محبوبه حاج محمدحسینی

محبوبه حاج محمدحسینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

ایدئولوژی مقاومت و مخاطب فعال: نگاهی به مطالعات خوانش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقاومت مخاطب فعال مطالعات خوانش سوژة لذت طلب مطالعات فرهنگی در ایران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی علم
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۵
مقالة حاضر مطالعه ای است بر روی تحقیقات انجام شده در دپارتمان های مطالعات فرهنگی در ایران (پایان نامه ها و تحقیقات پژوهشگران) و مقالات دو مجلة علمی پژوهشی در حوزة مطالعات فرهنگی (تحقیقات فرهنگی و مطالعات فرهنگی و ارتباطات). پرسش های اصلی ای که مقاله حول آنها سامان گرفته است عبارت اند از اینکه مطالعات فرهنگی در ایران چگونه شرایط و امکان خوانش را به تصویر کشیده است؟ آیا می توان گونه شناسی ای از انواع قرائت کنندگان از متن در ایران به دست داد؟ به طور خاص این پرسش برای ما اهمیت دارد که چه درکی از مخاطب در مطالعات فرهنگی ایرانی وجود دارد؟ و در نهایت هدف فهم محدودیت های تحقیقات مبتنی بر خوانش در ایران است. نتایج نشان داده است که مطالعات فرهنگی در آموزش عالی ایران، بیشتر تمایل داشته است از نوعی مخاطب فعال که مستمراً مقاومت می کند سخن بگوید و کمتر به عنصر ایدئولوژی و نقش قدرت در برساختن مخاطب اشاره داشته است. درعین حال، مخاطبی که مطالعات فرهنگی آموزش عالی ایران از آن پرده برداشته است، سوژة طبقة متوسط تهرانی است که عمدتاً دارای سرمایة فرهنگی بالاست. شکل دیگری از مخاطب که اخیراً تحقیقات از آن یاد کرده اند نه حول مقاومت، بلکه بیشتر حول لذت معنا می شود. مخاطب لذت طلب اساساً از الگوی هال خارج می شود و الگوی متفاوتی از مواجهه با متن را ابداع می کند.
۲.

بازنمایی مطالعات بازنمایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما زن اسطوره نشانه شناسی بی کفایتی زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴
مقاله حاضر نوعی مطالعه انتقادی بخشی از تحقیقات مطالعات فرهنگی در دانشگاه ها با تاکید بر پایان نامه های حوزه مطالعات بازنمایی است. میدان مطالعه، محدود به دپارتمان های مطالعات فرهنگی در دانشگاه ها نبوده، بلکه از سایر گرایش های علوم اجتماعی به ویژه ارتباطات و جامعه شناسی نیز نمونه هایی استخراج شده است. پرسش این است که چگونه تحقیقاتی که به بازنمایی های متفاوت در متون فرهنگی یا رسانه ای توجه کرده اند، خود می توانند از دریچه همان نوع مطالعات مورد بررسی قرار گیرند؟ آیا می توان رد پای قدرت را در مطالعاتی که خود نقد قدرت هستند جست وجو کرد؟ نتایج نشان داده است که مطالعات بازنمایی یا به تعبیری مطالعات فرهنگی در ایران به دو طریق به عنوان بخشی از سازوکار قدرت عمل می کنند. نخست با کلیشه سازی مجدد کلیشه های فرهنگی و دوم با غفلت و بی توجهی به (عدم بازنمایی) موضوعاتی که مورد علاقه فرهنگ فرادست در جامعه نیستند. در مورد اول می توان افزود که مطالعات بازنمایی در ایران، گروه های فرودست (همچون زنان، جوانان، کردها و...) را که پیش از این توسط رسانه ها به کلیشه بدل شده بودند برای بار دوم به کلیشه تحقیقاتی بدل می کنند. مورد دوم به موضوعاتی برمی گردد که اساسا در مطالعات بازنمایی مورد توجه قرارنگرفتند؛ مانند افغانی ها (اقلیت مهاجر)، کردها و بلوچ ها (اقلیت های قومی)، سنی ها (اقلیت مذهبی) و... . اینها موضوعاتی هستند که نه تنها به لحاظ فرهنگی بی اهمیت فرض می شوند بلکه مطالعات فرهنگی در ایران به عنوان بخشی از سازوکار فرهنگ مسلط آن ها را مجدد به حاشیه می راند. در نتیجه، این شیوه از بازنمایی در مطالعات بازنمایی خود موجب به عقب راندن، برجسته کردن و کلیشه کردن برخی موضوعات و گروه ها در جامعه ایران شده اند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان