فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
پیامدهای سیاسی مصرف گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مطالعه مصرف همواره مورد توجه شاخه های مختلف علوم اجتماعی قرارداشته است. در این مطالعات، به ویژه در مطالعات انتقادی، یکی از موضوعات مورد توجه گسترش مصرف گرایی وپیامدهای آن بوده است. در این مقاله، با هدف پیوند مطالعات سیاسی و فرهنگی، تلاش خواهیم کرد تا پیامدهای سیاسی مصرف گرایی را با تکیه بر مفهوم حمایت سیاسی بررسی نماییم. براین اساس، ابتدا مصرف گرایی وحمایت سیاسی تعریف خواهد شد و به دنبال آن نظریه هایی که قادرند آثار و پیامدهای مصرف گرایی را تبیین نمایند ارائه خواهیم کرد.
استدلال اساسی این مقاله آن است که گسترش مصرف گرایی در جامعه ایران به رشد احساس محرومیت نسبی منجر شده و منبع این محرومیت عملکرد نظام سیاسی ارزیابی خواهدشد، و بدین ترتیب تحت تاثیر احساس محرومیت نسبی در دهه آینده شاهد کاهش حمایت سیاسی خواهیم بود.
"
نخبه و نخبه گرایی
خرده فرهنگ های اقلیتی و سبک زندگی، روندها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"جهانی شدن روند متناقض مدرنیته را تشدید کرده و آن را درون فرایندی متقابل از همگن سازی ها و ناهمگن سازی های هویتی ـ جماعتی وارد نموده است. اثر مشخص این امر گسترش مطلق شمار هویت های اقلیتی در سطوح بومی و محلی از یک سو، و تداخل نقش های هویتی و شکل گیری هویت های اجتماعی هر چه گسترده تر در قالب های غیر بومی و فراملی از سوی دیگر است. شهرها به مثابه پهنه های اصلی تبلور یافتن فضاییِ هویت ها و روزمرگی شهری به مثابه زمان اصلی بیان این هویت ها، امروز بیش از پیش مطرح هستند. هم از این رو مفهوم سبک زندگی که در دهه های پس از جنگ جهانی دوم و عمدتاً در چارچوب نظریه های برون آمده از مطالعات فرهنگی مطرح شده بود در ترکیب خود با مفهوم روزمرگی در معنایی لوفبوری از این واژه امروز باید به گونه ای دیگر تفسیر شود. زمانی که این دو مفهوم را در تقاطعی معنایی با دو مفهوم دیگر خرده فرهنگ و اقلیت قرار دهیم، باز هم به موقعیت های پیچیده تری می رسیم که ما را با شرایطی نسبتاً بی نظیر در شکل گیری فرهنگ های انسانی و پویایی آن ها روبرو می کند. آن چه در مقاله حاضر مورد نظر است حرکت از این چارچوب فکری و تلاش برای کاربرد آن در شرایط خاص ایران است که در آن همچون بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه جهانی شدن به امواج مقاومت هویتی- جماعت دامن زده است، ولو اینکه این مقاومت لزوما شکل فعال نداشته و در حوزه خود آگاه قرار نمی گیرد. بنابراین هدف ما در این مقاله آن است که نشان دهیم چگونه گسست های کنونی جامعه ما در تبلورِ فضایی – زمانی خود و از خلال بیان و بروز خویش در سبک های زندگی در سطح شهرها برونیت یافته و چه پی آمدهای کوتاه و دراز مدتی را می توان از این فرایند انتظار داشت. رویکرد مقاله، رویکردی کاربردی است که تلاش می کند به راهکارهایی عملی به ویژه در زمینه سیاست گذاری های راهبردی و راهکاری در زمینه فرهنگ عمومی دست یابد و همین امر آن را در تداخلی نظری بین دو حوزه انسان شناسی و مطالعات فرهنگی قرار می دهد.
"
بررسی عوامل موثر بر سازگاری فرهنگی مهاجران به شهر قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پژوهش درباره اثرات مهاجرت بر افراد، همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران علوم اجتماعی بوده است. اثرات مهاجرت بر مهاجران نیز یکسان نبوده و متغیرهای گوناگون به میزان های متفاوت بر آن ها تاثیر می گذارند. تحقیق حاضر، در پی سنجش میزان تاثیر متغیرهای تحصیلات، شغل، میزان درآمد، سن، مدت اقامت در قائمیه، فاصله محل سکونت مهاجر نسبت به شهر قائمیه و داشتن رابطه خویشاوندی با بومیان بعد از مهاجرت، بر سازگاری فرهنگی مهاجران به شهر قائمیه بود. در این تحقیق، با به کارگیری دیدگاه کارکردگرایی و " فرضیه تماس"، شاخص هایی جهت سنجش سازگاری فرهنگی مهاجران که شامل دو زیر مجموعه فرهنگ پذیری و رضایتمندی می شد، تنظیم گردید. روش تحقیق این مطالعه «پیمایش» و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. جامعه آماری، کلیه مهاجران 15سال به بالا به شهر قائمیه بودند که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران، 325 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که، سازگاری فرهنگی مهاجران در حد متوسط بوده و اینکه سن، تحصیلات، مدت اقامت در قائمیه و درآمد، دارای رابطه مثبت و معنی دار با سازگاری فرهنگی بودند و متغیر فاصله محل تولد مهاجر از قائمیه، دارای رابطه منفی و معنی دار با سازگاری فرهنگی بود.تحلیل رگرسیون نشان داد که، متغیرهای مدت اقامت در قائمیه، ایجاد رابطه خویشاوندی با بومیان پس از مهاجرت، سن، درآمد، تحصیلات، داشتن اقوام در قائمیه قبل از مهاجرت و فاصله قائمیه تا محل تولد، 86/43 درصد واریانس سازگاری فرهنگی را تبیین می نمایند.
نقد پژوهش پیمایشی بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر برآن و چگونگی نقش رسانه در آفرینش آن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی دیگر
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرهنگی کشور
مدیریت راهبردی مهندسی فرهنگی
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی شهروندان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی دارای دو بعد اساسی عینی و ذهنی است. در این پژوهش رابطه سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی و دو بعد اصلی آن مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش انجام شده در شهر مشهد نشان داد که سرمایه اجتماعی در تبیین متغیر کیفیت زندگی بیش از درآمد و تحصیلات دارای اهمیت است. همچنین در بررسی رابطه متغیرهای مستقل با دو نوع کیفیت زندگی عینی و ذهنی روشن شد که سرمایه مادی (درآمد) بیش از دیگر متغیرها بر کیفیت زندگی عینی افراد مؤثر است. در حالی که سرمایه اجتماعی بیش از دیگر متغیرها می تواند کیفیت زندگی ذهنی افراد را بهبود دهد. البته میزان تاثیرگذاری درآمد بر کیفیت زندگی ذهنی و میزان تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی عینی هم قابل توجه است. علاوه بر دو متغیر فوق، سرمایه انسانی (تحصیلات) نیز تاثیر مثبتی بر دو نوع کیفیت زندگی داشته است.
فرهنگ و مهندسی فرهنگ
حوزههای تخصصی:
مطالعه ای پیرامون رابطه قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی با استفاده از داده هایی در زمینه مصرف موسیقیایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جهت شناخت بیشتر سازوکار تاثیر دو نظام اجتماعی و فرهنگی به بررسی ارتباط قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی پرداخته ایم. قشربندی اجتماعی را با تاسی از انگاره وبری با دو مولفه طبقه و پایگاه و مصرف فرهنگی را با استفاده از داده هایی در زمینه مصرف موسیقایی و با دو مولفه نوع و میزان مصرف، سنجیده ایم. برای بررسی فرضیات، داده هایی در زمینه نوع و میزان مصرف موسیقیایی 360 نفر از ساکنان چهار محله اختیاریه، الهیه، پونک و جوادیه (برای گروه تحقیق هر کدام از محلات مذکور نماد طبقات و پایگاه های متفاوت بوده است) از محلات شهر تهران با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های حاصل از پیمایش نشان می دهد: .1 میان طبقه و پایگاه و میزان مصرف موسیقایی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، .2 پایگاه با هر دو مولفه کیفی مصرف فرهنگی (موسیقایی) یعنی مصرف نخبه و توده رابطه معنادار دارد، .3 طبقه نیز تنها با یک مولفه کیفی مصرف فرهنگی (موسیقایی) یعنی مصرف توده ارتباط معنادار دارد، .4 هرچه پایگاه افراد بالاتر باشد گرایش آن ها به مصرف انواع موسیقی متعلق به فرهنگ نخبه بیشتر و گرایش شان به مصرف انواع موسقی متعلق به فرهنگ توده کمتر است، .5 هر چه طبقه افراد بالاتر، گرایش شان به مصرف انواع موسیقی متعلق به فرهنگ توده بیشتر است، .6 در مجموع و با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد، تفاوت پایگاهی (تفاوت در میزان تحصیلات، منزلت شغلی و اصل و نسب) افراد بیشتر از تفاوت طبقاتی (تفاوت در وضعیت اقتصادی) پیش بینی کننده میزان و نوع مصرف فرهنگی (موسیقایی) افراد است.
جوانان، بدن و فرهنگ تناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"توجه محافل دانشگاهی و علمی به حوزه بدن را می بایست واکنشی به تغییرات بنیادین صورت گرفته در رابطه بین بدن، اقتصاد، تکنولوژی و جامعه دانست. رشد تکنولوژی های تغذیه، سلامت و ورزش در کنار اهمیت یافتن عاملیت و مصرف گرایی شدید بدن و بدنی شدن را به موضوعی مهم د رمطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل ساخته است. مقاله حاضر با اتکاء به یافته های کمی و کیفی جوانان دختر و پسر فعال ورزشی بدنبال شناخت رابطه و احساس این دسته جوانان نسبت به بدن خود و زمینه ها و انگیزه های موثر بر توجه جدی آن ها به تناسب اندام است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که نوگرایی د رجامعه ایران تاثیرات خود را در حساسیت جوانان به کنترل و انضباط بر بدن خویش و حساسیت بیشتر برای ارائه تصویر مطلوب از آن بر جای گذاشته است. به موازات تاثیر این نیرو، گفتمان های رقیب در حوزه عمومی جامعه ( از جمله گفتمان مردانه) مرجع مهمی در شکل دهی، فهم، تفسیر و بازنمایی بدن به شمار می آید که علاوه بر بازتولید سنتی هنجارها و رفتارهای بدنی قواعد و تاثیرات آن بواسطه تغییر نگاه و نگرش های جدید، تغییراتی را نیز متحمل شده است.
"
ارتباطات بین فرهنگی و گفتمان حقوقی، آموزشی و رسانه ای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"جامعه ایران به دلیل اختلاط قومی و فرهنگی نیازمند زمینه های آموزشی و رسانه ای بسیاری است تا بتواند از ارتباطات فرهنگی خوب و سالم برخوردار باشد و نوعی تعامل اجتماعی همراه با آرامش و آسایش اجتماعی را فراهم آورد. عدم مدارا و تحمل فرهنگی نسبت به قومیت های مختلف می تواند زمینه های شکل گیری تضاد، تفرقه و تبعیض را فراهم آورد که در این صورت هم جامعه اکثریت و هم اقلیت های قومی و دینی تحت تاثیر آثار منفی آن قرار می گیرند. در این راستا آموزش، خصوصاً در دوره دبستان که دوره شکل گیری ذهنیت ها و انگاره های اخلاقی و فرهنگی است، اهمیت بسیار زیادی دارد. این نوع آموزه های بین فرهنگی می تواند افراد جامعه را نسبت به تفاوت های فرهنگی هوشیار و آگاه سازد و فرهنگ مدارا و مسامحه را برای آنها درونی کند. آموزشی که براساس عدالت و احترام متقابل شکل گرفته باشد، پویایی و انعطاف فرهنگی را نیز سبب خواهد شد. در واقع در پرتو شهروندی خوب که ناشی از عنصر نظام حقوقی مؤثر است، به رسمیت شناختن شهروندان (به حساب آوردن همه شهروندان) و انگیزه های تعلقی، به جایگاه اقلیت ها و روابط بین فرهنگی پرداخته می شود. در این مقاله تلاش خواهد شد به قانون اساسی به عنوان تکیه گاه حقوقی جایگاه اقلیت های فرهنگی (دینی و قومی) توجه شود، همچنین دو نهاد فرهنگی جهت دهنده به ارتباطات بین فرهنگی، یعنی آموزش و رسانه، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند.
"
تحلیل جامعه شناختی همبستگی اجتماعی و فرهنگی در ایران
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی: