فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های اخیر، ازهم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در کلان شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ازنظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 14 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای رسیدن به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی (AHP FUZZY) شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی، از مدل هایی چون ویکور (VIKOR)، الکتر (ELECTRE) و تاپسیس فازی (FTOPSIS) و برای رسیدن به یک نتیجه واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از روش تلفیقی میانگین رتبه ها استفاده شده است.تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق 3 و 4 در رتبه اول برخورداری، مناطق 1 و 2 نیمه برخودار و مناطق6، 7 و 8 رتبه آخر را در بین مناطق دیگر ازلحاظ برخورداری از شاخص های خدمات شهری به خود اختصاص داده اند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد. درصورتی که ضریب همبستگی به دست آمده از آزمون پیرسون (810/0) نشان می دهد که توزیع خدمات، ارتباط قوی و مستقیمی با مساحت دارد.
ارائة مدل عامل مبنا برای کنترل هوشمند چراغ های راهنمایی و مسیریابی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترافیک شهری در دنیای امروز، به خصوص در کلان شهرها، یکی از مشکلات مهم و فراگیر محسوب می شود. در سال های اخیر برای غلبه بر این مشکل، راه حل های بسیاری پیشنهاد شده که بیشتر آنها برمبنای مدل سازی کلان ترافیک شهری عرضه شده اند. ولی به دلیل پیچیدگی های زیاد محیط شهری و عوامل متعدد و متفاوت مؤثر در ترافیک شهری، این مدل ها نمی توانند به خوبی فضای دینامیک و متغیر ترافیک شهری را مدل سازی کنند. در مقابل، به دلیل قابلیت بالای عامل ها در مدل سازی تعاملات مؤلفه های مؤثر در ترافیک و همچنین مدل سازی فضای متغیر محیط شهری، روش عامل مبنا روشی مناسب و نویدبخش برای مدل سازی ترافیک شهری به شمار می رود. با توجه به مطالب بیان شده، در این تحقیق، به منظور ارتقا و بهبود مسیر یابی وسائط نقلیه برمبنای ایجاد قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات ترافیکی در میان مؤلفه های ترافیک، یک مدل عامل مبنا مطرح شده است. همچنین، در این مدل، چراغ های راهنمایی و در واقع کنترل سبز و قرمزشدن آنها، با توجه به وضعیت ترافیکی (تعداد اتومبیل ها) در خیابان های متصل به تقاطع های در معرض کنترل، هوشمند سازی شده است. در مدل مطرح شده، فرض شده است تمامی وسایل نقلیه به GPS و وسایل ارتباطی مناسب مجهزند. برای پیاده سازی از پلتفُرم JADE و کتابخانة کلاس های آن استفاده شده است. درنهایت، داده های شبیه سازی مناسب به مدل وارد شده و نتایج حاصل از روش ها و سناریو های گوناگون مطرح شده در مدل، از منظر کاهش ترافیک و میانگین زمان سفر در شبکة حمل ونقل شهری، ارزیابی شده است.
پیش بینی آلودگی هوای شهر تهران با استفاده از ترکیب شبکة عصبی فازی تطبیقی وآنالیز مؤلفة اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعة شهری و افزایش استفاده از وسایل نقلیه در سال های اخیر منجر به افزایش آلودگی هوا، به ویژه در شهر های بزرگ و صنعتی، شده است. با توجه به آثار نامطلوب آلودگی هوا در سلامت انسان ها و دیگر جانداران، پیش بینی و مدل سازی این پدیدة پیچیده از دغدغه های اصلی محققان در سال های اخیر بوده است. هدف این تحقیق طراحی سیستمی است به منظور پیش بینی آلودگی هوا، طی 24 ساعت آینده، تا با شناسایی مناطق آلوده، به مدیران و برنامه ریزان شهری برای کنترل و کاهش میزان آلاینده ها کمک کند. در سیستم طراحی شده، از ترکیب آنالیز مؤلفة اصلی و شبکة عصبی فازی –تطبیقی (PCA-ANFIS)، به منظور پیش بینی آلودگی هوا در فصل های متفاوت، استفاده شده است. در این سیستم، داده های هواشناسی و غلظت آلاینده ها در روزهای گذشته، برای پیش بینی آلودگی هوای شهر تهران در 24 ساعت آینده، به کار رفته است. همچنین، از پارامتر های مکانی مانند ارتفاع، توپوگرافی سطح زمین و فاصله از جاده به منظور مدل سازی مکانی پراکندگی آلودگی هوا استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسة روش ترکیبی PCA-ANFIS با روش ANFIS دقت و سرعت بالاتر مدل ترکیبی طراحی شده را، به نسبت روش ANFIS در پیش بینی آلودگی هوا طی 24 ساعت آینده، بیان می کند.
ارزیابی و اولویت بندی تصمیم گیران شهری در یکپارچه سازی سیستم حمل و نقل عمومی با استفاده از روش کوپراس (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با رشد جمعیت شهری استفاده از حمل و نقل عمومی و شخصی به سرعت در حال افزایش است که باعث آلودگی هوا و صوتی و مصرف بی رویه سوخت می شود. مطالعات نشان داده که حمل و نقل عمومی در مقایسه با وسایل نقلیه شخصی مقرون به صرفه تر است وآلودگی کمتری ایجاد می کند. حمل و نقل عمومی برای داشتن عملکردی پایدار به هماهنگی و یکپارچگی با دیگر وسایل حمل و نقل نیاز دارد. کلان شهر ارومیه با رشد سالانه 42/1 درصدی جمعیت، با تراکم ترافیک سنگین و افزایش زمان سفر روبرو شده است. به منظور کاهش تراکم سنگین ترافیک و مشکلات ناشی از آن در این کلان شهر اتوبوس های تندرو (BRT) توسط برنامه ریزان شهری و مهندسین به عنوان سیستم حمل و نقل عمومی طراحی و عملیاتی شدند. اما، این سیستم حمل و نقل برای این که بتواند به خوبی در این کلان شهر عمل کند و توانایی رقابت با دیگر وسایل حمل و نقل عمومی داشته باشد به یکپارچگی در جنبه های مختلف اقتصادی، فنی، زیست محیطی و اجتماعی نیاز دارد. بنابراین ابتدا در این مقاله معیارهای یکپارچه سازی در این سیستم حمل و نقل با طرح پرسشنامه به دست می آیند و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، این معیار ها وزن دهی می شوند و سپس ارزیابی و اولویت بندی تصمیم گیران شهری از قبیل مسئولان اجرایی شهری، هیئت مدیره شهری، رانندگان و مسافران برای اجرای برنامه ها و سیاست های یکپارچه سازی و گسترش آن ها به دیگر مناطق شهر با استفاده از روش کوپراس (COPRAS) انجام می شود. در کل نتایج نشان می دهند مسئولان اجرایی شهری به ترتیب اولویت اول، رانندگان اولویت دوم، مسافران اولویت سوم و هیئت مدیره شهری اولویت چهارم را در تصمیم گیری و یکپارچه سازی این سیستم حمل و نقل عمومی دارند.
تحلیل روش های فازی در مکان یابی توسعه بهینه شهرها (مطالعه موردی: شهر دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش یک شهر، بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی آن است به طوری که هر اندازه شهرها توسعه یابند، برخورد آنها با واحد های گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنها زیادتر می شود و اثرات این دگرگونی ها که به صورت تغییر شکل کالبدی و توسعه فضایی شهرها نمود پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف گذاری کاربردی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با نظر 10 کارشناس صاحب نظر به انجام رسیده است که برای رسیدن این مهم از مقایسه دو روش منطق فازی و سلسله مراتب فازی در محیط نرم افزار ArcGIS و از نقشه پایه به مقیاس 250000: 1 استان لرستان استفاده شده است. در این پژوهش بدنبال مقایسه روش های کمی ریاضی و بررسی نحوه عملکرد آنها در فرایند مکانی یابی توسعه بهینه شهر دورود می باشد. برای این منظور، روش های منطق فازی و فرایند تحلیلی سلسله مراتب فازی مورد بررسی و مقایسه قرا گرفتند. با توجه به منابع و داده های در دسترس از 10 شاخص کاربری زمین، شکل زمین، بزرگراه ها، راه آهن، گسل فرعی و اصلی، رودخانه های دائمی، نقشه خاک، نقشه معادن فعال، نقشه خطوط نفت و گاز، و همچنین نقشه روستاهای اطراف شهر و در قالب محیط نرم افزاری ArcGISبهره برده شده است. نتایج نشان داد، که با توجه به بررسی های میدانی صورت گرفته مدل مبتنی بر روش سلسله مراتب فازی، بهترین مسیر توسعه را جنوب شرقی نشان می دهد که زمین های این مسیر برای توسعه تقریبا مناسب جهت کشاورزی می باشند. این مسیر به تپه جنوب شهر و زمین های مرغوب از سمت دیگر محدود می شود. مدل گاما بهترین مسیر توسعه را به شکل خطی و در امتداد خطوط حمل و نقل (جاده متصل به شهر از سمت شمال غرب) نشان می دهد و در این بین نتایج حاصل از عملگر گامای فازی بسیار دقیق و با جزییات بیشتری با توجه به وضعیت متغیرهای منتخب در محدوده مورد مطالعه، این مسئله را نشان داده است.
پتانسیل سنجی احداث نیروگاه های خورشیدی در ایران با روش های تاپسیس، فازی تاپسیس و فازی سوگنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در کمربند خورشیدی زمین و نواحی پرتابش آن واقع شده است؛ از این رو در بسیاری از نقاط کشور می توان انرژی مورد نیاز را از طریق خورشید تأمین نمود. عوامل متعددی از جمله میزان تابش کلی خورشیدی، زیرساخت های منطقه ای، شبکه های انتقال نیرو در انتخاب مکان بهینه تأثیرگذارند. این تحقیق با استفاده از سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره، مبانی فازی سازی و بهره گیری از ابزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تلفیق عوامل مؤثر در احداث نیروگاه های خورشیدی فتوولتائیک در مقیاس کشوری می پردازد تا پتانسیل مناطق مختلف کشور ایران در ایجاد این نیروگاه ها تعیین شود. جهت تعیین مناطق مساعد روش های تاپسیس (TOPSIS)، فازی تاپسیس (Fuzzy TOPSIS) و فازی سوگنو (Fuzzy Sugeno) اجرا و قابلیت آن ها مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. پس از اخذ نظرات کارشناسی، پتانسیل سنجی در دو مرحله اصلی اجرا شد: کسر مناطق غیرممکن (قیود) و محاسبه پتانسیل مناطق با استفاده از آنالیزهای مکانی در قالب سه روش مذکور. نتایج نشان داد که روش فازی تاپسیس از منظر پیوستگی نقشه و دخالت دادن داده ها حالت میانه بین دو روش تاپسیس و فازی سوگنو دارد و در قیاس با دو روش دیگر حساسیت معقولی به دقت وزن های ورودی نشان می دهد. روش تاپسیس 71/14% و فازی تاپسیس 33/18% و روش سوگنو 52/20% از کل کشور را برای احداث نیروگاه خورشیدی مناسب دانسته اند. در راستای اولویت دهی به مناطق مختلف کشور، هر سه روش با ضریب همبستگی متوسط 85/0 نتایجی مشابه داشتند. اولویت های اصلی کشور برای نیروگاه های خورشیدی با اختلافی ناچیز بخش های نرمانشیر، نوبندگان، فرجهی، بمپور، شیب کوه و گاوبندی معرفی شدند
تحلیل استراتژی های توسعه شهر ایلام با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی های توسعه شهر از دیدگاههای جدید و تاثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی شهر است. هدف پژوهش تعیین استراتژی های توسعه شهری ایلام و اولویت بندی آنها با استفاده از مدل AHP است. پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش تحقیق ترکیبی (پیمایش و توصیفی- تحلیلی) به تعیین استراتژی های توسعه شهری ایلام می پردازد. در این پژوهش ابتدا 6 استراتژی اصلی، ساماندهی فضایی، تقویت اقتصاد شهری، زیست پذیری اجتماعی، دسترسی پایدار، محیط زیست و حکمروایی خوب شهر، به همراه استراتژی های فرعی بر اساس درخت سلسله مراتبی ترسیم گردید و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا بر اساس مقایسه زوجی اولویت ها را مشخص سازند. در کل نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیر معیارها نشان می دهد که کسب درآمدهای پایدار با میانگین وزنی 365/0 اولویت اول، کاهش آلودگی هوا با امتیاز 336/0 دارای اولویت دوم، عدالت فضایی با ضریب اهمیت 3/0 اولویت سوم و در راستای دسترسی پایدار شهر، ارتقاء حمل و نقل عمومی با میانگین وزنی 298/0 در اولویت چهارم برنامه ریزی قرار داشته و اولویت پنجم برنامه ریزی نیز تدوین چشم انداز با امتیاز 284/0 است و بسترسازی تعاملات اجتماعی در اولویت آخر برنامه ریزی قرار گرفته است.
پیش بینی مستعدترین پهنه های کشاورزی حوزه آبخیز تجن با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر تغییر اکثر کاربری ها بدون درنظرگرفتن قابلیت ها و محدودیت های محیط زیستی، مشکلات بسیاری مانند تخریب خاک و آلودگی اکوسیستم های آبی را به دنبال داشته است، بنابراین، ضرورت تحقیق حاضر، بررسی چگونگی کاهش آثار تغییرات کاربری اراضی احتمالی آینده در حوضة آبخیز تجن با بررسی توانایی بالقوة اراضی به عنوان راهکاری برای حفاظت از منابع طبیعی است. از این رو، مدل ساز تغییر سرزمین (LCM) برای بررسی میزان تغییرات احتمالی کاربری اراضی آتی به کار گرفته شد و در ادامه، با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ارزیابی چندمعیاره (ترکیب خطی وزنی)، مستعدترین مناطق کشاورزی تعیین شد. نتایج نشان داد در طول دورة 2010 تا 2040، کاربری جنگلی 34739 هکتار کاهش، و کاربری کشاورزی و مرتع به ترتیب، 27071 و 7668 هکتار افزایش خواهد داشت و نیز 3473 هکتار از مستعدترین مناطق محتمل تغییر از کاربری جنگل به کاربری کشاورزی و مرتع استخراج شد. بنابراین، انتظار می رود بررسی تغییرات کاربری اراضی آینده براساس قابلیت اﮐﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ می تواند به حفاظت از جنگل های هیرکانی برای پیشگیری از تغییرات غیراصولی کاربری اراضی در دورة آتی منطقه کمک کند.
سنجش میزان توسعه یافتگی و عوامل مؤثر برآن در نواحی روستایی استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوت ها، تشابهات و طبقه بندی آنها از نظر میزان توسعه یافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستان ها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شده اند. سپس سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعه یافته و در پایین ترین سطح نواحی روستایی شهرستان های کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
بررسی امنیت در بوستان های شهری بااستفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره(MCDM) (مطالعه موردی: بوستان های شهر مرزی پارس آباد مغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردم در هر جامعهای دارای حقوق مشترکی هستند که یکی از این حقوق برخورداری از امنیت به ویژه در فضاهای عمومی و بوستان ها می باشد که تحت تأثیر موارد مختلف میزان بهره مندی از آن در شهرهای گوناگون متفاوت است. هدف این مقاله بررسی و رتبه بندی میزان امنیت در بوستان های شهر مرزی پارس آباد مغان میباشد. ازاینرو، این پژوهش بر آن بوده تا با استفاده از 10شاخص میزان امنیت در بوستان های شهر مرزی پارس آباد مغان را رتبه بندی کند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی میباشد. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی بوده و برای تجزیه وتحلیل مؤلفه های مؤثر بر امنیت بوستان های شهری با استفاده از آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(MCDM) مانند TOPSIS، VIkOR و SAW رتبه بندی شده و درنهایت با استفاده از مدل ادغامی کپلند رتبه بندی نهایی بوستانها به لحاظ امنیت را مورد توجه قرارمی دهد. همچنین، برای ترسیم نقشه های اولویت بندی از ARC GIS10.3 و برای پیاده سازی ضرایب از نرم افزارexcel 2013 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد باتوجه به ماهیت و تفاوتهای مدل های مورد استفاده و همچنین تفاوت بوستانها به لحاظ مؤلفه های مؤثر بر امنیت آنها رتبه بندی بوستانها در مدل های مورد استفاده تفاوت هایی را نشان می دهد. رتبه بندی نهایی حاصل از تکنیک کپلند نشان داد که در بررسی های میدانی بوستان های مغان و شاهد به لحاظ وزنی در رتبه های اول و دوم به لحاظ امنیت مراجعه کنندگان قراردارند و بوستان کاج در رتبه آخر قرار گرفته است.
دست یابی به چشمه توفان های گردو غبار به کمک مدل های عددی : معرفی رویکردی برای پیش بینی توفان های گردوغبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توفان گرد و غبار ازجمله پدیده هایی است که در سال های اخیر مشکلات فراوانی را برای مناطق مختلف کشور ایجاد کرده است. شناسایی چشمه این نوع توفان ها از اولین گام ها در مقابله با این پدیده مخرب است. از جمله روش هایی که برای این منظور استفاده می شود مدل سازی عددی است. در این مطالعه سعی شده است رویکرد مناسبی برای شناسایی چشمه توفان های گردوغبار با استفاده از مدل های عددی معرفی شود. برای این منظور توفان گردوغبار شدیدی که در روزهای 17-14 تیر 1388 (8 - 5 جولای 2009) انتخاب شد که تقریبا اکثر نقاط کشور را تحت تاثیر قرار داده بود.سپس با استفاده از مدل عددی مطالعه و پیش بینی جوی WRF و مدل محاسبه مسیرهای برگشت و پخش HYSPLT توفان مورد نظر،مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا مدل WRF برای شبیه سازی شرایط جوی حاکم بر توفان اجرا گردید و شرایط همدیدی حاکم بر این توفان با استفاده از تحلیل خروجی های این مدل به دست آمد. سپس خروجی های به دست آمده برای دست یابی به چشمه های احتمالی و تحلیل مسیر انتقال گردوغبار به مدل HYSPLT داده شد. سرانجام رویکرد پخش ذرات از مناطق احتمالی به دست آمده، برای دقیق تر شدن روی مناق چشمه، بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که اغلب مسیرهای به دست آمده، از مناطق شمالی و مرکزی عراق و سوریه گذشته و منشا توفان گردوغبار ذکر شده، مناطق کویری و خشک شمال عراق و سوریه است. این نتایج مطابقت خوبی با مطالعات گذشته بر اساس سنجش از دور داشته و بیانگر این است که مدل های عددی ذکر شده توانایی پیش بینی توفان های گردوغبار را دارند.
بررسی روند تغییرات فصلی و سالیانه کیفیت فیزیکی و شیمیایی منابع آب شهر خرم آباد با استفاده از نرم افزار Arc GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدوده مطالعاتی این تحقیق شهر خرم آباد می باشد داده های این تحقیق 23 حلقه چاه و چشمه در سطح شهرستان خرم آباد در بازه زمانی 1381 تا 1392 که به صورت فصلی می باشد. اطلاعات و آمار مربوط به عناصر شیمیایی موجود در آب شامل پارامترهای: pH، سختی کل (TH)، هدایت الکتریکی (EC)، مواد جامد محلول (TDS)، سولفات (〖so〗_4)، کلرو (Cl)، نیتریت (〖no〗_2) و نیترات (〖no〗_3) می باشند. در این تحقیق از نرم افزار Arc GIS ویرا یش 1/10 و روش های درون یابی جبری یا قطعی، زمین آماری، روش IDW، روش کریجینگ و روش اسپلاین نقشه ها تهیه و تولید شدند و برای بررسی کیفیت شیمیایی عناصر موردنظر آب آشامیدنی از استاندارد ملی، استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان محیط زیست آمریکا (EPA) به عنوان شاخص سنجش آلودگی استفاده شد. نتایج نشان داد که pH تمامی چاه ها و چشمه-ها در محدوده مطلوب و مجاز استانداردها بوده است. مقدار سختی کل (TH) در همه ی فصول در تمام منابع بالاتر از حد مطلوب استانداردها و پایین تر از حداکثر مجاز استاندارد ها می باشد.مقدار هدایت الکتریکی، مواد جامدومحلول در آب، سولفات(〖SO〗_4) و〖no〗_2 در کلیه چاه ها و چشمه ها در تمامی فصول پایین تر از حد مطلوب و حداکثر مجاز می باشد. مقدار کلرو(Cl) تمام چاه ها و چشمه-ها پایین تر از حد مطلوب و مجاز استاندارهاست ولی در تعدادی از منابع بالاتر از حد مطلوب استاندارد EPA بوده است. در تما م فصول میزان نیترات 〖no〗_3در کلیه منابع پایین تر از حد مجاز ملی ایران، و حد مطلوب و مجاز سازمان بهداشت جهانی(WHO) حد مجاز استاندارد EPA می باشد اما در کلیه منابع از حد مطلوب (EPA) بالاتر است.
مقایسه تطبیقی توسعه روستایی دشت اشنویه با استفاده از تحلیل عاملی و آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی میزان برخورداری از امکانات در بین روستاهای بالای ۱۰۰ نفر در دشت اشنویه است که ارزیابی از سطح برخورداری امکانات در بین روستاهای محدوده موردمطالعه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی روستاها که تا چه اندازه از سطح توسعه برخوردار هستند، از زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. بدین منظور، در ابتدا شاخص های مختلف برخورداری، شامل شاخص های اقتصادى، زیربنایی، اجتماعى، فرهنگی، و بهداشتی درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. سپس ماتریسی از داده ها با ۳۵ ردیف(روستاها) و ۲۲ ستون(متغیّرها) تنظیم شد. در ادامه، با استفاده از سه تکنیک آماری تحلیل عاملی، آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی سطح برخورداری روستاهای مذکور از نظر برخورداری امکانات مختلف ارزیابی شدند و سپس پردازش داده ها در نرم افزارهایSPSS ، Idrisi وExpert Choices انجام شد. یافته ها/ نتایج: بررسی های حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که روستاهای واقع در طبقه اوّل، شامل امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان بیشترین برخورداری و هماهنگی را باهم دارند و روستاهای واقع در طبقه چهارم شامل ۱۸ روستا (۵۱ درصد از کل روستاها) کمترین میزان برخورداری را دارند. براساس روش آنالیز تاکسونومی، روستاهای امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان به ترتیب با ضرایب(۳۸۲/۰، ۳۷۹/۰ و ۲۹۱/۰)، بیشترین نزدیکی و هماهنگی را با هم دارند و روستاهای پلیه، دوآب و سردره، کمترین میزان برخورداری را داشتند. همچنین با استفاده از روش AHP نیز مشخّص شد که روستاهای پلیه، دوآب و سردره کمترین میزان برخورداری را دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقایسه تطبیقی نشان داد که هر سه روش آماری مذکور، با تفاوت اندکی سه روستای نسبتاً برخوردار را در یک گروه جداگانه طبقه بندی کردند، امّا در تعداد اعضای سایر طبقات تفاوت هایی وجود داشت. روش تحلیل عاملی واقعیت موجود در روستاهای مشابه را بهتر مشخّص کرد و نسبت به دو روش دیگر، نتایج دقیق-تری را نشان داد. بنابراین برای برنامه ریزی و مدیریت توسعه مناطق روستایی پیشنهاد شد. درنتیجه فرض اوّل محقّق پذیرفته نشد، امّا از طرف دیگر با توجّه به اینکه ۸ روستای نزدیک شهر(۲۳درصد از کل روستاها) جزو اعضای طبقه کم برخوردارترین روستاها قرار گرفتند، فرض دوم هم نیز پذیرفته نشد.
نقش تکنیک Meta Swot در برنامه ریزی راهبردی گردشگری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی به عنوان یک ابزار جهت انجام بهتر فعالیت ها و رسیدن به اهداف مطلوب در آینده و در راستای اهداف تعیین شده به کار می رود. برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده در صنعت گردشگری نیز مطرح شود. در هسته گردشگری مانند تمام فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT است. امروزه پس از سال ها استفاده و ارزیابی از این مدل کاربردی این نتیجه حاصل شده که SWOT مبتنی بر الهامات ذهنی و غیرسیستماتیک است، (داده های کیفی) و از سوی دیگر از کمی سازی اجتناب کرده و همچنین فاقد قدرت پیش بینی است. مدل Meta-SWOT در یک برنامه متشکل از پنجره عنوان و هفت پنجره به هم پیوسته اجرا می شود. هدف آن رهنمون ساختن تصمیم گیرندگان در فرایندی یک پارچه از مرحله اولیه توفان مغزی به ایجاد فهرست رتبه بندی شده ای از اولویت های استراتژیک است. این ابزار بازبینی های نامحدود نهاده ها را امکان پذیر می کند، زیرا افراد تصمیم گیرنده ارزیابی خود را در طول یک فعالیت برنامه ریزی تغییر می دهند. این پژوهش با هدف توسعه گردشگری در شهر یزد برای نخستین بار به معرفی مدل استراتژیکMeta-SWOT در امر گردشگری شهری پرداخته است. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و روش گردآوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و پیمایشی است. جهت تدویناستراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عامل در راستای توسعه گردشگری شهری در شهر یزد ثبات سیاسی در سطح کلان است. توجه مسئولین، نیروی انسانی مجرب در گردشگری و سرمایه گذاری از دیگر مواردی است که باید در راستای آن اقدمات مؤثری صورت پذیرد.
ارزیابی میزان رضایتمندی روستاییان از کیفیت خدمات شرکت آب و فاضلاب روستایی براساس مدل سروکوال مطالعه ی موردی : سکونتگاه های روستایی شهرستان دلفان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش کیفیت خدمات ارائه شده در نواحی روستایی نیازمند بازخور و دریافت وجه نظر روستائیان و همچنین مشارکت دادن ساکنان روستایی در فرایند توسعه است. بی توجهی به خواست روستاییان چالش های فراوانی را در فراگرد توسعه روستایی در پی خواهد داشت. از این رو، بررسی و شناساندن نقاط قوت و ضعف خدمات ارائه شده در محیط روستا، برنامه ریزان روستایی و فعالان عرصه روستا را در جهت برنامه ریزی مناسب و کارآمد یاری خواهد رساند. براین مبنا، این تحقیق با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان روستایی از کیفیت خدمات ارائه شده توسط شرکت آبفار روستایی با استفاده از ابزار سرکوال صورت پذیرفت. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی به صورت تصادفی بر روی 302 خانوار در سطح سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان دلفان به نسبت تعداد خانوار روستاها انجام شد. بررسی میانگین اهمیت و رضایت در هر یک از ابعاد مقیاس سروکوال گویای شکاف زیاد بین انتظار و ادراک ساکنان روستایی از خدمات آبفار روستایی در بعد محسوسات، قابلیت اعتماد ، اطمینان ، پاسخگویی و همدلی است. هرچند که در بعضی از گویه های ابعاد پنجگانه مذکور بهبود در وضعیت روستاها نسبت به گذشته حاصل شد. اما، بی توجهی به خواسته های ساکنان روستایی و مشارکت ندادن آن ها در فرآیند خدمات رسانی در افزایش شکاف بین ادراکات و انتظارات آن ها از خدمات اثر گذار بوده است.
ارزیابی روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در محدوده محور و مخزن سد، مطالعه موردی: سد قلعه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت وسازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ضروری می نماید. سد مخزنی قلعه چای عجب شیر، یکی از این نوع نواحی می باشد. در این مطالعه، جهت بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش، روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک مورد ارزیابی قرار گرفت . جهت این مطالعه از تصویر TM، 2011 ماهواره لندست استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش ( شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی ) در محیط GIS آماده و سپس با لایه پراکنش زمین لغزش ها قطع داده شده و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در روش های فوق تولید شد. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه نسبت به روش رگرسیون لجستیک عملکرد بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه موردمطالعه دارد همچنین تفسیر ضرایب نشان داد که ، کاربری اراضی، طبقات ارتفاعی، جهت دامنه، نقش مهمی در وقوع زمین لغزش دارند. و با استفاده از نقشه پیش بینی احتمال وقوع زمین لغزش، منطقه به پنج گروه حساسیت تقسیم: بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا.
تعیین و اولویت بندی شاخص های موثر در بیابان زایی با استفاده از مدل تاپسیس و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی موثرترین شاخص های بیابان زایی و تعیین اولویت و اهمیت آنها با استفاده از روش های سیستماتیک و نظامند مانند روش های تصمیم گیری چند معیاره می تواند باعث افزایش بهره وری پروژه های کنترل و احیای مناطق در خطر بیابان زایی و جلوگیری از هدر رفت سرمایه گذاری شود. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور تعیین موثرترین شاخص ها و اولویت بندی و وزن دهی آنها از روش های تاپسیس و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. ابتدا 32 شاخص مهم و تاثیرگذار با استفاده از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در ایران و جهان و مدل های ارزیابی موجود تعیین و از طریق پرسشنامه به وسیله کارشناسان مربوطه نمره دهی شدند. با کمک روش آنتروپی شانون، معیارهای مناسب برای ارزشیابی شاخص ها، وزن دهی و سپس با بکارگیری روش تصمیم گیری رتبه ای تاپسیس موثرترین شاخص های برای مدیریت و مقابله با بیان زایی تعیین و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که معیار حساسیت به تغییرات جزئی با وزن 341/0 دارای بالاترین اهمیت و معیار هزینه و زمان با وزن 111/0 دارای کمترین اهمیت در بین معیارهای مورد بررسی هستند. از میان 32 شاخص رتبه بندی شده 20 شاخص به عنوان موثرترین شاخص ها تعیین شد که شاخص های بارش سالیانه، شوری آب، درصد پوشش گیاهی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که شاخص تغییر کاربری اراضی با وزن 217/0 و شاخص بارش سالیانه با وزن 166/0به ترتیب بالاترین اولویت را در بین شاخص های انسانی و طبیعی دارند و بنابراین در مدیریت و مقابله با بیابانی شدن باید در اولویت قرار گیرند.
بررسی تداوم روزهای بارانی در حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی در حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از مدل زنجیره مارکف مرتبه اول مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از داده های بارش روزانه 7 ایستگاه سینوپتیک حوضه دریاچه ارومیه در بازه زمانی 2014- 1995 استفاده شد. پس از تعیین روزهای بارانی (بارش بیشتر از صفر میلی متر) و خشک (صفر میلی متر)، انطباق زنجیره مارکف مرتبه اول بر سری داده ها با استفاده از آزمون در سطح معنی داری 01/0=a بررسی و مورد تایید واقع شد. پس از تشکیل ماتریس احتمال انتقال، احتمال تعادل، میانگین تداوم روز های خشک و بارانی و سیکل هوایی محاسبه شد سپس با محاسبه فراوانی روزهای بارانی دو تا ده روزه، احتمال وقوع این دوره ها و دوره بازگشت بارش های 2 تا 5 روزه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در دوره مورد مطالعه به طور میانگین 25 درصد روزها همراه با بارندگی بوده و در حالت های انتقال شرطی بارندگی، احتمال وقوع حالت Pdd بیشتر از سایر حالت ها (Pww ، Pdw و Pwd) است. میانگین تداوم روزهای بارانی در حوضه در حدود دو روز برآورد گردید. در کل، در تمام ایستگاه ها احتمال تعادل حالت خشک بیشتر از حالت بارانی بود. برآورد فراوانی و احتمال وقوع دوره های بارانی دو تا ده روزه و دوره بازگشت آنها نشان داد که با افزایش طول دوره ها، از فراوانی روزهای بارانی کاسته شده و با افزایش طول دوره های بارانی، احتمال وقوع آنها کاهش و دوره بازگشت آن نیز افزایش یافته است.
کاربرد سیستم استنتاج فازی در زمینه سنجش توسعه انسانی مورد شناسی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش درجه توسعه انسانی شهرستان پارس آباد (شامل چهار شهر پارس آباد، اصلاندوز، اسلام آباد و تازه کند) بر اساس پاره ای از شاخص های توسعه انسانی به منظور دستیابی به میزان و علل نابرابری های شهرستان همراه با ارائه راهکارهایی به منظور حل مشکلات توسعه انسانی، تسهیل امر برنامه ریزی و درنهایت افزایش ضریب توسعه انسانی این نقطه از استان می باشد. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مدل سیستم استنتاج فازی (FIS) در محیط متلب صورت گرفته است. در این تحقیق درمجموع تقریباً از 40 شاخص تقلیل یافته به دو عامل توسعه اجتماعی (شامل اشتغال، خدمات اجتماعی و بهداشت) و توسعه فرهنگی (شامل آموزش، عوامل فرهنگی و انحرافات اجتماعی) برای مقطع زمانی 1390 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل های مربوط به تمام مراحل پژوهش بخصوص تعریف شاخص ها، انتخاب توابع عضویت مربوطه، تشکیل پایگاه داده ها، قانون سازی و درنهایت خروجی گرفتن از داده ها در محیط متلب انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله این مدل نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که مدل سیستم استنتاج فازی با تکیه بر پایگاه دانش و استنتاجات گام به گام مربوطه مدل مناسبی برای تشریح جزئیات مربوط به شاخص های اولیه و ثانویه و درنهایت برآورد توسعه انسانی می باشد. همچنین نشان می دهد که میان شهرهای این شهرستان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه انسانی چه در داخل شهرستان و چه در رابطه با شهرهای دیگر استان تفاوت های اساسی وجود دارد و به غیراز شهر مرکزی پارس آباد که با وزن نهایی 0.507 در گروه نیمه برخوردار قرار دارد بقیه شهرهای این شهرستان جزء مناطق محروم تلقی می شوند.
بررسی ملاحظات سیاسی- امنیتی- دفاعی آمایش سرزمین با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاحظات سیاسی- امنیتی - دفاعی ازجمله مقوله هایی است که در طرح و برنامه ریزی های کلان کمتر به آن توجه شده است. علاوه بر آن آگاهی از وضعیت کنونی برای هر نوع برنامه ریزی دقیق برای توسعه و پیشرفت مناطق به ویژه در استانهای کمتر توسعه یافته ضروری می باشد. در همین راستا موضوع پژوهش حاضر بررسی ملاحظات سیاسی، امنیتی و دفاعی استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که برای جمع آوری داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه نیز 40نفر از کارشناسان و مسئولان مربوطه استان می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز مدل SWOT بوده است. ملاحظات سیاسی، امنیتی و دفاعی استان در قالب 4 بخش سیاسی –امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و طبیعی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که وجود منابع زیر زمین فراوان، شرایط اقلیمی، ظرفیت بالای گردشگری بهعنوان مهمترین مؤلفه های مثبت استان و بیکاری، کمبود سرمایه گذاری و تأثیر گرد و غبار غرب کشور بر برخی شهرستان ها ازجمله مهمترین مؤلفه های منفی استان می باشند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد در بین راهبردهای چهارگانه استان باید راهبرد رقابتی(تهاجمی) مدنظر مسئولان در برنامه ریزی ها باشد.