فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
127 - 137
حوزههای تخصصی:
گردشگری، یکی از ارکان مهم اقتصادی در بسیاری از شهرهاست که نقش عمده ای در ایجاد درآمدهای پایدار، اشتغال، حفاظت از زیرساخت ها و افزایش کیفیت خدمات عمومی شهری ایفا می کند. از این رو، موجب تحرک اقتصاد شهری و حرکت صحیح آن در مسیر توسعه پایدار می شود. روش تحقیق مقاله از انواع تحقیقات موردی است که بر اساس هدف در دسته بندی تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. تحقیقات کاربردی به واقع در صدد به کارگیری نتایج تحقیقات بر اساس اهداف مشخص هستند. مقاله حاضر در عین حال بر اساس نوع در زمره تحقیقات موردی است که به بررسی موضوع در سطح شهرداری تهران پرداخته است. مدیریت شهری تهران با برنامه ریزی صحیح و کشف فرصت های پنهان بخش گردشگری می تواند درآمدهای پایدار خود را افزایش دهد و منابع درآمدی نوینی برای شهرداری تهران فراهم کند. در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که درآمدهای حاصل از گردشگری به دلایل زیر در زمره درآمدهای پایدار قرار می گیرند. درآمدهای حاصل از گردشگری منجر به افزایش درآمدهای مالیاتی می شود. از سوی دیگر، دومین منبع درآمدی پایدار شهرداری تهران درآمد حاصل از دریافت بهای خدمات ارائه شده (خدمات حمل ونقل، حق پارک، ورودیه به مراکز تفریحی و سرگرمی و...) است. آشکار است که با افزایش تعداد گردشگران، علاوه بر شهروندان شهر تهران، دریافت هزینه بابت استفاده از این خدمات چند برابر خواهد شد. اقتصاد گردشگری یک فعالیت پویا و چندوجهی است که نه تنها مولد درآمد است، بلکه به علت ضریب تکاثری درآمدی و اشتغال گردشگری منجر به توسعه سایر بخش ها در اشتغال و درآمد نیز خواهد شد.
تحلیلی بر اثرات توسعه فیزیکی شهرها بر آینده محیط زیست شهری (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید با رویکرد جذب جمعیت سرریز شهرهای بزرگ در فاصله نزدیک آنها احداث شده اند که با تداوم فرآیند جذب جمعیت، این شهرها نیز در آینده گرفتار مسائل زیست محیطی خواهند شد. آلودگی های هوا و صوتی ناشی از مهاجرت های آونگی و توسعه کالبدی منجر به رشد مسائل زیست محیطی در شهر جدید پرند شده است. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی اثرات توسعه فیزیکی شهر جدید پرند بر آینده محیط زیست این شهر است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری متخصصین و خبرگان و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 60 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق روش کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند ضرایب رگرسیون، آزمون T و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بخشی از مسائل زیست محیطی شهر جدید پرند از مجموعه شهری تهران تاثیر پذیرفته است. بخشی دیگر پیامد شکل گیری و توسعه خود شهر پرند می باشد که از جمله این موارد می توان به آلودگی هوای ناشی از فعالیت های صنعتی در بخش جنوبی شهر، آلودگی ناشی از فاضلاب شهری و صنعتی و تولید زباله های شهری، نزدیکی فرودگاه بین المللی امام خمینی، نزدیکی با جاده تهران – ساوه و نهایتا بادهای غالب منطقه (غرب به شرق) اشاره کرد. یافته های نشان می دهد افزایش شاخص هایی چون نرخ رشد مهاجرت- توسعه کالبدی- نرخ رشد شهرنشینی تاثیرات مستقیمی بر افزایش مسائل زیست محیطی شهر جدید پرند در شاخص هایی چون آلودگی صوتی و هوا (واقع شدن در کمربندی تهران- ساوه و افزایش مهاجرت های آونگی از شهر جدید پرند به تهران و کرج) و آلودگی های محیطی ناشی از توسعه فیزیکی این شهر (آلودگی های ناشی از توسعه کالبدی و رشد ساخت و سازها) دارد.
ارتباط شاخص های توسعه مالی و گازهای گلخانه ای (با تأکید بر نرخ شهر نشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
86 - 99
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های توسعه مالی بر گازهای گلخانه ای در 20 کشور منا در بازه زمانی 2000-2020 می-پردازد. شاخص توسعه مالی با سه متغیر پول گسترده، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری (بازار سرمایه) سنجیده شده است. از برآوردگرهای حداقل مربعات کاملا اصلاح شده(FMOLS)، حداقل مربعات پویا(DOLS)، میانگین گروهی تلفیقی(PMG) جهت برآورد ضرایب بلند مدت استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معناداری شاخص های توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در تمامی مدل های برآوردی دارد در حالی که متغیرهای نرخ شهرنشینی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. در روش PMG اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری به ترتیب موجب کاهش 150/0، 147/0، 123/0 درصدی انتشار دی اکسید کربن شده، در حالی که نرخ شهرنشینی موجب افزایش 366/0 درصدی آن شده است. بیشترین ضریب تأثیرگذاری متغیرهای شاخص توسعه مالی و نرخ شهرنشینی بر انتشار co_2 در بین سه روش به کار رفته، مربوط به اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی(797/0) و روش DOLS است. نتایج هر سه روش با هم سازگار می باشند، بدین ترتیب که اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری در هر سه روش تحقیق موجب کاهش و نرخ شهرنشینی نیز موجب افزایش انتشار دی اکسید کربن شده است و فقط در اندازه تأثیرگذاری ضرایب متفاوت است، در نتیجه می توان استدلال کرد که نتایج تحقیق از استحکام کافی برخودار بوده و فرضیات مطالعه حاضر را تأیید می کنند.
تلفیق ملاحظات واکنش در شرایط اضطراری و ارزیابی اثرات محیط زیستی(EIA)، برای تعیین مکان بهینه تأسیسات و خدمات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تعیین مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند در یک منطقه نمونه در شهر تهران است. برای این منظور منطقه 9 شهرداری تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد و مکان بهینه استقرار ایستگاه بازیافت پسماند با به کارگیری مجموعه ای از تکنیک های تصمیم گیری گروهی، تصمیم گیری چند معیاره، ارزیابی اثرات محیط زیستی و لحاظ نمودن ملاحظات مدیریت واکنش در شرایط اضطراری تعیین شد. ابتدا تکنیک دلفی کلاسیک برای شناسایی معیارهای مکانیابی و تکنیک دلفی فازی برای تعیین فاصله مجاز معیارها مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه با کاربرد نرم افزار Arc GIS و اعمال فواصل تعیین شده در خصوص هر یک از معیارها، غربالگری مناطق مستعد انجام گرفت و با در نظر گرفتن نتایج مطالعات میدانی، پنج آلترناتیو مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت پیشنهاد شد. در گام بعد با توجه به اینکه تعیین مکان بهینه نیازمند همسنجی این آلترناتیوها می باشد، دو گروه معیارهای محیط زیستی (استخراج شده از نتایج ارزیابی اثرات محیط زیستی) و معیارهای مدیریت واکنش در شرایط اضطراری (مبتی بر اصول و قواعد مدیریت واکنش در شرایط اضطراری) مورد استفاده قرار گرفت و در پایان با ساختاردهی مسئله در قالب تکنیک تحلیل سلسه مراتبی فازی، مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند تعیین شد. نتایج تحقیق مشخص نمود، آلترناتیو مکانی شماره 2 بهترین مکان برای احداث ایستگاه بازیافت پسماند می باشد. به دلیل اینکه این آلترناتیو نسبت به سایر آلترناتیوها بیشترین فاصله را از مراکز جمعیتی دارد، پتانسیل بالاتری در تحقق معیارهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی دارد؛ ضمن اینکه احتمال انتشار وضعیت های اضطراری به پهنه های سکونت را کاهش می دهد و علاوه بر این از بزرگراه فتح که یکی از زیرساخت های اصلی حمل و نقل این منطقه است نیز فاصله کمی دارد که با احداث راه دسترسی فرعی، امکان استفاده از خدمات امداد و نجات را تسهیل می نماید. این تحقیق علاوه بر اینکه نمونه عملی از امکان پذیری ترکیب تکنیک های رایج در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست با تکنیک های مورد استفاده در سایر زمینه های علمی را نشان می دهد، چارچوبی را برای تلفیق اصول مدیریت محیط زیست و مدیریت بحران در مکانیابی صنایع و خدمات در مناطق شهری ارائه می نماید.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهری با رویکردی ویژه بر شهر کم کربن (مطالعه موردی : شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
111 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های موجود در شهرها نظیر سوخت های خانگی و حمل و نقل، مدیریت نامطلوب پسماندهای شهری همگی به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ازدیاد تولید گازهای گلخانه ای شده و اثرات نامطلوب بسیاری را بر تغییرات اقلیمی گذاشته است، بنابراین لازم است تا عوامل تاثیرگذار بر این مهم مورد بررسی قرار گرفته و به تعدیل اثرات نامطلوب آن پرداخت. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهای لازم برای تحقق شهر کم کربن و همچنین بررسی شاخص ها و مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. به این صورت که ابتدا با ترکیب مدل های سوات و تاپسیس فازی برتری نقاط ضعف در محیط داخلی و تهدیدها در محیط خارجی بر یکدیگر مشخص گردید. سپس با استفاده از مدل کاپراس و استفاده از پرسشنامه ای شامل 6 مولفه و 30 شاخص به بررسی مهمترین مولفه های موثر بر تحقق توسعه شهری کم کربن پرداخته شد. در مرحله بعدی پژوهش با بررسی کیفیت ساختار ارتباطی و تاثیر استراتژی های برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن بر تحقق مؤلفه های آن در شهر سنندج با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار ایموس گرافیک، به بررسی" نقش برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر کم کربن در تحقق آن در شهر سنندج" پرداخته شد. نتایج نشان داده اند که مولفه توسعه شهری کم کربن بیشترین امتیاز را داشته و بر اساس معماری ساختار ارتباطی، برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن از طریق چهار استراتژی تبیین کننده آن دارای تاثیر مثبت و معناداری در تحقق شهر کم کربن، در قالب 6 مؤلفه آن می باشد که این میزان بر اساس رگرسیون وزن دار به دست آمده برابر با 486/0 می باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که تدوین استراتژی های دقیق و راهبردی در راستای شهر کم کربن می تواند در تحقق یک شهر کم کربن پایدار در قالب محیط زیست کم کربن، جامعه کم کربن، اقتصاد کم کربن، حمل ونقل کم کربن، توسعه شهری کم کربن و برنامه ریزی آن راهگشا باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
در بازار پررقابت گردشگری، به کارگیری ابزارهای تبلیغی قدرتمند جهت تأثیر بر نگرش و رفتار گردشگران برای انتخاب مقاصد گردشگری یکی از چالش های مهم در بحث بازاریابی می باشد. گردشگری ورزشی یکی از بخش های مهم در توسعه صنعت گردشگری و رویدادهای ورزشی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در بازاریابی مقاصد محسوب می شوند. تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی یکی از بهترین ابزارهای تبلیغی در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران ورزشی حاضر در مقاصد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1398 انتخاب شدند. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه توسط 6 نفر از اساتید صاحب نظر و پایایی آن با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی موردسنجش و تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLS V2.0 M3 انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که وفاداری، رضایت مندی و اعتماد اثر مستقیم و معنی داری بر تبلیغات شفاهی گردشگران در مقصد گردشگری دارد. لذا جهت وفادار نمودن گردشگران و تبلیغات شفاهی آن ها پیشنهاد می شود که کیفیت خدمات رویداد و مقصد، بازاریابی رابطه مند مقصد، ارزش ادراک شده و تصویر ذهنی گردشگران از رویداد و مقصد بهبود یابد.
تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج می باشد. پژوهش از نوع هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده است. در این پژوهش4 متغیر اصلی و بیش از 42 شاخص عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری درزمینه های اجتماعی- اقتصادی، کالبدی شهر سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل ویکور- فازی مبنا استفاده شده است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و در مناطق سه گانه شهر سنندج می باشد. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج برای کل ابعاد رقم 734/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی قابل قبول ابزار دارد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نوآوری تحقیق از نظر جامع نگری به کلیه شاخص ها است. یافته های به دست آمده از مدل ویکور- فازی نشان داد که شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و دسترسی به خدمات در منطقه 3، با بالاترین سطح کیفیت زندگی و منطقه 1و 2 به ترتیب در رده های بعدی طبقه بندی کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج نشان دادند: از بین عوامل گوناگون طبیعی و انسانی، چگونگی برنامه ریزی ها، نحوه مدیریت شهری، مشارکت، امنیت، همبستگی اجتماعی وضعیت تصرف واحد مسکونی، دسترسی به مراکز درمانی، کیفیت اوقات فراغت، توسعه فضای سبز و ... در ارتقای کیفیت زندگی شهری سنندج نقش مؤثری دارند. ارتقای کیفیت زندگی در منطقه 3 شهر سنندج با توجه به نتایج پژوهش، تحت تاثیر نقش مدیریت شهری، مشارکت مؤثر در توسعه زیرساخت های شهری و عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی از قبیل اشتغال پایدار است.
سنجش ابعاد استراتژی توسعه شهری با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
133 - 147
حوزههای تخصصی:
گسیختگی نظام شهرنشینی و مشکلات خاص زندگی شهری مدرن، ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در این میان داشتن شهری پایدار و آرمانی شاید مهم ترین نیاز بشر امروزی است. استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین از طرف بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها، به منظور توسعه پایدار شهری، کاهش فقر و تعالی جوامع انسانی متداول شد. این دیدگاه بر چهار شاخص حکمروایی خوب، بانکی بودن، رقابتی بودن و قابل زندگی بودن استوار است. مقاله حاضر می کوشد شاخص های فوق را در شهر کاشان ارزیابی و انطباق پذیری این شهر را با اصول CDS سنجش کند. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power، 160 پرسش نامه برآورد گردید. طبقه بندی و ارزش دهی شاخص ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت گرفته است و قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1398 دانست. تهیه نقشه های موردنیاز نیز با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که میانگین شاخص های حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن به ترتیب 26/2، 58/2، 91/2، 65/2، می باشند و با مقدار حد وسط فاصله دارند و ضعیف برآورد می شوند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مقدار وزن رگرسیونی شاخص RMSEA برابر با (059/) است که نشان دهنده برازش خوب مدل می باشد. همچنین تحلیل نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد از میان ابعاد موردسنجش بُعد قابل زندگی بودن بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (98/0) و مقدار خطای (000/0) P Value = به خود اختصاص داده است.
اولویت بندی پیشران های مدیریت فضای سبز مبتنی بر آینده پژوهی و برنامه ریزی سناریو در شرایط بحران منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت عوامل و پیشران های موثر در توسعه فضای سبز و ارائه استراتژی و سناریوهای محتمل در شرایط بحران انجام شد. در این پژوهش پیشران های اصلی (معیارها) توسعه فضای سبز در شهر مشهد با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان (پنل خبرگان) و براساس پرسش نامه و در دو راند صورت گرفت. طراحی پرسش نامه با استفاده از طیف لیکرت صورت گرفت. روایی براساس ضریب آلفا کرونباخ که مبتنی بر واریانس بوده و با استفاده از نرم افزار SPSS، معادل 829/0 محاسبه شد و پایایی با نظر خبرگان مشخص گردید. حجم نمونه از طریق جدول مورگان 30 نفر تعیین گردید و با تکیه بر روش دلفی توزیع و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. .نتایج نشان داد معیارها و شاخص های موثر در توسعه فضای سبز در راند اول به ترتیب اولویّت معیارهای اجتماعی، مدیریتی، اقلیمی، اقتصادی و در راند دوم دلفی به ترتیب اهمیّت معیار مدیریتی، معیارهای اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی بدست آمد. بررسی دو معیار مهّم مدیریتی و اقلیم نشان داد که عدم مدیریت منابع آب و خشک سالی های مستمر بدترین سناریو و مدیریت منابع آب و عدم خشک سالی، بهترین سناریوهای محتمل در آینده می باشند. برخی از مهّم ترین راهبردهای پیشنهادی معیار مدیریتی، بهره برداری مدیریت شده سفره های آب زیرزمینی و همسوسازی سیاست های مدیریتی شهری با سایر ارگان های مرتبط دولتی است و مهمترین راهبردهای پیشنهادی معیار اقلیمی آمادگی برای وقوع پدیده خشک سالی، بررسی اثرات گرمایش زمین و اثر آن بر پوشش گیاهی منطقه و همچنین مدیریّت بارش اندک سالانه و کنترل شدت بارندگی می باشند.
بررسی اثرات توسعه شهری بر اراضی مرتعی و جنگل های شهرستان سیروان با استفاده از سنجش از دور در بازه زمانی سال های 1366الی 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر ، با هدف شناسایی اثرات توسعه شهری بر اراضی مرتعی و جنگل های شهرستان سیروان اجرا گردید. از نظر ماهیت یک تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که برای گردآوری داده های آن از تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM سال 1987 ، لندست 7 سنجنده ETM + سال 2000 و نیز لندست 8 سنجنده OLI سال 2016 استفاده نموده است و بعد از انجام تصحیح های هندسی و اتمسفری بر روی نقشه ها ، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال انجام گردید. برای تحلیل تغییرات انجام شده از روش LCM استفاده شد. در این تحقیق برای نخستین بار تلاش شده است ، روند تغییرات کاربری اراضی در شهرستان سیروان برای محافظت از جنگل ها و مراتع شهرستان سیروان ، بررسی شود تا بتوان برای مدیریت بهتر ، برنامه ریزی نمود. یافته های تحقیق نشان داد که در بازه 1987 الی 2000 حدود 140 هکتارمرتع به اراضی انسان ساخت و در بازه 2000 الی 2016 حدود 395 هکتار مرتع و 20 هکتار جنگل به اراضی انسان ساخت و در بازه زمانی 29 ساله 6850 هکتار مرتع و 680 هکتار جنگل به اراضی کشاورزی تبدیل شده است و طبق نتایج به دست آمده ، توسعه شهری سبب تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی شهرستان سیروان به اراضی مسکونی گردیده است.
واکاوی ریشه های بحران هویت و تأثیر آن بر سطح کیفی محلات مسکونی (نمونه مورد مطالعه: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
187 - 208
حوزههای تخصصی:
مسئله بحران هویت که ریشه در جریان مدرن دارد، محلات مسکونی را به عنوان واحدهای شهری، دچار آشفتگی نموده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ریشه های بحران هویت در محلات مسکونی، شاخص های شکل دهنده هویت در محلات مسکونی تاریخی(نمونه مورد مطالعه: محله سنگ سیاه شیراز) را مورد بررسی قرار داده تا به کمک آنها، راهکارهایی جهت باززنده سازی هویت در محلات مسکونی جدید ارائه دهد. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای و روش انجام آن کمی-کیفی است. چهارچوب نظری با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور نوشتارهای تخصصی مربوط به هویت و محلات مسکونی تعیین شده، مدل ارزیابی هویتمندی محلات مسکونی بر اساس شاخص ها و معیارهای مستخرج از مطالعات نظری تبیین گشته و جهت ارزیابی محدوده مورد مطالعه تعیین گردید. برای سنجش هر یک از معیارها از تکنیک های مختلف مصاحبه، مشاهده عینی، سنجش طرز برخورد، مرور نوشتارها، اسناد، تحلیل نقشه های مربوط و سایر تکنیک های تجربی استفاده شده است. پس از گردآوری پرسشنامه ها و امتیازدهی به سوالات پاسخ داده شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر روش دلفی، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. بنا بر یافته های تحقیق: بازشناسی هویت محله سنگ سیاه به عنوان حوزه شهری (درهم تنیدگی، نفوذ پذیری، خوانایی) در سطح بالایی قرار دارد. این بدان معنا است که بافت محله سنگ سیاه از نقطه نظر کالبدی از شرایط مساعدی برخوردار است، اما از نظر متخصصین حوزه، برخی از تغییرات این محله در سالهای نه چندان دور، میزان هویتمندی این محله را در معرض خطر قرار داده است که به عنوان نمونه می توان به درهم تنیدگی اجتماعی از دست رفته در این محله اشاره کرد. شاخص های بازشناسی هویت این محله به عنوان سکونتگاه (امنیت، آسایش، آرامش و خودمانی بودن) نیز از میانگین نسبتا مناسبی برخوردار هستند. در قسمت تشخص که مرحله بعد از بازشناسی می باشد، این محله نمره قابل قبولی کسب نموده و در نهایت محله مزبور هویتمند تلقی گردید.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری نواحی شهری در برابر زلزله (موردی: ناحیه غربی شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
187 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای موفق در زمینه کاهش آسیب پذیری ناشی از مخاطرات، ارتقای تاب آوری (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی) می باشد. موقعیت جغرافیایی منطقه موردمطالعه و دفعات وقوع مخاطرات طبیعی(زلزله). در آن مهمترین عامل انجام پژوهش حاضر بوده که هدف اصلی آن سنجش میزان تاب آوری مناطق شهری می باشد. به همین منظور در این پژوهش به منظور بررسی مولفه ای اجتماعی و اقتصادی و نهادی تأثیر گذار در تاب آوری شهری از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نتایج آزمون های رگرسیون و پیرسون نشان داد که در ناحیه غربی شهر ایذه متغیر عوامل اجتماعی با ضریب741/0 درصد، بیشترین تأثیر را در تاب آوری این منطقه داشته و عوامل نهادی باضریب 547/0 درصد کمترین عامل اثرگذار در تاب آوری شهری این منطقه می باشد. همچنین آزمون رگرسیون نیز مشخص کرد که متغیر مستقل اجتماعی با 54 درصد، اقتصادی 42 درصد و نهادی با 29 درصد توانسته بر تاب آوری تأثیر بگذارد.در روش دوم و برای مشخص نمودن تأثیر مؤلفه کالبدی بر تاب آوری شهری از 5 شاخص اصلی (کیفیت، قدمت، نوع مصالح، مساحت و دسترسی به ابنیه ها) تأثیر گذار بر کاهش آسیب پذیری کالبدی شهر در برابر زلزله استفاده گردید نتایج بررسی ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS و مدل سلسله مراتبی فازی (FAHP) نشان داد که محدوده مرکزی ناحیه غربی شهر ایذه به دلایل: قدمت بالا ابنیه ها و کیفیت پایین ساخت وساز را به عنوان مناطقی با پایین ترین سطح تاب آوری در کل ناحیه مشخص نمود..... کلید واژه: تاب آوری، زلزله، مدل سلسله مراتبی، ناحیه غربی شهر ایذه کلید واژه: تاب آوری، زلزله، مدل سلسله مراتبی، ناحیه غربی شهر ایذه
آینده نگاری بهبود عملکرد کمسیون ماده100 با ارائه الگوی تلفیقی سناریو-SWOT- QSPM (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلف ساخت و سازشهری از ضوابط و استانداردهای کیفی، فنی و شهرسازی در شهرهای ایران واقعیتی است ریشه دار و در عین حال گسترده که همسو با رشد شهرنشینی و افزایش تقاضای موثر در صنعت ساخت و ساز، به گونه ای تصاعدی در حال افزایش است. این قانون گریزی ساختمانی دیر زمانی است در کلانشهرهای مواجه با محدودیت فضایی، عینیت بیشتری نیز یافته است. داده های مرتبط با تخلفات ساختمانی در شهر یزد نیز نشان دهنده افزایش تخلفات ساختمانی در سال های اخیر بوده است. هدف این پژوهش ارائه الگوی تلفیقی سناریو-SWOT QSPM- در تدوین راهبردهای بهبود عملکرد ماده 100 برای کاستن تأثیرات منفی و افزایش پایداری شهر بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و آینده نگاری بر مبنای سناریو (اکتشافی) بوده است. مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کمسیون ماده 100 ابتدا با استفاده روش دلفی با نظر خواهی از کارشناسان مورد کاوش قرار گرفت که 46 عامل به عنوان عامل های تاثیر گذار انتخاب شدند. در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار میک مک 15 عامل به عنوان مهمترین عامل های تأثیر گذار انتخاب شده اند. در مرحله سوم با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد مهمترین سناریو های پیش روی بهبود عملکرد ماده 100 استخراج شد .در نهایت راهبرد های آن با استفاده از برنامه ریزی راهبردی (SWOT) وQSPM طراحی شد.
سنجش و تحلیل برخی مؤلفه های فرهنگی توسعه در شهرستان های استان بوشهر با بهره گیری از مدل های ترکیبی تصمیم گیری چند شاخصه
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر شاخص های فرهنگی به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان توسعه جوامع مطرح می باشند که ضمن برخورداری از جایگاه ویژه در برنامه ریزی ملی، بستر رشد اقتصادی و توسعه سرزمینی را نیز مهیا می سازند. با عنایت به اهمیت بنیادین فرهنگ و نقش آن به عنوان کلیدی ترین عنصر تحولات اجتماعی در جهان امروزی، این پژوهش درصدد است تا جهت تبیین کمی توسعه فرهنگی در شهرستان های استان بوشهر، 24 مؤلفه اساسی فرهنگی را مورداستفاده و بررسی قرار دهد. این مطالعه با تکیه بر منابع اسنادی و بهره گیری از نرم افزار Spss و مدل های تاپسیس، وایکور و ساو، سعی دارد با روشی توصیفی-تحلیلی، داده های موجود را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. یافته های پ ژوهش حاکی از آن است که در برخورداری از امکانات و زیرساخت های فرهنگی، شکاف عمیقی بین شهرستان های استان بوشهر وجود دارد. به طوری که از یک سو شهرستان های بوشهر و دشتستان ازنظر برخورداری فاصله زیادی با سایر شهرستان ها داشته و در سطح بالایی از توسعه قرارگرفته اند و از سوی دیگر شهرستان های جم و دیلم در زمره مناطق محروم از توسعه جای گرفته اند. نتایج نشان می دهد دستیابی به توسعه فرهنگی مطلوب در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و بسیار محروم، مستلزم توجه خاص به شرایط طبیعی، اجتماعی و فرهنگی مناطق، بازنگری در وضعیت موجود و برنامه ریزی فضایی جهت افزایش کمی و کیفی منابع در شهرستان های استان است. چراکه آمایش فرهنگی جز در سایه تمرکززدایی، به کارگیری ظرفیت های جدید، سیاست گذاری های نوین فرهنگی- اجتماعی و اتخاذ راهبرد عدالت اجتماعی در تخصیص هدفمند خدمات میسر نخواهد گردید.
فرایند مطلوب برنامه ریزی شهری در حمله های هوایی از دیدگاه پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: ناحیه یک منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
9 - 22
حوزههای تخصصی:
سنجش و بهینه سازی مسیرهای گردشگری با تکنیک VIKOR و AHP (مطالعه موردی: بافت قدیم شهر دزفول)
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری اصطلاحی است که فعالیت های مختلف گردشگری را توصیف می کند که در آن شهر مقصد اصلی و مکان مورد نظر است. امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر به سرعت در حال رشد و توسعه است. در ایران با وجود منابع غنی و فرصت های گردشگری، توجه کمی به صنعت گردشگری می شود. از آن جا که توسعه پایدار به عنوان یک جریان ثابت از آن یاد می شود تغییرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای افزایش سطح بهزیستی محیط زیست از جامعه، که به دنبال وحدت در مسائل اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی است می باشد. توسعه پایدار، توسعه ای است که بتواند نیازهای نسل حاضر را بدون تخریب و یا آسیب رساندن به تامین نیازها و خواسته های نسل های آینده تامین نماید. بافت تاریخی دزفول از مهم ترین بخش های هویتی شهر محسوب می شود و پیدایش آن پیرو اطلاعات از ساختارهای اقلیمی و فرهنگی است. نواحی شهری که در گذشته مکانهای برجس ته ای برای تولیدات بودند، امروزه به مراکز مصرف تبدیل شده اند. برای بسیاری از شهرها این تغییر نگرش به تاکید به روی صنعت گردش گری به عنوان موتور رشد اقتصادی منتهی و در نتیجه، احیای اجتماعی و کالبدی بافت قدیم ش هری می شود. در واقع گردش گری پایدار شهری رویکردی جدید در احیای این فضاها است. بافت قدیم شهر دزفول، با در بر گرفتن بازار قدیم شهر و در بر گرفتن عناصر تاریخی، نه تنها به اقتصاد پایدار شهر کمک نکرده بلکه به عنوان یک بخش ناکارآمد شهر را از توسعه پایدار دور کرده، لذا در ماهیت تحقیق حاضر کاربردی و از نظر روش تحقیق (توصیفی-تحلیلی-کتابخانه ای- میدانی) است که از طریق تکنیک VIKORو AHP به بررسی و شناخت عناصر گردشگری پایدار محله های 28 گانه بافت شهر دزفول پرداخته شد و براساس میزان مطلوبیت، نارضایتی و شاخص ویکور به رتبه بندی نهایی برای محله های بافت کهن دزفول اقدام شدکه هدف از این رتبه بندی شناسایی بهتر و دقیق تر محدوده مورد مطالعه برای سنجش و بهینه سازی مسیر گردشگری می باشد.
برنامه ریزی توسعۀ میان افزا در منطقه 3 شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه میان افزا، بازتوسعه اراضی خالی، رهاشده یا استفاده نشده و همچنین اراضی که نسبت به کاربری های مجاور به صورت مطلوبی مورد استفاده قرار نگرفته اطلاق می شود. رشد و گسترش افقی شهرها موجب شده تا از اراضی درون بافت شهرها استفاده مطلوبی نشده و این اراضی خالی یا رها شده ویا به کاربری های غیر مرتبط تبدیل شود وسعت شهر ها افزایش یافته درحالیکه امکان توسعه در درون بافت شهری وجود دارد. هدف پژوهش شناسایی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه 3 شهری کرمان است. داده و روش : این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی میزان گسترش شهری از آنتروپی شانون و همچنین برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GIS Arc استفاده شده است. یافته ها : در این تحقیق کاربری اراضی منطقه 3 شهر کرمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته، اراضی که قابلیت کاربری شهری دارند شناسایی شده، در منطقه 3 شهر کرمان بیش از 5 درصد اراضی به کاربری های غیر مرتبط اختصاص داده شده و یا به اراضی خالی رها شده اند که درصورت توسعه میان افزا از این ظرفیت خالی می توان برای توسعه شهری استفاده نمود. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون نشان دهنده این امر است که طی سال های اخیر گسترش فیزیکی شهر کرمان به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است، ظرفیت های موجود اراضی بایر بلااستفاده (میان فضاها) و کاربری های ناسازگار (کارگاهی، متروکه و نظامی) که در درون نواحی چهارگانه منطقه سه وجود دارد به عنوان اولویت های توسعه میان افزا جهت توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.
ارزیابی وضعیت شهرگرایی در روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: روستاهای پیرامون شهر داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در سال های اخیر، جوامع روستایی با رشدی روزافزون در عرصه های مختلف زندگی، متأثر از فرآیندهای شهرگرایی بوده اند. بی تردید واقع شدن روستاها در پیرامون نقاط شهری، بر شدت روندهای شهرگرایی آن ها اثرگذار خواهد بود. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت شهرگرایی در روستاهای پیرامون شهر داراب می باشد.روش: این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله و از روش پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با شهرگرایی در روستاهای پیراشهری استفاده شده است. در این راستا، با توجه به تعداد 3719 خانوار ساکن در روستاهای موردمطالعه و استفاده از فرمول کوکران و تصحیح، تعداد 318 خانوار به عنوان حجم نمونه محاسبه گردید. انتخاب خانوارهای نمونه به منظور تکمیل پرسشنامه های تحقیق با روش تصادفی ساده صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، استنباطی و مدل Vikor و با کمک نرم افزارهای Excel، SPSS و ArcGIS انجام گردیده است.یافته ها: یافته ها پژوهش مؤید آن است که با اطمینان 99 درصد، در روستاهای مورد بررسی اختلاف معناداری بین سطح متغیرهای شهرگرایی وجود دارد و مؤلفه مربوط به وضعیت ساخت و سازها دارای بالاترین سطح از شهرگرایی می باشد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس مؤید آن است که در سطح خطای 1 درصد، تفاوت معناداری در بین هریک از روستاهای مورد مطالعه وجود دارد. به طوری که بر مبنای نتایج رتبه بندی مدل مورداستفاده، روستای تنگه کتویه در بالاترین و روستای اکبرآباد در پایین ترین سطح از وضعیت شهرگرایی ارزیابی شده اند.نتایج: بنابراین شهرگرایی در بین روستاهای مورد مطالعه متفاوت بوده و میزان آن در هر روستا با دو متغیر فاصله تا شهر و جمعیت هر روستا، دارای همبستگی معناداری می باشد.
تحلیل قیاسی نقش مؤلفه های کالبدی مساجد در شکل گیری هویت محلات (مقایسه سه مسجد در محلات تاریخی، میانی و نوساز شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
251 - 270
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران هویت یا احساس بی هویتی به عنوان یکی از بحران های زندگی انسان امروز در بسیارى از قلمروهاى آن و غالب جوامع مشاهده می شود. درواقع، لزوم توجه به هویت در سطح سکونت گاههای انسانی را می توان در نابسامانی های هویتی امروز یافت که تهدیدی برای بقا و پایداری محیط مصنوع است زیرا که این نابسامانی ها می تواند تمام ارزش های جامعه را از بین ببرد و محیط پیرامون را فاقد هویت و تصویر ذهنی آن کند و پیامدهایی ناخواسته را بر پیکره حیاتی شهر وارد آورد. ازاین رو، امروزه هویت بخشی محلات و سکونت گاههای انسانی به عنوان مقدمه موضوع تقسیمات کالبدی شهر و چگونگی ابعاد و سلسله مراتب آن، به ضرورتی عمده در مباحث برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه نقش مؤلفه های کالبدی مساجد بر هویت مندی کالبدی محلات و درنهایت، دست یابی به راهبردهای مناسب کالبدی-فضایی هویت بخش در محلات، متناسب با بافت تاریخی، میانی و نوساز آن ها و با تأکید بر نقش مسجد محله است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از نوع پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده های نظری و از ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده های پیمایشی و از نرم افزار SPSS<em> جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری خانوارهای ساکن در شهر شیراز است که با استفاده از فرمول کوکران و با اشتباه مجاز 5 درصد تعداد نمونه 376 نفر برآورد شده است. برای ارائه راهکارها از متخصصان و کارشناسان پرسشگری صورت گرفته است و با بهره گیری از روش SWOT و هم چنین، کمی سازی آن توسط روش AHP، راهکارهای مناسب کالبدی-فضایی ارائه شد. نتیجه گیری: درنهایت، بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش برای تقویت هویت کالبدی محلات با استفاده از مؤلفه های کالبدی مساجد، در بافت درونی راهبرد رقابتی، در بافت میانی راهبرد محافظه کارانه و در بافت بیرونی راهبرد تهاجمی مورد نیاز است.
Principles and purposes of expropriation and restriction of ownership of urban lands by the government(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۱۰-۲۹۹
حوزههای تخصصی:
Clarification of the legal and religious status of property ownership rights and paving the way for elimination of defects and completing existing rules and therefore, expanding economic security as well as determining and explaining the limits of expropriation by religious legitimate government and religious statement of permission of such an action from the Islamic State and clearing objectives which cause political system ignore ownership of individuals and expropriation of them are among thing which are required to be reviewed in the Iranian legal system because article 1 of the urban land law approved in 1987 states that: “this law was passed in order to regulate and formulate issues related to land and increased supply and reforming and stabilizing its price as one of the major factors of production and public and social welfare and creating more accurate and wider backgrounds to maintain and exploit the lands as well as allowing for the implementation of Article 31 and meeting the goals set forth in Articles 43, 45 and 47 of constitution of the Islamic Republic of Iran to provide housing and public facilities”. Nevertheless, the author of this article is trying to answer this question that what are legal basis and purposes of expropriation and limiting urban lands ownership? To answer this crucial question; we will initially explain the concept of expropriation and then, we will review principles and legal reasons for permission for this action by the government and then, we will explain the purposes of expropriation and limiting land ownership. Legal Principles of expropriation and limitation of ownership of urban lands by the government are cases such as special powers of the supreme Leader, private owners being bound to observe the legal criteria, preventing injurious to others in the exercise of the ownership right and the necessity of observing Islamic standards in financial and economic affairs. Objectives of expropriation and Limitation of Urban lands ownership by the government are items such as Public service, avoiding loss of others and issuing fines and penalties (financial punishment).