فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
سیاست گذاری فرهنگی مطلوب مسجد در جمهوری اسلامی ایران؛ بررسی دیدگاه های خبرگان و سیاست گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله مذکور در پاسخ به این سؤال که الگوی مطلوب سیاست گذاری فرهنگی مسجد در جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه خبرگان و سیاست گذاران این حوزه چیست، نگاشته شده است؛ در این راستا تلاش شده تا با بهره گیری از تجربیات و دیدگاه های خبرگان- مسئولان و صاحب نظران در حیطه مسجد- جایگاه و نقش حکومت پیرامون حوزه مسجد در جمهوری اسلامی ایران احصا شود. در همین راستا محقق با استفاده از روش تحلیل مضمون طی 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان مذکور در سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و یکپارچه ساز به مختصات سیاست گذاری فرهنگی مسجد در جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نیز به شبکه مضامین مستخرج از دیدگاه خبرگان شامل «دیدگاه نظری دخالت حکومت درحوزه مسجد»، «رویکردهای دخالت حکومت در حوزه مسجد» و «حکومت و سازمان های فرهنگی مرتبط با حوزه مسجد» می پردازد. بر اساس یافته های پژوهش بر مبنای «دیدگاه نظری دخالت حکومت در حوزه مسجد» پیشنهاد می شود که سیاست گذاری و خطوط کلی مساجد ذیل یک سازمان، نهاد یا شورای سیاست گذاری به نام مسجد ذیل ولی فقیه و رهبری صورت پذیرد که بر این اساس وظایف و نقش های متنوع و متعدد دستگاه های فرهنگی مذکور -مرتبط با مساجد- مشخص شود. همچنین در همین راستا نیز اداره و برنامه ریزی مساجد در سطح اجرایی و عملیاتی به صورت کاملاً غیرمتمرکز و با مشارکت کامل مردمی انجام شود. در مورد «رویکردهای دخالت حکومت در حوزه مسجد» نتایج پژوهش حاکی از آن است که حکومت می بایست ترکیبی از رویکردهای حمایتی، ضمانتی، نظارتی و اقتضایی را مد نظر خود قرار دهد و بر اساس هر یک از رویکردهای مذکور اقداماتی را در عرصه مساجد انجام دهد.
امکان یا امتناع سینمای دینی در آیینة حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی شک هر دینی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از شیوه های منطبق با مبانی معرفتی خود بهره می برد. پاسخ به سؤال امکان یا امتناع سینمای دینی، ریشه در شناخت ماهیت سینما و نسبت آن با مبانی معرفتی اسلام دارد. این مقاله، با گزینش مبنای حکمت اسلامی و به مدد روش تحلیلی و توصیفی تلاش دارد با بازاندیشی در مبانی حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی، مسئله امکان یا امتناع سینمای دینی مورد بررسی قرر گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق سینمای دینی نیازمند تسخیر تکنولوژیک این مدیوم و بسته به مراتب سیرِ شهودِ باطنی و عملی سینماگر است؛ به تناظر مراتب غلبه نفس سینماگر از نفس نباتی به حیوانی و انسانی مراتبی از سینمای غیردینی، دین محور و دینی قابل فرض است؛ نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - به مثابه بستری که می تواند زمینه ساز تجربه امر زیبا برای سینماگر باشد، از عوامل مهم و تأثیر در ظهور مراتب مذکور از سینما است.
بررسی تطبیقی جانشین ناپذیری دین از منظر مالینوفسکی و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین همزاد بشر است و در همه مراحل زندگی همراه اوست. در قرون اخیر اندیشه هایی مبنی بر بی نیازی بشر از دین مطرح شده است. بارزترین دلیل طرف داران این اندیشه، بلوغ انسان در رشد علمی است.
مالینوفسکی در دنیای غرب و شهید مطهری از متفکران جهان اسلام معتقدند دین ویژگی هایی دارد که به هیچ وجه نمی توان جایگزینی برای آنها یافت. مالینوفسکی در تبیین وجوه بی بدیل بودن دین تنها بر کارکردهای ویژه آن تأکید دارد. شهید مطهری در نگاهی کلان علاوه بر کارکردهای اختصاصی دین، به فطری بودن آن به عنوان عاملی مهم در جاودانگی دین اشاره دارد. وی دین را پاسخ گوی نیازی حقیقی در سرشت بشر می داند و بدین طریق برای آن اصالت قائل است. در مقابل کارکردگرایان با نگاه ابزاری به دین، به توانمندی های جانشین ناپذیر آن توجه کرده و حتی غیرمعتقدان به دین را نیز به حفظ آن در جامعه توصیه می کنند.
بررسی رابطه هویت قومی و ملی با تأکید بر نقش دینداری: نمونه موردی دانش آموزان متوسطه شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه هویت ملی و قومی از برجسته ترین موضوع های مورد توجه جامعه شناسان و محققان خارجی و ایرانی بوده است. این رابطه را می توان در پرتو تأثیر دو دسته عوامل گریز از مرکز و یا گراینده به مرکز بررسی کرد. در دهه های اخیر، متأثر از جهانی شدن و تضعیف هژمونی تئوری های ""دنیوی شدن""، دین و دینداری از مهمترین عوامل مرکز گریز و یا مرکزگرا در سرتاسر جهان بوده اند. مقاله حاضر، با فرض گرفتن نقش مرکزگرایی دین در ایران، با روش کمّی و پیمایشی، به بررسی رابطه هویت قومی و ملی دانش آموزان متوسطه شهر یاسوج با تأکید بر نقش دینداری پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، رابطه هویت قومی و ملی مثبت بوده و ابعاد چهارگانه دینداری، به ویژه ابعاد اعتقادی و عاطفی آن، همبستگی مثبت و مستقیمی با هویت ملی پاسخگویان داشتهاند. همبستگی ابعاد دینداری، به استثنای بعد پیامدی، با هویت قومی پاسخگویان معنی دار نبوده است. بر اساس آزمون همبستگی جزئی می توان گفت، علی رغم مثبت بودن رابطه دینداری و هویت ملی، میزان تأثیر دینداری بر بسط دایره هویت جمعی پاسخگویان از هویت قومی به هویت ملی زیاد نبوده و این متغیر توانسته است، تنها 14 درصد از واریانس هویت ملی پاسخگویان را تبیین کند.
گونه شناسی دینداری جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله این پژوهش، تنوع و تکثری است که در مقوله دینداری در زمانه کنونی حادث شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع، متکثّر و متلوّن، خارج از دوگانه دیندار یا بی دین بودن افراد است، به گونه شناسی دینداری جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی (کیفی و کمّی) داده های پژوهش جمع آوری گردید. نتایج یافته های کیفی پژوهش، به شناسایی انواع هشت گانه دینداری منجر گردید. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که با تأکید بر معیار «توجه تامّ بر ابعاد دینداری» می توان به انواع «عبادی»، «مناسکی»، «فقهی» و«توسلی» و با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد نیز می توان به انواع «خودمرجع»، «ترکیبی»، «قلب پاک» و «اخلاق گرا» اشاره نمود. همچنین، یافته های کمّی پژوهش نشان داد که انواع «مناسکی»، «عبادی»، «فقهی»، «اخلاق گرا»، «قلب پاک»، «توسلی»، «خودمرجع» و «ترکیبی»، به ترتیب، برجسته ترین انواع دینداری را در بین جوانان شهر اصفهان تشکیل می دهند. علاوه بر این، استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و رسیدن به دو نوع دینداری کلی (دینداری تام و دینداری خودتشخیصی) و انواع ذیل آن، الگوی گونه شناسی کیفی پژوهش را تأیید کرد.
علامه طباطبائی و بنیادهای هستی شناختی فرهنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«فرهنگ» در تلقی غالب علوم اجتماعی، عام ترین و گسترده ترین مفهومی است که همة فرآوردة مادی و غیرمادی بشر در فرایند پر فرازونشیب حیات اجتماعی و در مسیری به درازای همة تاریخ آن را پوشش می دهد. از مهم ترین پرسش های مطرح در حوزة مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی فرهنگ، پرسش از خاستگاه، علل ایجادی و مبادی هستی شناختی آن است. فرهنگ بی شک، ملتقای اندوخته ها و دریافت های نمادینی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از ظرفیت های وجودی، تعالیم وحیانی، تعاملات اجتماعی و تجربیات زیستی انسان تراوش کرده و به صورتی انباشتی و متراکم در جهانی چندلایه تبلور یافته و به صورت عینی و مستقل یا رسوبات بین الاذهانی به هویت و موجودیت رسیده است. این نوشتار درصدد است تا با الهام از آثار فیلسوف و مفسر برجستة معاصر، علّامه طباطبائی، خاستگاه و علل موجده و احیاناً مبقیة فرهنگ را واکاوی و تحلیل کند؛ موضوعی که در ادبیات موجود علوم اجتماعی، چندان که باید کانون توجه و امعان نظر تحلیلی و پژوهشی قرار نگرفته است. پرسش اصلی این مطالعه، چیستی خاستگاه فرهنگ، و روش آن در بخش رجوع به آرای علّامه، اسنادی و در بخش اثبات و تبیین مدعا، تحلیل و تفسیر محتوای آثار مکتوب ایشان، به ویژه تفسیر شریف المیزان است.
تحلیلی فقهی بر آرایش چهره بازیگر (گریم) در هنرهای نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم بازیگری زن و مرد در عرصه هنرهای نمایشی پرداختن به ابعاد و زوایای مختلف فقهی بازیگری زن و مرد در این عرصه می باشد که در این زمینه بحث آرایش و گریم زن و مرد بازیگر در صحنه نمایش است که جزء مباحث مستحدثه و جدید پیش روی فقیهان جامعه اسلامی می باشد. با توجه به اینکه استفاده از آرایش توسط زنان برای زیباتر شدن آنان نزد مردان صورت می گیرد و آرایش کردن زنان به وی ژه آرایش صورت، یک نوع زینت به حساب می آید؛ طبق روایات و نظر فقها باید از نامحرم پوشانیده شود؛ زیرا که باعث مفسده و جلب توجه مرد نامحرم به سمت زن می گردد. ولی با توجه به احادیثی که آشکار کردن زینت ظاهری که شامل دست و صورت زن می شود را جایز شمرده است، می توان حکم به حلیت، این عمل را توسط زنان داد. در بحث گریم زن بازیگر باید این نکته را مد نظر قرار داد که، گریم برای زن بازیگر در حکم زینت برای وی و باعث جلب توجه مردان نامحرم نگردد. درنتیجه، اگر ما گریم زن بازیگر را از آرایش کردن وی متمایز گردانیم و گریم را یک نوع تغییر چهره موقت برای ایفای نقش توسط زن بازیگر بدانیم تنها در صورتی این عمل جایز می باشد که گریم زن بازیگر مانند آرایش صورت یک زن عادی و معمولی، برای مرد نامحرم ریبه ناک و جذاب نباشد. در غیر این صورت، هیچ تفاوتی بین گریم زن بازیگر و آرایش کردن وی در برابر مردان نامحرم باقی نمی ماند.
تغییرها و دگرگونی های اجتماعی در اندیشه شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع تغییرهای اجتماعی همواره در بین اندیشمندان اجتماعی به عنوان مسئله ای جدی مطرح و بحث های فراوانی را در تاریخ تفکر اجتماعی به خود اختصاص داده است. تغییر جامعه در برابر نظم و ثبات، مکانیسم تغییر و تبیین آن، تکامل و غایت تغییر در جوامع و مسائل دیگر بیان شده، صحنه صف آرایی اندیشه های متفاوتی تا به امروز بوده است. در این میان، استاد شهید مرتضی مطهری، به عنوان متفکر و فیلسوف اجتماعی مسلمان و با اتکا به مبانی دینی و فلسفه اسلامی، علاوه بر نقد و بررسی نظریه های موجود در این باره، نظر خود را طرح و با استناد به مبانی اسلامی، افقی نو درباره تحلیل و تبیین تغییرهای اجتماعی گشوده است. تفاوت مهم مشهود در آرای استاد شهید با نظریه های صاحب نظران این عرصه فرا رفتن از تبیین مادی تغییر در جامعه و بیان نقش علل معنوی در ایجاد تغییرها، نقد خودبنیادی مکانیسم تغییر و جمع بین نظریه های فردمحور و کل محور است. ایشان علاوه بر ضروری دانستن تغییر در زندگی بشر، از یک طرف با توجه به مبانی انسان شناسی اسلامی، نقش نیازهای اولی و ثانوی انسان را ذیل نقش علم و اراده در ایجاد تغییرها برجسته می کند و از سوی دیگر، شرایط محیطی و اجتماعی را نیز در تحقق تغییر مؤثر می داند. در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و با تکنیک های تحلیل محتوای کیفی، علاوه بر تشریح نظریه استاد مطهری درباره تغییر اجتماعی، مکانیسم تغییر با توجه به مبانی فلسفه اجتماعی و انسان شناسی ایشان تبیین شود.
تبیین یک چهارچوب مفهومی برای «شهر اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهر اسلامی» انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند. با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. بر این اساس، شهر اسلامی انگاره ای است مبهم، فاقد تعریفی کاربردی و غیرشفاف که توصیفی فراگیر از ابعاد آن وجود ندارد. به طور کلی چهارچوب نظری جامعی که ماهیت و پیچیدگی شهر اسلامی را به طور جامع نشان دهد، ارائه نشده است. مقاله حاضر در پی آن است تا با ترکیب نظری ادبیات مربوطه، چهارچوبی مفهومی برای انگاره «شهر اسلامی» تبیین کند. در این راه از تکنیک تحلیل چهارچوب مفهومی استفاده شده است که ادبیات میان رشته ای در خصوص شهر اسلامی را مرور کرده، الگوها و مشابهت های موجود آنها را شناسایی نموده و آنها را ذیل مفاهیم و دسته های متمایز اما به هم پیوسته ترکیب می نماید. مقاله نه دسته شامل هجده مفهوم را شناسایی کرده است که همراه با یکدیگر، جهانِ نظری شهر اسلامی را تشکیل می دهند که هر یک از مفاهیم بیان کننده معنایی مستقل از چهارچوب مفهومی هستند.
واکاوی نوع نگاه به نهاد مسجد در سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از روش مطالعات اسنادی و روش تحلیل سند، به واکاوی نوع نگاه به نهاد مسجد در چارچوب سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. ابتدا به مداقه در مفهوم سیاست فرهنگی و بررسی پیوستار چهار مرحله ای آن پرداخته شده و سپس به تبیین دو مرحله آغازین پیوستار چهار مرحله ای سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی در حیطه مسجد (نظریه فرهنگی و سیاست گذاری فرهنگی) مبتنی بر اسناد؛ قانون اساسی، اصول سیاست فرهنگی و سند چشم انداز بیست ساله، اندیشه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به مثابه «نظریه فرهنگی» و برنامه های پنج ساله اول تا پنجم توسعه به منزله بعد «سیاست گذاری فرهنگی» می پردازد تا از این طریق، نوع نگاه، اهمیت و جایگاه مسجد در چارچوب سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف تبیین گردد.
ورود اهل ایمان به مطالعه علمی آیا ممکن است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش شناسی اندیشة اجتماعی علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائی صاحب اندیشه های اجتماعی ناب در حوزه های مختلف اجتماعی است. در این مقاله، روش شناسی اندیشة اجتماعی او و زمینه های وجودی معرفتی و غیرمعرفتی آن بازخوانی، همچنین ملزومات روش شناختی آن مبانی بررسی می شود.
بخش گسترده ای از اندیشه های اجتماعی علّامه معطوف به شرایط اجتماعی و مسائل فرهنگی است. وی مطابق مبانی فلسفه اسلامی و با بهره گیری از آموزه های وحیانی و با رویکرد تلفیقی این اندیشه ها را در ابعاد توصیفی و تبیینی و هنجاری ارائه کرد. هرچند اندیشه های اجتماعی علّامه بر مدار هستی شناسی و انسان شناسی فطری سامان می یابد، انسان شناسی فطری نقش محوری در این اندیشه ورزی اجتماعی دارد. این اندیشه ها در کتاب های گوناگون علّامه بازتاب یافته، ولی بخش اعظم آن در تفسیر گران سنگ المیزان که محور این نوشتار می باشد، مطرح شده است.
پرونده ویژه: مدیریت بدن
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به وضعیت آرایش، پوشش و دستکاری های بدنی در ایران
دگرگونی در سلیقه پوششی مردم ایران از سال 1368 به بعد
تیپ شناسی سبک های مختلف پوششی و آرایشی زنان ایران
زنان محجبه ورزشکار ایرانی
علل و عوامل گرایش به مدیریت بدن
حجاب در سینمای ایران
ضررهای لوازم آرایشی
پوشش و آرایش در نگاه اسلام
ماجرای مانکنی که با آخرین عکسش، هشداری جهانی داد
مانکنیسم و دستکاری های بدنی از نگاه اسلام
آسیب شناسی افراط در مدیریت بدن
راه کارهای غلبه بر مدیریت بدن، از دیدگاه اسلامی
کارکردهای آشکار و پنهان زیارتگاه های ایلام(1320-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درجوامع دینی، تاریخ روستاها، شهرها و مناطق با تاریخ مراکز زیارتی عجین است. زیارتگاه ها از عوامل حفظ سنت ها و هویت فرهنگی جوامع محل استقرارشان هستند. این اماکن کارکردهای آشکار و پنهانی دارند که بر ابعاد مختلف حیات اجتماعی اثر گذار است. این کارکردها (آشکار وپنهان) مدام در مسیر تطور و تحول اند. حوادث مهمی چون انقلاب در این تطور نقش محوری دارند.
در این پژوهش براساس نظریه ی «مرتون» کارکردهای آشکار و پنهان زیارتگاه های ایلام (حوزه ی شمالی استان) در دو مقطع قبل و بعد از انقلاب مورد مقایسه قرار گرفته اند. روش کار در گردآوری اطلاعات از طریق تبدیل داده های کیفی به کمی با رویکرد مقایسه ای است.نتایج استخراج داده ها حاکی از افزایش کارکرد های آشکار و پنهان زیارتگاه ها در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نسبت به قبل از انقلاب اسلامی است.
حمایت از تمامیت جسمی و روانی جنین در نظام حقوقی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نخستین وظایف والدین در برابر فرزند، رعایت حقوق او در مراحل جنینی از جمله فراهم نمودن محیطی سالم برای او از لحاظ جسمی و روانی است، این حق با انعقاد نطفه نمودار می شود و مبنای آن ارزش و کرامتی است که برای جنین مقرر شده است. در نتیجه، بی اهمیتی نسبت به تأمین امنیت شایسته جنین یا اقدام به ختم حاملگی (سقط جنین) در واقع رعایت نکردن شخصیت و کرامت انسانی است. از این رو پژوهش حاضر از طریق روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر آموزه های دینی، ماهیت و مبانی «دیدگاه فقها و حقوق دانان، انجام شده که هدف از آن تحلیل و بررسی برای حمایت از حقوق کودک متولد نشده» لزوم حفظ تمامیت جسمی و روانی جنین (جنین) می باشد. نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهد حمایت از تمامیت جسمی و روانی، حتی از زمان قبل از تشکیل نطفه لازم بوده و در صورت نقض این مهم، ضمانت اجرایی برای آن مقرر شده است؛ هرچند ممکن است شرایطی فراهم شود که در موارد خاص اسقاط جنین را موجه سازد.
بررسی جامعه شناختی بوروکراتیزاسیون حوزه علمیة قم با رویکرد وبری (فرآیندها، چالش ها و موانع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد حوزه علمیه در طول حیاتش به صورت قابل توجهی در حوزه های مختلف بر جامعه ایران تأثیر گذاشته و از آن تأثیر پذیرفته است و بنابراین شایسته توجه جدی و تحلیل جامعه شناختی است. شواهد و قرائنی وجود دارد که به نظر می رسد این نهاد مهم و مؤثر در سه دهه اخیر، و بخصوص در حوزه علمیه قم، با تغییراتی جدی روبه رو بوده است. یکی از این تغییرات مهم روند روبه تزاید بوروکراتیزه شدن نظام آموزشی حوزه است.
این پژوهش بر آن بوده تا ابتدا با رویکردی جامعه شناختی به ارائه توصیفی مختصر از کلیت این تغییر بپردازد. سپس با مطالعه آخرین نظرات مکتوب نمایندگان اصلی طیف مدافع این تغییرات، در مقایسه با گزاره های اساسی سازنده مفهوم «بوروکراسی» از منظر ماکس وبر در سنت جامعه شناختی، نشان می دهد که روند کلی این تغییرات قرابت های فراوانی با مفهوم «بوروکراتیزاسیون» دارد.
در مرحله بعد، «پیامدها»ی اجتناب ناپذیر این فرآیند را از منظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار داده ایم تا نشان دهیم که حجم قابل توجهی از این پیامدها بر اثر اجرای این طرح در حال حاضر در حوزه به وقوع پیوسته است. در قسمت انتهایی، نمونه ای از مقاومت های جدی در برابر ابعاد مختلف انجام این پروژه در داخل حوزه بررسی شده است.
روش اصلی این پژوهش مطالعه اسنادی بوده که در جریان آن طیفی از داده های اسنادی شامل مصاحبه ها، سخنرانی ها، کتاب ها و آمارهای رسمی مورد استفاده و بررسی قرار گرفته است.
سودمندی گفتمان انتقادی فرکلاف در تحلیل متون انضمامی: با نگاهی به متون تولید شده رسانه ای با محوریت بحران اقتصادی و اجتماعی اخیر اروپا و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرکلاف ابتدا از موضعی زبانشناختی به متون انضمامی میپردازد و سپس گفتمانهایی را که متن به آنها متکی است شناسایی کرده و نحوه وابستگی آنها به نظریههای کلان اجتماعی را توضیح میدهد. هدف فرکلاف آگاهی زبانی انتقادی به مصرفکنندگان متون است. هر متنی خوانندگان را به سوی فهم خاصی از واقعیت رهنمون میسازد. شناسایی انتقادی گفتمانهای مستتر در متن و آگاهی بخشی به مخاطبین در هنگام قرائت متن دلمشغولی اصلی فرکلاف است. در این مقاله با تأسی از روش فرکلاف نشان دادهایم که متون رسانهای ایران که درحال بازنمایی واقعیت بحران اقتصادی اجتماعی اروپا و آمریکا در سال 2011 میلادی هستند متأثر از چه گفتمانها و نظریههای کلانی هستند. این مقاله بیشتر هدف روششناختی دارد و برای این کار تحلیل مفصل و دقیق یک متن را سرلوحه کار قرار دادیم.