی پرشتاب است. بسیاری بر این عقیدهاند که انتقال فرهنگ نسل قبل به نسل جدید با مشکلات جدی مواجه است و به علل مختلف، بسیار ناقص صورت گرفته، بهطوری که نسل جدید تا حد زیادی پایبند ارزشها وهنجارهای نسل پیشین خود نیست و شکاف عمیقی بین دو نسل ایجاد شده است. این مقاله به بررسی نگرش دوگروه مادران و دختران به هویت جنسیتی خود میپردازد. دیدگاههای نظری برای تبیین مسئله تلفیقی از دیدگاههای آنتونی گیدنز، پییربوردیو، کارل مانهایم و اینگلهارت بوده و از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی شهر تهران، دارای سن 20 تا25 سال ساکن شهر تهران و مادرانشان را تشکیل می دهند. حجم نمونه 344 نفر و شیوه نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات درسطح تبیین ازآزمون کای اسکوئر و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشانگر وجود تفاوت بین مادران و دختران به لحاظ نگرش به هویت جنسیتی خود میباشد، بدین ترتیب که مادران بیشتر نگرشی سنتی به هویت خود دارند و دختران نگرشی مدرن به هویت جنسیتی خویش دارند. در حوزه وظایف خانگی، دختران بیشتر برابری زن و مرد را مطرح نمودهاند. مادران در پایبندی به کلیشههای فرهنگی قویتر بودند. با بالا رفتن تحصیلات مادران، نگرش سنتی آنان کاهش مییافت و با تاهل دختران نگرش آنها بیشتر سنتی میشد.