فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
70 - 79
حوزههای تخصصی:
در نقشه برداری زمینی برای تهیه کاداستر مناطق شهری، با دستگاه گیرنده متحرک، قطعات املاک طبق قانون جامع حد نگار، تعیین مختصات می شود. سپس، نقشه کاداستر تهیه شده و بعد از تثبیت، سند صادر می شود. تهیه این نقشه ها به دلیل مشکلاتی مانند اختلاف های ملکی، مسائل قومی و فرهنگی، مناطق صعب العبور و خطرناک که مراجعه مستقیم به محل ملک وجود ندارد، مشکلات فراوانی دارد. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف مقایسه روش فتوگرامتری پهپادی با نقشه برداری زمینی انجام شد. تصویربرداری توسط پهپاد Phantom4 از بافت مسکونی به مساحت 12 هزار مترمربع با ارتفاع پرواز 80 متر با پوشش طولی و عرضی 80 درصد انجام شد، طراحی و تعیین مختصات نقاط کنترل شامل 12نقطه توسط گیرنده متحرک GNSS/RTK با استفاده از شبکه شمیم صورت گرفت. مثلث بندی و محاسبات فتوگرامتری در محیط نرم افزار Agisoft، عملیات تبدیل و تعیین مختصات گوشه ها در Leica و ویرایش های بعدی در Bentley انجام شد. طول های املاک به روش فتوگرامتری پهپاد با طول های سندی استخراج شده از بانک جامع کاداستر با استفاده از آزمون T بررسی و اختلاف معناداری نداشتند. همچنین از نظر دقت، زمان و هزینه با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد روش پهپاد فتوگرامتری با توجه به میزان خطا برای نقاط کنترل (RMSE: X=3.51,Y=4.94, Z=0.60cm) و نقاط چک (RMSE: X=3.87 ,Y=5.75 Z=2.38cm) دقت لازم برای تهیه نقشه 1:500 را دارد. همچنین، هزینه فتوگرامتری پهپاد 25 درصد هزینه برداشت زمینی و زمان صرف شده در فتوگرامتری پهپاد 31 درصد زمان برداشت زمینی بود. براساس نتایج روش فتوگرامتری پهپاد در خصوص هزینه و زمان هم نسبت به روش زمینی به صرفه بود.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مرزی کردستان با تأکید بر شاخص های توسعه شهری با استفاده از تلفیق تکنیک های AHP و TOPSIS
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان است.در این پژوهش جهت تعیین درجه اهمیت شاخص ها از روش دلفی استفاده گردید، به طوری که پرسشنامه هایی بین 35 نفر از متخصصان رشته های مختلف مرتبط با موضوع پژوهش توزیع گردید و داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و در نرم افزار Expert Choice مورد مقایسه زوجی قرار گرفتند. برای تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان ها هم از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS بهره گرفته شد و درنهایت جهت نمایش فضایی نتایج از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده گردید.نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان سنندج (با امتیاز 989.)در رتبه اول قرار دارد.به ترتیب شهرستان سقز(با امتیاز 165.)در رتبه دوم، شهرستان بانه(با امتیاز 1307.)در رتبه سوم، شهرستان مریوان(با امتیاز 1302.)در رتبه چهارم،شهرستان قروه(با امتیاز 114.)در رتبه پنجم،شهرستان بیجار(با امتیاز 088.)در رتبه ششم، شهرستان کامیاران(با امتیاز 051.)در رتبه هفتم، شهرستان دیواندره(با امتیاز 016.)در رتبه هشتم،شهرستان دهگلان(با امتیاز 011.)در رتبه نهم و درنهایت شهرستان سروآباد(با امتیاز 006.)در رتبه دهم قرار دارد.
طراحی مدل برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
6 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دنیای امروز، برندسازی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت بازاریابی و صادرات محصولات و خدمات است. بازار عرصه رقابت محصول نیست، بلکه عرصه ای برای تقابل برندهای تجاری است [1]. در این بین، برندهایی وجود دارند که هویت یک شهر را نشان می دهند [2]. طی صد سال گذشته، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را به خود جذب کرده اند. سازمان ملل تخمین می زند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با سرعتی حدود 55 میلیون نفر در سال رشد می کنند [3]. از طرفی، برندسازی امروزه بیش از گذشته در صنعت خدمات مورد توجه قرار گرفته است [4]. برندسازی شهری، مفهومی جدید است و به عنوان فرایندی معرفی می شود که طی آن، ویژگی های فیزیکی منحصربه فرد شهر تعریف می شود و جوهر مکان را در بر می گیرد [5]. یکی از رویکردهای جدید در توسعه پایدار شهرها، برندسازی آن ها است. برندسازی شهر به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار سیاست عمومی محبوب برای دولت ها است، چرا که با تصویر شهر و همچنین دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری در ارتباط است [6]. برندسازی شهری به یکی از سیاست های اولیه برای دستیابی به پایداری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. به این ترتیب، می توان از استراتژی های بسیاری برای ایجاد برندسازی شهری و مکان استفاده کرد [7]. علاوه بر این، برندسازی شهری نه تنها به ارتقای تصویری مثبت از شهر محدود نمی شود، بلکه با گسترش بیشتر می تواند آن را به یک تجربه شهری تبدیل کند [5]. با توجه به اینکه توسعه سریع منجر به ایجاد استانداردهای جدید در تقاضای بازار شده و این روند تغییر و رشد تقاضا، به شدت محیط رقابتی و استراتژی ها، مدل ها و فرایندهای تجاری سنتی را تغییر داده است. فناوری های دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر نحوه تصور از شهر و ایجاد کسب وکارهای جدید در آن دارند [8]. دیجیتالی شدن تنها به پیشرفت های جدید در کارآفرینی خلاصه نمی شود، بلکه مدل های کسب وکار با یک تغییر بزرگ به سمت محیط های دیجیتال روبه رو هستند. علاوه بر کسب وکارهای جدید ایجادشده از فرصت های به وجود آمده به دلیل دیجیتالی سازی، شعبه ها و کسب وکارهای موجود، از کسب وکار آفلاین به کسب وکار آنلاین تغییر کرده و «کارآفرینی دیجیتال» را به عنوان شکل جدیدی از فعالیت های کارآفرینانه ایجاد می کنند [9]. بنابراین، نیاز به توسعه کسب وکار پایدارتر [11]، تقاضاهای رو به رشد برای کسب وکارهای خدماتی با کیفیت بالا [12 و 13] و افزایش رقابت در بازارها، به تقویت اشکال جدیدی از کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق در شهرها کمک کرده است [14]، توسعه سریع و اخیر فناوری [14]، باعث شده تا کارآفرینان با تمرکز بر فرصت های تجاری جدید در کارآفرینی دیجیتال نوآوری کرده [15] و با توسعه کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، اکنون به عنوان یک محرک کلیدی رشد اقتصادی در نظر گرفته شوند و کارآفرینان نوآور بیشتری را جذب کنند [13]. همان طور که مشاهده می شود، برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و احساس نیاز در بررسی و طراحی مدلی به منظور برنامه ریزی و توسعه در این راستا کاملاً مشهود است. با توجه به کلیه موارد مطرح شده، هدف از انجام این پژوهش، طراحی و ارائه مدل یادشده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر فلسفه دارای پارادایم تفسیری، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی است. پژوهش جاری با استفاده از استراتژی مطالعه موردی، شهر تهران را مورد بررسی قرار داده ، که در آن از رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان فعال در حوزه کسب وکارهای صنایع خلاق و کارآفرینان دیجیتال در این حوزه (اساتید و مدیران حوزه صنایع فرهنگی) و همچنین مدیران شهرداری تهران هستند. نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) تعداد 23 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری سه مرحله ای، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. ضریب پایایی نیز برابر با 0/823 به دست آمد. یافته ها در بخش اول یعنی مرحله کدگذاری باز- بخشی از تحلیل که به طور مشخص به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود. به بیان بهتر، در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. به این ترتیب، کدهای اولیه در این بخش استخراج می شوند. کدهای اولیه به دست آمده شامل 172 کد در این مرحله است. در این قسمت به ارائه نمونه ای از کدهای اختصاص یافته به همراه متن مصاحبه مربوطه ذکر شده است. طبق نتایج به دست آمده، در دو مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، تعداد 52 کد محوری در ده دسته فرعی (راهبردهای برندسازی، زیرساخت، رقابت پذیری، بازاریابی مکان، زیرساخت ها، عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی، اکوسیستم، دانش، خلاقیت و نوآوری و سه دسته اصلی (عوامل برندسازی شهری، عوامل کارآفرینی دیجیتال و عوامل صنایع خلاق) مرتب شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش جاری نشان داد در هر متغیر، زیرمجموعه ای از عوامل تأثیرگذار وجود دارد. توجه و به کارگیری این عوامل در برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ای، می تواند همچون سکوی پروازی برای آینده برندسازی شهر تهران و البته سایر شهرهای کشور باشد. بنابراین، با توجه شکاف یادشده طراحی مدلی برای برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، هدف انجام این پژوهش بیان شده است. برندسازی شهری که خود بر تحرکات سرمایه به شهر اشاره دارد، می تواند در بستر کارآفرینی دیجیتال تقویت شده و با خلاقیت و نوآوری موجود در صنایع خلاق به رشد و توسعه شهری منجر شود و سرمایه های مالی و انسانی بیشتری جذب کند. مقوله زیرساخت در عوامل برندسازی شهری به اهمیت نقش قوانین در ایجاد تصویر احساسی اشاره دارد. قوانین می توانند محدود کننده برخی تبلیغات باشند که از دیدگاه احساسی به تصویر ایجاد شده خدشه وارد کنند. از طرفی، وجود امکانات رفاهی و تفریحی پایه، خدمات و هتل های مناسب برای گردشگران، زیرساخت های شهری همچون حمل ونقل عمومی و ... بر تصویر شهر در ذهن گردشگران به شدت تأثیرگذار است. در مقوله راهبردهای برندسازی نیز تصویر شهری می تواند به تبلیغ دهان به دهان توسط گردشگرانی که به سیاحت در شهر مقصد پرداخته اند، بینجامد. از طرفی، با جذب برندهای مشهور و شناخته شده در صنایع مختلف و به خصوص صنایع خلاق، می توان برند شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید. این برندها خود زمینه تبلیغات گسترده برای شهر را فراهم می کنند و هزینه آن را به دوش می گیرند. با حضور این برندها در هر شهری ناخودآگاه تقویت برند شهر روی خواهد داد. در عوامل کارآفرینی دیجیتال در دسته زیرساخت ها، به اهمیت خدمات دیجیتال پایه که بنیان شهری مدرن را تشکیل می دهد و همچنین، نقش مراکز فرهنگی و وابستگی ها بیان شده اند. مراکز فرهنگی زیرساخت فرهنگی را ایجاد می کنند که در نتیجه آن، شهروندان مطالبه گر و مدیران با مسئولیت به تقویت برند شهر می پردازند. از طرفی، توجه به عوامل درون سازمانی در کارآفرینی دیجیتال، می تواند جذب سرمایه های خارج از شهرها را به سمت شهر مقصد به همراه داشته باشد. این مهم نه تنها در مورد سرمایه های مادی، بلکه در سرمایه های دانشی و منابع انسانی نیز صادق است. همچنین، عوامل برون سازمانی می توانند از طریق صنایع پشتیبان کارآفرینانه، از بخش کارآفرینی دیجیتال به توسعه برند شهری کمک کنند. در این مقوله، اقتصاد پویا، تنوع کسب وکارها و حضور کسب وکارهای بین المللی همگی نشانه های توجه به کسب وکار و کارآفرینی به خصوص در بخش دیجیتال و تأثیری که این کسب وکارها می توانند بر توسعه برند شهر داشته باشد، اشاره دارند. عامل خلاقیت و نوآوری در عوامل صنایع خلاق به ایده های متنوعی اشاره می کند که در صورت سرمایه گذاری در آن ها، می تواند در راستای تبدیل شهر تهران به یکی از موفق ترین ابر شهرهای دنیا مؤثر واقع شود. یکی از این عوامل سیلیکون ولی ایرانی است. وجود سیلیکون ولی ایرانی می تواند شرایط توسعه بیشتر این شهر را فراهم آورد.
تحلیل شبکه ای جریان های فضایی شهر خاش و روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
171 - 184
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته شاهد تغییر نگاه برنامه ریزان و جغرافی دانان از نگاه مبتنی بر مکان و صفت مبناء، به طرف رویکرد شبکه محور و تعامل مبناء هستیم. همین تغییر نگاه موجب توجه به جریان ها و پیوندهای شکل گرفته بین نقاط و گره ها شده است. هدف پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد شبکه، بررسی جریان های شکل گرفته بین شهر خاش و روستاهای پیرامون آن بوده است. با توجه به رویکرد شبکه ای، واحد تحلیل در پژوهش، رابطه و جریان است. به منظور تحقق اعتبارسنجی پژوهش از ابزار پرسشنامه، مشاهده و اطلاعات ثانویه (سرشماری نفوس و مسکن) استفاده شده است. داده ها در قالب تحلیل شبکه و ازطریق نرم افزار UCINETمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش، روستاهای بخش مرکزی شهرستان خاش هستند. برای تعیین حجم نمونه به علت وسعت ناحیه مورد مطالعه و حجم بالای جامعه آماری، روش نمونه گیری طبقه بندی احتمالی، مورد استفاده قرار گرفته است. این نمونه گیری بر مبنای دو معیار فاصله از شهر خاش و جمعیت روستاها صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهر خاش در سطح ناحیه به دلیل دارا بودن سطح بالای خدمات، بازار و فرصت های شغلی، در جایگاه نخست جذب جریان های درون ناحیه و شهر زاهدان نیز در تمامی جریان های با وجود قرارداشتن در خارج از ناحیه در جایگاه دوم جریان های ورودی قرار دارد. پس از آن روستاهای بزرگ ناحیه به دلیل دارا بودن و استقراربخشی از خدمات در آن ها موجب جذب قابل توجهی از جریان ها به خود شده اند. الگوی جریان های فضایی حاکم بر ناحیه از بسیاری جهات با نظریه قطب رشد یکی است و دارای الگوی شبکه ای نیست؛ چراکه در حال حاضر جریان های دوسویه، مکمل و هم افزاء شکل نگرفته است.
تحلیل نقش جنسیت در الگوی رفت و آمد شهری مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 100
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها به دلایلی از جمله ساختار مکانی، روابط و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فضایی به سرعت در حال تغییر و تحول اند. این موضوع بیانگر توجه اساسی به نگرش های جدید در مدیریت شهری است. از سویی فضاهای شهری به عنوان تجلیگاه کالبدی شهر باید بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازند و از دگر سو شرایطی را ایجاد کنند تا همه استفاده کنندگان و شهروندان (اعم از مرد و زن) به گونه ای عادلانه از فضا بهره جویند. در همین راستا هدف پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار یا الگوی سفر زنان در سطح شهر زنجان است. روش مطالعه توصیفی_تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی است. جامعه آماری تحقیق زنان 50- 15 ساله شهر و حجم نمونه 383 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی اطلاعات برداشت شده است. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال_والیس، تحلیل واریانس صورت گرفته است. به منظور آزمون پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه نشان دهنده وجود رابطه معنی داری بین مالکیت خودرو، اشتغال، ساختار خانوار و رفتار سفر است. نتایج نشان می دهد، ضریب بالای مالکیت اتومبیل شخصی سبب تحرک بیشتر زنان شاغل در سطح شهر شده است. در این میان زنان دارای فرزند بیش از مردان در طول روز رانندگی می کنند و به منظور انجام امور روزانه وابستگی بیشتری به اتومبیل شخصی دارند؛ چرا که حمل ونقل عمومی نتوانسته پاسخگوی نیازهای جابه جایی و دسترسی سریع زنان در جامعه شهری باشد.
نقش گرافیک شهری در گسترش فرهنگ رضوی با رویکرد نوستالژی و آیکون پدیده (نمونه موردی اِلمان های رضوی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اِلمان های شهری به عنوان بخشی از گرافیک شهری مجموعه ای از نشانه های شمایلی را به تنهایی یا در ترکیب با نشانه های نوشتاری سازمان دهی شده به شیوه تایپوگرافی دربر می گیرد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نقش گرافیک شهری در گسترش فرهنگ رضوی چیست و تأثیر المان های رضوی در انتقال معنا را با رویکرد نوستالژی و آیکون پدیده، چگونه می توان تحلیل کرد. هدف تحقیق شناسایی نقش گرافیک شهری در توسعه فرهنگ رضوی در محیط شهری با تأکید بر تحلیل المان های رضوی است. فرضیه تحقیق امکان انتقال مفاهیم ارزشی ارتباط با امام هشتم (ع) و ایجاد حس همبستگی و دل بستگی مذهبی در فضای شهری با کاربرد المان رضوی به عنوان بخشی از گرافیک شهری است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. تجزیه تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس نتایج تحقیق المان های رضوی با نشانه های تصویری و نوشتاری همراه اند. این نشانه ها انتقال پیام اعتقاد به امام هشتم (ع) را به شکل معنای صریح و معانی ضمنی بر عهده دارند. نوستالژی یکی از تمهیدهای مورداستفاده طراحان برای ایجاد ارتباط حسی با مخاطب شیعه است. نوستالژی زمینه اتصال ذهن مخاطب با مکان و زمانی فراتر از مکان شهری المان را فراهم می کند. مکان ایده آل مقصد، حرم رضوی و ارتباط با امام هشتم است. حجم های رضوی آیکون هایی هستند که از حالت مکانیکی و یخ زده خارج شده و ظهور آیکون پدیده را نشان می دهند. آیکون پدیده مفهوم اتصال معنوی با امام هشتم (ع) است.
رفتارهای دوستدار محیط زیست شهری در فضاهای عمومی فرهنگی- ورزشی در استان های کشور
حوزههای تخصصی:
محیط زیست بشری از قرن بیستم بدین سو در معرض بی سابقه ترین آسیب ها به دلیل سرعت توسعه صنعتی در سراسر جهان بوده است. هدف از پژوهش حاضر، تحقق رفتارهای دوستدار محیط زیست شهری در ورزش از نظر مدیران و برگزارکنندگان رویدادهای ورزشی است. .محقق در این تحقیق به دنبال طراحی الگویی برای برگزاری رویدادهای ورزشی دوستدار محیط زیست در ایران است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 4بخشی مشتمل بر 40 سؤال استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی با نظرخواهی از اساتید مرتبط مورد تأیید قرار گرفت و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 83/0 گزارش شد. نمونه آماری تحقیق را مدیران و برگزارکنندگان رویدادهای ورزشی در ده استان (تهران، البرز، اصفهان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خوزستان، خراسان رضوی، کردستان، لرستان وکرمانشاه)تشکیل می دادند. پس از توزیع پرسشنامه ها درنهایت 254 پرسشنامه عودت گردید. تحلیل داده های پژوهش بااستفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS-19 انجام گرفت. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و جهت آزمودن روابط غیرمستقیم (واسطه ای) نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که سه عامل آگاهی زیست محیطی، ادراک اثرات زیست محیطی و قصد حمایت از رویدادهای ورزشی سبز بر رفتار واقعی دوستدار محیط زیست اثرگذار هستند. نتایج همچنین نشان داد که متغیر قصد حمایت از رویدادهای ورزشی سبز بعنوان متغیر میانجی ایفای نقش می کند و میزانی از تأثیر آگاهی و ادراک زیست محیطی بر رفتار واقعی دوستدار محیط زیست ناشی از قصد حمایت از رویدادهای ورزشی سبز است. براساس مدل پیشنهادی پژوهش، رفتارهای دوستدار محیط زیست برگزارکنندگان و مدیران رویدادهای ورزشی و قصد حمایت آنان از رویدادهای ورزشی سبز تاحد زیادی تحت تأثیر آگاهی و ادراک آنها از مسائل زیست محیطی است. به نظر می رسد که درک عوامل اساسی اثرگذار بر رفتارهای واقعی و حمایتگرانه افراد از ورزش سبز برای ارتقای رفتار زیست محیطی ضروری است.
بررسی راهکارهای طراحی شهری جهت خلق فضای شهری کودک مدار (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
شهر دوستدار کودک، شهری است که در آن خواسته های کودک در اولویت قرار می گیرد. وضع اجتماعی، فرهنگی و معماری شهر همسو با نیازهای آنان است و حقوق کودکان در سیاست ها، قوانین، برنامه ها و بودجه منعکس می شود. رویکرد CFC (شهر دوستدار کودک) این شهر را به سمتی سوق می دهد که در آن، کودکان نقش مؤثری در مورد شهر خوددارند و نظر آنان در تصمیمات شهری ابراز شود و خانواده و اجتماع نیز موظف اند کودکان را مسائل و تصمیم گیری ها دخیل کنند. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های ترکیبی نیمه باز و بسته به روشی کیفی سعی در استخراج اولویت ها و ترجیحات کودکان در فضای شهری را دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان: استفاده از هندسه پیچیده و نامنظم؛ استفاده از مبلمان مناسب کودکان ازنظر اندازه – رنگ – طرح؛ ایجاد شرایط مناسب برای استفاده کودکان از پوشش گیاهی؛ کف سازی مناسب تمامی فصول و رنگارنگ؛ کنترل سرعت سواره در ورودی محلات و معابر؛ ایجاد فضاهای بازی و تجمع متمرکز و غیرخطی و قابل نظارت برای کودکان؛ حفظ مقیاس انسانی و پرهیز از بلندمرتبه سازی را به عنوان مهم ترین ویژگی های محیط مطلوب می دانند.
ارزیابی ارتباط فضایی در عناصر گردشگری کلان شهر تهران مطالعه موردی: مناطق 1 و 12(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
133 - 150
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل ارتباط فضایی میان عناصر گردشگری یکی از مهم ترین و ضروری ترین عواملی است که ارتباط تنگاتنگی با نوع تأثیرگذاری و تأثیرپذیری گردشگران از محیط شهری دارد. هدف از این پژوهش تحلیل ارتباط فضایی در عناصر گردشگری مناطق یک و دوازده کلان شهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و در تحلیل تجربی از ابزارهای میدانی پرسشنامه و همچنین داده های ثانویه استفاده گردید. بدین سان در ابتدا شاخص ها و نماگرها تنظیم گردید و با توجه به نظر نخبگان شاخص ها و نماگرهایی که بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند برای تنظیم پرسشنامه انتخاب شدند. در این پژوهش از آزمونT تک نمونه ای در محیط SPSS برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها و همچنین از مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی و تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای در محیط GIS برای تجزیه و تحلیل داده های ثانویه و برای بدست آوردن الگوی توزیع و پراکنش فضایی عناصر گردشگری در مناطق استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که الگوی فضایی عناصر گردشگری در مناطق یک و دوازده کلانشهر تهران از نوع خوشه ای است و همچنین نتایج حاصل از آزمونT تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های مورد نظر میانگینی کمتر از مقدار T Value را که عدد 3 می باشد را بدست آورده اند و همچنین سطح معناداری برابر است با 000/0، که نشان دهنده ی وجود ارتباط ضعیف میان عناصر گردشگری در نظر گرفته شده در هر دو منطقه و تایید فرضیه تحقیق می باشد.
تعیین پهنه های مناسب مکان گزینی دوربین های CCTVs در راستای تحقق شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
607 - 628
حوزههای تخصصی:
دوربین های نظارت تصویری یکی از سیستم های هوشمند در سطح شهرها و بخش کلیدی سامانه های مدیریت شهری به شمار می روند که توانایی ایجاد اطلاعات تصویری و استخراج اطلاعات مورد نیاز از تصاویر را به منظور تصمیم گیری آگاهانه فراهم می کنند. با توجه به اهمیت زیاد سامانه نظارت تصویری و دوربین های مداربسته در تحقق شهر هوشمند، مقوله مکان یابی سامانه های هوشمند به دلیل تأثیر مستقیم آن در بازدهی و کارایی سامانه، اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی دوربین های نظارت تصویری در سطح شهر زنجان است. به منظور شناسایی پهنه های مناسب مکان گزینی، دوربین های مداربسته شهری از چهار معیار اصلی شامل کاربری، کالبدی، جمعیتی و طبیعی و 25 زیرمعیار انتخاب شده اند. از روش مقایسه زوجی مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به منظور تعیین ضریب اهمیت معیارها و از روش فازی برای استانداردسازی لایه ها استفاده شده است. درنهایت، لایه های استاندارد موزون، با استفاده از تابع Raster Calculator با یکدیگر تلفیق شده و نتیجه نهایی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری مدل فازی و تلفیق معیارها نشان می دهد پهنه های مرکزی و میانی، برای استقرار دوربین های مداربسته مناسب، و استفاده از دوربین های بیشتر در این پهنه ها ضروری است.
پیاده سازی الگوریتم معکوس سلسله مراتب تصمیم گیری جهت آسیب پذیری محل استقرار ساختمان های حیاتی حساس و مهم شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
211-230
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در زندگی و ساخت و سازهای خود با تهدید مواجه بوده و در طول تاریخ، انواع حوادث را تجربه کرده است. عصر حاضر عصر آسیب پذیری شهری است، زیرا همسو با پیچیده شدن حیات شهری، شهرها در ابعاد مختلف با مخاطرات طبیعی و بحران تکنولوژیک از یک سو و بحران-های اجتماعی-امنیتی از دیگر سو مواجه اند. نظام چندنقشی کلان شهر اهواز در کنار موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و بافت اجتماعی و فرهنگی این شهر همچنین همجواری نامناسب بسیاری از کاربری ها با یکدیگر میزان آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم را با توجه به اهمیت بسیار زیاد آن ها بشدت افزایش داده است. این پژوهش جزو تحقیقات کاربردی و ماهیت تحقیق توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی در شهر اهواز است. شاخص های منتخب در دو مرحله گردآوری شد. با توجه به ضریب متفاوت هر یک از شاخص های منتخب در آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم، از روش معکوس وزن بخشی چند معیاره (AHP) برای تعیین وزن بخشی به شاخص ها استفاده گردید. و با استفاده از نرم افزار ArcGIS10. 1 ابزار Spatial Analysis و از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی سنجش آسیب-پذیری تهیه شد. همچنین سوالاتی برای این پژوهش طراحی شد و در پایان به آن ها پاسخ داده شد به طوری که آسیب پذیرترین نقاط در بین کاربری های حیاتی، حساس و مهم نمایش داده شد نتایج حاکی از آن است که بخش عمده ای از شهر اهواز بخصوص منظقه یک این شهر از لحاظ شاخص های همجواری برای آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم دارای میزان آسیب پذیری بالایی هستند. در پایان نیز پیشنهادهایی ارائه شده است.
جایگاه فضاهای ورزشی در توسعه گردشگری شهرستان نهاوند مطالعه موردی: مجموعه ورزشی علیمرادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
145 - 156
حوزههای تخصصی:
جاذبه های انسان ساخت یکی از مهم ترین جاذبه هایی هستند که درنتیجه دخالت انسان در محیط شکل گرفته اند. این نوع جاذبه ها طیف وسیعی از چشم اندازهای جغرافیایی را به خود اختصاص می دهند که فضاهای ورزشی نمونه ای از آن ها هستند. مجموعه فرهنگی - ورزشی علیمرادیان با چشم اندازی زیبا، معماری مناسب و امکانات ورزشی مجهز برابر با استانداردهای جهانی، شرایط مطلوبی برای جذب گردشگر در شهرستان نهاوند فراهم آورده است. در این پژوهش ضمن معرفی پتانسیل های گردشگری شهرستان نهاوند، به معرفی مجموعه فرهنگی- ورزشی علیمرادیان و ارائه راهکارهایی برای توسعه گردشگری ورزشی، اشتغال زایی و ارتقاء سطح اقتصادی، در این شهرستان پرداخته شده است. روش کار تحقیق حاضر کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل 100 نفر از ورزشکاران، کارشناسان و گردشگران ورزشی بوده که با توجه به مشخص نبودن تعداد دقیق جامعه، از جدول حجم نمونه مورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. متغیرها به صورت کیفی و کمی تجزیه وتحلیل و از نرم افزار SPSS ویرایش 21 بهره گرفته شده، برای نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف و جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون T استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پتانسیل های ورزشی شهرستان به درستی شناسایی نشده اند و اینکه فضاهای ورزشی تأثیر فراوانی در ارتقاء گردشگری ورزشی داشته که در صورت توجه و داشتن برنامه، رونق گردشگری ورزشی در این شهرستان سبب اشتغال زایی و ارتقاء سطح اقتصادی جامعه خواهد شد.
سنجش و تحلیل شاخص های زیست پذیری شهر مشهد از دیدگاه زائران و گردشگران (نمونه موردی: منطقه ثامن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو، شناسایی و سنجش شاخص های زیست پذیری منطقه ثامن به عنوان قلب مذهبی و اقتصادی شهر مشهد از دیدگاه گردشگران ساکن در این منطقه می باشد. لذا در این مطالعه به شناسایی و تحلیل شاخص های زیست پذیری این منطقه پرداخته شد. جامعه آماری شامل دو گروه می باشد: الف) خبرگان شهرداری منطقه ثامن مشهد اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی (25 N= ) جهت شناسایی شاخص های زیست پذیری و ب) گردشگران و زائران جهت بررسی عوامل مؤثر بر زیست پذیری منطقه که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 291 بصورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک دلفی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص های نهایی مؤثر بر زیست پذیری منطقه مشتمل بر 27 شاخص می باشد که در 4 گروه: اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی دسته بندی شد. همچنین، شاخص های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب از بیشترین و کمترین تأثیر بر زیست پذیری منطقه برخوردار می باشند. علاوه براین، در میان زیرشاخص های اجتماعی، امنیت عمومی (89/0)، در میان زیرشاخص های فرهنگی، کیفیت خدمات زیارتی (84/0)، در میان زیرشاخص های اقتصادی، محل اقامت مناسب (87/0) و در میان زیرشاخص های زیست محیطی، وضعیت ترافیک (98/0) از بیشترین تأثیر بر زیست پذیری منطقه برخوردار می باشند. در نهایت راهکارهایی که در ادامه به ان اشاره خواهد شد و در جهت بهبود وضعیت زیست پذیری منطقه و افزایش تعداد روزهای اقامت زائر و گردشگر ارائه شده است.
عوامل موثّر بر وفاداری به مقصد گردشگری با نقش میانجی رضایت گردشگران(مورد مطالعه: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
وفاداری به مقصد گردشگری یکی از چالشهای کلیدی بازاریابی گردشگری است. درواقع رضایتمندی گردشگر که یکی از شروط لازم برای موفقیت صنعت گردشگری است؛ در صورتی منافع بلندمدت ایجاد میکند که زمینه ساز وفاداری گردشگران باشد. وفاداری گردشگر به یک مقصد بطور خلاصه عبارت است از قصد گردشگر به بازدید مجدد از مقصد و همچنین توصیه به دیگران جهت سفر به مقصد. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری با اتکا به تئوری برند و با نقش میانجی رضایت گردشگران انجام شده است. به این منظور، 300 پرسشنامه بطور تصادفی بین گردشگران در شهر کاشان توزیع و 274 پرسشنامه بازگشت داده شد. داده ها با استفاده از سازوکارهای آمار توصیفی و استنباطی و با بکارگیری نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تصویر مقصد گردشگری بر شخصیت مقصد، رضایتمندی گردشگران و وفاداری آنها به مقصد، تاثیر مثبت و معناداری دارد. این امر بیانگر ضرورت توجه متولیان مدیریت مقصد گردشگری به تقویت تصویر مقصد می باشد. از سوی دیگر، برخلاف تحقیقات پیشین، نتایج تحقیق حاضر نشان داد ارتباط میان شخصیت مقصد و رضایت گردشگران در سطح جامعه مورد بررسی معنادار نمیباشد. با این وجود، گردشگران ویژگی های شخصیتی برای مقصد در نظر دارند و شخصیت مقصد به میزان قابل ملاحظه ای تحت تاثیر تصویر مقصد است.
تدوین وسنجش سنجه های ارزیابی کیفیت محیط از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
125 - 154
حوزههای تخصصی:
جامعه امروز از افراد گوناگون با سنین، جنسیت ها، نژادها و پیشینه های قومی، توانایی های جسمی و باورهای گوناگون و متنوع تشکیل شده است. بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری بسوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییرمسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخورد می کند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و در نتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را درنظر نمی گیرد. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا و پاسخگویی به نیازهای گروه های اجتماعی متنوع است. برای دستیابی به این هدف، سنجه هایی تدوین و در شهر رشت اندازه گیری شدند. برای گردآوری داده ها از مستندات، بررسی میدانی و مصاحبه استفاده شده است. از یک مدل ریاضی ساده برای ارزیابی کیفیت محیط شهر استفاده و نتیجه آزمون این مدل به صورت عددی ارائه شد که نشان دهنده کیفیت محیط بر اساس آمار و اطلاعات موجود است. اندازه گیری سنجه ها و ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت نشان می دهد این شهر با کسب به ترتیب 27، 33، 31 و 42 درصد امتیاز مطلوبیت، کیفیت پایینی در پاسخگویی به نیازهای زنان، توانخواهان و سالمندان و کیفیت متوسطی درباره کودکان دارد. در بسیاری از زمینه های بنیادی از جمله امکانات و خدمات عمومی، حمل و نقل عمومی، فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی و اشتغال تا نزدیک شدن به استانداردها فاصله زیادی دارد و لزوم گذار از رویکرد یکسان نگر فعلی به رویکرد برنامه ریزی شهری تنوع گرا برای گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای سیاستگذاری و برنامه ریزی شهری وجوددارد.
سنجش عوامل مؤثر بر پایداری اقتصادی شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شهرها و مناطق مرزی مبادلات اقتصادی از مهم ترین روش های ایجاد تحول در کارکرد، کالبد، اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت پایدار است. بنا به تعریف، پایداری اقتصادی عبارت است از ایجاد درآمد و ثبات آن برای افراد جامعه بدون کاهش و زوال سرمایه ها و ذخایر این پژوهش به منظور سنجش میزان پایداری اقتصادی شهر مرزی سردشت و مؤلفه های مؤثر بر آن انجام شده است. باهدف کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده فرمول تعیین حجم کوکران حجم نمونه 383 نفر به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل نتایج پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری (تی تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شهر سردشت از پایداری اقتصادی ضعیفی برخوردار است به طوری که میزان پایداری این شهر 8/2 ارزیابی شده که از میزان میانه نظری پایین تر به دست آمد، نتایج آزمون همبستگی نشان از همبستگی قوی بین متغیرهای مقیاس و کارآفرینی با 894/0 در سطح معنی داری 05/0 بوده است، نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان از تأثیر زیاد مؤلفه کارآفرینی بر پایداری اقتصادی در شهر سردشت داشته است.
فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضاهای باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز نقش حیاتی در افزایش کیفیت هر محیط و فضایی دارند. بهبود وضعیت کیفیت زیستی بشراز طریق افزایش سرزندگی در فضا صورت می گیرد. بنابراین می توان سرزندگی را جزئی جدایی ناپذیر از یک فضای مطلوب دانست که درصدد انتقال حس نشاط به مخاطبان است. ازاین رو مقاله حاضر در نظر دارد تا با واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو سرزندگی، به فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضای باز بپردازد. با توجه به این که سرزندگی در فضاها، فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند معانی و عوامل متفاوتی داشته باشد، در این مقاله سعی شده که جمع بندی نظری در حوزه عوامل با توجه به انواع مختلف فضاهای باز در تحلیل ها صورت گیرد. جامعه آماری 40 مقاله (20 مقاله داخلی و 20 مقاله خارجی) در بازه زمانی 1385-1397 است. گردآوری داده ها از مقالات براساس پروتکل پریسما بوده که با نظر متخصصان مورد انطباق قرار گرفته است. پس از مرور نظام مند مقالات، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش فرا تحلیل و نرم افزار CMA2 استفاده شد. همچنین پس از تحلیل استنباطی داده ها از طریق نمودار قیفی، روش رگرسیون خطی اگر، خطای انتشار و آزمون Q ناهمگونی، با استفاده از روش رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره، ابتدا میزان ارتباط بین یکایک متغیرهای مستقل و سپس کلیه متغیرهای مستقل در ابعاد مختلف با متغیر وابسته یعنی سرزندگی محیطی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، در مورد تأثیر متغیرهای مستقل بر سرزندگی، بین سرزندگی و متغیرهای مستقل رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد؛ همچنین در مطالعات صورت گرفته، متغیر ایمنی و امنیت بیشترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و در درجه دوم متغیر مشارکت و تعاملات اجتماعی مؤثرترین متغیر است. همچنین متغیر کالبد و فرم بنا کمترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و تأثیرات دیگر متغیرها تقریباً ثابت است.
به کارگیری روش نظریه مبنایی برساخت گرا در پژوهش های برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
چارچوب فرایند پژوهش برنامه ریزی برای به کارگیری روش نظریه مبنایی برساخت گرا، پیوستار عناصر هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و روش را چگونه تعریف می کند؟ این مقاله با هدف تمهید پایه منطقی برای کاربرد روش نظریه مبنایی برساخت گرا در مطالعات برنامه ریزی شهری و منطقه ای به نگارش درآمده است. نظریه مبنایی با قرار گرفتن در چارچوب رهیافت اِمیک در پژوهش های برنامه ریزی، آن را از نقطه نظر مشارکت کننده توصیف کرده و دیدگاهی از این که مشارکت کنندگان چگونه آن را به مثابه امری واقعی و معنادار درک و قبول می کنند، تولید می کند. با تشخیص اهمیت داستان ها و روایت های عاملان درگیر در فرایندهای برنامه ریزی، رمزگشایی از ارزش های زیرکار و ادراکات مشترک در کاربست های برنامه ریزی ممکن می شود. در این روش رویکرد پژوهشگر صراحتاً مبتنی بر این فرض است که هر گونه تفسیر نظری، یک تصویر تفسیری از جهان مورد مطالعه را پیشنهاد می دهد نه یک تصویر دقیق از آن. در همین راستا، کاربست این روش مطابق با فرایند پیشنهادی چارمز توصیف و تحلیل شده است. داده های تحلیل عناصر ذهنی پژوهش شوندگان به واسطه روش مصاحبه های عمیق نیمه_ساختار یافته فراهم شده و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری داده ها و پیاده سازی آنها ، مرحله تحلیل داده ها و طیف های سه گانه کدگذاری( کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و کدگذاری نظری) تشریح شده اند. افزون بر آن، فرایندهای انگاشت پردازی نظریه مبنایی برساخت گرا با به کار بردن یادداشت نگاری و اشباع نظری نیز مورد تأکید قرار گرفته اند. شناخت این رویکرد در میان سایر رویکردهای نظریه مبنایی و فرایند متواتر قابل کاربرد آن در پژوهش های برنامه ریزی به واسطه روش توصیفی_تحلیلی برخاسته از مطالعات گسترده نظری و تجربه عملی به کارگیری این فرایند با روش پیمایشی بوده است.این مهم در انتظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ردیابی درک برنامه ریزان از برآمدهای برنامه ریزی، محیط برنامه ریزی و بستر اجتماعی و نیز با توجه به ماهیت مکان مند نظریه برنامه ریزی، در عمل آوری نظریه برنامه ریزی محتوایی و میانی مرتبط با موقعیت خاص قابلیت کاربرد دارد.
تحلیلی بر نقش زیباشناسانه هندسه در شکل گیری فضای شهری چهارباغ عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
41 - 54
حوزههای تخصصی:
شکل هندسی محور چهارباغ اصفهان درطول تاریخ، تغییرات وتحولات بسیاری رابه خود دیده وهمواره ازفرازونشیب های تاریخی بهره جسته است،طراحی ساختار اولیه چهارباغ که به دوره صفوی بر می گردد. بر مبنای الگویی هندسی بوده و موضوع اصلی این مقاله راتشکیل می دهد. بنابراین در این بررسی چگونگی استفاده از روش های هندسی انتقال اندازه هاوجستجوی سنجه های (مدول) مبنایی برای تشخیص تناسب در محور چهارباغ مهم هستند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی، تحلیلی است به این صورت که ابتدا با توجه به متون، کتاب ها و نقشه های تاریخی، اشکال و تناسبات هندسی محور چهارباغ دردوره صفوی استخراج می گردد، سپس با استفاده از بار ارزشی زیباشناسانه نقش های هندسی چگونگی شکل گیری محور چهارباغ استنباط خواهد شد. نتایج تحلیل در این مقاله، بیانگر آن است که چهارباغ صفوی ازارتباطی همه جانبه، مادی و معنوی برخوردار بوده؛ که بواسطه تناسبی هندسی شکل های آن به تبعیت از یک بار معنایی بهم آمیخته، و این تناسب در ترکیب گری بین مولفه ها و در تناسبات کل و جزء ساختار ی هماهنگ و برقرار کرده، و این اوج کاربرد نقش هندسی را در کار زیبای معماری ایرانی نشان می دهد.
بررسی الگوریتم رقابت استعماری (ICA) و کاربرد آن در زمینه جمع آوری زباله های شهری به روش فروشنده دوره گرد (TSP) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
69 - 85
حوزههای تخصصی:
امروزه سرعت عمل شهرداری ها در زمینه ارائه خدمات شهری و در رأس آن ها جمع آوری زباله های شهری نقش بسیار مهمی درزمینه بهبود کارایی این ارگان و درنتیجه جلب رضایت شهروندان دارد. این در حالی است که باوجود مدرنیزه شدن ماشین آلات جمع آوری زباله ها، مسئله سرعت عمل ارائه خدمات با اینکه همواره تأثیر بسزایی درزمینه کاهش هزینه و بهبود کیفیت ارائه خدمات دارد، عمدتا مورد بی توجهی و غفلت مدیران شهری قرارگرفته است. شهر اردبیل نیز مستثنا از این قضیه نیست. این شهر دارای چهار منطقه و بالغ بر 100 محله مختلف هست که همواره شهرداری را درزمینه سرعت عمل در جمع آوری پسماندهای شهری و ارائه یک چشم اندازی زیبا از شهر با مشکل مواجه کرده است. هدف این مقاله افزودن فاکتور سرعت به فرایند فعالیت اکیپ های جمع آوری زباله از طریق پیشنهاد بهترین مسیر حرکت برای این ماشین آلات با استفاده از مدل الگوریتم رقابت استعماری است.، به این صورت که با برنامه نویسی مربوطه و تعریف موقعیت محلات 100 گانه برای مدل، اقدام به معرفی بهینه ترین مسیرهای حرکت به اکیپ های خدماتی شهرداری می نماییم، با این شرط که از هر محله فقط یک بار عبور کنند و بعد از طی همه محلات درنهایت به نقطه شروع حرکت بازگردند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و در صورت لزوم بررسی میدانی است. یافته های تحقیق نشان داد که الگوریتم مورداستفاده در تحقیق در صورت دریافت اطلاعات مناسب، ابزار کارآمدی به منظور افزایش سرعت عمل اکیپ های جمع آوری زباله های شهری است. همان طور که برای محلات 100 گانه واقع در مناطق 4 گانه شهر اردبیل با تکرار 200 و به ترتیب با ضریب اطمینان 99، 91،93 و 97 درصد و در بازه زمانی30، 22، 30 و 24 ثانیه به بهینه ترین جواب دست یافت. به عبارت دیگر گروه های خدماتی در بازه زمانی کمتر، بهترین مسیر برای حرکت و جمع آوری زباله ها را انتخاب کردند.