فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
تجربه کنارگذاری فضایی زنان بر حسب نوع پوشش در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تجربه کنارگذاری فضایی زنان در شهر تهران می پردازد. پس از صورت گرفتن 20 مصاحبه از زنانی با سن 18-50 سال -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- و دسترسی به اشباع نظری، گروه های مختلفی از سنخ های پوشش و جایگاه های اجتماعی تحت پوشش قرار گرفتند. سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش نظریه مبنایی مقوله بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. مقوله محوری ""تمایل به قبض و بسط فضایی قلمروی هویت"" نام گرفت. تمام زنان اعم از محجبه و شل حجاب، آراسته و نامرتب یا با پوشش های خارج از عرف مدعی داشتن چنین تجربه ای از طرف زنان و مردان دیگر متعلق به سطوح گوناگون سواد و طبقه اجتماعی بودند و با توجه به سن و روحیه و تجربه های قبلی خود راهکارهای متنوعی را در زندگی روزمره به کار می گرفتند که شامل پرهیز از موقعیت یا بی اعتنایی به آن، برقراری گفتگو، مشاجره و مانند آن می شد. با تمام این اوصاف تجربه کنارگذاری به بخش مسلمی از زندگی روزمره بدل می شود که زنان به مرور به آن خو می گیرند.
مطالعه وضعیت کمی تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز
بررسی تأثیر دینداری درونی و بیرونی بر انسجام ملی (مطالعه موردی: شهروندان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد انسجام ملی به عنوان یکی از ابعاد اصلی همبستگی اجتماعی، از جمله دغدغه های جدی کشورهای مستقل بوده و از مهم ترین فواید آن، برقراری امنیت ملی است که ارتباط عمیقی با چگونگی پیوند مردم با یکدیگر و مردم با حاکمیت، در قالب انسجام سازی درون یک کشور دارد. امروزه بازشناسی و بازسازی عوامل کانونی مؤلفه های پویا و پایدار «انسجام ملی»، یک ضرورت علمی و الزام پژوهشی است. در این راستا، یکی از عوامل تأثیر گذار بر انسجام ملی در ایران، میزان دینداری موجود در شهروندان جامعه است. این مقاله تلاش دارد ارتباط نظری بین دو مفهوم انسجام ملی و دینداری را در بین شهروندان شهر مشهد، واکاوی کند. پژوهش حاضر با تقسیم دینداری به دو نوع درونی و بیرونی و با استفاده از روش پیمایشی، نشان می دهدکه افزایش دینداری درونی باعث افزایش میزان انسجام ملی شهروندان می شود، این در حالی است که دینداری بیرونی رابطه معناداری با انسجام ملی ندارد.
بررسی تطبیقی سبک زندگی ساکنان بافت قدیم و جدید در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافت های سنتی و کهن آن نمود می یابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافت هایی که حکم شناسنامه ی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی می شوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافت های جدید شهر با شاخص های مدرن شکل یافته و روز به روز به حجم و اهمیت آن افزوده می شود. بخصوص امروزه با تغییر شیوه ی زیستن افراد، حضور عناصر زندگی مدرن و سبک زندگی شهرنشینی، این مسأله اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد. سبک زندگی مفهومی اساسی در زندگی افراد است که بیانگر عقاید، گرایشات و شیوه های تفکر آنان است و در واقعیت نمود پیدا می کند. اهمیت یافتن انتخاب در جامعه ی ایران بیش از هر چیز در عرصه ی کالاهای مادی و مصرفی درحال وقوع است و تغییر چهره ی شهرهای بزرگ ایران و روند فزاینده ی توجه به سطحی ترین بخش مصرف این مسأله را به خوبی بیان می دارد. بنابراین این مقاله به بررسی سبک زندگی در دو بافت قدیم و جدید در شهر کاشان با جامعه ی آماری مورد مطالعه، می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه500 نفر تعیین و پرسشنامه به طور مساوی از بین دو بافت قدیم و جدید شهر کاشان تکمیل شده است. همچنین از آمارهای استباطی (تی و من ویتنی) استفاده گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که بین سبک زندگی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پایبندی دینی، مصرف گرایی و سنت گرایی با بافت قدیم و جدید شهری رابطه وجود دارد.
جایگاه علوم اجتماعی در آموزش رشته شهرسازی؛ تحولات و چالشهای پیش رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تلاش های مستمر برای تعریف و تحدید رشته شهرسازی طی بیش از یک قرن گذشته در ابعاد معرفت شناسانه، جامعه شناسانه، نهادی و ... در جریان بوده است. مهمترین خصلت های مورد توافق این ابعاد برای شهرسازی فضا و مکان به عنوان موضوع اصلی رشته، تعدد موضوعات و تخصص های موجود در رشه شهرسازی و افزایش پیچیدگی های موجود در این رشته (میان رشته ای بودن)، آینده گرا بودن، رابطه بین دانش و عمل، سرشت مداخله گرا و بعد زمانی رشته شهرسازی، هستند. میانرشته ای بودن شهرسازی همواره به عنوان چالشی جدی برای این رشته مطرح بوده و هست و موجب سرگردانی دانشجویان و حتی حرفه مندان شده است. علوم اجتماعی از جمله تخصص هایی است که شهرسازی مرزهای خود را بر آن بنا نهاده است. رابطه بین آموزش شهرسازی و علوم اجتماعی از ابتدای شکل گیری آموزش شهرسازی تاکنون تحولات بسیاری را از سر گذرانده است. این تحولات در محتوای رشته و آموزش شهرسازی طی این دوران، در چهار دوره اصلی قابل بررسی است: دوره اول سیطره کالبدی- طراحانه بر آموزش شهرسازی و حضور کمرنگ علوم اجتماعی در محتوای آموزشی دانشگاه ها (اوایل قرن بیستم تا 1950)، دوره دوم تسلط علوم اجتماعی بر آموزش شهرسازی و به حاشیه راندن محتوای کالبدی برای آموزش دانشجویان شهرسازی (1970 تا 1990) است. در دهه 1990 با محوریت یافتن موضوع محیط و برنامه ریزی محیطی، علوم اجتماعی تاحدی در محتوای آموزشی تضعیف شده و در نهایت در دوره آخر از سال 2000 تاکنون در محتوای آموزشی اغلب کشورها سعی شده است
عوامل تأثیرگذار بر مشارکت جوانان روستایی در زمینه توسعه کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مشارکت جوانان روستایی در زمینه توسعه کشاورزی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این مشارکت بوده است. روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که با رویکرد پیمایش پرسشنامه ای به انجام رسیده است. جامعه آماری این تحقیق را جوانان روستایی شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 175 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردیدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با دریافت دیدگاه های متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای دستیابی به ابزارهای پژوهش انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 85/0 به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که مشارکت بیشتر جوانان، در سطح متوسط است. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها نشان از آن داشت که بین میانگین مشارکت جوانان روستایی در زمینه توسعه کشاورزی با توجه به جنسیت و شرکت در آموزش های ترویجی، اختلافی معنی دار وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به اشتغال در فعالیت های کشاورزی، عوامل انگیزشی مؤثر در مشارکت، استفاده از منابع اطلاعاتی و ارتباطی و مسیرهای شان، میزان اراضی زراعی و سن، تبیین کنندة 7/56 درصد از تغییرات در میزان مشارکت جوانان در زمینة توسعه کشاورزی است.
تبیین جامعه شناختی الگوی مصرف برق شهروندان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله انرژی و استفاده بی رویه از آن از مهم ترین مسائل محیط زیستی در جهان امروز قلمداد می شود. استفاده بیش ازحد از منابع انرژی بحران هایی نظیر آلودگی آب و هوا، و از بین رفتن انرژی های تجدیدناپذیر را به همراه دارد و درنتیجه، بسیاری دولت ها درصدد تغییر نحوه مصرف انرژی برآمده اند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و نگرش و دانش مصرف انرژی در تبیین رفتار مصرف برق است. مطالعه حاضر درباره مشترکان خانگی ساکن در مناطق شهری در سال 93 صورت گرفته است که تحت پوشش شرکت توزیع نیروی برق استان مازندران بوده اند. مطالعه با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. برای تعیین نمونه، از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و 437 نفر از مشترکان نمونه تحت بررسی را تشکیل داده اند. ابزار این تحقیق پرسش نامه بوده است. یافته ها نشان می دهد که افراد تحت مطالعه رفتار مصرف برق مطلوبی داشته اند. علاوه براین، یافته ها نشان می دهد افراد از دانش مصرف انرژی نسبتاً خوبی برخوردارند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که از بین متغیرهای تحقیق، فقط بین متغیرهای تحصیلات و دانش مصرف انرژی با رفتار مصرف برق رابطه ای مشاهده نشده است. نهایتاً، دلایل فقدان رابطه بین تحصیلات و دانش مصرف انرژی و رفتار مصرف برق تببین شده است.
ارزیابی عملکرد بوستان های زنان در ارتقای عدالت جنسیتی در شهرهای اسلامی؛ نمونة موردی: بوستان مادر آزادگان، منطقة 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرسازی مردانه و محیط های نامطلوب شهری سبب شده است که بهره مندی زنان از فضاهای عمومی شهری کاهش یابد و نوعی از بی عدالتی در جامعه حاکم شود. این پژوهش به منظور بررسی عملکرد بوستان زنان در ارتقای عدالت جنسیتی در شهرها، به صورت موردی در بوستان مادر پارک آزادگان واقع در منطقة 15 شهر تهران انجام شده است. نتایج این پژوهش شهری راه بردی بر پایة روش تحقیق ارزیابی و هم بستگی نشان می دهد که دسترسی، آزادی حضور، و امنیت از دید زنان مهم ترین شاخص های دست یابی به عدالت جنسیتی است و میان این شاخص ها و عملکرد بوستان زنان در دست یابی به عدالت جنسیتی رابطة معنادار وجود دارد. بنابراین احداث و توسعة بوستان های زنان به سبب ایجاد بستری مناسب برای گذران اوقات فراغت و محیط هایی سرزنده و فعال در افزایش حضور انتخابی زنان در فضاهای شهری و برقراری تعاملات اجتماعی آنان مؤثر است و به این دلیل افزایش سهم زنان از فضاهای شهری راه کاری عملی برای دست یابی به عدالت جنسیتی در کشورهای اسلامی به شمار می رود
جایگاه مشارکت های مردمی در طرح های توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
تحولات فراوانی که در نظام جهانی خصوصا در دهه اخیر، به وقوع پیوسته، بیانگر این واقعیت است که با پیشرفت وسایل ارتباطی جمعی و کارایی فزاینده و روزافزون رسانه های گروهی، سرعت و کیفیت تحولات در دنیای امروز بسیار افزایش یافته است. به اذعان بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان، دگرگونی نظام های مختلف و تقسیم بندی های جهانی در سال های اخیر دارای مشخصات ویژه ای است که از جمله آنها می توان از نقش فزاینده مردم در صحنه اداره امور جوامع، سخن به میان آورد...
بررسی ابعاد اثربخشی سازمان های مالی اجتماع محور بر توسعه اجتماعی – اقتصادی نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در جهت ایجاد نظامی کارآمد برای تامین مالی روستایی متناسب با رویکرد اجتماع محور، نهادسازی های جدید و بازساخت نهادهای مالی فعلی از ضروریات مهم تامین مالی روستایی در جهت نیل توسعه روستایی شناخته شده است. در این راستا؛ مطالعه حاضر با بهره گیری از پارادایم کیفی و روش تحلیل محتوا سعی در شناخت ابعاد اجتماعی – اقتصادی تاثیرگذاری انجمن های مالی بر توسعه روستایی دارد. از اینرو 30 نفر از اعضاء انجمن ها به شیوه گلوله برفی انتخاب شده و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق و مشاهده مستقیم، داده ها گردآوری شده و در چارچوب تحلیل محتوای کیفی (رهیافت قیاسی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. داده های پژوهش شامل متن مصاحبه ها؛ بصورت واحدهای معنی تقسیم و سپس با فشرده سازی در ذیل مضمون های اصلی ای که از ادبیات نظری پژوهش انتزاع شده اند؛ دسته بندی گردیده اند. یافته ها نشان می دهد که در بعد اجتماعی، انجمن ها بر سرمایه های انسانی (بهداشت، آموزش، مهارت)، اجتماعی (مشارکت، حمایت، اعتماد، انسجام، آگاهی)، فرهنگی (آشنایی با افراد و مکان ها، حفظ سنت های بومی، حفاظت از محیط زیست و ابنیه فرهنگی) و نهادی (تسهیل بازاریابی، تامین اجتماعی، تقویت عملکرد شورای روستا، آشنایی با مسئولان محلی و عمکلردشان) و در بعد اقتصادی بر سرمایه های مالی (اعتبار، بیمه و پس انداز) و اقتصادی (تنوع درآمدی، کاهش هزینه اقتصادی، امکانات مادی) تاثیرگذار است.
سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
شهر
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی: