فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
222 - 235
حوزههای تخصصی:
به دلیل حساسیت بالای روستاهای مناطق بیابانی و توان های گردشگری آن، برنامه-ریزی برای توسعه گردشگری روستایی، نیازمند تبیین سیستم توسعه گردشگری است. روستای مصر، یکی از مهم ترین فضاهای گردشگری شهرستان خور و بیابانک است که در طی سال های گذشته، رشد فعالیت های گردشگری را تجربه کرده است. بنابراین، این پژوهش با هدف شناسایی مدل ارزیابی سیستم گردشگری روستا و تبیین آن با نظریه های مقاصد گردشگری انجام شده است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه، گفتگو و مشاهدات میدانی گرد آوری و با بهره گیری از مبانی نظری موجود تهیه شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در نهایت، مدلی برای تبیین روند سیستم گردشگری آن ارائه شد. نتایج مدل حاکی از تأثیرگذاری قابل توجه آثار هنری در عرضه گردشگری و نقش کلیدی کارآفرینان در توسعه سیستم گردشگری است که در مراحل بعدی به تدریج تکامل یافته است. همچنین میزان انطباق مدل با نظریه آشوب و مدل باتلر، بررسی گردید که از منظر نظریه آشوب، این سیستم با رویکرد اثر پروانه ای و سازگاری پویا سازگار بوده و از منظر مدل باتلر، روستای مصر در انتهای مرحله مشارکت و حرکت به سمت توسعه قرار دارد و به نظر می رسد تخریب خلاق نظریه آشوب با مرحله مشارکت چرخه حیات، سازگاری بیشتری دارد.
تحلیل نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی در روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت به کارآفرینان را فراهم می سازد. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.
تحلیل اثر ریسک های معیشتی بر ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
594 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی اثر ریسک های معیشتی بر ناامنی غذایی خانوارهای روستایی بود. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی، با توجه به هدف کاربردی، از لحاظ گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرست خانوارهای روستایی کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان دیواندره بود (N= 10099). با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 375 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α>0.7). تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج نشان داد که خانوارهای روستایی موردمطالعه از میزان ناامنی غذایی زیاد و میزان مواجهه بالایی با ریسک های معیشتی برخوردارند. نتایج آزمون کای اسکویر با مقدار (092/1) نشان داد که تفاوت معنی داری بین توزیع ریسک و ناامنی غذایی بین خانوارها وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیرهای ریسک معیشتی تولیدات زراعی (639/0)، تجارت کشاورزی (739/0)، قیمت (524/0)، اشتغال (474/0)، سلامت (541/0)، سیاسی و سیاست گذاری (425/0)، جمعیت شناختی (387/0) با ناامنی غذایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این نتایج رگرسیون لجستیک ترتیبی نشان داد که از بین ریسک های معیشتی، ریسک تولیدات زراعی با مقدار (074/0) بیشترین تأثیر را بر ناامنی غذایی خانوارها دارد.
واکاوی چالش های فراروی عملیاتی کردن ایده های کسب وکار از دیدگاه زنان روستایی (مورد: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
552 - 563
حوزههای تخصصی:
اگر چه در سال های اخیر سازمان آموزش فنی و حرفه ای نقش مهمی در ایده پردازی در روستاها داشته است، اما شواهد متعدد حاکی از آن است که تعداد معدودی از این ایده ها به مرحله عملیاتی رسیده اند. از این رو، بررسی چالش های فراروی عملیاتی کردن ایده های کسب وکار از نگاه مهارت آموزان زن روستایی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. رویکرد پژوهشی به کار گرفته شده از نوع روش شناسی کیفی بر مبنای نظریه بنیانی است. جامعه موردمطالعه زنان و دختران روستایی شرکت کننده در دوره های برگزار شده توسط سازمان فنی و حرفه ای استان کرمانشاه می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند 50 نفر از آنان به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفتند. فنون مورداستفاده برای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه های فردی و تشکیل 10گروه متمرکز بود. یافته های پژوهش نشان داد، نبود تخصص و تجربه لازم در زمینه تدوین طرح کسب وکار، بازاریابی، دانش حقوقی؛ کمبود سرمایه شخصی و عدم تأمین اعتبار مالی مناسب جهت سرمایه گذاری؛ عدم دسترسی به اطلاعات و منابع اطلاعاتی به روز؛ نبود حمایت همه جانبه از آغاز تا پایان عملیاتی سازی ایده؛ ریسک پذیری پایین و ترس از شکست و موانع خانوادگی از مهم ترین چالش های فراروی عملیاتی کردن ایده های کسب وکار از دیدگاه جامعه موردمطالعه است.
تحلیل نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه در توانمندسازی زنان روستایی مورد: اعضای نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت زنان در فعالیت های مختلف در راستای توسعه روستایی نقش مؤثری دارد، این نیاز احساس می شود که زنان روستایی باید در زمینه های مختلف توانمند شوند تا از این طریق بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند. از راهکارهای مناسب در جهت بکارگیری مشارکت زنان، ایجاد تشکل ها و تعاونی های مخصوص زنان است؛ موفقیت این تشکل ها تحت الشعاع عوامل بسیاری است که مدیریت طرح های تشکل های زنان روستایی و عملکرد آنها، یکی از عوامل موثر است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه از طریق نظام صنفی کشاورزی و اثرگذاری آن در تحقق اهداف طرح های خوداشتغالی یعنی در توانمندسازی زنان است. به لحاظ روش شناختی این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را زنان کارآفرین عضو نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات که دارای 113 عضو بوده، تشکیل می دهند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر توانمندسازی با آماره پیرسون 796/0 با متغیر مدیریت پروژه های کارآفرینانه دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی بوده است بدین معنا که هرچه نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه افزایش یابد، توانمندی زنان کارآفرین نیز بیشتر خواهد شد.
بررسی عوامل و محرک های تغییر الگوی معیشت روستاهای مناطق مرزی (مورد مطالعه: دهستان مینان، شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل و محرک های تغییر الگوی معیشت روستاهای مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان مینان در شهرستان مرزی سرباز می باشد (4544N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، کای دو و مدل لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 354 پاسخگو، 72/88درصد معتقد بودند که الگوی معیشت آن ها تغییر پیدا کرده و 27/12درصد معتقد بودند که الگوی معیشتی آنها تغییری نداشته است. از بین 45 متغیر مورد نظر پژوهش، 15 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنی داری با تغییر معیشت داشته است. عوامل اقتصادی (0/400)، شخصی (0/360) و انزوای جغرافیایی (0/132) ارتباط بیشتری با تغییر معیشت داشته اند. همچنین در واکنش به این تغییر معیشت، از 345 پاسخگو، 39/8درصد قاچاق سوخت و کالا ، 4/25 تجارت و معامله و 22/9درصد انجام کارهای خدماتی را برای امرار معاش انتخاب نموده اند. لذا می توان گفت ایجاد زمینه های مناسب برای امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنایع روستایی و صنایع دستی می تواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغییر معیشت و استفاده از راه های نامشروع و خطرناک برای این امر جلوگیری کند.
نقش خوشه های صنعتی کشاورزی در توسعه کسب وکار روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکار خوشه های صنعتی کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران است. داده های مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 675 نفر از کارشناسان و مدیران واحدهای کسب وکار فعال در خوشه ها بوده است. بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 250 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه توسط کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (78/0-80/0) مورد تأیید قرار گرفت. از تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج یک الگوی مفهومی مبتنی بر رویکرد زیست بوم کارآفرینی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کارکرد خوشه در توسعه کسب وکارها به استخراج هفت عامل (با تبیین واریانس کل 19/73 درصد) منجر شد: (1) ارایه اثربخش خدمات کسب وکار، (2) هماهنگ سازی کسب وکارها، (3) تسهیل کارکردهای کسب وکار، (4) توانمندسازی نهادی محیط کسب وکار، (5) آموزش نیروی کار، (6) مدیریت کیفیت و (7) تسهیل سرمایه گذاری مشترک. نتایج تحلیل عاملی عوامل تأثیرگذار بر کارکرد خوشه ها در توسعه واحدهای کسب وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 56/68 درصد) منجر شد: (1) ظرفیت مدیریتی کسب وکارها، (2) توسعه یافتگی اکوسیستم کسب وکار خوشه، (3) تسهیلات نهادی، (4) عملکرد کسب وکارهای خوشه، (5) دسترسی به نهاده و خدمات کسب وکار و (6) جهت گیری راهبردی کسب وکارها. نتایج تحلیل عاملی پیامدهای تشکیل خوشه های کسب وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 16/64 درصد) منجر شد: (1) پیشبرد توسعه اقتصادی کشاورزی، (2) پیشبرد توسعه اجتماعی، (3) افزایش ظرفیت های تولید در بخش کشاورزی، (4) ترویج و توسعه کارآفرینی کشاورزی، (5) توسعه بازار محصولات کشاورزی، و(6) توسعه سرمایه انسانی در بخش کشاورزی. طبق مولفه های حاصل از تحلیل عاملی، الگوی مفهومی از کارکرد خوشه های صنعتی در توسعه فضای کسب وکار ارایه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان کشاورزی شهری و روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
346 - 359
حوزههای تخصصی:
تشویق فعالیت های کارآفرینانه، راهبرد مهمی برای توسعه اقتصادی پایدار است. برای توسعه برنامه هایی که بتوانند حمایت مؤثری را برای تقویت کارآفرینی ارائه دهند، این مهم است که درک شود چه عوامل و عناصری بر موفقیت کارآفرینان تأثیر دارد. بسیاری از برنامه های توسعه کارآفرینی بدون توجه به بستر شهری یا روستایی طراحی می شوند. این در حالی است که فضا و شرایط مناطق روستایی متفاوت از مناطق شهری است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی عوامل متفاوت بر نرخ موفقیت در بین کارآفرینان روستایی و شهری است. جامعه آماری مورد مطالعه، کارآفرینان کشاورزی در بخش شهری و روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 215 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کارآفرینان شهری و روستایی از لحاظ منابع فردی، منابع اقتصادی، حمایت سیاسی و حمایت اجتماعی-فرهنگی تفاوت معناداری و جود دارد و منابع برای موفقیت کارآفرینان در مناطق شهری فراوان تر از مناطق روستایی است. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر منابع اقتصادی در بین کارآفرینان شهری و حمایت اجتماعی-فرهنگی در بین کارآفرینان روستایی از مهم ترین عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان هستند.
A Survey of the Environmental Effects on the Livability of Rural Areas (Case Study: Villages of Buin Zahra County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Every human being, regardless of the city or village that he Lives, in pursuit of a desirable and satisfying life needed fields and factors to enable a person to provide comfort and long-term well-being for himself and his community. To some authors this condition is synonymous with livability or suitable conditions for life, in general, it refers to a set of objective characteristics that make a place in point is that people tend to live in the present and future. The aim of this study is to evaluate the environmental factors affecting the livability of rural areas and tried to answer the question of whether environmental factors affect the livability of rural areas or not?
Design/methodology/approach: The nature of this study is applied, and it uses the descriptive-analytical method. Data was collected by documentary study and field studies (questionnaires, interviews, and direct observation). The population statistic was the rural area of the city of Buin Zahra. 211 households were chosen through Cochran formula. To analyze the data descriptive statistics (mean, standard deviation) and comparative statistics (correlation analysis, one sample t-test, ANOVA) were used.
Finding: The results showed that the livability of the villages in all dimensions is moderate. The results of analysis of variance showed that the environmental factors affecting the livability of the villages have significant differences in all indicators. Furthermore, the analytical results indicated that the correlation between habitability and environmental factors are significant and there is a positive relationship between them. By promoting the quality of environmental factors, the livability of rural areas will be upgraded.
Originality/value: Due to their lifestyle and livelihood, villagers are the direct beneficiaries of environmental resources (i.e., water, soil, forest, grassland); therefore, environmental factors should be considered in the development of a village and its livability because the preservation of the environment against pollution and destruction of the village and its values is especially important. This study aimed to explain the effects of environmental factors on the livability of rural areas and finally offers some recommendations for improving and promoting the rural environment factors.
سنجش وضعیت فقر در نواحی روستایی(نمونه موردی: دهستان سراوان شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کار گیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در این دهستان با استفاده از نرم افزار لیزرل اقدام گردیده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، که بر اساس نتایج سرشماری سال1390 تعداد روستاهای این بخش7 روستا و تعداد خانوار، 4283 خانوار می باشد. برای تعیین حجم نمونه سرپرستان خانوار ساکن در نقاط روستایی دهستان سراوان از جدول مورگان استفاده شد و در نهایت تعداد حجم نمونه سرپرستان، 351پرسشنامه تعیین گردید که جهت نتیجه گیری بهتر پرسشنامه ها به370 عدد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اجتماعی و سیاسی در شرایط خوب قرار دارند. با این حال مقدار T بعد اقتصادی در شرایط فقیر قرار گرفته است. عمده ترین دلیل فقیر بودن این شاخص را می توان در عدم مصرف کافی میوه و سبزیجات در برنامه غذایی خانوار، عدم مناسب بودن فضای مسکن برای کودکان و آسیب پذیری واحدهای مسکونی در برابر حوادث و زلزله و فروش محصولات به صورت غیر مستقیم و با واسطه به شمار آورد که موجب شده پاسخگویان نمرات پایینی را برای این شاخص در نظر بگیرند. با توجه به یافته ها بار عاملی کلیه گویه ها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد تأیید است.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
تحلیل ارتباط استراتژی های تنوع تأمین معاش با مدیریت اراضی کشاورزی مورد: مناطق روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و طراحی مدل عناصر آمیخته بازاریابی در ارتقای جایگاه گردشگری روستایی با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
376 - 395
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به یک بازاریابی گردشگری موفق، لازم است برنامه ریزان گردشگری درک بهتری از راهبردهای بازاریابی داشته و به دنبال استراتژی های کارآمدتر بازاریابی باشند. در تحقیق حاضر تلاش شده است ضمن شناسایی عناصر آمیخته بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان بابل، مدل توسعه آن با رویکرد آینده پژوهی طراحی گردد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، فعالان عرصه گردشگری و مسئولان محلی می باشند که از میان فعالان گردشگری محلی تعداد 223 نفر و از میان مسئولان تعداد 10 نفر به صورت همه شماری انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ISM برای طراحی مدل اولیه و از نرم افزار LISREL برای آزمون مدل اولیه، و در نهایت برای طراحی سناریوی آینده پژوهی عناصر بازاریابی از نرم افزار Mic Mac استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه مسئولان محلی، عناصر «ترویج» و «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر مستقیم را در موفقیت بازاریابی گردشگری روستایی خواهند داشت. عنصر «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر را نیز از سایر عناصر مورد مطالعه می پذیرد.
تحلیل آثار اقتصادی و اجتماعی یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله بخش میمه استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به ویژه در ایران، پراکندگی قابل توجه زمین های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در دشت نیاله ی بخش میمه شهرستان شاهین شهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه سازی زمین های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچک تر نسبت به سطوح بزرگ تر در این مناطق شده است . از سویی، بهره برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در روستاهای شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. درا ین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان های کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس ) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامه های عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تأکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم می توان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
Addressing Barriers of Rural Development under Drought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Several models of rural development have been proposed but they have failed to adequately explain why development stagnates in certain regions. To fill this knowledge gap, this qualitative research was conducted. Design/methodology/approach- Based on focus group interviews with farmers and semi-structured interviews with rural managers and experts from two sub-counties in Kherameh, Fars province, the barriers of rural development under drought were investigated. Finding- Various adaptation strategies, such as changing cropping pattern, developing greenhouses and rising mushroom, quail and ostrich, have been applied by farmers in order to reduce the negative impacts of drought and water scarcity. However, different barriers including climate variability, quantitative and qualitative reduction of water resources, unemployment and lack of sustainable job opportunities, limitation of financial resources and investment, inefficiency of institutional supporting policies, limitation of budgets and loans, and uncertainty about future of agriculture have prevented rural areas from development. Practical implications - Continuous monitoring of drought and developing early warning systems, consensus about distribution of common water resources, water conveyance from other regions and considering water subsides, local participation in development planning, encouraging research institutes to focus their research on investigating and producing water resistance crops, improving drought management information through effective extension services and linking urban-based businesses with small-scale crop producers are offered to improve rural development in this drought prone area. Originality/value- Given that a similar study has not been conducted about rural development traps under drought, the findings of this study can be used by rural development planners and practitioners.
اثرات تأمین مالی خرد و توانمندسازی زنان روستایی در استان های کرمانشاه و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناخت ابعاد توانمندسازی و اثرات صندوق های تأمین مالی خرد بر این ابعاد در بین زنان روستایی استانهای کرمانشاه و همدان است. روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و پارادایم غالب کمی است. جامعه آماری شامل همه زنان عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستانهای همدان و کرمانشاه است که اعتبار دریافت کرده و به روش تمام شماری پیمایش شدند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان بالاتر از 8/0 مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده های در محیط نرم افزارهای IBMSPSS21 و LISREL8.5 انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که ابعاد توانمندسازی زنان روستایی را می توان در شش بعد قرار داد که این ابعاد با یکدیگر همبستگی کامل داشته و طبق نتایح تحلیل عاملی تأییدی، از اعتبار کافی برای تبیین توانمندسازی زنان روستایی برخوردار بودند. همچنین بعد "اعتماد به نفس زنان روستایی" بالاترین و بعد "توانمندی سیاسی" پائین ترین قدرت تبیین کنندگی متغیر توانمندسازی زنان روستایی را داشتند. نتیجه اثرات تأمین مالی خرد بر ابعاد توانمندسازی زنان روستایی نیز نشان داد که بطور کلی میزان اثرگذاری در حد متوسط بوده و بیشترین اثر بر ابعاد توانائی تصمیم گیری و اعتماد به نفس زنان روستایی است و سپس ابعاد توانمندی سیاسی، موقعیت در جامعه، توانمندی اقتصادی و موقعیت درون خانواده در رتبه های بعدی اثرپذیری قرار دارند. همه ابعاد شش گانه توانمندسازی با یکدیگر همبستگی مستقیم و معنی داری داشتند، لذا توانمندی در هر یک از ابعاد، با توانمندی در سایر ابعاد رابطه معنی داری داشت و این قدرت هم افزایی ابعاد توانمندسازی را نشان می دهد.
ارزیابی و سنجش اثرات احداث شبکه ارتباطی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهروندان موردشناسی: روستا- شهرِ شاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای توسعه مناطق شهری و روستایی، برنامه های اجرایی مختلفی توسط نهادهای متولی اجرا می شود. در صورتی که برنامه های مذکور متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه میزبانِ برنامه ها نباشد، مشکلات عدیده ای را برای آن ها به وجود می آورد. این مهم به ویژه در سکونتگاه های انسانی که منبع تأمین معیشت آن ها یک یا دو منبع اقتصادی باشد، نمود بیشتری می یابد. روش شناسی پژوهش کاربردی حاضر، کمّی است که با روش پیمایشی و با هدف بررسی اثرات احداث کمربندی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساکنان روستا-شهرِ شاهو از دیدگاه شهروندان انجام گرفته است. کل سرپرستان خانوار روستا-شهرِ شاهو (3526 نفر) جامعه آماری پژوهش بودند و با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محققان با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 200 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفتند و در ادامه پرسشنامه ها به صورتِ کاملاً تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع شد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول پژوهش های میدانی و با انجام اصلاحات لازم به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد، میزان رضایتمندی حدود 90 درصد ساکنان روستا-شهرِ شاهو از احداث کمربندی در سطوح ضعیف و بسیار ضعیفی قرار گرفته و میانگین محاسبه شده 27/1 بوده است. نتایج بررسی میزان رضایتمندی شهروندانِ روستا-شهرِ شاهو از سکونت در شهر در قبل و بعد از احداث کمربندی نشان داد، میانگین رتبه ای میزان رضایتمندی شهروندان به صورت معناداری از 57/96 به 5/69 کاهش یافته است. همچنین نتایج نشان داد کاهش منابع درآمدی و افزایش میزان بیکاری، کاهش ارزش املاک و دارایی ها، انزوای جغرافیایی، مهاجرفرستی و ناهنجاری های اجتماعی، توقف رشد و توسعه شهر و تخریب محیط زیست، مهم ترین اثرات احداث کمربندی بر ساکنان روستا-شهرِ شاهو هستند که توانسته اند حدود 71 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین کنند
تحلیل نگرش های ارزشی محیط زیستی در رفتار محیط زیست گرایانه کشاورزان منطقه سیستان در مواجهه با خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
136 - 147
حوزههای تخصصی:
از عوامل بروز خشکسالی های شدید در سیستان می توان، قرار گرفتن آن را در یکی از گرم و خشک ترین اقلیم های جهان دانست، همچنین از طرف دیگر رفتارها و تغییراتی که در محیط زیست رخ می دهد نیز بر شدت خشکسالی می افزاید. بنابراین برای جلوگیری از خشکسالی و همچنین حفظ محیط زیست باید رفتار انسان ها به سوی ابعاد طبیعت گرایانه تغییر کند که این تغییرات نیز مستلزم شناخت نگرش افراد است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی و علّی رابطه ای است که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کشاورزان منطقه سیستان بود (1453=N) که 400 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (89/0≥ ≥70/0). نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی علّی ارائه شده قادر است تا 30درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند.. بیشتر کشاورزان دارای نگرش زیست کره و نوع دوستانه بوده و هنجارهای شخصی بیشترین تأثیر را بر رفتار محیط زیست گرایانه کشاورزان دارند، بنابراین پیشنهاد می شود که آموزش مناسب برای تقویت نگرش ارائه شود و این امر می تواند سبب تقویت هنجارهای شخصی آنان شده و سبب بروز رفتار های محیط زیست گرایانه شود.