فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
13 - 23
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری طبیعی نخستین اقدام در مدیریت مناطق طبیعی با رویکرد گردشگری است که در آن عرصه های مستعد طرح ریزی تفرجی، پهنه بندی می شود. در این مطالعه با هدف شناسایی و پهنه بندی گونه های مختلف گردشگری طبیعی در پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج، از روش تجزیه و تحلیل سیستمیک استفاده شد. با استفاده از مدل تجزیه و تحلیل سیستمی در سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه توان تفرجی حاصل از این مدل تهیه شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که منطقه ی مورد مطالعه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. و بیشترین مساحت منطقه را مناطقی با توان گسترده طبقه دو تشکیل می دهند. به منظور بررسی تأثیر فاکتور اثرگذار گردشگران ،450 پرسش نامه در بین گردشگران منطقه توزیع شد. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر گردشگران نیز دلایل انتخاب منطقه تفرجی مورد مطالعه را دسترسی به منابع آبی معرفی می کنند. جهت ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی و بررسی تأثیر فاکتور منابع آبی بر طبقات مختلف تفرج حاصل از مدل سیستمی، نقشه ی بافر منابع آبی تهیه شد و با نقشه ی توان تفرجی حاصل از مدل سیستمی تلفیق و نقشه ی توان تفرجی نهایی به دست آمد. نتایج این ارزیابی نشان داد که 6 درصد از مساحت منطقه، توان تفرج متمرکز طبقه یک، 28 درصد از مساحت منطقه توان تفرج متمرکز طبقه دو، 35 درصد مساحت منطقه توان تفرج گسترده طبقه یک و توان تفرج گسترده طبقه دو 31 درصد مساحت منطقه را در بر می گیرد. مقایسه بین دو نقشه توان تفرجی نشان داد که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، منطقه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. با دخالت دادن فاکتور منابع آبی 6 درصد (320/160هکتار) از مساحت منطقه دارای توان تفرج متمرکز طبقه یک شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که فاکتور منابع آبی، پوشش گیاهی، راههای دسترسی، فاکتورهای فیزیکی (شیب و جهت) به ترتیب بیشترین تأثیررا بر فرایند ارزیابی توان تفرجی در منطقه ی مورد مطالعه دارند. در صورتی که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، پارامترهای مؤثر در ارزیابی توان تفرجی به ترتیب شیب، خاک، جهت، آب، گیاه و اقلیم ذکر شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که فعالیت های تفرجی مورد انتظار در زون های گسترده، شامل مواردی همچون پیاده روی، کوه پیمایی، بازدید از چشم اندازها و اسکیت روی برف و غیره است که نیاز به هیچ گونه استقرار و خدمات تفرجی به جز طراحی مسیرهای پیاده روی آن هم در شرایط خاص ندارد. اما در مناطق با زون تفرج متمرکز فعالیت های اردو زدن، پیکنیک های خانوادگی وغیره نیازمند استقرار امکانات و تسهیلات مناسب گردشگری است.
تحلیل سلسله مراتبی آسیب پذیری نسبی ساختار سازه ای و غیرسازه ای در مدیریت بحران بلایای طبیعی شهری (مورد نمونه بیمارستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیبپذیری مراکز مرتبط با بحران شهر در برابر بلایای طبیعی، بررسی عاملهای اصلی مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. یکی از عوامل مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری، ساختار سازهای و غیرسازهای سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و از جمله بیمارستانهای شهر است. مراکز بهداشتی و درمانی، بویژه بیمارستانها، از جمله اماکن مهمی هستند که هنگام وقوع سوانح طبیعی در معرض خطرات و آسیبهای جدی با میزان مجروحین و تلفات بسیار قرار دارند، و به همین جهت بررسی پیرامون موضوع در این مراکز دارای اهمیت بیشتری است. هدف از این مقاله، رتبهبندی بیمارستانهای مناطق شهر اصفهان از نظر میزان آسیبپذیری ساخـتار سازهای و غیرسازهای و دستیابی به اولویتهای ساختار سازهای و غیرسازهای بیمارستانهای شهر به ترتیب اهمیت آنها در افزایش آسیبپذیری از لحاظ شاخصهای مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدلهای کمّی استفاده شده است. برای تحلیل سلسلهمراتبی در مدیریت بحران بیمارستانهای شهر اصفهان، 41 متغیر در 9 عامل اصلی در 25 بیمارستان شهر با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی A.H.P[1] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل سلسلهمراتبی شاخصهای مختلف نشان میدهد که عوامل نوع اسکلت، قدمت ساختمان و تعداد تخت بیمارستان به ترتیب با میزان اهمیت 65/22، 12/21 و 959/11 بایستی در اولویت توجه قرار گیرند، در واقع این عوامل در صورت عدم توجه کافی در زمان ساخت و تجهیز، باعث افزایش آسیبپذیری در بیمارستانهای شهر میشوند. همچنین بیمارستانهای مناطق 3 و1 به ترتیب بالاترین میزان آسیبپذیری را در بین بیمارستانهای شهر دارند. بنابراین وجود تفاوت در میزان آسیبپذیری بیمارستانها در مناطق مختلف شهر اصفهان از نظر ساختار سازهای و غیرسازهای (فرض پژوهش) مورد تأیید میباشد.
تحلیل اجتماعی-زیستی برهم کنش اهداف گردشگری با ارزش های زیست محیطی در مناطق حومه شهری (مطالعه موردی: دره گنجنامه، همدان)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر فعالیت های گردشگری بر خصوصیات و ویژگی های ممتاز زیست محیطی در دره گنجنامه همدان می پردازد. روش پژوهشی در این مقاله، حاصل ترکیب دو روش کتابخانه ای و پیمایش میدانی (ارزیابی و مشاهده مستقیم و توزیع پرسشنامه) بوده است. از این رو، با استفاده از روش های دفتری، بررسی های تاریخی، زیستی، اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته و در همین اثناء، به فراخور نیاز، از روش مشاهده مستقیم و غیرمستقیم نیز کمک گرفته شده است. ارزیابی اجتماعی این پژوهش با استفاده از توزیع پرسشنامه های چند گزینه ای صورت گرفته و نتایج حاصله در نرم افزار SPSS تحلیل شده است. در نهایت، بر اساس چارچوب های استاندارد، الگویی مطلوب به عنوان چارچوب مفهومی برای توسعه پایدار در این منطقه پیشنهاد شده است که می تواند به عنوان یک نمونه مطلوب، به موارد مشابه در دیگر مناطق، تعمیم داده شود.
تحلیل نابرابری منطقه ای با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی:استان گلستان )
حوزههای تخصصی:
تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است ، بطوری که این موضوع ممکن است زمینه هایی برای ایجاد تفرقه و فروپاشی کشورها را نیز فراهم نماید. شناخت نابرابری و عدم تعادل در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف( کشور، استان، شهرستان) ، پی بردن به اختلافات و تفاوت های موجود، سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها، از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق جغرافیایی به شمار می آید. با توجه به اینکه عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار بوده، و در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی بررسی وشناخت مناطق مختلف از نظر امکانات مختلف اجتماعی، اقتصادی،بهداشتی و.. . ضرورت پیدا می کند، لذا نوشتار حاضر با هدف شناخت وضعیت برخورداری شهرستان های استان گلستان و شناخت میزان نابرابری موجود از امکانات اجتماعی،زیربنایی،درمانی-بهداشتی،جمعیتی، به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیق برای سنجش درجه برخورداری و نابرابری بین مناطق جغرافیایی و رتبه بندی نابرابری ها در منطقه مورد مطالعه از روش های مدل تحلیل عاملی و نحلیل فضایی (GIS) استفاده شده است. جهت ترکیب شاخص ها در محیط (GIS)، با استفاده از روش خطی ساده مقادیر بدست آمده از تحلیل عاملی بی بعد (استانداردسازی) شده است. یافته های تحقیق حاکی از عدم تعادل و نابرابری های فضایی و نیز شکاف عمیق بین شهرستان های استان به ویژه شهرستان گرگان می باشد. شهرستان گرگان به عنوان مرکز استان، محل تمرکز فعالیت های اقتصادی – اجتماعی بوده ،که این امر اختلاف عمیق این شهرستان با شهرستان های دیگر استان را موجب شده است.
بررسی روش های ارتقاء مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی مساکن فرسوده (مطالعه موردی: محله جولان در شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
سودمندی رویکرد مشارکت جویانه و استفاده از مزایای آن در پروژه های نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهری امری انکارناپذیر است. به طوری که امروزه مسجل شده است حضور و مشارکت مردم در مداخلات صورت گرفته در بافت های فرسوده، نقش اصلی را در تحقق پذیری طرح ها ایفا می نماید. این تحقیق به اهمیت موضوع مشارکت در امر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده پرداخته و با هدف بررسی و ارزیابی میزان الگوی مشارکتی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله جولان در شهر همدان و فراهم بودن زمینه های لازم جهت عملی شدن مشارکت در شرایط این محله، سعی در عملیاتی نمودن آن با استفاده از فرایند مشارکتی دارد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی(پرسشنامه) به ارزیابی میزان الگوی مشارکتی در نوسازی و بهسازی بافت فرسوده محله جولان و فراهم بودن زمینه های لازم جهت عمل شدن مشارکت در شرایط این محله بوده است. از یافته های این تحقیق می توان دریافت که با جلب مشارکت مردم از طریق عوامل مؤثر در این حیطه، مانند اعتمادسازی در بین مردم، ایجاد ضمانت اجرایی از سوی دولت، مشوق های مالی و غیره با توجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ظرفیت ها و پتانسیل های محله جولان، امکان دستیابی به بهسازی و نوسازی مطلوب محقق خواهد شد.
تحلیل مدیریت استراتژیک در کلانشهر مشهد با مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به فاصله وضع موجود (مدیریت شهری کنونی مشهد) با وضع مطلوب (مدیریت استراتژیک شهری) به عنوان یک دغدغه بنیادی نگاه میکند، مبانی نظری مربوط به پارادایم استراتژی و مدیریت استراتژیک را بیان میدارد و به کمک مدل [1]SWOT، ضعفها، قوتها، فرصتها و تهدیدهایی که در کلانشهر مشهد برای مدیریت استراتژیک این شهر وجود دارد را شناسایی میکند. در ادامه استراتژیهای شایستهای را برای برپایی مدیریت استراتژیک در این شهر، پیشنهاد میدهد. اولویتبندی استراتژیهای پیشنهادی نیز یکی از موضوعاتی است که دنبال شده است. روش این پژوهش، روشی توصیفی و تحلیلی است بهطوری که به کمک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز (قوتها، ضعفها، فرصتها، و تهدیدها) از طرف کارشناسان شهری (21 کارشناس) و شهروندان (384 شهروندان) گردآوری شد. در فرآیند تحلیل مدیریت استراتژیک کلانشهر مشهد، از ماتریسهای ارزیابی عوامل داخلی (IFE[2])، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE[3])، ماتریس عوامل داخلی- خارجی (IE)[4] و ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM)[5] استفاده گردید. یافتهها نشان میدهد که مدیریت استراتژیک، در کلانشهر مشهد جایگاه شایستهای ندارد و اگر مدیریت شهری مشهد بخواهد حرکت خود را به سمت یک مدیریت استراتژیک شهری آغاز کند، باید استراتژیهای گروه تدافعی (WT)[6] که مبتنی است برکاهش نقاط ضعف و پرهیز از تهدیدها میباشد، را به ترتیب در اولویت قرار دهد: 1ـ حل مشکلات و بحرانهای روزمره شهری 2ـ افزایش همافزایی مدیریت شهری 3ـ حفظ ثبات سیستم شهری به جای تکامل آن.
[1]- S (Strength), W (Weakness), O (Opportunity), T (Threat).
[2]- Internal factor evaluation matrix.
[3]- External factor evaluation matrix.
[4]- Internal-external matrix.
[5]- Uantitative strategic planning matrix.
[6]- W (Weakness), T (Threat).
یافتن مؤثرترین عوامل در مدل شبیه سازی کنترل و مدیریت شیبراهه در بزرگراه های درون شهری (مطالعه موردی با روش پلاکت بورمن)
حوزههای تخصصی:
با توسعه بزرگراه های شهری و به کارگیری ابزارهای کنترل ترافیک بزرگراهی ابزار کنترل شیبراهه نیز به یکی از اصلی ترین ابزارها در مدیریت ترافیک شهری در ساعت اوج مبدل شده است. ناگفته پیداست که مهندسی این ابزار مهم مدیریت ترافیک شهری بدون به کار گیری ابزارهای رایانه ای حاصلی جز آزمون و خطا نخواهد داشت. یکی از راهکارهای نوین در بررسی و مهندسی ترافیک به کارگیری ابزار شبیه سازی و مدل سازی ترافیک به وسیله این ابزار است که می تواند به نوبه خود موجب پیشگیری از آزمون و خطا و اتلاف وقت و سرمایه شود. با این وجود در صورتی که نرم افزار شبیه ساز به درستی کالیبره نشده باشد، ممکن است با ارائه نتایج نادرست مشکلاتی را به وجود آورد. با توجه به تعداد زیاد عوامل ورودی اغلب نرم افزارهای شبیه ساز به خصوص نرم افزارهای شبیه ساز خردنگر از سویی و از سوی دیگر پرهزینه بودن کالیبراسیون تمامی عوامل، لزوم یافتن عوامل مؤثرتر را امری مهم و حیاتی می نماید. در این مقاله از روش پلاکت-بورمن که در علوم کشاورزی و بیولوژی متناوبا مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان یکی از دقیق ترین روش های تحلیل حساسیت، در هنگام تعدد عوامل مورد بررسی به شمار می رود به منظور تحلیل حساسیت مدل نسبت به عوامل ورودی استفاده شده است. در مدل شبیه سازی شده از بزرگراه همت با در نظر گرفتن کنترل شیبراهه پارامتر، طول چرخه، به عنوان مؤثرترین عامل ورودی در مدل شبیه سازی شده برای محاسبه سرعت متوسط بزرگراه همت بدست آمد و درنهایت ترتیب اهمیت عوامل مؤثر بر این خروجی حیاتی مشخص گردید.
ارزیابی نقش عوامل طبیعی و اقتصادی در پایداری روستاهای حوزه کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
سکونتگاههای روستایی موجود در حوزه نفوذ کلانشهر تهران از تنوع بارز مکانی-فضایی برخوردار بوده و مشتمل بر انواع سکونتگاههای کوهستانی و دشتی و نیز عملکردهای مختلف اقتصادی است. در حالی¬که شمال تهران را روستاهای کوهستانی کوچک با عملکردهای خدماتی تشکیل می دهد، غرب و جنوب را روستاهای دشتی بزرگ با عملکردهای صنعتی-کشاورزی و شرق را نیز روستاهای دشتی و کوهستانی با عملکردهای کشاورزی تشکیل می دهد. این تحقیق بدنبال پاسخگویی به این سوالات است که آیا رابطه معنی داری بین عملکردهای اقتصادی و موقعیت طبیعی سکونتگاههای روستایی و میزان پایداری آنها وجود دارد؟ روش انجام مطالعات در این پژوهش با توجه به ماهیت کار مبتنی بر روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. جامعه آماری در این تحقیق منطبق بر حوزه های روستایی کلانشهر تهران است. به منظور انتخاب جامعه نمونه کل سطح کلانشهر تهران به 16 قطاع تقسیم و در هر قطاع تعداد 2 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش انتخاب روستاهای نمونه به صورت تصادفی خوشه¬ای بوده و جامعه نمونه (خانوارهای روستایی) برای تکمیل پرسشنامه خانوارها نیز به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. تحلیل یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین موقعیت طبیعی سکونتگاههای روستایی در حوزه کلانشهر تهران و میزان پایداری آنان ارتباط معنی داری وجود دارد ولی بین میزان پایداری و عملکرد اقتصادی سکونتگاههای روستایی بجز در بعد کالبدی هیچ ارتباط معنی داری وجود ندارد.
ارزیابی مکان یابی کاربری های آموزشی (مدارس ابتدایی) شهر شادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت در شهرهای ایران، حجم تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی نیز افزایش می یابد. ولی به علت ساختار اقتصادی- سیاسی خاص کشورمان همواره سرعت پاسخگویی به نیازها از سرعت رشد نیازها کمتر بوده است. در میان کاربری های پرتقاضا، کاربری های آموزشی در پاسخگویی به نیازهای جمعیت دانش آموزی با مشکلات زیادی مواجه اند. در این راستا پژوهش حاضر به ارزیابی کاربری های آموزشی( مدارس ابتدایی) با توجه به معیار های کمی و کیفی پرداخته و سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis 9.3 به مکان یابی مجدد فضاهای آموزشی با توجه به معیارهایی که در سه طبقه سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت طبقه بندی شده اند، می پردازد. روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام مدارس ابتدایی شهر شادگان است. نتایج به دست آمده از بررسی همجواری ها با ترکیب لایه های مختلف نشان می دهد که در رابطه با کاربری های سازگار و نیمه سازگار به ترتیب7 مدرسه( معادل 54 درصد)، و 10 مدرسه( معادل 77 درصد) از مدارس در وضعیت نامناسبی به سر می برند. در بحث همجواری با کاربری های ناسازگار نیز ، همه ی مدارس در رابطه با کاربری های دیگر بویژه در بحث کاربری های تجاری دارای وضعیتی کاملاً نامناسب هستند. در بحث ماتریس مطلوبیت، مدارس ابتدایی حریم رودخانه و شعاع دسترسی را رعایت کرده و دارای وضعیتی مناسب هستند. در رابطه با ماتریس ظرفیت نیز بیش از نیمی از مدارس دارای وضعیتی نامناسب هستند.
ارزیابی اجتماعی حلقه مفقوده طرح های توسعه کشور
حوزههای تخصصی:
تحلیل توزیع فضایی آژانس های مسافرتی در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آژانسهای مسافرتی از گذشته های دور نقش مهمی در توسعه و رونق گردشگری داشته اند. در حقیقت به موازات توسعه گردشگری، فعالیتهای مربوط به آژانسهای مسافرتی نیز توسعه پیدا کرده است و بدون اغراق بخش مهمی از توسعه گردشگری ناشی از فعالیت آژانسهای مسافرتی می باشد. باتوجه به این جایگاه، در کشور ما تاکنون مطالعات کمی در این خصوص صورت گرفته است. در این میان کلانشهر مشهد به دلیل جایگاه بالای آن در خصوص جذب گردشگر که سالانه حدود 20 میلیون نفر را شامل میشود، نیز از این وضعیت مستثنی نیست. در شرایط کنونی 222 آژانس مسافرتی در شهر مشهد وجود دارد که در جنبه های گردشگری، زیارتی و هواپیمایی مشغول به فعالیت میباشند. کاربرد مدلهای توزیع فضایی نظیر مرکز میانی، مسافت استاندارد، خود همبستگی فضایی و شاخص موران و همچنین بهرهگیری از شاخص رگرسیون در تحلیل عوامل تأثیرگذار در استقرار آژانسهای مسافرتی در شهر مشهد نشان از این دارد که از بین هشت عامل جمعیت و تراکم جمعیت نواحی، هتلها و مراکز اقامتی موجود در هر ناحیه، نزدیکی به حرم مطهر، پایانه مسافربری، ایستگاه راهآهن، فرودگاه، سطح توسعهیافتگی نواحی و وسعت نواحی تنها چهار عامل بر توزیع فضایی آژانسها موثر بوده که عبارتنـد از سطح توسعهیافتگی نواحی، نزدیکی به ایستگاه راهآهن، پایانه مسافربری و حرم مطهر. ضریب تعیین محاسبه شده برای این متغیرها برابر 0.78 (R2=0.78) بوده است.
تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم دراستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و تنوع آب و هوایی سبب شده است که استان زنجان به عنوان استان چهارفصل معروف گردد. شرایط کم نظیراکولوژی، پوشش مرتعی و جنگلی، منابع آب زیاد، حیات وحش وشکارگاه های متعدد، مناطق حفاظت شده، غارها، آبشارها وچشمه سارها و ده ها چشم انداز طبیعی زیبا و منحصر به فرد می تواند این استان را به عنوان یکی از قطب های مهم گردشگری شمال غرب کشور مطرح نماید. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، پتانسیل پهنه های مناسب فعالیت های اکوتوریستی، نطیر: کوهنوردی، دامنه نوردی، ورزش های زمستانی و اسکی، ورزش های آبی و ماهیگیری، طبیعت درمانی، وطبیعت گردی بررسی ومشخص گردید. به همین منظور، لایه های اطلاعاتی مورد نیاز، شامل نقشه های سطوح ارتفاعی، شیب و جهت شیب، سطوح آبی و رودخانه ها، چشمه های معدنی و پوشش گیاهی تهیه گردید. سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط GIS با استفاده ازمدلAHP پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم استان زنجان مشخص شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیش از30 درصد وسعت استان، دارای پتانسیل مطلوب برای انواع فعالیت های اکوتوریستی است.
بررسی تأثیر میان کنش فضایی بر تعادل فضایی در ساختار شهری بجنورد با استفاده از فنِّ چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوناگونی در دیدگاه های ارائه شده در زمینه ی رشد و توسعه ی ساختاری کارکردی شهرها، بیانگر گستردگی و پیچیدگی شهر و مسائل مرتبط باآن است که همین مسئله بیان کننده ی ویژگی پویایی شهر است. یکی از اهداف مهمِّ این نظریّه ها رسیدن به تعادل فضایی است. هدف این مقاله، بررسی ساختار فضایی شهر بجنورد و نقش عوامل کالبدی عملکردی در شکل دهی به این ساختار است. این بررسی با مطالعه ی هم کنش های فضایی کاربری ها و میزان هم پیوندی شبکه ی شهری برای دستیابی به ساختار فضایی مناسب، انجام شده است. یکی از مباحث این مقاله، چگونگی ایجاد تعادل فضایی در شهر بجنورد، در چهارچوب تولیدوجذب سفرهای درون شهری به کمک مدل چیدمان فضاست. در این مقاله با فرض اینکه همبستگی بین میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی مناطق شهری از عوامل مؤثّر کالبدی بر تحقّق تعادل فضایی هستند، فرضیه ی بیان شده را بر روی شهر بجنورد برای تعیین وضعیّت دو عامل مهمِّ میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی هر یک از سی ویک منطقه ی شهری بجنورد را برای بررسی تعادل فضایی به آزمون گذاشته است. روش تحقیق تحلیلی اسنادی بوده که به صورت ابتکاری و ترکیب مدل ها و با استفاده از روش نظریه جاذبه ی میزان میان کنش فضایی بین مناطق شهری، انجام شده است. سپس با استفاده از مدل چیدمان فضا، میزان یکپارچگی مناطق برآورد شده و آن گاه با استفاده از رگرسیون خطّی رابطه ی علّی بین این عوامل معادله سازی شده است. در شهر مورد مطالعه، میان کنش فضایی مناطق و یکپارچگی آنها و ارتباط این دو عامل با یکدیگر بیانگر این موضوع بوده است که تعادل فضایی، شاخص مهم و اساسی بوده که درنتیجه ی بررسی در این پژوهش، در شهر بجنورد کمتر نمایان است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین موقعیّت مکانی مناطق و میان کنش فضایی یا وجود ندارد یا در کمترین مقدار قرار دارد. بنابراین ساختار کالبدی فضایی شهر نامتعادل بوده و میزان یکپارچگی مناطق بسیار کم است.
بررسی تأثیرات شکل جغرافیایی استان ایلام بر توسعه نیافتگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و ارتقای واحد های سیاسی تا اندازه ی زیادی به نحوه سازماندهی سیاسی فضا و آرایش بهینه سرزمین بستگی دارد. یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در سازماندهی بهینه فضا شکل گزینی مناسب برای واحدهای سیاسی است، چرا که شکل هندسی نقش بسیار مهمی در اداره و توسعه، شکل گیری هویت جمعی، مشارکت مردم در امور و تعلق و وابستگی به یک واحد سیاسی دارد. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، بررسی شکل هندسی استان ایلام و چگونگی تأثیرگذاری آن بر توسعه این استان می باشد. داده های پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری مردم و مسئولین ساکن استان ایلام و حجم نمونه321 نفر می باشد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از هر دو روش کیفی و کمی (نرم افزار Spss وGIS ) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استان ایلام دارای شکلی طویل و کشیده و دارای یک زائده در شمال شرقی است که آن را در زمره شکل های دنباله دار قرار داده است. به عبارت دیگر این استان از معایب دو شکل طویل و دنباله دار برخوردار می باشد. این شکل منحصر به فرد وحدت ساختاری و کارکردی، توسعه متناسب با ظرفیت های استان، شکل گیری هویت جمعی در میان مردم استان و حس تعلق مردم به استان و در نتیجه مشارکت مردمی جهت توسعه در استان، را با چالش مواجه کرده است.
ارزیابی توان اکولوژیکی محیط جهت تعیین مناطق مناسب کاربری ها در حوزه شهری یاسوج با مدل اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
61 - 72
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاک ها و معیارهای مشخص و از پیش طرح ریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیت های زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر مطرح می شود. این پژوهش با هدف کلان حفظ قابلیت های زیست محیطی، آزمون و ارزیابی قابلیت سنجی را در حوزه شهر یاسوج، به عنوان یکی از مراکز استانی با آهنگ فزآینده گسترش شهری دنبال نموده است. بنابراین تعیین توان اکولوژیک حوزه شهری یاسوج برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص نمودن امکانات، توانمندی ها و محدودیت های منابع سرزمینی ناحیه به عنوان بستر مناسب هر گونه برنامه ریزی ، هدف مشخص این پژوهش است. روش مطالعه در تحلیل قابلیت سنجی زمین محدوده پژوهش مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین مخدوم طراحی شد. از بین معیارها و گزینه های مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کاربست مدل حکایت از پتانسیل های وسیع محیطی و اکولوژیک در محدوده مورد مطالعه دارد که عوامل محدود کننده ای برای توسعه شهری به شمار می روند. 82 درصد از مجموع سطح محدوده را اراضی با قابلیت کشاورزی، مرتعداری و جنگل تشکیل می دهند. بنابراین حساسیت و آسیب پذیری محیط طبیعی در این حوزه در اولویت اول، توصیه را به سمت اتخاذ سیاست های محدوده کننده گسترش شهری، هم در محدوده شهر یاسوج و هم در حوزه اطراف آن، استفاده از توان گردشگری ناحیه و در اولویت دوم، سوق دادن گسترش شهری یاسوج به سمت شمال غربی و شهرک مادوان و مهریان است.
تحلیل جغرافیایی مسکن محلات شهری ایلام
حوزههای تخصصی:
بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه (مورد شناسی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کاربریهای مختلف جهانی شدن اعمّ از: 1- مکانهای اقتصادی (الف- بازار بورس، ب – بانکهای خارجی ج- شعبات مرکزی بانکها که تبادلات ارزی انجام میدهند د- شرکتهای تضامنی) 2- زیرساختهای ارتباط راه دور (الف – شرکتهای جهانگردی و سفرهای هوایی خارجی ب – شرکتهای اینترنتی ج - مراکز مخابراتی ارائه کننده خدمات راه دور د- ادارات پست مرکزی) 3- مکان عرضه صنایع دیجیتال (موبایل، GPS و ماهواره) از نظر چگونگی پراکنش نسبت به یکدیگر و همچنین در ارتباط با هسته تجاری (CBD) و جمعیت شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معکوس بین تراکم جمعیتی و مکانیابی کاربریهای جهانی شدن وجود دارد، همچنین این نمودها بیشتر گرایش به مکانیابی در خارج از هسته تجاری شهر دارند. در ارتباط با تمرکز کاربریها یا پیوستگی مکانی آنها نیز میتوان گفت که بیشتر این کاربریها نسبت به خود و سایر شاخصهای جهانی شدن گرایش به همگرایی (تمرکز) دارند . این عامل نشان میدهد که هنوز ارتباطات مستقیم و چهره به چهره در روند جهانی شدن تهران و فعالیتهای مرتبط با آن وجود دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با حذف انحراف در پراکنش مکانی این کاربریها، یک الگوی فاصله استاندارد و بهینه را برای دسترسی فعالان و مشتریان این بخش ارائه کرده است.
سطح بندی و سنجش درجه توسعهیافتگی شهرستان های استان مازندران با استفاده از مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری از موضوع های مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهمترین معیارهای توسعه به شمار می آید. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد، توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن تفاوت های ناحیه ای و پراکندگی متناسب جمعیّت در سطح منطقه است. توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 88 شاخص توسعه در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و ... ) به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان مازندران پرداخته شود. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف وجود دارد و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داده که شهرستان های سوادکوه و رامسر به ترتیب با امتیاز 93/1 و 83/0 در سطح بسیار برخوردار و شهرستان های نکاء و گلوگاه به ترتیب با امتیاز 12/1- و 85/0- در سطح بسیار محروم واقع شده اند. نتایج نشان می دهد که 5/12 درصد شهرستان ها در سطح بسیار برخوردار، 75/18درصد درسطح برخوردار، 75/18درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 5/37 درصد در سطح محروم و 5/12درصد در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 5 گروه همگن طبقه بندی شده اند.
تحلیل الگوی پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ساماندهی مناسب کالبدی آن با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه 8 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم که اکنون در شهرهای بزرگ به چشم می خورد، عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات از جمله فضاهای آموزشی است. توسعه ناهمگون و برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل بشمار آورد. در جهت افزایش کارایی این فضاها توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. هدف از این تحقیق ساماندهی فضایی- مکانی و توسعه کالبدی فضاهای آموزشی در منطقه 8 تبریز است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در این مسیر ابتدا با استفاده از روش های تحلیل نزدیک ترین همسایه و شاخص موران، الگوی پراکنش فضایی مراکز آموزشی در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. با توجه به نتایج به دست آمده از این دو روش لزوم ساماندهی مراکز آموزشی در محدوده مورد مطالعه ضروری به نظر رسید، بدین منظور از مدل های ارزیابی چندمعیاره در محیط نرم افزار GIS استفاده گردید. به منظور ساماندهی وضع موجود مراکز آموزشی در محدوده مورد مطالعه از معیارهای تأثیرگذار و مناسب بهره گرفته شده و وزن مناسب این معیارها از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی به دست آمد. در نهایت، نقشه مناسب که از روی هم گذاری به شیوه پیاده سازی تاپسیس انجام گرفته، استخراج گردیده است. با کمی تأمل در نقشه وضع موجود می توان دریافت بیشترین پراکنش فضاهای آموزشی در قسمت جنوب و جنوب غربی این منطقه قرار داشته و الگوی منظمی ندارد. نقشه های حاصل از نتایج تحقیق فضاهای مناسب جهت احداث مکان های آموزشی را پیشنهاد می کند.