توسعه نه تنها یک دلمشغولی مهم برای دولتها در عرصه های داخلی است بلکه در عرصه بین المللی نیز جایگاه خاصی دارد . در کنار جلوه گاه این امر به عنوان یک حق در زیر مجموعه حقوق همبستگی (نسل سوم حقوق بشری) ، معاهدات خلع سلاح و کنترل تسلیحات نیز از تسهیل آن به عنوان یک تعهد قرارداری برای دولتها یاد کرده اند .در این نوشتار ، ضمن بررسی نگرش حقوق بین الملل موضوعه (حقوق بین الملل به معنای پوزیتیویستی آن) نسبت به توسعه صلح آمیز در ابعاد مختلف نرم افزاری و سخت افزاری آن (زیر ساخت ، دانش یا فناوری) ، به تقابل آن با ممنوعیت های تولید و توسعه سلاحهای کشتار جمعی خواهد پرداخت .
پس از حاکمیت جریان خلافت و به ویژه پس از تبدیل آن به سلطنت ، شاهد محرومیت مکتب تشیع از حکومت بودیم که در نتیجه آن ، الگوی «حکومت اغتصابی» به مثابه گفتمان مسلط برای تحلیل شرایط و ارایه راهکار ، مطرح شد . اگر چه تسلط این گفتمان به اقتضای شرایط سیاسی مدت مدیدی به طول انجامید ، اما ظهور سلسله صفویه ، زمینه مناسبی را فراهم آورد تا گفتمانی تازه در حوزه اندیشه سیاسی تشیع ظهور کند که نگارنده از آن به «شرعی سازی قدرت سیاسی» یاد کرده است .