فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
سرمایه اجتماعی در سازمان
حوزههای تخصصی:
بازخوانی سنجه های سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی چگونگی کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در تحقیقات است. از این رو، پرسش این است که چگونه مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهشهای داخلی و خارجی سنجید ه شده است؟ و چه نسبتی از متغیرهای مختلف با سرمایه فرهنگی گزارش شده است؟ در این مقاله با تکیه بر تحقیقات خارجی و داخلی، ابتدا مفهوم سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در آثار بوردیو بررسی و سپس ابعاد عملیاتی مفهوم سرمایه فرهنگی در پژوهشهای متأخر بررسی و در نهایت کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی در جامعه ایرانی بررسی شده است. مرور پژوهشهای خارجی نشان داده است که این مفهوم در هر دورهای، با توجه به مقتضای زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان مورد بازنگری واقع شده است. در حالی که در پژوهش های داخلی، مفهوم سرمایه فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیمبندی بوردیویی به طور یکسان و بدون بازنگری مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، مرور تحقیقات نشان میدهد که در پژوهشهای خارجی به زمینههای فرهنگی در سنجش سرمایه فرهنگی توجه شده است. این در حالی است که در پژوهشهای تجربی داخلی، معرفت فرهنگی و بومی مورد غفلت و بیتوجهی واقع شده است. معرفت فرهنگی آن دسته از اطلاعاتی هستند که از هر فردی انتظار میرود از آنها برخوردار باشد و معمولاً از کشوری به کشور دیگر فرق میکند. افزون براین، پیشنهاد شده تا با توجه به اینکه ما در عصر ارتباطات و تکنولوژی قرار داریم بهتر است برخی فناوریهای دیجیتالی از قبیل شبکههای اجتماعی در سنجش سرمایه فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
سیاست اجتماعی و سلامت
حوزههای تخصصی:
"سلامت مردم از عوامل و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی تاثیر می پذیرد. هر چند این عوامل و مداخله در آنها فراتر از حیطه اختیارات سنتی پزشکی است، اما باید اذعان کرد بیشترین پیشرفتها در سلامت در دو قرن اخیر به طور عمده ناشی از پیشرفتهای اجتماعی اقتصادی بوده تا مداخلات پزشکی، هر چند بلافاصله باید افزود با سیاستهای بهداشتی و اجتماعی صحیح نیز می توان بر شکاف درآمدی غلبه کرد. از همین رو برخی کشورها با درآمد کم را می توان مثال زد که شاخصهای بهداشتی آنان بر کشورهای غنی تر چیرگی دارد.
جمعیت سالم می تواند توسعه بیشتر را موجب شود و هزینه های کمتری را تحمیل کند، توزیع عادلانه امکانات و دسترسی همگان بدانها موجبات سلامت اجتماعی فراهم خواهد آورد، در حالی که شکاف طبقاتی و نابرابر، سطوح بالاتری از جنایت، خشونت و آسیب و مخاطرات سلامتی را موجب می گردد.
برای کاربرد موفق سیاست اجتماعی در سلامت، با توجه به اهمیت تصمیمها و اقدامات در بخشهایی مانند کشاورزی، آموزش، اقتصاد و دارایی، مسکن، خدمات اجتماعی و اشتغال در سلامت جامعه، باید راهبردهای معقول و موثری برای وارد کردن فعالانه آنها در تلاش برای ایجاد توان لازم در ارتقای سلامت تدوین کرد. بر این مسئله نیز باید تاکید کرد که راهکار جهانی ""سلامت برای همه"" و ""ارتقای سلامت""، از طریق تقویت و حمایت مالی و سیاسی حامیان اصلی اقدامات سلامت اجتماعی با محوریت تشکیلات بهداشت و سلامت در هر کشور، و اتخاذ سیاست "" همه برای سلامت"" امکان پذیر است.
سرمایه گذاری برای سلامت و توسعه فعالیتهای ارتقای سلامت - با هدایت تشکیلات بهداشتی و سلامت - از اهم موضوعاتی است که سیاستگذاران و محققان سیاست اجتماعی باید در راس فعالیتهای خود قرار دهند. از سوی دیگر با تکیه بر وجوه و ابعاد سلامت و رویکردهای پیشگیرانه و اعتلایی و تحقق مشارکت واقعی مردم، فرصتهای رسمی جدیدی برای مداخله دموکراتیک در تمام سطوح اجتماعی و سیاسی ایجاد شده است. سلامت بنیادی است که تمام کوششهای انسانی در بستر آن انجام می پذیرد و در صورت وجود سلامت در سطح قابل قبول، افراد جامعه قادر خواهند بود از دیگر منابع حیات بهره گیرند. به همین جهت سلامت افراد جامعه، بازتاب زندگی در جامعه است و سیاست اجتماعی باید سلامت را محور برنامه های توسعه قرار دهد."
سرمایه اجتماعی: بستری برای ارتقای سلامت روان
حوزههای تخصصی:
"این مقاله نگاهی دارد به یکی از مهمترین نهادهای مردمی که در جامعه مدنی شکل می گیرد، لیکن برای سهیم شدن در قدرت، حداقل در سطوح میانی، می کوشد و در فرجام به نهادی بینابینی بدل می گردد. این نهادها از آن روی بینابینی است که یک پای در حکومت دارد و پای دیگر در جامعه بدنی. لذا شورا نماد عرصه توافق است. شورا محل جمع بندی و یک کاسه کردن هزاران تقاضای پراکنده شهروندانی است که با آرای خود به این نهاد سراسری جان بخشیده اند. مفهوم سراسری در اینجا به معنای جغرافیایی یا مکانی به کار نرفته است، بلکه از آن معنا و بار سیاسی مستفاد می شود. یعنی گر چه هم شهروندان و هم افرادی که به وسیله آنها با عضویت شورا نایل می گردند، می توانند و حق دارند، دیدگاه های سیاسی گوناگونی داشته باشند (در بسیاری از موارد احزاب سیاسی، نمایندگان خود را معرفی می نمایند و برای پیروزی آنان گاه به جان می کوشند. از این رو ممکن است تمامی اعضای شورا یا شوراها تماما عضو یک حزب سیاسی باشند یا در حالت دیگر اکثر اعضای آن در حزبی مفروض و اقلیت آن در حزب دیگر عضو باشند.) اما مهم آن است که در زمان عضویت و فعالیت در شورا تمایلات حزبی و جناحی خود را دخالت ندهند. زیرا شورا پس از شکل گیری، به تمامی شهروندان (با هر گرایشی) تعلق دارد. در بسیاری از کشورها، عضویت در شوراها کاملا حزبی است، اما حزب پیروز با انجام صحیح وظایف در قبال تمامی شهروندان، برای حزب خود تبلیغ می کند تا در انتخابات بعدی مجددا برگزیده شود. این است معنای شورا به عنوان نهادی سراسری.
پس موضوع اصلی مقاله مرور معنا، ماهیت، زایش و رویش این نهاد مردمی، یعنی شوراست. در پایان کوشش خواهد شد تا به کاستی ها و مشکلات شورا در ایران نظر افکنده و به برخی از دلایل کاستی های یاد شده اشاره و تا حد امکان راه های برون رفت از مشکلات فرا روی شورا بر شمرده شود. تمامی این حرف و حدیث ها فقط برای تحقق آرزویی که دیگر آرزوی جوانانه نیز به حساب نمی آید، طرح می گردد و آن بهروزی سرزمینی است که در آن زاده شده و بالیده ایم و بدان سخت مدیونیم، دینی که هرگز ادا نخواهد شد.
"
تیپ شناسی نحوه مواجهه روشنفکران و نخبگان ایرانی با تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند با تمرکز بر مدرنیته به عنوان اصلی ترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورت های متکثر رویارویی و مواجهه ایرانیان با این تمدن را قالب بندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم به عنوان مهم ترین جلوه تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعه ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعه ایران با تمدن غرب تحت سه مقوله غرب شیفتگی، غرب گزینی و غرب گریزی تیپ بندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعه هایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شده اند و برای هر تیپ و زیرمجموعه های آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونه های استنادی ارائه شده است. مقاله تیپ شناسی حاصل شده، به عنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعه ایران با آنچه از آن به عنوان کلیت تمدن غرب یاد می شود، در حوزه مطالعات میان فرهنگی و سیاست بین الملل توصیه می شود.
روش شناخت اجتماعیدر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: شناخت و روش شناخت اجتماعی، از موضوعات مهم و اساسی در حوزة علوم اجتماعی است که در دوره های مختلف تاریخی از گذشته تاکنون رویکردهای مختلفی دربارة آن وجود داشته است. یکی از دسته بندی های روش شناختی، تقسیم روش به روش شناسی بنیادین و روش شناسی کاربردی است که انواع مختلف روش شناخت اجتماعی را می توان در ذیل آن قرار داد. در این گونه شناسی، روش شناسی بنیادین، که به مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ناظر بوده و به صورت بنیادین روش شناسی اجتماعی را مد نظر قرار می دهد، مبنای بحث در این مقاله واقع می شود. در علوم اجتماعی با سه روش بنیادین اثباتی، تفهمی و رئالیسم انتقادی سروکار داریم. هر یک از این روش ها از مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی خاصی بهره گرفته، با یکدیگر در تقابلند. قرآن نیز به علت برخورداری از مبادی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی ویژة خویش از یک روش بنیادین «رئالیسم توحیدی» بهره می گیرد. ویژگی های خاص اندیشة قرآن، روش شناسی قرآنی را از مکاتب روش شناختی مدرن متمایز می سازد. قرآن هستی را دارای دو بعد مادی و معنوی دانسته، آن را یک پارچه و با محوریت خداوند حکیم معرفی می کند. همچنین سرنوشت انسان و کمال نهایی وی را در میزان قرب الهی می داند.
قرآن به همة ابزارهای حسی، عقلی و وحیانی مرجعیت می بخشد؛ اما مرجعیت آنها را در چارچوب مبانی خویش می پذیرد. همه چیز در اندیشة قرآن، به خداوند ارتباط پیدا می کند. قرآن از همة رویکردهای تبیینی و توصیفی، خرد و کلان، تجربی، تفهمی و انتقادی برخوردار می شود؛ اما آنها را در چارچوب توحید و مبتنی بر یک عقبة الهیاتی بازتعریف می کند. این، ویژگی ممتاز روش شناسی قرآن است که روش های سکولار از آن بهره ای نمی برند و به علت چنین فقر معرفتی، با تکیه بر یک ابزار، سایر ابزارها را نفی می کنند. همچنین روش شناسی قرآن، به علت بهره گیری از ابزار وحی، قابلیت های افزون تری را نسبت به روش های مدرن دارد؛ از جمله، امکان فهم و درک عمیق تر واقعیت اجتماعی و دست یابی به ضرورت ها و باید و نبایدهای اجتماعی بیشتری در آن.
نگاهی جرم شناسانه بر جرایم، امنیت و کنترل در اینترنت
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد تا به بررسی جرایم اینترنتی از دیدگاهی جرم شناسانه بپردازد. سپس، به اقدامات انجام شده برای مبارزه با چنین جرایمی در سطح جهان اشاره می کند و نارسایی ها و چالش های حقوقی، اخلاقی و اجتماعی مبارزه با چنین جرایمی را بر می شمارد.
تبیین بی ثباتی خانواده با تکیه بر نظریه ی استاد مطهری(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله از یک سو کوششی در جهت بازخوانی اندیشه ی استاد مطهری در موضوع خانواده است و از سوی دیگر، می کوشد یک الگوی نظریه پردازی اسلامی به منظور اسلامی کردن علوم اجتماعی ارائه دهد و به همین دلیل، رویکرد نظری بر آن حاکم است، هرچند نظریه ای که ارائه خواهد شد، با توجه به فرضیه های مختلفی که در چارچوب نظری آن لحاظ گردیده، زمینه ی پژوهش های تجربی گوناگونی را فراهم می سازد. بر اساس این نظریه، استحکام پیوند خانوادگی و در مقابل بی ثباتی آن، بیش از هر چیز ناشی از توجه یا بی توجهی به تفاوت های فطری زن و مرد است.
مذهب، ارزش ها و ایدئولوژی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده بر آن است تا مباحث مذهب، ارزشها و ایدئولوژی را در بستر جهان مدرن به تصویر بکشد. در اینجا به شکلی دقیق آنچه که در رویارویی با مدرنیته و جهان مدرن بر سر مذهب و ارزشهای سنتی آمده است مورد بررسی قرار میگیرد و در این مسیر فرایند عرفی یا دنیوی شدن را در جهان مدرن به تصویر میکشد. در این راستا از رویکردها و افکار متفکران برجستهی جامعه شناسی همچون دورکیم و ماکس وبر و مارکس و بندیکت آندرسون و مکاینتایر بهره گرفته است و نشان داده که آنان مذهب را در دنیای مدرن چگونه میدیدند و راههای بازتولید دین و بقای آن در عین عرفی شدن را در این دوره چگونه ارزیابی میکنند.
اشتراکات فرهنگی - تاریخی بلوچ ها با سایر ایرانیان
حوزههای تخصصی:
" بلوچها به استناد منابع معتبر، پیش از ظهور اسلام در بلوچستان حضور نداشتهاند. بلوچها تبار آریایی داشته و آریایی ساکن شمال ایران ـ احتمالا کوههای البرز ـ بودهاند؛ سالها در ارتش ایران باستان نقش داشتهاند و سرانجام احتمالا در زمان خسرو انوشیروان، از شمال به کوههای کرمان کوچانده شدهاند؛ منابع جغرافینویسان عرب نیز، اثبات میکند که بلوچها، در زمان استقرار در کوههای کرمان، پیرو آیین شیعه بودهاند.
علاوه بر این زبان، شعر و موسیقی اعتقادات و باورهای آنان، نشان از ویژگیهای مشترک فرهنگی این قوم با دیگر اقوام ایرانی دارد. با این حال، قوم بلوچ، در 50-60 سال اخیر، تحت تاثیر مبارزه نخبگان تحصیل کرده در خارج از کشور در حال بیگانه شدن با سنتها و ارزشها و آداب و رسوم باقیمانده از گذشته خود است. "
میان رشته پژوهی، پارادایم و دستاوردهای تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشته های تخصصی مدیون روش استقرایی و مشاهدات تجربی است. نقد تجزیه گرایی در حوزه پژوهش زمینه را برای شکل دهی میان رشته پژوهی فراهم نمود. میان رشته پزوهی در واکنش به رشته پژوهی و شکاف میان پژوهش و تصمیم گیری در زندگی اجتماعی شکل گرفت. سوالی که اینک در این پژوهش مطرح است این است که منظور از «میان رشته پژوهی» چیست؟ پارادایم حاکم بر میان رشته پژوهی چیست و این حوزه از پژوهش دارای چه دستاوردهای تربیتی است؟روش پژوهش کیفی است و برای پاسخ به سوالات فوق الذکر از روش «توصیفی –تحلیلی» و همینطور روش اسنادی استفاده شد. یافته های حاصله حاکی از این است که: میان رشته پژوهی آشتی دو یا چند حوزه دانش برای حل مساله انسانی است. این حوزه از پژوهش بر کثرت گرایی روشی پایه گذاری شده است. خاستگاه این حوزه از پژوهش دو نیاز بنیادی است که عبارتنداز:1- نیاز به حل مساله هایی که رشته های علمی در محیط های دانشگاهی نتوانستند راه حل هایی مناسب برای آن ها پیدا کنند. 2- نیاز به وحدت بخشی به دانش. پارادایم حاکم برمیان رشته پژوهی پارادایم «پیوند دهی» است. دستاوردهای تربیتی این نوع از پژوهش، عبارتند از: رشد تفکر انتقادی، مسئولیت زایی اجتماعی و رشد مهارت های تحلیلی
اسرائیل و کردستان عراق
از نظریه ها تا سنتهای پژوهشی
حوزههای تخصصی:
تحلیل گونه های گفتمانی متاثراز محتوای مناسک عاشورا (از خلال تحلیل گفتمان نشریات مرتبط با موضوع عاشورا)
حوزههای تخصصی:
مناسک عزاداری عاشورا، در دوره های مختلف تاریخی علاوه بر صورت بندی هایی مختلف، پذیرای دیدگاه های نظری و گفتمان های متنوعی نیزبوده است. این گفتمان ها تحت تاثیر اوضاع اجتماعی- سیاسی ساخت یافته و امکان رشد و بازتولید نظام فکری خاص خود وتاثیر آن بر جامعه را می یابند و به جهت این تاثیرگذاری بررسی پیرامون گفتمان های مذکور از منظر جامعه شناختی ضرورت می یابد و آنچه در ادامه می آید نتیجه پژوهشی است در این باره، که توصیف ویژگی های گفتمان های متاثر از محتوای مناسک عاشورا و همچنین تفسیر معانی مورد نظر این گفتمان ها را مدنظر داشته است. این تحقیق به روش کیفی و با اتکا به نظریات دورکیم و روش تحلیل گفتمان فرکلاف به بررسی محتوای نشریات مرتبط با موضوع عاشورا که در سال 1389 چاپ شده پرداخته (با استفاده از نمونه گیری نظری هدفمند و ناهمگون) و درنتیجه آن سه نوع گفتمان: 1. گفتمان علمی-آکادمیک 2. گفتمان ادبی- هنری 3. گفتمان کلامی- فقهی تشخیص داده شده است.
شکل گیری نظام وظیفه در ایران و طرح ملت سازی در دورة پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل های ابتدایی نظام وظیفه نخستین بار در چارچوب ارتش های پادشاهی و دولت های مستقل از کلیسا در اروپای غربی به وجود آمد و توانست واسطه ای بین دولت و ملت در ابتدای عصر مدرنیته و وسیله ای برای گسترش نظامی گری حاکمان و شاهان باشد. در ابتدای قرن هجدهم میلادی، تقسیم کار اجتماعی، پیشرفت تکنیکی و صنعتی شدن سبب شد تا ارتش های مدرن و نظام وظیفه که از اولین نهادهای بورکراتیک نیز به شمار می آمدند، شکل بگیرند؛ سپس در انقلاب فرانسه، به عنوان سازکاری اساسی درجهت تأمین نیروی انسانی ارتش انقلابی تثبیت شدند. این پدیده که در غرب پس از مجموعه تحولات اندیشه ای و اجتماعی پدید آمده بود، در ایران دوره پهلوی اول به عنوان بخشی از طرح مدرن سازی و تثبیت حکومت استبدادی رضا خان شکل گرفت. بسط عناصر هویت ملی گرایانه و مطیع کردن نیروهای سنتی جامعة ایران دربرابر استبداد مطلقة حکومت به وسیلة آموزش ها و هنجارسازی عمومی و فراگیر، از کارکردها و کارویژه های مهم ارتش و نظام خدمت اجباری در کنار تأثیرات و خدمات سیاسی و نظامی دیگرش در تأسیس و ابقای حکومت پهلوی بود. نظام وظیفه علاوه بر خلع سلاح عمومی، به حکومت پهلوی اول این امکان را می داد تا با گسترش اقتدار نظامی، پایه های حکومتش را محکم کند. ایجاد ارتش یکپارچه و خدمت اجباری عمومی یکی از اولین تلاش های سامان مند و همه جانبه برای خلق شهروندان نظام جدید سیاسی مبتنی بر ایدة دولت- ملت در تاریخ ایران است.