فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی برخی از معیارهای شهر دوستدار زن از نظر زنان متعلق به پایگاه ها و تیپ های مختلف اجتماعی است.این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و کیفی است.روش مورد استفاده اتنوگرافی (مردمنگاری)و تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه مسأله محور است.جمعیت آماری زنان 18 تا 50 سال ساکن تهران هستند که طی 5 سال گذشته ساکن تهران بوده اند.نمونه گیری غیر احتمالی و قضاوتی و حجم نمونه 19 نفر است.نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از نظر زنان مصاحبه شونده با بهره مندی از هشت ویژگی، تهران شهری دوستدار زن می شود:تهران امن،تهران راحت،تهران فعال،تهران مشارکتی،تهران فراغتی،تهران عادلانه،تهران زیبا و تهران دوستدار کودک.علاوه بر این دو متغیر تیپ اجتماعی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی تفاوت چندانی در دیدگاه های زنان در مورد معیارهای شهر دوستدار زن ایجاد نمی کند.بلکه سه موقعیت خانه داری، اشتغال و مادری تفاوت هایی در دیدگاه ها، نیازها و دغدغه های زنان در زندگی شهری ایجاد می کند.
بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی همسایگی با احساس امنیت محله ای (مورد مطالعه: شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع روابطی که یک فرد در جامعه با دیگران دارد (ارتباط با اعضای خانواده، دوستان، همکاران و…)، ارتباط با همسایگان نیز یکی از این روابط می باشد و در بستر همین روابط همسایگی است که پدیده ای به نام سرمایه اجتماعی همسایگی نیز رقم می خورد که متشکل از ابعاد عینی (شبکه روابط و تعاملات، انسجام رابطه ای، مشارکت اجتماعی) و ابعاد ذهنی (اعتماد اجتماعی، انسجام ارزشی، مشارکت اجتماعی و نزدیکی اجتماعی) می باشد. وجود این نوع خاص از سرمایه اجتماعی دارای پیامدهای مهمی در زندگی اجتماعی افراد می باشند. یکی از مهم ترین اثرات و پیامدهای سرمایه ی اجتماعی همسایگی، افزایش امنیت محله ای می باشد. همچنین کنترل اجتماعی نیز از پیامدهای دیگر آن می باشد. بنابراین نبود این نوع خاص از سرمایه اجتماعی می تواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی در سطح محله و جامعه شود. لذا شناخت این نوع از سرمایه اجتماعی می تواند به ما در حل بسیاری از معضلات شهری کمک نماید. در این راستا، این پژوهش با حجم نمونه ۳۸۴ نفر در شهر آران و بیدگل (منطقه آران)، انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با به کارگیری روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، تحلیل مسیر و… توصیف و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میان سرمایه اجتماعی همسایگی با امنیت محله ای، کنترل اجتماعی و هویت محله ای رابطه وجود دارد و سرمایه ی اجتماعی همسایگی، کنترل اجتماعی و هویت محله ای به عنوان متغیرهای مستقل قسمتی از واریانس امنیت محله ای به عنوان متغیر وابسته را تبیین می کنند.
بررسی تفاوت های نابهنجاری های اجتماعی در مناطق سنتی و مدرن شهر همدان از نظر ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی اغلب شهرهای بزرگ ایران فرسوده است و این فرسودگی بافت نمی تواند خدمات مناسبی به جمعیت ساکن خود ارائه کند، در نتیجه اقشار متوسط و مرفه اجتماعی از آنجا به بخش نوساز شهری جابه جا می شوند و محله هایی با بافت نوین و طراحی جدید ایجاد می نمایند. بافت های سنتی به دلایل مختلفی از جمله وجود اماکن فاقد مالک، خرابه ها، عدم برخورداری از روشنایی مناسب، عدم برخورداری از امکانات و تکنولوژی های نوین برقرارکننده ی امنیت همچون دوربین های مداربسته و … و نیز وجود کنج های خلوت، برای مجرمان به بهشت جرم تبدیل می گردد. در این تحقیق با استفاده از نظریه ی طراحی محیطی(CPTED) مطالعه ی در شهر همدان در دو بافت سنتی و نوین شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت نابهنجاری های اجتماعی در مناطق سنتی و مدرن شهر همدان و نقش طراحی محیطی در کاهش نابهنجاری های اجتماعی بوده است. این تحقیق در خلال سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲شیوه ی کمّی، با روش پیمایشی، به طریقه علّی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه ی ساکنان شهر همدان در دو منطقه ی مدرن و سنتی بوده که محلات مدرن محدود به محلات چهارگانه؛ کوی استادان، کوی متخصصان، کوی سعیدیه و کوی پردیس و محلات سنتی محدود به محلات جولان، کُلَپا، امامزاده یحیی، خیابان باباطاهر، خیابان اکباتان و خیابان شهدا بوده که در شهرک های تازه ساز(بافت مدرن) در حدود ۷۵۰۰۰ نفر و در بافت سنتی در حدود ۳۴۳۰۰۰ نفر، و در مجموع شامل ۴۱۸۰۰۰ نفر بوده است. حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با ۳۸۴ نفر برآورد گردید. واحدهای تحلیل با استفاده از شیوه ی سهمیه ای- اتفاقی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه ی محقق ساخته که روایی آنها به صورت صوری و محتوایی و نیز تحلیل عاملی برآورد و پایایی آنها توسط ضریب آلفای کرونباخ سنجش گردیده، جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و توسط آزمون تحلیل واریانس چند طرفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بر اساس مدل نظری CPTED بین نابهنجاریهای اجتماعی در بافت سنتی و نوین شهر همدان تفاوت وجود داشته و طراحی محیطی در این زمینه اثرگذار بوده است به قسمی که طراحی محیط شهر در بعد کلی(۰۰۸/۰=P، ۱۷۶/۷=F) و ابعاد پنج گانه؛ تعیین قلمرو(قلمروگرایی)(۰۱۷/۰=P، ۱۲۱/۴=F)، نظارت یا مراقبت(۰۱۲/۰=P، ۵۱/۴=F)، کنترل دسترسی(ورودی) (۰۰۹/۰=P، ۷۹۵/۴=F)، تصویر و نگهداری از فضا(۰۰۱/۰=P، ۳۲۳/۱۰=F)، سخت کردن آماج جرم(۰۱۳/۰=P، ۳۸۸/۴=F)، فعالیت پشتیبانی(حمایت)(۰۳۸/۰=P، ۲۸۷/۳=F) در دو بافت مدرن و سنتی به طور متفاوتی بر روی جرم و کجروی افراد اثرگذار بوده است.
تأویل کارکردشناختی فضاهای عمومی محله ای از منظر هویت نمونة موردی: محلة نازی آباد و مهران تهرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعة شهر ایرانی، محلات همواره یکی از قدیمی ترین و پایه ای ترین عوامل ساختاری شهرها به شمار می رفتند که در مقام ابژه ای قابل تأمل و به دور از نگاهی نوستالژیک، از ویژگی های تکامل یافته ای برخوردار بودند. از مصادیق این تکامل یافتگی که خود نیازمند مداقة مفصل است، می توان به وجود طیفی از فضاهای عمومی از مشترک میان چند خانوار تا مشترک میان تمامی ساکنان محله اشاره کرد که زمینة بسط و رونق تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف محله را فراهم می کردند.
با آغاز دورة شهرنشینی فزاینده از اوایل دهة 1340، شهر ایرانی با تغییرات معناداری در کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود مواجه شد. از این رو و در مقایسه با کارکرد و اهمیت این فضاها، نوشتار تلاش دارد تا روشنگری را در خصوص کارکرد فضاهای عمومی در پشتیبانی از هویت محلات شهری ایجاد کند. به این منظور دو محلة «نازی آباد» و «مهران» که وجوه مشترکی از منظر سال های شکل گیری و طبقة اجتماعی ساکن، و وجوه افتراقی در سازمان فضایی و کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود دارند، مورد مطالعة تطبیقی قرار گرفتند.
در تبیین چارچوب نظری پژوهش از نظرات و آرای صاحب نظرانی چون راپاپورت[1]، رالف[2]، کارمونا[3]، لینچ[4] و گِل[5] بهره گرفته شد. همچنین در انتخاب روش تحقیق، با توجه به ماهیت پژوهش که معنای خود را وام دار مجموعه عوامل چندبعدی است، از تلفیق دو روش کمّی و کیفی بهره گرفته شد.
نتایج پژوهش برآمده از خلال پرسشگری ها و مصاحبه های عمیق، نشان از نقش بسزای فضاهای عمومی در تولید و پشتیبانی از معیارهای برسازندة هویت در محلات شهری دارد.
همکاری و خیر جمعی در یک مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی در مجتمع های مسکونی بدون همکاری و سازمان دهی کنش های جمعی دشوار است. نادیده گرفتن اهمیت همکاری، سرمایه های کوچک و پراکنده را بی اثر کرده، تلاش های خرد و دارایی های جمعی افراد را هدر می دهد و محیط ناامنی را برای افراد به وجود می آورد؛ ازاین رو در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش مطالعه ی موردی بر پایه ی تحلیل نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر مشهد، به فهم ذهنی آنان از همکاری دست یابیم؛ بنابراین مجتمع مسکونی لاله در شهر مشهد را از تمام زوایا مورد بررسی قرار دادیم. بر این اساس ۳۵ مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در مورد خانوار صورت گرفت. بر پایه ی تحلیل یافته ها در مدل پارادایمی تحقیق، همکاری شکننده به عنوان هسته ی مرکزی شناخته شد. ساختار محدود کننده به عنوان شرایط زمینه ساز این امر مطرح گردید؛ ساختارهایی که افراد ممکن است قادر به تأثیرگذاری بر این عناصر باشن د ولی کنت رلی بر آن ها ندارد. خصایص شخصی همکاری گریز، فاصله ی تعاملی، ذهنیت منفی و کنترل مرکزی ضعیف نیز از جمله شرایط علی مدل برای شکل گیری همکاری شکننده است. پیامد چنین تعاملاتی این است که حتی اگر هنجارها و قواعد روشنی در مجتمع وجود داشت باشد و انضباط حاکم باشد، این شرایط بسیار ناپایدار است و در صورت وجود اقلیت مفت بران، به سادگی خیر جمعی مزبور می تواند نابود شود.
تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. در نتیجه جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است و مفهوم ""سبک زندگی"" چنین خصایصی را داراست. مفهوم سبک زندگی را می توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب های گوناگون و پیچیده مواجه می سازد و در این پژوهش سبک زندگی مدرن شامل: اعمال و کار ها، روش ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. هدف اصلی این مطالعه تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن است. در این رابطه، متغیر های سرمایه فرهنگی به عنوان فرضیه اصلی و متغیرهای زمینه ای به عنوان فرضیه های فرعی با گرایش به سبک زندگی مدرن بررسی شده است . در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش و اجرای پرسشنامه در میان 451 نفر از جوانان که براساس روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در شهر شیراز انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و برای آزمون مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس و نهایتاً رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ضریب تبیین (15/٠ R²= )، 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی تبیین می شود.
عوامل مؤثر بر جلب مشارکت شهروندان در تامین مالی خدمات شهری از طریق بخش سوم، وقف (مطالعه موردی شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در خلال قرون و اعصار شکوفایی تمدن اسلامی، وقف همواره بسیاری از نیازهای خاص جامعه را تأمین می نموده و ارائه برخی کالاها و خدمات که در اقتصاد مدرن از آنها به عنوان کالاهای عمومی یاد می شود، تا مدت ها – قبل از اینکه ارائه آنها را دولت ها بر عهده گیرند- بر دوش واقفین و از طریق موقوفات بوده است. نمونه هایی مانند کاروانسراها، آب انبارها، زاویه ها، بیمارستان ها، حوزه های علوم دینی و... شواهدی بر این مدعاست. اما متاسفانه این امر امروزه کم رنگ شده و باید علت یابی شود. این در حالی است که تامین مالی بخش عمومی به این طریق از روش های مناسب به لحاظ آثار جانبی است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی یا AHP به تبین انگیزه های اصلی وقف در مسیر تامین مالی خدمات شهری در اصفهان و موارد اصلی کاربرد مورد نظر پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که انگیزه های اصلی وقف در اصفهان، به ترتیب تامین پاداش اخروی، ارزش های انسانی، کسب شهرت و عزت، افزایش ساختار پایدار شهری، تعلقات اجتماعی، مهارت یابی، انگیزه های حمایتی، اعتماد به سازمان های متولی و سهولت در فرایند وقف بوده اند. الویت کاربردها نیز در این ارتباط به ترتیب عبارت بوده اند از تامین بهداشت و سلامت، امور فرهنگی، حمل و نقل عمومی، اماکن شهری، محیط زیست، احداث گذر، احیای بافت فرسوده شهری، مبلمان شهری و تامین نظم و امنیت.
بررسی تأثیر نحوه عملکرد سازمان های رسمی بر اعتماد نهادی شهروندان (مورد مطالعه : جوانان شهر یاسوج)
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی از الزامات زندگی اجتماعی در دوران مدرن محسوب می شود. یکی از مهمترین انواع اعتماد، اعتماد نهادی است. اعتماد نهادی، بیانگر اعتماد مردم به نهادها و سازمانهایی است که وظیفه تدوین، اجرا و نظارت بر قانون، اطلاع رسانی و تأمین نیازهای اساسی مردم را بر عهده دارند. در این مقاله تأثیر کیفیتِ عملکردِ خودِ این نهادها بر اعتماد نهادی جوانان شهر یاسوج مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، متغیر عملکرد مناسب دادگاه ها بالاترین همبستگی مثبت و مستقیم را با میزان اعتماد به نهادهای سیاسی و غیر سیاسی داشته است. همبستگی متغیرهای میزان عدم پایبندی به قوانین، احساس افزایش جرایم اجتماعی، رواج پارتی بازی و رسانه های خارجی با هر دو نوع اعتماد، منفی و معنی دار بوده است. بر اساس نتایج رگرسیون، متغیرهای پیش گفته توانسته اند 42 درصد از واریانس اعتماد به نهادهای سیاسی، و متغیرهای عملکرد مناسب دادگاه ها و میزان عدم پایبندی به قوانین توانسته اند 21 درصد از اعتماد به نهادهای غیرسیاسی را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رعایت قواعد و قوانین داخلی توسط مسئولین و مردم، به ویژه، عملکرد مناسب دادگاه ها بیشترین تأثیر را بر میزان اعتماد نهادی پاسخگویان دارد.
مطالعه و ارزیابی بافت های مختلف شهری با رویکرد منشور نوشهر گرایی (نمونه موردی: شهر تبریز )
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر شهرسازی بیشتر تحت تأثیر دو مکتب فلسفی مدرنیسم و پست مدرنیسم بوده است که هر یک به سهم خود تغییرات بسیاری در سیمای کالبدی و اجتماعی شهرهای جهان ایجاد کرده اند. آنچه مدرنیسم در شهر و شهرسازی از خود به جای گذاشت، توسط پست مدرنیسم ها با انتقاد جدی روبرو شد. گذر از مکاتب مدرنیسم و پست مدرنیسم باعث ایجاد مکاتب پایداری و توسعه پایدار در اواخر قرن 20 شد که رویکردی جدید به مسایل شهری و زیست محیطی دارد. دو انگاره شهر فشرده و رشد هوشمند را می توان از مصادیق توسعه پایدار شهری معرفی کرد که توسعه نظریات پایداری باعث ایجاد یک رویکرد پایداری در اکثر تفکرات شهرسازی به ویژه تفکر نوشهرگرایی شده است. نوشهرگرایی به عنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامه ریزی شهری در انتقاد به شهرسازی دوران معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیر انسانی و ماشینی است شکل گرفته است.رشد سریع شهر تبریز در طی سال های اخیر باعث ایجاد نیازهای فراوانی در محلات و بافت های شهری و ایجاد بافت های جدید از جمله بافت های حاشیه ای شده است. وجود بافت های فرسوده و حاشیه ای شهر و نفوذ تفکرات سنتی و مدرنیستی و تقلیدهای کلیشه ای در تهیه طرح های توسعه شهری و ایجاد بافت های جدید شهری باعث ایجاد مشکلات عدیده در شهر تبریز شده است که این مشکلات را نیز می تواناز مسائل و مشکلات مد نظر این پژوهش بیان کرد.در این تحقیق با استفاده از مطالعات تطبیقی بافت های مختلف شهری از نظر میزان انطباق با اصول منشور نوشهر گرایی بررسی شد که نتایج حاکی از انطباق حداکثری بافت های طراحی شده(محله زعفرانیه)با اصول منشور نوشهر گرایی است.
تحلیل تجربی تأثیر فرم شهر بر رفتار سفر خانوارها در محلات مختلف شهری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم شهر تأثیر بسیار زیادی بر رفتار سفر و وابستگی خانوارها به اتومبیل شخصی و نیز بر مصرف سوخت های فسیلی در بخش حمل و نقل دارد. از آنجایی که کاهش مصرف سوخت های فسیلی از مهم ترین اهداف توسعه پایدار است، شناخت و بررسی فرم های شهری مختلف و تأثیر گذار بر الگوی سفر و در نتیجه مصرف سوخت های فسیلی از موضوعات بسیار مهم است.
با در نظر گرفتن این ضرورت، مقاله حاضر یافته های یک تحقیق تجربی در ارتباط با تأثیر متغیرهای فرم شهری بر رفتار سفر ساکنین و همچنین مالکیت اتومبیل را بیان کرده است. در بررسی این تأثیر متغیرهای فاصله از مرکز شهر، زمان پیاده روی تا حمل و نقل عمومی، اختلاط کاربری و تراکم به عنوان متغیرهای فرم شهری مورد مطالعه قرار گرفته اند. همچنین متغیرهای فراوانی، زمان، طول و وسیله سفر به عنوان متغیرهای رفتار سفر مورد پژوهش قرار گرفته اند.
در این ارتباط سه محله شهری کلان شهر شیراز، با خصوصیات مختلف فرم شهری انتخاب شده اند. برای دستیابی به اطلاعات مربوط به متغیرهای فرم شهری، به غیر از زمان پیاده روی تا حمل و نقل عمومی، از نقشه های GIS شهر و در ارتباط با متغیرهای رفتار سفر و همچنین زمان پیاده روی تا حمل و نقل عمومی، از پرسشنامه استفاده شده است. تعداد پرسشنامه های این تحقیق 260 پرسشنامه است. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای فرم شهری و رفتار سفر و همچنین مالکیت اتومبیل از تحلیل همبستگی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر وجود ارتباط بین متغیرهای فرم شهری و رفتار سفر است، و خانوارهای ساکن در محله های نزدیک به مرکز شهر، با تراکم و اختلاط کاربری بالا، رفتار سفر متفاوت تری با ساکنین سایر محله ها دارند.
سنجش نگرش زنان شهر یزد درباره ی آپارتمان نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آپارتمان نشینی مانند بسیاری از دیگر مظاهر شهرنشینی، بیش از آنکه از دل جامعه ی ما جوشیده باشد از غرب اقتباس شده است. گسترش روزافزون این پدیده می تواند پیامد های مثبت و منفی زیادی به همراه داشته باشد. در جامعه ی ما چون زنان معمولاً کمتر از مردان شاغلند و بیشتر در محیط خانه و آپارتمان هستند، بنابراین تجربه ی زندگی در این محیط ها باعث شکل گیری نگرش خاصی نسبت به آپارتمان نشینی در ذهن آنها می گردد. از آنجا که نگرش ها می توانند روی رفتار، سلامت روانی و ذهنی افراد، روابط اجتماعی، استحکام خانواده و دیگر ابعاد زندگی تأثیرگذار باشند، بنابراین با توجه به این تأثیرات بررسی نگرش نسبت به آپارتمان نشینی دارای اهمیت است. روش این تحقیق پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری دومرحله ای که درمرحله اول خوشه ای ودرمرحله دوم درداخل خوشه های انتخابی به روش سیتماتیک زنان انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند از ۳۸۴ نفر از زنان متأهل شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق بیانگر آنست که میانگین نگرش زنان شهریزد نسبت به آپارتمان نشینی، از حد متوسط پایین تر است. وزنان آپارتمان نشین در مقایسه با زنان ویلایی نشین، نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند. همچنین، زنان غیر بومی در مقایسه با زنان بومی، نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند.واین تفاوت ها ازنظر آماری معنادار است. و زنان شاغل نیز در مقایسه با زنان غیر شاغل نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند اما این تفاوت ازنظر آماری معنادارنیست. از سویی دیگر، بین متغیرهای سن و بعد خانوار و نگرش نسبت به آپارتمان نشینی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. در حالیکه بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و نگرش نسبت به آپارتمان نشینی رابطه معناداری وجود ندارد.
سنجش رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری از دیدگاه گاربران؛ مطالعه موردی پارک بانوان شمس تبریزی
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش، رفاه شهروندان و پذیرش انجام امور تعهدات و مسئولیت نخواهد شد. امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، ارتباط متمایز تری با فضا برقرار می کنند. این تحقیق به سنجش میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری در بین زنان مراجعه کننده به پارک بانوان شمس شهر تبریز پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی و در قالب مطالعات پیمایشی است. از نظر زمانی مقطعی بوده و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای هجده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 114 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه معیارهای امنیت محیطی هم گسترده بوده و هم از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به جایگاه زنان در جوامع کنونی و محدودیت ها- شاخصه ها را تا حدودی پررنگ تر نمود تا احساس امنیت محیطی در بخش های مختلف فضاهای شهری به ویژه پارک ها و فضاهای گردشی در ساعات مختلف شبانه روز برای زنان فراهم شود. عواملی همانند طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمان های مجاور، نحوه توزیع کاربری های مختلف در درون پارک(چیدمان عناصر)، مکانیابی و نحوه دسترسی به پارک و احساس امنیت و آرامش روانی در پارک با افزایش رضایتمندی پاسخگویان از حضور در پارک بانوان رابطه معناداری دارد.
تحول هویت اجتماعی، پیامد معماری و شهرسازی نوگرا در شهرهای نفتی خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سدة گذشته تقابل با غرب باعث مقاومت هایی در برخی کشورهای پیرامونی شده و بحث های جدی در حوزة هویت آنها ایجاد کرده است. در ایران نیز ابزار این تقابل در ارایة چارچوبی متمرکز به صورت هویت ملی دیده شده که نادیده گرفتن هویت های منطقه ای را در پی داشته است. حال آنکه هر یک از این نقاط دارای ویژگی های خاص و حتی رویارویی متفاوتی با نوگرایی بوده اند که خوزستان به واسطه اکتشاف نفت و تجربة منحصر به فردی در نوگرایی، یکی از این مناطق است.
لذا این پژوهش با این فرض که نظریة هویت اجتماعی دارای قابلیت هایی است که می تواند این نقیصه را پوشش دهد سعی می کند با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و بایگانی ها به ارایة الگویی از هویت در قالب هویت اجتماعی بپردازد که علاوه بر ابعاد هویت ملی ایران همچون دین و سیاست، ویژگی های منطقه ای هویت ساز از جمله فرهنگ، تمدن، سنت و محیط هر منطقه از کشور و قابلیت تبیین تحولات ایجاد شده در هر هویت را نیز در بر داشته باشد. سپس با استفاده از آن، سؤال اصلی پژوهش که چگونگی تأثیر معماری و شهرسازی نوگرا بر تحول هویت در شهرهای نفتی خوزستان است را پاسخ می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جامعة عشایری و روستایی خوزستان به راحتی جذب تمدن غرب شده و با آن سازگار شده اند که منجر به تحول تدریجی هویت سنتی و شکل گیری هویتی جدید در شهرهای نفتی شده است. تعمیم این موضوع برای کشور ما - که بخش عمده ای از آن را مردم عشایری و روستایی تشکیل می داده است – می تواند در ایجاد نگاهی نو به هویت یابی معماری و شهرسازی مفید باشد.
مطالعه ی نگرش ها و رفتارهای اجتماعی و جمعیتی زنان حاشیه نشین شهر ایلام (مورد مطالعه: نواحی بان برز، بان بور و سبزی آباد شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر ایلام تجربه ی شهری شدن سریع را پشت سر گذاشته و دارای بافت حاشیه قابل توجهی است. اغلب مطالعات مرتبط با حاشیه ها که حجم قابل توجهی را در دهه های گذشته به خود اختصاص داده است، به مسائل عام این مناطق و اغلب از دید مردان یا مردانه پرداخته اند. این پژوهش به بررسی نگرش ها و رفتارهای اجتماعی زنان حاشیه نشین شهر ایلام نسبت به زندگی شهری و مسائل محلات خود می پردازد. مطالعه بر مبنای رهیافت جامعه شناختی، به بررسی نگرش ها و گرایش ها و رفتارهای زنان حاشیه نشین پرداخته است و تأثیر برخی متغیرهای مستقل همچون سن، تحصیلات، تأهل، مهاجرت رضایت مندی یا عدم رضایت از زندگی، تعلق شهروندی بر رفتارهای باروری، ازدواج و مشارکت و روابط اجتماعی زنان حاشیه نشین را مورد کنکاش قرار داده است.
روش انجام این تحقیق، پیمایشی با رویکرد مقایسه ای و از نظر زمانی مقطعی است. برآورد حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان انجام گرفته است. در این پژوهش، از روش نمونه گیری سهمیه ای – اتفاقی ساده استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که زنان و خانوارهای آن ها، کسب درآمد و به دست آوردن شغل بهتر و پس از آن، ادامه ی تحصیل فرزندان خود را مهم ترین دلایل مهاجرت به شهر می دانند. تمایل به مشارکت (مشارکت بالقوه) بسیار بالاست. همچنین دلیل اصلی که زنان را به سمت فرزند آوری بیش تر می کشاند، احترام اجتماعی در دوران بارداری و فرزند آوری است.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به جابه جایی سکونتی در بافت قدیم خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جابه جایی ها به مثابه پارادایم معاصر در علوم اجتماعی، ناظر به بررسی جابه جایی افراد، ایده ها و اشیا و همچنین دلالت های اجتماعی گسترده تر این جابه جایی هاست. جابه جایی های سکونتی درون شهری به مثابه یکی از انواع بسیار متداول جابه جایی، عامل مهمی در ایجاد تغییرات اساسی در حوزه های مختلف شهری است. تغییر محل سکونت در درون شهرها نقش مهمی در تغییر نظام های شهری و ساختار فضایی شهری دارد. عوامل مختلفی در سطح فردی، اجتماعی، کالبدی، فضایی، اقتصادی، فرهنگی و ترکیبی از آنها زمینه ساز این جابه جایی هاست. این پژوهش به صورت پیمایشی بر روی 240 پاسخگوی ساکن در محله های قدیمی خمینی شهر با هدف سنجش میزان گرایش به نقل مکان به محله های جدید شهر و شناسایی عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که در مجموع ساکنان این محله ها گرایش متوسطی به جابه جایی دارند، اما نهایتاً حدود 65% تمایل خود و خانواده شان را برای جابه جایی به محله های جدید ابراز کرده اند. نتایح تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که سه متغیر رضامندی از محل سکونت و سرمایه اجتماعی و اهمیت حفظ حریم خصوصی، وزن بیشتری در تبیین گرایش به جابه جایی به محله های جدید در خمینی شهر دارد. نتایج رگرسیون لجستیک نیز مؤید نتایج مذکور است.
دیپلماسی شهری، تحلیل نقش شهرها به عنوان بازیگرجدید عرصه روابط بین الملل
حوزههای تخصصی:
همگام با جهانی شدن و با رشد فنآوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی، شهرها درفضایی متشکل ازجریانها به بازیگران اصلی حوزه ارتباط واقتصاد جهانی تبدیل شده اند. تمرکز و همگرایی حوزه های مختلف درشهرها نشان دهنده حرکت سریع جهان به سمت شهری شدن و توسعه هرچه بیشتر کلانشهرها و تبدیل آنها به شهرهای جهانی و در نهایت جهان شهرها است. دراین فضا، شهرها باارتقاء جایگاه اقتصادی، سیاسی، فن آوری، فرهنگی و زیر ساختی خود از توان، نفوذ و اعتبار کافی برای اجرای فعالیت های دیپلماتیک برخوردار می شوند و درراستای فعالیت های خود شکل نوینی از دیپلماسی را نمایان می سازند که از آن با عنوان دیپلماسی شهری یاد می شود. این مقاله از حیث ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است و تلاش دارد به شیوه اسنادی و در چارچوب بحث دیپلماسی شهری، نقش و کارکرد شهرها را به عنوان بازیگران جدید روابط بین الملل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرها با ایفای نقش فراملی خود در زمینه های امنیت، توسعه, اقتصاد، فرهنگ، شبکه سازی، و حضور در سازمانهای بین المللی به بازیگرانی فعال در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده اند.
تأثیر مشارکت بر نوآوری در شهر تهران: مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر عامل مشارکت در ارتقای نوآوری در شهر تهران با مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس است. همچنین از اهداف دیگر این تحقیق ارزیابی وضعیت فعلی مشارکت شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای ارتقای آن است. روش تحقیق این پژوهش آمیخته تبیینی است که مطالعات کمی و کیفی را دربرمی گیرد و بر مبنای تفکر سیستمی انجام می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل 105 نفر از کارشناسان پارک مذکور است و در این میان 68 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات به دست آمده از مطالعات کمی(پرسشنامه با آلفای کرونباخ 825%) از طریق آنالیز توصیفی و استنباطی و همچنین اطلاعات بدست آمده از مطالعه کیفی(مصاحبه با 8 نفر از کارشناسان پارک) از طریق کدبندی و آنالیز موضوعی تحلیل و مدل نهایی مطابق نتایج تحلیل ها ترسیم شد. نتایج بدست آمده از تحقیق نیز نشان می دهد که عوامل مختلفی بر مشارکت افراد در شهرها تاثیرگذار است از جمله این عوامل می توان به ثبات اقتصاد کلان، حمایت های نهادهای مالی، دیدگاه های مدیریتی، دانش افراد، تمایل به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به اطلاعات، رسانه ای کردن مشارکت و ایجاد پارکهای علمی و فناوری اشاره کرد.این عوامل با تقویت مشارکت، بر شاخص های نوآوری در شهرها تاثیرگذار است. همچنین مشخص شد که وضعیت فعلی عامل مشارکت در شهر تهران مساعد نیست و این عامل نوآوری را بطور چشمگیری ارتقاء نمی دهد.
تحلیلی بر فرهنگ شهروندی با تأکید بر آموزشهای شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به فرهنگ شهرون دی و آم وزش آن، رویک ردی نوین است که بیش تر کش ورهای توسعه یافته به آن پرداخته اند و نتایج مؤثر آن در توسعه ی پایدار، رفاه و پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی، باعث شده که کشورهای در حال توسعه نیز ضرورت آن را درک کرده و زمینه ی آموزش و تحقیق آن را فراهم آورند.
هدف از این تحقیق، بررسی فرهنگ شهروندی با تأکید بر آموزش های شهروندی توسط شهرداری شهر آران و بیدگل است. در این مقاله فرهنگ شه روندی با ابعادی چون مسؤولیت پذیری، مشارکت جویی و رعایت قوانین و مقررات سنجیده شده است. روش تحقیق، پیمایشی است و نمونه ی مورد مطالعه ۱۸۰ نفر از شهروندان شهر آران و بیدگل هستند و پرسش نامه ها به صورت نمونه گیری سهمیه ای بین شهروندان تقسیم شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه ها نشان می دهد که بین آموزش های شهروندی با میزان پای بندی به فرهنگ شهروندی رابطه ی مستقیمی وجود دارد و آموزش آموزه های شهروندی نقش مؤثری در پای بندی مردم به فرهنگ شهروندی داشته است. طبق نتایج به دست آمده از جدول ماتریس همبستگی، یعنی ضریب همبستگی (۱۷/۰)، بین آموزش های شهرداری با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی در جامعه رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر، آموزش های شهرداری می تواند در افزایش میزان پایبندی مردم به فرهنگ شهروندی نقش بسزایی داشته باشد. همچنین، از میان ابعاد سه گانه ی آن، آموزش های شهرداری در افزایش میزان مسؤولیت پذیری شهروندان، با ضریب همبستگی (۳۳/۰)، بیش تر نقش داشته است اما در مورد ابعاد مشارکت جویی و قانونمندی همبستگی معناداری وجود ندارد.
بررسی نقش ارتقاء روستاها به شهر در توسعه نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان ایج(شهرستان استهبان)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر توسعه و تقویت شهرهای کوچک همواره بعنوان راهبردی برای توسعه منطقه ای و روستایی مورد توجه قرار گرفته و چنین بیان می شود که این شهرها بعنوان مکانهای مرکزی، بیشترین روابط را با سکونتگاههای روستایی اطراف خود برقرار می سازند، لذا پتانسیل آنرا دارند تا در توسعه نواحی روستایی ایفای نقش کنند. در ایران در پی سیاست تبدیل روستاها به شهر بسیاری از نقاط روستایی به شهر ارتقاء یافته و در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی بعنوان شهرهای کوچک بشمار می آیند. از جمله این شهرها شهر کنونی ایج واقع در شهرستان استهبان(استان فارس) است که در سال 1381 به نقطه شهری ارتقاء یافته است. لذا در پژوهش حاضر تلاش گردیده به این سوال کلیدی پاسخ داده شود که « آیا ارتقاء ایج به نقطه شهری توانسته نقش موثری در توسعه نواحی روستایی دهستان داشته باشد؟». روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی و میدانی است. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در روستاهای دهستان ایج است که با بهره مندی از روش کوکران تعداد 270 خانوار بعنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که ارتقاء ایج به نقطه شهری توانسته نقش موثری در توسعه روستاهای این دهستان داشته باشد که البته در خصوص نقش شهر بر شاخص های مورد در بین روستاها تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین مراجعه و ارتباط روستائیان به شهر ایج با ارزیابی آنها از نقش این شهر در توسعه روستایی و نیز رضایت مندی آنها از شهر شدن ایج، رابطه معنادار مستقیم آماری وجود دارد.
ظرفیت سازی اجتماعات محلی به مثابه ی رویکردی در توانمندسازی نهادهای اجتماعی
حوزههای تخصصی:
ظرفیت اجتماعات محله ای رویکردی سیستماتیک بر مبنای مقیاس زمان بندی است که دربرگیرنده ی رهبری، قلمرو اجتماعی، فعالیت های فردی، تغییرات سازمانی و نهادی است تا رفاه افراد، سازمان ها و اجتماعات محلی را پایه ریزی نماید. هر فرایندی از ظرفیت سازی می باید ارزش ها را تشخیص دهد و بر پایه ی مهارت های موجود، دانش و استعدادهای مردمی شکل بگیرد. برخی محققان بر این باورند که ظرفیت اجتماعات می تواند به عنوان ابزاری برای حمایت از مسائل مرتبط با ساختارهای پیش روی اجتماعی و انسانی، ابزار اجتماعی برنامه ریزی و ابزاری جهت توانمندسازی به کار رود. برخی دیگر مشخصاً فرایند ظرفیت سازی اجتماعات محلی را در تغییرات سیستمی و ساختاری وسیع تری در نظر می گیرند؛ حال آنکه عده ای دیگر معتقدند که این مفهوم و تغییراتش تنها در سطح «اجتماعات محلی» قابل اجراست. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی ضمن مرور ادبیات نظری مطرح در این زمینه و ریشه های نظری آن با هدف تبیین مفهوم ظرفیت اجتماعات محلی و ارزیابی کیفی آن، تجاربی از مدل های اجرایی را مورد بررسی قرار داده شود و در نهایت با ارزیابی قلمروهای ظرفیت سازی و طبقه بندی آنان در حوزه های مشخص، به تدوین شاخص های مرتبط در اجتماعات محلی با در نظر گرفتن سطح تحلیل بپردازد. نتایج بررسی ها نشان داد که این رویکرد تأثیر قابل توجهی بر توانمندسازی افراد و گروه ها از طریق مشارکت و درگیر کردن ذی نفعان به وسیله ی پذیرش برنامه های مشخص در اجتماعات محلی، ارتقای مهارت و دانش، افزایش پیوندهای اجتماعی و ارتباطات با استفاده از مباحثه ها در اجتماعات محلی و بسیج منابع به منظور رفع نیازهای مربوط به اجتماعات محلی برجای می گذارد.