فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی عامل های ارتباطی تاثیرگذار بر مشارکت زنان روستایی بخش آسارا در فعالیت های پس از برداشت محصولات کشاورزی می باشد. این پژوهش پیمایشی، از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه ی آماری مورد نظر شامل زنان روستایی 15 سال به بالا بخش آسارا می-باشد(2810N=). تعداد 120 نفر از زنان روستایی به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسشنامه با کسب نظرات کارشناسان مورد تایید قرار گرفت. آلفای کرونباخ جهت تعیین پایایی بخش مشارکت زنان روستایی در فعالیت های پس از برداشت محصولات کشاورزی استفاده گردید که مقدار آن 94/0 بدست آمد. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که مهم ترین عامل های ارتباطی منابع و داده های محلی می باشند و پس از آن، به ترتیب منابع و داده-های سازمانی و ارتباط جمعی می باشند که حدود 5/63 درصد از واریانس را تبیین کردند. نتایج تحلیل همبستگی نشان دادند که رابطه ای مثبت و معنی دار بین متغیر وابسته ی مشارکت در فعالیت های پس از برداشت و میزان استفاده از داده ها و منابع ارتباطی شامل منابع ارتباطی سازمانی و رسانه های جمعی وجود دارد. در تحلیل رگرسیونی به روش گام به گام منابع و داده های سازمانی و منابع ارتباط جمعی، در مجموع 6/32 درصد از واریانس متغیر وابسته ی مشارکت زنان روستایی در فعالیت های پس از برداشت را تبیین کردند
مقایسه ی اثربخشی فرآیند داوری و مشاوره ی خانواده بر کاهش تعارض زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر فرآیند داوری بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق و مقایسه ی آن با فرآیند مشاوره می باشد. در این راستا 15 زوج داوری و 15 زوج مشاوره به صورت نمونه ی در دسترس از زوجین مراجعه کننده به مرکز «مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق» سازمان بهزیستی شهر اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش پژوهش شامل دو روش: 1) توصیفی از نوع پیمایش 2) نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بوده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی و همچنین پرسشنامه ی محقق ساخته ی تعارضات زناشویی قلیلی و فاتحی زاده استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که فرآیند داوری بر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن در زوجین متقاضی طلاق مؤثر نبوده است(p>0.05) در صورتی که فرآیند مشاوره بر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن در زوجین متقاضی طلاق مؤثر بوده است(p<0.05). در هیچ یک از فرآیندهای داوری و مشاوره تفاوتی در تاثیر بر حسب جنسیت مشاهده نشد(p>0.05).
مقایسه ی سلامت روان ، عزت نفس و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی خانواده های طلاع و عادی شهرستان فیروزآباد سال تحصیلی 88-87
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی سلامت روان، عزت نفس و مسئولیت پــذیری دختران مقطع راهنمایی خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و عادی است. روش پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان فیروزآباد را که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند، در بر می گرفت. نمونه ی آماری شامل 40 دختر خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و 40 دختر خانواده های عادی بود. روش نمونه گیری دختران طلاق و عادی ابتدا به صورت تصادفی و سپس به صورت در دسترس همتاسازی شدند. ابزار پژوهش عبارتندبودند از: پرسشنامه ی 28 سوالی سلامت روان، پرسشنامه ی 58 سوالی عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه ی 42 سوالی مسئولیت پذیری هاریسون گاف و پرسشنامه ی 6 سوالی محقق ساخته که هر 4 پرسشنامه در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری t مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، دختران خانوده های طلاق از نظر مسئولیت پذیری، عزت نفس، سلامت روان کلی و خرده مقیاس های آن نظیر نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، ناکارایی اجتماعی و افسردگی، با دختران خانواده های عادی تفاوتی معنی دار دارند که ناشی از عوارض ناخوشایند طلاق والدین بر فرزندان است
بررسی جامعه شناختی احساس امنیت جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع امنیت و احساس امنیت از مهمترین و قدیمترین موضوعات مربوط به زنان است. این تحقیق به مطالعه احساس امنیت در میان زنان می پردازد. سوالات اصلی این تحقیق از این قرارند: احساس امنیت جنسی زنان پایتخت نشین کشور چگونه قابل تبیین است؟ چند درصد از زنان در محیطهای عمومی احساس امنیت می کنند؟ و تجارب اولیه زندگی زنان بر این احساس امنیت چه تاثیری دارد؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که منطقه محل سکونت، مدت زمان بیرون ماندن از خانه، تاهل، نوع شغل، جامعه پذیری و خاطرات گذشته افراد بر میزان احساس امنیت در بانوان تاثیر بسزایی دارد.
بررسی رابطه نگرش خوردن و خودتنظیمی با سبک زندگی در زنان چاق و عادی
حوزههای تخصصی:
چاقی اصطلاحی پزشکی است که حالتی از افزایش وزن بدن (بافت چرب) را توصیف می کند که می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی بین نگرش خوردن، خود تنظیمی با ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی شهر شیراز بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان شهر شیراز بود که تعداد 202 نفر از آن ها (101 نفر با اضافه وزن و چاقی و 101 نفر با وزن عادی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده با استفاده از پرسشنامه های نگرش خوردن، خود تنظیمی و سبک زندگی جمع آوری شد. داده های تن سنجی بر اساس شاخص توده ی بدنی (BMI) و با همکاری کارشناس تغذیه محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بر حسب ضریب همبستگی پیرسون وآزمون تی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان دادکه بین نگرش خوردن و ابعاد سبک زندگی و نگرش خوردن و خود تنظیمی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. بین خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی رابطه ی مثبت معنی دار دیده شد. این یافته ها همچنین نشان دادکه در مقایسه ی نگرش خوردن، خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی تفاوت معنی دار وجود دارد
بررسی رابطه ی بین شیوه ی فرزندپروری والدین با کم رویی دختران دبیرستان های شهر نورآباد ممسنی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی شیوه ی فرزند پروری والدین با کم رویی دختران شهرستان نورآباد ممسنی انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایشی است. نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای با مراجعه به دبیرستان ها انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از آزمون های کم رویی استنفورد و نحوه ی برخورد والدین استفاده شد که اعتبار این آزمون ها از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0=α و72/0=α بدست آمد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، t و f استفاده شد. نتایج نشانگر این است که شیوه ی فرزند پروری، توقعات و انتظارات والدین با کم رویی دختران رابطه ی مستقیم، شیوه ی فرزند پروری محبت آمیز با کم رویی دختران رابطه ی عکس، شیوه ی فرزند پروری استقلال در امور شخصی با کم رویی دختران رابطه ی عکس و بین ترتیب تولد با کم رویی رابطه ای معنادار وجود دارد، فرزندان اول نسبت به فرزندان بعدی کم رو ترند و بین رشته ی تحصیلی (تجربی، ریاضی، انسانی) با کم رویی رابطه ای معنادار وجود دارد و دانش آموزان رشته ی ریاضی کم رو ترند. بهتر است والدین از شیوه های فرزندپروری محبت آمیز و استقلال در امور شخصی بیش تر استفاده کنند و در حد امکان کم رویی خود را درمان کنند تا روی فرزندانشان تاثیر نداشته باشد
اثربخشی خانواده درمانی ساختاری در بهبود کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی - لجبازی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر بخشی رویکرد خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلال نافرمانی- لجبازی کودکان 5 تا 10سال بود. مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی- تک موردی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جهت انجام این مطالعه، چهار خانواده با حداقل یک فرزند مبتلا به اختلال نافرمانی- لجبازی، از میان نمونه در دسترس، انتخاب شدند. خانواده ها با حضور کلیه اعضای خانواده طی 8 جلسه در معرض مداخلات درمانی، با طرح درمانی یکسان قرار گرفتند. جلسات به صورت هفتگی برگزار می شد. آزمودنی ها در چهار مرحله، پیش از آغاز مداخله، در طول مداخله (جلسه چهارم)، پس از اتمام مداخله و با فاصله یک ماه از اتمام جلسات در مداخله درمانی به عنوان پی گیری، با استفاده از مقیاس ارزیابی رفتار کودک راتر فرم (الف)، مورد ارزیابی قرار گرفتند.
داده ها به کمک رسم نمودار ارائه گردید. نتایج نشان داد خانواده درمانی ساختاری، در کاهش نشانه های اختلال نافرمانی- لجبازی قابل ملاحظه است
بررسی رابطه بین راهبرد های مقابله و رفتار پرخاشگرانه جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: بسیاری اندیشمندان معتقدند که پرخاشگری ریشه بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری جوانان است. این رفتارها در صورت بروز می توانند سبب مشکلات بین فردی، جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران شده و در صورت درون ریزی شدن قادر به ایجاد انواع مشکلات جسمی و روانی می باشند. اهمیت نقش راهبردهای مقابله در چگونگی بروز رفتارهای جوانان از نظرگاه اندیشمندان روشن شده است. واکنش جوانان در برابر مشکلات و مسائل شبیه به همدیگر نمی باشند. بسیاری از آنها در مقابل این فشارها مقاومت می کنند و سعی می کنند آنها را برای خود هدفدار و معنی دار سازند و با آنها کنار آیند، بعضی ها زود از پای در آمده و تسلیم می شوند و بعضی هم آن را به دست عوامل مذهبی، مناسک و نیروهای ماورائی می دهند.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله و رفتار پرخاشگرانه جوانان انجام شده است.
روش تحقیق: این پژوهش به روش کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر اسلام آباد غرب می باشد. با توجه به جامعه آماری که 380000 نفر می باشد، تعداد 400 نفر جوان به عنوان نمونه معرف به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری و سازه برای روایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مقایسه میانگین ها برای آزمون فرضیات استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است که میانگین نمره راهبردهای انطباق افراد در بعد عقلانی برابر55/21، در بعد احساسی برابر42/37 و در بعد اجتنابی برابر 44/19 می باشد. از طرفی میانگین نمره پرخاشگری افراد در بعد تهاجم برابر71/32، در بعد خشم برابر51/48 و در بعد کینه توزی برابر 65/28 می باشد. این میانگین ها براساس آزمون F در سطح حداقل 95 درصد معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد افراد زمانی که از راهبرد احساسی در مواجه با مشکلات استفاده می کنند، پرخاشگری بیشتری از خود در تهاجم، خشم و کینه توزی نشان می دهند. اما دو راهبرد دیگر(عقلانی و اجتنابی) برای این ابعاد معکوس می باشند، زیرا افرادی که راهبرد اجتنابی از خود نشان می دهند، دلیلی برای پرخاشگری نمی بینند، بلکه آنها از این رفتار به این خاطر کناره می گیرند که قدرت رویارویی با آن را ندارند در حالیکه برای بعد عقلانیت افراد سعی دارند با موانع مقابله کنند. آن هم نه از طریق خشونت و پرخاشگری، بلکه با منطقی عقلانی و صحیح.
The Effects of Family Social Capital on Student's School Achievements in(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper، drawing on Coleman's concept of social capital and Bourdieu's concept of cultural capital، the effects of different components of family social and cultural capital (i.e. family expectations of student's academic aspirations، family involvement in student's academic activities،…) on academic achievement of high school students were studied.Using a questionnaire، data were gathered on the academic performance of
393 students who were selected (on the basis of cluster sampling) from different boys and girls high schools in the city of Isfahan in the academic year of 1385-86 (2006-7).Research findings showed that the coefficient of direct effect of capital (which included social and cultural capital) on academic achievement was 0.43 and
that its difference from zero was statistically significant. Therefore، the major hypothesis of the study that family social and cultural capitals have a positive influence of academic performance was supported.
بررسی اثر بخشی مشاوره به شیوه ی تمرکز بر هیجان ها (EFT) بر بهداشت روانی معلمان زن مقطع متوسطه ی شهر مرودشت
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اثر بخشی مشاوره به شیوه ی تمرکز بر هیجان ها (EFT) بر بهداشت روانی معلمان زن مقطع متوسطه ی شهر مرودشت پرداخته است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده ومتغیر مستقل در این پژوهش مشاوره به شیوه ی هیجان مدار (EFT) است. جامعه ی آماری این پژوهش، معلمان زن مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهر مرودشت که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به کار هستند، می باشند. نمونه ی این پژوهش را 30 نفر از معلمان زن که به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل انتخاب شدند، تشکیل داده است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش برای سنجش سلامت روانی، پرسشنامه ی 90 سؤالی scl-90می باشد. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل کم تر بوده است و در این آزمون نمره ی کم تر، نشانه ی بهداشت روانی بیش تر است. به بیان دیگر، مشاوره به روش هیجان مدار (EFT) بر بهداشت روانی معلمان زن مقطع متوسطه شهر مرودشت تاثیری مثبت داشته و همچنین مشاوره به روش هیجان مدار (EFT) باعث کاهش افسردگی، اضطراب و حساسیت بین فردی معلمان زن مقطع متوسطه شهر مرودشت شده است.
بررسی پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی و عوامل مؤثر بر بهبود آن : (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. به زعم اکثر پژوهشگران توسعه، شناخت جایگاه زنان در روستاها از الزامات رسیدن به توسعه روستایی مطلوب در جوامع به شمار می آید. پژوهش حاضر نیز با توجه به این موضوع به بررسی سطح پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان در روستاهای شهرستان همدان می پردازد. در این نوشتار، با استفاده از توابع کیفی لوجیت، عوامل مؤثر بر بهبود جایگاه مورد نظر، شناسایی شد و میزان دقیق آثار هر یکاز متغیرهای مورد بررسی بر بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی تعیین گردید. برای این منظور تعداد 256 نفر از زنان شهرستان همدان، به روش کوکران در سال 1388 انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. نتایج نشان می دهد که 3/36 درصد زنان در پایگاه پایین، 9/55 درصد در پایگاه متوسط و 8/7 درصد در سطح بالایی از پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی قرار دارند. همچنین با توجه به برآورد مدل لوجیت مشخص شد که متغیرهای تحصیلات همسر، اعتماد به نفس، میزان پس انداز، مهارت های اقتصادی زنان، خوداثربخشی، نگرش جنسیتی، مشارکت اقتصادی و تحرکاجتماعی، اثر مثبت و معنی داری در سطوح مختلف بر احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی داشته اند. برآورد آماره کشش، نشان داد که بیشترین اثر مثبت مربوط به متغیر مشارکت اقتصادی بوده است، به طوری که افزایش یکدرصدی در میزان این شاخص، منجر به افزایش 488/0 درصدی در احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان خواهد شد. همچنین با توجه به آماره اثر نهایی، با افزایش یکواحدی در میزان این شاخص، احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان، 096/0 واحد افزایش خواهد یافت. متغیر خشونت خانگی رابطه منفی و معنی داری در سطح 10 درصد با احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش، تقویت شاخص هایی که اثر مثبت بر پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته اند، به ویژه در مورد شاخص مشارکت اقتصادی و همچنین کاهش خشونت خانگی به منظور بهبود پایگاه مورد نظر، ضروری خواهد بود.
طلاق عاطفی: علل و شرایط میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی طلاق عاطفی از دید زنان، و به روش نظری? مبنایی انجام شده است. تمرکز مطالعه بر فرایندی بوده که تجربه طلاق عاطفی زنان را شکل داده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق با بیست نفر از زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاور? تهران جمع آوری و با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده است. زنان در مصاحبه ها علل ایجاد کنند? طلاق عاطفی را توصیف کرده اند. نتایج پژوهش پیچیدگی و تنوع تجربیات زنان را نشان می دهد و این نظر را که ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و فرهنگی در تجرب? طلاق عاطفی در تعامل هستند، حمایت می کند.
بررسی تاثیر شغل بر ارزش های معطوف به توسعه ی زنان: مطالعه ی موردی زنان شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
ارزش ها از ابتدا به عنوان مفهومی محوری در علوم اجتماعی مطرح بوده اند. مطالعه ی ارزش ها برای تبیین شخصیت و نظام های اجتماعی بسیار مهم وتعیین کننده است. افراد و گروهها در ارزش ها متفاوتند، با توجه به تغییراتی که در سال های اخیر در زمینه ی حضور زنان در عرصه های عمومی بوجود آمده است، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا دستیابی زنان به مشاغل جدید توانسته است جهت گیری زنان را به سمت ارزش های توسعه سوق دهد.
دیدگاههای نوین در زمینه ی ارتباط ارزش و توسعه و تغییرات اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد از کارل مارکس تا دانیل بل استدلال می کندکه توسعه ی اقتصادی، تغییرات فرهنگی را ایجاد می کنند. دراین پژوهش تاثیر شغل بر ارزش های توسعه مدار زنان مورد بررسی قرار گرفته است و برای سنجش ارزش های توسعه مدار با یک رویکرد فرهنگی دیدگاههای جامعه شناسی را در زمینه ی تغییرات و توسعه و دیدگاههای روان شناسی اجتماعی در زمینه ی ارزش ها را بررسی کرده و بر اساس مبانی نظری خوشه هایی از ارزش ها را بدست آورده ایم. سپس با ساخت پرسشنامه ی اولیه و انجام مطالعه ی مقدماتی و تحلیل عاملی، خوشه ای از ارزش ها را که روی یک عامل قرار گرفته اند را انتخاب کرده ایم که عبارتند از: جهانی گرایی، عام گرایی، علم گرایی، عقلانیت، رضایت از زندگی وگرایش به کار پویاست.جامعه ی نمونه 534 زن 15-45 ساله شهر شیراز هستند، روش پژوهش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه بود. پرسشنامه دارای روایی صوری و سازه ای است و برای پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم و آلفا برای تمامی مقیاس ها بالای 70/0 است.
یافته های مقایسه ای عقلانیت، علم گرایی و رضایت از زندگی، در بین سه گروه زنان خانه دار، شاغل و محصل تفاوتی نداشته است. به بیان دیکر اشتغال زنان به عنوان امری مدرن در ساختار اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه نتوانسته تجهیز شناختی لازم برای زنان ایجاد کند، بنابراین این ارزش های معطوف به توسعه ی زنان در این گروهها یکسان است، اما ارزش های جهانی گرایی، عام گرایی وگرایش به کار پویا بین سه گروه تفاوت معنیداری را نشان می دهد.
The Relationship between ICT's and Adolescents' Delinquencies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Relationship between ICT's and Adolescents' Delinquencies
Bijan Khajehnoori Page 113
Abstract Full Text [PDF 134KB]
This study investigates the relationship between the new media (ICT's) and high school students' delinquency in Abadeh county. In this study، delinquency includes vandalism and other delinquenty behaviors، which is spreading fast in adolescence age. The research methodology is based on survey in which 500 male and female students were randomly selected. The related data was collected by self-report questionnaires.
Findings show that the mean use of ICT in males is higher than females but the mean use of old media are not significant.
دیدگاه مطلوب نسبت به زن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات رضایت زناشویی و ابعاد آن در طول چرخه زندگی خانواده: تحلیل روند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه رابطه بین رضایت زناشویی و چرخه زندگی خانواده مورد حمایت پژوهشی گسترده قرار گرفته است، بررسی پیشینه این موضوع اشکالات مهمی را در نوع تحلیل آماری و تعریف مفهوم رضایت زناشویی آشکار می سازد. مطالعه حاضر به بررسی نقایص اصلی این پژوهش ها پرداخته و نگاهی انتقادی بر ادبیات پژوهش در این زمینه دارد.
هدف اصلی این مطالعه بررسی روند تغییرات رضایت زناشویی و ابعاد آن در هفت مرحله چرخه زندگی خانواده است. به این منظور 209 نفر از افراد متاهل ساکن شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به هر دوره از چرخه زندگی 30 نفر اختصاص یافت (به جز مرحله آشیان خالی که شامل 29 نفر بود). فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ توسط این افراد تکمیل شد. تحلیل روند تغییرات نشان داد که رابطه بین زیرمقیاس-های رضایت زناشویی، روابط جنسی، خانواده و دوستان، جهت گیری مذهبی با متغیر چرخه زندگی خانواده از گرایش منحنی تبعیت می کند. کاربردهای بالینی و پژوهشی نتایج مورد بحث قرار گرفته است.