فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری چندمرکزی پیامد روند حاضر در ساختار فضایی جوامع پیشرفته پسافوردیستی محسوب می شوند. «تمرکز جغرافیایی»، «گرایشات اقتصادی» و «چالش ها و فرصت های مشترک» از جمله ویژگی هایی هستند که این مجموعه شهرها را برای پذیرش الگوی شبکه در آن ها پشتیبانی می کند. از این منظر، این مناطق بر اساس روابط هم افزا عرصه ی رقابتی مناسبی را در مقابل مناطق کلانشهری تک مرکزی حاصل می کنند، به طوری که عملکرد اقتصادی منطقه را بیشتر از مجموع عملکرد تک تک هریک از شهرها بهبود می بخشند. پژوهش حاضر سعی دارد با سنجش زمینه های شکل گیری پیوندهای هم افزا و با توجه به فرضیات مطرح شده در مورد منطقه کلانشهری مازندران مرکزی، پایه ای را برای کاربست هم افزایی در این منطقه بیابد. ادبیات نظری نشان می دهد، که هم افزایی از سه مکانیسم تشکیل شده که هر یک وابسته به نوع خاصی از شبکه است. از آنجایی که هم افزایی در مناطق شهری چندمرکزی به صورت دو مکانیسم همکاری و مکمل بودن نمود می یابد، تحلیل مقاله بر این دو مکانیسم و به طور خاص، مکمل بودن تمرکز می کند. این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل تناظری استفاده شده است. نتایج تحلیل تناظری در قلمرو چهار شهرستان اصلی و در قالب ده فعالیت اصلی اشتغال نشان می دهد که برخلاف پیوندهای همکارانه، که هم افزایی بیشتری را در سال های اخیر حاصل کرده اند، کاهش نقش های اقتصادی مکمل در شهرها، اثرات وارونه 50 درصدی را در معیار مکمل بودن منطقه ایجاد نموده است. دلیل اصلی این امر، را باید در گستره ی وسیع کنشگران و ادارات و سازمان های عمومی، رقابت تاریخی بین شهرهای منطقه، فقدان چشم اندازی منطقه ای و تعهدات الزام آور برای اجرای آن جستجو کرد. به علاوه می توان، کاهش وابستگی شهرها به سوی منابع عرضه و تقاضای مناطق بیرونی را نیز به این دلایل اضافه نمود.
تاثیر تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر بهسازی مشارکتی محلات قدیمی، نمونه موردی محله سرده سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد داریی مبنا به توسعه شهری، سعی می شود که همه دارایی های اجتماع محلی(اعم از مادی و غیر مادی) اساس توسعه واقع شود. در بین دارایی های یک اجتماع، سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند محرک توسعه محله یا شهر باشد زیرا این دو دارایی باعث می شود افراد، سایر سرمایه ها از جمله سرمایه های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از این رو در این تحقیق سعی شده است سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در محله قدیمی سرده سبزوار مورد سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه محله مورد تحلیل قرار گیرد. رویکرد کلی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری، حدود 600 خانوار، حجم نمونه 100 نفر و واحد تحلیل سرپرست خانوار است. برای تحلیل داده ها نیز از روشهای آماری شامل آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در محله مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است.همچنین این دو متغیر تاثیر معنادار بر سطح مشارکت ساکنان در برنامه های بهسازی محله دارد. بنابراین ضروری است که در برنامه ریزی های مرتبط با این محله سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی مورد توجه مسئولین شهری و برنامه ریزان واقع شود و در جهت حفظ اعتماد اجتماعی- مخصوصا اعتماد مردم نسبت به مدیریت شهری که یکی از مهمترین جنبه های سرمایه اجتماعی است- و نیز حس تعلق و دلبستگی افراد به محل سکونتشان تلاش شود.
نقش ارتقاء امنیت در توسعه گردشگری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان مؤثرترین عامل در ایجاد تفاهم میان ملت ها و استوار ساختن صلح جهانی نقش اساسی ایفا می کند، به طوری که اقتصاددانان آن را صادرات نامرئی می نامند. دراین بین امنیت یکی از مؤلفه های مهم در توسعه پایدار گردشگری است. تا زمانی که امنیت نباشد، سفری شکل نمی گیرد و بدون شک، رضایتمندی گردشگران از یک مقصد، همواره انگیزه بازدید مجدد از آن مکان را فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف؛ بررسی ارتباط حضور پلیس و اقدامات تبلیغی پلیس با امنیت گردشگری و رابطه بین ارتقاء امنیت و گسترش گردشگری انجام شده است و با توجه به نوع هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی و کتابخانه ای بوده است. بدین ترتیب که در مبانی نظری و ادبیات پژوهش از روش کتابخانه ای (متن خوانی، فیش برداری، آمار، جداول و نقشه) و برای تحلیل متغیرها و سنجش آن ها برای بررسی هر یک از فرضیه ها، از روش میدانی(پرسشنامه ای) استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که میان گسترش گردشگری و افزایش امنیت و گسترش حضور نیروی انتظامی و افزایش تبلیغات این نهاد در افزایش امنیت منتج به توسعه گردشگری رابطه مستقیمی وجود دارد.
تحلیلی بر مفاهیم سه گانه احساس ورود به شهر (نمونه مطالعاتی: ورودی شهر ملایر)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۳۵-۴۴
حوزههای تخصصی:
مهم ترین کارکرد مبادی ورودی، آفرینش احساس ورود به شهر است که ماحصل تعامل ورود روانی، ورود بصری و ورود فیزیکی هست. بر این اساس فرضیه پژوهش حاضر بر این مساله استوار است که به نظر می رسد ضعف عملکردی فضای ورودی شهرها ناشی از طراحی نامناسب و شکل گیری بدون برنامه آن می باشد که موجب بهم خوردن نظام رفتاری مسافرین و بروز ناهنجاری های رفتاری شده است. نوع تحقیق، کاربردی و رویکرد حاکم بر فضای پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به روش میدانی و اسنادی انجام پذیرفته و پس از شناخت وضعیت موجود محدوده، در قالب مفاهیم سه گانه ورود روانی، ورود بصری و ورود فیزیکی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش با هدف شناخت و تحلیل مبادی ورودی شهرها، ورودی شهر ملایر، به عنوان یک نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیان می دارد که فضای ورودی شهر، دارای نابسامانی هایی به لحاظ روانی، بصری و فیزیکی بوده که مسبب سیما و منظری نامطلوب در ورودی شهر شده است که در جهت تثبیت جایگاه فضای ورودی در ساختار شهر و رفع نابسامانی های موجود، نیازمند توجهی جدی هست.
بازخوانی مفاهیم نمادین عرفانِ اسلامی در متون روایی و بازتاب آن در کالبد و استخوانبدی فضایی – مکانی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۳۰۴-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
بررسی نگرش مردم محلی به سیاست تبدیل روستا به شهر بر حسب محل سکونت (مطالعه موردی: بخش دیلمان، شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۱۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
در اغلب کشورهای در حال توسعه اتخاذ سیاست تبدیل روستا به شهر بر مبنای این فرض است که شهرهای کوچک در فرایند توسعه ملی، منطقه ای و محلی نقش دارند. این پژوهش با مطالعه در بخش دیلمان، در پی ارزیابی نگرش مردم به سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه است. نوع پژوهش، کاربردی، روش انجام آن توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. برای آزمون فرضیات، از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. اگرچه دیدگاه دو گروه از پاسخگویان بر عدم توفیق سیاست تبدیل روستا به شهر دلالت دارد؛ اما میزان تأثیر آن در سطح منطقه بر حسب محل سکونت متفاوت بوده؛ یعنی میزان این تأثیر در سطح شهر بیش تر از روستاهای پسکرانه است. بنابراین، بین نگرش ساکنان منطقه مورد مطالعه به سیاست تبدیل روستا به شهر بر حسب محل سکونت (شهر یا روستا) تفاوت معنی داری وجود دارد. میزان تأثیر این سیاست در ابعاد مختلف متفاوت بوده و بیشترین تأثیر آن در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و پس از آن ابعاد کالبدی- زیست محیطی و در انتها ابعاد اقتصادی بوده است.
پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۳۰-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
تحلیل نقش انعطاف پذیری اکولوژیکی در اکوسیستم های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول اکوسیستم های شهری در مقیاس زمان و مکان حاصل روابط پویای بین عوامل اقتصادی-اجتماعی و فرآیندهای زیستی-فیزیکی است. انعطاف پذیری اکولوژیکی اکوسیستم های شهری به معنی درجه تحمل پذیری آنها در برابر آشفتگی ها قبل از تغییر و بازسازی در ساختار و عملکرد این سیستم هاست. انفصال و قطعات جداگانه اکولوژیکی، کاهش میزان پوشش، تغییرات در سیستم هیدرولوژیکی، چرخه مواد و یکنواختی در ترکیب گونه ای (هموژنیتی)، اکوسیستم های شهری را محیط های آسیب پذیر معرفی نموده است. سیستم هایی که الگوهای شهر مانند شکل، کاربری و ارتباطات، اثرات گوناگونی بر پویایی اکوسیستم و انعطاف پذیری اکولوژیکی آن گذاشته است. در این مقاله ارتباط الگوهای شهری با عملکرد اکوسیستم در قالب مدلی مفهومی تحلیل شده است. فرض بر این است که انعطاف پذیری در اکوسیستم های شهری تابع فعالیت های انسانی و زیستگاه های طبیعی است که بوسیله فرآیندهای اقتصادی-اجتماعی و بیوفیزیکی در نواحی شهری اداره می شود. مدل تحلیل شده در این مقاله می تواند در برنامه ریزی و مدیریت شهری برای پژوهشگران این حوزه ملاک عمل قرار گیرد.
ارزیابی میزان تناسب ف ضاهای ش هری با معیارهای دسترسی م علولان و رتبه بندی مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان بهره برداری بهینه و برابر از امکانات و مزایای یک زندگی شهری، از حقوق انکارناپذیر کلیه شهروندان و ساکنان یک شهر محسوب می شود. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که باید نیازهای آن ها بدون توجه به وضعیت سلامت جسمانی آن ها برآورده شود؛ لذا مناسب سازی انواع فضاها و کارب ری های ش هری جهت استفاده اف راد معلول بسیار حائز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با انتخاب 10 درصد جامعه معلولان شهر دوگنبدان و نظر سنجی از آن ها و هم چنین پیمایش میدانی و بهره گیری از 6 معیار و 46 زیر معیار به ارزیابی میزان تناسب انواع فضاها و کاربری های شهری مناطق مختلف شهر دوگنبدان با نیازهای معلولان بر اساس ضوابط و استانداردهای مدون پرداخته شده است. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری هم چون الگوریتم TOPSIS و آزمون T-test و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که در زمینه رعایت معیارهای طراحی و برنامه ریزی شهری برای معلولان در سطح شهر دوگنبدان اقدامات مناسب و کافی صورت نگرفته است و هیچ کدام از فضاها و کاربری های مورد سنجش در شهر دوگنبدان از لحاظ مناسب سازی برای معلولان وضعیت مناسبی ندارند که در بین فضاهای مختلف، پارک ها و فضای سبز، فضاهای آموزشی، کتابخانه ها، سالن های ورزشی و معابر و در بین مناطق شهری، منطقه 5 و 4 بدترین وضعیت را دارند. در این راستا، با رتبه بندی مناطق شهری با استفاده از معیارهای مورد بررسی، اولویت هر منطقه شهری جهت مناسب سازی در هر معیار تعیین شده است
بررسی رشد صنعت گردشگری با استفاده از مدل تاپسیس (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری نقش موثری در اشتغال و تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه کشورهای مختلف ایفا می کند، به طوری که این صنعت بالغ بر 11 درصد از سطح اشتغال جهان را پوشش داده است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت موجود و دستیابی به روشهای توسعه گردشگری در شهر همدان با موضوع خاص افزایش روزهای اقامت مسافران است. از جمله مشکلاتی که گردشگری همدان با آن مواجه است، فصلی بودن و مدت محدود ماندگاری توریست در همدان است، در صورتیکه بتوان مدت زمان اقامت گردشگران داخلی و خارجی، همچنین بازه زمانی (فصول سرد سال)، توسعه زیر ساخت ها در محورهای گردشگری و مهیا سازی مکان های جاذب گردشگری برای بازدید عموم را افزایش داد، جایگزین مهمی برای رهایی از اقتصاد تک محصولی می باشد و بتبع آن موجب افزایش درآمد منطقه و توسعه اشتغال نمود. در این پژوهش برای اولویت بندی گزینه ها از مدل تاپسیس به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شده است. در پایان، نتیجه پژوهش اولویت بندی و رتبه بندی نهایی گزینه ها انجام شد که تپه هگمتانه و گنبد علویان نسبت به سایر گزینه ها در اولویت هستند. نوع پژوهش کمی و کیفی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی است، که با بررسی منابع کتابخانه ایی و مطالعات میدانی انجام گرفته است
تبیین رویکرد نظریه شهر عدالت محور در نظام مدیریت شهری با تأکید بر طرحهای توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۵۶-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی قوانین و برنامه های توسعه شهری با اصول حکمروایی خوب مطالعه موردی: برنامه های توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
37 - 48
حوزههای تخصصی:
حکمراویی خوب را می توان رویکرد، فرایند و شیوه مشارکتی اداره امور عمومی با مشارکت سه بخش دولتی، خصوصی و مدنی تعریف نمود. در سال های اخیر در ایران، به طور گسترده از این رویکرد به عنوان ضرورت توسعه مدیریت شهری کشور نام برده شده و در موارد متعددی به ارزیابی تحقق آن در اداره امور عمومی شهرها نیز پرداخته شده است. این در حالی است که به ظرفیت های موجود آن در قوانین و برنامه های توسعه شهری کشور توجه نشده است. اقدمات صورت پذیرفته در این خصوص، بیشتر در نفی انفعالی انحصار مدیریت دولتی در اداره کشور و شهرها انجام پذیرفته است. به همین دلیل این تلاش ها و اقدامات منجر به تبدیل این رویکرد به گفتمان رایج علمی و اجرایی حوزه مدیریت توسعه شهری در ایران نشد. از این رو این پژوهش در پاسخ به این سئوال اساسی انجام پذیرفت که میزان تطبیق قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب چیست؟ هدف این پژوهش، شناخت و تشریح میزان تطبیق پذیری محتوای قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب و کمک به بازنگری مبانی ارزشی، جهت گیری های دانشی و توسعه مدیریت شهری کشور است. این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی می باشد که به روش تحلیل محتوایی، مقایسه ای و دلفی انجام پذیرفته است. روش دلفی برای نظر سنجی و تطبیق نهایی محتوای قوانین و برنامه های مورد مطالعه با اصول حکمروایی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. قوانین و برنامه های مورد استفاده در این پژوهش، شامل قوانین توسعه شهری کشور، برنامه های توسعه شهری شهر تهران و برنامه های سازمانی شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران می باشد. بر اساس یافته های این پژوهش، قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران با اصول حکمراویی خوب شهری ارتباط دارند، اما به ندرت با آنها منطبق می باشند. میزان ارتباط این قوانین و برنامه ها با این اصول، از قوانین و برنامه های توسعه شهری کشور و شهر تهران به برنامه های سازمانی شورای اسلامی و شهرداری بیشتر می شود. این قوانین و برنامه ها بدون رویکرد حکمروایی و صرفاً با هدف استانداردسازی فنی عملکرد سازمانی مدیریت شهری تدوین شده اند.
تحلیل توانمندی ارزش گردشگری ژئومورفوسایت ها (مطالعة موردی: شهرستان های سرپل ذهاب، گیلان غرب و قصرشیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این تحقیق، سعی شده است تا براساس مدل پیشنهادی و معیار های گردشگری، علمی، فرهنگی- تاریخی و اجتماعی– اقتصادی، میزان توانمندی و ارزش گردشگری لندفرم ها ارزیابی و تحلیل شود.
روش: در مدل پیشنهادی، امتیاز هریک از معیار ها و زیر معیارها براساس میانگین نمرات پرسشنامه ای، ارزیابی و مقایسه می شود. برای دست یابی به اطلاعات اولیه، از تصاویر ماهواره ای لندست، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، داده های پایه ای و اصلی حاصل از مشاهدات و پیمایش میدانی بهره گرفته شده است. سپس، لندفرم های ژئومورفولوژیک شهرستان های گیلان غرب، قصرشیرین و سرپل ذهاب که جنبه گردشگری داشته اند، شناسایی شده اند. درنهایت، برای هریک از لندفرم ها، برگه شناسایی تهیه گردیده است و در این برگه ها، ویژگی های هریک آورده شده اند.
یافته ها/ نتایج: در این منطقه مطالعاتی ژئومورفوسایتی، آبشار پیران جذاب است. این لندفرم سه طبقه دارد که دو طبقه بالاتر ارتفاع بیشتر و طبقة پایینی ارتفاع کمتری دارد. براساس سیستم موقعیت یاب جهانی، اختلاف ارتفاعی این لندفرم در کف و بالای آبشار، 180 متر است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد درمیان لندفرم ها، لندفرم آبشار پیران درمجموع با میانگین امتیاز 77/0، بیشترین اهمیت گردشگری را دارد. افزون براین، این لندفرم بیشترین امتیازات را از ابعاد ارزش علمی (۲۶/۱) و فرهنگی– تاریخی (61/0) به خود اختصاص داده است. همچنین، لندفرم سراب گیلان غرب، بیشترین امتیاز گردشگری (72/0)را درمیان لندفرم های انتخابی دارد. این ژئومورفوسایت و لندفرم رود الوند، با امتیاز کلی 68/0، در مرتبه دوم قرار دارند و نیز رود الوند ازجهت ارزش اقتصادی– اجتماعی، بیشترین امتیاز (۵۳/0) را درمیان لندفرم های انتخابی دارد. به نظر می رسد که توجه مسئولین گردشگری به ایجاد زیر ساخت های توسعه گردشگری در محدوده موردمطالعه، کمک شایانی به اشتغال زایی و بهبود وضعیت اقتصادی ساکنان خواهد کرد.
ارزیابی ترجیحی شهروندان نسبت به پارک های شهری نورآباد بر اساس رویکردهای جغرافیایی (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنامه ریزان شهری، با این که حداقل هایی به عنوان سرانه پیشنهاد نموده اند، اما معتقدند که بهتر است، از بین کاربری های شناخته شده و موجود در شهرها، تنها برای کاربری فضای سبز، ، سرانه ای نباشد، تا شهرها به صورت باغشهر درآیند و این امر اهمیت و ضرورت فضای سبز را بیشتر نمایان می سازد. به این سبب درحال حاضر فضای سبز به عنوان موضوعی جذاب در محافل علمی مطرح و مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف افزایش کارایی و افزایش تعداد بازدیدکنندگان از پارک های موجود در سطح شهر نورآباد ممسنی در فارس، انجام شده است. مسأله مطرح شده در این پژوهش، تفاوت قائل نشدن طراحان و برنامه ریزان فضای سبز میان سه مؤلفه فرهنگ، اقتصاد و زیست محیط و همچنین عدم توجه به ترجیحات مردمی در طراحی پارک ها می باشد. به این منظور ابتدا پس از بیان چالش های مورد بررسی برای هر یک از این مؤلفه ها (فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی)، شاخص های مورد مطرح برای هر یک از آن ها شناسایی و در قالب یک پرسشنامه طراحی شده است. پس از استخراج و پردازش داد ه های جمع آوری شده و تهیه شاخص های آماری مناسب برای مؤلفه های تحقیق، از آزمون کای اسکوار تک متغیره استفادهشد. نتایج تحقیق بیانگر این است که برخلاف عقیده رایج بین برنامه ریزان، شهروندان بین این سه مؤلفه (فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی) به لحاظ اهمیت تفاوت قایلند، همچنین مؤلفه فرهنگی، از بین سه مؤلفه مورد بررسی، با مقدار (x2) برابر با 559.746 از بیشترین ترجیحات برخوردارند. پس از آن، در بعد زیست محیطی مقدار (x2) برابر با 506.579 و در بعد اقتصادی مقدار (x2) برابر با 166.411 در رتبه های بعدی قرار دارند.
ارزیابی تأثیر قابلیت توسعه فضای سبز با بکارگیری رهیافت پارک های جیبی در ارتقای کیفیت منظر تاریخی شهر(مطالعه موردی: شهر قزوین)
حوزههای تخصصی:
به عنوان یکی از مهمترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه شهری است. این درحالی است که منظر شهری کلیّت شهر را به مثابه یک «متن» آشکار ساخته و امکان «قرائت» و «خوانش» این متن را فراهم می آورد. تصویری روشن از منظر شهر، نقش مهمی در ایجاد احساس امنیّت، افزایش تجربه، حسّ تعلق، حضور در مکان و ... دارد. از سوی دیگر امروزه با توجه به حجم بالای ساخت و سازهای شهری، میزان بهره گیری از الگوهای طبیعی و فضاهای سبز کاهش یافته است. از این رو با توجه به هدف پژوهش که در راستای توسعه توسعه فضای سبز شهری و ارتقای یکفیّت محیط شکل گرفته است؛ بهره گیری از فضای سبز کوچک مقیاس می تواند نقش به سزایی را در ارتقای یک فیّت منظر شهر و خوانایی محیط شهری بازی کند و تأثیر مستقیمی در ادارک شهروندان داشته باشد و سبب گردد اطلاعات بالقوه محیط شهری به درستی به بالفعل تبدیل شوند. در این میان رهیافت پارک های جیبی به عنوان یکی از مؤثرترین روش ها برای ارتقای کیفیت منظر شهری مطرح می باشد. ایجاد پارکهای بسیار کوچک یا جیبی ” POCKET PARK “ راه حلی برای جبران بخشی از کمبود فضای سبز در مراکز شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر می باشد. پیشینه مطالعات در خصوص توسعه و بکارگیری این پارک ها در سطح شهر به عنوان فضاهای سبز طراحی شده نشان می دهد که این فضاها می توانند علاوه بر افزایش توزیع عادلانه فضاهای سبز عمومی، به نشانه گذاری محیط شهری کمک نماید. از این رو پژوهش حاضر در ابتدا به دنبال بازشناسی مفهوم منظر شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر، مفهوم و نقش پارک های جیبی در توسعه فضای سبز شهری بوده و سپس با استفاده از معیارها و مؤلفه های اثربخش توسعه پارک های جیبی در ارتقای یکفیّت منظر تاریخی شهر به دنبال امکان سنجی و اولویّت بندی معیارها و سرانجام قابلیّت فضاها برای بهره گیری آنان از پارک های جیبی در راستای بهبود کیفیت منظر می باشد. لازم به ذکر است برای رسیدن به این مهم از روش کمّی- توصیفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد هاست، چرا که با استفاده از این روش امکان مقایسه دودویی معیارها، زیرمعیارها و گزینه های مورد بررسی فراهم می باشد. سپس با استفاده از طیف 5 مقیاسی لکیرت در امتیازدهی به اولویّت بندی نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که هرچه فضا بتواند به طبیعت نزدیکتر شود و از فضای سبز در منظر شهر استفاده نماید، به سوی ارتقای یکفیّت محیط قدم برداشته است. همچنین مقایسه تطبیقی محدوده های مورد مطالعه حاکی از آن است که غنی بودن مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی نسبت به مؤلفه های فیزیکی مکان یابی و طراحی پارکهای جیبی تأثیر بیشتری در قابلیّت بکارگیری فضای سبز دارد.
نقش و جایگاه حسابرسی عملکرد در بهبود برنامه های خدمات رسانی و توسعه روستایی با تأکید بر جامعه دانایی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۴۶-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اثرات اجتماعی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی مورد: شهرک صنعتی خیام نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای پیشرو در متنوع سازی اقتصاد روستایی ، بر پایدارسازی توسعه تأکید فراوان دارند. تحقیقات مختلف نیز نشان داده است که با یک شیوه معیشت نمی توان امیدی به پایداری روستاها به ویژه در نواحی خشک داشت. در همین راستا راهبرد ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی روستایی می تواند باعث تأثیرات مثبت، از جمله تحول فرهنگ و اجتماع سنتی روستاها گردد. البته تأثیرات صنعتی شدن در عرصه فرهنگ و اجتماع، پیچیده و متنوع است. مقاله حاضر نیز به بیان تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث شهرک صنعتی خیام نیشابور بر روستاهای پیرامونی پرداخته شده است. بدین منظور 388 نفر در دو گروه کارگران روستایی شهرک صنعتی (گروه هدف) و سایر شاغلین روستایی به روش کوکران به عنوان نمونه انتخاب و تفاوت های دو گروه در ابعاد اجتماعی (سطح آموزش، تأمین اجتماعی، رضایت شغلی، مشارکت، اعتماد متقابل، ارتباط با رسانه ها، تمایل ماندگاری در روستای محل سکونت) و فرهنگی (احساس سعادت، نظام ارزشی، احساس بیگانگی) به روش تجزیه و تحلیل آماری (پارامتری و ناپارامتری) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد که در بیشتر شاخص های اجتماعی و فرهنگی به خصوص ارتباط با رسانه ها، بهره مندی از خدمات بیمه ای شهرک صنعتی خیام توانسته باعث تغییرات مثبت در وضعیت کارگران روستاییان گردد که در نهایت این امر می تواند به عنوان گامی در راستای نفوذ فرهنگ صنعتی به نواحی روستایی و تحول فرهنگی تلقی شود.
به کارگیری روش ""تحلیل تصمیم گیری چند متغیره"" ( الکتر) در رتبه بندی مناطق شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای دستیابی به توسعه متوازن شهری، توزیع عادلانه خدمات در مناطق مختلف شهر است. نابرابری در نحوه ی توزیع خدمات، تأثیر قابل توجه ای بر سازمان فضایی و هزینه های مدیریت شهری دارد. بنابراین آمایش و ساماندهی فضا به منظور مدیریت بهینه شهری، توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری را ضروری ساخته است. در مقاله حاضر مناطق هشت گانه شهر اهواز از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه شهری مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد حاکم بر این مقاله توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع اسنادی و هم چنین بهره گیری از روش ""تحلیل تصمیم گیری چند متغیره"" ( الکتر) بر اساس 12 شاخص توسعه شهری است. به منطور وزن دهی معیارها نیز از مدل AHP استفاده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که توزیع منابع و امکانات شهر اهواز متناسب با توزیع جمعیت مناطق نیست. مناطق 3 و 4 از لحاظ برخورداری از شاخص های مورد نظر، توسعه یافته و روبه توسعه و منطقه 5 با دارا بودن رتبه شش در پایین ترین سطح توسعه قرار دارد. که این امر موجب وابسته شدن مناطق با سطح توسعه پایین به مناطق برخوردار شده و به تبع آن شکاف اجتماعی و اقتصادی سیستم شهری را در پی داشته است.
تعیین عوامل انگیزشی ساکنین بافت فرسوده شهر شیراز برای مشارکت دربهسازی و نوسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۳۲-۲۲۳
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده شهرها به عنوان مهم ترین عامل موفقیت درمدیریت شهری محسوب می شود. بدیهی است که مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده، نیازمند وجود انگیزه های لازم ساکنین است و وجود انگیزه های لازم مستلزم متقاعد شدن آنها در این کار می باشد. متقاعد شدن نیز نیازمند گفتگو و انعطاف پذیری ساکنین می باشد و طبیعتاً گفتگو و انعطاف پذیری مستلزم شناخت عوامل انگیزشی مردم در مشارکت می باشد. مقاله حاضر حاصل پژوهشی است که در خصوص تعیین عوامل انگیزشی مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهرشیراز انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به شیوه پیمایش صورت گرفته است. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط صاحب نظران مدیریت شهری مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری تحقیق شامل 400 نفر از ساکنین محله های مختلف منطقه تاریخی و فرهنگی شهر شیراز است. پرسش اصلی این پژوهش عبارت بود از این که مهمترین عامل انگیزشی مردم برای مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین عوامل انگیزشی، عامل محله به خصوص علاقه به بهتر شدن محله و بالا رفتن امنیت آن از سایر انگیزه ها تاثیر بیشتری بر مشارکت داشته است. با بررسی عوامل فردی مشخص شد که سن و نوع جنسیت فرد بر بالا رفتن مشارکت تاثیر دارد.
نقش عوامل محیطی در امکان سنجی توسعه فیزیکی بهینه شهر ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت ویژگی های طبیعی هر منطقه می تواند نقش عمده ای را در امر برنامه ریزی و مکان یابی مناسب جهت توسعه و استقرار ساختمان ها و تاسیسات شهری ایفا کند و از طرفی می تواند مخاطرات محیطی را به حداقل برساند. در این تحقیق، مناسب ترین مناطق برای توسعه فیزیکی آتی شهر ملکان (واقع در جنوب استان آذربایجان شرقی) با توجه به ویژگی های طبیعی منطقه مورد بررسی قرار گرفت. مهمترین عوامل طبیعی شامل: واحدهای ژئومورفولوژیک، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، قابلیت کشاورزی اراضی پیرامون شهر، نوع خاک، سطح ایستابی و کیفیت آب های زیرزمینی هستند. برای وزن دهی و همپوشانی لایه ها از مدل AHP- فازی استفاده شد. در این زمینه، برای تهیه لایه ها، وزن دهی، فازی سازی و همپوشانی فازی لایه ها از نرم افزارهای Expert Choice، Arc GIS، ENVI، و IDRISI selva بهره گرفته شد. مدل AHP برای بدست آوردن میزان اهمیت نسبی هر یک از متغیرها و منطق فازی برای تلفیق و همپوشانی لایه ها مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، پس از محاسبه مقادیر عضویت فازی هر یک از کلاس های لایه های موضوعی، با استفاده از پنج عملگر مرسوم فازی یعنی «و» فازی، «یا» فازی، جمع جبری فازی، ضرب جبری فازی و گامای فازی نسبت به همپوشانی لایه ها اقدام گردید که در نهایت گامای 8/0 فازی به عنوان بهترین ترکیب انتخاب شد. مطابق این ترکیب، محدوده اطراف شهر بر اساس قابلیت توسعه فیزیکی به پنج پهنه با قابلیت بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی شد. نتایج نشان می دهد که ویژگی های طبیعی منطقه، فرصت های زیادی را برای توسعه فیزیکی شهر فراهم نموده است اما در عین حال، توسعه فیزیکی شهر به سمت شمال و بویژه احداث برخی واحدهای مسکونی و خدماتی در محدوده تاریخی تالاب باعث ایجاد مسائلی مانند برخورد با واحد های ژئومورفولوژیکی نامناسب از نظر توسعه شهری، برخورد با شیب های تند و سازندهای با استحکام پایین، بالا بودن سطح ایستابی آب های زیرزمینی و همچنین در معرض قرارگیری برخی واحدها در مقابل سیلاب های محلی شده است. بهترین جهت برای توسعه فیزیکی شهر ملکان، قطاعی با روند شرقی- غربی یعنی شمال غرب هسته اصلی شهر و جنوب شهرک ولی عصر است.