فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۳۸-۲۲۳
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های شهری نیازمند بررسی شرایط و الزامات برگرفته از معیارها و شاخص های موثر بر منشور و قوانین رسمی و ملی است و در مقایسه با ضوابط بین المللی، پیرو کمترین خطای معیار استاندارد است. در پروژه های شهری، همچون سایر پروژه ها، موفقیت پروژه و رضایتمندی کلیه عوامل آن را می توان مهم ترین امر در مدیریت پروژه دانست. بر طبق تحقیقات صورت گرفته چنین موفقیتی محصول عوامل مختلفی است؛ از مهمترین این عوامل، مستند سازی دلایل وجودی پروژه، اهداف، نقش ها و مسئولیت ها، وظایف و اختیارات ذینفعان پروژه در مرحله آغازین پروژه می باشد که حاصل آن سندی به نام منشور پروژه است. در این مقاله تحقیقی که با روش اکتشافی انجام شده است، ابتدا به معرفی منشور به عنوان ابزاری تحلیلی، تفهیمی و ارتباطی و نیز ابزاری برای تصمیم گیری پرداخته شده و با بررسی و تحقیق روی نمونه های مختلف منشورها در 42 پروژه مختلف جهانی، مراحل تدوین آن قدم به قدم طرح و معیارهای ضروری بدین منظور ارائه گردیده است. نتایج تحقیق، الگویی مناسب برای تهیه منشور پروژه شهری بدست می دهد. برای رسیدن به این الگو، با برداشت از اطلاعات شرکت های بزرگ و معتبر دنیا، موجه ترین عناوین مورد پذیرش ذینفعان استخراج و در یک طرح جامع خاص شامل: اطلاعات عمومی پروژه، الزامات حوزه های نه گانه مدیریت پروژه مورد نظر، مشارکت ها، حمایت ها و همچنین تصویب نامه ها گنجانده شده است.
ارزیابی اقلیم آسایش گردشگری شهر همدان در راستای گردشگری شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل TCI
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت صنعت گردشگری در توسعه و شکوفایی اقتصادی، سیاست گذاری های مناسبی در خصوص ارتقای آن در ایران صورت نپذیرفته و عمده تلاش ها در دهه های اخیر، معطوف به رهیافت های تشویقی و تبلیغاتی بوده اند. شهر همدان یکی از مهم ترین مراکز هنری و تاریخی ایران می باشد که در دوره های تاریخی گذشته به عنوان پایتخت مطرح بوده و از نظر سیاسی هم در دوره های مختلف تاریخ حائز اهمیت و توجه بوده است. این شهر زادگاه و مدفن مشاهیری است که هر یک به تنهایی جهت غنا بخشیدن و توسعه پایدار گردشگری شهری، می توانند تاثیرگذار باشند. در این پژوهش با استفاده از میانگین مقادیر هفت پیراسنجه اقلیمی ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی استان همدان و کاربرد GIS، نسبت به محاسبه و پردازش شاخص اقلیم آسایش گردشگری شهر همدان در سال 1390 اقدام گردید. نتایج بیان گر آن بود که شاخص اقلیم آسایش گردشگری شهر همدان در ماه های خرداد و شهریور دارای شرایط ایده آل و رتبه ای بالا برای ورود گردشگران می باشد.
برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری در منطقه خلیج فارس (مطالعه موردی: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر، نقش مهمی در توسعه پایدار محلی ایفا می کند. این صنعت از طریق ترکیب همزمان منابع داخلی و خارجی، منافع اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی زیادی را برای فضاهای جغرافیایی به همراه دارد. امروزه نهادهای متولی صنعت گردشگری در سراسر دنیا، به امور گردشگری در طبیعت و در ورای آن به لزوم حفظ محیط زیست بیش از هر زمان دیگر اذعان دارند. به طور کلی، هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی پتانسیل های طبیعی و فرهنگی و تاریخی منطقه قشم است و برای برنامه ریزی و توسعه آتی گردشگری آن راهکارهایی ارائه گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع، توصیفی ـ تحلیلی و پیمایشی بوده و از منابع کتابخانه ای ـ اسنادی استفاده شده است. همچنین، جهت ارائه بهتر مباحث از مدل SWOT استفاده گردیده است. این جزیره بزرگترین جزیره ایرانی خلیج فارس است که نزدیکترین آنان به ساحل نیز است. توسعه پایدار جزیره با توجه به ماهیت جزیره ای بودن آن از نظر اکولوژیکی و حضور اکوسیستم های خاصی چون جزایر مرجانی، جنگل های حرا و اراضی خاص و وسیع داخلی آن در کنار روند نابسامان توسعه گذشته مستلزم دقت خاصی است که باید حتما بر شناخت دقیق وضعیت موجود از همه نظر، برنامه ریزی و مدیریتی مستمر از نظر محیط زیست مبتنی باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه قابلیت جذب بالای گردشگری را دارا است که لازم است برای پیشبرد اهداف مورد نظر تمهیداتی در این زمینه صورت پذیرد.
مدلسازی توسعه شهری با استفاده از اتوماسیون سلولی و الگوریتم ژنتیک (منطقه مورد مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش فیزیکی روزافزون و بدون برنامه ریزی شهرها، باعث کاهش کیفیت زندگی جوامع شهری و غیرشهری شده است. درک فرایند رشد شهری در برنامه ریزی و مدیریت شهری به منظور رسیدن به شهری پایدار بسیار مهم است. از طرف دیگر مدلسازی الگوهای فضایی شهری می تواند دید مناسبی در مورد اینکه چگونه شهرها تحت شرایط مختلف اجتماعی و اقتصادی و محیطی توسعه می یابند، ایجاد کند. تاکنون تلاش های زیادی در زمینه مدلسازی توسعه شهری با استفاده از اتوماسیون سلولی صورت پذیرفته است اما برای ایجاد یک مدل قابل اطمینان و معتبر هنوز برخی مسائل بصورت حل نشده باقی مانده است. پیچیدگی در فرآیند توسعه شهری، تعداد متغیرهای زیاد و وجود قوانین مختلف باعث گردیده تا کالیبراسیون مدل اتوماسیون سلولی، یکی از مسائل چالش برانگیز در شبیه سازی گسترش شهری باشد. در این تحقیق تلاش بر این بوده که با تلفیق اتوماسیون سلولی و الگوریتم ژنتیک مدلی مناسب جهت مدلسازی فرایند رشد شهری ایجاد شده و کاربردی عملی از آن در پیش بینی فرایند توسعه شهری شیراز بین سال های 1990 و2000 نشان داده شود. پارامتر های موثر در این فرایند تعداد همسایگی شهری، شیب زمین، فاصله تا راه های اصلی و مناطق غیر قابل توسعه می باشند که به هر کدام سهمی از ژن های کروموزوم اختصاص داده شده و نتایج بهینه از آن ها استخراج گشته و در نهایت از دقت کلی و شاخص کاپا برای ارزیابی مدل استفاده شده است. بدین ترتیب دقت کلی بدست آمده برابر با 91837/0 است که نشان دهنده ی این است که 837/91 درصد سلول ها درست شبیه سازی شده اند و مقدار شاخص کاپای نهایی 68406/0 بوده که نشان دهنده ی این است که نتایج شبیه سازی 406/68 درصد بهتر از زمانی است که شبیه سازی بطور تصادفی صورت پذیرد.
مکانیابی فضای سبز شهری(پارک های درون شهری) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه 9 کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده شهرنشینی پدیده ای در حال پیشرفت است و تحلیل مکان مناسب و نحوه توزیع جغرافیایی فضای سبز شهری در توسعه و آینده شهر نقش به سزایی دارد. انتخاب مکان مناسب برای پارک ها و فضاهای سبز شهری، که در تداوم کیفیت زندگی مردم نقش دارند، یک فرایند پیچیده است که نه تنها نیازمند توانایی های تکنیکی فراوانی است، بلکه نیازهای فضایی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیطی و سیاسی را نیز می طلبد. چنین پیچیدگی هایی ناگزیر استفاده از ابزارهای متعدد تصمیم گیری، از قبیل سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و روش های آنالیز تصمیم گیری چند معیاره همچون استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، است. پژوهش حاضر به منظور تعیین مکان مناسب برای توسعه فضاهای سبز شهری انجام گرفته از نوع کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی است. محور و اساس کار در این پژوهش، بررسی محدوده مورد مطالعه بر اساس پنج معیار اصلی (جمعیتی، کالبدی، اقتصادی، طبیعی و آلودگی) و استفاده از نرم افزارGIS و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است. به این منظور ابتدا، داده های مکانی (نقشه) جمع آوری گردید و در ادامه به منظور الگوسازی هر کدام از معیار ها بر اساس ارزش و اهمیت آن در مکانیابی فضای سبز، وزن مناسبی برای هر معیار در نظر گرفته شد و نهایتاً از هم پوشانی لایه هم وزن الگوی بهینه برای توسعه فضای سبز تعیین گردید. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که فضای سبز منطقه 9 با توجه به معیارهای مکانیابی از پراکنش مناسبی برخوردار نبوده و از طرفی، فضاهای سبز موجود جوابگوی نیازهای جمعیتی در آینده نیست.
تحلیل جغرافیایی مسکن محلات شهری ایلام
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیکی محیط جهت تعیین مناطق مناسب کاربری ها در حوزه شهری یاسوج با مدل اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
61 - 72
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاک ها و معیارهای مشخص و از پیش طرح ریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیت های زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر مطرح می شود. این پژوهش با هدف کلان حفظ قابلیت های زیست محیطی، آزمون و ارزیابی قابلیت سنجی را در حوزه شهر یاسوج، به عنوان یکی از مراکز استانی با آهنگ فزآینده گسترش شهری دنبال نموده است. بنابراین تعیین توان اکولوژیک حوزه شهری یاسوج برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص نمودن امکانات، توانمندی ها و محدودیت های منابع سرزمینی ناحیه به عنوان بستر مناسب هر گونه برنامه ریزی ، هدف مشخص این پژوهش است. روش مطالعه در تحلیل قابلیت سنجی زمین محدوده پژوهش مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین مخدوم طراحی شد. از بین معیارها و گزینه های مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کاربست مدل حکایت از پتانسیل های وسیع محیطی و اکولوژیک در محدوده مورد مطالعه دارد که عوامل محدود کننده ای برای توسعه شهری به شمار می روند. 82 درصد از مجموع سطح محدوده را اراضی با قابلیت کشاورزی، مرتعداری و جنگل تشکیل می دهند. بنابراین حساسیت و آسیب پذیری محیط طبیعی در این حوزه در اولویت اول، توصیه را به سمت اتخاذ سیاست های محدوده کننده گسترش شهری، هم در محدوده شهر یاسوج و هم در حوزه اطراف آن، استفاده از توان گردشگری ناحیه و در اولویت دوم، سوق دادن گسترش شهری یاسوج به سمت شمال غربی و شهرک مادوان و مهریان است.
تحلیلی بر توسعه ی کالبدی تبریز و تخریب اراضی کشاورزی و فضاهای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیّت و توسعه و گسترش شهرنشینی، باعث تخریب اراضی زراعی و فضاهای سبز در داخل شهرها و حواشی آنها شده است. این عامل، شهرنشین ها را به تدریج از طبیعت دور کرده و تراکم بیش از حد جمعیّت و دخالت در محیط طبیعی، نیازهای زیست محیطی انسان به فضاهای سبز را بیشتر بروز داده است.
افزایش جمعیّت شهری و نتیجتاً گسترش و توسعه ی فضایی شهری نامناسب شهر تبریز به پیرامون آن باعث تخریب اراضی و باغات مناسب اطراف شهری گردیده است که برنامه ریزی های نادرست، سیستم مدیریتی نامناسب و نیروی انسانی غیر متخصص در مجموعه مدیریت شهری از عوامل اصلی تخریب این فضاها بوده است. در این پژوهش، اطلاعات اولیه از سازمان های مختلف، همچون سازمان مسکن و شهرسازی استان، شهرداری ها و... جمع آوری و با استفاده از نقشه کاربری منتج از تصاویر ماهواره ای و مصوبات کمیسیون ماده 5 استان، به تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری شهری و توسعه کالبدی شهر تبریز پرداخته شده است.
در نهایت با استفاده از مدل هلدرن به بررسی رشد بی قواره شهری پرداخته شد. برای تحلیل میزان تغییرات کاربری اراضی شهری در تبریز، از تصاویر ماهواره ای TM (1989) وSPOT 5 (2005) استفاده شده است و نتایج نشانگر آن است که هدایت نادرست توسعه ی شهری در دوره ی 16 ساله باعث تخریب بیش از 1100 هکتار از فضای سبز و بیش از 3700 هکتار زمین زراعی شده است. عوامل اصلی این توسعه بی برنامه، از یکسو، عدم توجه به راهکارها و پیشنهادات طرح های جامع تبریز در توسعه ی فضایی شهر تبریز که توسعه ی شهر در آن طرح ها به سوی جنوب و شمال غربی پیشنهاد گردیده بود است. ولی شهر برخلاف این پیش بینی ها به طرف شرق و شمال شرق شهر که زمین های کشاورزی و باغات در این قسمت از شهر مستقر بوده است، توسعه یافته و باعث تخریب این زمین ها گردیده است.
از سوی دیگر، سیستم مدیریتی نامناسب شهری و دخالت ارگان ها و مقامات استانی در توسعه ی شهری باعث توسعه ی نامناسب شهری گردیده است بطوری که براساس مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر تبریز در سال های 85 و 86، بیش از 56 هکتار از کاربری فضای سبزبه کاربری های دیگر تغییر یافته است. همچنین نتایج حاصل از مدل هلدرن نشانگر آنست که 40 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیّت شهر و 60 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر تبریز بوده است.
بررسی رابطه ی متقابل مدیریت کاربری زمین و وضعیت حمل و نقل و ترافیک شهری؛ مطالعه موردی: مجتمع تجاری الماس شرق مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۴۴-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین شهری از جمله عوامل مهم سیستم شهر است که از طریق شبکه های ارتباطی و جریان های ترافیکی با سیستم حمل و نقل در ارتباط مستقیم و متقابل است. در واقع حمل و نقل و کاربری زمین شهری، سیستمی را شکل می دهد به گونه ای که تصمیم در یکی بر دیگری اثر می گذارد و مدیریت در یکی می تواند در تحقق اهداف دیگری در کل سیستم مؤثر واقع شود، بنابراین لازم است به صورت یکپارچه نگریسته و مدیریت شود. مقاله حاضر ضمن طرح اهداف، استراتژی و سیاست های مدیریت کاربری زمین و بیان رابطه ی آن با وضعیت حمل و نقل و ترافیک شهری، به مطالعه موردی کاربری تجاری الماس شرق مشهد می پردازد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جهت بررسی تقاضای سفر و اثرات ترافیکی ناشی از مدیریت کاربری مذکور از مدل کلاسیک چهار مرحله ای حمل و نقل در محیط نرم افزار EMME/2 استفاده شده است. برای شبیه سازی پروژه در محیط نرم افزار دو سناریو مختلف تعریف شده که نتایج بدست آمده از تحلیل این سناریوها نشان می دهد مرکز تجاری الماس شرق با احداث در حاشیه ی شهر و اجرای صحیح استراتژی و سیاست های مدیریت کاربری زمین، توانسته به اهداف مطرح شده در آن دست یابد.
ارزیابی توان اکوتوریسم و برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری نمونه موردی: پارک جنگلی آبیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
13 - 23
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری طبیعی نخستین اقدام در مدیریت مناطق طبیعی با رویکرد گردشگری است که در آن عرصه های مستعد طرح ریزی تفرجی، پهنه بندی می شود. در این مطالعه با هدف شناسایی و پهنه بندی گونه های مختلف گردشگری طبیعی در پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج، از روش تجزیه و تحلیل سیستمیک استفاده شد. با استفاده از مدل تجزیه و تحلیل سیستمی در سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه توان تفرجی حاصل از این مدل تهیه شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که منطقه ی مورد مطالعه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. و بیشترین مساحت منطقه را مناطقی با توان گسترده طبقه دو تشکیل می دهند. به منظور بررسی تأثیر فاکتور اثرگذار گردشگران ،450 پرسش نامه در بین گردشگران منطقه توزیع شد. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر گردشگران نیز دلایل انتخاب منطقه تفرجی مورد مطالعه را دسترسی به منابع آبی معرفی می کنند. جهت ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی و بررسی تأثیر فاکتور منابع آبی بر طبقات مختلف تفرج حاصل از مدل سیستمی، نقشه ی بافر منابع آبی تهیه شد و با نقشه ی توان تفرجی حاصل از مدل سیستمی تلفیق و نقشه ی توان تفرجی نهایی به دست آمد. نتایج این ارزیابی نشان داد که 6 درصد از مساحت منطقه، توان تفرج متمرکز طبقه یک، 28 درصد از مساحت منطقه توان تفرج متمرکز طبقه دو، 35 درصد مساحت منطقه توان تفرج گسترده طبقه یک و توان تفرج گسترده طبقه دو 31 درصد مساحت منطقه را در بر می گیرد. مقایسه بین دو نقشه توان تفرجی نشان داد که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، منطقه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. با دخالت دادن فاکتور منابع آبی 6 درصد (320/160هکتار) از مساحت منطقه دارای توان تفرج متمرکز طبقه یک شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که فاکتور منابع آبی، پوشش گیاهی، راههای دسترسی، فاکتورهای فیزیکی (شیب و جهت) به ترتیب بیشترین تأثیررا بر فرایند ارزیابی توان تفرجی در منطقه ی مورد مطالعه دارند. در صورتی که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، پارامترهای مؤثر در ارزیابی توان تفرجی به ترتیب شیب، خاک، جهت، آب، گیاه و اقلیم ذکر شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که فعالیت های تفرجی مورد انتظار در زون های گسترده، شامل مواردی همچون پیاده روی، کوه پیمایی، بازدید از چشم اندازها و اسکیت روی برف و غیره است که نیاز به هیچ گونه استقرار و خدمات تفرجی به جز طراحی مسیرهای پیاده روی آن هم در شرایط خاص ندارد. اما در مناطق با زون تفرج متمرکز فعالیت های اردو زدن، پیکنیک های خانوادگی وغیره نیازمند استقرار امکانات و تسهیلات مناسب گردشگری است.
بازیافت اراضی بایر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین کلید همه فعالیتهای بشری از جمله تأمین مسکن، خدمات و تاسیسات شهری است. استفاده مطلوب و مؤثر از منابع زمین یکی از وظایف مهم برنامهریزان و مدیران شهری است. در این رابطه اراضی بایر یکی از کاربریهای بالقوه کلیدی به منظور تأمین فضاهای مورد نیاز خدمات عمومی (فضای سبز، پارکینگ، کتابخانه و ...) در مقیاس محله، ناحیه و منطقه است که غالباً این موضوع در کشورهای کمتر توسعهیافته مورد بیتوجهی یا کمتوجهی قرار میگیرد. این در حالی میباشد که در درون شهرها به دلایل حقوقی، اقتصادی یا محیطی قطعات قابل توجهی از زمین به صورت بلااستفاده رها میشوند و در مقابل در جاهای دیگری ساخت و سازهای وسیع و پرتراکم صورت میگیرد. در این مقاله سعی میشود ابتدا اهمیت احیای اراضی بایر تبیین و سپس با استفاده از GIS پیشنهادات مناسب جهت بهینهسازی این گونه فضاها ارایه شود.
طرح پارک ملی کویر گرمسار، قطب نمونه گردشگری در کشور
حوزههای تخصصی:
نحوه ی انتخاب گیاهان در برنامه ریزی و معماری فضاهای سبز شهری در ایران(ارائه ی روشی با استفاده از منطق و نظریّه ی مجموعه ها در ریاضیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز برخلاف معنایی که ممکن است در عموم القا کند، تنها مکانی پوشیده از درخت گیاه و جدول کشی شده نیست، بلکه نمادی است از تفکّرهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه و حوزه ی شمول آن نیز، تنها پارک ها را در بر نمی گیرد. کمابیش در تمامی موقعیّت های طرّاحی محیط، ترکیب گیاهان بیشترین اثر را در شیوه ی ادراک مکان دارد. گیاهان مهم ترین متغیّرهای محیطی در معماری منظر و فضای سبز به شمار می روند. وجود و عدم وجود ارتباط بصری منجر به احساس لذّت و خوشایندی یا بی تفاوتی و ناخوشایندی می شود. با توجّه به وجود مشکلات فراوان در مقوله ی فضای سبز در ایران، ارائه ی روش هایی برای انتخاب گیاهان با دیدگاه سیستمی و جمع نگر امری ضروری به نظر می رسد. در این مقاله نخست مشکلات ناشی از انتخاب نادرست گیاهان در فضای سبز بررسی می شود و سپس گیاهان به لحاظ بصری و اصول زیباشناختی مورد بررسی قرار می گیرند و پس از آن روشی مناسب برای انتخاب گیاهان به صورت سیستمی و جمع نگر ارائه می شود که بر آیند سه دیدگاه اکولوژیکی ویژگی های عملکردی و ویژگی های بصری گیاهان است. منطق این روش، استفاده از نظریه ی مجموعه ها در ریاضیات است.
ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی در محلات شهری با بررسی نگرش ساکنین محلی؛ مورد پژوهی: محله توحید، شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۳۳۶-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
«سکونتگاه های خودرو» یا آنچه به رایج «اسکان غیررسمی» نامیده می شود، از مشکلات فراروی شهرهای امروزی خاصه در سطوح محلی بشمار می رود. بر این اساس، نوع، ماهیت و فرآیند مداخلاتی احتمالی و نحوه برخورد با آنها از جمله مفاهیمی است که جایگاهی ویژه در برنامه ریزی و مدیریت شهری داشته و دارد. جدای از رویکردها و روشهای برخورد با حاشینه نشینی و اسکان غیررسمی، لحاظ کردن دیدگاه و نگرش ساکنین محلی از مهمترین مولفه های تاثیرگذار در فرآیند ساماندهی و توانمندسازی این سکونتگاه های غیر رسمی بشمار می رود که در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق مقاله حاضر، در مرحله ادبیات و مبانی نظری تحقیق، روش توصیفی و تحلیلی و با ابزار گرداوری داده: مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است؛ در ادامه با روش مشاهده، مصاحبه عمیق و پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی در سطح محله مورد نظر اقدام به بررسی و پیمایش محیط شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مشکل اسکان غیررسمی و نداشتن سند مالکیت به همراه فاضلاب معابر از مشکلات مهم برای موجود در محله می باشد. در همین رابطه نبود دسترسی امکان احداث سیستم فاضلاب و ارتباط دادن آن با سیستم فاضلاب شهری را غیرممکن می سازد. مشکل جمع آوری زباله نیز مربوط به مسئله عدم دسترسی است. همچنین عدم فرهنگ شهرنشینی، فقر و فساد در سطح محلی، عدم همبستگی اجتماعی و برخورداری از حداقل مولفه های کیفیت زندگی از دیگر مشکلات سطوح محله است که در پایان راهکارها و راهبردهایی برای توانمندسازی و ساماندهی امور محلی مورد اشاره قرار گرفته است.
تحلیل نابرابری منطقه ای با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی:استان گلستان )
حوزههای تخصصی:
تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است ، بطوری که این موضوع ممکن است زمینه هایی برای ایجاد تفرقه و فروپاشی کشورها را نیز فراهم نماید. شناخت نابرابری و عدم تعادل در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف( کشور، استان، شهرستان) ، پی بردن به اختلافات و تفاوت های موجود، سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها، از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق جغرافیایی به شمار می آید. با توجه به اینکه عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار بوده، و در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی بررسی وشناخت مناطق مختلف از نظر امکانات مختلف اجتماعی، اقتصادی،بهداشتی و.. . ضرورت پیدا می کند، لذا نوشتار حاضر با هدف شناخت وضعیت برخورداری شهرستان های استان گلستان و شناخت میزان نابرابری موجود از امکانات اجتماعی،زیربنایی،درمانی-بهداشتی،جمعیتی، به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیق برای سنجش درجه برخورداری و نابرابری بین مناطق جغرافیایی و رتبه بندی نابرابری ها در منطقه مورد مطالعه از روش های مدل تحلیل عاملی و نحلیل فضایی (GIS) استفاده شده است. جهت ترکیب شاخص ها در محیط (GIS)، با استفاده از روش خطی ساده مقادیر بدست آمده از تحلیل عاملی بی بعد (استانداردسازی) شده است. یافته های تحقیق حاکی از عدم تعادل و نابرابری های فضایی و نیز شکاف عمیق بین شهرستان های استان به ویژه شهرستان گرگان می باشد. شهرستان گرگان به عنوان مرکز استان، محل تمرکز فعالیت های اقتصادی – اجتماعی بوده ،که این امر اختلاف عمیق این شهرستان با شهرستان های دیگر استان را موجب شده است.
تحلیلی برآسایش اقلیمی و برنامه ریزی گردشگری موردشناسی؛ سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری منشوری است دارای وجوه گوناگون، که هر وجه از آن، جنبه هایی از زندگی و نیازهای جامعه ی انسانی را متأثر و مرتفع می سازد و بنا به ماهیت خود این صنعت نه تنها دارای کارکردهای متعددی است، بلکه دارای اشکال متنوعی نیز هست. در این پژوهش گردشگری استان سیستان و بلوچستان با دو رویکرد متفاوت بررسی، تلفیق و در نهایت برنامه ریزی شده است. بدین منظور ابتدا با دو روش ارزشیابی کیفی و روی هم گذاری نقشه های موضوعی طبیعی و انسانی، با استفاده از GIS این استان ناحیه بندی گردید و در تحلیل کارکردی آن هفت ناحیه ی گردشگری شناسایی شد. سپس جهت تبیین شرایط آسایش اقلیمی در هر ناحیه، یک ایستگاه سینوپتیک (همدید) انتخاب (به خاطر وجود یک ایستگاه سینوپتیک در هر ناحیه که داده های کاملی داشتند) و با روش های مختلف آسایش اقلیمی مانند؛ ترجونگ، دمای مؤثر، معادل دمایی و غیره در محیط نرم افزار بیوکلیما، تحلیل گردید و در نهایت تقویم اقلیمی متناسب گردشگری برای هر یک از نواحی هفتگانه، ارائه شد. نتایج حاصل از تحلیل این شاخص ها نشان دهنده ی آن است که در بین سایر نواحی گردشگری استان، ناحیه ی گردشگری چابهار از پتانسیل بسیار زیادی در توریسم زمستانی(ژانویه، فوریه و مارس) برخوردار است. در عین حال ناحیه ی گردشگری زاهدان در ماه های مهر، فروردین و اردیبهشت (اکتبر، آوریل و می) دارای شرایط مناسب زیست اقلیمی است. ناحیه ی گردشگری زابل در ماه های اسفند، فروردین و مهر (مارس، آوریل و اکتبر) از هوای مناسبی جهت مسافرت برخوردار است و همچنین ماه های فروردین، اردیبهشت، شهریور و مهر (آوریل، می، سپتامبر و اکتبر) در ناحیه ی خاش دارای شرایط زیست اقلیمی مناسبی جهت پذیرش گردشگران می باشد. در مجموع می توان گفت در بهار و پاییز نواحی شمالی استان (زابل، زاهدان و خاش) و در زمستان نواحی جنوبی استان (به طور خاص چابهار و تا حدودی سرباز و نیک شهر) شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را به منظور برنامه ریزی های توسعه توریسم در استان دارا هستند.
ارزیابی تمرکز جغرافیایی استانی صنعت و عوامل مؤثر بر میزان آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی توزیع و پراکندگی فعالیت های تولیدی و استقرار واحدها و بنگاه های صنعتی در مناطق مختلف به تصمیم های این واحدها برای مکان یابی در نواحی معین بستگی دارد. امّا بسیاری عوامل مهم وجود دارند که در این تصمیم گیری مؤثر هستند و واحدهای تولیدی با در نظر گرفتن آن عوامل، اقدام به انتخاب مکان و منطقه مناسب برای استقرار در آن می کنند. پس می توان گفت آن عوامل باعث ایجاد نوعی تمرکز به نام تمرکز جغرافیایی در صنعت می شوند که یکی از مهم ترین عناصر ساختار بازار می باشد. در این تحقیق ما با اندازه گیری میزان تمرکز جغرافیایی استانی برحسب اشتغال و با استفاده از شاخص EG، به بررسی تأثیر عوامل مؤثر در این نوع تمرکز برای دوره 1385- 1379 می پردازیم و برای این کار مدل اقتصادسنجی پانل دیتا و روش Pooling و نرم افزار Eviews6 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این ارزیابی برای دوره مورد مطالعه نشان می دهد که سه استان سمنان، قزوین و تهران به ترتیب دارای بیشترین تمرکز جغرافیایی فعالیت های مختلف در خود می باشند. همچنین سه عاملِ موجودی سرمایه انسانی، دسترسی به حمل و نقل و دسترسی به بازار مصرف به ترتیب بیشترین تأثیر معنی دار را بر میزان تمرکز جغرافیایی صنایع در بین استان ها دارند. البته متغیر سرمایه انسانی در مقایسه با سایر عوامل مؤثر بر میزان تمرکز جغرافیایی فعالیت ها، بیشترین قدرت توضیح دهندگی را در مدل دارا می باشد. معنی دار بودن عامل سرمایه انسانی و ارتباط مثبت و قوی آن با میزان تمرکز جغرافیایی، یکنقطه قوت برای سیاست های دولت در تنظیم تمرکز جغرافیایی در بین استان ها و مناطق مختلف کشور است؛ به طوری که دولت با افزایش میزان کمّی و کیفی این نوع سرمایه بخصوص در استان های محروم خواهد توانست در جهت کاهش میزان تمرکز جغرافیایی و ایجاد یک توسعه هماهنگ منطقه ای گام بسیار مهمی بردارد.
یافتن مؤثرترین عوامل در مدل شبیه سازی کنترل و مدیریت شیبراهه در بزرگراه های درون شهری (مطالعه موردی با روش پلاکت بورمن)
حوزههای تخصصی:
با توسعه بزرگراه های شهری و به کارگیری ابزارهای کنترل ترافیک بزرگراهی ابزار کنترل شیبراهه نیز به یکی از اصلی ترین ابزارها در مدیریت ترافیک شهری در ساعت اوج مبدل شده است. ناگفته پیداست که مهندسی این ابزار مهم مدیریت ترافیک شهری بدون به کار گیری ابزارهای رایانه ای حاصلی جز آزمون و خطا نخواهد داشت. یکی از راهکارهای نوین در بررسی و مهندسی ترافیک به کارگیری ابزار شبیه سازی و مدل سازی ترافیک به وسیله این ابزار است که می تواند به نوبه خود موجب پیشگیری از آزمون و خطا و اتلاف وقت و سرمایه شود. با این وجود در صورتی که نرم افزار شبیه ساز به درستی کالیبره نشده باشد، ممکن است با ارائه نتایج نادرست مشکلاتی را به وجود آورد. با توجه به تعداد زیاد عوامل ورودی اغلب نرم افزارهای شبیه ساز به خصوص نرم افزارهای شبیه ساز خردنگر از سویی و از سوی دیگر پرهزینه بودن کالیبراسیون تمامی عوامل، لزوم یافتن عوامل مؤثرتر را امری مهم و حیاتی می نماید. در این مقاله از روش پلاکت-بورمن که در علوم کشاورزی و بیولوژی متناوبا مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان یکی از دقیق ترین روش های تحلیل حساسیت، در هنگام تعدد عوامل مورد بررسی به شمار می رود به منظور تحلیل حساسیت مدل نسبت به عوامل ورودی استفاده شده است. در مدل شبیه سازی شده از بزرگراه همت با در نظر گرفتن کنترل شیبراهه پارامتر، طول چرخه، به عنوان مؤثرترین عامل ورودی در مدل شبیه سازی شده برای محاسبه سرعت متوسط بزرگراه همت بدست آمد و درنهایت ترتیب اهمیت عوامل مؤثر بر این خروجی حیاتی مشخص گردید.
حیات جمعی در فضای عمومی سبز راه، نگرشی بر تنوع فرهنگی اجتماعی استفاده از فضا؛ مطالعه موردی پارک خطی باغ بلند شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فضاهای شهری آمیخته با عناصر طبیعی روح زندگی جاری است و انسان همواره به این فضاها احساس تعلق می کند، تعلقی که ریشه های آن در طبیعت و مظاهر آن وجود دارد و همگی این مظاهر را می توان برگرفته از کیفیت های طبیعی برشمرد. با توجه به فرهنگ کهن ایرانیان و انس دیرینه آنها با طبیعت ضرورت وجود چنین فضاهایی در شهرها خصوصا کلانشهرهایی که بتدریج جای خود را به عناصر مصنوع می دهند حس می شود. هدف این تحقیق شناسایی عوامل تاثیر گذار در سرزندگی و حیات جمعی استفاده کنندگان از فضای عمومی سبز راه ها است بدین منظور پارک خطی باغ بلند به عنوان گذری سبز در فضای شهری انتخاب و فعالیت هایی که می تواند به نوعی حیات اجتماعی ساکنان شهر را تحت تاثیر قرار دهد مطالعه شده است. جهت شناخت کاملتر مفهوم زندگی اجتماعی در فضای عمومی شهری، در روشی توصیفی- تحلیلی، متون تخصصی مختلف بررسی و معیارهای تاثیر گذار شناسایی شده اند. سپس داده ها از طریق پیمایش میدانی، مصاحبه های فردی، تکمیل پرسشنامه و نقشه برداری رفتاری گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بدین ترتیب ضمن بررسی میزان حضور مردم در سبز راه و سنجش میزان تعامل مردم با یکدیگر، تنوع فعالیت ها و تنوع فرهنگی و سنی استفاده کنندگان، مطلوبیت این فضای شهری از لحاظ توانایی برقراری حیات و سرزندگی از جنبه های مختلف ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت کارکردهای این گذر در طول شبانه روز، ایام و فصول سال و امکان پذیری استفاده از آن توسط گروه های سنی، جنسیتی و قومی مختلف با اهداف گوناگون است. در انتها نقاط ضعف و قوت این گذر سبز با تاکید بر حیات جمعی مشخص و راهکارهای پیشنهادی برای رفع آن ارائه گردیده است.
انطباق ماهوی میان مضامین شهر و طبیعت در اشعارسهراب سپهری با اندیشمندان حوزه طراحی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
73 - 79
حوزههای تخصصی:
شاعران معاصر هر یک از زاویه دیدی خاص و نیز با دغدغه های بعضاً متفاوتی نسبت به وضعیت محیط های شهری محل زندگی خود، سخن رانده اند. مقولاتی همچون شهر، طبیعت، انسان ، محیط زیست، بوم، اجتماع و نظایر آن از جمله مهمترین مباحثی است که شاعران در لابلای اشعار خود بدان ها پرداخته اند. از میان شاعران معاصری که از طبیعت می گویند، از شهرگریزی دم می زنند و هر یک به نحوی از منظر طبیعت و اکولوژی به شهر می پردازند، سهراب سپهری چهره ای برجسته دارد. این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه سهراب سپهری به موضوعات شهر و طبیعت، تلاش دارد تا توجه ویژه وی را به مسائل و مشکلات زیست محیطی و بوم شناسانه جامعه ایرانی، نمایان سازد. بر این مبنا، این مقاله با روشی تفسیری _ تاریخی به تحلیل محتوای کیفی مضمون مبنا در متون و دیوان های اشعار سهراب سپهری می پردازد. یافته های این نوشتار نشان می دهد که در سروده های سهراب، ارزش های طبیعی و اکولوژی نهفته است. پارادایم ها و یا مضامین "ارتباط میان طبیعت وشهر"، "اکولوژی شهری و منظر"و " رویکرد روستا شهری" ، مهمترین مواردی اند که شاعر به بیان آنها می پردازد.