فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
39 - 57
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی به عنوان یک رویکرد نوین، بر مشارکت فعال ذی نفعان در فرآیند مدیریت منابع تأکید دارد. موفقیت این رویکرد در جوامع محلی به شناخت دقیق ویژگی های اجتماعی و سرمایه اجتماعی آن ها وابسته است. استان لرستان، با وجود اقلیم نیمه مرطوب و منابع آبی قابل توجه، همچنان با چالش های مدیریتی در بهره برداری از منابع آب مواجه است. این پژوهش با هدف تحلیل شبکه اجتماعی سرمایه اجتماعی ذی نفعان آب کشاورزی شهرستان بروجرد و ارائه راهبردهایی برای تقویت حکمرانی مشارکتی انجام شد. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل شبکه اجتماعی است و شاخص های کلان و خرد شبکه اجتماعی برای ارزیابی سرمایه اجتماعی در روستاهای این شهرستان موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص های کلان مانند تراکم و فاصله ژئودزیک در بین روستاها تفاوت های قابل توجهی دارند. این تفاوت ها نشان دهنده وضعیت متغیر انسجام اجتماعی و آمادگی برای مشارکت در برنامه های حکمرانی مشارکتی است. همچنین، شاخص های خرد نشان دادند که سطح سرمایه اجتماعی در میان افراد به صورت نابرابر توزیع شده و برخی کنشگران نقش کلیدی در تسهیل ارتباطات و تقویت اعتماد دارند. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود پیش از اجرای برنامه های حکمرانی مشارکتی، شاخص های کلان و خرد برای ارزیابی سرمایه اجتماعی، تحلیل شده و ظرفیت جوامع محلی به دقت سنجیده شود. اقدامات توانمندسازی، تشکیل انجمن ها و تعاونی ها، و بهره گیری از افراد کلیدی با امتیاز بالا در شاخص های مرکزیت می توانند به تقویت سرمایه اجتماعی و موفقیت و کارآمدی برنامه های حکمرانی مشارکتی منابع آب کمک کنند تا درنهایت، پایداری منابع آب و تخصیص عادلانه در بخش کشاورزی صورت پذیرد.
سنجش تاب آوری کالبدی بافت های روستاشهری در برابر زلزله؛ مطالعه موردی: بافت روستاشهری اکبرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب های مخاطرات طبیعی به کالبد سکونتگاه ها موجب شده است تا ارتقای تاب آوری کالبدی موردتوجه برنامه ریزان شهری و روستایی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد در برابر زلزله و دستیابی به رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی در عرصه های روستاشهری است. پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است. روش تحقیق: در این راستا، ابتدا شاخص های سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری از مطالعات اسنادی استخراج شدند و روایی آن ها با مصاحبه با کارشناسان تأیید شد. سپس با دریافت نظرات کارشناسان و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخص ها معین گردید تا در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ابزار آنالیز هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی که بیانگر تاب آوری کالبدی بلوک های مختلف عرصه روستاشهری اکبرآباد شهر یزد است، ایجاد شود. نهایتاً بر مبنای هریک از شاخص های مورداستفاده در پژوهش، رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی جهت بافت های روستاشهری، ارائه شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه بین 7/34-2/17 واحد متغیر است و بلوک جنوبی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد با تاب آوری کالبدی بین 2/17 تا 23 واحد، لازم است در اولویت اقدام برای ارتقای تاب آوری کالبدی قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مؤید آن است که قدمت تاریخی و ساخت با مصالح قدیمی مهم ترین علت پایین بودن تاب آوری کالبدی در بافت های روستاشهری است؛ حال آنکه در بافت های دیگری همچون سکونتگاه های غیررسمی، این امر عمدتاً ناشی از اوضاع اقتصادی خانوار است. بنابراین، توانمندسازی ساکنان و اقدامات و رهیافت هایی نظیر اطلاع رسانی عمومی، افزایش سطح آگاهی ساکنین و تکمیل بانک های اطلاعاتی نهادهایی که در جهت مقاوم سازی ساختمان ها و کاهش کاربری های آسیب رسان فعالیت می کنند، تهیه نقشه مناطق گریز و مسیرهای امدادرسانی، تغییر کاربری های پرخطر موجود در عرصه، تجمیع بلوک های کوچک و ایجاد ضوابط مقاوم سازی ابنیه و نماسازی نیز در ارتقای تاب آوری کالبدی عرصه های روستاشهری مؤثر است.
پیامدهای روانی کووید 19بر زنان روستایی: درس هایی از همه گیری COVID-19 در زمینه سلامت روان زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان کنگاور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
115 - 131
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا اثرات روانی زیادی بر سلامت روان قشرهای آسیب پذیر از جمله زنان سرپرست خانوارهای روستایی گذاشته است. لذا مطالعه حاضر با هدف شناسایی پیامدهای روانی اپیدمی کووید-19 بر این قشر آسیب پذیر روستایی و ارائه درس هایی از همه گیری این ویروس انجام شده است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و به شیوه فنومنولوژی (پدیدارشناسی) انجام شده است و گروه نمونه متشکل از 24 زن سرپرست خانوار است که به روش هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات این گروه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. جهت اعتبار پذیری داده ها نیز از روش مثلث سازی استفاده شد. سپس داده ها با روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به شناسایی 27 مضمون اولیه و 8 مضمون فرعی از پیامدها شد که 7 پیامد اصلی شامل؛ پیدایش مشکلات روحی و روانی، کاهش کیفیت زندگی کاری و بی ثباتی شغلی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری، خود کارآمدی و ترس از آینده را در تجربیات مشارکت کنندگان نشان داد. همه گیری کووید-19 دوران چالش برانگیزی بود که پیامدهای آن تابه حال دامن گیر مردم بوده است . بر این اساس می توان گفت، رویکردها و مداخلات بهداشت عمومی از سوی سازمان ها و ارگان های مرتبط باید با اولویت حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه از جمله زنان سرپرست خانوار باشد و سیاست ها نیز بایستی پاسخگوی نابرابری های جنسیتی و اجتماعی باشند تا زمینه کاهش اثرات منفی همه گیری های جهانی را چه در طول و چه پس از همه گیری فراهم آورد.
پیشران های کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی مناطق کلان شهری (مورد مطالعه: شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نظام فضایی از جمله سکونتگاه های روستایی، پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی و سیاسی) در حال تغییر و دگرگونی است. در این بین سکونتگاه های روستایی مستقر در پیرامون مراکز شهری (با تأکید بر کلان شهرها) در معرض تغییرات بیشتری قرار دارند. در برنامه ریزی سنتی نیروهای سازنده آینده عمدتاً نیروهای سازنده گذشته در نظر گرفته می شوند و تغییرات و رویدادهای آتی چندان لحاظ نمی گردند. حال آنکه نیروهای پیشران که آینده را می سازند گاهی همراه با عدم قطعیت اند و می توانند آینده موضوع مورد بررسی را تحت تأثیر قرار دهند. در این باره پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی به عنوان یکی از رویکردهای جدید برنامه ریزی، مهم ترین هدف خود را شناسایی پیشران های مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی مناطق کلان شهری قرار داده است. مطالعه پیش رو به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی است. روش شناسی پژوهش به منظور دستیابی به هدف و پاسخ گویی به سؤال آن، از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته (به منظور شناسایی عوامل و نیروهای پیشران و عدم قطعیت ها) و در بخش کمی از پرسشنامه های دلفی (به منظور اولویت بندی و امتیازدهی پیشران ها) استفاده شد. با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل به وسیله نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار شناسایی و تحلیل شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مهم ترین پیشران های کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار به ترتیب اهمیت: پایین بودن ظرفیت نهادی، رانت قدرت در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی، توسعه اقتصاد صنعتی، رشد سوداگری زمین، پس زدگی جمعیتی کلان شهر تهران و مجاورت فضایی با کلان شهر است.
تحلیل اثرگذاری حمایت مردم محلی از توسعه روستاهای هدف گردشگری استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه بسیاری زیادی به توسعه گردشگری روستایی در کشور شده است و به منظور بهبود معیشت و توسعه خدمات و امکانات زمینه را برای فراهم کردن بستر توسعه و افزایش کیفیت زندگی در روستاها به وجود آورده است. هدف از این پژوهش تحلیل اثرگذاری حمایت مردم محلی از توسعه روستاهای هدف گردشگری استان زنجان است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق هشت روستای هدف گردشگری استان زنجان است. براساس سرشماری سال 1395، 2198 خانوار برآورد شده است و طبق فرمول کوکران 186 پرسشنامه به صورت تصادفی بین مردم روستاها توزیع و پخش گردیده است. برای تجزیه و تحلی ل داده ها از آزمون های( t تک نمونه ای، رگرسیون خطی ساده ، همبستگی) بهره گرفته شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که بین شاخص های وابستگی اجتماعی، هزینه های دریافت شده، مشارکت اجتماعی و منافع دریافت شده با حمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد، بنابراین حمایت ساکنان از گردشگری پایدار در روستاهای نمونه به صورت مثبت ارزیابی شده است و کیفیت زندگی مردم را تحت تاثیر خود قرار داده است. لذا با توجه به نتایج بدست آمده و حمایت ساکنین از توسعه گردشگری می توان اظهار کرد که توجه و حمایت ارگان های دولتی از جاذبه ها گردشگری و فراهم کردن زیرساخت های مناسب برای جذب گردشگران باید در اولویت قرار گیرد و زمینه را برای بستر سازی گردشگران فراهم کنند که این یک اصل برای پایدار مردم محلی و جذب سرمایه گذاری در روستاهای هدف گردشگری می باشد.
بررسی نقش ابعاد تاب آوری بر پایداری شهری در برابر مخاطرات طبیعی؛ مطالعه موردی: منطقه هشت شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۸۰-۶۹
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شهرها سیستم های پیچیده ای هستند که توسط عوامل اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی هدایت می شوند؛ بنابراین ازآنجایی که هر شهر از سیستم های پیچیده ای تشکیل شده وقتی یکی از زیر سیستم هایشان تخریب یا در سازگاری با بحران ها دچار مشکل شود، بسیار آسیب پذیر خواهد شد. تاب آوری شهری، موجب تقویت پایداری شهری شده و به راهکارهای پایدار در فرآیند توسعه پایدار منجر می شود. تاب آوری شهری در راستای تقویت سیستم های شهری پایدار، عاملی حیاتی در دستیابی به آینده مطلوب است. تاب آوری به مفهوم مواجه با اختلافات، غافلگیری ها و تغییرات معرفی می شود؛ نقش ابعاد تاب آوری بر پایداری شهری در برابر مخاطرات طبیعی مسئله اصلی و قابل تأمل در این پژوهش است. روش تحقیق: منطقه هشت تهران با محله هایی قدیمی از شمال به بزرگراه رسالت، از شرق به منطقه 4 تهران و پارک جنگلی سرخه حصار، از جنوب به خیابان دماوند و از غرب به منطقه 7 محدودشده است. ساختار نامنظم بافت شهری، درصد بالای ساختمان های قدیمی و همچنین وجود آسیب های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی سبب گردیده تا موضوع تاب آوری شهری در این منطقه به عنوان یکی از اصلی ترین مباحث در راستای دستیابی به پایداری شهری مطرح باشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، ساکنین منطقه هشت شهرداری تهران (425197 نفر) می باشند. حجم نمونه 383 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی انتخاب گردید. برای تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزارهای SPSS و AMOS از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین ابعاد تاب آوری شهری و توسعه پایدار، رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی به ترتیب با ضریب همبستگی برابر 0.662، 0.551 و 0.472 می باشند. نتایج تحلیل رگرسیون خطی بین متغیرها نیز گویای این واقعیت است که 57.5 درصد از واریانس متغیر پایداری شهری تحت تأثیر متغیر مستقل (ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی تاب آوری شهری) قابل تبیین و پیش بینی می باشد؛ نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت تأکید بر ابعاد تاب آوری اجتماعی، اقتصادی و نهادی می تواند بر روند حرکت شهرها به سمت پایداری شهری مثبت و مفید باشد؛ بنابراین افزایش دانش، آگاهی، مهارت های ساکنین در راستای شناخت دقیق مفهوم تاب آوری و نقشی که این موضوع در دستیابی به توسعه پایدار دارد از اهمیت بسزایی برخوردار است.
روند جهانی پژوهش در حوزه توسعه پایدار روستایی: یک تحلیل علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته پرداختن به توسعه پایدار مناطق روستایی با تأکید بر موضوعاتی همچون اقتصاد سبز، کاهش فقر و ایجاد چارچوب بین المللی، موردتوجه بیشتری قرار گرفته است. بااین حال تاکنون در موضوع توسعه پایدار روستایی از منظر تحلیل علم سنجی، مطالعه ای صورت نگرفته است. ازاین رو مقاله حاضر در تلاش است تا تحلیلی از تحقیقات در مورد توسعه پایدار روستایی ارائه دهد. تحلیل ادبیات مرتبط با تحقیقات توسعه پایدار روستایی در پایگاه داده WoS در یک بازه زمانی 53 ساله و در قالب تکنیک هایی مانند استناد، پیوند کتاب شناختی، هم نویسندگی، هم استنادی و هم زمانی ارائه شدند. درمجموع، 19480 نویسنده، 941 سازمان،290 نشریه و 95 کشور در انتشار 620 مقاله علمی مرتبط با تحقیقات توسعه پایدار روستایی مشارکت داشته اند. بر اساس یافته های تحقیق، چین، ایالات متحده آمریکا، اسپانیا، رومانی و انگلستان پنج کشور مولد و پیشرو در انتشار مقالات این حوزه می باشند. نتایج نشان داد که اکولوژی علوم محیطی با 44.8 درصد از حجم مقالات به عنوان تعیین کننده ترین حوزه پژوهشی بوده است. درعین حال، تجزیه وتحلیل تحقیقات توسعه پایدار روستایی نسبت به 36 سال قبل به طور قابل توجهی روند رو به افزایشی داشته و نتایج بر رشد قابل توجه تحقیقات توسعه پایدار روستایی در طول زمان تأکید می کند. درعین حال چشم انداز مطالعات آتی توسعه پایدار روستایی منتج از تحلیل همپوشانی کلیدواژه های نویسندگان و میانگین سال انتشار، نشان می دهد که مواردی همچون تجدید حیات روستایی، اهداف توسعه پایدار و کارآفرینی جدیدترین کلیدواژه هایی هستند که طی سال های اخیر، وارد مباحث مربوط به توسعه پایدار روستایی شده اند.
تحلیل راهبردی توسعه کارآفرینی در صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی (مورد مطالعه: شهرستان بدره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در قالب رویکرد کیفی و با هدف تحلیل راهبردی توسعه کارآفرینی در صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی شهرستان بدره انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، 18 نفر از کارشناسان صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی و مدیران صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی در شهرستان بدره بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند، گروه متمرکز، مشاهده و یادداشت برداری میدانی، صورت گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از فن تحلیل محتوا و بر مبنای روش تحلیل راهبردی و ماتریس سوات، صورت پذیرفت و جهت اعتبارسنجی یافته های پژوهش نیز از روش های تنوع در جامعه مورد مطالعه، جمع آوری داده ها در مکان-های متنوع، حداکثر تنوع در انتخاب نمونه ها و کنترل توسط اعضا استفاده گردید. نتایج نشان داد که «ترغیب و تشویق اعضای صندوق ها به راه اندازی کسب وکارهای خانوادگی و مشارکتی در زمینه محصولات کشاورزی و صنایع دستی»، «طراحی و اجرای دوره هایی برای ارتقای صلاحیت های فنی و تخصصی اعضای صندوق ها در جهت بهره برداری از فرصت های کشاورزی و صنایع دستی» و «معرفی و تشویق الگوها و کارآفرینان موفق زن در حوزه کسب وکارهای تعاونی و مشارکتی در سطح ملی، استانی و محلی به منظور تغییر نگاه جامعه نسبت به زنان»، از جمله راهبردهای توسعه کارآفرینی در صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی شهرستان بدره هستند.
بررسی مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: روستای قلعه بالا شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۱۴۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش عظیمی از ذخایر کالبد تاریخی و سرمایه های فرهنگی در روستاها قرار دارد و زندگی روستایی با معماری بومی عجین شده است. معماری بومی در سکونتگاه های روستایی، گواهی بر پیشینه معماری و فرهنگ ارزشمند آن سرزمین است، اما در تحولات امروزی ساختار روستاها، به معماری بومی کمتر توجه شده است. لذا شناخت معماری بومی، می تواند زمینه ای را برای مرتفع ساختن نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاه های باارزش فراهم نماید و در انتقال فنون معماری و تجارب فرهنگی به دیگر مناطق نیز مؤثر باشد. ازاین رو هدف این پژوهش، بررسی ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی و نمود آن ها در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود است. روش پژوهش: این پژوهش ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه اسناد کتابخانه ای، ابعاد معماری بومی و مؤلفه های آن مشخص گردیده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری بیان شده است. در ادامه با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، نمود آن در مطالعه موردی روستای قلعه بالا شاهرود موردبررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اقتصادی-معیشتی، اجتماعی-فرهنگی، اقلیمی-محیطی در شکل گیری معماری بومی در سکونتگاه های روستایی مؤثر هستند. در بعد اقتصادی-معیشتی، مؤلفه نوع کارایی و کارکرد، نوع معیشت و وضعیت درآمد و نوع مصالح ساخت و در بعد اجتماعی-فرهنگی، مؤلفه امنیت و آرامش، روابط و تعاملات اجتماعی، حس تعلق خاطر، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد محیطی-کالبدی، مؤلفه ساختار فضایی و کالبدی، آسایش محیطی و هماهنگی اقلیمی، انعطاف پذیری فضایی و عملکردی تأثیرگذار است. نتیجه گیری: ابعاد و مؤلفه های معماری بومی در سکونتگاه های روستایی در عین واحد بودن، روی یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بافت و مسکن روستای قلعه بالا شاهرود از تمامی این مؤلفه ها و شاخص های آن تأثیر پذیرفته و معماری روستای قلعه بالا شاهرود نمونه ای از معماری بومی منطبق با اقلیم، فرهنگ و زندگی روستایی است.
واکاوی علل و پیامدهای وندالیسم روستایی، مطالعه موردی: بخش باغبهادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
81 - 96
حوزههای تخصصی:
ناهنجاری های اجتماعی اگرچه تاریخی طولانی دارند، اما در دهه های اخیر با شدت و تنوع بیشتری نمایان شده اند. وندالیسم از جمله این ناهنجاری هاست که بیشتر به عنوان پدیده شهری-صنعتی شناخته شده است؛ اما تقریباً در هر سکونتگاهی قابل مشاهده بوده و در نواحی روستایی هم نمی توان از آن چشم پوشی کرد. این پژوهشِ کاربردی تلاش دارد تا به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای-میدانی، به علل و پیامدهای پدیده وندالیسم در سکونتگاه های روستایی بخش باغبهادران بپردازد. لذا از 32 نفر از مسئولان، مدیران محلی و آگاهان روستایی به روش هدفمند پرسشگری شد. با توجه به مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه ها و مشاهدات، پرسشنامه ای با 79 سؤال طراحی و پس از سنجش روایی، توزیع و تکمیل گردید. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ، 905/0 به دست آمد. برای تکمیل مطالعه میدانی از روش تحلیل محتوای عکس، مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شد. بر اساس نتایج: به لحاظ محل خرابکاری، دیوار و خانه مردم با 26 فراوانی (3/81٪) بیشترین آسیب را از فعالیت های خرابکاری دیده اند. به لحاظ نوع وندالیسم، شعارنویسی (4/84٪)، حکاکی و یادگاری نویسی (75٪) بیشترین فراوانی را داشته اند. به لحاظ ویژگی خرابکاران، سن 11-30 سال، زمان شب و جنسیت مرد بالاترین میزان ها بوده اند. عوامل اقتصادی (با میانگین 032/4) مهم ترین عوامل مؤثر بر پیدایی خرابکاری روستایی بوده اند. پس ازآن عوامل فیزیکی-کالبدی (731/3)، اجتماعی (713/3) و روان شناختی (583/3) جای می گیرند. در بین پیامدها نیز به ترتیب روان شناختی (با میانگین 7966/3) اقتصادی (7962/3)، اجتماعی (7087/3) و فیزیکی-کالبدی (498/3) قرار دارند.
بررسی و تحلیل پیش بینی رفتار حفاظت از برق خانگی با استفاده از تئوری توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده، مطالعه موردی: خانوارهای روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
159 - 177
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و با توجه به گسترش شبکه برق به روستاها و افزایش تعداد محور مصرف کنندگان، رفتارهای حفاظت از برق و صرفه جویی در مصرف برق دارای اهمیت فراوانی است. هدف از این مطالعه بررسی رفتار خانوارهای روستایی استان خوزستان با استفاده از تئوری توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده نسبت به حفاظت از برق بوده است. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی دو شهرستان باغملک و حمیدیه در استان خوزستان (8450=N) تشکیل داده و با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 440 خانوار تعیین و از روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای تصادفی، خانوارها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن توسط متخصصین شامل دو گروه اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان سازمان آب و برق تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف پرسشنامه، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد که بین 71/0 تا 95/0 بود و مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل مدل معادله های ساختاری نشان داد، متغیرهای هویت خود، نگرش، هنجار اخلاقی و هنجار ذهنی متغیرهای مؤثر بر قصد رفتاری خانوارهای روستایی به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم می باشند و این متغیرها در نهایت توانستند به ترتیب 51 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای قصد رفتاری و رفتار خانوارهای روستایی را برای حفاظت از برق خانگی پیش بینی کنند
مدل معادلات ساختاری رابطه ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای روستایی با ناپایداری جمعیتی آنها (نمونه موردی: سکونتگاههای روستایی شهرستان فردوس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پایداری جمعیتی و استمرار سکونت در روستاها تابعی از وضعیت مهاجرتی آن ها است. ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هر نظام فضایی روستایی در ناپایداری جمعیتی آن مؤثّر است ولی تاثیر این شرایط در سکونتگاه های روستایی مختلف شدت و ضعف متفاوتی دارد. این تحقیق به بررسی رابطه ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی روستاهای دارای سکنه شهرستان فردوس با ناپایداری جمعیتی آن ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری پرداخته است. جهت بررسی کیفیت مدل از معیارR2، معیارQ2 ،آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا استفاده شده است. مقدارR2 مدل، 35/0 و بیشتر از 33/0 و مقادیرQ2 متغیر ناپایداری برابر با 297/0 و نشانگر قابلیت متوسط پیش بینی مدل است. مقدار آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نیز مقادیر پایایی ترکیبی هر سه متغیر بالاتر از7/0 و نشانگر پایایی مناسب و مورد پذیرش بودن اعتبار ترکیبی سازه ها است. مقدار AVE برای هر سه متغیر بیشتر از4/0 و نشان دهنده همگرای مناسب مدل است. نتایج تحقیق نشان داد؛ مقدار آماره t اثر ویژگی های طبیعی بر ناپایداری برابر با 01/5 بر ویژگی های اجتماعی برابر با 03/3 و بر ویژگی های اقتصادی برابر 36/2 و بیشتر از رقم 96/1 و سطح معناداری آزمون از سطح خطای 05/0 کمتر است که نشانگر ارتباط ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مورد استفاده در این مدل با ناپایداری جمعیتی روستاها می باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که با کاهش منابع آب، افزایش ارتفاع، کاهش میزان سواد، افزایش افراد بالاتر از 65 سال، کاهش تعداد امکانات خدماتی، کاهش نسبت شاغلان صنایع دستی و شاغلان بخش صنعت و خدمات و افزایش مالکان غایب از روستا، ناپایداری جمعیتی روستاها افزایش یافته است.
بررسی اثرات زیست محیطی گردشگری بر جامعه روستا شهر تاریخی رادکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
117 - 134
حوزههای تخصصی:
گردشگری سومین صنعت دنیا شناخته شده است و ارتباط آن با محیط، مشکلات زیست محیطی را در روستاهای توریستی افزایش داده است؛ ازجمله تخریب و آلودگی خاک، تغییر کاربری، افزایش قیمت زمین و... با توجه به پیوند روستا با طبیعت ضرورت حفاظت از محیط زیست مشهود می باشد. مسائل محیط زیست ازجمله مسائل اجتماعی است که درنتیجه شرایط عینی و قابل شناسایی می باشد. در این تحقیق سعی گردیده اثرات مثبت و مخرب محیطی گردشگری در روستا شهر تاریخی رادکان بررسی گردد. این پژوهش ازنظر هدف توصیفی، تحلیلی وکاربردی و از نوع تحقیقات پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است. ابزارهای مورد استفاده جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت می باشد. جامعه آماری بر مبنای فرمول کوکران تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار (Spss) و جهت تهیه نقشه از نرم افزار (Gis) استفاده گردید. با توجه به اینکه این شاخص ها از توزیع نرمال برخوردار نمی باشند، از آزمون ویلکاکسون یک نمونه ای استفاده شده است؛ بالاخره با توجه به نتایج به دست آمده به طور خلاصه، می توان گفت، عواملی مانند آلودگی محیط زیست و تغییر کاربری اراضی از نتایج منفی گردشگری در روستاهای رادکان هستند که پاسخ ها به طور معناداری مخالف با عدد 3 بوده و نشان دهنده تأثیرات منفی و مخرب این عوامل است در مقابل، دو عامل دیگر یعنی جمع آوری بهداشتی زباله ها و فضولات و حفاظت از طبیعت و محیط اطراف در سطح روستا، دارای میانه ای بالاتر از 3 هستند که نشان دهنده تأثیرات مثبت و مفید این عوامل در نظر پاسخ دهندگان است. با استفاده از آزمون نا پارامتری فریدمن، رتبه بندی عوامل زیست محیطی نشان می دهد که "مناظر طبیعی"، "هوای پاک" و "جذابیت های کشاورزی و تاریخی" به عنوان مهم ترین عوامل مثبت زیست محیطی گردشگری شناخته می شوند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
بررسی آثار کیفیت محیطی بر رضایتمندی و وفاداری در گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در برنامه ریزی و توسعه گردشگری در نواحی روستایی توجه به کیفیت محیطی این نواحی است که نقش مؤثری در رضایتمندی و به تبع آن وفاداری گردشگران ایفا می نماید. در این پژوهش به منظور برنامه ریزی برای گردشگری، به بررسی و شناخت وضعیت کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی و تبیین مهم ترین عوامل کیفیت محیطی تأثیرگذار بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی مبتنی بر روش پیمایشی و اسنادی است. جامعه آماری این پژوهش ازلحاظ مکانی روستاهای گردشگری واقع در شهرستان ایذه و به لحاظ جامعه موردتحقیق شامل گردشگرانی است که از روستاهای نمونه (9 روستا) بازدید داشته اند. تعداد گردشگر نمونه با استفاده از روش کوکران (جامعه نامعلوم) 450 نفر تعیین و برای هر روستا 50 نفر در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز بر اساس روش اسنادی و روش میدانی (پرسش نامه) است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در راستای دستیابی به اهداف پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کیفیت محیطی نواحی روستایی، رضایتمندی و وفاداری گردشگران بالاتر از حد متوسط قرار دارد و در بین شاخص های کیفیت محیطی در پژوهش، شاخص کیفیت پویایی محیط بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران داشته است.
الگوی پذیرش هاب دیجیتال روستایی بر پایه ی رویکرد نظریه ی داده بنیاد (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در راستای بهره مندی مناطق روستایی از قابلیت های دیجیتال در سال های اخیر هاب های دیجیتال روستایی به عنوان بسترهایی معرفی شده اند که می توانند امکان توسعه پایدار روستاها در بلندمدت را فراهم آورند. به دلیل عدم شناخت این مراکز در ایران هنوز بهره برداری مناسبی از آن ها صورت نگرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و شرایط دخیل در پذیرش هاب های دیجیتال در نواحی روستایی است. روش پژوهش: در این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و بطور خاص استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد در صدد ارائه ی الگویی از شرایط و عوامل موثر بر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی با تمرکز بر روستاهای استان کردستان هستیم داده های پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مقامات دولتی و فعالین سازمان های مردم نهاد گردآوری و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج پژوهش به اتکا ابعاد پنج گانه نظریه داده بنیاد، ارائه شده است. بر این اساس "کاستی های اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی"، "زیرساخت ها، ویژگی ساختاری روستا، ترکیب جمعیت شناختی"، "عدم یکپارچگی در سیاست گذاری، تدبیر ناکارآمد امور روستایی، اقتصاد مبتنی بر سوداگری"، "شناسایی ظرفیت ها، کارکردهای مراکز هاب دیجیتال، پیش آموزش" و "توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه اقتصادی، و تقویت خرد سیاسی" به ترتیب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها را در برمی گیرند. نتیجه گیری: در مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و محیطی تعیین کننده علل، راهبردها، پیامدها و شرایط زمینه ای و مداخله گر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی بوده اند. شناسایی شرایط اثرگذار بر پذیرش این بسترهای دیجیتال امکان طراحی و پیاده سازی سیاست های اثربخش در مسیر بهره گیری از هاب های دیجیتال روستایی را تسهیل خواهد کرد.
تبیین نقش ظرفیت فناوری های نوین اطلاعاتی در توسعه گردشگری هوشمند (مطالعه موردی روستاهای هدف گردشگری استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف انجام پژوهش بررسی تاثیر استفاده از ظرفیت های هوشمندسازی بر بهبود وضعیت گردشگری روستایی و همچنین کاهش مشکلات و مسائل روستایی در روستاهای هدف گردشگری استان خراسان رضوی می باشد. روش پژوهش: از نظر روش شناسی، نمونه های پژوهش شامل 261 نفر گردشگرانی بودند که به روستا سفر داشته اند و از امکانات فضای مجازی جهت سفر به روستا استفاده نموده اند که برای انتخاب تعداد نمونه باتوجه به متمرکز نبودن جامعه آماری، از روش گلوله برفی استفاده گردید. در این تحقیق داده ها با ابزار پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار spss از طریق آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شده اند. در ادامه به منظور بررسی تاثیر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر توسعه گردشگری هوشمند در روستاهای مورد مطالعه از مدل PLS استفاده گردید. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که وجود ظرفیت های گردشگری می تواند تاثیر مستقیم و معناداری بر روی توسعه گردشگری هوشمند برجای گذارد. بیشترین اثرگذاری در بین مولفه ها برای حمل و نقل هوشمند مانند مسیریابی آنلاین و آفلاین، اطلاع از ترافیک مسیر، استفاده از خدمات بین راهی و سایر موارد از مزایای حمل و نقل هوشمند می باشد. پس از حمل و نقل هوشمند دومین مولفه اثرگذار در تحقق گردشگری هوشمند، استفاده از وسایل ارتباطی مانند ایمیل، تلفن، سایت های اینترنتی، عضویت در کانال های پیام رسان ها و... بوده است. همچنین در درجه بعدی محیط هوشمند نیز تاثیر بسیار زیادی بر روی توسعه گردشگری هوشمند داشته است که از شاخصه های آن می توان به شبکه آنتن دهی مناسب، شبکه های اینترنت در سطح روستا، خدمات بانکداری الکترونیک در روستا و سایر موارد مشابه اشاره داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که میانگین شاخص های پژوهش در بخش امکانات مجازی در روستاهای مورد مطالعه از مقدار نرمال بالاتر بوده و روستاها دارای امکانات و ظرفیت زیرساختی و انسانی برای توسعه گردشگری هوشمند می باشند. همچنین تحلیل نتایج اثرگذاری بیان داشت که ظرفیت های هوشمند روستایی بر توسعه گردشگری هوشمند اثرگذار بوده است.
بررسی عوامل موثر در پذیرش سامانه های آبیاری تحت فشار در شهرک های گلخانه ای (مطالعه موردی: کیشستان شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
تبیین اثرات استخراج معادن بر پایداری نواحی روستایی مطالعه موردی: بخش کرانی شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین فرصتها و مزیتهای اقتصادی که با توجه به شرایط خاص سرزمینی ایران میتوان برای کشاورزان و ساکنین روستاها در کنار شغل اصلی آنها یعنی دامداری و کشاورزی مطرح کرد، فعالیت در بخش معدن میباشند که می تواند زمینه دستیابی به توسعه پایدار را فراهم نموده و تأثیرات بی شماری در ابعاد مختلف به همراه خواهد داشت. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات استخراج معادن بر توسعه پایدار روستایی انجام شده است. روش پژوهش: حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 10 سکونتگاه روستایی بخش کرانی است که در اراضی پیرامون خود دارای معادن می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ارزیابی پایداری روستاها در سه بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی با 40 شاخص با ابزار پرسش نامه انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t و مدل ماباک مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel و ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS بهره برده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت معادن آثار مثبت و معناداری را در بعد اقتصادی و اجتماعی بترتیب با میانگین 34/3 و 83/2 ایجاد نموده ولی در بعد محیطی اثرات منفی و معناداری با میانگین 22/3 به جا گذاشته است. رتبه بندی پایداری روستاها با استفاده از مدل ماباک نیز نشان داد روستاهای آغبلاغ طغامین، اوچگنبد خان و بستاندره بترتیب با امتیاز 940/0، 715/0 و 568/0 در رتبه های اول تا سوم و روستای شهرک با امتیاز 869/0- در رتبه آخر قرار گرفتند. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش، وضعیت پایداری نواحی روستایی بخش کرانی در اثر فعالیت معادن در بعد اقتصادی، پایدار در بعد اجتماعی، نیمه پایدار و در بعد محیطی ناپایدار می باشد. نتایج رتبه بندی پایداری روستاها نیز نشان داد در کنار عامل فاصله از معادن عوامل دیگری از جمله سطح آگاهی اجتماعی و روحیه مطالبه گری ساکنین روستا، عملکرد و روابط سیاسی- اجتماعی مدیران محلی روستا بویژه شورا و دهیا
اثرات راهبردهای انطباقی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در حوضه آبریز بختگان و طشک: کاربرد رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی همواره آسیب پذیری بالایی در برابر تغییر اقلیم داشته و این موضوع امنیت غذایی خانوارهای روستایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این شرایط، مهمترین اقدام، بکارگیری راهبردهای انطباقی با تغییر اقلیم است. لذا در پژوهش پیش رو، اثر اتخاذ اقدامات تطبیقی بر امنیت غذایی با رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM) و عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای تطبیقی با بهره گیری از مدل پروبیت چندمتغیره در سطح حوضه آبریز بختگان و طشک مورد مطالعه قرار گرفت. در این راستا، نمونه ای متشکل از 300 زارع جهت مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز خانوار با روش نمونه گیری چندمرحله ای در حوضه آبریز بختگان و طشک انتخاب شدند. نتایج رویکرد تطبیق نمرات تمایل نشان داد که چنانچه زارعین، راهبردهای تطبیقی تنوع فعالیت های معیشتی، نوین سازی سیستم های آبیاری، احداث استخرهای آبیاری و استفاده از ارقام اصلاح شده با نیاز آبی کم را اتخاذ نمایند، کالری روزانه دریافتی خانوارهای نمونه به ترتیب حدود 219/85، 182، 137/82 و 83/23 کالری افزایش می یابد. بنابراین، مهمترین راه حل جهت تعدیل پیامدهای منفی تغییر اقلیم بر ناامنی غذایی، تنوع بخشی فعالیت های معیشتی است. همچنین نتایج حاصل از مدل پروبیت چندمتغیره نشان داد که سن زارع، تحصیلات زارع، بعد خانوار، درآمد خانوار زارع، دسترسی به اعتبارات، دسترسی به آب آبیاری، مالکیت ماشین آلات کشاورزی، دسترسی به خدمات ترویج کشاورزی، تعداد محصولات کشت شده و کیفیت خاک به عنوان تعیین کننده های معنی دار راهبردهای تطبیقی محسوب می شوند. ازاین رو، پیشنهاد می شود که نتایج پژوهش به ویژه اثرات اتخاذ راهبردهای تطبیقی با تغییر اقلیم بر امنیت غذایی در تدوین برنامه های ملی امنیت غذایی مدنظر قرار گیرد.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن از دیدگاه کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند رشد سریع جمعیت، بحث افزایش پسماندها به یکی از چالش های اساسی توسعه پایدار روستایی جهت حفظ محیط زیست تبدیل شده است. در همین راستا هدف پژوهش پیش رو بررسی مؤلفه های مؤثر بر سیاست گزاری مدیریت پسماند مناطق روستایی بخش کن در استان تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و مدیران دهیاری های منطقه و سازمان مدیریت پسماند شهر تهران می باشند. حجم نمونه برای کارشناسان و مدیران با استفاده از روش سرشماری 34 نفر تعیین گردید. روش گردآوری داده ها، به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است. از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله و از روش پیمایشی برای گردآوری داده ها با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بین کارشناسان و مدیران استفاده شده است. برای تعیین روایی و جهت معتبر سازی محتوای پرسش نامه های تحقیق از نظر متخصصان، اساتید راهنما و کارشناسان استفاده گردید. همچنین پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه از طریق آزمون مقایسه دو نسبت سنجش شده است. در این تحقیق برای بررسی مدیریت پسماند از دیدگاه کارشناسی از سه مؤلفه رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه-ریزی و ساماندهی استفاده شده و تأثیر آ ن ها بر سیاست گزاری در این حوزه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج منتج شده در آزمون کای اسکوثر نشان از رابطه معنی دار مولفه های رهبری توأم با نوآوری، بکارگیری صحیح منابع و برنامه ریزی و ساماندهی با سیاست گزاری مدیریت پسماند در این پژوهش است. همچنین با توجه به نتایج از تحلیل رگرسیون چندگانه مجموعاَ 91 درصد از واریانس سیاست گزاری مدیریت پسماند توسط سه بعد یاد شده تعیین شده است.