فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعاملات اجتماعی یکی از مهم ترین جلوه های فضاهای شهری موفق می باشد. محلات شهری به دلیل نقشی که در زندگی و مناسبات اولیه مردم ایفا می کنند. از اهمیت خاصی در ایجاد روابط اجتماعی برخوردارند. امروزه توسعه و برنامه ریزی بر مبنای محلات شهر در مرکز توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد این امر مستلزم درک نیازها و خواسته های شهروندان از محیط زندگی شان است. در مقاله حاضر روابط اجتماعی میان ساکنان محله که با افراد بیرون از محله نیز در تماس هستند، موردتوجه قرار می گیرد. این مقاله میزان سطح تعامل اجتماعی بین ساکنین محله برج قربان را موردبررسی قرار می دهد و شاخص های میزان تعامل اجتماعی را برای این محله بازگو می کند. در ابتدا با انجام مطالعات میدانی بر روی نمونه موردی بافت اجتماعی و روابط میان ساکنان بررسی می شود. آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آماره استیودنت (t)، همبستگی و رگرسیون صورت گرفته و سپس با طرح ریزی مناسب سعی می شود تا فضای موردنیاز برای شکل گرفتن روابط و تعاملات اجتماعی در محله ارائه شود.
تحلیلی بر کیفیت مسکن محلات شهری راهکاری جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان مطالعه موردی: محلات شهر دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً کیفیت زندگی شهری و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی شهری می باشد. مسکن شهری به عنوان نیاز اولیه ی انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه ی پایدار شهری دارد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت مسکن و سطح بندی محلات شهر از این منظر، به منظور پی جویی راهبردهای بهبود و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهر دهگلان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که با بهره گیری از چهار شاخص تراکمی، ریزدانگی، زیست محیطی و تسهیلات با استفاده از تکنیک TOPSIS این پژوهش صورت گرفته است. جهت سطح بندی نهایی محلات شهر از نظر کیفیت زندگی، از روش VIKORاستفاده شده است. در عین حال جهت وزن دهی از روشAHPو جهت بی مقیاس سازی داده ها از روش بی مقیاس سازی خطی بهره برداری شده است.
نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان دهنده ی نابرابری و تفاوت معنادار در بین محلات شهر دهگلان می باشد، بگونه ای که در شاخص نهایی مسکن تنها 3/27 درصد محلات در وضعیت مطلوب قرار دارند و 3/36 درصد محلات در وضعیت نامطلوب قرار داشته و نیازمند توانمندسازی می باشند. همچنین تفاوت معناداری در وضعیت مسکن در محلات قدیمی و تازه تأسیس به چشم می خورد که ناپایداری و کیفیت پایین محلات قدیمی این تفاوت را سبب شده است.
بررسی تطبیقی جرایم در بافت های شهری (مورد مطالعه: شهر پارس آباد مغان-استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرایم شهری زاییده گریزناپذیر جمعی شدن و تراکم افراد انسانی در شهرها است. جرم و جنایت به عنوان یک عامل نگران کننده اجتماعی در فضاهای شهری امنیت شهروندان را با مشکل مواجه کرده است. مباحث خشونت شهری و جرایم و ارتباط آن با بافت فیزیکی شهرها ازجمله مباحث مهمی است که در تمامی جوامع به اشکال و میزان گوناگون و متفاوت مشاهده می شود. در این پژوهش سعی شده است تا میزان وقوع جرایم در بافت های مجاز و غیرمجاز شهری به صورت تطبیقی در شهر پارس آباد مغان مورد بررسی قرارگیرد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است و ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنانی است که در دو بافت موردمطالعه ساکن هستند. برای جمع آوری داده ها براساس روش کوکران 350نمونه از ساکنان برای بررسی میزان جرایم در محل سکونت آنها به طور تصادفی انتخاب شدند. ازاین بین، 175خانوار از بافت مجاز و 175خانوار نیز از بافت غیرمجاز انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی (مانند آزمون تیتست، کایدو، تحلیل میانگین چندجامعه) و همچنین برای سطح بندی جرایم از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج کلی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که میزان وقوع جرایم در بافت غیرمجاز شهری بیشتر از بافت مجاز است. به عبارت دیگر، بین نوع بافت کالبدی شهرها و میزان جرایم رابطه معنی داری وجوددارد.
تدوین اصول و معیارهای حضور نابینایان در فضای شهری (نمونه موردی: منطقه 22 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
شهر مطلوب شهری است که شبکه های شهری، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی آن برای همه شهروندان، از هر نوع و طیفی تعریف شده باشد و هیچ کس با هیچ ویژگی خاص خارج از دایره شهر قرار نگیرد. افراد معلول نیز از این قاعده مستثنی نیستند و محیط شهری باید به گونه ای طراحی و مناسب سازی گردد، تا ایشان بتوانند به راحتی از آن استفاده نمایند. عدم حضور انسان معلول در محیط موجب دوری درصدی از افراد جامعه از حوزه طبیعی فعالیت ها و عدم امکان مشارکت درروند طبیعی زندگی شهری است و درنتیجه این افراد مصرف کننده محسوب شده و بر نرخ سرباری جامعه می افزایند، این امر نمودی از یک جامعه ناسالم بوده و به عدم تعادل منجر خواهد شد. شناخت و ایجاد شرایط مناسب و استفاده از مواهب و امکانات زندگی مدنی برای کسانی که در شهر زندگی می کنند، از وظایف کارشناسان حیطه شهرسازی می باشد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به مبانی احساس و ادراک فرد نابینا و چگونگی ارتباط وی با محیط پیرامون و درنتیجه ارائه راهکارهای کیفی طراحی محیط به منظور افزایش حضور پذیری نابینایان در فضاهای شهری و نیز تدوین استانداردها و ضوابط محیطی به منظور ایجاد سازگاری محیطی به جهت بهره برداری آن ها می باشد. در تحقیق حاضر در ابتدا، موضوع ادراک انسان از محیط موردبررسی قرار گرفت و به طورکلی به شناخت محیط، ارتباط انسان با فضای پیرامون و سیستم های ادراکی انسان پرداخته شد. پس ازآن با توجه به آسیب پذیر بودن سیستم های ادراکی، موضوع نابینایی به عنوان یک آسیب سیستم ادراکی؛ تعاریف و تاریخچه نابینایی و همچنین آشنایی با موقعیت نابینایان موردبررسی قرار گرفت. سپس به چگونگی ادراک فرد نابینا از محیط و چگونگی شکل گیری فضا برای نابینا پرداخته و در ادامه ادراک شنیداری، مبحث سویابی پژواکی و موضوع حرکت و جهت یابی مطرح می گردد، در انتها با توجه به آگاهی و شناخت کاملی که نسبت به فرد نابینا، نیازها و ارتباط وی با محیط پیداکرده ایم به راهکارهایی جهت تسهیل ارتباط وی با محیط می پردازیم که می تواند به صورت اصول و مبانی طراحی در اختیار متخصصین طراحی قرار گیرد. نوع تحقیق توصیفی است و محصول نهایی پژوهش ارائه راهکارهای کیفی و کمی طراحی محیط عام شهری با تکیه بر تمام حواس و نیز تدوین اصول و ضوابط حضور نابینایان در فضای شهری می باشد.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری با تأکید بر توسعه پایدار در ناحیه خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، منشور کثیرالوجهی است که هر وجه آن جنبه هایی از زندگی و نیازهای جامعه انسانی را متأثر و مرتفع می سازد و بنا به ماهیت خود این صنعت نه تنها کارکرد های متعددی دارد؛ بلکه از اشکال متنوعی نیز برخوردار است. این صنعت به رغم جاذبه های بسیار زیاد آن در ایران سهم اندکی از درآمدهای جهانی گردشگری را به خود اختصاص داده است. امروزه گردشگری یکی از صنایع در حال رشد جهان بوده و عموم کشورها در تمام مراحل توسعه به طور فزاینده ای به آن وابسته اند. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاستمداران توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. این در حالی است که ایران علی رغم آنکه به دلیل برخورداری از منابع سرشار محیطی و بهره گیری از پشتوانه غنی تاریخی - فرهنگی چند هزار ساله از قابلیت ویژه ای در توسعه صنعت گردشگری برخوردار است؛ لیکن تا کنون نتوانسته سهم شایسته ای از این گردش سرمایه را به دست آورد. گرچه انتظار می رود در برنامه پنجم و پس از آن تا تحقق چشم انداز 1404 بیش از گذشته شاهد تحولیِ سازنده در این زمینه باشیم. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با مطالعات میدانی و کتابخانه ای هدفش تعیین نحوه به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک در برنامه ریزی گردشگری منطقه ای در ایران (ناحیه خرم آباد) است. تجزیه و تحلیل های حاصل از مدل فوق در این پژوهش نشان می دهد که در برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری ناحیه خرم آباد، در اولویت اول استراتژی های محافظه کارانه و در اولویت دوم برنامه ریزی استراتژی های تهاجمی قرار می گیرند. بدین منظور، نخست استراتژی های اولیه WO و سپس استراتژی های SO در ماتریس SWOT در اولویت قرار گرفتند. در استراتژی های تهاجمی، استراتژی 2SO با امتیاز 55/6 در اولویت اول قرار می گیرد و در راهبردهای محافظه کارانه، راهبرد 1WO با امتیاز 59/5 نمایانگر بهترین راهبرد در گردشگری پایدار ناحیه خرم آباد شناخته می شود.
تحلیل فضایی مسجد در شهر اردبیل در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل به عنوان یکی از شهرهای مهم قلمرو تمدن دوران اسلامی معاصر در دهه های اخیر، با رشد شتابان شهرنشینی در دوره ی معاصر (از دهه ی 1340) مواجه بوده است. این روند منجر به ایجاد عدم توازن در توزیع مناسب فضایی خدمات و فضاهای عمومی شهری شده است. از جمله ی این فضاها، مسجد به عنوان یکی از ارکان شهر در دوره ی تمدن اسلامی معاصر است. توزیع نامتوازن فضایی مساجد در سطح شهر مسئله و تلاش برای ایجاد توازن در توزیع فضایی آن، چالش پیش روی برنامه ریزان، مدیران و سیاست گزاران شهری است. از این رو، ایجاد تعادل و توازن در توزیع مناسب مکانی مساجد از طریق برنامه ریزی فضایی، تحلیل فضایی این فضاها در مقیاس شهری و محله ای را ضروری مینماید. با درک این ضرورت، مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوی فضایی پراکنش فضایی مساجد، ارتباط مساجد با تراکم جمعیت، ارتباط با فضاهای تاریخی شهر و تعیین سطح برخورداری محلات شهری از مساجد به عنوان فضاهای مذهبی و اجتماعی تهیه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. در گام نخست، مکان استقرار 179 مسجد از اسناد شهری استخراج شده است. در گام دوم، از فنون آمار فضایی همانند کرنل، نزدیکترین همسایگی، خود همبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در محیط نرم افزار آرک.جی.ای اس برای تحلیل های فضایی داده ها استفاده شده است. یافته های مقاله نشان میدهند که الگوی پراکنش فضایی مساجد اردبیل از نوع خوشه ای است. همچنین رابطه ی معنی دار مثبتی بین توزیع فضایی مساجد با تراکم جمعیت و ارکان تاریخی شهر وجود دارد. نتیجه اینکه، توزیع فضایی مساجد در سطح محلات شهر اردبیل به صورت ناهمگون است. در پایان بر مبنای یافته ها، پیشنهاداتی برای توزیع متناسب و عادلانه مساجد، ارائه شده است.
معرفی ملاحظات کیفی مهم در کاربرد مجدد پهنه های متروکه و ساماندهی آنها در قالب یک چهارچوب کیفیت سنجی مطالعه موردی: پادگان دوشان تپه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
93 - 105
حوزههای تخصصی:
کاربرد مجدد پهنه های متروکه، از جمله پروژه های شهری است که به دلیل ماهیت پیچیده و چند بُعدی مسئله پهنه های متروکه، نیازمند توجه به دسته ای از ملاحظات کیفی می باشد. تاکنون صاحب نظران حوزه کاربرد مجدد در قالب پژوهش ها و پروژه های مختلفی به معرفی این ملاحظات پرداخته اند. در این میان، یکی از مسائل قابل پیگیری درباره ملاحظات ارائه شده، نحوه ساماندهی و اولویت بندی آنها برای کیفیت سنجی پروژه های کاربرد مجدد در داخل کشور است. هدف از پیگیری این مسئله، فراهم سازی زمینه ای برای آشناسازی متخصصان داخلی با ملاحظات کیفی قابل توجه در کاربرد مجدد پهنه های متروکه و تسهیل امر کیفیت سنجی پروژه های داخلی است. این مقاله از نوع کاربردی و روش آن در بخش چارچوب نظری، توصیفی- تحلیلی است و با پیمایش کتابخانه ای در میان 52 مورد متن و گزارش در حوزه کاربرد مجدد پهنه های متروکه، به دست می آید. روش مقاله در بخش چارچوب مفهومی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و داده های به دست آمده درباره پادگان دوشان تپه انجام می شود. این مقاله مشخص کرد که تاکنون محققان، به ملاحظات مختلفی برای استفاده در فرآیند کاربرد مجدد پهنه های متروکه اشاره کرده اند. برخی از این موارد عبارتند از: توجه به برنامه ریزی یکپارچه، نوآوری، انتخاب و ترکیب مناسب کاربری های نهایی، توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و خدماتی بافت، شرایط تاریخی و زیست محیطی پهنه، حفظ و گسترش زیرساختها و ساختمانهای موجود، استقرار اختلاط کاربری، استفاده از کاربریهای شرطی، موقتی و با زمانبری کم و ... . مناسب سازی این ملاحظات برای استفاده در ارزیابی کیفی پروژه های توسعه مجدد در قالب یک چارچوب کیفیت سنجی سه حوزه ای (محتوایی، رویه ای و اجرایی) و سه مقیاسی (خود پهنه، محدوده بلافصل و محدوده شهری) حاکی از این نکته است که کیفیت طرح حداقل مستلزم سه اقدام جداگانه است؛ تهیه طرحی که به توسعه پایدار پهنه متروکه و بافت پیرامونی منجر شود، یکپارچه سازی طرح کاربرد مجدد با سایر برنامه های شهری مرتبط با پهنه متروکه و محدوده پیرامونی آن و تهیه طرح با توجه به جایگاه و اولویت توسعه ای هر پهنه متروکه در میان سایر پهنه های متروکه موجود در مقیاس منطقه یا شهر. کاربست چارچوب کیفیت سنجی پیشنهاد شده در این مقاله درباره برنامه های مرتبط با کاربرد مجدد پادگان دوشان تپه نشان داد، در عین حالی که در این برنامه ها به ملاحظات محتوایی توجه کافی شده است، اما به دلیل غفلت و یا عدم وجود موضوعیت، ملاحظات کیفی در حوزه رویه ای و اجرایی کمرنگتر است.
استفاده از روش ساخت سناریوی مرجع برای شناخت تاثیرات توسعه پراکنده شهری بر محیط های طبیعی
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و توسعه شهری همواره یکی از مهم ترین چالش های پیش رو در مباحث برنامه ریزی منظر و مدیریت اکوسیستم های طبیعی بوده است. این پژوهش، در پی آن است تا با استفاده از روش ساخت سناریوی مرجع، شکل توسعه پراکنده شهری حاصل از سکونت، تفریح و انجام فعالیت های گردشگری را در اکوسیستم دره گنجنامه واقع در حومه شهر همدان به نمایش بگذارد. بدین منظور از هفت فرضیه و چهار معیار برای شبیه سازی توسعه پراکنده شهری در دره گنجنامه طی دو دوره زمانی ده ساله از 1392 تا 1402 و 1402 تا 1412، استفاده شده است. برای ساخت فرضیه ها و انتخاب معیارها سه ویژگی شامل تکرارپذیری، توجیه پذیری عقلانی و منطق دانش بنیان در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش به شیوه مرکب شامل انواع روش های کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تا سال 1412 خورشیدی، بیش از 10 درصد از پوشش طبیعی زمین در اکوسیستم دره گنجنامه تحت تاثیر رشد پراکنده شهری و فعالیت های مربوط به آن تغییر شکل یافته و به محیط انسان ساخت غیرطبیعی تبدیل خواهد شد.
اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 22 گانه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی- جغرافیایی هر کشور بر اساس شاخصه های مختلفی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقمندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیری شکل می گیرد. از آنجا که هر عنصر در چارچوب ویژگی های عملکردی اش قابل تعریف است، لذا براساس نقش های مختلفی که در زیرسیستم های نظام شهری تعریف می شود، می توان انواع مختلفی از اجزای تشکیل دهنده سیستم را شناسایی نمود. با توجه به نقش مدیریت یکپارچه شهری به عنوان سیستم و عامل کنترل و هدایت نظام شهری در کلان شهرها، م ی توان از عناصر تحت نظارت مدیریت یاد شده ی عنی مناطق ش هرداری به عنوان عناصر تشکیل دهنده سیستم شهری نام برد. از طرفی دیگر وسعت و پراکندگی کلان شهرها نیازمند تعادل در حجم عملیاتی متناسب با توان آن می باشند. هدف از این تحقیق اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه شهری مناطق تهران به منظور حل مسائل مدیریت شهری بوده است. روش تحقیق در این مقاله به دو صورت توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به هدف پژوه ش از روش های تصمیم گیری چ ندمعیاره، مدل های تحلیلی (VIKOR و AHP) جهت رتبه بندی مناطق شهری تهران استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که از میان مناطق شهری تهران، منطقه 6 شهرداری از مسأله خیزترین مناطق شهری بوده، پس از آن نیز مناطق شهری 2 و 14 قرارداشته است. هم چنین نتایج این مدل نشان داده که مناطق شهری 16، 8 و 22 از نظر سیستم مدیریت شهری مشکلات کم تری نسبت به دیگر مناطق دارابوده است. در نهایت تحلیل های فضایی جهت اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه شهری در منطقه مورد مطالعه صورت گرفته و پیشنهاداتی نیز ارائه گردیده است.
بررسی شاخصه های توسعه پایدار در محله های حاشیه نشین مطالعه موردی: محله قلعه کامکار قم
حوزههای تخصصی:
امروزه اسکان غیررسمی در شهرها به عنوان معضلی اساسی به شمار می رود، رشد سکونتگاه های غیررسمی و نامنظم، شکل گیری جزیره های فقر در حاشیه و درون شهرها به دلیل حذف اقشار کم درآمد از نظام برنامه ریزی و یا لحاظ نکردن آن به صورت فعال و به عنوان گروه های هدف در سیاست گذاری ها، تخریب محیط زیست، فقدان خدمات شهری، نزول زیربناهای موجود ازجمله بحران های مربوط به این موضوع هستند. این مقاله باهدف شناخت شاخصه های کالبدی، جمعیتی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه پایدار، هم چنین میزان برخورداری از خدمات سعی در تحلیل و بررسی سطوح پایداری محلات را دارد. محدوده موردمطالعه شهر قم بوده و به صورت موردی محله قلعه کامکار این شهر موردبررسی قرار خواهد گرفت. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی بر پایه پیمایش است و از ابزار پرسشنامه و مصاحبه به جهت جمع آوری اطلاعات میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کلیه خانوارهای ساکن در محله قلعه کامکار شهر قم است که بر اساس آمار موجود، 9019 خانوار می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و واریانس به دست آمده از پیش آزمون با سطح اطمینان 95/0،370 خانوار محاسبه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محله قلعه کامکار قم از مشارکت اجتماعی و تعلق شهروندی پایینی برخوردارند و ازنظر برخورداری از خدمات ارائه شده در این محله در سطح مطلوبی قرار ندارد، هم چنین با توجه به گسترش فقر و بیکاری حاشیه نشینان بیش تر در معرض آسیب های اجتماعی اند. شایان ذکر است که وضعیت اسفبار زندگی و شکاف عمیق بین سطح زندگی در این محدوده با بافت اصلی شهر، از ویژگی های منحصربه فرد این محله است. به طوری که عواملی از قبیل مهاجرت از نقاط فقیر روستایی، فقر ساکنان و هم چنین، ناکارآمدی مدیریت شهری از سطوح کلان تا خرد این مسئله را ایجاد و تشدید کرده است.
بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی فلکه های شهری (نمونه های موردی: هشت میدان اصلی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
تبیین رابطه زیرساختهای شهری و جهانی شدن دولت محلی کلان شهری
حوزههای تخصصی:
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را می توان از پیش شرط های تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گسترده ای از فرودگاه-های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامه-ریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد.
پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانی شدن کلان شهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری وکسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت های محلی کلان شهری با رویکرد فضایی با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری بامقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استاندادهای جهانی می تواند ظرفیت های لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی بدست آورند.
تحلیل اهمیت عملکرد گردشگری پایدار: با استناد بر عوامل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
با نمایان شدن ابعاد منفی توسعه، بدون توجه به پایداری آن، امروزه مفاهیم جدیدی در ابعاد مختلف آن مطرح شده است. یکی از این مفاهیم گردشگری پایدار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی بر گردشگری پایدار انجام یافته است. در این زمینه، پس از مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق، ابعاد و مؤلفه های زیست محیطی و اجتماعی بر گردشگری شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است و از پرسشنامه به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران و کارشناسان صنعت گردشگری استان یزد تشکیل می دهد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. در این فرایند، با بررسی عوامل تأثیرگذار بر گردشگری پایدار از بعد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی از ماتریس اهمیت عملکرد برای مقایسه دیدگاه گردشگران و کارشناسان در حوزه گردشگری استفاده شد. نتیجه به دست آمده در این پژوهش، تفاوت اندکی بین دیدگاه گردشگران و کارشناسان درباره عوامل اجتماعی نشان می دهد؛ در حالی که عوامل زیست محیطی از دیدگاه کارشناسان مهم تر ارزیابی شد.
تحلیل شاخص های خلاقیت شهری در نظام سکونتگاهی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور عصر جهانی در قالب شبکه ها و جریان سرمایه، کالا و خدماتو همچنین با تمرکز عصر پساصنعت بر تولید دانش و اطلاعات، نقش شهرها بسیار مهم، مؤثر و حیاتی است و به همین دلیل در عصر فراصنعت برخلاف عصر صنعت که صنایع، محرک اصلی توسعه هستند؛ شهر خود بستر توسعه و ایجاد عصر پساصنعت گردید. در این بین هر شهری که بستر مناسبی را برای تولید دانش، حفظ و ترویج سنت ها، حضور نهادها، هویت محلی و شهری، صنایع خلاق، اقتصاد خلاق و افراد خلاق مهیا سازد، مطمئناً در توسعه همه جانبه گام موفق تری بر می دارد. ظهور ایده «شهر خلاق» از اواخر دهه 1980 که تلاشی برای بازسازی شهر در سطح جهانی بود، بر این متن استوار است که همیشه بیشتر از پتانسیلی که در یک مکان وجود دارد و یا ما فکر می کنیم، می توان از آن استفاده کرد. این تحقیق با هدف ارزیابی وضعیت شهرهای مراکز شهرستان های مازندران بر اساس شاخص های شهر خلاق انجام شده است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی بوده و جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در این تحقیق ضمن شناسایی مهمترین شاخص های شهر خلاق، با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای فازی (الگوریتم C-Means) اقدام به خوشه بندی شهرهای استان شد و در ادامه با استفاده از تکنیک ویکور، رتبه بندی این شهرها صورت گرفت تا میزان توسعه یافتگی شهرها بر اساس خلاقیت مورد بررسی قرار بگیرد. نتایج حاصله نشان داد که هرچند قرارگیری شهرها در خوشه های متفاوت، رابطه معنی داری با توزیع و پراکندگی آنها در سطح استان ندارد، اما تمرکز اصلی شهرهای استان به لحاظ توسعه یافتگی از منظر شاخص های شهر خلاق، بر شهرهای مرکزی استان است. همچنین این مطالعات نشان داد که شهر ساری (مرکز استان) و شهر بابل، علاوه بر قرارگیری در یک خوشه (با میزان تعلق 932/0 و 835/0)، به لحاظ توسعه یافتگی نیز در جایگاه نخست و شهرهای گلوگاه، عباس آباد و سورک در رتبه های آخر قرار دارند.
اولویت بندی عوامل مؤثر در بهبود پایداری اجتماعی-کالبدی طرح های بهسازی و نوسازی شهری (نمونه موردی مرکز شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناموفق بودن اجرای طرح های بهسازی و نوسازی شهری گذشته باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه ها شد این پایداری زمانی می تواند اجرا شود که به بحث مشارکت و نظرات ساکنین توجه شود. بنابراین هدف از این پژوهش کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در پایداری پروژه های شهری است. بدین منظور در این مقاله مفهوم برنامه ریزی پایدار شهری و عوامل اساسی برای افزایش این پایداری در پروژه های شهری را بررسی و تحلیل می نماییم برای بررسی این عوامل 379 پرسشنامه بین شهروندان محلی تکمیل و ارزشیابی شده اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی است از روش های اسنادی، میدانی و تحلیلی استفاده شده، ولی روش نمونه برداری، روش تصادفی است که با استفاده پرسشنامه صورت می گیرد و ابزار تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS می باشد که با استفاده تحلیل عاملی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی شاخص های مختلف نشان می دهد که عوامل تعیین کننده برنامه ریزی پایدار، ترکیبی از عوامل ""دسترسی به خدمات شهری و فضای سبز""، ""رضایت از وضعیت رفاهی و اقتصادی""، ""وضعیت زیست محیطی، آلودگی و بیماری های ناشی از آن""، "" پایداری امنیت و اجتماعی محلات شهری ""و مشارکت ساکنین و حس تعلق به شهر هستند، در واقع این عوامل باعث افزایش پایداری اجتماعی پروژه های محلی نوسازی و بهسازی شهری می شوند.
بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود مناطق فشرده و فرسوده ی شهری از جمله واقعیت های شهرهای متوسط و بزرگ کشور است که به همراه خود مسایل و نیازهای خاصی را ایجاد کرده اند، به طوری که بر تصمیم گیریهای مدیران شهری اثرگذار بوده و بخش مهمی از فعالیتهای آنان به بهبود شرایط و راهکارهای مناسب برای بالا بردن شرایط زندگی در این مناطق اختصاص یافته است. این بافت ها مشکلی برای شهرها از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی هستند و در حقیقت می توان از آنها با نام بافت های ناکارآمد شهری یاد کرد. طی سالیان گذشته دولت راهکارهای گوناگونی را در را ستای احیاء، بازسازی و بهسازی این بافت ها تجربه کرده است ولی بسیاری از برنامه ها و مدل های در نظر گرفته شده با واقعیت این بافت ها متناسب نبوده است. نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده تحقق نخواهد یافت، مگر اینکه این فرایند با توجه کامل و مشارکت همه جانبه شهروندان ساکن در این مناطق و با در نظر گرفتن منافع آنها طراحی و اجرا شود. از آنجا که شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور با مشکلات یاد شده روبروست، این پژوهش به بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 6 این شهر به عنوان محدوده ای که قسمتی از بافت های فرسوده را در خود جای داده است پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، کتابخانه ای-میدانی و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss مورد پردازش و تحلیل قرار گرفتند و برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار Arc view GIS استفاده شده است. هدف بررسی عوامل موثر بر جذب مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده در منطقه 6 اصفهان است. جامعه آماری جمعیت محدوده بافت فرسوده منطقه 6 که مشتمل بر 35000 نفر و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. بر اساس نتایج تحقیق، بین میزان امکانات و خدمات در محله با میزان مشارکت مردم در دو محله مفت آباد و کوله پارچه ارتباط معناداری وجود دارد ولی در سعادت آباد این فرضیه رد می شود و همچنین بین زمینه های اعتمادسازی با میزان مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی در سه محله ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی نقش مراکز مذهبی در افزایش سرزندگی شهرهای معاصر؛ مطالعه موردی: محدوده امامزاده صالح تجریش، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۵۸-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
شهر مظهر زندگی و منبع نمادین اعتقادات، خاطرات و تعلقات است. شهر تجلی گاه حیات اجتماعی افراد است. حضور افراد، تعاملات افراد، زندگی افراد در شهر آن را سرزنده و پویا می سازد. شهر نمایانگر ارزش ها و هنجارهای ساکنین است. امروزه شهرهای موفق شهرهایی هستند که متناسب با ارزش ها، هنجارها و خواست های ساکنینش توسعه یافته و فضاهایی خلاق، پویا و سرزنده را برای حضور انان فراهم می آورند. از اینرو فضاهای عمومی شهر از مهمترین اجزای شهر محسوب می شوند. شهرهای ایرانی از دیرباز در پیدایش و توسعه خود رنگ و بوی ارزش های دینی و معنوی ساکنان ان را به همراه داشته اند. جانمایی و طراحی مساجد، امامزاده ها، بقاع متبرکه در شهرهای ایرانی موید این موضوع است. جایی که فرد با درون خویش، با معنویت همراه شده و به مبنا پیدایش خود می پیوند. از این رو اماکن مذهبی را می توان دسته ای از فضاهای عمومی به شمار آورد که نه تنها فرد را به مبنا پیدایش خویش پیوند داده بلکه با ایجاد امکان تعاملات اجتماعی و پذیرفتن نقش فرهنگی- اجتماعی نقش مهمی در تقویت وجهه فرهنگی و اجتماعی شهرها ایفا نموده و زمینه ایجاد سرزندگی و پویایی شهری را فراهم می آورد. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن یافتن مولفه های سرزندگی در شهرهای معاصر به ارائه راهکارهایی جهت بهره مندی از پتانسیل های اماکن و سرمایه های مذهبی جهت ارتقاء سرزندگی شهری بپردازد. لذا با استفاده از روش پژوهش توصیفی و همچنین بهره مندی از تکنیک های دلفی و روش تحلیل سلسله مراتبی، به رتبه بندی و ارزش گذاری مولفه ها و سنجه های واجد ارزش در خلق و ارتقا سرزندگی محله ای پرداخته شده است. یافته های پژوهش موید این مطلب است از میان چهار مولفه اصلی تعریف شده و اثرگذار بر میزان سرزندگی محدوده بترتیب مولفه عملکردی، معناشناختی، اجتماعی- فرهنگی و در نهایت شاخص فرمی بیشترین تاثیر را بروی سرزندگی را دارند. به گونه ای که اماکن مذهبی از طریق همگونی با فعالیت های وابسته و تنوع فعالیتی فضا، پیوند با ارزش های معنوی افراد جامعه، ایجاد کانون های اجتماعی و با توجه به معماری ایرانی اسلامی باارزشی که در خود دارند، پویایی و سرزندگی فضا را در شهرها رقم می زنند.
بررسی مبانی فقهی مسئولیت حکومت اسلامی در مساله کنترل موالید و جمعیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۳۰۸-۲۹۳
حوزههای تخصصی:
بحث مجاز یا غیر مجاز بودن دخالت دولت در مساله کنترل جمعیت، همواره موافقان و مخالفانی را در میان فقها و علما داشته است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان می گردد که به این مقوله در سطح کلان، یعنی اتخاذ سیاست های جمعیتی از سوی حکومت های مسلمان نگریسته شود. نوشتار حاضر ضمن اشاره به ابعاد مسئولیت و دخالت حکومت اسلامی در اجرای حکم کنترل و تنظیم موالید، به بررسی و تحلیل مبانی فقهی این مسئولیت می پردازد. این مقاله تلاش می&rlmکند از منظرهایی چند به ارزیابی موضوع بپردازد و بر اساس مبانی چندی، اصل و محدوده دخالت دولت را نشان دهد. شکل بحث نیز این گونه است که نخست اصل هر مبنا از نظر دلیل و ابعاد بررسی می&rlmشود و سپس در مقام استنتاج ملاحظه می&rlmگردد آیا آن مبنا مسئولیتی را متوجه دولت اسلامی می&rlmکند یا خیر؟ مقاله مورد نظر از لحاظ بررسی مسولیت حکومت در مساله کنترل جمعیت بدیع می باشد.
ضرورت سنجش و توانمندسازی سرمایه اجتماعی در بهسازی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: محله سرشور (مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر پارادایم برنامه ریزی شهری از نگاهی غیر انعطافی با حاکمیت دولتی و مبتنی بر پایه فلسفی عقل گرایی، به سوی اصول نسبیت گرایی همراه با تغییر نگاه از تجویزی به مشارکتی، زمینه لازم را برای مطرح شدن بحث سرمایه اجتماعی فراهم کرده است. هدف مقاله حاضر، بیان ضرورت سنجش و توانمندسازی سرمایه اجتماعی است که از عناصر مهم در برنامه ریزی شهری و توانمندسازی بافت های فرسوده به شمار می رود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتاب خانه ای و پیمایشی (میدانی) است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسش نامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. جامعه آماری بر اساس سرشماری نفوس ۱۳۸۵ جمعیت محلّه سرشور۷۵۶۰ نفر بوده است که حجم نمونه پژوهش۲۷۰ نفر به دست آمده و درصد اطمینان این روش ۹۰ درصد است. بر اساس تحلیل صورت گرفته، نتایج این پژوهش نشان از عدم شکل گیری روابط انجمنی، سطح مشارکت و انسجام اجتماعی پایین و اعتماد نهادی در سطح کلان و میانی (مدیریت شهری) ناچیز است و صرفاً اعتماد در حوزه شخصی و بین شخصی در حد قابل قبول باقی مانده است؛ بنابراین، می توان گفت که وضعیت سرمایه اجتماعی محله سرشور به جز در موارد استثنایی که آن هم به جنبه سنتی و سرمایه اجتماعی قدیم مربوط می شود، در اغلب موارد مطلوب نیست؛، بنابراین در جهت بهسازی و بهبود سازمان فضایی محله، اولین مسأله ای که باید قبل از هر چیز حل شود، جلب اعتماد مردم و ذی-نفع های پروژه نسبت به متولیان بهسازی است.
تحلیلی بر اثرات شاخص های پایدار گردشگری شهری در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در سال های اخیر، موجبات تغییرات وسیعی در اقتصاد، اجتماع و نگرش مردم نواحی مختلف دنیا و همچنین افزایش پایداری در ابعاد مختلف شده است، به نحوی که تمامی شئون یک جامعه مخصوصاً جامعه میزبان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. در این راستا، هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر تحلیل شاخص های گردشگری پایدار شهری در شهر همدان و شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری در این شهر می باشد. این مطالعه با استفاده از روش شباهت به گزینه ایده آل (FTOPSIS)، سنجش اولویت هریک از ابعاد از طریق نمایه CCI و آزمون T و درنهایت سنجش توان پیش بینی هریک از شاخص های منتخب پژوهش با استفاده از مدل تحلیل تشخیص انجام گردیده است؛ بنابراین این تحقیق با رویکردی توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه به روش پیمایشی انجام پذیرفته است. جامعه آماری آن همه ساکنین شهر همدان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 384 تن از شهروندان مورد پرسش قرارگرفته اند. در این راستا نتایج پژوهش با استفاده از مدل FTOPSIS نشان می دهد که شاخص اقتصادی و فرهنگی بیشترین اثر را درروند توسعه گردشگری شهر همدان ایفا می کنند. هم چنین با توجه به نتایج آزمون T، شاخص تکنولوژیکی با میزان 054/0- نسبت به میانگین مبنا، شرایط مساعدی جهت توسعه گردشگری را در شهر همدان ندارد. درنتیجه از اولویت بیشتری برای برنامه ریزی برخوردار می باشد. از طرفی نتایج مدل برازش رگرسیونی، حاکی از آن است که بین شاخص های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با توسعه پایدار گردشگری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج مدل تحلیل تشخیص نیز نشان داد که ابعاد فرهنگی توسعه گردشگری توان بیش تری در پیش بینی شرایط پایداری آن دارا می باشد.