فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۸ مورد.
شاخص های شهروندی
امنیت غذایی و دسترسی به آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امنیت غذایی پیوسته بعنوان هدف اصلی سیاست های توسعه و دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه ای همواره بعنوان یکی از محورهای اصلی توسعه و زیر ساخت مهم پرورش نسل های آینده کشور در بعد از انقلاب مورد تاکید بوده است. این مقاله با بهره گیری از روش اسنادی به بررسی ها رابطه بین سیاست های توسعه کشاورزی و امنیت غذایی بعد از انقلاب می پردازد و در پی آن است تا میزان موفقیت این سیاست ها را در ایجاد امنیت غذایی در سطح کلان و خرد دریابد. این بررسی نشان می دهد که هر چند دولت در چارچوب سیاست های توسعه روستایی و کشاورزی، اقدامات قابل توجهی را آغاز کرده و به ویژه این سیاست ها بویژه در سال های اخیر در افزایش میزان تولید بخش قابل توجهی از محصولات اساسی غذایی موثر بوده اند و حتی با اجرای طرح محوری گندم توانسته است به خودکفایی در این محصول راهبردی در سال جاری (1383) برسد، ولی در فراهم کردن امکان دسترسی پایدار به امنیت غذایی برای تمام افراد جامعه چندان توفیقی حاصل نشده است. به عبارتی درحالی که این سیاست ها تا حد زیادی سبب ارتقای امنیت غذایی ملی شده اند، ولی به علت وجود نابرابرهای پایدار درآمد و ثروت در توزیع و فراهم کردن بستر موثر و پایدار آن در سطح خرد (خانوار) موفق نبوده است.
"
بررسی فرهنگ و سواد تغذیه ای زنان در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش«فرهنگ و سواد تغذیهای زنان در شهر شیراز»بررسی شده است.برای انجام این تحقیق، 499 زن در سنین بالاتر از 15 سال با روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی انتخابی گردیدند.با توجه به اینکه زنان بعنوان مهمترین عامل در تهیه مواد غذایی و مشخص کردن سبد غذایی خانوار بمشار میآیند، بهمین جهت آگاهی آنها از کیفیت مواد غذایی و تأثیر آن بر سلامت و تأمین نیازهای بدن و نیز باورهای آنها در مورد نحوه استفاده از مواد غذایی، شیوه تهیه و نگهداری آنها، نقش عمدهای را در تغذیه خانوار ایفا میکند.
یافتهها نشان میدهد که با وجود آگاهی تعدادی از زنان از بهترین شیوههای مصرف مواد غذایی، باز هم استفاده از شیوههای مطلوب، چندان متداول نیست.بطور کلی، در انتخاب مواد غذایی، بیشتر از این که نیاز اعضای خانوار در نظر گرفته شود، در دسترس بودن مواد و ذائقه اعضای خانوار ملاک قرار میگیرد.
"
پیشرفت و عقب ماندگی در جهان معاصر: مقایسه نظریات اسمیت و مارکس با ماکس وبر و طرفدارانش
حوزههای تخصصی:
تبیین اینکه چرا نظام سرمایه داری معاصر فقط در جامعه های غربی ظهور و تکامل یافته است ضرورتاً به نظریات کارل مارکس و ماکس وبر مربوط می شود. به همین دلیل از جنگ جهانی دوم به بعد موضوع ارتباط و یا عدم ارتباط فکری میان ماکس و وبر از جمله مباحث عمده در جامعه شناسی نظری بوده است. در این رابطه‘ جامعه شناسان‘ بخصوص جامعه شناسان آمریکایی‘ تعابیر مختلف و متضادی از نظریه ماکس وبر در باب توسعه نظام سرمایه داری معاصر ارائه داده اند. اکثر جامعه شناسان‘ بالاخص طرفداران مکتب فونکسیونالیسم‘ کارل مارکس و ماکس وبر را نماینده درنظریه متضاد دانسته و اساساً ارتباطی میان نظریات آنان قائل نیستند. عده دیگر‘ در مقام آشتی دادن آنان در آمده و مدعی هستند که تحلیل مارکس و وبر تا حدودی مشابه و همانند است‘ تا جایی که از نجوای ماکس وبر با شبح کارل مارکس سخن گفته اند. در میان این گروه‘ جامعه شناسان انتقادی معاصر در آمریکا معتقدند که میان نظریه مارکس و وبر از لحاظ نظری نفاوتی اساسی نیست و اگر هم تفاوتی هست بیشتر ناشی از تأکید یا عدم تأکید آنان بر جنبه های گوناگون ساختهای اقتصادی و اجتماعی است. چون در مورد ارتباط فکری میان مارکس و وبر قبلاً بحثی هر چند خلاصه به زبان فارسی صورت گرفته است‘ به عقیده اینجانب ارائه ترجمه مقاله حاضر که حاوی نکاتی اساسی و جدید درباره این بحث قدیمی است حائز اهمیت است‘ بخصوص اینکه نویسنده مقاله در زمینه جامعه شناسی رشد و عقب ماندگی از جمله صاحب نظران به شمار می رود. گفتنی است که اینجانب فقط به ترجمه قسمت اول این مقاله که جنبه نظری داشته اکتفا نموده ام. در قسمت دوم‘ نویسنده سعی کرده است جنبه کاربرد تجربی نظریه خود را درباره جریان عقب ماندگی کشورهای آمریکای جنوبی نشان دهد
تغییرات اشتغال بر حسب تحصیلات شاغلان و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله تغییراتی که طی دوره 73-1365 در اشتغال رخ داده است، برحسب تحصیلات شاغلان و عوامل مؤثر بر آن بررسی میشود. این عوامل شامل تغییرات در بازار داخلی و خارجی، تغییر تکنولوژی یا تغییر در روابط بین بخشی، محدود کردن واردات به نفع تولید داخلی و تغییر در بهرهوری نیروی کار است. اثر این عوامل بر حسب سطح سواد شاغلان و به تفکیک بخشهای کشاورزی، صنعت، معدن و کل کشور مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تغییرات در اشتغال عمدتاً ناشی از بازار داخلی بوده است. این وضعیت تقریباً برای شاغلان مختلف برحسب تحصیلات به چشم میخورد. از طرف دیگر، نقش صادرات در اشتغال طی دوره مورد بررسی بسیار اندک بوده است.
"
دین در دنیای معاصر
بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر بیگانگی از کار در میان پرستاران شهر اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
افسانه جامعه صنعتی
حوزههای تخصصی:
بررسی تجربی شکاف دستمزدی مبتنی بر جنسیت در صنعت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: صنعت جدید بر نقش زنان از طریق مشاغل تولیدی تاثیر گذارده است. با افزایش تعداد زنانی که به بازار کار وارد می شوند، آشکار می گردد که جایگاه آنان با مردان یکسان نیست. هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختارهای دستمزد و نقش این ساختارها در شکاف مبتنی بر جنسیت است. بخصوص این سوال مطرح می شود که آیا بین زن و مرد در مواردی که دستمزد یکسان دارند، تفاوتی در دانش، مهارت و تواناییهایشان دیده می شود؟
روش: شرکت کنندگان در تحقیق حاضر 98 مرد از یک شرکت اتومبیل سازی و 98 زن از مجتمعهای صنایع نساجی به ترتیب در تهران و اصفهان بود. آنها از نظر دستمزد، تحصیلات و سابقه استخدام همتاسازی شدند و ابعاد شغلی آنان با یکدیگر بر حسب دانش، مهارت و استعداد (KSA) مقایسه شد. ابزار تحلیل شغل پرسشنامه تحلیل سمت (PAQ) بود.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که پس از همتاسازی، زنان از نظر KSA برتر از مردان بودند. به این معنی که زنان با دانش، مهارت و استعداد مشابه، دریافت کمتری از نظام جبران خدمات صنایع کشور دارند. رابطه بین افزایش دستمزد و بهبود مهارت، دانش و استعداد شغلی (KSA) در بین مردان بیش از زنان بود.
نتایج: چون انتظار می رود KSA زنان در آینده افزایش یابد، توجه به عدالت جنسیتی در محیط کار بر حسب KSA اهمیت یافته است.
"
بررسی عوامل موثر بر تنشهای کارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نارآرامی و تنش، به عنوان نوعی رفتار تعارضی که در کارخانجات به وقوع می پیوندد دارای پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی- امنیتی است. مطالعه این ناآرامیها و تنشها و نیز بررسی ریشه ای این کشمکش ها در روابط صنعتی و دلایل ایجاد تضاد بین نظام کارخانه ها و کارگران و … از جمله موضوعات اساسی جامعه شناسی صنعتی است. تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که ""علت بروز ناآرامیها و تنشهای کارگری در مراکز تولیدی و کارگری استان مازندران چیست؟ برای پاسخگویی به این سوال از چارچوب نظری دیدگاه بسیج منابع استفاده شده است. از نظر نوع مطالعه، تحقیق حاضر به صورت پیمایشی انجام پذیرفته است. واحد تحلیل آن فرد (کارگر) بوده و سطح آن نیز سطح خرد است. محدوده مکانی تحقیق حاضر را استان مازندران و محدوده زمانی آن را زمستان سال 1378 تشکیل می دهد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مراکز تولیدی و کارگری استان تشکیل می دهند که طی 5 سال گذشته یکی از انواع تنش (تجمع در بیرون از کارخانه، تجمع در درون کارخانه، تعطیلی در کار، صدمه زدن به کارخانه و گروگان گیری مدیر) در آن به وقوع پیوسته است. با توجه به معدود بودن تعداد مراکز تولیدی و کارگری مرتبط با موضوع (9 واحد) ، واحدهای مذکور به صورت تمام شماری مطمح نظر قرار گرفته اند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه واحد تحلیل، کارگر بوده، لذا برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری، نقش (سهم) عوامل موثر بر میزان تنش را نشان می دهد. عوامل مذکور عبارتند از : 1. میزان تاثیر سن2. تحصیلات 3. حقوق و دستمزد 4. سابقه کار 5. دیرکرد در پرداخت حقوق 6. ناکامی 7. تبعیض و نابرابری 8. هزینه شرکت در ناآرامی 9. احتمال موفقیت اعتراض 10. تضاد.
"