فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۸۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
"معلولان به عنوان اعضای جامعه بشری همواره با چالش هایی از نظر کار و حرفه روبرو بوده اند. مشکلات فراروی آن ها لزوما ناشی از شرایط جسمی و ذهنی ایشان نیست بلکه، در اکثر موارد، این طرز تلقی غلط جامعه است که آن ها را از صحنه کار و فعالیت دور نگه می دارد. با وجود تحولاتی که در سطح بین المللی از لحاظ حقوقی و اجتماعی به وقوع پیوسته و دستاورد آن گرایش مثبت برای به کارگیری معلولان است، هنوز هم محدوده دقیق حقوق قانونی این دسته از افراد در ابهام قرار دارد. در این مقاله ضمن بررسی حقوق شغلی و حرفه ای اشخاص معلول در مقررات داخلی و بین المللی به آن چه فی الواقع باید در جهت تأمین حقوق مذکور برای ایشان لحاظ شود، خواهیم پرداخت.
"
بررسی وضعیت برنامه ریزی توسعه دانشگاه های دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط جدید محیط و اقتضائات ناشی از آن پویایی ها و پیچیدگی های خاصی را برای دانشگاه ها ایجاب نموده است. در چنین شرایطی، لازمه پویایی، و ارتقا کیفیت و توسعه دانشگاه ها وجود تفکر پویای برنامه ریزی و تدوین و اجرای برنامه های متناسب با شرایط درونی و بیرونی دانشگاه ها است. در واقع، لازم است خطوط کلی حرکت آینده دانشگاه مبتنی بر یک فرایند تشخیص - جهتگیری راهبردی پویا ترسیم و عملی شود، به گونه ای که منجر به توانمند سازی دانشگاه برای پویش اثربخش در محیط و در عین حال حفظ سلامت سازمانی آن گردد (برنامه ریزی توسعه دانشگاهی). در این پژوهش، وضعیت موجود برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در دانشگاه های دولتی ایران بر اساس شاخص های ششگانه ذیل ارزیابی شده است: 1) وجود درک روشن و مشترک نسبت به فرایند برنامه ریزی توسعه دانشگاهی، 2) وجود برنامه های مدون توسعه در دانشگاه ها، 3) انطباق برنامه های توسعه دانشگاه ها با شرایط محیطی آنها، 4) انطباق برنامه های توسعه دانشگاه ها با توانایی ها و شرایط درونی آنها، 5) وجود امکانات، منابع و ساختارهای لازم برای برنامه ریزی در دانشگاه ها، و 6) کیفیت تصمیم گیری و تصمیم سازی در دانشگاه ها. نتایج پژوهش حاکی از وضعیت نامناسب برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در دانشگاه های قلمرو پژوهش می باشد. شاخص های پژوهش در کل دانشگاه های نمونه پژوهش و هر یک از گروه های برخوردار، نیمه برخوردار و غیر برخوردار به طور معناداری از معیار حداقل مطلوب (Q3) کمتر بوده است. حتی در اکثر موارد از چارک دوم مربوط نیز کمتر بوده است. وضعیت شاخص ها در دانشگاه های برخوردار، نیمه برخوردار و غیر برخوردار به جز در یک مورد (به سود دانشگاه های غیربرخوردار)، تفاوت معناداری نداشته است. از سوی دیگر، نتایج پژوهش مبین وجود ضعف قابل ملاحظه در مبانی اساسی لازم برای شکل گیری یک نظام رفتاری اثربخش برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در دانشگاه های قلمرو پژوهش می باشد. نهایتا، مدیران گروه های آموزشی نمونه پژوهش، به اتفاق، تمرکززدایی در برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در کشور را تا حد زیادی مفید و لازم ارزیابی نموده اند.
بحران شهرنشینی در ایران ، درآمدی جامعه شناختی بر آسیب شناسی مسائل جامعه شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه مکان زیست جمعی انسان مدرن،بستر فیزیکی زندگی او را شکل می بخشد.حیات شهری متضمن مجموعه روابط رسمی،چندگانه،شبکه وار و چند بعدی است و ساکنان شهر در زندگی روزمره شان با مؤلفه های متعدد این مجموعه در تماس قرار می گیرند.روند شکل گیری شهرها و فرایند دگرگونی شان می تواند رابطه ای متقابل با مراحل تکوین هویت اجتماعی شهرنشینان داشته باشد.هرگاه انسانها در باور جمعی شان به یگانگی و وحدتی در کلیت فرهنگ و هویت شان دست نیابند،نشانه ها و آثار آن را می توان از جمله در بخشهای مختلف زندگی شهری بازشناخت؛نشانه ها و آثاری که خود تقویت کننده تشتت در ساختار فرهنگی زندگی شهری تواند بود.بر این اساس به نظر می رسد آشفتگی و نابسامانی های شهرنشینی در ایران منعکس کننده بن بست معنایی در زندگی ایرانیان است.سرگردانی و ابهام در تعیین جهت گیری های اساسی زندگی (فردی و جمعی)اینک به وضوح در جامعه ایران قابل مشاهده است و صرفنظر از علل کثیره مُوَجد آن،می توان انتظار داشت واجد تاثیراتی در فرآورده های حاصل این زندگی نیز باشد.لذا شگفت آور نخواهد بود که ناهماهنگی،عدم توازن،تنزل مدیریت شهری گاه تا سر حدی نازل تر از معرفت عامیانه( common sense ) و تداخل و پیچیدگی مضاعف و فزاینده مسائل شهری و... همگی به بحرانی در سامانه شهر،حیات شهرنشینان و زندگی شهری منجر شوند.بدین ترتیب، آسیب شناسی مسائل شهری در ایران باید در چارچوب شرایط کلی زندگی ایرانیان مورد بررسی قرار گیرد و لذا پرداختن به سویه های معنایی ـ فلسفی شهرنشینی در ایران، در بستر ابهام و سرگشتگی میان وضعیت سنتخواهی و تجدد باوری می تواند در این راستا مفید واقع شود.
بررسی پدیده استیگما (داغ اجتماعی) در مادران دارای فرزند با نشانگان داون در شهر اصفهان: رویکردی روانی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استیگما (داغ اجتماعی) فرایندی روانی ـ اجتماعی است که از برچسب زدن آغاز می گردد و به طرد و انزوای اجتماعی منتهی می شود. دو نوع استیگمای خود و وابستگان وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی استیگمای درونی شده در مادران دارای فرزند با نشانگان داون می باشد دو سؤال پژوهش عبارتند از: آیا استیگمای درونی شده در مادران دارای فرزند با نشانگان داون وجود دارد؟ و عوامل پیش بینی کننده میزان استیگما در این افراد چیست؟ روش پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی بود. بدین منظور از بین مادران دارای فرزند با نشانگان داون تحت پوشش بهزیستی استان اصفهان تعداد 74 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته دارای پایایی و اعتبار مناسب بود. داده ها با استفاده از روش های آماری t تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که استیگمای درونی شده در مادران دارای فرزند با نشانگان داون وجود داشته و سن مادر مهم ترین پیش بینی کننده میزان استیگما در آنان است. هم چنین مادران با سطوح تحصیلی مختلف دارای فرزندان دختر و پسر (در دامنه سنی کودکی تا جوانی) مبتلا به نشانگان داون، استیگمای درونی شده را تجربه می کنند.
نظری به انواع خانواده در ایران
حوزههای تخصصی:
نقش خانواده به عنوان عامل و مانع بزهکاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ابعاد نظم در خانواده و ارتباط آنها با سلوک فرزندان و کژ رفتاری (بزهکاری) آنان است. این مطالعه بر اساس نظریه نظم خرد چلبی (ابعاد منظم و مسائل ماهوی هر بعد در گروه های ساختاری) استوار می باشد.در این تحقیق عملا از دو گروه، گروه گواه (خانواده هایی که فرزندانشان به مدرسه می روند) و گروه آزمایش (خانواده هایی که حداقل یکی از فرزندانشان دارای محکومیت در زندان است)، با حجم 240، استفاده شده است.
وفاق اجتماعی
حوزههای تخصصی:
وفاق اجتماعی یکی از موضوعات اساسی است که از دیرباز مورد توجه مطالعات جامعه شناختی بوده است. وفاق اجتماعی گرچه موضوعی دیرینه است لکن با توجه به تحولات جهان معاصر بار دیگر لزوم توجه به آن بیشتر احساس می شود. بهرحال قبل از ورود به بحث اصلی‘ لازم است در ابتدا به چند نکته بطور حاشیه ای اشاره کنیم. با یک نگاه اولیه به تحولات در جامعه شناسی در سطح بین المللی این نکته بخوبی آشکار می شود که تا چند دهه قبل‘ حدود دهه 60‘ اختلافات پارادایمی Paradigmatic و تئوری نسبتاً شدیدی در علوم اجتماعی از جمله جامعه شناسی غالب بود. پارادایمها در مقابل هم صف آرایی کرده بودند. هرکدام معضله problematic و روش و تئوری و نوع داده خود را از دیگری جدا کرده‘ درصدد پاسخگویی به مسائل اجتماعی بودند. بتدریج این اختلافات پارادیمی‘ بخصوص از اوایل دهه 80‘ فروکش کرد و اغلب جامعه شناسان معاصر با سوی گیریهای تئوریک مختلف‘ اذعان نمودند که یک پارادیم قادر نیست به همه مسائل اجتماعی پاسخ دهد. (آلکساندر 1982‘ فرینربی و سایر 1986‘ ریتزر 1989‘ فارارو 1989‘ سو 1990‘ هابر ماس1990‘ زتومکا 1991‘ کالینز 1990). بدنبال این نتیجه گیری‘ بتدریج در جامعه شناسی مساله ادغام و ترکیب تئوریک Theoretical Integration مطرح شد. با طرد دوگانه گرایی دکارتی‘ دیگر انتخاب نظریه و روش و نوع داده و غیر مبتنی بر انتخاب یا این یا آن نبود بلکه بر پایه انتخاب هم این هم آن استوار شد. اگر در گذشته‘ محققی صحبت از وفاق اجتماعی می کرد در یک دسته خاص قرار می گرفت و اگر فی المثل بحث از تضاد اجتماعی می کرد در دسته ای دیگر جای می گرفت. (ریتزر 1975). در حالیکه امروز وفاق اجتماعی و تضاد اجتماعی‘ نظم اجتماعی و تغییر اجتماعی ‘ فرد و جامعه‘ ساخت و کنش و غیره همگی دو وجه یک سکه قلمداد می شوند و همزمان مطمح نظر قرار می گیرند. اگر یکی از آنها صرفاً مورد توجه قرار گیرد بیشتر به لحاظ تحلیلی است و نه به سبب چشم پوشی و یا احیاناً جهل.
بررسی جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و اعتیاد اینترنتی در بین جوانان شهر همدان
حوزههای تخصصی:
ظهور فناوری های نوین ارتباطی و نقش روز افزون آنها در زندگی اجتماعی سبب شده است تا شکل های افراطی تر استفاده از این فناوری ها و پیامدهای ناخواسته آنها خطری برای حیات سالم اجتماعی تلقی گردند. در میان رسانه های مدرن، اینترنت به دلیل جاذبه ها و فرصت های متنوع جایگاه ویژه ای دارد. اما در کنار کارکردهای مفید و مثبت آن، استفاده افراطی از آن می تواند منجر به اختلال در عملکردهای فردی و اجتماعی گردد، و زمینه ایجاد وضعیتی که به آن اعتیاد اینترنتی گفته می شود را فراهم کند. اعتیاد اینترنتی ممکن است در بین اقشار مختلف مشاهده شود، اما در میان جوانان شایع تر است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر همدان انجام شده است و از نظریه های سرمایه اجتماعی (کلمن، پاتنام، فوکویاما و بوردیو)، نظریه پردازان شبکه اجتماعی و تاثیرات متقابل دو متغیر سرمایه اجتماعی و اعتیاد به اینترنت که در سه دیدگاه عرضه شدند استفاده شده است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق جوانان شهر همدان بوده اند که با روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 138 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد شده اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و پرسشنامه محقق ساخته درباره سرمایه اجتماعی است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شده اند. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن است که میزان اعتیاد به اینترنت در میان پسرها (05/41) و در میان دخترها (41/36) است. همچنین یافته های به دست آمده موید عدم وجود رابطه معنی دار بین اعتیاد به اینترنت و سرمایه اجتماعی است. علاوه بر این بین متغیرهای سن، رشته تحصیلی و اعتیاد به اینترنت نیز رابطه معنی داری مشاهده نشد، اما بین اعتیاد به اینترنت و جنسیت این رابطه معنی دار بوده است.
سیاست شهری و دیپلماسی شهری (از نظریه تا تجربه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، استفاده از قابلیت کلان شهرها برای توسعه «سیاست بینا شهری بین المللی» به جایگزینی سیاست بینا دولت ملت، در قالب «سیاست دیپلماسی شهری» مورد توجه قرار گرفته است. سیاست دیپلماسی شهری بیشتر متوجه صورت بندی ایده ها و راهکارهایی است که به وسیله آن، کلان شهرهای جهان می توانند با هدف نشان دادن توانایی ها و علاقه مندی هایشان برای حل برخی مسائل و چالش های «سیاست شهری»، «ارتباطات فرهنگی و تعهدات سیاسی» را با دیگر بازیگران عرصه سیاست بین المللی- اعم از مجامع و سازمان های بین المللی و کلان شهرها و شهرهای جهانی مختلف- بر عهده گیرند. ایده اصلی سیاست دیپلماسی شهری این است که با توجه به پتانسیل شهروندی- مبنای برخی از مدیریت های شهری پیشرفته و دموکراتیک- و نیز برخی مقتضیات سازمانی این مدیریت ها، به نظر می رسد امروزه «دیپلماسی شهری» بهتر از «دیپلماسی دولت ملت» قادر به ایفای نقش در فرایند جهانی شدن سیاسی و فرهنگی خواهد بود. در این مقاله با این مفروض، سیاست دیپلماسی شهری از جهات گوناگون بررسی شده است.
روند خودکشی و اقدام به خودکشی در استان ایلام: 1372 تا 1380(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"در سال های پس از جنگ، خودکشی از مهم ترین مشکلات بهداشتی منطقه ایلام بوده که توجه محققان و مسوولان بهداشتی منطقه و کشور را به خود جلب کرده است. این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات این مشکل در یک دوره هشت ساله انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، کلیه موارد ثبت شده خودکشی واقدام به خودکشی درسال های 1373 تا 1380 در استان ایلام بوده است. برای تشخیص روند و تشکیل معادله خط پیش بینی از تحلیل سری های زمانی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود دو روند افزایشی متفاوت برای خودکشی و اقدام به خودکشی در سال های مزبور در ایلام است. میزان اقدام به خودکشی همواره بیش از میزان خودکشی بوده است. گرچه میزان های خودکشی و اقدام به آن در زنان بیش تر از مردان بوده، ولی خودکشی مردان نیز روندی افزایشی داشته است. میزان خودکشی در روستاییان و میزان اقدام به خودکشی در شهرنشینان بیش تر بوده است. میزان خودکشی و اقدام به آن در اکثر سال های دوره مزبور در افراد مجرد بیش تر از متاهل بوده است. همچنین میزان های مزبور در دو گروه شغلی بی کار و خانه دار، گروه سنی 15 تا 19 ساله و نیز در افراد بی سواد بیش تر از گروه های دیگر است. میانگین سنی خودکشی 67/26 و میانگین سنی اقدام به خودکشی 22/24 سال بوده است. بیش ترین میزان خودکشی به ترتیب در ماه های اردیبهشت، شهریور و مرداد و بیش ترین میران اقدام به خودکشی به ترتیب در ماه های مرداد، تیر و خرداد بوده است. خودسوزی شایع ترین روش خودکشی، و خوردن قرص و سم شایع ترین روش اقدام به خودکشی بوده است. بیش ترین میزان خودکشی در شهرستان های دره شهر و آب دانان و کم ترین آن ها در شهرستان های دهلران و ایلام بوده است. همچنین بیش ترین میزان اقدام به خودکشی در شهرستان های ایوان و دره شهر و کم ترین آن ها در شهرستان های دهلران و مهران بوده است.
"
رابطه سبک زندگی با میزان دینداری جوانان: مورد مطالعه جوانان شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر رابطه بین مفاهیم سبک زندگی و میزان دینداری جوانان شهر شیراز مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا مطالعه های انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریه ایی مبتنی بر آرای گیدنز شش فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها 560 جوان بین سنین 15 تا 29 شهر شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج بدست آمده در سطح تحلیل های دو متغیره نشان داده اند که متغیرهای جنسیت، درآمد پاسخگو و پدر وی، تحصیلات پاسخگو و پدر وی، همچنین سبک-های فراغتی جدید، مصرف های جدید، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی جدید، سبک مذهبی و نهایتاً سبک مدیریت بدن با متغیر میزان دینداری جوانان دارای رابطه بودند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره نشان دهنده آن است که سبک مذهبی، شبکه های مجازی، استفاده از رسانه های خارجی، مدیریت بدن و نهایتاً فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین و سبک فرهنگی بر روی هم توانسته اند نزدیک به 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
بررسی رابطه فقر و سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"همواره یکی از دغدغه های اساسی کارشناسان مدیریت و اقتصاد بهداشت در جهان اثرات متقابل سلامت بر فقر و فقر بر سلامت بوده است.
در ابتدا آن چه بیشتر مدنظر بود و مورد توجه قرار می گرفت اثر پدیده فقر بر سلامت بود یعنی اعتقاد بر این بود که اگر فردی دارای توان اقتصادی کافی نباشد، امکان تغذیه مناسب، کسب آموزش کافی در زمینه بهداشت و نهایتا تامین سلامت خود و خانواده خود را نخواهد داشت؛ این اعتقاد زمینه ساز کمک های مالی کشورهای دارا به کشورهای ندار به منظور تامین کالری لازم برای نیازمندان در این کشورها شد.
شکی نیست که ثروت سلامت را افزایش می دهد زیرا افراد ثروتمند دسترسی بیشتری به کالاهای افزایش دهنده سلامتی دارند ولی آن چه از اهمیت بیشتری برخوردار است همانا اثر سلامت بر کاهش فقر و رشد اقتصادی هر کشور است زیرا سرمایه فرد نیازمند همان بدن وی می باشد و از دست دادن سلامت فرد، منجر به فقر وی و در نتیجه افزایش فقر در جامعه و کاهش رشد اقتصادی کشور می گردد؛ این امر در گزارش سالانه سازمان جهانی بهداشت این گونه منعکس گردیده است: کشورهایی که افرادی آموزش دیده و سالم دارند و دارای وضعیت سیاسی با ثباتی می باشند، از رشد اقتصادی مناسب تری برخوردار بوده اند؛ در واقع این رابطه باید به صورت یک رابطه تعاملی مورد نقد و بررسی واقع گردد.
با عنایت به مطالب فوق الذکر در این مقاله علاوه بر بررسی وضعیت ایران به مباحث زیر نیز پرداخته شده است:
ـ دسترسی فقرا به خدمات سلامتی؛
ـ توزیع عادلانه خدمات سلامتی؛
ـ ارتباط فرهنگ و سلامتی؛
ـ چگونگی شناسایی فقرا؛
ـ و نقش سلامت در توسعه اقتصادی."
مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم در محله های شهری مطالعه محله ای در منطقة 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سطح ترس از جرم شهروندان در یکی از محلههای تهران با تدوین مدل علّی آزمون شده است. نظریه های سرمایة اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی و بزه دیدگی برای انتخاب متغیرها و تدوین مدل پژوهش جهت علتیابی ترس از جرم در محله های شهری، انتخاب شدند. داده ها از یک نمونة تصادفی 386 نفره از ساکنان محلة جنت آباد شمالی به وسیلة پرسش نامه جمعآوری شده است. مدل نظری پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAMOS آزمون شده و مدل نهایی برازش شده است. تحلیل چندمتغیرة انجام شده درحدود 57 درصد از واریانس متغیر وابسته، یعنی ترس از جرم، را تبیین میکند. یافتههای تحقیق نشان میدهد بینظمی در محله مهم ترین تبیین کنندة ترس از جرم در محلات شهری است. تجربة بزهدیدگی و رضایت از محله نیز تأثیر چشمگیری بر سطح ترس از جرم شهروندان دارند. نتایج این تحقیق ارتباط میان تعلق به شبکه های حمایت اجتماعی و اتخاذ تدابیر حفاظتی را با سطح ترس از جرم شهروندان تأیید نمیکند.
ارزش های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیرات ارزش های فرهنگی بر نگرش سیاسی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان با استفاده از الگوی ارزش های بنیادین شوارتز می باشد. در این راستا به منظور تبیین اهمیت جایگاه ارزش های فرهنگی در توضیح نگرش های اقتصادی و سیاسی، سعی شد تا میزان واریانس تبیین شده نگرش سیاسی و اقتصادی توسط ارزش های فرهنگی با متغیرهای جمعیت شناختی مورد مقایسه قرار گیرد. در این راستا نتایج پژوهش که بر اساس حجم نمونه 346 بدست آمده است نشان می دهد که اولا ارزش های فرهنگی در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی قدرت تبیین کنندگی بیشتری داشتند. ثانیا با تقسیم ارزش های فرهنگی به 4 بعد آمادگی برای تغییر، حفاظت، خودافزایی و تعالی بر اساس نظریات شوراتز، نتایج نشان می دهد که ارزش تعالی(شامل ارزش های جهان گرایی و خیرخواهی) باعث گرایش شهروندان به سمت تفکرات سوسیالیسم اقتصادی می شود و افرادی که از ارزش های تعالی ضعیف تری برخوردار هستند عمدتا به سمت بازار آزاد در حوزه های اقتصادی گرایش پیدا می کنند. از سوی دیگر یافته ها در مورد نگرش های سیاسی نشان می دهد درحالی که ارزش های آمادگی برای تغییر، خودافزایی و تعالی افراد را به سمت گروه های سیاسی دموکراتیک سوق می دهد، اما ارزش حفاظت باعث گرایش افراد به گروه های سیاسی محافظه کار می شود.
تأملی بر اختلافات پارادایمی روشهای کمی و کیفی در علوماجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافتهای پژوهشی در علوماجتماعی یا شیوههای منظم و سیستماتیک بررسی پدیده اجتماعی حداقل در چندین دهه اخیر بسیار متنوع و گوناگون بودهاند و رهیافت کیفی برای رجوع به پدیده اجتماعی یکی از آنها است. منابع روششناسی علوماجتماعی حاوی قابلیتها و امتیازات بسیار و همچنین نقاط ضعف و انتقادات متعددی برای روشهای کیفی است. از نظر تاریخی، ریشههای بحث در اینباره به دوران نیمه دوم قرن نوزدهم باز میگردد. تمایز میان روشهای کمی و روشهای کیفی را میتوان از منظر پارادایمهای حاوی این دو روش، یا بر اساس مقایسه میان کیفیات و ویژگیهای یافتهها برای آن دو و تفاوتهای هستیشناختی و معرفتشناختی بین دو رویکرد نیز مورد بررسی قرار داد. این نوشتار در پی طرح خصوصیات پارادایمی هر روش و مقایسه روشها از دیدگاه فرضیات اساسی هر پارادایم و ارائه یک گونهشناسی از ویژگیهای روشهای یاد شده است.
بررسی تحلیلی شعارهای جنبش اشغال وال استریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش موسوم به اشغال وال استریت اعتراضی نسبت به بحران های سرمایه داری در عصر جدید است. این جنبش که از نیویورک آغاز شد، الهام بخش حرکت های مشابه در سراسر جهان بوده و دامنه آن به شهرهای دیگر آمریکا و برخی شهرهای بزرگ اروپا کشیده شد. جنبش شعارهای به نسبت، پراکنده ای دارد که در آن اهداف جنبش منعکس شده است. هدف این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل شعارهای جنبش وال استریت است که در خیابان وال استریت نیویورک و به دنبال آن در شبکه های اجتماعی مطرح شد. سؤال اصلی پژوهش پاراگراف این است که ماهیت و نوع جنبش چیست و ارزش ها و ایدئولوژی های موجود در شعارها چه ابعادی را دربرمی گیرد؟ این پژوهش با روش تحلیل محتوا انجام شده است، شعارها از شبکه های اجتماعی، سایت های خبری و رسانه هایی جمع آوری شده است که این جنبش را تحت پوشش قرار دادند و به چهاردسته براساس اعتراض به وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم شده اند. نتایج نشان می دهد که در میان صد شعار مطرح شده درکل، دویست و شصت مورد مضمون وجود دارد. مضمون صد و پنج (38/40 درصد) شعارها بر تغییر یا اصلاح حوزه اقتصادی تأکید دارد. مضمون و انتقاد شصت و هشت (15/26 درصد) متوجه حوزه سیاسی است. مضمون 46/18 درصد شعارها به حوزه اجتماعی اعتراض دارند و پانزده درصد از مضمون ها خواهان بازنگری و تغییر در حوزه فرهنگی است. همچنین براساس یافته این تحقیق می توان گفت این جنبش بیشتر خصلت اصلاحی دارد و واکنشی به بحران های اخیر نظام سرمایه داری است.
مطالعه انسان شناسانه پدیده کودکان کار خیابانی در شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر حاصل تحقیقی انسان شناختی است که با استفاده از روش های ژرفانگر، جامع نگر و کیفی، به بررسی نگرش ها، نحوة فعالیت و تعاملات کودکان کار خیابانی در شهر کرج می پردازد. این تحقیق به عواملی همچون مهاجرت از جوامع توسعه نیافته با فرهنگ بسیار متفاوت به جوامع توسعه یافته تر و پذیرش اجتماعی کار و حتی تکدی گری کودکان در خیابان به عنوان عوامل اصلی بروز این پدیده اشاره میکند.
در این مقاله نحوة انتخاب شغل، نگرش کودکان به کارشان، روابط با خانواده، روابط درون گروهی، روابط با مشتریان و روابط با دیگر افراد حاضر در محیط کار مورد بررسی قرار گرفته است.
کودکان کار خیابانی یک شبکة رقابت، همکاری و دوستی تشکیل می دهند. مشتریان، شاغلان دیگر حرفه ها، بزهکاران و... از افرادی هستند که تعامل پیوسته یا ناپیوسته با کودکان دارند و تأثیرات متفاوتی بر کودکان و جامعه پذیری آنان دارند.
اوقات فراغت و هویت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"الگوهای گذران اوقات فراغت تا چه حد می توانند بازنمای هویت اجتماعی باشند؟ آیا این الگوها در تداوم هویت طبقاتی قرار می گیرند یا در متن فرهنگ مصرف محور معاصر و تغییرات فرهنگی پست مدرن، هویت های متمایز اجتماعی دیگری را بر اساس الگوهای مصرف بیان می کنند؟ هدف مقاله حاضر بررسی هویت اجتماعی در چارچوب تحلیلی مفهوم «اوقات فراغت» به مثابه بخشی از مفهوم عام «سبک زندگی» است. این مطالعه به دو شیوه پژوهش کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه در بین جوانان شهر تهران به اجرا درآمده است. نتایج تحقیق بیانگر نقش تعیین کننده «طبقه اجتماعی» و ترکیب همزمان«جنسیت» با طبقه اجتماعی در خطوط تمایز و تفاوت الگوهای گذران اوقات فراغت است. حوزه فراغت در تهران به عنوان عرصه انتخاب فردی هنوز در دایره محدود طبقه اجتماعی و جنسیت است. کنشگران اگرچه آزادی انتخاب دارند اما این انتخاب توسط متغیرهای ساختاری و زمینه ای محدود شده است. همبستگی شدید هویت با طبقه اجتماعی و جنسیت ـ در حوزه فراغت ـ به معنای نفی تفاسیر پست مدرن در تمایزاتِ اجتماعی متکثرِ مبتنی بر مصرف است.
"