فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی برای پایش رشد شهرها و برنامه ریزی مسئولانه در مورد آنها امری ضروری است. سنجش از دور فناوری قدرتمندی است که می توان از آن در آشکار سازی تغییرات اراضی استفاده کرد. یکی از چالش های موجود در این زمینه توسعة روش های کارآمد به منظور آشکار سازی تغییرات با سطح خودکارسازی بالاست که بتواند اطلاعاتی صحیحی در مورد موقعیت جغرافیایی و ماهیت این تغییرات ارائه کند. در پژوهش حاضر با استفاده از دو تصویر GeoEye منطقة 17 شهر تهران مربوط به سال های 2004 و 2010 از ویژگی های مکانی متن تصویر، شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک برای آشکار سازی تغییرات استفاده شد. شش حالت مختلف، هریک با دو رویکرد طبقه بندی مستقیم چندزمانی و مقایسة پس از طبقه بندی، از دیدگاه صحت آشکارسازی و زمان اجرای الگوریتم مورد مقایسه قرار گرفتند. بررسی های انجام شده نشان دادند که رویکرد طبقه بندی مستقیم چندزمانی در هر شش حالت نتایج بهتری ارائه کرده است. همچنین در بین شش حالت بررسی شده، عملکرد حالت ششم (روش پیشنهادی این تحقیق) از نظر صحت طبقه بندی بهتر است. در حالت ششم پس از انتخاب بهینة ویژگی ها، طبقه بندی مبتنی بر شبکه های عصبی با تعیین معماری شبکه و با چندین بار اجرا صورت می گیرد. هرچند زمان اجرای این روش درمقایسه با دیگر حالت های بررسی شده بیشتر است، اما درصورتی که صحت طبقه بندی به زمان ارجحیت داشته باشد این روش کاملاً توصیه می شود
بررسی امکان کاربرد تولیدات سطح برف مودیس در شرایط ابری با استفاده از ترکیب آن با تصاویر مایکرویو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از تولیدات روزانه و هشت روزه پوشش برف سنجده مادیس، می توان تغییرات سطح پوشش برف را در حوضه های کوچک و بزرگ و دور از دسترس از سال 2000 مورد مطالعه قرار داد. اما یکی از بزرگترین مشکلات در استفاده از تولیدات سطح پوشش برف از تصاویر مادیس، ابرناکی آسمان می باشد که به شدت کاربرد این تولیدات را در شرایط ابری با محدودیت مواجه می سازد. در این تحقیق با استفاده از تولیدات هشت روزه سطح برف سنجنده مادیس تغییرات پوشش برفی در حوضه کارون که در غرب ایران قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور غلبه بر محدودیت کاربرد تولیدات سطح برف در شرایط ابری، استفاده همزمان از تصاویر سنجنده نوری مادیس و سنجنده مایکرویو AMSR-E جهت پایش سطح پوشیده از برف در یک دوره یکماهه پیشنهاد گردید. بدین منظور با ترکیب تصاویر روزانه مادیس و AMSR-E وسعت سطح پوشش برف با گام زمانی روزانه استخراج شد و نتایج آن با سطح پوشش برف که از هر کدام از تصاویر مادیس و AMSR-E به تنهایی استخراج شده بود در روزهای ابری و ابر آزاد مقایسه گردید. نتایج نشان می دهند که با وجود نفوذ امواج مایکرویو از پوشش ابری، به دلیل قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر AMSR-E، این تصاویر درصد پوشش برف را به طور میانگین 16 درصد نسبت به تصاویر مادیس بیشتر نشان می دهند. نتایج همچنین نشان می دهند که با استفاده از رابطه بین درصد پوشش سطح برف در تصاویر AMSR-E و تصاویر مادیس در روزهای ابرآزاد، اختلاف میانگین سطح پوشش برف از 16 درصد به 5 درصد کاهش می یابد. همچنین نتایج صحت سنجی با استفاده از اطلاعات مربوط به دبی روزانه نشان می دهد که همبستگی داده های پوشش برف حاصل از تصویر ترکیبی در مقابل دبی با ضریب همبستگی 66/0 از دقت بالاتری نسبت به تصاویر مادیس با ضریب همبستگی 55/0 برخوردار هستند.
آشکارسازی تغییرات ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای کوئیک برد با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج محدوده ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای نه تنها نقش انسان را در تولید نقشه های شهری کاهش می دهد بلکه در زمان و هزینه تولید این نقشه ها صرفه جویی قابل توجهی صورت خواهد گرفت. همچنین امکان تهیه نقشه محدوده ساختمانها در بازه های زمانی کوتاه مدت سالیانه، ماهیانه و حتی کوتاه تر را نیز فراهم می آورد. شهرداریها و سایر ارگانهای شهری نیاز به نقشه های بروز از ساختمانها و سایر عوارض شهر دارند. روش انتخابی برای انجام این کار بر اساس اطلاعات هر پیکسل(Pixel Base) و با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری (Decesion Tree) است. به این صورت که با تعیین حد آستانه های مناسب با توجه به ویژگیهای طیفی هر پدیده نسبت به حذف مرحله ای عوارض اقدام و در نهایت کلاس ساختمانها با توجه به هدف مطالعه استخراج گردید. عملیات فوق بر روی تصاویر دو زمانه مربوط به سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲میلادی انجام و سپس نقشه تغییرات ساختمانها استخراج گردید و درنهایت نقشه خروجی با نقشه های رقومی املاک در وضع موجود که از ممیزی سطح شهر تولید شده مقایسه و دقت روش انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری(مطالعه موردی: محدوده کلانتری 15 منطقه کمپلو)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می رسد شکل و نوع کاربری ها و رابطه بین توزیع آن ها در سطح شهر از جمله مواردی است که در رشد آسیب های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده است. از جمله کلان شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری در محدوده کلانتری 15 شهر اهواز انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است. همچنین جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده و کانون های اصلی شناسایی شده خیابان های داغری (لشکر)، هاتف (کیان)، بنی هاشم و اطراف بیمارستان آیت الله کرمی و ترمینال غرب (میدان انقلاب) می باشد. نوع و میزان کاربری اراضی در محدوده کلانتری 15 در ایجاد زمینه و شرایط ارتکاب جرایم سرقت تاثیر داشته است. به طوری که بیشترین جرایم سرقت در محدوده این کلانتری در کنار کاربری های مسکونی رخ داده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده های مورد مطالعه ارائه گردید.
محاسبه و واسنجی دمای سطح زمین با استفاده از داده های حرارتی ماهواره Landsat 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه محاسبه دمای سطوح مختلف پوشش گیاهی و خاکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، با هدف برآورد تبخیر و تعرق واقعی با الگوریتم بیلان انرژی، اهمیت بسیار زیادی دارد. در این مطالعات دقت محاسبه گرادیان حرارتی بین سطح زمین و هوا و میزان اختلاف دمای سطوح مختلف کاربری دارای اهمیت است. در دشت شهرکرد به منظور محاسبه دمای سطح زمین[1] سه چالش اصلی وجود داشت. نخست، نبود مطالعه مشخصی در زمینه محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از باندهای حرارتی ماهواره Landsat8، دوم، فقدان داده های مشاهده ای دمای سطح پوشش های مختلف گیاهی و خاکی و سوم، محدود بودن داده های دمای سطح زمین ایستگاه های کلیماتولوژی و سینوپتیک به حداقل روزانه. در این مطالعه، به منظور تبدیل دمای درخشندگی2 سطح به دمای سطح زمین، از الگوریتم دوپنجره ای3 موجود AVHRR-NOAA استفاده شد و برای محاسبه گسیلندگی سطحی4 نیز روش پیشنهادی الگوریتم سبال5 به کار رفت. با توجه به نبودِ ایستگاه های هواشناسی مرجع، از داده های ایستگاه های غیر مرجع برای محاسبه دمای روزانه سطح زمین و لحظه عبور ماهواره استفاده شد و در نهایت، از روش محاسبه خطای انحراف برای واسنجی دمای سطح زمین ماهواره Landsat 8 و تهیه لایه میانگین روزانه دمای سطح زمین استفاده شد. در این مطالعه همه ضرایب همبستگی محاسبه شده بیشتر از 0.9 بود و تمامی روابط رگرسیونی، از نظر آماری، در سطح 95% و حتی 99% معنادار بودند. اختلاف مقادیر خطای انحراف محاسبه شده در روز-تصویرهای مختلف در بیشترین مقدار، 0.5 کلوین بود و میزان RMSE محاسبه شده نیز بین 1.9 تا 2.2 کلوین قرار داشت که در مقایسه با مطالعات مشابه مورد پذیرش بود.
تحلیلی بر استقرار بهینة مکانی فضاهای سبز شهری به روش منطق فازی در محیط GIS (نمونة موردی: منطقة چهار شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با مطرح شدن مفهوم شهرهای پایدار و آفرینش مکان های سرزندة شهری، اهمیّت فضاهای سبز شهری و تعبیة آن ها در فضاهای شهری، بیش از پیش آشکار شده است. توجّه به این مسأله، با گسترش شهرنشینی و انباشت جمعیّت و تراکم در شهرها، در کنار چالش هایی چون گرمایش و آلودگی آب و هوای شهری، ضرورتی دو چندان یافته است. در همین راستا مطالعة حاضر، با هدف تحلیل استقرار بهینة مکانی فضاهای سبز شهری در منطقة چهار شهر تبریز به انجام رسیده است.
روش: روش مطالعة حاضر، توصیفی– تحلیلی بوده که برای دست یابی به هدف پژوهش، اطّلاعات مربوط به دوازده کاربری شهری در منطقة چهار شهر تبریز، از نقشة 1:5000 کاربری اراضی شهر تبریز استخراج شده است و در محیط نرم افزار Arc GIS 10 تولید شده است و سپس با استفاده از توابع فازی، به عضویت فازی درآمده است.
یافته ها/ نتایج: تحلیل نهایی وضعیّت لایه های کاربری های دوازده گانه با استفاده از حدّ آستانه های 7/0، 8/0، و 9/0 در قالب عملگر گامای فازی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده از آزمایش حدّ آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 نشان می دهد که با در نظرگرفتن شرایط موجود استقرار کاربری های منتخب پژوهش در منطقة چهار شهر تبریز، حدّ آستانة 7/0 بهتر توانسته است یک سازگاری قابل انعطاف بین گرایش های افزایشی و کاهشی کاربری ها نسبت به استقرار و همجواری با فضاهای سبز شهری برقرار کند.
نتیجه گیری: مطابق نتایج عملگر حدّ آستانة 7/0، قسمت هایی از مرکز و جنوب شرقی این منطقه با توجّه به شرایط موجود، بسترهای مناسب برای استقرار فضای سبز شهری هستند.
برداری سازی محور مرکزی راه در تصاویر بزرگ مقیاس با آنالیز چند معیاره توسط اپراتورهای میانگین گیر وزن دار ترتیبی در مدل گراف شبکه راه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روشی متداول در ایجاد پایگاه داده راه ها، استخراج آن ها از تصاویر رقومی هوایی و ماهواره ای است. با توجه به حجم بسیار دادههای شبکه راه و نیاز به بهنگام کردن آن ها با کمترین زمان و هزینه محاسباتی، اتوماسیون فرایند استخراج اطلاعات راه در حال تبدیل به یکی از ملزومات عصر جدید است. در تحقیق حاضر که بیشتر بر مرحله برداری سازی راه تأکید دارد، سیستمی هوشمند برای برداری سازی اتوماتیک نتایج کشف راه، با کمترین میزان دخالت عامل انسانی، طراحی شده است. سیستم طراحی شده دارای دو مرحله اساسی تعیین نقاط کلیدی راه و برقراری اتصال بین آن ها است. نخست، با استفاده از تکنیک خوشه بندی بر مبنای الگوریتم انبوه ذرات نقاط اصلی نمایانگر محور مرکزی راه تعیین می شوند. سپس، با در نظر گرفتن مدل گراف وزن دار برای شبکه راه های تصویر، تعیین معیارهای هندسی مناسب و تلفیق این معیارها از سوی عملگرهای میانگین گیر وزن دار ترتیبی، هزینه هر اتصال محاسبه می شود. اتصالات دارای کمترین هزینه، به صورت قطعات نهایی راه در تشکیل شبکه برداری راه شرکت می کنند. نتایج حاصل از پیاده سازی روش پیشنهادی روی چندین تصویر بزرگ مقیاس ماهواره ای و مقایسه آن ها با نتایج الگوریتم درخت پوشای کمینه تأییدکننده موفقیت روش پیشنهادی در استخراج شبکه راه با دقت و صحت بالا است. براساس نتایج ارزیابی، روش پیشنهادی قادر است شبکه راه های تصویر را با میانگین RMSE حدود 9/0 متر، میانگین completeness حدود 94% و میانگین correctness بیش از 95% برداری کند. در مجموع، الگوریتم پیشنهادی در برداری سازی راه های با اشکال مختلف شامل راه های مستقیم، راه های دارای انحنا، راه های با ضخامت های متفاوت، راه های موازی با فواصل متغیر، تقاطع و میدان موفقیت آمیز عمل کرده است.
مکان یابی مناطق بهینه توسعه اکوتوریسم در پارک ملی کویر با استفاده از GIS و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک ملی کویر به عنوان گستره ای از سرزمین ایران، با جاذبه های گردشگری چون ورزشی، تاریخی، علمی، تنوع خوب گیاهان و جانوران همساز با محیط و عوارض ژئومورفولوژیکی خاص، یکی از فضا های نادر در کشور است که در صورت مطالعه و شناسایی قابلیت های گردشگری آن و برنامه ریزی در این زمینه، قابلیت تبدیل به یک منطقة اکوتوریستی فوق العاده را دارد. با توجه به اینکه سازمان یونسکو به این منطقه، عنوان ذخیره گاه زیست کره را داده است، بهینه کردن فعالیت اکوتوریسم در راستای توسعة پایدار این منطقه ضرورت بیشتری می یابد. در این پژوهش، سعی برآن است تا بهترین مکان توسعة فعالیت اکوتوریسم مشخص شود. پس از استخراج معیار ها از طریق تکنیک دلفی و شناسایی و آماده سازی تمامی معیارها و عوامل مؤثر بر مکان یابی، وزن معیار ها از طریق مدل AHP محاسبه شد. پس از آماده سازی لایه های مربوطه، هریک از نقشه ها به صورت لایه های رستری در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (Arc GIS) تهیه شدند. لایه های اطلاعاتی، پس از ارزشگذاری با یکدیگر تلفیق شدند و در آخر، نقشة مناطق بهینة توسعة اکوتوریسم منطقه تهیه شد. نتایج پژوهش گویای آن است که از مجموع 598/686 کیلومتر مربع مساحت منطقة مورد مطالعه، حدود 01/52 کیلومتر مربع آن برای گسترش اکوتوریسم، بسیار مناسب، 26/98 کیلومتر مربع آن مناسب، 03/169 کیلومتر مربع نسبتاً مناسب، 65/210 کیلومتر مربع نا مناسب و 156,08 کیلومتر مربع، بسیار نا مناسب است. در انتها، برای اطمینان از مکان بهینة نقشة نهایی GIS، مجدداً منطقه از لحاظ مکان های بهینه مطالعه و بازبینی شد. این مطالعه با استفاده از الگوریتم ژنتیک انجام شد که یک روش بهینه سازی است و با به کارگیری انتخاب طبیعی، روی مجموعه ای از جواب های بالقوه عمل می کند و هدف آن، تولید جواب های بهتر، برای رسیدن به جواب بهینه است. در این خروجی نیز منطقة قصر بهرام، بهترین نقطه در پارک ملی کویر از منظر گسترش اکوتوریسم است.
اکتشاف نواحی دارای مس در منطقه قزل داش شهرستان خوی با استفاده از تصاویر هایپریون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با رشد سریع فناوری سنجش از دور در زمینة سنجنده های ابرطیفی، افزایش قابلیت تصویربرداری در صدها باند فراهم شده است. به منظور شناسایی و اکتشاف کانی های هر منطقه با بهره گیری از رفتارهای طیفی منحصربه فرد کانی ها، آشکارسازی طیفی به وسیلة این نوع از سنجنده ها که روشی نو محسوب می شود، در اکتشاف معدن و زمین شناسی استفاده شده است. بنابراین، در این تحقیق از تصاویر هایپریون ماهوارة EO-1 برای شناسایی نواحی دارای مس در منطقة قزل داش شهرستان خوی واقع در شمال غرب ایران استفاده شد. در این پژوهش، پس از پیش پردازش های لازم بر روی تصویر، کانی های مس در منطقة پژوهش که در عملیات میدانی در تحقیقات پیشین استخراج شده بود، مشخص شد. سپس برای تطبیق امضای طیفی این کانی ها با امضای طیفی موجود در کتابخانة طیفی USGS از نمونه گیری مجدد استفاده شد. در نهایت، با به کارگیری الگوریتم های SAM و SID نقشه ها استخراج و با نقشه های موجود مقایسه شد. نتایج نشان داد که کارایی الگوریتم SAM با صحت کلی 85 درصد و ضریب کاپای 80 درصد از الگوریتم SID با صحت کلی 76 درصد و ضریب کاپای 68 درصد بیشتر است. همچنین، می توان از تصاویر ابرطیفی هایپریون با استفاده از الگوریتم SAM در شناسایی نواحی دارای فلز مس استفاده کرد.
بررسی تاثیرات سطح آب دریاچه ارومیه بر بیواکولوژی منطقه شمال غرب ایران با استفاده از داده های دور سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تاثیرات حاصله از پتانسیل ها و تغییرات زیست محیطی مانند، تغییرات شدید آب و هوایی، کاهش میزان بارندگی از جمله مباحث مهم و پایه در برنامه ریزی های اکولوژیکی، شهری و اقتصادی می باشد. از مهمترین این تغییرات در دهه های اخیر که سبب نواسانات و تغییرات خطوط ساحلی و از همه مهمتر باعث افزایش پهنه های نمکی در منطقه شمال غرب ایران شده کاهش سطح آب دریاچه ارومیه می باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیرات تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بر بیو کلیما اکولوژی مناطق اطراف این دریاچه تکتونیکی می باشد، برای نیل به این هدف مشاهدات و برداشت های میدانی همگام با تصاویر ماهواره ای چند طیفی ماهواره لندست (1989-2011), سنجنده های(TM ، ETM+)، مورد پردازش قرار گرفت. نتایج بدست آمده در بازه زمانی 23 ساله، نشانگر کاهش ارتفاع سطح آب دریاچه بین 6 الی 40/7 متر می باشد. و تقریبا حدود 350000 هکتار از مساحت آبی دریاچه ارومیه و نیز 19000 هکتار از پوشش گیاهی منطقه کاسته و به همان میزان بر میزان ماسه های نمکی و نمک زار ها افزوده شده است. نتایج حاصل مبین این واقعیت است که سطح آب دریاچه ارومیه شدیداً رو به کاهش می باشد غلظت بالای نمک موجود در آب دریاچه باعث از بین رفتن چرخه های غذایی متنوعی از جمله جلبک های سبز و باعث کاهش شدید تراکم آرتمیا شده و محیط دریاچه برای پذیرش پرندگان آبزی به شدت کاهش یافته است. پدیده یوتریفکیاسیون و کمبود جریان های ورودی تقریباً تمامی تالاب های اقماری را تحت تاثیر قرار داده است. جزایر موجود در دریاچه ارومیه، که زمانی زیستگاه تولید مثل فلامینگوها، پلیکانهای سفید و پستانداران بومی منحصر به فرد بوده است با تهدیدی جدی روبرو شده است، از جمله این پستانداران ساکن این جزایر که در معرض خطر انقراض هستند، می توان به گوزن زرد و قوچ ارمنی اشاره کرد.
بررسی فیزیوگرافی حوضه رودخانه شمرود در استعداد یابی استخرهای پرورش ماهیان سرد آبی توسط نرم افزار ARC Gis9,3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها باید در پهنه ملی از نظر حفاظت ، بهره برداری و توسعه و همچنین از نظر مساعد بودن کمی و کیفی رودخانه ها و شرایط مناسب برای پرورش ماهیان مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند . در این تحقیق نقش و شکل فیزیوگرافی رودخانه شمرود در مکان گزینی ایستگاه های پرورش ماهی (قزل آلا ) مورد بررسی قرار گرفته است . رودخانه شمرود با توجه به شاخص های بیولوژیک و فراوانی توان بالقوه تولید ماهی آن 348 کیلوگرم در هکتار می باشد ، این رودخانه در ماه خرداد بالاترین مقدار تولید ماهی را دارد . در این تحقیق میزان عناصر فیزیکو شیمیایی پرورش ماهی مانند PH آّب ، سرعت جریان آب ، کدورت آب ، مواد جامد معلق ، سختی آب ، هدایت الکتریکی آب(EC) ، مواد شیمیایی ، شوری آب مورد بررسی قرار گرفت . رودخانه در اردیبهشت و آخر مهر ماه براثر بارندگی شدید سیلابی بوده و با توجه به سرچشمه رودخانه شمرود از ارتفاعات دیلمان و اتصال رودهای فرعی به آن بر حجم آب این رودخانه افزوده می شود .
به جهت شناخت مکان های مستعد آبزی پروری و با تلفیق عوامل فوق الذکر و با روش مکان یابی توسط نرم افزار GIS نشان داده شد که شش محل مکان مساعدی برای پرورش ماهیان سرد آبی می باشند . در نهایت با بررسی و با شرایط کوهستانی و شیب دار بودن حوضه برای پرورش ماهیان سرد آبی و با روی هم قرار دادن نقشه های آبراهه ها ، نقاط سیاسی ، لیتولوژی ، شیب ، جهت شیب و عوامل مورد نیاز برای پرورش ماهی قزل آلا با روی هم قرار دادن آنها نقاط مستعد ومناسب احداث ایستگاه های پرورش ماهی و نیمه مساعد و نامساعد برای احداث کارگاه های پرورش ماهی مشخص گردید.
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
مکان یابی فضایی سبز شهری در شهرداری منطقه ١٥ کلان شهر تهران در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره به طور گسترده ای برای حل مسائل فضایی به کار گرفته می شوند. در این مقاله با ترکیب دو روش FAHP و TOPSIS، روش جدیدی برای انتخاب مکان بهینه با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. در این زمینه، معیارهای انتخاب مکان بهینه، برای ایجاد فضای سبز شهری در مدل FAHP وارد و مقایسه شدند و سپس خروجی مدل FAHP به عنوان وزن معیارها در مدل TOPSIS به کار گرفته شد. طبقه بندی فضاهای مکانی در سطح منطقة ۱٥ کلان شهر تهران به منظور احداث یا پهنه بندی فضاهای سبز با استفاده از تکنیک ترکیبی مدل های FAHPو TOPSIS به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف انجام گرفت. زمین هایی که درجة تناسب خیلی خوب و خوب دارند، برای ایجاد فضای سبز شهری انتخاب می شوند. نتایج نشان می دهد که استفاده از مجموعه های فازی در ترکیب با مدل سلسله مراتبی، نه تنها سبب رفع ابهام از مدل ATP می شود، بلکه میزان خطای تورش ناشی از مقایسة دوبه دو لایه ها را نیز کاهش می دهد. درنهایت، ترکیب مدل FAHP با مدل TOPSIS، قابلیت استفادة همزمان از نظرهای مقیاسی کارشناسی را در کنار ایده آل های موجود همچون افزایش دقت و صحت طبقه بندی در لایه های اطلاعاتی، ممکن می سازد.
تعیین الگوریتم بهینه برای پهنه بندی یخبندان های بهاره و پاییزه در استان کردستان با استفاده از تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یخبندان پدیده زیان بار اقلیمی است که فعالیت های مختلف انسانی و فرایندهای زیستی را تحت تأثیر قرار می دهد. تصاویر ماهواره ای به دلیل پیوستگی و تکرار پذیری داد ه های آن، روش مناسبی برای بررسی یخبندان است. در این پژوهش با استفاده از تصاویرNOAA-AVHRR به تعیین الگوریتم بهینه برای شناسایی و استخراج پهنه های یخبندان بهاره و پاییزه در استان کردستان در سال های 2001 تا 2010 پرداخته شده است. پس از تعیین روزهای یخبندان در هفت ایستگاه هواشناسی منطقه، 24 تصویر گذر شبانه برای بررسی دما و صد تصویر گذر روزانه برای محاسبة شاخص NDVI و قابلیت انتشار انتخاب و ارزیابی شد. برای محاسبة دمای سطح زمین، باندهای حرارتی چهارم و پنجم تصاویر گذر شبانه در سه الگوریتم پرایس، کول و اولیویری به کار گرفته شد. براساس نتایج، الگوریتم کول در برآورد دمای سطح زمین به دلیل خطای کمتر و نیز همبستگی های قوی و معنی دار در مقایسه با دماهای مشاهداتی، عملکرد بهتری نسبت به دیگر الگوریتم ها داشت. بنابراین، این الگوریتم در تهیه نقشه های نهایی پهنه بندی یخبندان استان کردستان استفاده شد. نگاه کلی به نقشه ها، تأثیر مهم ارتفاعات را بر وقوع یخبندان های شبانه در منطقه -هم از نظر شدت و هم از نظر گسترش- به خوبی نشان می دهد.
ریز پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب جهت کنترل و مهار آن پهنه بندی خطر سیل امری ضروری است که هدف از این تحقیق بررسی میزان خطر پذیری سیلاب و ارزیابی خسارت وارده به شهرتبریز است.پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛کاربری اراضی،تراکم جمعیت،مسیل ها،طبقات شیب،تراکم مسکونی،ضریب CN،ضریب رواناب،تراکم جمعیت،فضای باز و قدمت ابنیه بوده سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر،اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید.پس از وزن دهی نهایی،لایه ها به صورت دوبه دو(AHP)توسط نرم افزارExpert choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد.در نهایت با اعمال این ضرایب از طریق نرم افزارArc Gis نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز تهیه گردید.بدین ترتیب،محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب آب گرفتگی مشخص و خسارات ناشی از سیل در قالب نقشه ارزیابی خسارات ارائه شد .نقشه پهنه بندی خطر سیل نشان می دهد که حدود34/3 درصد ازمحدوده نقشه در پهنه بندی خطر خیلی زیاد،87/15 درصد در پهنه بندی خطر زیاد،84/70 درصددر پهنه ی خطر متوسط و 95/9 درصد در پهنه ی کم خطر از لحاظ سیل گیری قرار دارد.هم چنین با تهیه نقشه ارزیابی خسارت مشخص شد که پهنه های مشخص شده 85 درصد منطبق با پهنه های مختلف از نظر شدت سیل گیری می باشد.
تصحیح هندسی تصاویر ماهواره ای با استفاده از توابع کسری بهینه سازی شده به وسیلة الگوریتم کلونی مورچه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در غیاب داده های افمریز ماهواره و مدل سنجنده، تبدیلات غیرپارامتریک نظیر مدل توابع کسری از مهم ترین و پرکاربردترین انواع مدل های ریاضی در جوامع فتوگرامتری و سنجش از دور به شمار می آیند. وابستگی این مدل ها به تعداد زیادی نقاط کنترل زمینی، مشکلات عددی موجود در حل آنها و مشکل انتخاب ترم های سازندة ساختار تابع کسری را می توان از ضعف های عمدة این روش برشمرد. ازآنجاکه ضرایب در توابع غیرپارامتریک دارای تفسیر و معنای فیزیکی مشخصی نیستند، در روش های معمول کلیة ترم ها وارد فرایند محاسباتی می شوند و خطای وابستگی میان ترم ها ایجاد می کنند. در پژوهش حاضر، الگوریتم کلونی مورچه ها برای بهینه سازی توابع کسری مناسب سازی شد و از الگوریتم ویژه سازی شده به منظور یافتن ترکیب بهینة ترم ها در ساختار توابع کسری استفاده گردید. الگوریتم مذکور، روی سه تصویر در سطوح تصحیح هندسی مختلف با ترکیب های گوناگونی از نقاط کنترل و نقاط چک مستقل در سه سیستم مختصات زمینی UTM، CT و ژئودتیک و بدون نرمال کردن مختصات های زمینی و تصویری آزمون شد. نتایج آزمون های تجربی نشان دادند که الگوریتم ویژه سازی شدة کلونی مورچه ها در پژوهش حاضر از نظر تعداد ترم ها و دقت موقعیت مکانی قابلیت بالایی دارد. نتایج نشان دادند که استفاده از سیستم مختصات CT برای فضای زمین، نتایج بهتری را از نظر دقت و نحوة همگرایی الگوریتم به توابع کسری بهینه به دست می دهد. نتایج برای تصاویر مختلف و حتی تصاویر خام با استفاده از چهار نقطة کنترل، دقت زیرپیکسل را نشان داد.
برآورد موجودی سرپای جنگل بااستفاده از داده های لیدار فضایی ICESat/GLAS در جنگل های کوهستانی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری موجودی سرپای جنگل یکی از متغیرهای کمّی مهم است که نقش بسیاری در برنامه ریزی و مدیریت جنگل دارد. در این تحقیق، تلاش شد تا این ویژگی در بخشی از جنگل های کوهستانی شمال ایران (نوشهر)، بااستفاده از داده های لیدار فضایی برآورد شود. بدین منظور، طی پیش پردازش های اولیه روی داده های ICESat/GLAS از دو مأموریت متفاوت (L3K و L3I)، ضمن حذف داده های نامطلوب، سنجه های گوناگونی همچون گستره شکل موج (W ext )، گستره لبه پیشتاز (H lead )، گستره لبه پشتی (H trail ) و سنجه های ارتفاع در چارک های انرژی ( 25 H، 50 H، 75 H و 100 H) از شکل موج ها (waveform) استخراج شد. همچنین، با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) روی شدت سیگنال های شکل موج، ضمن حذف نویزها و فشرده سازی اطلاعات، مؤلفه های جدیدی تولید و به کار گرفته شد. با توجه به کوهستانی و شیب دار بودن منطقه و تأثیر آن در ویژگی های شکل موج، از مدل رقومی ارتفاع برای استخراج شاخص زمینی (TI) که بیانگر اطلاعات مربوط به توپوگرافی زمین است، استفاده شد. به منظور توسعه مدل های رگرسیونی و اعتبارسنجی آنها، حجم سرپا در 60 قطعه نمونه زمینی به قطر هفتاد متر اندازه گیری شد. سپس مدل های رگرسیون چندگانه و شبکه عصبی مصنوعی براساس دو دسته متغیر شامل سنجه های استخراج شده از شکل موج و مؤلفه های حاصل از PCA برای برآورد حجم سرپا توسعه داده شدند و به روش اعتبارسنجی متقابل پنج گردشی ارزیابی شدند. به طورکلی، هر دو روش رگرسیون چندگانه و شبکه عصبی مصنوعی نتایج تقریباً مشابهی داشتند. در این میان، روش شبکه عصبی مصنوعی براساس مؤلفه های حاصل از PCA قادر بود موجودی سرپای جنگل را با m 3 /ha9/119=RMSE و 73/0= برآورد کند (6/26=RMSE%). یکی از نکات مثبت این مدل درمقایسه با دیگر مدل ها، وابسته نبودن متغیرهای ورودی به کاررفته ( 1 PC، 2 PC، 3 PC و W ext )، به شناسایی صحیح قله زمین است که در مناطق شیب دار مشکل و با خطا همراه است. نیاز نداشتن به داده کمکی (مدل رقومی ارتفاع) و برآورد صحیح تر حجم جنگل در قطعه نمونه های تنک با موجودی سرپای کم از دیگر نکات مثبت این مدل است.
تحلیل پایداری پارک های منطقه ای با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهری برخی پیامدهای زیست محیطی جدی را ایجاد کرده است. در اینجاست که نیاز به ایجاد فضاهای سبز کلان به عنوان مهم ترین تعدیل کننده های زیست محیطی شهری ضروری به نظر می رسد. از این رو یکی از موارد اجتناب ناپذیر در امر شهرسازی و توسعه فضای آینده شهری بحث فضای سبز و پارک های شهری و تعیین موقعیت آن ها می باشد. تحلیل تناسب زمین فرآیندی است که مکان مناسب برای کاربری خاص در یک پهنه مشخص تعیین می کند. در این راستا در این تحقیق، از تحلیل تناسب زمین برای بررسی تناسب پارک های منطقه ای شهر جیرفت به استفاده می شود. از این رو ابتدا به بررسی وضع موجود فضاهای سبز شهری در سطح منطقه با توجه به فاکتورهای مکانی (شیب، فاصله از منابع آب) و فاکتورهای موقعیتی (فاصله از مراکز تاریخی، فاصله از رودخانه، فاصله از مرکز شهر، قیمت) پرداخته می شود و با استفاده از نرم افزار GIS نقشه تناسب نهایی تهیه و تناسب پارک های منطقه ای بررسی و فضا های سبز پایدار معرفی می گردد و در نهایت برای احداث فضاهای سبز جدید مکان یابی صورت می گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که پارک منطقه ای در شهر جیرفت در مکان م ناسبی قرار دارد و در خ صوص برخی از مکان های پیش بینی شده برای احداث پارک منطقه ای جدید بایستی تجدیدنظر صورت گیرد.
مکانیابی مراکز فضای سبز با استفاده از مدل منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه هشت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد صنعت در شهرها منجر به آلودگی زیست محیطی گردیده و نیز اثرات مخربی را بر شهرنشینان وارد نموده است. به منظور تعدیل اثرات مخرب این پدیده ساده ترین راه حل، توسعه فضای سبز شهری بوده است. فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع مناسب آن در سطح شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. شهر تهران به ویژه منطقه مورد مطالعه از پراکندگی مناسب فضای سبز برخوردار نبوده بطوری که سرانه آن به میزان 4.11 متر مربع به ازای هر نفر نشان داده شده است. هدف از این پژوهش ساماندهی پراکنش فضایی، فضای سبز شهری در منطقه هشت شهر تهران است. در این پژوهش از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و منطق فازی استفاده شده است. در این پژوهش جهت تعیین مکان های مناسب از معیارهایی مانند تعداد جمعیت، فاصله از راه های ارتباطی، فاصله از تأسیسات و تجهیزات شهری، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از کاربری ورزشی، فاصله از پارک های موجود، فاصله از کاربری تجاری، فاصله از کاربری فرهنگی،فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از مراکز بهداشتی- درمانی، فاصله از کاربری مذهبی استفاده شد. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS پس از تعریف نمودن مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها(فازی سازی) برای تعیین مقدار عضویت فازی از روش خطی استفاده گردید سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فضاهای سبز موجود در منطقه هشت تهران کافی نبوده است و نیازمند توجه مسئولان در این زمینه است.
مکان یابی دفن بهداشتی زباله شهربابک به روش منطق فازی و بولین و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
شهربابک به سیستم سازمان یافته جهت دفن زباله های شهری مجهز نشده است. هدف اصلی این مطالعه بهره گیری از فنّاوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی محدوده های بهینه دفن بهداشتی زباله است. به این منظور سیستم اطلاعات جغرافیایی زباله های شهری شامل لایه های اطلاعاتی فاصله محل جمع آوری زباله تا مرکز دفن، فاصله از راه، کاربری اراضی، هیدرولوژی، لایه خاک، لایه زمین شناسی و لایه شکل زمین و همچنین پارامترهای توصیفی شامل جهت آب زیرزمینی، زیبایی و پذیرش از سوی مردم و شرایط اقلیمی شامل باد و بارش تشکیل شد. سپس با استفاده از مدل های منطق بولین و فازی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شده و مکان مناسب مشخص گردید. از بین سایت های انتخابی سایت شماره یک واقع در پنج کیلومتری جنوب شرق شهر به لحاظ منطق فازی در دسته بندی عالی قرار می گیرد. همچنین نسبت به سایر سایت ها به جاده نزدیک می-باشد که مشکل حمل و نقل زباله ها را ندارد. این سایت بیش از حد به شهر نزدیک نیست و در عین حال بیش از حد دور از شهر هم نیست که مشکل حمل و زمان انتقال زباله ها را داشته باشد. این سایت در پایین دست جهت بادهای غالب و در پایین دست جهت جریان آب زیرزمینی قرار دارد که از این نظر نیز مشکل ساز نمی باشد.