فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهروندی و رفتار شهروندان، از متغیرها و عوامل بنیادین، در گسترش سرمایه اجتماعی و به دنبال آن توسعه جوامع بشری است، که اهمیت یافتن آن در مطالعات شهری و پرداختن به آن در این تحقیق نشات گرفته از آن است. هدف از این پژوهش بررسی شاخص های رضایت شهروندی و تأثیر رضایت بر رفتارهای مثبت در منطقه 16 تهران می باشد. این پژوهش از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نوع همبس تگی محس وب م ی شود به منظور بررسی کیفیت ادارک شده در منطقه 16 شهرداری تهران، چهار بعد ( امکانات و زیرساخت های شهری، نیازهای پایه، محیط اجتماعی و محیط زیست) و به منظور رفتارهای مثبت، رضایت کلی( 4 گویه)، دلبستگی شهروندان ( 3 گویه) ، قصد ترک(2گویه) و گفتار مثبت(2 گویه) بر مقیاس لیکرت 5 در امتیازی در نظر گرفته شد. در مرحله بعد پرسش نامه در جامعه آماری توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها پس از تهیه ماتریس همبستگی، با استفاده از برنامه Amos و از طریق تحلیل مسیر، محاسبات لازم صورت گرفت و برای مدل پیشنهادی Amos، شاخص های نیکوئی برازش اجرا گردید. نتایج متغیر کیفیت ادارک شده نشان می دهد تفاوت چشمگیری بین نواحی مورد مطالعه در میانگین به دست آمده برای هر یک از گویه ها وجود دارد به نحوی که ناحیه یک نسبت به سایر نواحی از میانگین کمتر برخوردار هستند. نتایج به دست آمده، از آزمون مدل برای بررسی روابط متغیرها به این شرح بود که تأثیر رضایت در دلبستگی شهری با 550/0 مثبت بود. تأثیر کیفیت ادارک شده در رضایت شهروند به عنوان بالاترین ضریب مسیر در بین ضرایب تأیید شد. به عنوان بالاترین ضریب مسیر در بین ضرایب تأیید شد. همچنین تأثیر مثبت متغیر رضایت در گفتار مثبت 536/0 تأیید شد.
تحلیلی بر آگاهی گردشگران از مقاصد گردشگری با تاکید بر استراتژی دهان به دهان (مطالعه موردی: شهر چابهار)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری که در دنیای امروز آن را صنعت سبز می نامند شیوه ای برای انتقال فرهنگ و تمدن از یک جامعه به جامعه دیگر است؛ که در فرآیند آن اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و فرهنگی فراوانی نهفته است. هر مقصد گردشگری محصولات و خدمات مختلفی را برای جذب گردشگران به آنان عرضه می کند. موفقیت یک منطقه در صنعت گردشگری تنها به وجود جاذبه های منحصربه فرد محدود نمی گردد بلکه عوامل مختلفی ازجمله میزان آگاهی و شناخت در خصوص آن جاذبه ها از اهمیت فراوانی برخوردار هست. هدف پژوهش حاضر چگونگی میزان آگاهی مردم و گردشگران با جاذبه های گردشگری و میزان شناخت آن ها با جاذبه ها و رابطه آن با تعداد دفعات بازدید از آن ها است. روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل مردم شهر چابهار و گردشگرانی که برای بازدید به این شهر مراجعه کرده اند می باشد؛ که با استفاده از روش تعیین حجم نمونه کوکران 382 نفر مورد مطالعه قرار گرفته اند. اطلاعات میدانی پژوهش با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19 و از آزمون همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان شناخت و دفعات بازدید از جاذبه ها و تمایل آن ها به بازدید از جاذبه ها رابطه معناداری وجود دارد؛ یعنی هر چه میزان شناخت و آگاهی از جاذبه ها بیش تر باشد میزان بازدید آن ها از جاذبه ها بیش تر است؛ و همچنین نتایج نشان داد که بیش ترین نحوه آشنایی افراد با جاذبه های این شهر از طریق تبلیغات دهان به دهان بوده است با 7/53 درصد است.
تحلیل نقش مؤلفه های مؤثر بر شناخت فضایی در افزایش خوانایی محیط (مورد مطالعه: محله سجاد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
81 - 95
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت مفاهیم شناخت محیطی در کیفیت محیط ضرورت توجه به شناخت شهروندان از فضای شهری خوانا اهمیت دوچندان یافته است. محیط خوانا با وضوح در ذهن مردم شکل می گیرد. مؤلفه های مؤثر در شناخت فضایی و بازنمایی ذهنی از محیط با توجه به ویژگی های محیط و کاربران می تواند در افزایش خوانایی محیط مؤثر باشند. لذا هدف از این پژوهش بررسی نقش مؤلفه های مؤثر بر شناخت فضایی در افزایش خوانایی محیط است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است و جامعه آماری 248نفر شامل شهروندان ساکن در محله سجاد انتخاب شده است. سپس تعداد 106 نفر از شهروندان به صورت تصادفی مورد سؤال قرار گرفتند. تحلیل پرسشنامه های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با بررسی فرضیات و استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Amos انجام شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت خوانایی تأثیر مستقیمی بر فرایند شناخت فضایی و مسیریابی در فضایی های شهری دارد. شهروندان با استفاده از راهنماهای مختلف به مسیریابی خوانا در محلات می پردازند. تمایز محیط نقش موثری در مورد چگونگی سازماندهی ذهنی افراد از محیط و حفظ جهت گیری دارد. با توجه به این امر در فرایند شناخت فضایی در رفتار مسیریابی عوامل بسیاری دخیل است از جمله عوامل تاثیر گذار بر درک اسان محیط در درجه اول تمایز ابنیه است. میزان متمایز بودن ابنیه در مسیریابی موفق شهروندان تاثیر گذار است، در درجه دوم می توان به گوناگونی و وضوح فضای شهری و عناصر مستقر در فضا اشاره نمود. وضوح بصری کمک شایانی به انتخاب مسیر و درک بهتر فضا می نماید
تحلیل پدیدارشناختی از ابعاد ریخت شناسی مکان در ورودی های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارائه مدلِ تحلیلیِ ابعاد ریخت شناسانه ورودی ، مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی و بررسی ورودی های اصلی شهر تهران می باشد. روش تحقیق کیفی-کمی بوده است. در بررسی نمونه از روش تحلیل اسنادی و مشاهده کامل (کارشناس محور) و از روش پیمایش (108 نفر) استفاده شده و داده ها به صورت کیفی-کمی تحلیل شده اند. از آن جا که بررسی مشکلات ورودی های شهری از منظر رویکرد پدیدارشناسی بررسی نشده، نوآوری پژوهش از حیث رویکرد و انتخاب نمونه موردی است. نتایج تحلیل کارشناسانه نشان داد که ورودی ها از حیث جهت یابی نسبتا مطلوب و از حیث شناسایی نامطلوب هستند. نتایج تحلیلی پرسش نامه ها، ضمن تأیید رویکرد کارشناسانه نشان دادند که ورودی ساوه در ابعاد شناسایی و با امتیاز عددی 77.8 ٪ (مجموع امتیاز طیف کم و خیلی کم) در نامناسب ترین وضعیت است و از حیث کاراکتر جهت یابی نیز در وضعیت متوسط (56 ٪) قرار دارد. در این میان ورودی دماوند با امتیاز 66.7 ٪ در بهترین وضعیت است. در رابطه با انواع هویت قابل تشخیص، ورودی ساوه تنها شامل عنصر طبیعی است و ورودی دماوند از حیث پوشش گیاهی (88 ٪) و فعالیت قابل انجام (63 ٪) در بهترین وضعیت قرار دارد. همچنین، ورودی کرج، بعد از دماوند به دلیل وجود عناصر کالبدی (64 ٪) و کاربری های شاخص (66 ٪)، مطلوب ارزیابی شده است. در تمامی ورودی ها طیف غایی درون بودگی محقق نشده و تنها در ورودی دماوند (11 ٪) این سطح، بسیار کم ادراک شده است. براساس یافته ها، برای ایجاد ورودی مطلوب باید به هویت «شناسایی» و «جهت یابی» توجه داشت. نوآوری این پژوهش در انجام مطالعه ای برای شهر تهران می باشد.
ارزیابی فنی و اقتصادی تولید انرژی زیستی در سکونتگاه های فاقد شبکه گازرسانی در حاشیه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
162 - 168
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضای انرژی و محدودیت ذخایر فسیلی، برنامه ریزان را به سوی بهره مندی از منابع تجدیدپذیر سوق داده است. این مهم به ویژه در تامین تقاضا برای سکونتگاه های حاشیه شهر فاقد شبکه انتقال نیرو و گازرسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه، باتکیه بر ظرفیت های زیستی استان کرمانشاه، ضمن بررسی امکان تولید بیوگاز از فضولات دامی در حاشیه شهر کرمانشاه جهت پوشش تقاضای انرژی، ارزیابی اقتصادی به روش تحلیل هزینه- فایده انجام گرفته است. نتایج حاصل از امکانسجی تولید بیوگاز در منطقه مطالعاتی نشان داد هضم بی هوازی سالانه جمعا 83/2 هزارتن فضولات دامی، ظرفیتی معادل تولید سالانه m3 05/113744 بیوگاز را فراهم می سازد که می تواند ضمن تامین تقاضای گاز، مازاد آن برای تولید سالانه معادل MWh 67/46 برق مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل ارزیابی اقتصادی احداث سامانه هاضم بی هوازی نشان داد، هزینه های ثایت و متغیر در سال پایه به ترتیب معادل 97/10262 و 53/1337 میلیون ریال و منافع سالانه حاصل از فروش بیوگاز، کود کمپوست و منافع ناشی از فروش برق تضمینی در سال پایه، به ترتیب برابر 29/84، 02/2974 و 05/343 میلیون ریال، معادل جمعا 36/3401 میلیون ریال خواهد بود. بنابراین در صورت احداث هاضم بی هوازی به همراه تولید برق از بیوگاز مازاد تولیدی، ارزش حال خالص مثبت و معادل 32/4481 میلیون ریال خواهد بود. همچنین نسبت فایده به هزینه معادل 27/1 و نرخ بازدهی داخلی معادل %37 می باشد که نشان دهنده توجیه پذیری و سودآوری طرح است.
تحلیل شبکه مسائل و پیش فرض های راهبردی شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور: کاربردی از تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) و پدیدارسازی پیش فرض های راهبردی (SAST)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
216 - 230
حوزههای تخصصی:
مقدمه عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری، بافت فرسوده و ناکارآمد شهری، گسترش حاشیه نشینی و بدمسکنی، ساختمان های ناایمن، گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده، کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری و موارد مشابه به عنوان چالش ها و مسائل درهم تنیده حوزه شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور مطرح است. مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان ها، نهادی غیردولتی و مستقل است که به منظور ایجاد شبکه همکاری و بسترسازی برای تبادل تجربیات و اتخاذ تصمیمات مشترک در راستای تحقق هرچه بهتر مفاد قانون شوراها و تحقق مأموریت های شهرسازی و معماری مصوب در اسناد فرادست و مشارکت مؤثر در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و تهیه طرح های شهری تشکیل شده است. پژوهش حاضر به تحلیل شبکه مسائل مطرح شده در دو اجلاس مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان های کشور و ثبت تجارب رؤسای اجلاس، مبتنی بر طرح یک فرایند یادگیری در عمل به منظور شناسایی پیش فرض های راهبردی مسائل دارای اولویت می پردازد. مواد و روش برای این منظور، ابتدا مضامین مطرح شده در دو اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری مورد بررسی قرار گرفت. موضوعات مطرح شده در دو اجلاس شامل: جهش تولید مسکن؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت فرسوده و ناکارآمد شهری)؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی)؛ حریم شهرها؛ تخلفات ساختمانی؛ املاک قولنامه ای و فاقد سند رسمی؛ مسائل شهرهای جدید؛ هوشمندسازی شهری؛ ساختمان های ناایمن؛ تاب آوری شهری و مدیریت بحران شهری؛ الگوهای معماری و شهرسازی؛ حکمروایی و مدیریت یکپارچه شهری؛ اقتصاد شهر و منابع درآمدی پایدار شهر؛ طرح های توسعه پایدار شهری؛ حقوق عمومی و خصوصی در شهرسازی؛ نشاط شهری؛ کاربری املاک و اراضی؛ گروه های آسیب پذیر؛ صدور پروانه و مجوز ساختمان؛ دانش تخصصی معماری و شهرسازی شناسایی شد. پس از استخراج محورهای موضوعی و مسائل مطرح شده، با توجه به درهم تنیدگی مسائل، شبکه مسائل به منظور یافتن مسائل کلیدی با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) مبتنی بر شاخص های مرکزیت درجه ورودی و خروجی با استفاده از نرم افزار Ucinet و Net Draw مورد تجزیه وتحلیل قرار داده شد. با توجه به نتایج تحلیل شبکه مسائل مطرح شده، مسائلی که دارای بیشترین مرکزیت درجه خروجی در شبکه مسائل بودند، به عنوان مسائل کلیدی در نظر گرفته شدند. یافته ها منطبق با یافته های تحلیل شبکه هفت مسئله کلیدی شامل: عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری؛ گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده؛ عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری؛ عدول از ضوابط و مقررات شهرسازی طرح های توسعه شهری و تغییر گسترده کاربری در کمیسیون ماده 5؛ کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری؛ تشدید بحران های شهری (بحران آب، بحران های محیط زیستی، زلزله، فرونشست و...) و بی توجهی به ظرفیت های درون بافت شهری در طرح جهش تولید مسکن شناسایی شد. در ادامه، پیش فرض های راهبردی هر یک از مسائل با توجه به بررسی پیشینه و نیز مضامین راهبردی مطرح شده احصا و طراحی پرسشنامه با استفاده از روش شناسی پدیدار سازی و آزمودن پیش فرض های راهبردی (SAST)، پیش فرض های راهبردی مسائل کلیدی مبتنی بر میزان اهمیت و میزان اطمینان از درستی پیش فرض با مشارکت خبرگان رتبه بندی و منطقه برنامه ریزی مطمئن شناسایی شد. به عنوان نمونه، پیش فرض های راهبردی مسئله عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری در منطقه برنامه ریزی مطمئن شامل سیاست های تشویقی برای توانمندسازی و بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری، الزام ورود شهرداری ها به ورود به مقوله بازآفرینی شهری و عمل به وظایف قانونی مندرج در بندهای 14 و 21 شهرداری ها و فعال کردن کارگروه های بازآفرینی شهری؛ ارائه مشوق ها و تسهیلات کاربری های مسکونی و ساختمان های تجاری خدماتی اداری درمانی و عمومی واقع در بافت فرسوده شهری و بررسی تجارب کشورهای در حال توسعه در مواجهه با بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری واقع شده است. در خصوص سایر مسائل بحرانی نیز راهکار مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری ارائه شد. نتیجه گیری رویکرد ترکیبی پیشنهادی، کاربردی از مدیریت پیچیدگی در تحلیل شبکه مسائل و آشکارسازی راهبردهای مورد توافق نسبی ذی نفعان درگیر است و کارایی آن در مسائل مطرح شده مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون شهرسازی و معماری کلان شهرها ارائه شده است. در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود پژوهشگران هنگام برگزاری اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری حضور یابند و طرح مداخله در فرایند عمل شکل گیرد. به طوری که مباحثه ها به شکل ساختاریافته میان اعضای مجمع شکل گرفته و درنهایت، جمع بندی اجلاس با توجه یادگیری مسئله محور در عمل ارائه شود. علاوه بر آن، با تمرکز بر مسائل بحرانی مطرح شده و نیز پیش فرض های راهبردی در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود ذی نفعان مسئله و راهبردها تجزیه وتحلیل شود و سازوکار پیاده سازی راهبردها با مراجعه به ذی نفعان و تعیین نقش و حدود وظایف و مسئولیت هر یک از ذی نفعان کلیدی، زمینه برای برنامه ریزی حل مسائل و پاسخ گویی ذی نفعان مهیا شود.
تبیین معیارهای ارتقاء حس دلبستگی به مکان با رویکرد برنامه ریزی طراحی محور (شهر پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
52 - 63
حوزههای تخصصی:
حس دلبستگی به مکان به عنوان زنجیره ای میان افراد و محیط های معنادار است که مبنای تعامل عاطفی مثبت انسان با فضاست که به عنوان بعد مهمی در بهبود کیفیت زندگی شهری است. از طرفی، برنامه ریزی طراحی محور نیز به عنوان رویکردی میانی بین برنامه ریزی و طراحی به عنوان تفکری کیفیت گرا به دنبال پاسخ گویی به مسائل کیفی موجود در شهر است. بنابراین، مسئله تحقیق، رسوخ مباحث کیفی در مقیاس های کلان است. هدف از این مطالعه، تبیین معیارهای ارتقای حس دلبستگی به مکان با تأکید بر رویکرد برنامه ریزی طراحی محور در شهر جدید پرند که دارای جاذبه های تاریخی فرهنگی و طبیعی و موقعیت استقراری مناسب است. روش این پژوهش، آمیخته اکتشافی است که پس از بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و تجزیه وتحلیل کیفی سوابق موضوعی، از روش تحلیل محتوای استقرایی و روش کدگذاری در بخش کیفی استفاده شد. در بخش کمی پس از توزیع 394 پرسشنامه، از روش آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای SPSS و PLS و آزمون های کولموگروف اسمیرنف و رگرسیون و همبستگی استفاده شد. با توجه به نتایج آزمون، بین کلیه متغیرهای پژوهش، همبستگی وجود دارد. فرضیات اصلی پژوهش بیان می کنند که سه عامل هویت مکان، وابستگی به مکان و عوامل برنامه ریزی طراحی محور بر ارتقای حس دلبستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارند. با آزمون فرضیه می توان اظهار داشت که با ارتقای مؤلفه های محیطی زمینه ای، احساسی عاطفی، اجتماعی مشارکتی، کالبدی، فرهنگی اعتقادی، شناختی ادراکی، طراحی و برنامه ریزی، حس دلبستگی به مکان در شهر پرند ارتقای پیدا می کند.
تحلیلی بر فضاهای شهری حاشیه با رویکرد امنیت (SBD) در کاهش آسیب های اجتماعی (نواحی حاشیه شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
هدف آر این پژوهش تحلیلی بر فضاهای شهری حاشیه با رویکرد امنیت (SBD) در کاهش آسیب های اجتماعی (نواحی حاشیه شهر همدان) است. رویکرد امنیت از طریق طراحی (SBD)، استفاده هوشمندانه از فضای انسان ساخت به منظور ارتقاء امنیت شهری در فرایند طراحی و برنامه ریزی محیط مصنوع است. درواقع می توان این رویکرد را به عنوان راهی برای تحقق شهری ایمن دانست که از اقدامات پیشگیرانه از طریق طراحی و برنامه ریزی شهری برای کاهش احتمال تجاوز و جرائم شهری بهره می گیرد. برای رویکرد امنیت از طریق طراحی پنج رکن و ویژگی قابل تصور است: تعیین قلمرو (قلمرو گرایی)، نظارت (اعم از رسمی و غیررسمی)، کنترل ورودی و خروجی، امنیت فیزیکی، مدیریت و نگهداری. اصول پنج گانه این رویکرد، حاصل پیوند بسیاری از دیدگاه ها و تئوری های جرم شناسی اند. این اصول بر اساس فرضیات زیر پایه گذاری شده اند. در پژوهش حاضر از روش ترکیبی استفاده شده است، به این ترتیب که از روش پیمایش در زمره روش های کمّی و از روش بحث گروهی متمرکز در زمره روش های کیفی بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد زمینه سازی برای ایجاد فعالیت های اقتصادی منطبق با شرایط و ویژگی های مهاجران از طریق آموزش های فنی حرفه ای و بالا بردن مهارت نیروی کار با ضریب (610/0)، علاقه مندی و رضایت ساکنان از محیط پیرامون با ضریب (605/0) و وجود عرصه های همگانی جهت استفاده گروه های سنی و فرهنگی مختلف با ضریب (590/0) و قابل رؤیت بودن موانع و حصارها (فراهم نکردن فضای اختفاء مجرمان) با ضریب (560/0) از مهم ترین عوامل تأثیرگذار اصول قلمروهایی در کاهش آسیب های اجتماعی محله حاج شمسعلی همدان به دست آمده است.
تبیین وجوه و حدود اتاق بستری بیمارستانیِ مطلوب از نگاه بیماران بومی مبتلا به سرطان در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در درمان بالینی اتاق های بستری بیماران مبتلا به سرطان، استانداردهای کمّی فراهم می شود اما به کیفیت اتاق های بستری به عنوان محیط کالبدیِ مد نظر بیماران که به افزایش امیدبخشی کمک می کنند، کمتر توجه می شود. در این راستا هدف از پژوهش حاضر تبیین وجوه و حدود کیفیت اتاق بستری مطلوب از نگاه بیماران بومیِ مبتلا به سرطان است. روش تحقیق از نوع تحلیل محتوا و بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، مصاحبه و بازخوردهای ۳۱ بیمار (78% اهل روستاها و شهرستانهای کرمانشاه و 22% اهل شهر کرمانشاه) از پرسشنامه های تصویری تا اشباع نظری در دو بیمارستان کرمانشاه استوار است. یافته ها حاکی از آن است که وجوه جسمانی، روانی، معنوی، اخلاقی-حقوقی و اجتماعی-محلی در مطلوبیت اتاق های بستری مؤثرند و انتظار بیماران بومی بر وجه درون فرهنگی(محلی) با تأکید بر حفظ قلمرو و ایجاد حس تعلق برای استقرار در اتاق ها متمرکز است. در نزد جامعه آماری حدودی همچون "خودمانی بودن"، "راحتی مشابه خانه"، "ارتباط بیشتر با طبیعت" و "تعریف قلمروها بر اساس عرف محلی" مطرح است. همچنین"امید بخش بودن"،"مناسب برای حضور همراهان" و "تناسب با تعداد بیماران" از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. با توجه به مطالعه انجام شده به نظر می رسد هر چه بیماران مبتلا به سرطان به ویژگی های محلی-اجتماعی خود متصل تر باشند، بعد پنجم که ناظر بر وجه محلی اتاق بستری آنان است در طراحی چنین فضاهایی نیاز به تقویت بیشتری دارد. لذا برای مطلوبیت اتاق بستری در نزد بیماران بومی بایستی بر وجه محلی نیز بسیار توجه گردد. به بیان دیگر، در جوامع محلی تر، نقش مولفه پنجم پر رنگ تر می شود در حالیکه در جوامع کمتر محلی، شاید این مولفه بتواند در چهار وجه دیگر جذب شود. لذا لازم است اتاق های بستری بیماران بومی مبتلا به سرطان در بیمارستان های استانهای کشور، با کیفیات سکونتی مردم بومی آنان نسبت داشته باشد تا آنها کمتر احساس غریبگی با محیط جدید که مکمل درمان و احیاگر می تواند باشد داشته باشند و امکان امیدبخشی و یا کاهش استرس در آنان بهبود یابد. در این راستا پیشنهاد بر آن است که طراحان با رجوع به فرهنگ زمینه، در تنظیم قلمروها و تقویت حس تعلق، محلی تر بیندیشند تا در تحقق نقش مکمل درمان بالینی اتاق های بستری گام های مؤثرتری بردارند.
تبیین عوامل مؤثر بر رفتار فضایی گردشگران مذهبی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت تمایلات رفتاری گردشگران و تبیین عوامل مؤثر بر رفتار آن ها یکی از موضوعات مهم گردشگری بوده که هدف پژوهش حاضر نیز، ارزیابی عوامل مؤثر بر رفتار گردشگران داخلی و خارجی مشهد با تأکید بر جغرافیای رفتاری می باشد.
داده و روش : این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف توسعه ای تنظیم و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، گردشگران داخلی و خارجی هستند که بر اساس آمار اخذ شده، تعداد گردشگران داخلی ورودی به شهر مشهد در سال 1398، 22.025.167 نفر و تعداد گردشگران خارجی 1.239.926 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری برای گردشگران ایرانی و 384 نفر نیز به عنوان نمونه آماری گردشگران خارجی بدست آمده است و از روش نمونه گیری تصادفی در بین جامعه آماری توزیع شدند.
یافته ها : با توجه به یافته های حاصل از پرسشنامه ها مشخص شد الگوی رفتاری گردشگران نشان می دهد که گردشگران خارجی مسافت بیشتری را از حرم مطهر رضوی (65 کیلومتر) برای عناصر گردشگری موجود در پیرامون شهر مشهد طی می نمایند بنابراین الگوی رفتاری آنان پراکنده می باشد. این درحالی است که گردشگران داخلی بیشتر در پیرامون حرم مطهر و تا شعاع 30 کیلومتری از حرم رضوی قرار دارند و الگوی رفتاری آنان تجمعی و خوشه ای (پیرامون حرم امام رضا (ع) می باشد.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از تحلیل پرسشنامه ها مشخص شد؛ عامل اقتصادی با میانگین 3.7 بیشترین تأثیر را بر الگوهای رفتاری گردشگران داشته و عامل محیطی با میانگین 2.7 کمترین مقدار را به خود اختصاص داده و در میان عوامل مؤثر بر الگوهای رفتار فضایی گردشگران خارجی، بیشترین میانگین مربوط به عامل اجتماعی - فرهنگی با 3.3 و کمترین میانگین با2.09 درصد مربوط به عامل کالبدی - زیرساختی بوده است.
طراحی مدل بهینه توسعه افقی در مراکز شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
175 - 188
حوزههای تخصصی:
د گسترش شهرها امری غیرقابل اجتناب است، و این رشد زمانی مشکل آفرین می شود که فرایند گسترش بدون برنامه و به صورت خود به خودی صورت گیرد. در نتیجه، نظارت، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی پیش بینی گسترش شهر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه؛ توسعه شهر یاسوج با مدل اتوماتای سلولی مبتنی بر GIS به منظور بررسی توسعه افقی شهری تا سال 1410 است. ابتدا پارامترای تناسب فیزیکی، راه های ارتباطی و اثر همسایگی محاسبه شدند. سپس با توجه به تقاضای کاربری های مختلف، اقدام به شناسایی مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته شد. در مرحله بعدی تخصیص کاربری های دارای تقاضا با استفاده از تعامل میان تقاضا و تناسب کلی هر قطعه ملکی و متناسب با بیشترین ارزش به دست آمده در بین نقشه های تناسب کاربری انجام شده است. نتایج نشان داد مدل سازی پیشنهادی، توسعه شهر یاسوج از مناطق بیرونی شعاع آن زیاد می شود و بخصوص از ناحیه جنوب غربی، زیرا که در شمال و شرق شهر موانع طبیعی مانع از گسترش آن می شود. ارزیابی مدلسازی اتوماتای سلولی بیانگر دقت 61 درصدی رشد افقی می باشد.
تحلیل پیاده مداری شهری در بافت مرکزی شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت پیاده به عنوان یکی از قدیمی ترین، اقتصادی ترین و سالم ترین شیوه های جابجایی انسان در فضای شهری محسوب می شود. هدف این رویکرد سالم سازی و فراهم آوردن تسهیلات حرکت پیاده به صورت مطمین و کارآمد می باشد. از این رو به یکی از محورهای اصلی برنامه ریزی و طراحی شهری تبدیل شده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و قابلیت سنجی شبکه معابر جهت پیاده مداری شهری بر پایه الگوی توسعه پایدار شهری با رویکرد آینده پژوهی صورت پذیرفت. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری تحقیق خبرگان، متخصصین و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در شهر تهران می باشد. نمونه تحقیق با استفاده از روش پنل دلفی با نمونه گیری هدفمند20 نفر انتخاب گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC و Scenario Wizard استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق حاضر مشخص گردید که شاخص های پوشش گیاهی، مقیاس انسانی، تجهیزات فضای شهری، کفسازی و سطوح، مشارکت اجتماعی، پیوستگی مسیر، تنوع فرم و کالبد و تناسبات بصری بیشترین اثرگذاری را در پیاده مداری شهر تهران دارند. در ادامه نیز وضعیت پیاده مداری شهری در آینده با استفاده از سناریونگاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از سناریونگاری نشان داد که در محتمل ترین حالت پیش رو وضعیت پیاده مداری شهر تهران بوسیله کاشت درختان و افزایش پوشش گیاهی، افزایش توجه به مقیاس انسانی، افزایش کمی و کیفی تجهیزات فضای شهری، افزایش کیفیت و کمیت کفسازی معابر، افزایش سطح مشارکت اجتماعی، توجه به پیوستگی در مسیرها، افزایش تنوع متناسب فرم و کالبد و افزایش تناسبات بصری افزایش می یابد که این امر مستلزم توجه بیش از پیش به ارتقاء جذابیت های فضاهای شهری در جهت تشویق به افزایش قابلیت پیاده مداری شهری می باشد.
شناسایی ابعاد اثرگذار همهگیری کوید 19 بر کسبوکار دستفروشان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 103
حوزههای تخصصی:
از انتهای سال 1398، با آغاز همه گیری ویروس کوید 19، نهتنها حوزه سلامت مردم، بلکه دیگر حوزه های زندگی نیز با چالش روبرو شد. مهمترین چالش پس از سلامت، دشواری های اقتصادی شهری و ملی بود که در این میان بخش غیررسمی همچون سایر گروه ها، تحت تاثیر این بیماری قرار گرفت. از جمله شاغلین بخش غیررسمی، دستفروشان خیابانی هستند که با وجود تاثیر غیرقابل انکار بر رونق اقتصاد و پویایی فضاهای شهری، در بیشتر کشورها از حمایت رسمی برخوردار نیستند و در دوره همه گیری با مشکلات بسیاری روبرو شدند. ازآنجایی که مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد، هدف نوشتار، شناسایی و استخراج ابعاد مختلف کسب و کار دستفروشان شهریست که در این دوران تحت تاثیر کوید 19 قرار گرفته است. پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کمی و کیفی و در دو مرحله کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابتدا به کمک شاخصهای پایه مستخرج از پیشینه، پرسشهایی در شکل نیمه ساختاریافته تدوین شد. با هدف دستیابی به اشباع نظری، مجموع 23 مصاحبه عمیق از دستفروشان کرمانشاه انجام و با کمک فرایند کدگذاری سه مرحله ای مقولات و ابعاد اصلی دسته بندی شد. 6 بعد اقتصادی، بهداشت و سلامت، اخلاقی-هنجاری، آموزشی، مدیریت-نظارت و روانشناختی-ذهنی به عنوان مهمترین ابعاد اثرگذار بیماری کوید 19 بر حوزه کسب و کار دستفروشان شناسایی شد. نتایج نشان میدهد، با توجه به فراوانی مقولات، ایشان در حوزه بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد، دچار آسیب شده اند که خود عاملی برای کاهش کیفیت در سایر ابعاد 5 گانه، است.
سیاستگذاری تآب آوری فضایی -کالبدی در راستای برنامه ریزی پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر بناب)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیر عامل از مهم ترین رویکرد های مطرح شده در حوزه مدیریت بحران شهری، در جهت تأمین امنیت شهرها، و رویارویی با بحران های انسانی می باشد. کالبد، فرم، بافت، نحوه برنامه ریزی و طراحی آنها از جمله ابعاد چندگانه شهرسازی می باشد که در صورت توجه به آنها شاهد مزایای فراوانی برای شهرها بخصوص در مواقع ضروری و بحرانی خواهیم بود؛ در غیر این صورت فرصت ها تبدیل به تهدیدها خواهد شد و ساختار شهرها را آسیب پذیر خواهد نمود. لذا هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی جهت افزایش پایداری شهر بناب متناسب با نیازهای دفاعی امنیتی شهر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. نوع پژوهش حاضر از نوع بنیادی – توسعه ای و روش مطالعه آن توصیفی – تحلیلی می باشد. دراین پژوهش ازتحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی شاخص های کالبدی و فضایی شهراستفاده شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شاخص زیرساختی مهمترین معیار در برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد.
شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری (مطالعه موردی: محله التیمور، مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری تدوین شده است. بدین منظور محله التیمور در کلانشهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای-اسنادی، روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای تشریح وضع موجود از نتایج تمام شماری محله التیمور در سال 1398 استفاده گردیده که دارای جمعیتی بالغ بر 15417 نفر می باشد. به منظور نظرسنجی در رابطه با شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محله مذکور، 30 نفر از خبرگان شهری به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. شاخص های پژوهش در چهار حوزه (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) و در قالب 36 متغیر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تأثیر متقابل در نرم افزار Micmac استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، 12 متغیر به عنوان پیشران با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین وابستگی شناسایی شدند که عبارتند از «ساختار سنی و جنسی جمعیت»، «ابعاد خانوار»، «تراکم جمعیتی»، «سواد»، «نرخ اشتغال» و «دارایی های مالی و اقتصادی»، «دانه بندی قطعات»، «سرانه» و «تنوع کاربری»، «تراکم ساختمانی»، «برخورداری از زیرساخت های شهری» و »شبکه ارتباطی درون بافتی و برون بافتی». مورد توجه قرار دادن این پیشران ها با رویکرد مشارکتی و از طریق برنامه ریزی، تدوین و اجرای پروژه های اجتماع محور گام مؤثری در راستای دستیابی به توسعه خواهند بود.
بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
122 - 133
حوزههای تخصصی:
سازمان هایی که در محیط پویا فعالیت می کنند از طریق بداهه پردازی منجر به انجام فعالیت های کارآفرینی و کسب مزیت رقابتی شوند. بنابراین هدف از این مقاله بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی است. جامعه آماری شامل 63.000 کارکنان مناطق 22 گانه شهرداری تهران در سال 1399 بوده است. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 381 نفر تخمین زده شده است. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه 47 گزاره ای محقق ساخته با طیف 5 تایی لیکرت، استفاده شده است. پرسشنامه ها در بازده زمانی شهریور و مهرماه 1399 به صورت آنلاین توزیع گردیده است. جهت سنجش ویژگی های فنی پرسشنامه از روایی همگرا و واگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها نشان داد که سیاست های حمایتی، سیاست های انگیزشی، ارتباطات، عوامل راهبردی، انسانی، فرهنگی، درون سازمانی و برون سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی تاثیر مثبت دارد. در نهایت نتایج نشان داد کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی منجر به پاسخ گویی سریع سازمان در برابر شرایط بحرانی و پویایی محیط می گردد.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت فرسوده در برابر مخاطره طبیعی زلزله با استفاده از روش ماشین بردار (نمونه موردی: حوزه 2 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : انسان امروزی با توجه به پیشرفت روزافزون خود و نیز رشد جمعیت اقدام به س اخت ش هرهای جدی د جهت اسکان بخشی از جمعیت نموده است و با توج ه ب ه این ک ه ش هرها مانن د سیس تمی ب ا س اختاری هماهنگ و پویا می باشد، می بایست همه اصول دفاعی را رعایت نم ود ت ا بش ر پیش رفته و متم دن دارای تکنول وژی در ای ن س کونت گاه ه ا کم ت رین احساس خط ر را بنمای د و در مواق ع بح ران بتوان د بهترین مدیریت بحران را ارائه نماید. لذا با توجه به اینکه ایران جز ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است و بافت فرسوده شهر کرمان نیز از این قاعده مستثنی نیست لزوم استفاده از تکنیک های سنجش از دور شهری مثل ماشین بردار برای شناسایی و مدیریت بحران زلزله ضروری می باشد. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترسیمی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER سال 2007 به شناسایی بافت های فرسوده شهر کرمان با استفاده از روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان پرداخته شد. در این بررسی با ضریب کاپای 76 درصد برای تمامی طبقات تعیین شده و ضریب کاپای 59 درصد بافت فرسوده شهر کرمان شناسایی گردید. یافته ها : یافته های تحقیق و نقشه نهایی میزان آسیب پذیری حوزه دو بافت فرسوده نشان داد مناطق با آسیب پذیری زیاد 87/29 درصد از کل مساحت حوزه می باشد، که این میزان نشان دهنده نامناسب بودن بافت حوزه در هنگام وقوع زلزله می باشد. رتبه های بعدی این بررسی به ترتیب شامل 15/29 درصد آسیب پذیری متوسط، 01/28 درصد آسیب پذیری بسیار کم، 74/6 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد و 21/6 درصد آسیب پذیری کم می باشد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) توانایی تشخیص نزدیک به 75 درصد از بافت فرسوده محدوده را دارا بوده است. که این شناسایی قدرت بالای روش ماشین بردار پشتیبان در شناسایی حوزه دو بافت فرسوده شهری را نشان داده است.
مکان یابی بهینه توسعه فیزیکی شهر بجنورد با استفاده از نرم افزار GIS و روش تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجائی که تعیین جهات مطلوب برای رشد و توسعه شهر در برنامه ریزی های شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بسیاری از مشکلاتی که در حال حاضر در شهرها با آن روبه رو هستیم، ریشه در سیاست های رشد و توسعه شهری دارد، پژوهش حاضر با هدف ارائه گزینه ها و تعیین مناسب ترین جهت گسترش آتی شهر بجنورد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سعی در حل این معضل دارد. در این مقاله ضمن توصیف ویژگی ها و صفات، در تجزیه و تحلیل معیارها از مدل فرآیند سلسله مراتبی(ANP)، فن تحلیل شبکه ای، منطق فازی و فن همپوشانی لایه ها جهت ارائه سمت توسعه مناسب استفاده شده است. بدین منظور ابتدا شاخص های طبیعی، کالبدی، اقتصادی و انسانی مورد نیاز و تاثیر گذار در دو بعد توسعه درون زا با 10 شاخص و توسعه برون زا با 17 شاخص شناسایی شدند. عملیات استاندارد سازی و تلفیق لایه ها با استفاده از روش های همپوشانی و ترکیب نقشه ای و وزن دهی به روش تحلیل شبکه ای ANP انجام شده است و در نهایت پس از تلفیق نقشه های به دست آمده با استفاده از نرم افزار GIS، نقشه نهایی جهات مناسب گسترش آتی شهر بجنورد در دو اولویت توسعه درونی و توسعه بیرونی بهینه گزینی و ارائه شده است.
نقش مسکن مهر در تغییرات جمعیت و مهاجرپذیری شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر یک تجربه ویژه از مداخله مستقیم دولتها است که در مقیاس گسترده ملی به انجام رسید و در آن علاوه بر کلان شهرها و شهرهای بزرگ به سطوح مختلف شبکه شهری توجه گردید. به همین دلیل، نسبت به برنامه های مشابه خود در کشورهای مختلف دنیا متمایز می باشد. مسکن مهر بر جهت جریان مهاجرت ها در شبکه شهری تاثیر داشت، به گونه ای که با افزایش ساخت مسکن مهر به نسبت خانوارهای موجود شهرهای کشور، میزان نرخ رشد جمعیت و نهایتا مهاجرپذیری افزایش یافت و این موضوع، فرضیه تحقیق حاضر را تشکیل داد. روش تحقیق مقاله، توصیفی - تحلیلی است. آمار و اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردید و مطالعات در دو سطح مختلف استانی (31 استان) و نمونه گیری شهری (40 شهر در استانهای مختلف) به انجام رسید. سنجش رابطه بین متغیرهای تحقیق از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تراکم کرنل و رگرسیون وزن دار فضایی بررسی شد و یافته های آن، فرضیه تحقیق را تایید نمود و هدف بررسی نقش مسکن مهر در تغییرات جمعیتی و مهاجرپذیری شهرهای ایران است. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش نسبت تولید مسکن ارزان قیمت در شهرها سبب افزایش رشد جمعیت و در نهایت مهاجرپذیری آنها شده است و بیشترین تاثیر جمعیتی در درون شبکه شهری را شهرهای کوچک و متوسط پذیرفته اند. پیشنهادهای مقاله نیز شامل توانمندسازی، پراکنده سازی و توسعه درون زا می باشد.
شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مهم ترین و نوین ترین مباحث در تئوری های جدید شهرسازی و برنامه ریزی است که باهدف پیشبرد شهر به سوی مطلوبیت هرچه بیشتر مطرح شده است. هدف این پژوهش کاربرد تحلیل عاملی در شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری محلات شهری است. ابتدا زیست پذیری از دیدگاه نظری و سپس ویژگی های مناطق شهر اصفهان موردسنجش و بررسی قرارگرفته اند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری از تکنیک طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده ی این است که بین مناطق شهری اصفهان ازنظر زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به سطح بندی انجام گرفته، محلات جلفا و رزمندگان دارای بیشترین سطح زیست پذیری هستند که علت قرارگیری این محلات در یک طبقه مشابهت های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آن هاست زیرا ساکنان این دو محله به طور نسبی از کیفیت سیستم حمل ونقل، هویت اجتماعی، برخورداری از امکانات و رضایت مندی از محل سکونت خود راضی بوده اند. محله ی درب کوشک با توجه به قرارگیری در مرکز شهر و مواجهه با مسائل اقتصادی و فرهنگی و کالبدی دارای سطح زیست پذیری متوسط است بیشترین نارضایتی در این محله مربوط به عدم کیفیت سیستم حمل ونقل بوده است. محلات سیچان، عباس آباد و خانه اصفهان در پایین ترین سطح زیست پذیری جای گرفته اند و اولین اولویت توجه را به خود اختصاص داده اند. با توجه به اینکه شرایط زیست پذیری در مناطق مختلف متفاوت است، درنهایت هدف این پژوهش دستیابی به شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری و شناسایی وضعیت محلات و عوامل مؤثر بر آن است.