فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
خانواده: تغیر ساخت و مقاومت بافت خویشاوندی و نظام ارزش ها
حوزههای تخصصی:
تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی همسرگزینی در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته نوسازی اثرات غیر قابل انکاری بر رخساره زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و ازدواج گذاشته است. با توجه به ماهیت متفاوت اجتماعات انسانی، انتظار نمی رود که تغییرات در همه جوامع به طرز یکسانی ظاهر شده باشد. هدف از این مقاله بررسی و تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان در خصوص الگوی همسرگزینی در بستر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک هستند. فقر مطالعات در زمینه الگوهای همسرگزینی در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر می سازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زن دست کم یکبار ازدواج کرده ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت انجام شد. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی و تصادفی سیستماتیک است. نتایج نشان می دهد که نگرش بیش از نیمی از زنان، متفاوت از تجربه آن ها در خصوص انتخاب همسر است. بر پایه این بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، وضعیت اشتغال، سن ازدواج، پایبندی به ارزش های خانواده بزرگ و استقلال زنان، بیشترین تأثیر را در تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی انتخاب همسر دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوهای همسرگزینی به دست می دهد.
بررسی تمایل و عدم تمایل زنان سه فرزندی استانهای ایران نسبت به افزایش تعداد فرزندان با توجه به زبان
مطالعه کیفی ازدواج پرمخاطره آمیز در میان زنان درگیر طلاق شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج و همسرگزینی یکی از مهم ترین تجربه ها و رویدادها در زندگی شخصی و اجتماعات انسانی بویژه در فرایند شکل گیری نهاد خانواده است. از همین رو ازدواج مخاطره آمیز می تواند زمینه ساز بسیاری از مسائل در زندگی فرد و جامعه باشد. هدف این پژوهش، کشف زمینه ها و ابعاد ازدواج پرمخاطره از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که این پدیده را تجربه کرده اند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه موردمطالعه زنان شهر یزد هستند و در نمونه پژوهش 33 نفر از زنانی که اقدام به ازدواجی پرمخاطره کرده بودند، مشارکت داشتند. از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب نمونه ها و مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده ها با شیوه کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها زمینه های به وجود آورنده ازدواج مخاطره آمیز شرایط بحرانی دوران مجردی مشارکت کنندگان بود؛ ازجمله این شرایط: زندگی در خانواده های نابسامان که با فقر، طلاق والدین، احساس تنهایی، سالخوردگی والدین همراه بوده است. همچنین زندگی در خانواده های سرکوبگر و سختگیر، کلیشه های فرهنگی و جهان بینی توسعه نیافته زمینه اقدام به یک ازدواج پرمخاطره را فراهم کرده بود. زنان مشارکت کننده انواع ازدواج مخاطره آمیز ازجمله: ازدواج بحران گریز، ازدواج احساسی، ازدواج خودمحورانه، ازدواج پنهانی، ازدواج مصلحتی و... را تجربه کرده بودند.
پیامدهای فاصله در روابط زوجین و استراتژی های مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای فاصله و استراتژی های مواجهه با آن است. به این منظور با به کارگیری روش کیفی با چهل و سه زن و مرد که مایل به مشارکت در تحقیق بودند، مصاحبه های عمیق انجام شد و تجربه زنان و مردان از فاصله، پیامدها و شیوه های برخورد با آن، بر اساس روایت آنها، بررسی و مطالعه شد. بعد از انجام مصاحبه ها، جهت شناسایی و بررسی موضوعات اصلی پژوهش (پیامدها و استراتژی های مواجهه با فاصله)، مراحل کدگذاری و تحلیل داده ها انجام شد. استراتژی ها در سه دسته حفظ و بهبود رابطه، بی تفاوتی نسبت به رابطه و پایان دادن به رابطه تقسیم بندی شدند. بررسی فاصله در روابط زوجین بیانگر دو دسته پیامد مثبت و منفی است. پیامدهای منفی شامل احساس تنهایی، فقدان شادکامی، محرومیت نسبی و غیره است. پیامدهای مثبت مقولاتی؛ مانند ارزیابی خویشتن، آزادی عمل، مهارت و خوداتکایی و غیره را در برمی گیرد. نتایج پژوهش دلالت بر پیچیدگی و تنوع تجربیات مشارکت کنندگان دارد. از این رو، در شناخت پیامدهای فاصله و استراتژی های مواجهه با آن، باید ویژگی های زمینه ای مشارکت کنندگان همچون جنس، تحصیلات، داشتن فرزند و غیره مدنظر قرار گیرد.
بررسی کژکارکردی خانواده و عوامل مؤثر بر آن در شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کژکارکردی خانواده در شهر پاوه است. عوامل در نظر گرفته شده در این پژوهش، ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، فردگرایی و ناسازگاری خانواده هستند. روش تحقیق، کمی و پیمایش بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از طریق سؤال از یکی از والدین گردآوری شد. جامعه آماری کلیه خانوارهای شهر پاوه بوده و روش نمونه گیری، روش خوشه ای چند مرحله ای است. نتایج نشان می دهد: هرچه فاصله نسلی بین والدین و فرزندان بیشتر باشد، میزان ناسازگاری و کژکارکردی در خانواده بالا می رود. انتظارات والدین و عدم تفکیک نقش والدین رابطه معنادار، اما معکوسی با ناسازگاری خانواده دارند. همچنین مشخص شد که نوع جامعه پذیری بر کژکارکردی خانواده مؤثر است. اگر نوع جامعه پذیری سهل انگارنه یا سخت گیرانه باشد، ناسازگاری خانواده افزایش پیدا می کند. کژکاردی خانواده با فردگرایی، ناسازکاری درون خانوده و نوع جامعه پذیری ارتباط مثبت دارد.
نظام های ارزشی و هویت ملی (مطالعه موردی: دانش آموزان پسر متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی91-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط نظام های ارزشی با هویت ملی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی91-1390 است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (2423 نفر) شهر میاندوآب و حجم نمونه 300 نفر بوده است. روش نمونه گیری سهمیه ای بوده و از پرسشنامه استاندارد و همچنین محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. اعتبار ابزار اندازه گیری از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و80/0 بر آورد شده است. نظام های ارزشی براساس تقسیم بندی شش گانه آلپورت بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد به جز ارزش های اقتصادی، بین دیگر ابعاد نظام ارزشی (به ترتیب ارزش های دینی، علمی، هنری، اجتماعی و سیاسی) رابطه معنادار، مستقیم و مثبت با هویت ملی دانش آموزان وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 20 درصد از تغییرات متغیر وابسته هویت ملی توسط متغیر ارزش های دینی تبیین می شود
عوامل مؤثر بر رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی خانوارهای روستایی شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی خانوارهای روستایی شهرستان قزوین صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان قزوین بود (31338=N)؛ و حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران برابر با 247 خانوار محاسبه و از طریق روش نمونهگیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شد. «رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی» از طریق شاخصسازی ترکیبی مرکب از هفده گویه در قالب طیف لیکرت سنجیده شد. همچنین، از روش های آماری ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تحلیل رگرسیون و آزمون های مقایسه میانگین ناپارامتری کروسکال والیس و من ویتنی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سن، مسئولیتپذیری زیست محیطی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و منزلت اجتماعی و «رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی» رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین، تحصیلات، درآمد، تعداد افراد خانوار و دانش با «رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی» رابطه منفی و معنیدار دارند. تحلیل رگرسیونی گام به گام نیز نشان داد که شش متغیر سن، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، درآمد، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و منزلت اجتماعی 57 درصد از واریانس رفتار پیشگیری از تولید پسماند خانگی زنان روستایی را تبیین می کنند.
تعیین وضعیّت شاخص روابط خانواده به عنوان یکی از شاخص های سلامت خانواده و تأثیر آن بر کیفیّت عملکرد کارکنان نیروی انتظامی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین وضعیّت شاخص روابط خانواده به عنوان یکی از شاخص های نیم رخ سلامت خانواده های نیروی انتظامی استان یزد و رابطة آن ها با کیفیت عملکرد کارکنان انجام شد. پژوهش حاضر در قالب یک طرح پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از پرسش نامة عملکرد شغلی پاترسون (PJPQ) و شاخص روابط خانواده (IFR). نرخ شیوع نارسایی در شاخص روابط خانواده بالا بود (59%). تفاوت معناداری میان خانواده های دارای مشکل در روابط خانواده و خانواده های فاقد مشکل در روابط خانواده از نظر کیفیت عملکرد کارکنان وجود داشت (05/0 < P). وضعیّت نیم رخ سلامت خانواده های منتخب نیروی انتظامی استان یزد از نظر شاخص روابط خانواده، مطلوب و رضایت بخش نبوده و نرخ شیوع نارسایی در شاخص روابط خانواده نسبتاً بالا بوده است. با توجّه به این که شاخص کیفیّت روابط در خانواده تأثیر بسزایی بر کیفیّت عملکرد شغلی کارکنان نیروی انتظامی استان یزد دارد. بنابراین، اقدامات مداخله ای با هدف ارتقای شاخص های سلامت خانواده ها به منظور بهبود کیفیّت عملکرد شغلی کارکنان ضروری به نظر می رسد.
کندوکاو راهبردهای مقابله ای زنان میانسال در مواجهه با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر بخشی از یک پژوهش گسترده تر است که با هدف کشف و توصیف چگونگی مواجهه زنان میانسال با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن انجام شده است. جهت تحقق این هدف، از روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای استفاده گردید و با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند، تعداد20 زن میانسال40 تا60سال به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و با توجه به مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. شش مقولة اصلی و یک مقولة هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شدند. راهبردهای مقابله ای که توسط زنان میانسال استفاده می شدند و از مصاحبه ها استخراج شدند شامل: ارزیابی مجدد موقعیت های هنجاری، بازسازی و ارتقای بدنی، توسعه هویت منزلتی، مقاومت و انکار هویت سنی، پیشگیری و جستجوگری اطلاعات، وفاق و سازگاری بود. مقوله هسته پدیدار شده، ""بازاندیشی هویت زنانه در بستر بدن زمانمند"" می باشد. به طور کلی در این مقاله راهبردهای مقابله ای زنان در چهار سنخ دسته بندی شده است که عبارتند از ""راهبرد معطوف به خود- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به خود- مساله محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- مساله محور"". انتخاب نوع راهبرد مقابله ای می تواند برای زنان پیامدهای مختلفی داشته باشد که سلامت جسمی و روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد لذا توجه به آنها در عصر کنونی اهمیت زیادی دارد. واژگان کلیدی: تغییرات بدن، پیر شدن، میانسالی، نظریه زمینه ای، راهبرد مقابله ای، زنان.
اهمیت سنجی شاخص های حکم روایی خوب شهری از دیدگاه زنان مطالعة موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش روزافزون شهر ها، بشر برای مدیریت و ادارة آن ها راهی جز زمینه سازی برای توسعة دموکراسی نداشته است و در این راه به شکل تازه ای از حاکمیت دست یافته است که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید در برقراری نظام اجتماعی نوین دانسته اند. هدف مقالة حاضر، بررسی مؤلفه های حکم روایی خوب شهری از دیدگاه زنان در شهر زابل است که با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتاب خانه ای و بررسی های میدانی و نیز بهره گیری از شیوة AHP انجام شده است. برای انتخاب شاخص های حکم روایی شهری نیز از میان شاخص های 24 گانة سازمان ملل متحد، پنج شاخص کلی و مهم (مشارکت، تساوی، اثر بخشی، پاسخ گویی، و امنیت)، که هستة اصلی این شاخص ها را تشکیل داده و از طرف همة سازمان ها پذیرفته شده، انتخاب شده است. نتایج به دست آمده اهمیت و اولویت بندی شاخص های حکم روایی خوب شهری در سطح شهر زابل از نظر زنان را به این صورت نشان می دهد که شاخص امنیت در رتبة اول، تساوی در رتبة دوم، مشارکت در رتبة سوم، پاسخ گویی در رتبة چهارم، و اثربخشی در رتبة پنجم قرار دارد