فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
رودخانه کارون با طولی حدود 890 کیلومتر از مهمترین رودخانه های کشور به حساب می آید. در این مقاله با استفاده از روش برازش دوایر با قوس های محور رودخانه، انواع پیچ های کارون با توجه به فاکتورهای هندسی شعاع انحناء و طول وتر شناسایی نمودیم. قوس های رودخانه به لحاظ فرمی به دو دسته پیچهای ساده و مرکب طبقه بندی شدند. با تشکیل پایگاه داده ای مرکب ازنقشه های توپوگرافی 1:50000، تصویر ماهواره ای Landsat مربوط به سال 1973 و IRS مربوط به سال 2006 به پردازش تصاویر چند زمانه در محیط نرم افزار ERMapper و GIS پرداخته ، میزان تغییرات پیچان رودها را در یک بازه ی 51 ساله با ترکیب کاربرد نقشه و تصاویر ماهواره ای تعیین نمودیم و در نهایت نقشه تغییرات ترسیم گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 149پیچان رود موجود در منطقه، بیست و یک پیچ با تغییرنوع از ساده به مرکب و به عکس، مواجه شده اند. بیشترین میزان تغییرات مربوط به تبدیل نوع پیچان رود ساده به مرکب می باشد. در برخی مناطق تغییر الگوی رودخانه شناسایی گردید، به طوریکه در بازه ی زمانی مورد مطالعه، هفت پیچان رود از الگوی ساده به الگوی شریانی تغییر شکل داده است. تغییر مهم دیگر در ارتباط با بخش انتهایی مسیر کارون یعنی رودخانه بهمنشیر می باشد،که مربوط به افزایش دوپیچان رود جدید به مسیرپیچان رودی رودخانه می گردد.
تهیه ی نقشه ی واحدهای دگرسان به روش فیلتر سازگاریافته ی تنظیم اختلاط با استفاده از تصاویر ابرطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی عوارض در سطح زیر پیکسل، یکی از مسائلی است که در سال های اخیر و در زمینه های مختلف کاربردی مطرح بوده و با توجّه به ضعف توان تفکیک مکانی در بسیاری از سنجنده های ابرطیفی، روشی کارآمد معرّفی شده است. ازجمله اطلاعات بسیار با ارزش در زمینه ی اکتشاف های معدنی، تفکیک واحدهای دگرسانی در هر منطقه است. در این پژوهش برای تهیّه ی نقشه ی نواحی دگرسان، از منطقه ی آتشفشان مزاحم شهر بابک در ایران مرکزی و تصاویر سنجنده ی ابرطیفی هایپریون استفاده شده است و پس از حذف باندهای بد و پیکسل های معیوب، دو مرحله ی دیگر شامل حذف راه راه شدگی های تصویری و انحنای طیفی روی تصویر اعمال شد و در ادامه تصحیحات اتمسفری و هندسی روی آن انجام گرفت. سپس به منظور کاهش ابعاد داده ها از تبدیل حداقل سازی نویز روی تصاویر سنجنده ی هایپریون استفاده شد و به کمک فیلتر سازگاریافته ی تنظیم اختلاط و تحلیلی ابرداده های حاصل از ارزش های فراوانی اهداف و مقادیر ناممکن، حدّ آستانه های لازم برای استخراج اهداف به کار گرفته و به این ترتیب نقشه ی نواحی دگرسان به دست آمد. به منظور ارزیابی عملکرد روش مطرح شده از روش زیرپیکسل طیفی خطّی و گزارش های موجود از منطقه ی مورد مطالعه استفاده شد. نتایج نشان دادند که روش آشکارسازی فیلتر سازگاریافته ی تنظیم اختلاط در قالب الگوریتم مطرح شده، به میزان 20 درصد دقّت بهتری نسبت به روش زیرپیکسل طیفی خطّی از خود ارائه کرده است. این بهبود در آشکارسازی به وسیله ی الگوریتم مطرح شده، در حدّ آستانه های مختلف نیز نتایج بهتری نسبت به زیرپیکسل طیفی خطّی از خود نشان داد و مقادیر کاذب مثبت کمتری تولید کرد. افزون بر این، نتایج طبقه بندی نشان دادند که بخش عمده ی دگرسانی ها در ناحیه ی مرکزی آتشفشان مزاحم قرار گرفته و نواحی اطراف آن را دو ناحیه ی دگرسانی با شدّت های کمتر دربرگرفته است.
آشکارسازی تغییرات کاربری/پوشش اراضی با پردازش شئ گرای تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و به تبع آن کاربری اراضی دچار تغییر و دگرگونی اساسی مـیشوند. اصولاً برای استفاده بهینه از قابـلیت های منابع طبیعی، کسب اطـلاعات دقیق از پتانسیلهای کاربری اراضی امری ضروری است. امروزه، فنآوری سنجش از راه دور به عنوان یک راهکار ارزشمند در جهت شناسایی منابع طبیعی، بهویژه در روند تهیه نقشههای کاربری اراضی، در مناطق مختلف جهان به صورت علمی مورد استناد قرار میگیرد. بر این اساس، برای بررسی تغییرات کاربری اراضی شهرستان تبریز طی سال های 2010، 2007، 2001، 1989، تـصاویر ماهوارهایTM1989, ETM2001+2010, IRS1989 پردازش شد و با تکنیک شئ گرا طبقه بندی گردید. سپس در محیط GIS به روش مقایسه پس از طبقه بندی، تغییرات طی این دوره زمانی نمایش داده شـد. نتایج حاصله نشان مـیدهد که میزان تـغییرات طی دوره های زمانی 2010-1989، 2010-2007، 2007-2001، 2001-1989، به ترتیب 80/60، 30/66، 80/56، 40/56 درصـد میباشد، بهطوری که کاربری پوشش گیاهی و سطوح آبی بیشترین میزان کاهش را داشته است. در این میان بیشترین تبدیل کاربری، در اراضی ساخته شده اتفاق افتاده است.
تحلیل مکان یابی جایگاه های سوخت CNG در شهر مشهد با استفاده از مدل AHP در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی، شهرها به طور ناموزون شروع به توسعه یافتند، فضاهای باز شهری ناپدید شدند، مسائل حادّ بهداشتی، آموزشی، مسکن و اشتغال در شهرهای پرجمعیت به وجود آمد و تعادل در روابط اجتماعی و انسانی بین ساکنان شهری به هم خورد. با افزایش جمعیت شهرها، بحث توزیع فضایی مناسب خدمات شهری دارای اهمیت زیادی شد. با افزایش استفاده از وسایل نقلیه و موتوری، بحث مکان یابی جایگاه-های سوخت رسانی به این وسایل نقلیه در شهرها مورد توجه قرار گرفت. پراکنش نامناسب مکانی جایگاه های سوخت گاز طبیعی در شهرها از جمله مشکلاتی است که ذهن بسیاری از محققان مسائل شهری را به خود مشغول نموده است. موقعیت مکانی نیز از مهم ترین عوامل مؤثر در موقعیت یک جایگاه سوخت محسوب می شود و منجر به کسب درآمد بیشتر برای آن ها و ارائة خدمات مناسب تر برای استفاده کنندگان با حدأقل هزینه های ممکن می شود. هدف کلی این تحقیق شناخت و ارزیابی وضع موجود توزیع مراکز جایگاه های سوخت رسانی و ارزیابی مکان یابی این جایگاه ها در سطح شهر مشهد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در راستای توزیع عادلانه خدمات و ارتقاء رفاه جامعه و شهروندان می باشد. بنابراین در این پژوهش به بررسی تمامی ایستگاه های گاز طبیعی از لحاظ وضعیت مکان یابی بر اساس چهار شاخص مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و دسترسی در مدل AHP با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) پرداختـه شـده است.
سنجش سازگاری کاربری اراضی براساس مدل GIS_AHPدر محله عنصری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربرنامه ریزی شهری تحلیل چگونگی قرارگیری کاربری های مختلف در کنار هم اهمیت اساسی دارد .تأثیرات مثبت و منفی که کاربری های مجاور بر روی هم دارند، باعث سازگاری یا ناسازگاری آن ها در کنار یکدیگر می شود، که ممکن است در مواقعی باعث پایین آمدن سطح کیفیت زندگی وکاهش کارآیی کاربری های مختلف گردد. در محلة عنصری مشهد تقابل شهر زائر وشهر مجاور باعث تغییرات در کاربری اراضی، به خصوص در دو دهة گذشته شده است. شناسایی تغییرات و ارزیابی نوع سازگاری آن ها در جهت هدایت برنامه ریزی این محله به سوی توسعة پایدار، هدف این پژوهش می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی و از شاخة میدانی می باشد، به طوری که تغییرات کاربری اراضی محلة عنصری به صورت میدانی برداشت شده، سپس با استفاده از مدل تلفیقی ماتریس سازگاری وAHP به ارزیابی نحوه سازگاری اراضی وضع موجود در قالب نقشه های GIS پرداخته ونقشه نهایی خروجی این مدل ارائه شده است. در نهایت نتایج حاصل، نشان از تغییرات گسترده کاربری مسکونی به سایر کاربری ها از جمله اقامتی ومذهبی دارد. همچنین عدم سازگاری اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی کاربری های ایجاد شده با سایر کاربری های مسکونی محله مشهود است.
ارزیابی تلفات انسانی و خسارات ساختمانی در سناریوهای مختلف زلزله در شرایط عدم قطعیت(منطقه مطالعه شده: منطقه 8 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصولی ترین روش های کاهش تأثیر زمین لرزه در مناطق شهری، شناسایی نواحی مستعد، درجه بندی میزان ریسک مناطق، و ارزیابی خسارت ها و تلفات انسانی در زلزله با شدت های مختلف است. شهر تبریز با داشتن جمعیت زیاد، قرارگیری روی گسل فعال، و سابقه زلزله با دوره بازگشت در ادوار گذشته، پتانسیل وقوع زمین لرزه را دارد. با توجه به اینکه بیشترین پهنه های مسکونی منطقه 8 شهرداری تبریز را پلاک های ریزدانه با مسیرهای دسترسی تنگ و باریک و مصالح بی دوام و ناپایدار اشغال کرده اند، این منطقه برای مطالعه انتخاب شده است. در این پژوهش با استفاده از هفت معیار کاربری اراضی، تعداد طبقات ساختمانی، کیفیت بنا، مساحت قطعه تفکیکی، قدمت بنا، سطح اشغال بنا و نوع مصالح ساختمانی، از روش تحلیل چندمعیارة فازی (FAHP)، خسارت ساختمانی و تلفات انسانی در سه سناریوی زلزلة 6، 7 و 8 ریشتری محاسبه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که خسارت های ساختمانی از 6 تا 8 مرکالی افزایش زیادی یافته و از 5/1 درصد به 46 درصد رسیده است. تلفات انسانی نیز که بیشتر در ساختمان های مسکونی رخ می دهد از 29 نفر تا 2511 نفر در شدت های مختلف زلزله افزایش می یابد؛ که توجه مضاعف به بهسازی ساختمان های مسکونی را می طلبد.
بررسی تغییرات مورفومتری تپه ماسه ای با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مطالعه موردی: جنوب شرقی عشق آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پویایی و تغییر پذیری عوارض ژئومورفولوژیکی زمین به ویژه در مناطق خشک و بیابانی که به طور عمده از عوارض ماسه ای پوشیده شده است، به دلیل تاثیر منفی ماسه های متحرک در زندگی مردم، اهمیت ویژه ای دارد. از طرف دیگر تصاویر ماهواره ای و تکنیک های سنجش از دور، امروزه به دلیل هزینه و زمان کم تر مورد نیاز، هم پوشانی با تصاویر قبلی و همچنین ارائه قدرت تفکیک مکانی بالا و امکان بررسی تغییرات زمانی، کاربرد گسترده ای در روند-یابی این تغییرات پیدا کرده است. از آنجا که تپه های ماسه ای بخش عمده ای از عوارض ژئومورفولوژیکی در مناطق بیابانی می باشند، لذا در این مطالعه تغییرات مورفومتری تپه ماسه ای جنوب شرقی شهر عشق آباد، در فاصله زمانی 12 ساله از سال 2000 تا 2012 میلادی و با استفاده از تصاویر سنجنده ETM+ماهواره ی لندست 7 مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ماهواره ای پس از تصحیحات هندسی، به سه روش نظارت شده با بیشترین شباهت، نظارت شده با کمترین فاصله از میانگین و روش نظارت نشده در نرم افزار ENVI مورد طبقه بندی قرار گرفتند. روش طبقه بندی نظارت شده با بیشترین شباهت، دقت بالاتری را در شناخت تپه ماسه ای مورد نظر نسبت به دو روش دیگر ارائه داد. تصاویر طبقه بندی شده به روش نظارت شده با بیشترین شباهت پس از برش به صورت رستری وارد نرم افزار Arc-GIS شد و پس از تبدیل فرمت رستری به پلیگون، مساحت و محیط تپه ماسه ای مورد مطالعه برای هر سال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که طی 12 سال مورد مطالعه، مساحت و محیط تپه ماسه ای به ترتیب کاهشی برابر با 872/42 هکتار و 307/781 متر داشته است که علت اصلی آن مربوط به طرح های بیابان زدایی اجرا شده در قالب تاغ کاری درسال های گذشته و همچنین زادآوری طبیعی تاغ در روی تپه ماسه ای و نواحی اطراف آن بوده و اثرات مثبت طرح های بیولوژیکی بیابان زدایی را در تثبیت تپه ماسه ای نشان می دهد.
سامانه توصیه گر مبتنی بر WEB GIS جهت برنامه ریزی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب جاذبه های گردشگری و تعیین بهترین مسیر برای بازدید از آنها، گام اصلی در برنامه ریزی گردشگری به شمار می آید. در مقالة حاضر یک سامانه توصیه گر گردشگری شخصی تحت وب طراحی و پیاده سازی گردید که برنامه ریزی گردشگری را برای هر فرد مطابق با علایق و اولویت های او در محدوده زمانی مشخص انجام می دهد. مزیت اصلی این سامانه توجه همزمان آن به علایق کاربر، مسیر و مدیریت زمانی در برنامه ریزی گردشگری است. در ساخت این سامانه از تلفیق روش های مبتنی بر سامانه حامی تصمیم گیری مکانی و توابع تحلیل مکانی و همچنین از فناوری های مختلف برای تحت وب قراردادن آن استفاده گردید. در این پژوهش ابتدا مکان های گردشگری مطابق با علایق گردشگر با استفاده از یکی از روش های تصمیم گیری چندصفته به نام Topsis رتبه بندی شد، سپس با استفاده از روش k-means مکان های گردشگری منتخب به تعداد روزهای بازدید دسته بندی گردید و برای هر روز از بازدید برنامه ریزی روزانه با استفاده از مسئله فروشنده دوره گرد (TSP) انجام شد. به منظور ارزیابی، این سامانه برای مکان های گردشگری منطقه 1 شهر تهران پیاده سازی گردید. نتایج اجرا نشان می دهد که این سامانه با انتخاب جاذبه های گردشگری مطابق با علایق کاربر و محدوده های زمانی موجود و تعیین بهترین مسیر برای بازدید از مکان ها و همچنین با در اختیار قرار دادن اطلاعات مختلف دربارة مکان های گردشگری، کمک شایانی به گردشگران می کند.
طراحی نواحی ترافیکی با استفاده از توسعه مکانی الگوریتم k-means(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی ترافیکی که برای نمایش مکان های تولید و جذب سفر به کار گرفته می شوند در بسیاری از برنامه ریزی های حمل ونقل کاربرد گسترده ای دارند. از آنجا که نحوة تعیین این نواحی روی نتایج حاصل از تحلیل و مدل سازی های حمل ونقل تأثیر فراوانی دارد، طراحی مناسب آن بسیار مهم است. در این مقاله با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی روشی کارآمد برای طراحی مناسب این نواحی ارائه شده است. با استفاده از روش ارائه شده می توان معیارهای مختلفی را برای ایجاد نواحی ترافیکی همگن در نظر گرفت و تعداد و اندازه شان را کنترل کرد. در روش پیشنهادی این مقاله از تکنیک k-means برای خوشه بندی واحدهای مکانی پایه و ایجاد نواحی ترافیکی همگن استفاده شده است. برای جلوگیری از ایجاد فضای خالی و همپوشانی میان نواحی و نیز ممانعت از تشکیل نواحی با اندازه های خیلی بزرگ یا کوچک، قیدهایی به تکنیک k-means افزوده شده است. اما ایجاد نواحی همگن بدون درنظرگرفتن فشردگی شکل هندسی، سبب پیچیدگی شکل هندسی نواحی می گردد. به منظور برطرف ساختن این مشکل یک الگوریتم هندسی برای ایجاد نواحی با شکل هندسی فشرده شرح و بسط داده شده است. در نهایت از روش پیشنهادی برای طراحی مجدد نواحی ترافیکی شهر تهران و مقایسة نتایج آن با نواحی ترافیکی موجود استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نواحی طراحی شده در این مقاله بسیار همگن تر از نواحی موجود است. اگرچه با اعمال الگوریتم فشردگی شکل هندسی، از میزان همگنی نواحی ایجادشده کاسته می شود، اما باز هم از نواحی موجود همگن ترند.
مدلسازی سطح مورد نیاز محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامه ریزی چند هدفه و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل مهم برنامه ریزی فضایی، تعیین مساحت موردنیاز (تقاضا) کاربری های مختلف می باشد. در این خصوص معمولا تقسیمات سیاسی و مدیریتی به عنوان واحد تقاضا مورد توجه قرار گرفته و مساحت موردنیاز هر واحد با استفاده از روش های رگرسیون آماری، مدلهای اجتماعی- اقتصادی و یا برنامه ریزی چند هدفه، محاسبه می شود. در این تحقیق ابتدا با لحاظ نمودن تقسیمات سیاسی و مدیریتی و همچنین قابلیت ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای کوچکتر تعریف شد. سپس تقاضای محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامهریزی چند هدفه که شامل دو هدف، پنج محدودیت و بیست و دو متغیر می باشد، محاسبه شد. مدل توسعه داده شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7 و ArcGIS 10، برای برآورد تقاضای محصولات کشاورزی بخشی از استان اصفهان در سال 1394 پیاده سازی شد. به منظور ارزیابی واحد تقاضا، در این تحقیق، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان یک نوع واحد تقاضای ریزدانه با دو واحد تقاضای درشت دانه شامل دهستان و محدوده جغرافیایی تحت پوشش نقاط جمعیتی مقایسه گردید. نتایج حاصل شده دلالت بر اولویت بالاتر واحد تقاضای ریزدانه داشته و مبین آن است که به منظور تدقیق میزان تقاضای کاربری ها نیاز است تا با مدنظر قرار دادن قابلیت ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، از واحدهای تقاضای ریزدانه در تعیین میزان تقاضای کاربری استفاده شود.
جایگاه سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در مطالعات طبیعی
حوزههای تخصصی:
شناسایی مناطق بهمن خیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی G.I.S
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل تنوع اقلیمی زیاد، همیشه در معرض خطرات طبیعی مختلفی بوده است .یکی از این بلایا، سقوط بهمن در مناطق برف خیز است که در جای خود، آسیب های قابل توجهی را بر پیکرة اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده است . لذا تهیه ی نقشه های برای تعیین میزان خطرات بهمن در بخش های مختلف این منطقه از اهمیت به سزائی برخوردار است .در این مقاله با استفاده از نقشه های ارتفاع، جهت شیب، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی و با در نظر گرفتن عوامل اقلیمی و بازدید میدانی گذرگاه های بهمن در قالب مدل AHP با توجه به درجه تأثیر آنها وزندهی گردیده و ضمن ترکیب این لایه ها با هم نقشه میزان وقوع بهمن در هر کدام از بخش های این حوزه آبخیز تعیین گردید که خود نشان دهنده قابلیت بالای سامانه اطلاعات جغرافیایی در شناسایی گذرگاه های بهمن میباشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که از هفده گذرگاه بهمن شناسایی شده در حوزه آبخیز سامان شش گذرگاه، جاده و مناطق مسکونی را تحت تأثیر قرار میدهند که دست اندرکاران بایستی تمهیدات لازم برای کنترل این گذرگاهها انجام دهند.
تغییرات برخی از پارامترهای مورفولوژیکی رودخانه کارون با استفاده از سنجش از دور (سال های 1368 و 1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مئاندرها از شاخص های مهم تغییرات محیطی به شمار می آیند. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات برخی از پارامترهای مئاندر در رودخانه کارون با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال های 1368 و 1384 به کمک سنجش از دور صورت گرفته است. در این تحقیق پارامترهای مورفولوژیکی 20 مئاندر در بازه ای به طول 128 کیلومتر از رودخانه کارون پس از تهیه نقشه کاربری اراضی برای هر دوره تعیین گردید. نتایج حاصل از مقیاس میانگین t جفتی نشان داد که پارامترهای عرض جریان و طول گردن مئاندر اختلاف معنی داری طی دوره مطالعاتی از خود نشان داده اند. نتایج همبستگی اسپیرمن حاکی از آن بود که تغییرات در پارامترهای مئاندر به شدت به یکدیگر وابسته اند؛ به طوری که همبستگی معنی داری بین تغییرات ضریب خمیدگی با شعاع انحنا، طول جریان و طول محور مئاندر و نیز میان تغییرات شعاع انحنا با طول جریان، طول محور مئاندر، طول گردن مئاندر و عرض جریان وجود دارد. از سوی دیگر همبستگی معنی داری بین تغییرات عرض جریان با پارامترهای طول جریان و طول محور مئاندر و طول جریان با محور مئاندر مشاهده می شود. از دلایل اصلی تغییرات پارامترهای مورد نظر می تواند تغییر در رژیم هیدرولوژیکی و اکولوژیکی منطقه باشد، به طوری که در طی دوره مطالعاتی، حریم رودخانه در اثر تجاوز افراد به منظور کشاورزی و تصاحب زمین به دشت تغییر یافته و دچار آسیب شده است.
اشاره: ایجاد پایگاه دادهای مکانی
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات کاربری اراضی پایین دست سد کجکی حوضه هیرمند افغانستان با استفاده از طبقه بندی کنندة بیشترین شباهت، درخت تصمیم گیری و ماشین های بردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش آورد رودخانه مرزی هیرمند از افغانستان به ایران از چالش های همیشگی مدیریت منابع آب در شرق کشور بوده که در سال های اخیر تشدید شده است. توسعة کشاورزی در پایین دست سد کجکی (در حوضه آبریز رودخانه هیرمند) در افغانستان و خشکسالی اخیر از دلایل کم شدن آب این رودخانه به شمار می آید. در مقالة حاضر به طور کمّی به این موضوع پرداخته می شود و برای این منظور کاربری اراضی دشت هلمند افغانستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای بررسی شده است. به خاطر اهمیت نوع الگوریتم انتخاب شده در تهیه تصاویر طبقه بندی شده، سه الگوریتم بیشترین شباهت (MLC)، درخت تصمیم گیری (DT) و ماشین های بردار پشتیبان (SVM) ارزیابی شده اند. از مشکلات عمده در انجام آزمون ها، تهیة نمونه های آموزشی از افغانستان است؛ بدین منظور از نقشه های FAO، نقشه های اطلس کاربری اراضی افغانستان، نقشه های مرکز سازمان زمین شناسی امریکا و تصاویر Google Earth کمک گرفته شد. با توجه به تصاویر موجود، دورة 20 سالة اخیر در سه تاریخ 1990، 2001 و 2011 میلادی مربوط به ماهواره لندست (ETM+ TM,) در نظر گرفته شد و از هر سه روش جواب های نسبتاً مشابهی به دست آمد. نقشه های حاصل از الگوریتم های فوق با ضریب کاپا و دقت کلی ارزیابی شدند و دقت مناسبی داشتند. نتایج تغییرات کاربری اراضی نشان می دهند که مجموع کل کشت محصولات آبی در منطقه، حدود 62 درصد افزایش یافته، به طوری که مقدار آن از رقم 103 هزار هکتار در سال 1990، به حدود 122 هزار هکتار در سال 2001 و به حدود 167 هزار هکتار در سال 2011 رسید که مؤید تأثیر قطعی آن بر کاهش رواناب ورودی از رودخانه هیرمند به کشور است. با وجود نتایج نزدیک روش ها، طبقه بندی درخت تصمیم گیری کارآمدی بیشتری از لحاظ اتکای کمتر به نمونه های آموزشی از خود نشان داد.
امکان سنجی کشت کلزا در شهرستان ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقهای و بویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. متکی بودن اقتصاد مردم نواحی روستایی بر کشاورزی، قابلیت کشاورزی منطقه مورد مطالعه، اقلیم مناسب و چند فصلی، خاک مطلوب، تنوع محیطی و تعیین و تفکیک پتانسیلها و تنگناهای منطقه از لحاظ درصد تولید و بازدهی کشت کلزا، ضرورت تحقیق را بازگو می کند. هدف از انجام پژوهش این بوده که توان و پتانسیل کشاورزی شهرستان ایذه برای کشت کلزا با بررسی عوامل طبیعی و اقلیمی شناسایی و امکان سنجی شود و اثرگذاری هر یک از این عوامل مورد بررسی قرار گیرد.12 لایه مورد استفاده عبارت اند از لایههای ارتفاع، شیب، فرسایش، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، پوشش زمین، تیپ اقلیمی، متوسط دمای سالانه، متوسط بارش سالانه، حداکثر دمای سالانه، حداقل دمای سالانه. برای انجام این پژوهش از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده که وزن دهی به معیارها مطابق نظر کارشناسان مربوطه و منابع موجود در درون و همچنین بین لایهها انجام گرفت. سپس اراضی منطقه به پنچ طبقه تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که از 39/3779 کیلومتر مربع مساحت شهرستان ایذه، طبقه بسیار مناسب این نقشه15997/565 کیلومتر مربع معادل 95/14درصد، طبقه دوم یعنی مناسب 15997/963 کیلومتر مربع برابر 48/25 درصد مساحت منطقه میباشد یعنی بیش از 40 درصد مساحت محدوده مورد مطالعه برای کشت کلزا دارای شرایط ایده آل و مساعدی هستند. پهنههای اکولوژیکی دیگر نقشه یعنی طبقه متوسط، ضعیف، نامناسب نیز به ترتیب 49/22، 34/20، 02/16 درصد از مساحت شهرستان را در بر میگیرند. در نقشه نهایی پهنه مناسب با رنگ سبز در مرکز منطقه و پهنه نامناسب برای کشت کلزا با رنگ نارنجی در چهار چهت اصلی مشخص میباشند.
تحلیل فضایی خشکسالی های بلندمدت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، پایش و پهنه بندی خشکسالی های بلندمدت ایران زمین است. از آنجاکه شاخص بارش استانداردشده (SPI) به تحلیل گر امکان می دهد تا تعداد وقوع خشکسالی را در مقیاس های زمانی مختلف تعیین کند و با برازش خشکسالی ها بر تابع چگالی احتمال، تحلیل فراوانی را روی آن انجام دهد، مزیت بهتری برای انتخاب و اجرا دارد. در این پژوهش از داده های آماری هفتاد ایستگاهی استفاد شد که دوره آماری سی سال به بالا داشتند و با به کارگیری نمایه SPI در بازه های زمانی دوازده و بیست وچهارماهه، داده ها مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل فضایی با استفاده از روش های زمین آمار، نقشه های پهنه بندی خشکسالی ها در محیط ArcGis ترسیم شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بازه دوازده ماهه قسمت های شرق، جنوب غرب، غرب و مرکز کشور، خشکسالی ها بسیار شدید و شدید است، اما در مناطق شمال شرق، شمال غرب و شمال کشور خشکسالی ها متوسط و ملایم است. در بازه بیست وچهارماهه غرب، شرق، جنوب شرق، جنوب و مرکز کشور خشکسالی ها بسیار شدید و شدید است.
تعیین اراضی مناسب توسعة شهری با بهره گیری از مدل های چندمعیاره در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موضوع مکان یابی توسعة آتی شهر مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در سال های اخیر، تغییر شدید کاربری اراضی شهری بر اثر رشد بی برنامة شهرها با توجه به موقعیت مناسب و ارزش بالای زمین به علت حاصل خیزی برای فعالیت های کشاورزی باعث شده است تا تعیین اراضی مناسب در محدوده های شهری از دغدغه های پژوهشگران و متولّیان امور شهری باشد. بنابراین، هدف مقالة حاضر مشخص کردن اراضی مناسب توسعة شهری برای گسترش آتی است. روش شناسی این مقاله بر تلفیقی از تحلیل سلسله مراتبی و تصمیم گیری چند معیاره در GIS استوار است؛ به طوری که در تلفیق نقشه های موضوعی از راهبرد ترکیب خطی وزنی[1]- که از راهبردهای ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر (AHP[2]) به شمار می رود- استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل مساحت محدودة مورد مطالعه، 05/58 درصد اراضی محدوده در گروه زمین های با تناسب زیاد و بسیار زیاد برای توسعة شهری قرار دارند که اغلب در قسمت جنوب شرقی و جنوب شهرستان واقع شده اند. همچنین، 33/12 درصد از اراضی تناسب متوسطی دارند و بقیة اراضی یعنی 62/29 درصد تناسب کم و بسیار کمی برای توسعة شهری دارند.
پهنه بندی کیفیت آلودگی آب رودخانه با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مطالعه موردی: رودخانه سیمینه رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی کیفیت آب رودخانه نخستین و مهم ترین مرحله در مدیریت کیفیت آب است، که ذهن تحلیلگر را با روند و چگونگی تغییرات آلودگی برحسب زمان، مکان و شرایط خاص آشنا می سازد. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و سامانه اطلاعات جغرافیایی به پهنه بندی کیفیت آلودگی آب رودخانه سیمینه رود بپردازد. داده های کیفی استفاده شده در تحقیق، حاصل نمونه برداری از رودخانة سیمینه رود در سه فصل بهار و پاییز 1387 و بهار 1388 است که با استفاده از مدل QUAL2K شبیه سازی شد. خروجی مدل با داده های مشاهده ای مقایسه گردید و پارامترهای نیترات، اکسیژن محلول و هدایت الکتریکی ِ مربوط به فصل پاییز 1387 به عنوان داده های هدف انتخاب شدند. داده های ورودی شامل داده های مربوط به کاربری اراضی، زمین شناسی، قابلیت فرسایش و مراکز جمعیتی مربوط به حوضة سیمینه رود هستند که به همراه داده های هدف بعد از آماده سازی در محیط GIS به مدل شبکة عصبی معرفی شدند. در این تحقیق از پنج ساختار مختلف مدل FFBP شبکة عصبی استفاده شد و نتیجة ساختار منتخب با خروجی های حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره مقایسه گردید، که برتری مدل شبکة عصبی مذکور را نشان داد. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که شبکه های FFBP با ساختار 3-40-40-4 بهترین کارایی را دارند، و شبکه عصبی در پهنه بندی کیفیت آلودگی آب قابلیت بالایی دارد.
برآورد ظرفیت برد گردشگری پارک های شهری قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش فزاینده جمعیت و تقاضای روزافزون در استفاده از منابع گردشگری، توجه به ظرفیت برد منابع و بهرهبرداری از آنها در حد ظرفیت و توان آنها بیش از پیش اهمیت یافته است. مقاله حاضر به بررسی ظرفیت برد گردشگری در چهار بوستان شهر قم شامل بوستانهای هاشمی، نبوت، فدک و علوی می پردازد. دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق از طریق پرسشنامه و نیز آمارهای آب و هوائی ایستگاه هواشناسی قم جمعآوری گردید. در نهایت ظرفیت برد فیزیکی، واقعی و مؤثر چهار بوستان مورد مطالعه به دست آمد. نتایج نشان داد که بوستان علوی بیشترین ظرفیت برد و بوستان نبوت کمترین ظرفیت برد گردشگری را دارد و توانمندی های مدیریتی پارک نقش مهمی در میزان ظرفیت برد گردشگری پارک های مورد مطالعه دارد. در فصول پائیز و زمستان و در ایام غیر تعطیل هفته میزان تقاضا از حد ظرفیت برد کمتر بوده و در فصول بهار و تابستان و در روزهای جمعه و تعطیل و غالباً در ساعات بعد از غروب خورشید میزان تقاضا از حد ظرفیت برد فراتر میرود. بنابراین با توجه به زمان اوج بازدید، باید ظرفیت برد پارک بتواند این زمانها را تحمل کند تا از افزایش فشار بر منابع و تسهیلات پارک جلوگیری شود. بنابراین این موضوع باید در طرحریزی پارکها مورد توجه قرار گیرد.