فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
خلاقیت در علم وهنر
واکنش نظام مالکیت فکری امریکا در برابر احتکار اختراعات: مطالعه موردی پرونده ای بی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ببا با توجه به ماهیت اختراعات که به راحتی مورد استفاده غیرمجاز قرار می گیرند باید به دنبال شناسایی سوءاستفاده هایی که ممکن است از این حقوق صورت گیرد و مقابله با آنها بود. یکی از موارد سوءاستفاده از حق اختراع که در کشور امریکا مورد توجه قرارگرفته، وجود مؤسسه هایی به نام پتنت ترول [1]است. این اشخاص [2]مؤسسه های غیرتولیدی هستند که با خریداری اختراعات جزئی، فعالیتی در زمینه تجاری سازی آنها نمی کنند و هدف آنها تنها اعطای مجوز بهره برداری در خصوص این اموال فکری پس از نقض آنها توسط تولیدکنندگان دیگر و در نتیجه محروم ساختن جامعه از نتایج ابتکارات مخترعان می باشد. مطالعه در این خصوص نشان داد که پیامدهای پنتت ترول بر بنگاه های اقتصادی، رفاه عمومی و مسائلی از این قبیل باعث واکنش قانون گذاری، قضایی و اندیشه های حقوقی در کشور امریکا شده و برای کاهش فعالیت پتنت ترول اقدام هایی همچون وضع قوانین جدید و تغییر روش های جبران خسارت در دعاوی نقض اختراع صورت گرفته است. چراکه اکثر حقوقدانان وجود این مؤسسه ها را مخرب ابتکار می دانند. با توجه به نو ظهور بودن این پدیده در عرصه مالکیت فکری، این نوشتار درصدد بررسی واکنش سیستم حقوقی در برابر وجود پتنت ترول به عنوان مسأله ای بحث انگیز در حوزه اختراعات است. [1]. واژهPatent Troll واژه ای با بار منفی ست که از دو فصل Patent به معنی اختراع و Trollبه معنی غول تشکیل شده است. اشخاصی که با این عنوان نامیده می شوند مالک اختراعات متعددی هستند که منبع کسب درآمد آنها است و از این جهت که به دنبال تجاری سازی و استفاده عملی از اختراعات خود نمی باشند شاید بتوان مسامحتاً آنان را محتکران اختراع دانست. با توجه به نبودن واژه مناسب فارسی معادل که نشان دهنده ماهیت واقعی آنها باشد در متن حاضر این واژه به کار می رود. [2]. پتنت ترول ها ممکن است در قالب شخصیت حقوقی یا حقیقی فعالیت نمایند ولی در اکثر موارد به صورت یک مؤسسه با شخصیت حقوقی فعالیت کرده و به همین دلیل در این مقاله با عنوان مؤسسه از آنها یاد می شود.
علّامه طباطبائی و فلسفة علوم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلسفة علوم اجتماعی درصدد بررسی چیستی، امکان، اعتبار، غایت، موضوع و روش های معتبر در علوم اجتماعی است و تعین آن متأثر از متغیرهای متعددی است. جریان مسلط تفکر و علوم غربی به تناسب هستی فردی و اجتماعی آن زمینی و مادی گرایانه است و قهراً فلسفة علوم اجتماعی هم در چنین زمینی ارتزاق خواهد کرد. از منظر علّامه طباطبائی در المیزان اصول و مفاهیم بنیادینی از قبیل: «حق» به منزلة ملاک عالم تکوین و تشریع، «غایات جوامع» به مثابه امری تأثیرگذار در هویت، قوانین و اعتباریات جوامع، «سعادت و کمال انسان» به عنوان امری عینی و مؤثر در بازشناسی نیازهای حقیقی انسان، و «عدم تمایز حقیقی جامعه با مقتضای طبیعت فردی انسان» جملگی در متن ماهیت علوم حقیقی، اعتباری و اجتماعی تأثیر خود را می نشانند. از این منظر هریک از اصول فوق دلالت هایی دارد که علوم اجتماعی و فلسفه آن را از نسبیت مفرط و سکولار خارج می کند و ظرفیت علم اجتماعی را در مفهوم سازی، توصیف، تبیین و ارزیابی جهان اجتماعی افزایش می دهد.
آموزش عالی در ایران
چیستی علم اجتماعی مسلمین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«علم اجتماعی مسلمین»، مجموعه ای از اندیشه ها و تفکرات نظام وار و روشمند در حوزه موضوعات و مسائل اجتماعی برای رفع نیازها و رسیدن به سعادت و کمال انسانی است. در چیستی و هویت علم اجتماعی مسلمین، و نیز تمایز آن از علوم اجتماعی، به ویژه جامعه شناسی مدرن تلاش علمی شایسته ای لازم است که این مقاله گامی در این مسیر است. نوع مسائل علم اجتماعی مسلمین، مبتنی بر بنیادهای اسلامی و دارای مفاهیم، موضوعات و مسائلی خاصی است که به آن هویتی ممتاز با پیشینة طولانی داده است. این علم دارای ویژگی هایی نظیر هویت فراتاریخی، و بهره مندی از ظرفیت تعمیم یافتگی، ابتناء بر اصول و بنیادهای اسلامی، به ویژه توحیدگرایی در هستی شناسی و حقیقت گرایی انتقادی بر حسب وحی، عقل و حس در معرفت شناسی، آرمان گرایی و داشتن رویکرد هرمی به هستی و جهان اجتماعی، برخی از مهم ترین ویژگی های آن است.
رابطه ی علم و دین: نسبت علم دینی با علوم اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلی نوشتار حاضر، بررسی رابطه ی علم دینی با علوم اجتماعی رایج و تبیین مساعدت هایی است که علم دینی می تواند برای حل پاره ای از مشکلات علوم اجتماعی داشته باشد. نویسنده پس از مرور مجموعه ی رویکردها یا گفتمان های موجود درباره ی رابطه ی علم و دین، رویکرد تأییدی یا تکمیلی میان علوم دینی و علوم اجتماعی را پذیرفته است و تصریح دارد که علی رغم تفاوت های جدی در موضوع قلمرو و روش دین و علم مبانی و رویکردهای مطرح در اندیشه ی دینی می تواند در رفع مشکلات و خلأهای علوم اجتماعی یاری رساند. تأکید اصلی در این جا بر آن است که اساساً آنچه در حوزه ی علم مهم است، شناخت واقعیت هاست؛ لذا این شناخت از هر نوع منبعی می تواند بهره ببرد. نگارنده بر آن است که دین می تواند به مثابه ی یک منبع مهم معرفتی به حل مشکلات موجود علوم اجتماعی کمک کند که این امر هم منوط به رسمیت شناختن نظریه ها و روش های رایج در علوم اجتماعی و نقد و ارزیابی آن ها با مفاهیم دینی است. علم دینی با در نظر گرفتن واقعیت علوم اجتماعی و دستاوردهای آن می تواند روش ها و مفاهیم جدیدی را مطرح کند که البته منوط به عدم تعجیل در این زمینه و واسپاری فرایند تولید علم اجتماعی دینی به نهادهای دانشگاهی و حوزوی خارج از مراجع رسمی است.