فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نسبت علم و فرهنگ
فقه حکومتی از منظر شهید صدر(ره)؛ با مروری بر ویژگی های «فقه نظامات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهید سیدمحمدباقر صدر(ره) را می توان مبدع رویکرد جدیدی در تفقه دانست که در صدد استنباط «نظامات اجتماعی» از منابع دینی است. در این نگاه، مسائل و موضوعات فقهی، به صورت موضوعات از هم منفصل مطالعه نمی شود آن چنان که در فقه موجود رایج است بلکه «نظام»، یک کل به هم پیوسته ای است که موضوعات آن، به یک شبکه یکپارچه تبدیل شده اند. استنباط «نظام» به عنوان یک «مجموعه» و «کل»، غیر از استنباط حکم تک تک «عناصر» آن از طریق احکام «موضوعات کلی» است که نیازمند باب جدیدی از تفقه می باشد. این مقاله در بخش اول به تقریر نظریه شهید صدر(ره) در باب فقه نظامات می پردازد و سعی می کند جوانب اصلی نظریه ایشان را بررسی کند. در بخش دوم مقاله، با تمرکز بر ویژگی های «فقه نظامات»، تفاوت آن با «فقه موجود» از زوایای مختلف بررسی شده است؛ مبتنی بر فقه نظامات، سنخ دیگری از تکالیف متصور است که از جهاتی چند با «حکم» در فقه فردی تفاوت دارد؛ این نوع از تکلیف، از حیث «موضوع»، «مکلف»، «سنخ تکلیف»، «عقاب و ثواب» و «روش استنباط» از احکام رایج فقهی ممتاز می گردد.
کارکرد نظریه های جامعه شناسی در تحلیل فیلم مطالعه موردی تحلیل فیلم «لاک پشت ها هم پرواز می کنند»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تلاشی است برای ارائه شیوه ای کارکردی در خوانش فیلم های سینمایی تا نشان دهد چگونه با استناد به نظریات جامعه شناسی می توان دنیای فیلم را مورد واکاوی قرارداد. به همین منظور فیلم ««لاک پشت ها هم پرواز می کنند»» برای تحلیل عملی انتخاب شد. با بررسی آرای اندیشمندان مختلف در بحث تئوری های رفتار جمعی، نظریه «فشار ساختاری» نیل اسملسر به عنوان الگوی اصلی مطالعه انتخاب و ضمن تطبیق حوادث فیلم با مراحل شش گانه پیدایش جنبش های اجتماعی، مشخص شد که مراحل مختلف تکوین داستان فیلم با آرای اسملسر مطابقت دارد. با توجه به یافته های این مطالعه، می توان پیشنهاد کرد که در تحلیل فیلم ها با مضامین اجتماعی و نیز نگارش فیلم نامه های این حوزه از سینمای داستانی، از نظریه های تحلیل اجتماعی به عنوان الگوی عملی استفاده شود
نظریه های تضادگرا درباره قشربندی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی در ایران؛ وضعیت موجود، دورنمای آینده و امکان شناسی گذار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بومی سازی در عرصه توسعه روستایی و نقش دانش بومی در فرایند آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه روشن ساخته است که بسیاری از تکنیک ها و روش های بومی در عرصه تولید، فرهنگ و اجتماع در جامعه محلی به دلیل سازگاری و تطابق با زیست بوم این جوامع، همان روش هایی هستند که امروزه معرف روش های رسیدن به توسعه پایدار می باشند. بومی سازی می تواند به کاهش پیامدهای آسیب شناختی جریان توسعه از طریق سازگاری با مفاهیم جدید توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی و توانمند سازی قشر ضعیف جامعه منجر شود. به عبارت دیگر اگر بومی سازی را انطباق الگوها و روش های بیرونی توسعه با شرایط درونی جامعه محلی و تقویت الگوها و روش های بومی متناسب با جریان توسعه بدانیم، می تواند به توانمند سازی جامعه محلی کمک نماید. این انگاره می تواند رویه غالب الگوهای مرسوم توسعه در جهت تمرکز، یکنواخت سازی و حذف تنوع و تکثر را تعدیل نماید و پیامدهای منفی آن را کاهش دهد. نظام های دانش بومی باید به مثابه جزئی از منابع ملی مورد توجه و ملاحظه قرار گیرند. دانش بومی یک عنصر کلیدی سرمایه و دارایی اصلی مردم محلی در تلاش برای بدست آوردن کنترل زندگی شان است.
در این مقاله بومی سازی در عرصه توسعه روستایی به عنوان بخشی که بومی سازی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند و به عنوان یک الگوی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در برخی از عرصه ها مانند توسعه روستایی و کشاورزی با توجه به سازگاری اکولوژیکی، فرهنگی و تاریخی آن با جامعه محلی، بومی سازی ارج و احترام نهادن به روش ها و تکنیک های بومی، روزآمد کردن این روش ها و ترکیب دانش بومی با دانش روز است. در این عرصه باید بومی سازی را به معنی بازگشت به خود، حفظ و احیاء روش های بومی و مقابله با از خود بیگانه شدن، بی هویتی و طرد همه روش ها و ّسنتهای بومی به صرف سنتی بودن دانست. بومی سازی مبتنی بر دانش بومی است که در فلسفه خود، مردم را بخشی از کره زمین و نه صاحب آن می داند و زمانی که هدف برنامه ریزی رسیدن به توسعه پایدار باشد این فلسفه کاربرد دارد. در این مقاله با ذکر نمونه هایی از تکنیک ها و روش های سنتی که با توسعه پایدار روستایی سازگاری بسیاری دارند، نشان خواهیم داد که بومی سازی در این عرصه یعنی نگهداری و تقویت روش های بومی سازگار با شرایط جامعه و سرزمین، یا در عرصه کشاورزی احیاء روش های بومی که از بین رفته یا در شرف نابودی کامل می باشند به عنوان روشی برا ی رسیدن به توسعه پایدار.
نیازسنجی و اولویت بندی محورها و موضوعات پژوهشی در حوزه مطالعات زنان و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که از نوع نیازسنجی است و با هدف نیازسنجی و اولویت بندی محورها و موضوعات پژوهشی در حوزه مطالعات زنان و خانواده انجام گرفت که از تکنیک دلفی برای گردآوری داده های موردنیاز طی دو مرحله استفاده شد. این پژوهش شامل دو بخش اصلی است: محورهای پژوهشی در حوزه زنان و خانواده و موضوعات پژوهشی مرتبط با آن؛ اولویت بندی محورها و موضوعات از دیدگاه صاحب نظران برای انجام فعالیت تحقیقی. نتایج این پژوهش نشان داد که امنیت و سلامت اجتماعی، بالاترین اولویت را در بین محورهای پژوهشی دارد. در ردیف های بعدی، موضوعاتی مثل آسیب های اجتماعی حوزه زنان و خانواده، مباحث حقوقی زنان، تغییرات خانواده و آینده پژوهشی خانواده ایرانی قرار دارند. موضوعاتی مثل بررسی الگوهای شادی در بین جامعه زنان، بررسی نقش مادری و سلامت اجتماعی زنان، بررسی پدیده مهاجرت و زندگی مجردی در بین زنان و پیامدهای آن و بررسی مواجهه زنان با ناامنی های اجتماعی نیز از اولویت بالای پژوهشی برخوردار است.
واکاوی نظریه فرهنگی «سپهرنشانه ای» یوری لوتمان و کاربست آن در زمینه تحلیل مناسبات میان دین و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تارتو مسکو با طرح نظریه فرهنگی با محوریت مفهوم سپهرنشانه ای به توصیف و تبیین سازوکار عملکرد نشانه ای فرهنگ در مقام یک سپهرنشانه ای می پردازد. نشانه شناسی فرهنگی که نظریه و روش شناسی آن مکتب است، با هدف مطالعه تعامل، همبستگی یا جدایی و تضاد میان نظام های نشانه ای شکل می گیرد. به زعم لوتمان، سپهرنشانه ای نه تنها حاصل جمع نظام های نشانه ای، بلکه به علاوه شرط لازم وقوع هر نوع عمل ارتباط و وجود هر نوع زبان و متنی است. در این مقاله، تعامل دین و سینما به مثابه دو نظام نشانه ای به صورت بازنمایی دین در سینما پیش فرض ماست. مسئله اما چگونگی این بازنمایی با اِعمال روش نشانه شناسی لوتمان است. با انتخاب فیلم سینمایی «هر شب تنهایی» (رسول صدرعاملی، 1386) به عنوان مطالعه موردی از آثار منتسب به سینمای دینی، تعامل سپهر های نشانه ای منتخب، تحلیل می شود.
بررسی عوامل موثر برتعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" این پژوهش با تمرکز نظری بر پدیده تعهد سازمانی (به عنوان یکی از اساسی ترین شاخص های ارزیابی فرهنگ سازمان)، به ارزیابی آن در محدوده ی سازمانی گمرگات فارس می پردازد. تعهد سازمانی به عنوان خصیصه ای سازمانی موجب تعلق سازمان کارکنان نسبت به اهداف سازمان می گردد. در این حالت بیگانگی سازمانی رو به کاستی می گراید و درمقابل، کارایی و اثربخشی سازمانی، ازطریق فعالیت بخش کارکنان افرایش می یابد.
این پژوهش، به عنوان تحقیق همبستگی یا همخوانی، سعی در ارزیابی روابط بین تعهد سازمانی با متغیرهای رضایتمندی (به طورمثال، رضایت ازمدیریت، عدالت سازمانی شغلی و...) و متغیرهای اجتماعی - اقتصادی (درآمد، سن وسابقه خدمت) دارد. اگرچه هرکدام از این روابط، درقالب فرضیه های تحقیق و با استفاده از تحلیل آماری مناسب ارائه شده است، ولی در نهایت درمدل تحلیل مسیر، براساس مدل مفهومی تحقیق ارزیابی گردیده اند. یافته های تحقیق، حکایت از رابطه مثبت ومعنادار تمامی سطوح رضایت با تعهد سازمانی و رابطه منفی بین بیگانگی سازمانی وتعهد سازمانی دارند. آنچه که دریافته های تحلیل مسیرقابل تعمق، است ضعف توانمندی مدیریت سازمانی، در جلب تعهد سازمانی درگمرکات فارس می باشد. این متغیر، به عنوان متغیر حد واسط بین بسترسازمانی و فرهنگ سازمانی، چنان چه مورد توجه دقیق وعالمانه مدیریت های کلان درنظام اجتماعی قرارنگیرد، باعث دگرگونی سازمانی، در دست یابی به اهداف نظام اجتماعی در ایران می گردد. "
سنت چیست
منبع:
وحید تیر ۱۳۵۵ شماره ۱۹۳
حوزههای تخصصی:
تغییر پذیری جامعه
حوزههای تخصصی:
همسو نبودن عوامل فعال در جامعه، همواره تغییراتی پدید می آورد که بیش از هر چیز ناشی از تباین عملکرد این عوامل است. هر جامعه تحت تأثیر کنش متقابل میان عوامل حفظ وضع موجود و عوامل جدید، تغییراتی متناسب با ظرفیت خود پیدا می کند. این تغییرات را معمولاً به دو دسته «درون زا» و «برون زا» تقسیم می کنند. تغییرات «درون زا» قاعدتاً تلاطم اجتماعی در پی ندارند و برای جامعه و تعادل ساختاری آن تهدیدی محسوب نمی شوند. ولی در تغییرات «برون زا» این احتمال وجود دارد که فرایند عادی تحول ساختار اجتماعی، دچار اختلال شود. به ویژه در تحولات ناگهانی ممکن است ساختار اجتماعی تا حد فروپاشی به خطر بیفتد.
تحلیلی بر سیستم های شهری ایران طی سال های 1335تا 1385
حوزههای تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی اقتصاد سیاسی و نحوه مدیریت سرزمین در یک کشور است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها مشخص تر می گردد. نظام شهری ایران از الگوی سنتی کهکشانی در قبل ازسال،1300 به الگوی زنجیره ای به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ متمایل شده است. این الگو ضمن بر هم زدن روابط منطقی شهرهای کوچک، میانی و بزرگ با یکدیگر، باعث آشفتگی در نظام شهری ایران شده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان تعادل در نظام شهری ایران طی سالهای 1335تا 1385است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر مدلهای بررسی کننده است. جامعه آماری شامل کلیه شهرهای ایران در پنج دوره سرشماری از سال 1335تا سال 1385 است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نظام شهری ایران در نیم قرن اخیر از لحاظ شاخص های ضریب تمرکز، رتبه اندازه، نخست شهری و ضریب آنتروپی به سمت تعادل میل کرده است؛ اما از نظرشاخص ضریب جینی و توزیع جمعیت در طبقات شهری نسبت به سال 1335 در وضعیت نامتعادل قرار دارد. در حقیقت، براساس منحنی لورنز شهرهای ایران طی سال 1335 به خط نرمال نزدیکتر بوده، اما در سال 1385از خط نرمال فاصله بیشتری گرفته اند. این امر ناشی از افزایش تعداد شهرهای بسیار کوچک با جمعیت اندک و افزایش جمعیت شهرهای بسیار بزرگ در نظام شهر ایران است. برای متعادل سازی نظام شهری ایران، راهکارهای تمرکز زدایی از کلانشهرها و تقویت شهرهای کوچک ومیانی پیشنهاد شده است.
جامعه شناسی اوقات فراغت در ایران
حوزههای تخصصی:
از شرق شناسی تا مطالعات پسااستعماری: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرق شناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میان رشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرق شناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرق شناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردم شناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی مردم بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
"این تحقیق، با رویکرد کمی، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش، از دو نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو و نظام های بوم شناسی انسانی تشکیل شده که بر اساس مفاهیم عمده آن ها و مطابق با جامعه آماری مورد مطالعه شاخص هایی تدوین و به کار بسته شده است. با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر از مردم شهرستان بیرجند به عنوان نمونه انتخاب شده، سپس به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، افراد واقع در سنین بین 15 تا 65 سال مورد مصاحبه قرار گرفتند. فرض محوری تحقیق آن است که کیفیت زندگی موضوعی ذهنی ـ عینی است و خود نیز تحت تاثیر عوامل ذهنی ـ عینی قرار دارد. بر این اساس، رابطه کیفیت زندگی با هر یک از نه متغیر مستقل خاستگاه اجتماعی، وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، مرتبه شغلی، میزان درآمد، میزان بهره مندی از شبکه های حمایت اجتماعی، شیوه جامعه پذیری در خانواده، میزان استفاده از رسانه های همگانی، و نگرش های سنتی / مدرن از طریق نرم افزار آماری spss و با استفاده از آماره های تحلیل واریانس و رگرسیون یک متغیره آزمون شده، نتایج به دست آمده نشان می دهد که کلیه این روابط معنی دار و مستقیم است. همچنین، در تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پنج متغیر سطح تحصیلات، شیوه جامعه پذیری در خانواده، میزان استفاده از رسانه های همگانی، مرتبه شغلی، و میزان بهره مندی از شبکه های حمایت اجتماعی وارد معادله شده، بر روی هم 44 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
"
دو جهانی شدنها و جامعه جهانی اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نسبت پدیده "دوجهانی شدنها" را با "جامعه جهانی اضطراب" مطالعه میکند. مطالب این مقاله در چهار بخش اساسی تنظیم شده است. بخش اول مفهوم، عوامل،خصوصیات و پیامدهای اضطراب را تحلیل میکند. بخش دوم به اختصار مفهوم جهانی شدن را بررسی میکند. در بخش سوم، نسبت جهانی شدن با فشار، تنش،دلواپسی و ریسک مورد مطالعه قرار میگیرد. در بخش چهارم، مفهوم دو جهانی شدنها با تکیه بر نظریه بوردیو در خصوص "خشونت نمادین" و ارتباط آن با اضطرابهای پنهان نقد و تحلیل میگردد. پیش فرض اصلی این مقاله بر شکلگیری دو روند در جهانی شدن است؛ یکی توضیح دهنده جهانی شدن در جهان واقعی (جهان اول) و دیگری بیان کننده جهانی شدن در جهانی مجازی (جهان دوم) است. ارتباط آنی، همزمان و سریع با جهان مجازی و زندگی در جهان واقعی مستلزم نوعی دوئیتهای اضطراب زا است که به وجود آورنده "جامعه جهانی اضطراب" است. این جامعه، جهان معاصر را از دوره مدرن متمایز میکند