ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۶۲۱.

نقد و بررسی دیدگاه های سقراط و اپیکور در خصوص مَهابت مرگ مبتنی بر نظریات ناظر بر زیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترس حیات پس از مرگ خواب فاقد رویا زیان مندی مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۲۴۲
ترس از مرگ به عنوان دغدغه وجودی همه انسان ها موضوعی برای توجه فلسفی مرگ اندیشانی چون سقراط و اپیکور بوده است. سقراط مرگ را همچون خوابی فاقد رؤیا و نوعی جابه جایی مکانی نفس قلمداد می کند و اپیکور نیز تلاش دارد تا در کنار اعتقاد به عدم حیات پس از مرگ و فقدان هرگونه ادراکی در پس آن، بی زیانی مرگ را اثبات کند. وجه اشتراک دیدگاه های این دو متفکر، تلقی آنها از مرگ به مثابه فقدان ادراک است. اما سقراط بدون دست برداشتن از میل به جاودانگی، عدم ادراک را موقتی و صرفاً مربوط به واقعه مرگ می داند و با مشابه دانستن مرگ به خوابی فاقد رؤیا سعی در کاهش ترس انسان ها از مرگ دارد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا عدمِ وجود فرد و بالتبع عدم ادراک ناشی از آن، نافی زیان بینی فرد مُرده خواهد شد؟ برخی نظریه پردازان در مقام نقادی بر این باورند که مرگ نوعی زیان و آسیب است. با التفات به نظریات ناظر بر زیان مندی پیش (خنثی کننده امیال) و پس از مرگ (ناکامی و محرومیت)، به نظر می رسد مرگ واجد میزانی از زیان و آسیب است و مفروضات و نتایج اپیکور و سقراط اشکالات عدیده ای دارد. نقد و بررسی راه حل های متفاوت این دو متفکر از طریق معرفی نظریات ناظر بر زیان مندی مرگ هدف پژوهش حاضر است؛ و از آنجا که تا به حال هیچ پژوهشی در این خصوص به رابطه میان درک زیانِ مرگ و ترس ناشی از آن متوجه نبوده، ازاین رو این پرداخت فلسفی نوآورانه است.
۱۶۲۲.

یادآوری رنج های اولیای الهی در مقام تسلّی سوگوار: با نگاهی ویژه به مصائب حسین بن علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی مسئله وجودی شر رنج عاشوراپژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
روان درمانگران و محققان معتقدند که بسیاری از افراد در دوره سوگ، زمانی که شخصی با از دست دادن عزیز خود احساسات و شرایط جدیدی را تجربه می کند، پنج مرحله روانی را از سر می گذارند. یکی از آن پنج مرحله را «خشم» نامیده اند. در این مرحله فرد سوگوار خشمگینانه به دنبال پاسخ پرسش هایی است که پس از فقدان عزیزش برای او به وجود آمده اند. او که خود را مستحق چنین رنجی نمی بیند، از خود و دیگران می پرسد چرا خداوند عزیزش را از او گرفته است؟ چرا زندگی را به کام او تلخ می کند؟ حالت روانی ای که فرد در مرحله خشم تجربه می کند و پرسش هایی که به تبع این شرایط برای او مطرح می شوند رابطه او با خداوند را دچار چالش می کند. این وضعیت از نظر فیلسوفان دین نیز دور نمانده است. طبق یک تقسیم بندیِ کلاسیک، فیلسوفان دین مسئله شر را در دو ساحت بررسی می کنند: نظری و وجودی. پرسش های فرد سوگوار و رنجی که به زعمِ او در قالب شری گزاف بر او رخ می نماید در ساحتِ وجودی شر مطرح می شود. حالاتی که در این ساحت تجربه می شود شک یا عدم باور به وجود خدا در فرد را تقویت می کند. بعضی از فلاسفه نظیر آلوین پلانتینگا معتقدند که بحث های فلسفی در ساحت وجودی شر نتیجه بخش نیست، بلکه به طور عملی باید مراقبت هایی معنوی صورت پذیرد. در همین راستا بحث های دامنه داری به نام الهیات شبانی در مسیحیت وجود دارد. به نظر می رسد که یادآوری رنج ها و مصیبت هایی که اولیای الهی متحمل شده اند به جهت دهی نگرش فردِ سوگوار کمک می کند. به بیان دیگر او با تأمل در این یادآوری ها می تواند معنایی برای سوگ خود بیاید و خاطرش کمی تسلی یابد. مصائب و رنج های حسین بن علی علیه السلام در ماجرای عاشورا را می توان بدین منظور یادآوری کرد. به نظر می رسد که در روایات و سنت عملی شیعیان مؤیداتی برای این نگاه به ماجرای عاشورا وجود دارد.
۱۶۲۳.

تحلیل نسبت زمانْ آگاهی و خودآگاهی در فلسفه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوسرل پدیدارشناسی زمانْ آگاهی آگاهی از زمان درونی خودآگاهی پیشاتأملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۲۷۵
هوسرل در آثار خود از سه سطح از زمانْ آگاهی بحث می کند که این سه سطح عبارت اند از: آگاهی از زمان عینی (کیهانی)، زمانْ آگاهی سوبژکتیو و آگاهی از زمان درونی (آگاهی مطلق). از نظر هوسرل این سطوح در حقیقت لایه های تقوم زمان هستند و مبنای تقوم هر لایه را باید در مرتبه یا لایه عمیق تر جستجو کرد تا به عمیق ترین لایه زمانْ آگاهی، یعنی همان آگاهی مطلق رسید. آگاهی مطلق، مقوم هر درک و معنایی از زمان است؛ اما در عین حال، خود به وسیله هیچ امر دیگری تقویم نمی شود، بلکه قوام آن قوام درونی است. این عمیق ترین لایه در حقیقت جریان مستمر و وحدت بخش آگاهی است که تمامی اعمال و افعال قصدی آگاهی در آن ریشه دارند. برخی از هوسرل پژوهان معاصر برای تبیین این معنا از زمانْ آگاهی و نسبت آن با زمانْ آگاهی سوبژکتیو، با رجوع به آثار هوسرل و دیدگاه وی درباره تأمل، به تمایز بین دو نوع خودآگاهی، یعنی خودآگاهی پیشاتأملی و خودآگاهی تأملی اشاره کرده و این جریان بنیادین و وحدت بخش آگاهی را که مقوم هر درکی از زمان و زمانمندی است، با  خودآگاهی پیشاتأملی متناظر دانسته اند. بر این اساس، آگاهی مطلق  به عنوان نوعی خودآگاهی پیشاتأملی به معنای زیست و تجربه غیر ابژه ساز و غیر مضمون سازی است که هم بنیان ابژکتیویته و هم ریشه و بنیان سوبژکتیویته استعلایی است.
۱۶۲۴.

تحلیلی بر چگونگی اتحاد و انقطاع نفس از بدن از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس بدن اتحاد نفس و بدن انقطاع نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
نگرش دوساحتی بودن انسان و اعتقاد به تجمیع نفس مجرد و بدن مادی به عنوان دو سنخ متمایز در موجودی به نام انسان از مباحث چالش انگیز تاریخ فلسفه است. در این میان، می توان به سهم چشمگیر ابن سینا در تبیین ماهیت نفس، چگونگی ارتباط نفس با بدن و به موازات آن انقطاع نفس از بدن اشاره کرد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی با هدف تبیین چگونگی اتحاد و انقطاع نفس از منظر ابن سینا تدوین یافته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در اندیشه ابن سینا نفس، بدون سابقه مادی و مجرد آفریده شده و از تنزلات عقل در عالم ماده و همراه بدن خلق گردیده، سپس از بدن جدا شده، در قوس صعود، دیگر بار مجرد می شود. پس چیزی در «قوس صعود مجرد نمی گردد مگر اینکه از ابتدا نیز مجرد باشد. وی علت انقطاع نفس را بدن و اختلالات ناشی از روح بخاری می داند؛ زیرا براساس نظام واره فلسفی ابن سینا با تحلیل بدن و از بین رفتن وساطت روح بخاری، نفس منقطع می شود. همچنین وی درباره مرگ ارادی و اخترامی نتوانسته تبیین دقیقی ارائه دهد و علت انقطاع نفس را تنها در مرگ طبیعی به طور واضح و سازگار با مشاهدات بشری شرح می دهد.
۱۶۲۵.

ماهیت شناسی صراط سلوک در آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صراط سلوک معرفت نفس سبیل صیرورت ماهیت وحدت و کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۷
اهمیت معرفت به صراط سلوک که کارکردهای انکارناپذیری در عرفان عملی خواهد داشت، امری است که سالک آگاه در صیرورت به سوی خدا، محتاج شناخت ماهیت آن می باشد؛ زیرا در سلوک عناصری مثل سالک، مسلک، مسلوک الیه و سلوک از یک سو و آغاز و انجام سلوک تا شهود از دیگرسو مطرح است؛ بنابراین یکی از پرسش های زیرساختی سلوک عرفانی این است که اولاً صراط سلوک چیست؟ ثانیاً مصداق آن کدام است؟ در نوشتار حاضر با روش ترکیبی (نقلی و عقلی) پاسخ پرسش یادشده داده شد و برونداد و یافته آن عبارت است از اینکه براساس معارف وحیانی و معالم حکمی- عرفانی صراط سلوک، نفس سالک مؤمن است و معرفت نفس در حدوث و بقای سیر و سلوک نقش اصلی دارد و ماهیت آن فطری، فقری، وحدانی و وجودی خواهد بود. ساختار مقاله نیز در قالب مقدمه ای درباره ظرفیت و ساختار وجودی انسان با هدف نیل به کمال حداکثری و فعلیت غیر قابل توقف در قوس صعود شکل یافته و آن گاه اهمیت، ضرورت و نقش کلیدی معرفت نفس و وحدت صراط و کثرت سبل تبیین شده است تا صیرورت و تصعید وجودی سالک در صراط سلوک تعلیل و تحلیل شود.
۱۶۲۶.

مطالعه انتقادی نظریه های غربی قانون طبیعی در آخرین مرحله احیای آن در دوره پساتجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قانون طبیعی آخرین مرحله احیای قانون طبیعی مطالعه انتقادی فولر دوُرکین فینیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۸
سومین و آخرین مرحله احیای اندیشه غربی قانون طبیعی در دوره پساتجدد از سومین دهه پایانی قرن بیستم با توجه فیلسوفان و حقوق دانان به مسئله حقوق بشر شروع شد. در این مقاله آخرین نظریه های غربی قانون طبیعی درخلال دو گفتار تبیین و ارزیابی شده اند. گفتار نخست اندیشه غیرنوتومیستی قانون طبیعی را در آن دوره بررسی کرده است. در این راستا، فولر نظریه اخلاقی بودن درونی قانون را مطرح کرد. یکی از اشکالات نظریه او آن است که اخلاقی بودن درونی قانون چیزی بیش از ابداع لفظ نیست. دورکین که طرفدار نظریه های تفسیری قانون بود، همواره نظریه های معنایی (سمانتیک) را نقد می کرد. افزون بر آنکه لازمه سخن او تن دادن به نسبیت گرایی در جهان حقوق و اخلاق است، نظریه او در مورد آن دسته از کارهای بشر که درباره آنها قانون موضوعه وجود ندارد، ناصحیح است. گفتار دوم نظریه فینیس را به عنوان جدیدترین خوانش نوتومیستی قانون طبیعی ارزیابی کرده است. او پنج ویژگی خیرهای اصیل را بداهت، ذاتی بودن، عدم ارتباط آنها با یکدیگر، تساوی آنها در اهمیت و بی ارتباط بودن آنها با هست ها می داند. نظریه فینیس کاستی های گوناگون دارد، از جمله اینکه هیچ یک از این اوصاف خصوصیت های خیرهای اصیل نیستند. روش تحقیق دراین مقاله روشی ترکیبی(نقلی-عقلی-انتقادی) است.
۱۶۲۷.

عدالت در اندیشه اجتماعی فیلسوفان مسیحی قرون وسطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت قرون وسطی اندیشه اجتماعی مسیحیت کلیسا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۶۶
در اندیشه مدرن، عدالت به طور عمده فضیلتی برای ساختارها و نهادهای اجتماعی دانسته می شود. در اندیشه کلاسیک، عدالت مجمع همه فضائل یا بالاترین آن دانسته می شده است و در عین حال، فضیلتی برای جامعه و فضیلتی برای انسان بوده است. مسئله پژوهش حاضر بررسی مفهوم عدالت در اندیشه اجتماعی فیلسوفان مسیحی قرون وسطاست. همچنین به دنبال آن است که مفهوم و کارکرد عدالت در فلسفه قرون میانه را در نسبت با نهادهای اجتماعی بازیابد. بر این اساس، با تأکید بر اندیشه اجتماعی پنج فیلسوف نامدار این دوره، جنبه هایی از اهمیت یابی مفهوم عدالت واکاوی شده است. در میان فیلسوفان مسیحی، آگوستین به عنوان آغازگر فلسفه نوافلاطونی و آکویناس به عنوان اوج فلسفه ارسطویی مدرسی مورد توجه قرار گرفتند. علاوه بر این، آنسلم به عنوان متأله برجسته مسیحی، اکهارت به عنوان چهره شاخص در عرفان مسیحی و نهایتاً مارسیلیه به عنوان فیلسوف سیاسی تجدیدنظرخواه در سلطه دنیوی کلیسایی بررسی شدند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان گرفته است، نهایتاً تعاریف و دلالت های عدالت در اندیشه این پنج متفکر قرون وسطایی را در نسبت با پنج مقوله «تعریف عدالت»، «ساحت عدالت»، «تقسیمات عدالت»، «تحقق عدالت در جامعه» و «نسبت عدالت و قانون» دسته بندی کرده ایم. آنچه در نتیجه مشخص است، این است که اندیشمندان نوافلاطونی عمدتاً به عدالت از منظر فردی نظر داشته اند و به موازات بازخوانی دیدگاه های ارسطویی، توجه به عدالت از منظری اجتماعی پررنگ تر می شود.
۱۶۲۸.

اکسل هونت و نزاع برای به رسمیت شناسی در سطح خانواده: چالش ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکسل هونت سطح نخست به رسمیت شناسی نهاد خانواده مخمصه ایدئولوژیکی امر عمومی و خصوصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۶
گرچه نظری ه به رسمیت شناسی اکسل هونت، فیلسوف پیش گام نسل سوم مکتب فرانکفورت، در مجموع نظریه ای دیگرپذیر تلقی شده، اما در سال های اخیر با انتقادات بسیاری مبنی بر ایدئولوژیکی بودن و عدم پذیرش راستین دیگری در درون ساختار خود مواجه شده است. با وجود این ، بسیاری از این انتقادات تنها به سطوح دوم و سوم به رسمیت شناسی معطوف بوده اند؛ چراکه کنش سیاسی و رهایی بخش از نظر هونت، تنها در این سطوح ممکن است. در نتیج ه چنین امری، نهاد خانواده و سطح نخست به رسمیت شناسی همواره دارای منطق درونی مستقل، پیشاسیاسی و با مخمصه های ایدئولوژیکی متفاوت با دیگر سطوح فرض شده است؛ اما این مقاله می کوشد تا صورت بندی متفاوتی از سطح اول به رسمیت شناسی و معضلات آن ارائه دهد؛ صورت بندی ای که ضمن نگاهی متفاوت و واقع گرایانه تر به رابط ه والد و فرزند، به بازتولید ساختارهای سلطه در اجتماع نیز توجه جدی کند. بدین ترتیب، مقاله از طریق بررسی مخمصه های ایدئولوژیکی مطرح شده از سوی منتقدان، استدلال می کند که ضرورت دارد هم مخمصه مورد بحث و هم راه حل های احتمالی خروج از آن به نحوی در هم تنیده و در ربط درونی با سطوح سه گانه نظریه هونت پیش رود.
۱۶۲۹.

حضور اجتماعی زنان با توجه به رویکرد شهید مطهری به حقوق فطری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهید مطهری حقوق فطری عدالت مشارکت اجتماعی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۳۶
حضور اجتماعی زنان از مسائل مورد مناقشه میان اندیشمندان مسلمان است. به طور کلی شاهد دو رویکرد سنت گرا و تجددگرا در این حوزه هستیم، به گونه ای که برخی با تمسک به رویکرد سنتی به برتری مرد بر زن در خلقت تأکید داشته و همین را مبنای تفاوت های حقوقی دو جنس و محرومیت زنان از بسیاری از شئونات اجتماعی قرار داده اند. در نقطه مقابل گروه تجددگرا با الهام گرفتن از تفکر لیبرال غربی با اصرار بر اصول آزادی و برابری حضور حداکثری برای زنان را طلب می کنند. این مقاله گفتمان سومی بر مبنای تفکر شهید مطهری در خصوص حضور اجتماعی زنان مبنی بر دو اصل عدالت و حقوق فطری ارائه می دهد. رویکرد شهید مطهری را می توان در سه مؤلفه خلاصه کرد: (الف) زن و مرد در انسانیت مشترک هستند؛ (ب) در هر دو جنس استعدادها و قابلیت های فطری وجود دارد که سعادت انسان در گرو به فعلیت رساندن آنهاست؛ (ج) برای به فعلیت رساندن برخی از استعدادهای انسان احتیاج به وجود فضای فعال و رقابتی در عرصه اجتماعی است. لذا از منظر عدالت اجتماعی باید زمینه های حضور فعالانه بانوان با حفظ موازین اسلامی در عرصه های مختلف علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراهم شود. در این پژوهش، برای یافتن دیدگاه شهید مطهری در این باره از روش تحلیل متنی بهره گرفته شده است.
۱۶۳۰.

غلبه انسان شناسی عملی در عصر مدرن و ضرورت الهیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی الهیات عملی اسلامی انسان شناسی عملی انسان شناسی نظری سوبجکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۲۶۵
انسان مخاطب دین است و لذا تغییرات در انسان سبب تغییر در دینداری و به تبع آن تغییر در دین ورزی می شود و حداقل این پرسش را ایجاد می کند که کدام یک از ساحات دین باید اولویت و صدارت یابد. در عصر جدید و دوره روشنگری شاهد تحولی چشمگیر در تعریف انسان هستیم. در این تعریف، انسان به مثابه موجودی جبران گر و اجتماعی، با نگاهی طبیعت گرایانه در کانون توجه قرار می گیرد. در دوره روشنگری و متعاقب انقلاب کپرنیکی کانت، انسان به مثابه سوژه و فاعل شناسایی متولد و معرفی شد، سوژه ای که متعلقات ادراک را خود را برمی سازد و البته از ادراک عوالم فرازمانی و فرامکانی قاصر است. نتیجه بسط این انقلاب کپرنیکی به ساحت اراده و عمل و احساسات و عواطف منتهی به تولد انسان به مثابه عامل (و نه عاقل به مفهوم متافیزیکی) شد. در چنین وضعیتی، مقولاتی همچون آزادی، تعهد، مسئولیت و عواطفی مانند نوع دوستی، شفقت و حیا که بروز آنها در حیات عملی است، در انسان و انسان شناسی اولویت می یابد و علومِ معطوف به عمل انسانی تکون یا بسط می یابد. الهیّات مسیحی با تکوین الهیّات عملی این تحول و تلاطم در مفهوم و حقیقت انسان را به رسمیت شناخته و با آن تعامل کرده است. الهیّات و کلام اسلامی هم بالطبع نمی تواند این امر را نادیده بینگارد. دین شناسان و اهل کلام باید از همه استطاعت و توان و ظرفیت علوم دینی اعم از کلام، فلسفه، اخلاق، فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم حدیث، همراه با استفاده از علوم متعارف مرتبط، در مسیر تحقق الهیّات عملی اسلامی به مثابه یک علم دینیِ میان رشته ای گام بردارند.
۱۶۳۱.

ماهیت و مؤلفه های معرفت سلوکی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت سلوکی معرفت تکوینی معرفت تلفیقی معرفت بسیط سلوکی معرفت مرکب سلوکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
از مبانی روش شناختی علم سلوک، معرفت سلوکی است. معرفت سلوکی، یک معرفت حضوری امکانی و غیر ذاتی است که هویت احاطی، غیر حاکی، اتحادی و عملی دارد و سنخ معلوماتش اعمال قلبی مانند احوال و منازل می باشد و دارای شاخصه های عامی مانند: بی-واسطگی مفهومی، اتحاد پذیری، تناسب ادراکی، ظهور ادراکی، خطا ناپذیری و تردید ناپذیری، انتقال ناپذیری و احساس برانگیزی. هم چنان که دارای شاخصه های خاصی مانند: در کنار شاخصه های عام، معرفت سلوکی دارای شاخصه های خاص است که عبارتند از: درونی (= فراحسی – وجدانی)، زمینه مندی (=غیر پیشنی – غیر تحلیلی )، تلفیقی (= شناختی – عملی – احساسی )، تکوینی (=چند وجهی – چند ضلعی ) و اشتداد پذیری (=تطور پذیری و تقلب پذیری ) است. بررسی عناصر موجود در تعریف معرفت سلوکی و تبیین هر یک از شاخصه های عام و خاص آن، هدف این نوشته است.
۱۶۳۲.

تبیین دیدگاه علامه طباطبائی درخصوص معاد جسمانی و پاسخگویی به شبهات آن در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی علامه طباطبایی لحوق ابدان به نفوس اعاده معدوم شبهه آکل و مأکول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
معاد جسمانی همواره یکی از موضوعات مهم و مورد بحث در میان فیلسوفان بوده است. در این میان، علامه طباطبائی نظرات جدیدی را در این رابطه ارائه کرده و معتقد است که بدن انسان در عالم آخرت دوباره زنده شده و به سوی روح حرکت می کند و به آن ملحق می شود. وی برای نفس انسان جایگاهی مهم و بنیادین قائل شده بدین معنا که فانی نمی شود و در اثر حرکت جوهری، کمال و فعلیتی خاص پیدا می کند. ایشان همچنین نظر دیگر فلاسفه مبنی بر نزول نفس و اتحاد با بدن را رد کرده و با دلایل عقلی اثبات می نماید موجودی که کمال یافته، محال است مجدداً به مرتبه پایین تر نزول یابد. یکی دیگر از مهم ترین مباحث ایشان که در واقع پاسخی به شبهات مطرح شده در خصوص معاد جسمانی است، مسئله رابطه عینیّت و مثلیّت بدن و نفس در دنیا و آخرت می باشد که در این مقاله پژوهشی تلاش شده با مطالعه تحلیلی و توصیفی تفسیر المیزان، مجموعه نظرات کلی علامه طباطبایی پیرامون معاد جسمانی با رویکرد پاسخگویی به شبهات این حوزه، تبیین شود. در باب مثلیت و عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی در این مقاله تاکید می شود که با توجه به مبانی فلسفی علامه طباطبائی می توان هر دو دیدگاه ایشان نبست به مثلیت و یا عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی را پذیرفت بدون آنکه با یکدیگر تضادی داشته باشند.
۱۶۳۳.

بررسی تطبیقی تکامل اجتماعی از دیدگاه تالکوت پارسونز و استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تغییر اجتماعی تکامل اجتماعی پویانگری عامل تکامل غایت تکامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
دگرگونی ها و تغییرات جوامع انسانی در مقیاس کلان به عنوان حقیقتی انکارناپذیر همواره مورد توجه فیلسوفان تاریخ و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است. در خصوص روند و خط سیر کلی تحولات جوامع با رویکرد پویاشناختی، تا کنون سه الگوی تکاملی، دوری و انحطاطی مطرح شده است. الگوی تکاملی مدعی است همه یا بخش های بنیادین یک جامعه در فرایند زمان و به صورتی بی وقفه، مراحلی پیاپی از رشد و ترقی را پشت سر نهاده، به درجاتی از کمال و بلوغ می رسند. نوشتار حاضر در صدد است با اتکا بر روش تطبیقی دیدگاه تالکوت پارسونز و استاد مطهری در خصوص تکامل اجتماعی را با یکدیگر مقایسه کند تا از این رهگذر به فهمی عمیق از چیستی تکامل اجتماعی و دلالت های اجتماعی و فرهنگی آن دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد این دو دیدگاه در موضوعاتی همچون اعتقاد به هستی مستقل برای جامعه، رویکرد تلفیقی به نقش آفرینی توأمان فرد و جامعه (ساختارها) در فرایند زیست اجتماعی و تکامل جامعه، چندخطی بودن مسیر تکامل اجتماعی با یکدیگر مشابهت دارند؛ همچنین این دو دیدگاه، در خصوص چیستی تکامل اجتماعی، شاخص تکامل، عامل تکامل و غایت آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
۱۶۳۴.

بررسی انتقادی متافیزیک طبیعی شده معتدل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک طبیعی گرایی وجهیت متافیزیکی علوم تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۷۹
مورگانتی و تاهکو از نوعی متافیزیک با عنوان «متافیزیک طبیعی شده معتدل» دفاع می کنند. این طبیعی گرایی معتدل درباره متافیزیک از یک سو، دربرابر طرح متافیزیک طبیعی شده رادیکال فیلسوفانی چون لیدی من و راس و، از سوی دیگر، طرح هایی در دفاع از استقلال متافیزیک، همچون طرح لری پاول و جاناتان لو، قرار دارد. در تلقی آنها، متافیزیک از حیث موضوع با علم همپوشانی و از حیث روش از آن استقلال دارد. در این مقاله می کوشیم ابتدا تصویری بسنده از این طرح طبیعی گرایانه، در تقابل با دیگر طرح های مربوط به متا متافیزیک، ترسیم کنیم و سپس به بررسی و نقد آن بپردازیم. استدلال می شود که پروژه آنها از دو جنبه با چالش مواجه است. اولاً نمی تواند دفاع درخوری از همپوشانی موضوعیِ متافیزیک و علم داشته باشد؛ و ثانیاً نمی تواند معیار درخوری برای تحدید فعالیت متافیزیکی بر اساس طبیعی گرایی ارائه کند.
۱۶۳۵.

ریشه های سکولار و ظرفیت های پساسکولار اندیشه توماسِ آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توماس آکوئینی عقل و ایمان آموزه قدسی سکولاریسم جامعه پساسکولار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
نسبت عقل و ایمان، پرسش حیاتی که حوزه اندیشه را همواره به خود مشغول داشته است، بعدی اجتماعی دارد. توماس آکوئینی، از جمله شاخص ترین طرف های این بحث، ضمن تأثیرگذاری گسترده در سیر تاریخ اندیشه، می تواند الهام بخشِ جامعه ی مدرنی دانسته شود که متولیان آن قصد داشتند، در مراتبِ سکولارسازی، پای دخیل بودن آموزه قدسی را از عرصه عمومی بزدایند. با این حال، نظرگاه های جامعه امروز نه مقتضی حذف دین از بستر اجتماع، بلکه جذب و دریافت روشن آن در عرصه ی عمومی و تلاش بر حفظِ مشارکتِ باورمندانِ اعضاء خویش، به شرطِ تعاملِ عقلانی است. در همین راستا، الهیات سیاسی متأخر، در نظر به نواقص عقل مدرنِ سکولار، با انکار «وضع طبیعی محض» چندوچون نوع هم ارزی امرِ طبیعی و فراطبیعی را جستجو می کند. از این رو، اندیشه توماس، که به زعم برخی، محرکی در شکل گیری جامعه به ظاهر سکولار بود، ادعایی که در مقابل خود مستنداتِ دعویِ خوانشِ درون دینی شدیدا مسیحی را دارد، از نظرگاهی دیگر، می تواند نقش ویژه ای در شکل گیری اندیشه جامعه پساسکولار داشته باشد. در این مقاله ضمن بررسی دست مایه های اندیشه توماس در شکل گیری جامعه ی سکولار، با مرور چند خوانش و مناقشه، در سایه اشارات متفکرینی نظیر میلبنک و هابرماس، تأملاتی بر ظرفیت های موضع او برای جامعه ی پساسکولار خواهیم داشت.
۱۶۳۶.

ترکیب ماده و صورت از نظر مشاء؛ اتحادی یا انضمامی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب اتحادی ترکیب انضمامی ماده صورت مشاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۱۸
مشهور است در مقابل حکمت متعالیه که قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت است مشائیان، قائل به ترکیب انضمامی این دو هستند. شهرت انتساب این نظر به مشائیان به حدی است که هیچ کس شکی در قائل بودن آنان به ترکیب انضمامی ندارد، درحالی که تحقیق در این مسئله نشان می دهد که امر به این وضوح نیست و با چنین جزم و یقینی نمی توان به مشائیان چنین نسبتی داد. مسئله ترکیب اتحادی و انضمامی از ابداعات صدرالدین دشتکی در قرن نهم هجری است و پیش از آن مطرح نبوده است بنابراین در کتب ابن سینا و فارابی و بهمنیار و دیگر مشائیان پیش از دشتکی مطرح نبوده و آن ها در این مسئله بحثی نداشته اند اما بسیاری از حکمای هم زمان با صدرالدین دشتکی و پس از او که اکثراً مشائی بوده اند همچون میرداماد و فیاض لاهیجی در این مسئله با دشتکی مخالفت کرده اند. اگر این مسئله را بر مشائیان پیش از دشتکی عرضه کنیم در کلمات آنان، هم به نفع ترکیب اتحادی و هم انضمامی می توان شواهدی یافت بنابراین نمی توان یکی از این دو را به آنان نسبت داد و تنها شاید با تسامح بتوان اتباع مشائیان را قائل به ترکیب انضمامی دانست.
۱۶۳۷.

سکوت فارابی: جایگاه منزل در مدینه فاضله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی تدبیر منزل جنسیت زن ستیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۴۵
فارابی جدی ترین فیلسوف سیاسی در عالم اسلام و واضع ایده مدینه فاضله است، با این حال در آثار او اشارات محدودی به بحث از تدبیر منزل وجود دارد که در همان اشارات محدود هم شاهد گفتار منسجمی درباره زنان، جنسیت و جایگاه منزل در مدینه فاضله نیستیم. از سویی، برخی اشارات فارابی و کاربست مفاهیم جنسیتی شده نزد او باعث می شود بتوان فارابی را در زمره متفکران زن ستیز قرار داد. از سوی دیگر او صراحتاً قائل به برابری زن و مرد در حس و تخیل و عقل است. برخی کم گویی او درباره منزل و جایگاه زن را ناشی از بدیهی دانستن حکمت منزلی با توجه به ساختار کلی اندیشه فارابی در باب مدینه فاضله دانسته اند و عده ای سکوت فارابی را ناشی از احتیاط و حزم فیلسوف یا بی اعتنایی ناشی از روی کرد فراجنسیتی او می دانند. در این نوشتار با تکیه بر آثار سیاسی فارابی این نظر پیش کشیده شده است که کم گویی فارابی درباره تدبیر منزل، نه به دلیل بی اهمیت دانستن آن که به دلیل مسئله زا بودن این موضوع در ساختار اندیشه این منطق دان بزرگ است..
۱۶۳۸.

Freedom and the Imaginary Dimension of Society

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: freedom public domain Social Imaginary Significations Negative Liberty domination

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۵۴
The notion of 'freedom' has gained an emblematic character in contemporary political discourse. It is, commonly, viewed as the central value and political goal of modern societies. Similarly, human rights documents conceive of freedom as their founding principle with universal validity. In contradistinction to this prevalent approach to freedom, this paper aims to demonstrate that freedom is, primarily, a political signifier with social-historical variability. One cannot, therefore, simply and uncritically assume that freedom has (or should have) universal validity or transhistorical significance. In the first section of this paper, the structure of the contemporary liberal discourse on freedom is discussed and called into question. In light of Arendt's interpretation of freedom and through her analysis of the public domain, I reflect on the social-historical variability of the meaning of freedom and its inextricable nexus with a particular form of society. In the second section and drawing on Castoriadis, the notion of 'freedom' is approached in view of human signifying practices and the imaginary dimensions of society. This examination reveals in what way freedom––in the sense of a central social imaginary signification––contributes to the institution of an autonomous mode of society and determines the affective disposition and intentional vector of its inhabitants.
۱۶۳۹.

ارائه ی مبانی، اهداف، اصول و روش های اخلاقی برای متامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متامدرنیسم اخلاق صداقت جدید اصالت ارزش شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۴۷
در این پژوهش، با هدف ارائه مبانی، اهداف، اصول و روش های اخلاقی برای متامدرنیسم از روش تحقیق ترکیبی مشتمل بر روش اسنادی، تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم و روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده استفاده شده است .بنابراین ابتدا با به کارگیری روش پژوهش اسنادی ضمن گردآوری و انسجام نظریات اخلاقی صاحب نظران متامدرنیسم، به واسطه روش پژوهش تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم به تبیین و تعریف متامدرنیسم و اخلاق در متامدرنیسم پرداخته است. همچنین کاربرد روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده، تدوین مبانی، اهداف، اصول و روش ها ی اخلاقی متامدرنیسم را در پی داشته است. بنابراین، از ایجاد تحرک جهت عبور از اخلاق پست مدرنیستی به سوی اخلاق متامدرنیستی به عنوان هدف غائی اخلاق در متامدرنیسم، یاد شده است که علاوه بر هفت هدف واسطی، شامل هشت اصل و سه روش اخلاقی هم می باشد. مولفه هایی همچون بازگشت به جنبش های گذشته، صداقت جدید، اصالت، محبت و مراقبت، فروپاشی فاصله ها، سلسله مراتب، فرآیند "گویی" و روایت های بزرگ به عنوان اصول اخلاقی متامدرنیسم مطرح شده است. همچنین از تلفیق و ترکیب، معادله هردو – هیچکدام، و معادله هردو – و..... به عنوان روش های اخلاقی متامدرنیسم نام برده شده است.
۱۶۴۰.

به سوی یک اخلاق اگزیستانسیال؛ واکاوی مواجهه کی یرکگور با داستان ابراهیم از منظر فلسفه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق هستی ماهیت ایمان هستن-توانستن کی یرکگور هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۳۴
این پژوهش بر آن است تا با کنار هم نهادن آرای کی یرکگور در کتاب ترس و لرز و تحلیل های هایدگر در کتاب هستی و زمان تعریف تازه ای از انسان به دست داده، از این رهگذر امکان تبیین اخلاقی نوین را مطرح سازد. کی یرکگور با ارجاع به داستان ابراهیم عهد عتیق کنش ایمانی را در برابر اخلاق فضیلت محور قرار می دهد. به اعتقاد او کنش ایمانی با گسستن قیود اخلاق سنتی از حدود امر کلّی فراتر می رود و با مطالبه فردیت خود گام به کوره راه ایمان می گذارد. رهرو ایمان چونان قهرمانان تراژدی امکان بازگشت به آغوش کلیّت را ندارد. او الی ابد کلیت را رها کرده، و به عنوان یک فرد آزادانه تصمیم می گیرد و عمل می کند. از طرف دیگر تحلیل های هستی شناسانه هایدگر از دازاین نشان می دهد که مقوم انسان نه ماهیتی مثالی، بلکه اگزیستانس یا به عبارتی هستن- توانستن اوست. انسان همان است که می تواند باشد. بنابراین با تطبیق نگاه کی یرکگور و هایدگر می توان اولاً به ضرورت رویکرد هستی گرایی در عوض ماهیت گرایی در رابطه با انسان رسید، و ثانیاً درصدد برآمد تا اخلاق کل نگر سنتی را –که بر مدار تقدّم ماهیت بر هستی انسان تعریف می شود- پس پشت نهاد و به اخلاقی رسید که بر پایه اصالت هستی انسان قوام یافته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان